سریال Game Of Thrones [ اسپویل تا آخرین اپیزود پخش شده آزاد میباشد ]

  • Thread starter Thread starter Horror
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

بهترین فصل از نظر شما دوستان


  • مجموع رای دهنده‌ها
    164
  • نظرسنجی بسته شده است .
حالا از اون قضیه ضد ضربه بودن اژدها که بگذریم (انصافاً نمی‌تونم بگذرم! یعنی اون صحنه به جای اینکه یه حس حماسی و خفنی بهم بده، باعث شد کلی بخندم! :D)، نظرم در مورد بقیه بخش‌های این قسمت:
دیوونه شدن دنریس خوب بود، ولی یه کم اغراق‌آمیز بود به نظرم. با اینکه از قبل شواهدی وجود داشت که تیمارستانی میشه، ولی باز برای من منطقی نبود که وقتی جنگ تموم شده و دشمن تسلیم شده، بیاد کل شهر رو آتیش بزنه و ملت رو کباب کوبیده کنه. می‌شد مثلاً سراغ سرسی بره و اون رو آتیش بزنه، ولی اینکه بیفته به جون مردم بی‌گناه، علتش رو نمی‌دونم! به هر حال جنون هم باید دلایلی داشته باشه و نمیشه همین‌طوری یهویی خشمگین بشی و بیفتی به جون ملت، اون هم در حالی که پیروز شدی و دشمن تسلیم شده. دیگه بگذریم که بودجه نوسازی شهر در حدی زیاد هست که این اژدهای بدبخت هم باید بره کارگری کنه! :D
صحنه‌های مربوط به تیریون و جان وسط خرابه‌ها و آتیش‌سوزی‌ها خیلی خوب بود. یعنی قشنگ مفهوم گیج شدن و از دست دادن امید رو نشون می‌داد. مرگ وریس رو هم دوست داشتم.
نبردهای داخل شهر خوب اجرا شده بود و هم زوایای جالبی داشت و هم خون و خشونت خوبی.
جنگ دو برادر هم بد نبود به نظرم. مشکلش این بود که قابل پیش‌بینی بود و اکثراً حدس می‌زدن این دو تا با همدیگه بمیرن، ولی باز به نظرم مبارزه‌شون رو خوب طراحی کرده بودن. فقط آخرش نفهمیدم علت نفرت عجیب مانتین نسبت به برادرش چیه. :D باید برعکس باشه، ولی توی اون صحنه یه جوری بهش نگاه کرد و بعد هم کایبرن بدبخت رو نیمرو کرد و به التماس‌های ملکه جوابی نداد که انگار سندور ارث باباش رو خورده، در حالی که این سندور هست که از برادرش کینه به دل داره.
بخش‌های مربوط به آریا یه جوری بودن. اگه مختصر بودن بهتر بود، ولی دیگه خیلی کِش اومد و صد بار از این طرف می‌افتاد به اون طرف و...
سرسی و جیمی هم... نمی‌دونم. باید یه کم بیشتر بگذره تا نظر بدم، ولی بد نبود. به هر حال اینا همیشه عاشق همدیگه بودن و آخرش هم در آغوش هم ترکیدن. ولی از اون طرف بخش مربوط به یورون ضایع بود و انگار به زور چپونده بودن که این کاراکتر بالاخره بمیره و کارش تموم بشه. یه جورایی اضافه بود اون تیکه و حتی چاقو خوردن جیمی هم خوب درنیومده بود و دست کمی از مانتین نداشت که سندور هر جاش فرو می‌کرد، چیزی‌ش نمی‌شد! :D
 
اره خب اینا همون مردمی بودن که وقتی ند استارک رو داشتن دار میزدن اومدن بهش سنگ پرت کردن بعد وقتی گشنه شدن حمله کردن به جافری و نشون دادن اکثرا به فکر منافع خودشون هستن و اگه یکی مثل سرسی قدرتش کم بشه لختش میکنن و دهنش رو تو خیابون صاف میکنن ولی اگه قدرتش زیاد بشه جوری طرفداری ازش میکنن که انگار خداست ولی خب اکثرا اونا طبقه ثروتمند و تا حدودی متوسط جامعه بودن همشون و به خصوص یچه ها مستحق همچین چیزی نبودن.
من اوج نفرتم و تعجبم اونجا بود که یورن تاین و الاریا سند رو اسیر می‌کنه و میاره تو شهر ، با وجود اینکه سرسی شهر رو ترکوند و ملکه و شاه رو کشت هیچ کاری نکردن ازش حمایتم کردن! به جز اتفاقات دیگه
 
