بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil

چه نظر سنجی جالبی!به نظر من از اونجایی که ساخت رولیشن داره تموم میشه،کپکام می خواد برای رزیدنت اویل 6 برنامه ریزی کنه.خب اگه از لحاظ داستان بخواهیم حساب کنیم،کد ورونیکا بهترین نسخه و رزیدنت اویل 4 ضعیف ترین نسخه بود.ولی اگه از لحاظ گیم پلی بخواهیم حساب کنیم،رزیدنت اویل 4 بهترین نسخه و کد ورونیکا ضعیف ترین نسخه بود.رزیدنت اویل 2،ریمیک و رزیدنت اویل 5 هم چه از لحاظ داستان و چه از لحاظ گیم پلی خوب و قابل قبول بودند.ولی با این وجود،من به کد ورونیکا رای دادم.چون داستان برام مهم تر از گیم پلی است.نکته ی جالب اینجاست که کپکام کد ورونیکا رو جزو مجموعه ی اصلی حساب کرده.ولی زیرو رو نه!چون برخلاف کد ورونیکا،داستان زیرو بیشتر حکم مکمل رو داره.
اینطور که از نتیجه ی نظرسنجی پیداست،احتمالا رزیدنت اویل 6 ترکیبی از رزیدنت اویل 2 و 4 یا ترکیبی از سبک کلاسیک و مدرن خواهد بود.به نظر من شخصیت های اصلیش هم مثل رزیدنت اویل 2 کلیر و لیون هستند که در این صورت واقعا عالی میشه!
 
آخرین ویرایش:
سلام بچه ها اسم من فرزاد هست و خیلی با بازی اویل حال کردم. این سایت رو هم از گوگل پیدا کردم. اول فکر می کردم که فقط برای اویله ولی حالا که می بینم خیلی گسترده تر از این حرفاست. این تاپیک رو هم اکثر صفحاتش رو خوندم و اصلا برای همین تاپیک توی این سایت عضو شدم. خیلی تاپیک پرباری هست. دم همتون گرم. توی این تاپیک بعضی جاهاش اینقدر بحث داغ هست که هر کسی رو به خودش جذب می کنه مخصوصا اگر طرفدار شدید این بازی هم باشه اما بعضی جاهاش هم اصلا این طوری نیست و حوصله آدم رو سر می بره. در کل هرموقعی که یه عضو جدید وارد میشه یا یه بازی جدید میاد و همچنین مواقعی بحث ها اوج میگیره. من از توی همین بحثا و البته سایتهای دیگه چند تا سوال دارم از بزرگای این تاپیک ۱) این آلکس وسکر دقیقا کیه؟ قضیش چیه؟ من تو هیچ کدوم از بازی ها این اسم رو نشنیدم و اصلا توی فایل ها هم نبوده این از کجا اومده؟ بحث هایی که شده رو خوندما اما یکی میاد خیلی ساده این رو توضیح بده؟ ۲)جیل ولنتاین توی بچگی دزد بوده یا نبوده؟ اینجا نوشتن بوده اما یه جای دیگه نوشته که دزد نبوده؟ بازم خیلی ساده یکی توضیح بده ممنون میشم. ۳)اون انیمیشن رزیدنت اویل تباهی (اسم انگلیسیش رو یادم نیست) رو احتمالا همتون دیدید. توی اون انیمیشن کورتیس میلر به خودش ویروس جی رو تزریق کرد و اگر درست گفته باشم ویلیام برکین (توی اویل ۲) هم همون ویروس رو به خودش زد. اگر این دو تا ویروس یکی بودن پس چرا این آدم ها قیافشون فرق داشت؟ منظورم اینه که ویلیام برکین وقتی ویروس جی رو به خودش زد هنوز کله خودش معلوم بود اما بعد از اینکه یک مرحله دیگه بزرگتر شد یواش یواش کله خودش رو از دست داد اما این یارو کورتیس از همون اول کلش رو از دست داد! چطوری میشه این؟ یعنی یه جا چندتا مرحله کورتیس جهش پدا کرده؟ کسی در این مورد میتونه توضیح بده؟ ۴)آقای نیما ردفیلد میگه که داستان رزیدنت اویل ۴ خیلی ضعیف بوده. در این مورد بیشتر توضیح می دهند؟ به نظر من یکی از جذابیت های اویل ۴ داستانش بود. همین فعلا یاد مونده آخر کاری هم از مقاله نویسان این تاپیک تشکر میکنم همچنین از اونهایی که این تاپیک رو گرم میکنن. مثل آقای RockIT و hmd2009 و The Phenom و همچنین Little john. (و همه بچه ها) زیادی صحبت کردم و ببخشید
 
آها. مرسی.





