داستان کامل سری METAL GEAR SOLID

  • Thread starter Thread starter Boss
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
پس چرا در mgs 4 در آخر بازی روی نوار سلامتی سالید اسنیک میزنه naked snake؟

3 نوع مبارزه در مبارزه با Liquid استفاده میشه، یکی CQC های مخصوص به MGS1 ، قسمت دوم و سوم
که وقتی آهنگ قسمت سوم زده میشه و بخاطر اینکه شخصیت اصلی اون بازی Big Boss بوده نام Naked Snake برای سالید استفاده میشه.

اگه منظورتون MGS1 هست که Liquid Snake بقایای جسد Big Boss رو درخواست می کنه.
 
3 نوع مبارزه در مبارزه با Liquid استفاده میشه، یکی CQC های مخصوص به MGS1 ، قسمت دوم و سوم
که وقتی آهنگ قسمت سوم زده میشه و بخاطر اینکه شخصیت اصلی اون بازی Big Boss بوده نام Naked Snake برای سالید استفاده میشه.

اگه منظورتون MGS1 هست که Liquid Snake بقایای جسد Big Boss رو درخواست می کنه.

آخر MGS4 سالید اسنیک (Solid Snake) یا Old Snake با Liquid Ocelot به اصطلاح در چهار راند مبارزه می کنه . راند اول و دوم اگر اشتباه نکنم نوار های جان آنها و همچنین موزیکی که پخش میشه شبیه و یا همان موزیک های بودند که به ترتیب در MGS 1 و MGS 2 میشنیدیم . در راند سوم هم اگر دقت کنید موزیک و ریتم موزیک کاملا با تم موزیک Snake Eater شبیه هست . این عکس هم مربوط به بخش سوم یا راند سوم از مبارزه نهایی هست که نوار جان شبیه به نوار جان در MGS3 هست و شخصیت اصلی MGS 3 هم بیگ باس یا N@ked Snake بود . دقت کنید که در نوار جان Liquid Ocelot هم نوشته شده "Ocelot" که در MGS3 فقط با این اسم و لقب صدا زده میشد . در واقع Solid Snake با Liquid Ocelot در حال مبارزه هست که بعد از شکست Ocelot و از بین رفتن GW میفهمیم که Ocelot بعد از MGS2 دست Liquid Snake که کنترلش میکرده از بدنش جدا کرد و دست دیگه ای به خودش پیوند زد چون در MGS 1 دست Ocelot توسط Gray Fox قطع میشه .

در مورد سوال دومتون :

منظور شما Liquid Snake هست . او و گروهی که Liquid سر دسته گروه بوده که از اعضای سابق Fox Hound بودند به ساختمان انهدام تسلیحات انمی آمریکا در جزیره Shadow Moses حمله میکنن و اعلام میکنن که بقایای جسد بیگ باس رو به خاطر ژنتیک هاش که خیلی مهم بوده میخواستن و کلی پول و گرنه تا 24 ساعت دیگه یک موشک و کلاهک هسته به سمت یکی از شهر های آمریکا پرتاب میکنن . برای Liquid اطلاعات حاوی سلول های ژنیتیکی بیگ باس خیلی مهم بود به دو دلیل که یکی برای سرباز های ژنومی و دیگری برای ژن درمانی . Liquid خیال میکرده که پست ترین کلون بیگ باس از لحاظ صفات ژنتیکی بوده و Solid بهترین که برعکس یود . اما Solidus سومین کلون از پروژه Les Enfants Terribles شبیه ترین کلون به بیگ باس بوده که نظر من این هست اون از همشون بهتر بود .




ممنون از پاسختون.

مقاله بسیار عالی بود خسته نباشید.(هوس کردم mgs4 رو دوباره تموم کنم :d)
 
آخرین ویرایش:
آقا یه سری سوال،
طبق مقاله صفحه اصلی naked snake لقب big boss هست.
پس چرا در mgs 4 در آخر بازی روی نوار سلامتی سالید اسنیک میزنه naked snake؟

files_articles_MGS4_16%5B9da65e3561be82211bfd1f65c7ec5c7e%5D.jpg


بعد اینکه شما تو مقالتون نوشتید اسنیک به دولت آمریکا میگه برای جلوگیری از ایجاد هرج و مرج باید بهشون پول بده + بقایای بدن big boss رو! یعنی بدن خودش رو؟ یا منظور از اسنیک ، سالید اسنیک بوده؟(مگه اون با دولت کار نمی کنه؟)