  • Like
Reactions: Aperture
حالا از اون قضیه ضد ضربه بودن اژدها که بگذریم (انصافاً نمی‌تونم بگذرم! یعنی اون صحنه به جای اینکه یه حس حماسی و خفنی بهم بده، باعث شد کلی بخندم! :D)، نظرم در مورد بقیه بخش‌های این قسمت:
دیوونه شدن دنریس خوب بود، ولی یه کم اغراق‌آمیز بود به نظرم. با اینکه از قبل شواهدی وجود داشت که تیمارستانی میشه، ولی باز برای من منطقی نبود که وقتی جنگ تموم شده و دشمن تسلیم شده، بیاد کل شهر رو آتیش بزنه و ملت رو کباب کوبیده کنه. می‌شد مثلاً سراغ سرسی بره و اون رو آتیش بزنه، ولی اینکه بیفته به جون مردم بی‌گناه، علتش رو نمی‌دونم! به هر حال جنون هم باید دلایلی داشته باشه و نمیشه همین‌طوری یهویی خشمگین بشی و بیفتی به جون ملت، اون هم در حالی که پیروز شدی و دشمن تسلیم شده. دیگه بگذریم که بودجه نوسازی شهر در حدی زیاد هست که این اژدهای بدبخت هم باید بره کارگری کنه! :D
صحنه‌های مربوط به تیریون و جان وسط خرابه‌ها و آتیش‌سوزی‌ها خیلی خوب بود. یعنی قشنگ مفهوم گیج شدن و از دست دادن امید رو نشون می‌داد. مرگ وریس رو هم دوست داشتم.
نبردهای داخل شهر خوب اجرا شده بود و هم زوایای جالبی داشت و هم خون و خشونت خوبی.
جنگ دو برادر هم بد نبود به نظرم. مشکلش این بود که قابل پیش‌بینی بود و اکثراً حدس می‌زدن این دو تا با همدیگه بمیرن، ولی باز به نظرم مبارزه‌شون رو خوب طراحی کرده بودن. فقط آخرش نفهمیدم علت نفرت عجیب مانتین نسبت به برادرش چیه. :D باید برعکس باشه، ولی توی اون صحنه یه جوری بهش نگاه کرد و بعد هم کایبرن بدبخت رو نیمرو کرد و به التماس‌های ملکه جوابی نداد که انگار سندور ارث باباش رو خورده، در حالی که این سندور هست که از برادرش کینه به دل داره.
بخش‌های مربوط به آریا یه جوری بودن. اگه مختصر بودن بهتر بود، ولی دیگه خیلی کِش اومد و صد بار از این طرف می‌افتاد به اون طرف و...
سرسی و جیمی هم... نمی‌دونم. باید یه کم بیشتر بگذره تا نظر بدم، ولی بد نبود. به هر حال اینا همیشه عاشق همدیگه بودن و آخرش هم در آغوش هم ترکیدن. ولی از اون طرف بخش مربوط به یورون ضایع بود و انگار به زور چپونده بودن که این کاراکتر بالاخره بمیره و کارش تموم بشه. یه جورایی اضافه بود اون تیکه و حتی چاقو خوردن جیمی هم خوب درنیومده بود و دست کمی از مانتین نداشت که سندور هر جاش فرو می‌کرد، چیزی‌ش نمی‌شد! :D
موافقم :)
اژدها را که نگو حداقل کاری که میتونستن بکنن منطقی باشه حمله اژدها در شب بود چون عملا هدف گیری بسیار سخت و شانسی میشد اما تو روز روشن با اون همه کشتی و موشک زمین به هوا :|

درسته دنريس واقعا دلیل خیلی موجهی نبود به غیر از شب قبل از حمله که عملیاتی با جان صورت نگرفت :))

جنگ دو برادر خوب بود undead :D

اون دو عشق جاوید هم که نگو سرسي به آرزوی فيلش که نرسید اما به عشقش رسيد =))

آریا هم که هی میوفتاد بیهوش ميشد بلند میشد اسب هم که آماده اومد آخر کار <):)
 
ولی الان فهمیدیم اژدهای دنریس از اتزیو هم اساسین تر هستش و بدون سر و صدا از پشت گلدن کمپانیو غافلگیر کرد.اخه مگه میشه اون اژدها به اون بزرگیو کسی نبینه و بیاد از پشت غافلگیرت کنه.باز خدارو شکر سریال داره تموم میشه.با این وضعی که داشت پیش میرفت یکی دوفصل دیگه ادامه داشت معلوم نبود چی میخواست بشه


پ.ن: بعدم یه مساله ای که الان هست یسری دوستان میگن این قسمتو اگه مستقل نگاه کنی خیلی خوبه.اینم ازون حرفا بود دیگه.
 
