تا حالا پای کدوم صحنه از بازی گریه کردید؟

MGS 3 وقتی تو اون غار که تازه چشمه راستش کور شده بود خواست پروانه رو بگیره ولی نتونست یا بهتره بگیم فهمیده بود دیگه مار یک چشم مار نیست:((
MGS 3 کات سینه آخر مبارزه سنک و باس و کشتن باس در حالی که چارهای نداشت:((
MGS 3 کاسین آخر که فهمید جریان از یه قرار دیگه بوده و........ وبعد رفت سر قبر باس در حالی که با احترام نظامی ایستاده بود داشت آروم اشکش سرازیر می شود:((:((
MGS 2 بعد از کشته شدنه خواهر اتاکان و حرف های اتاکان در حالی که بالای سر خواهرش بود:((
MGS 4 آخرش. وسطش. یکم مونده به آخرش .آخرآخرش :((:((:((:((
HALO REACH زمانه بعد از مردن هر یک از عضای گروه نوبل:crying1:
HALO 3 پایان لجندری مودش:crying1:
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: .:Layho:.
اسپویلره دمورد mass effect 2 و red dead و L.A NOIRE :
ME 2 : پایان بد BAD ENDINGـش که شپرد خودشو ول میکنه بمیره تا سفینه سالم در بره:((
RDR وقتی با جان دوئل کردنو کشتنش تا نیم ساعت گریه میکردم و چند ماه افسرده بودم!
L.A N : کول به بدترین شکل مرد:((
 
تو PES وقتی تو دقیقه ی نود از رو پنالتی گُل خوردم تو بازی شرط بندی



تو RDR وقتی جان مارستن میدونست که قرار بمیره ، زن و بچشو سوار بر اسب ، پیتیکو پیتیکو فرستاد که برن ... =))
 
من یکی سر mw2 وقتی زنده زنده با ghost سوختیم.

اخر halo reach هم خیلی حالم گرفته شد

البته من گریه نکردم ولی خیلی زیاد حالم گرفته شد و احساسی شدم.
 
توی lost odyssey یه سکانسی بود که دختر کایم به علت بیماری جلوی بچه هاش مُرد و بچه هاش گریه و زاری و مام........ و مراسم تشییع..من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم...:((
 
تو بازی HALO : REACH
سکانس های کشته شدنه CARTER - EMILY :(
وشاه سکانسه آخرش که NOBLE SIX میمیره :(:((
---------
کشته شدنه GHOST و اون یکی یادم نیست :d تو mw2
---------
کشته شدنه جان مارستن تو RDR
----------

بازی GEARS OF WAR 2
سکانسه کشته شدنه زنه دام بدسته خودش :(:-s
کمی هم سکانسه مردن کارمین
اولی یکی از سنگینترین و بدترین و دردناک ترین سکانس هایی بود که تو عمرم دیده بودم...از خیلی از فیلمها مشهوره هالیوودم خفن تر بود..... :((
 
  • Like
Reactions: koorosh sh
یه صحنه بود تو مافیا 2...اسم طرف یادم رفت: جو و ویتو رفتن تو پارک همون اسمش یادم رفت رو ببینن

6-7 تا چینی نامرد با ساتور پاره پارش کردن...واقعا ناراحت کننده بود(نامردا چند نفر به یه نفر)

اونجاش هم بغضم گرفته بود و هم میخواستم هرچی چشم بادومیه از رو زمین نابود کنم:angry:

و یه جا دیگه که اشک تو چشام جمع شده بود
icon18.gif
ولی بخاطر داداشم که کنارم نشسته بود نمیتونستم گریه کنم...اونم آخر بازی shadow of colusos بود که تا یه ماه تو فکرش بودم.اصلا کلا هروقت که اون غولا رو میکشتم دلم واسشون میسوخت.کلا احساسی ترین بازی که تو عمرم انجام دادم همین بود.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or