آخر MGS4 سالید اسنیک (Solid Snake) یا Old Snake با Liquid Ocelot به اصطلاح در چهار راند مبارزه می کنه . راند اول و دوم اگر اشتباه نکنم نوار های جان آنها و همچنین موزیکی که پخش میشه شبیه و یا همان موزیک های بودند که به ترتیب در MGS 1 و MGS 2 میشنیدیم . در راند سوم هم اگر دقت کنید موزیک و ریتم موزیک کاملا با تم موزیک Snake Eater شبیه هست . این عکس هم مربوط به بخش سوم یا راند سوم از مبارزه نهایی هست که نوار جان شبیه به نوار جان در MGS3 هست و شخصیت اصلی MGS 3 هم بیگ باس یا N@ked Snake بود . دقت کنید که در نوار جان Liquid Ocelot هم نوشته شده "Ocelot" که در MGS3 فقط با این اسم و لقب صدا زده میشد . در واقع Solid Snake با Liquid Ocelot در حال مبارزه هست که بعد از شکست Ocelot و از بین رفتن GW میفهمیم که Ocelot بعد از MGS2 دست Liquid Snake که کنترلش میکرده از بدنش جدا کرد و دست دیگه ای به خودش پیوند زد چون در MGS 1 دست Ocelot توسط Gray Fox قطع میشه .

در مورد سوال دومتون :

منظور شما Liquid Snake هست . او و گروهی که Liquid سر دسته گروه بوده که از اعضای سابق Fox Hound بودند به ساختمان انهدام تسلیحات انمی آمریکا در جزیره Shadow Moses حمله میکنن و اعلام میکنن که بقایای جسد بیگ باس رو به خاطر ژنتیک هاش که خیلی مهم بوده میخواستن و کلی پول و گرنه تا 24 ساعت دیگه یک موشک و کلاهک هسته ای به سمت یکی از شهر های آمریکا پرتاب میکنن . برای Liquid اطلاعات حاوی سلول های ژنتیکی بیگ باس خیلی مهم بود به دو دلیل که یکی برای سرباز های ژنومی و دیگری برای ژن درمانی . Liquid خیال میکرده که پست ترین کلون بیگ باس از لحاظ صفات ژنتیکی بوده و Solid بهترین که برعکس یود . اما Solidus سومین کلون از پروژه Les Enfants Terribles شبیه ترین کلون به بیگ باس بوده که نظر من این هست اون از همشون بهتر بود .
 
آخرین ویرایش:
امید جان ازتون درخواست میکنم اون نوار 7 قسمتی که EVA تو Peace Walker به بیگ باس فرستاد و درباره داستان باس قبل از MGS 3 بود رو ترجمه کنید، واقعا زیبا بود. برای هر MGS فنی واجبه گوش دادن/خوندن ش.
She also supplied Snake with tapes detailing The Boss's history during Chapter 5.
EVA - The Metal Gear Wiki - Metal Gear Solid Rising, Metal Gear Solid Peace Walker, Metal Gear Solid 4, and more
فکر کنم این باشه: M5u3-EE4WH0
پ.ن: کپی کنین تو چیز تیوب:دی
پ.ن2: داستان PW رو خوندم الان، اینجاش مشکل داره:
اسنیک سریعا از طریق میلر با رئیس جمهور آمریکا تماس می‌گیرد و هشدار می‌دهد اخطارهایی که در مورد حمله روسیه به آمریکا دریافت می‌کنند دروغ است! اما رئیس جمهور از او مدرک می‌خواد تا ثابت کند او Big Boss است؛ و اسنیک اشاره به مراسمی می‌کند که لقب Big Boss را دریافت کرده است.

"من در اون مراسم فوق محرمانه با Dci دست ندادم و دلیل هم این بود که می‌دونستم افتخار من به کجا تعلق داره!"
رئیس جمهور: "همه توجه کنید! حمله موشکی روسیه یه حقه اس!"