سلام
اتفاقا من با کلیت داستان مشکلی ندارم.
اما
مشکل اینجاست که
به نظرم تاپایان فصل 6 همه چیز با طمٲنینه، منطقی ،پرداخت شده و با حساب و کتاب جلو رفت.
ولی نمی‌دونم به چه دلیلی(تغییر نویسنده،بودجه یا...)
فصل هفتم و هشتم همه چیز هول هولکی،بدون پرداخت و تا حدودی هم آبکی ساخته شد!
و به قول معروف
گویا میخواستند سر و تهش رو سریع هم بیارند...!
احساس میکنم شش فصل اول با دو فصل آخر اصلا به هم چفت نمیشن!
 
آخرین ویرایش:
از فصل هفت تا الان کلا Got اون جادوش رو از دست داده بود همه هم میدونن. همه کسایی هم که مثل من عاشق سریالن و حاظر نیستن از سریال بد بگن میدونن دیگه خیلی بی منطق و مسخره شد این دو فصل . من فقط وقتی به چند سال پیش فکر میکنم حالم گرفته میشه . این همه قسمت های باحال سریالو میدیدم هیچ وقت فکر نمیکردم داستان اینجوری بشه و کرکتر ها اینطوری بمیرن یا هر چی ... تا فصل 5 اینا فکر میکردم خیلی عمیق تره داستان و همش دنبال دلیل بودم و میگفتم تا آخر سریال به همه سوالا جواب داده میشه ولی خب ... چی بگم ... حیف شد . یاد Lost افتادم . به قول معروف End of an Era ... منتظر هیت شو بعدیم و دوباره اگه زنده باشم یه چند سال حس خوب سریال دیدن ...
 
هر طور حساب کنی دنریس با اون اژدها پیروز میشد
مساله پیروزی اژدها نیست ,مساله اینه هر اپیزود این اسکورپین ها هیnerf و buff میشن انگار LOL عه:D مثلا اپیزود 4 این اسکورپین ها شدیدا Buff شده بودن خیلی راحت با چهارتا ضربه اون یکی اژدها رو ناک اوت کردن جوری که انگار auto aim ای چیزی فعال بود ولی اینجا nerf شده بود هزارتا تیر به سمت اژدها پرتاب شد یه دونش هم به هدف نخورد :D
 
روند گیم آف ترونز طوری بود که از سریال کتاب محور و پر محتوا کم کم تبدیل شد به یه سریال بلاک باستر خوش رنگ و لعاب با داستانی ساده و بی محتوا (پول) و احتمالاً این تناقض بین فصل اول و فصل آخر در قسمت آخر به اوج خودش میرسه! (فصل 7 پر از عنصر غافلگیری بود ولی این فصل که فصلِ آخرم هست خبری از یکی از امضاهای سریال نیست!)

چقدر این دنریس و کرم خاکستری تفلون شدن! این فصل عین بچه هایین که عروسکشون (میساندای) رو ازشون گرفتی و عصبانی شدن! معلوم این آدما و شخصیت ها رفتارهاشون مثل فصول اول رها نیست و توسط آدم های دیگه ای دیالوگ و رفتارهاشون داره کنترل میشه!

با همه این مسخره بازی ها و بی منطقی ها و همه ی اینایی که گفتید خوب تونستن تخم کینه رو خیلی حسابی توُ دلِ ما بابت دنریس بزارن! با اینکه هنوز کتاب های آخر منتشر نشده اما میشه فهمید بعضی اتفاق ها مربوط به مغز دو نویسنده سریال نیستن و برداشتی از کتابن، باز این یکم آدمو امیدوار میکنه. البته اپیزود، اپیزود خوبی بود و بالاخره گیم آف ترونزِ هر کاریش کنیم! اگه نقد و اعتراضی هم هست در مقایسه با خودشه، این اپیزود جلوه های ویژه عالی و صحنه های قشنگ و دردناکی داشت، به هر حال من سعی کردم از هر قسمت این فصل لذت ببرم با اینکه در حدِ اون توقعی که خودم به شخصه از گیم آف ترونز فصل آخر داشتم نبودن..

میساندای : شما ارباب ها رو به سزای اعمالشون رسوندید
دنریس تارگرین : اگر قرار بود همه رو به سزای اعمالشون برسونم دیگه کسی نمیموند که بهش حکومت کنم !

