آرزوم برای اپیزود امشب =>
بعد از مرگ ریگال کانیبال بیدار میشه و ازش تغذیه میکنه و دنریس موفق میشه رامش کنه تا همراهش بره..
دنریس به شکل دیوانه واری با تمام قوا به سمت کینگزلندینگ حجوم میبره و سپاهش در حالی که از بیرون در حال نبرد با گلدن کمپانی هستن نظاره گر سوختن شهر توسط کانیبال و دروگو خواهند بود.
(همه موجه میشه که دنریس به مد کویین تبدیل شده)
سرسی بعد از دیدن این اتفاق و قطعی بودن شکستش مثل دنریس به مد کویین تبدیل میشه و تصمیم میگیره کل دراگون فایر های زیر پایتخت رو بفرسته هوا
به لحظه ای که به کایبرن دستور میده جیمی از پشت شمشیرش رو تو کمر سرسی فرو میبره به نوعی یک دژاوو از اتفاقی که برای مدکینگ افتاد
و بعد از اون توسط کوه کشته میشه. سندور کلیگین (هوند) از طریق مسیر مخفی همراه آریا به رد کیپ میرسه و این تصویر رو میبینه و حجوم میبره به سمت کوه اما موفق نمیشه و از کوه شکست میخوره. لحظه ای که کوه میخواد شمشیر آخر رو بزنه و سر سندور رو جدا کنه آریا از رااه میرسه تا کمک سندور کنه که یورون با کمان از پشت آریا رو هدف قرار میده و میکشتش. اینجا یکی از غم انگیز ترین سکانس ها یعنی مرگ آریا در آغوش سندور به تصویر کشیده میشه.
سکانس بعدی تصویر دنریس رو نشون میده که دیگه کلا دیوانه شده و داره کل شهر رو میسوزونه و وقتی خیالش از بخشی از شهر راحت شد با اژدها به سمت زمین میاد و رو دیواره قلعه میشینه که با جان رو در رو میشه.
جان حسابی عصبانی و روانی شده اما توان اینم ندااره که دنریس رو بکشه شمشیرش رو مینداازه و با نگاهی ناامیدکننده از دنریس رو برمیگردونه
در بیرون شهر گلدن کمپانی تقریبا شکستش ااز نیروهای متحد آنسالید ها و داتراکی ها و شمالی ها و سکندسان قطعی شده که یکدفعه دوربین میره باالا و میبیم انسان ها با تعداد وحشتناک زیادی از ارتش مرده ها محاصره شدن. بعد از مرگ کینگ نایت اینبار گریت آدر که در حقیقت همان آدرا باشه (کسایی که کتاب اژدهای یخی اثر مارتین رو خوندن میشناسنش) به همراه ارتش مرده ها و هزاران آدر به سمت انسان ها حجوم میااره..
دونه دونه انسان ها دارن سلاخی میشن
تقریبا هر کسی که بیرون در حال نبرده کشته میشه
دنریس به همراه دروگو میخواد به ارتش مرده ها حجوم ببره که توسط اژدهای یخی عظیم آدراا شکار میشه و کشته میشه
بعد از مرگ دنریس دیگه هر انسان زنده ای پا به فرار میذاره جز جان که به سمت کانبال میره و سوارش میشه و تلاش میکنه خودش رو به آدرا برسونه
که کانیبال ازش نا فرمانی میکنه و اونو در منطقه ای دورتر به زمین میندازه
یورون و کایبرن توسط کشتی ها فرار میکنن
گری وورم و نیروهاش سلاخی میشن
داریو ناهاریس و نیروهاشم همینطور
داتراکی های سوار هم اکثرا مردن و هر سواره ای باقی مونده در تلااش تا فرار کنه
در صحنه اندینگ سریال جان به وینترفل برمیگرده تا ببینه سانسا و برن زنده موندن یا نه که متوجه میشه بعد ااز ترک شماال همه در وینترفل سلاخی شدن و برندون تنها (همراه چندین آدر) اونجا حضور داره با لبخندی بر لب
جان علت این اتفاق رو از برن میپرسه و متوجه میشه که برن یا بلادریون در حقیقت همون نایت کینگ کتابه که در گذشته ها فرمانده نایت واچ بوده قبل از مرگش وارگ میکنه در بدن فردی و در درختی جاودان میشه تا وقتی که تنها مانع بیدار شدن عشقش یعنی آدرا کشته بشه و اون مانع چیزی نبوده جز همون نایت کینگی که توسط آریا کشته شد (در حقیقت اون نایت کینگی که در سریال دیدیم در تمام مدت تلاش داشته مانع از این اتفاق بشه) و در آخر به جان اجازه میده که زنده وستروس رو ترک کنه اما جان تلاش میکنه بکشتتش و پس از نابود کردن دو سه آدر توسط باقی آدرهای اطراف کشه میشه