اسنیک پیغام خودش رو به رئیس جمهور می‌رساند
هم رئیس جمهور و هم معاونش توی مزاکرات SALT II هستن، یادم نمیاد این یارو کیه، ولی هرکی هست رئیس جمهور نیست:دی
 
آخرین ویرایش:
بفرما:d:
Hello snake.Its been a while,hasn't it? I hear you've been causing quite ruckus in Nicaragua.Nothing much to report from my end.The Legacy's being put to "good use" - or so the tell me...But enough with the small talk...there's something I need to tell you.You saw the photo that came with this tap,right?the boss gave that to me ten years ago.I'm sorry.I should have told you sooner.I probably should have told you right away.But sending it to you hasn't been an easy decision to make.Its taken me ten years.once you've heard what I have to say,you'll understand why.That photo...belonged to her.I know what you are thinking:what does she have to do with this?you've probably seen it a hundred times in the press already.Obviosly it's of the Mercury Seven,the first group of American astronauts - the heroes of Project Mercury.But there were actually eight people in that photo.One of them was edited out - erased without a trace.That eight astronaut,the one airbrushed out of existence,was her snake.Now why did the need to keep her existence a secret?Waht were they trying to hide?The answer goes back even further - 17 years ago.It was the height of the cold war.The eastern and western blocs were racing to develop space technology to match their nuclear arsenals.in 1957, the Soviet Union lauched Sputnik,the first artificial satellite.The Americans were stunned.They'd been led to believe their country led the world in science and technology.That shock quickly turned into fear.If the russians had the know how to launch a satellite into space,they could use it to launch a nuclear missile ,too.Frantic, the U.S threw everything it had into the space race.The following year,the army succeeded in launching the first american satellite,Expelorer 1.The National Aeronautics and Space Adminisrtion was establised that fall,and Project Mercury with it.The goal was to send a man into space...and seven men were chosen as pilot candidates.The Media dubbed them the Mercury seven.there were immediately hailed as national heroes,icons of western space exploration.But after Explorer,America sufferd a series of failed rocket launches.Desperate,the government made a fateful decision.Unable to wait for its space program to mature,they'd steal the Soviets' technology,at the same time sabotaging their space program.You know better than anyone how hard a mission that was.The Soviet space program was shrouded in secrecy.Recovering that infor mation would be no easy task.Using the help of an insider,they'd insert a sleeper agent into the research institue,or else recruit one of those insiders to do the job for them...And,if necessary,the mission leader would have to go in sort things out themselves.Someone was needed with experience,knowledge,and superior intution...And the only one for the job was The Boss.The Presidnet himself asked for her by name.He needed someone who could be trusted with the fate of a nation.Who else to turn but the hero of the Second World War?It was june 1959.so you see,Snake.Thats why she left.that was the top secret mission that took her from you.But her selection ruffled afew CIA feathers.They didnt appriciate the president going over their head like that.The mission was tough enough already and now CIA was dragging its feet.She couldnt get anything out of them - no manpower,no information.Left to her own devices.The Boss made a decision she knew would come back to haunt her.She decided to tap into the philosophers network.And thats when the wheels of fate began