 
دیوانه شدن دنریس قابل پیشبینی و خوب تا حدی هم قابل درک بود. به قدرت طلبی بیش از اندازه‌اش از فصل قبل اشاره‌هایی شده بود و این فصل هم تقریبا یکی از تمرکزهای اصلیش همین موضوع بود. ولی خوب، به نظرم باید پرداخت بیشتری روش انجام می‌شد. خیانت سرسی که منجر به کشته شدن خیلی از همراه‌های دنریس شد و کشته شدنِ میساندی برای این حجم از جنون کافی نبود. من اگه جایِ نویسنده داستان بودم، نبرد را طوری پیش می‌بردم که دنریس در حال شکست خوردن باشه و بعد همین موضوع و عطشی که برایِ قدرت داشت، بعلاوه اتفاقاتی که بهشون اشاره کردم، باعث بشه که دنریس به جنون کشیده بشه. این طوری هم به جنون رسیدنش قبل درک‌تر بود و هم اینکه جنگی که انجام دادند، منطقی‌تر می‌شد.
به نظرم دنریس بعد از این کشتاری که انجام داد، احتمالا قسمت بعدی کشته می‌شه. سه نفر امکان داره که این کار رو انجام بدند و سریال هم رویِ این سه نفر توی این قسمت زوم کرده بود: جان، تیریون و آریا. هر سه نفر از نزدیک شاهد قتل عامی که دنریس انجام داد، بودند. نماهایی که کارگردان از جان و تیریون گرفته بود، کاملا حس پشیمانی و پوچی این دو نفر را به مخاطب القا می‌کرد. طبیعتا بین این سه نفر، جان گزینه منطقی‌تریه. شیمی که بین جان و دنریس توی این دو فصل شکل گرفته، جان را تبدیل به گزینه درست برایِ کشتن دنریس و خلاص کردنش از این جنون می‌کنه. اگه این اتفاق بیافته، با توجه به این که این قسمت هم چند بار جان تاکید کرد که حاضر نیست پادشاه بشه، بعیده با کشتن کسی که دوستش داره، نظرش عوض شه.
 
مساله پیروزی اژدها نیست ,مساله اینه هر اپیزود این اسکورپین ها هیnerf و buff میشن انگار LOL عه:D مثلا اپیزود 4 این اسکورپین ها شدیدا Buff شده بودن خیلی راحت با چهارتا ضربه اون یکی اژدها رو ناک اوت کردن جوری که انگار auto aim ای چیزی فعال بود ولی اینجا nerf شده بود هزارتا تیر به سمت اژدها پرتاب شد یه دونش هم به هدف نخورد :D
قسمت 3 invisible mode برای اریا و قسمت قبلی مد auto aim برای اسکورپین ها بود.
این قسمت حالت god mode و infinite ammo برای دراگون فعال شده بود :D:D
 
ولی اینکه بیفته به جون مردم بی‌گناه، علتش رو نمی‌دونم!
این مردم اونقدرا هم بی گناه نبودند! یه مردم احمقی بودن که درک سیاسی درستی نداشتن! قهرمان شهرشون تیریون بود ولی اون هیولا تصور می کردن! می دیدن جافری چقدر حرومزاده است ولی باز اون عروسک دست تیریون می دونستن! هیچ تشکری هم از تیریون بدبخت واسه نجات دادن شهرشون از شر لشگر استنیس نکردن که هیچ !توی دادگاه لحظه شماری می کردن تیریون مجازات بشه. حتی اگه تیریون واقعا قاتل جافری هم می بود باز هم کار بدی نکرده بود که مستحق این طور رفتاری از طرف مردم باشه! نهایتا اونها رو از دست یه هیولا نجات داده بود! بعد از به قدرت رسیدن تامن هم در دعوای اون و اون مذهبی ها مجددا گیج و گنگ بودن! باز اونجا رفتند طرف اون گنجشک ها! باز وقتی سرسی قدرت مجددا به دست گرفت دوباره اومدن سمت سرسی! باز این فصل هم همین که سرسی دستور داد مردم توی شهر جمع شن تا اینجوری اونها رو سپر خودش کنه باز به ذهن احمقشون نرسید شاید داره اونا رو طعمه می کنه! و کسی که داره اونا رو طعمه می کنه تا خودش نجات پیدا کنه لایق حکومت نیست! هیچ اعتراضی نکردن! هیچ حرکتی نزدن! مطمئن باش اگه یه خورده کارهای مثبتی می کردن شاید اینجوری نویسنده ها کبابشون نمی کردن! البته زن و بچه ها رو قبول دارم کمتر گناهکار بودن. اون دیالوگ تیریون در دادگاه هم ( که ای کاش به اندازه همه تون سم می داشتم که شما بی لیاقتا رو هم مسموم می کردم! حالا که فکر می کنین من جافری رو مسموم کردم!) سرنخی به بیننده می داد که دفعه بعدی این دور و برا جنگ بشه این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست که مردم بی لیاقت شهر دوباره جون سالم به در ببرن و دوباره ناشکری کنند!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or