to turn...l​
"سلام،اسنیک.مدت زیادی از آخرین ملاقاتمون گذشته،نه؟شنیدم که توی نیکاراگوئه سر و صدای زیادی به پا کردی.در عوض خبر خاصی از من نیست.از "میراث فیلسوفها"(مترجم:ثروت بسیار عظیمی از سازمانی تحت عنوان فیسلوفها) مثلا "استفاده مفید و خوب" میشه - خب به من که اینطور گفتن...ولی بهتره حرفهای غیرضروری رو کنار بزاریم...یه چیزی رو باید بهت بگم.تو عکسی رو که همراه با این نوار بود رو دیدی؟باس اونرو 10 سال پیش به من داد.متاسفم که اینو زودتر بهت نگفتم.بهتر بود که همون موقع میگفتمش؛ولی فرستادنش الان هم برام کار آسونی نبود.کاریکه بعد ده سال تونستم انجامش بدم.وقتی که چیزی رو که توی نوار هست رو بخونی،متوجه میشی که چرا بعد ده سال تونستم بفرسمتش!اون عکس...متعلق به باس بود.میدونم که داری به چی فکر میکنی:باس چه ربطی به این عکس داره؟احتمالا صدها بار این عکسو توی رسانه ها دیدی.مشخصا اینعکسِ Mercury Seven،اولین گروه فضانوردان آمریکایی -قهرمانان پروژه مرکوریه.ولی واقعیت اینه که توی اون عکس در واقع 8 نفر حضور داشتند.یکیشون رو از عکس پاک کرده بودن - پاک کردن بدون هیچ نشونه ای.از بین اون هشت فضانورد،اونی که الان به طور کامل از صفحه روزگار حذف شده،باس بود.خب اونا چرا وجودشو مخفی نگه داشتند؟اونا سعی در پنهان کردن چی رو داشتند؟جواب این سوالات به پیش تر این بر میگرده - 17 سال پیش.درست در موقع اوج جنگ سرد.بلوک غرب و بلوک شرق هردو سعی پیشرفت تکنولوژی فضاییشون داشتند تا به تکنولوژی هسته ایشون هماهنگ بشه.تو سال 1957،شوروی اولین ماهوارش رو،اسپوتنیک،به فضا فرستاد.آمریکایی ها شوک زده شده بودند.به اونا این باور رو داده بودند که کشورشون حرف اول رو توی تکنولوژی میزنه.اون شوک سریعا به وحشت تبدیل شد.اگه روسها دانش فرستادن ماهواره به فضا رو داشتن،پس میتونستند ازش برای شلیک سلاح های هسته ای استفاده کنند.وحشت زده،آمریکایی ها با هرچی داشتن وارد مسابقه فضایی شدن.توی سال بعد،اونا موفق به فرستادن اول ماهوارشون،اکسپلورر 1 شدن.NASA و پروژه مرکوری توی پاییز همون سال تاسیس شدن.هدف این سازمان فرستادن یک انسان به فضا بود، و اون هفت نفر به عنوان خلبان کاندید شده بودن.بلافاصله بعد تشکیل این گروه،اونا سریعا به عنوان قهرمانان ملی معرفی شدن،مظهر های اکتشافات فضایی غرب.ولی بعد از اکسپلورر،آمریکایی ها با چندین شکست تو ارسال موشک مواجه شدن.دولت ناامیدانه تصمیم سرنوشت سازی رو گرفت.اونا که صبر تموم شدن و پیشرفت تکنولوژیشون رو نداشتن،تصمیم گرفتن که علاوه بر بدست اوردن تکنولوژی روس ها،برنامه فضاییشون رو هم تخریب کنن.خودت میدونی که چه ماموریت سختی بوده.برنامه فضایی شوروی تو مخفی کاری کامل بود.بدست اوردن اون اطلاعات به هیچ عنوان کار ساده ای نبوده.اونا میتونستن یا یک نفوذی رو وارد دستگاه شوروی کنن،یا یکی از خود روس ها رو استخدام کنن...و اگر واجب بود و مشکلی پیش میومد،رهبر گروه می بایست مداخله کرده و خودش شرایط رو حل کنه.رهبری با تجربه کافی،دانش و اراده ای قوی.و تنها فرد مناسب این کار باس بود.رئیس جمهور شخصا اونو فراخوند.اون نیازمند کسی بود که بتونه ایمان یک ملت رو توش قرار بده؛حالا چه کسی بهتر از قهرمان جنگ جهانی دوم؟این اتفاق توی سال 1959 رخ داد.الان باید متوجه شده باشی،اسنیک.به خاطر این ماموریت بود که باس تورو ترک کرد.این ماموریت مخفی اونو از تو گرفت!ولی این انتخاب چندتن از مقامات CIA رو رنجوند.اونا این کار رئیس جمهور رو که بدون خواستن نظرشون عمل کرد رو نپسندیدن.حالا،ماموریت که به خودی خودش سخت بود،بدون حمایت CIA سخت تر هم شد.حالا باس نه توانایی گرفتن اطلاعاتی از اونا داشت،نه نیروی کمکی.باس به حال خودش رها شد.پس تصمیمی گرفت که میدونست عواقب بسیار وحشتناکی منتظرشه.اون تصمیم گرفت به شبکه ی فیلسوفها نفوذ کنه؛همون موقع بود که چرخ سرنوشت شروع به حرکت کرد..."
هم رئیس جمهور و هم معاونش توی مزاکرات SALT II هستن، یادم نمیاد این یارو کیه، ولی هرکی هست رئیس جمهور نیست:biggrin1:​

اره فک کنم،رییس NORAD بود غلط نکنم:d
 
آخرین ویرایش:
بفرما:d:
Hello snake.Its been a while,hasn't it? I hear you've been causing quite ruckus in Nicaragua.Nothing much to report from my end.The Legacy's being put to "good use" - or so the tell me...But enough with the small talk...there's something I need to tell you.You saw the photo that came with this tap,right?the boss gave that to me ten years ago.I'm sorry.I should have told you sooner.I probably should have told you right away.But sending it to you hasn't been an easy decision to make.Its taken me ten years.once you've heard what I have to say,you'll understand why.That photo...belonged to her.I know what you are thinking:what does she have to do with this?you've probably seen it a hundred times in the press already.Obviosly it's of the Mercury Seven,the first group of American astronauts - the heroes of Project Mercury.But there were actually eight people in that photo.One of them was edited out - erased without a trace.That eight astronaut,the one airbrushed out of existence,was her snake.Now why did the need to keep her existence a secret?Waht were they trying to hide?The answer goes back even further - 17 years ago.It was the height of the cold war.The eastern and western blocs were racing to develop space technology to match their nuclear arsenals.in 1957, the Soviet Union lauched Sputnik,the first artificial satellite.The Americans were stunned.They'd been led to believe their country led the world in science and technology.That shock quickly turned into fear.If the russians had the know how to launch a satellite into space,they could use it to launch a nuclear missile ,too.Frantic, the U.S threw everything it had into the space race.The following year,the army succeeded in launching the first american satellite,Expelorer 1.The National Aeronautics and Space Adminisrtion was establised that fall,and Project Mercury with it.The goal was to send a man into space...and seven men were chosen as pilot candidates.The Media dubbed them the Mercury seven.there were immediately hailed as national heroes,icons of western space exploration.But after Explorer,America sufferd a series of failed rocket launches.Desperate,the government made a fateful decision.Unable to wait for its space program to mature,they'd steal the Soviets' technology,at the same time sabotaging their space program.You know better than anyone how hard a mission that was.The Soviet space program was shrouded in secrecy.Recovering that infor mation would be no easy task.Using the help of an insider,they'd insert a sleeper agent into the research institue,or else recruit one of those insiders to do the job for them...And,if necessary,the mission leader would have to go in sort things out themselves.Someone was needed with experience,knowledge,and superior intution...And the only one for the job was The Boss.The Presidnet himself asked for her by name.He needed someone who could be trusted with the fate of a nation.Who else to turn but the hero of the Second World War?It was june 1959.so you see,Snake.Thats why she left.that was the top secret mission that took her from you.But her selection ruffled afew CIA feathers.They didnt appriciate the president going over their head like that.The mission was tough enough already and now CIA was dragging its feet.She couldnt get anything out of them - no manpower,no information.Left to her own devices.The Boss made a decision she knew would come back to haunt her.She decided to tap into the philosophers network.And thats when the wheels of fate began
to turn...l​
"سلام،اسنیک.مدت زیادی از آخرین ملاقاتمون گذشته،نه؟شنیدم که توی نیکاراگوئه سر و صدای زیادی به پا کردی.در عوض خبر خاصی از من نیست.از "میراث فیلسوفها"(مترجم:ثروت بسیار عظیمی از سازمانی تحت عنوان فیسلوفها) مثلا "استفاده مفید و خوب" میشه - خب به من که اینطور گفتن...ولی بهتره حرفهای غیرضروری رو کنار بزاریم...یه چیزی رو باید بهت بگم.تو عکسی رو که همراه با این نوار بود رو دیدی؟باس اونرو 10 سال پیش به من داد.متاسفم که اینو زودتر بهت نگفتم.بهتر بود که همون موقع میگفتمش؛ولی فرستادنش الان هم برام کار آسونی نبود.کاریکه بعد ده سال تونستم انجامش بدم.وقتی که چیزی رو که توی نوار هست رو بخونی،متوجه میشی که چرا بعد ده سال تونستم بفرسمتش!اون عکس...متعلق به باس بود.میدونم که داری به چی فکر میکنی:باس چه ربطی به این عکس داره؟احتمالا صدها بار این عکسو توی رسانه ها دیدی.مشخصا اینعکسِ Mercury Seven،اولین گروه فضانوردان آمریکایی -قهرمانان پروژه مرکوریه.ولی واقعیت اینه که توی اون عکس در واقع 8 نفر حضور داشتند.یکیشون رو از عکس پاک کرده بودن - پاک کردن بدون هیچ نشونه ای.از بین اون هشت فضانورد،اونی که الان به طور کامل از صفحه روزگار حذف شده،باس بود.خب اونا چرا وجودشو مخفی نگه داشتند؟اونا سعی در پنهان کردن چی رو داشتند؟جواب این سوالات به پیش تر این بر میگرده - 17 سال پیش.درست در موقع اوج جنگ سرد.بلوک غرب و بلوک شرق هردو سعی پیشرفت تکنولوژی فضاییشون داشتند تا به تکنولوژی هسته ایشون هماهنگ بشه.تو سال 1957،شوروی اولین ماهوارش رو،اسپوتنیک،به فضا فرستاد.آمریکایی ها شوک زده شده بودند.به اونا این باور رو داده بودند که کشورشون حرف اول رو توی تکنولوژی میزنه.اون شوک سریعا به وحشت تبدیل شد.اگه روسها دانش فرستادن ماهواره به فضا رو داشتن،پس میتونستند ازش برای شلیک سلاح های هسته ای استفاده کنند.وحشت زده،آمریکایی ها با هرچی داشتن وارد مسابقه فضایی شدن.توی سال بعد،اونا موفق به فرستادن اول ماهوارشون،اکسپلورر 1 شدن.NASA و پروژه مرکوری توی پاییز همون سال تاسیس شدن.هدف این سازمان فرستادن یک انسان به فضا بود، و اون هفت نفر به عنوان خلبان کاندید شده بودن.بلافاصله بعد تشکیل این گروه،اونا سریعا به عنوان قهرمانان ملی معرفی شدن،مظهر های اکتشافات فضایی غرب.ولی بعد از اکسپلورر،آمریکایی ها با چندین شکست تو ارسال موشک مواجه شدن.دولت ناامیدانه تصمیم سرنوشت سازی رو گرفت.اونا که صبر تموم شدن و پیشرفت تکنولوژیشون رو نداشتن،تصمیم گرفتن که علاوه بر بدست اوردن تکنولوژی روس ها،برنامه فضاییشون رو هم تخریب کنن.خودت میدونی که چه ماموریت سختی بوده.برنامه فضایی شوروی تو مخفی کاری کامل بود.بدست اوردن اون اطلاعات به هیچ عنوان کار ساده ای نبوده.اونا میتونستن یا یک نفوذی رو وارد دستگاه شوروی کنن،یا یکی از خود روس ها رو استخدام کنن...و اگر واجب بود و مشکلی پیش میومد،رهبر گروه می بایست مداخله کرده و خودش شرایط رو حل کنه.رهبری با تجربه کافی،دانش و اراده ای قوی.و تنها فرد مناسب این کار باس بود.رئیس جمهور شخصا اونو فراخوند.اون نیازمند کسی بود که بتونه ایمان یک ملت رو توش قرار بده.حالا چه کسی بهتر از قهرمان جنگ جهانی؟این اتفاق توی سال 1959 رخ داد.الان باید متوجه شده باشی،اسنیک.به خاطر این ماموریت بود که باس تورو ترک کرد.این ماموریت مخفی اونو از تو گرفت.ولی این انتخاب چندتن از مقامات CIA رو رنجوند.اونا این کار رئیس جمهور رو که بدون خواستن نظرش عمل کرد رو نپسندیدن.حالا،ماموریت که به خودی خودش سخت بود،بدون حمایت CIA سخت تر هم شد.حالا باس نه توانایی گرفتن اطلاعاتی از اونا داشت،نه نیروی کمکی.باس به حال خودش رها شد.پس تصمیمی گرفت که میدونست عواقب بسیار وحشتناکی منتظرشه.اون تصمیم گرفت به شبکه ی فیلسوفها نفوذ کنه؛همون موقع بود که چرخ سرنوشت شروع به حرکت کرد..."

اره فک کنم،رییس NORAD بود غلط نکنم:d
این قسمت اولشه:دی 7 قسمته، اگه کلش رو ترجمه کنید و به عنوان زندگی باس قبل از MGS 3 بزارید تو پست اول خیلی به اطلاعات بچه ها اضافه میشه:دی

- - -ویرایش - - -

یه مشکل دیگه هم تو داستان PW دیدم:دی
Pupa و Chrysalis و Peace Walker و Cocoon متال گیر نیستن، Unmanned Weapon هستن، حالا خیلی فرقی نمیکنه ولی بهتره که چیزی جز متال گیر معنی بشه. البته خودمم نمیدونم چه معادلی انتخاب کنم:دی
پ.ن: کلمه "سلاح بدون نیاز به هدایت انسان" رو اگه یه طور بتونید خلاصه کنید عالی میشه. یا اصلا سلاح بدون سرنشین! بهترین معادل همینه فک کنم:دی
 
Pupa و Chrysalis و Peace Walker و Cocoon متال گیر نیستن، Unmanned Weapon هستن، حالا خیلی فرقی نمیکنه ولی بهتره که چیزی جز متال گیر معنی بشه. البته خودمم نمیدونم چه معادلی انتخاب کنم
:biggrin1:
یجورایی origin متال گیریها همین Unmanned Gearهان!اولین متال گیر هم از سر هم کردن اجزای همین ها تشکیل شد دیگه:dمیشه با ارفاق بهشون متال گیر گفت:d
 
سوال

این سوال خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده : تو بازی MGS3 چرا موقعی که اسنیک لباس raikov رو پوشیده بعد volgin بهش شک مى کنه چرا volgin جای حساسه اسنیک رو مى گیره ؟دچار خود در گیری شدم به قرآن
 
این سوال خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده : تو بازی MGS3 چرا موقعی که اسنیک لباس raikov رو پوشیده بعد volgin بهش شک مى کنه چرا volgin جای حساسه اسنیک رو مى گیره ؟دچار خود در گیری شدم به قرآن
چون bigboss خواجه بود (نداشت) volgin میخواست بدونه واقعا خودشه یا نه
به خاطر همین چون سرباز خوبی بود و نسلش ادامه پیدا کنه از روش کلون ساختن
 
چون bigboss خواجه بود (نداشت) volgin میخواست بدونه واقعا خودشه یا نه
به خاطر همین چون سرباز خوبی بود و نسلش ادامه پیدا کنه از روش کلون ساختن
میگم برا من هم این قضیه خیلی جالب بود ولی خب الان که میگی رئیس بزرگ این وضعی بوده!!! آدم اصلا فکرش رو نمیکنه که بیگ باس ، قهرمان به این بزرگی و... اینطوری باشه!!!!
کوجیما چه کارایی که نمیکنه!!:|
 
چون bigboss خواجه بود (نداشت) volgin میخواست بدونه واقعا خودشه یا نه
به خاطر همین چون سرباز خوبی بود و نسلش ادامه پیدا کنه از روش کلون ساختن
برعکس گرفتی قضیه رو فک کنم:dاونی که خواجس رایکوفه:dبه زیرو و ایوا زنگ بزنید تا ته قضیرو میگیرید:d:|
 
چون bigboss خواجه بود (نداشت) volgin میخواست بدونه واقعا خودشه یا نه
به خاطر همین چون سرباز خوبی بود و نسلش ادامه پیدا کنه از روش کلون ساختن
جان؟؟؟؟!:oدر گمراهی آشکاری برادر,کلاً مردانگی رئیس رو بردی زیر سؤال که!رایکوف جان ......Homo تشریف داشتن نه Big Boss!:d
از اون نظرم برای ادامه نسلش مشکلی نداشت منتهی ایشون کلاً توو زندگیش یا داشته به حرفه اش می پرداخته یا توو کما بوده و یا داشته توسط سالید کشته میشده!:dدر نتیجه مجالی برای زندگی عادی نداشته
 
جان؟؟؟؟!:oدر گمراهی آشکاری برادر,کلاً مردانگی رئیس رو بردی زیر سؤال که!رایکوف جان ......Homo تشریف داشتن نه Big Boss!:d
از اون نظرم برای ادامه نسلش مشکلی نداشت منتهی ایشون کلاً توو زندگیش یا داشته به حرفه اش می پرداخته یا توو کما بوده و یا داشته توسط سالید کشته میشده!:dدر نتیجه مجالی برای زندگی عادی نداشته
این چیزی بود که من از کتاب داستانش خوندم - حالا دیگه نمیدونم شاید شما بهتر فهمیدین و کتابش شر نوشته :(
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or