افشین منظور از 1 ریمیک هست ؟
نیدونم ولی فک نکنم زیاد بشه به جز گرافیک و تغییرات جزئی داستانی تفاوتی گذاشت یعنی انقدارا هم فاحش نیست
جفتشون یکین

سلام بچه ها اسم من فرزاد هست و خیلی با بازی اویل حال کردم. این سایت رو هم از گوگل پیدا کردم. اول فکر می کردم که فقط برای اویله ولی حالا که می بینم خیلی گسترده تر از این حرفاست. این تاپیک رو هم اکثر صفحاتش رو خوندم و اصلا برای همین تاپیک توی این سایت عضو شدم. خیلی تاپیک پرباری هست. دم همتون گرم. توی این تاپیک بعضی جاهاش اینقدر بحث داغ هست که هر کسی رو به خودش جذب می کنه مخصوصا اگر طرفدار شدید این بازی هم باشه اما بعضی جاهاش هم اصلا این طوری نیست و حوصله آدم رو سر می بره. در کل هرموقعی که یه عضو جدید وارد میشه یا یه بازی جدید میاد و همچنین مواقعی بحث ها اوج میگیره. من از توی همین بحثا و البته سایتهای دیگه چند تا سوال دارم از بزرگای این تاپیک ۱) این آلکس وسکر دقیقا کیه؟ قضیش چیه؟ من تو هیچ کدوم از بازی ها این اسم رو نشنیدم و اصلا توی فایل ها هم نبوده این از کجا اومده؟ بحث هایی که شده رو خوندما اما یکی میاد خیلی ساده این رو توضیح بده؟ ۲)جیل ولنتاین توی بچگی دزد بوده یا نبوده؟ اینجا نوشتن بوده اما یه جای دیگه نوشته که دزد نبوده؟ بازم خیلی ساده یکی توضیح بده ممنون میشم. ۳)اون انیمیشن رزیدنت اویل تباهی (اسم انگلیسیش رو یادم نیست) رو احتمالا همتون دیدید. توی اون انیمیشن کورتیس میلر به خودش ویروس جی رو تزریق کرد و اگر درست گفته باشم ویلیام برکین (توی اویل ۲) هم همون ویروس رو به خودش زد. اگر این دو تا ویروس یکی بودن پس چرا این آدم ها قیافشون فرق داشت؟ منظورم اینه که ویلیام برکین وقتی ویروس جی رو به خودش زد هنوز کله خودش معلوم بود اما بعد از اینکه یک مرحله دیگه بزرگتر شد یواش یواش کله خودش رو از دست داد اما این یارو کورتیس از همون اول کلش رو از دست داد! چطوری میشه این؟ یعنی یه جا چندتا مرحله کورتیس جهش پدا کرده؟ کسی در این مورد میتونه توضیح بده؟ ۴)آقای نیما ردفیلد میگه که داستان رزیدنت اویل ۴ خیلی ضعیف بوده. در این مورد بیشتر توضیح می دهند؟ به نظر من یکی از جذابیت های اویل ۴ داستانش بود. همین فعلا یاد مونده آخر کاری هم از مقاله نویسان این تاپیک تشکر میکنم همچنین از اونهایی که این تاپیک رو گرم میکنن. مثل آقای RockIT و hmd2009 و The Phenom و همچنین Little john. (و همه بچه ها) زیادی صحبت کردم و ببخشید
درود فرزاد عزیز به جمع ما خوش اومدی امیدوارم تو تاپیک بمونی
به هر حال هر تاپیکی بالا پایین داره
در مورد سوالات تا جایی که بتونم جواب می دم
1- الکس وسکر یکی از بچه های پروژه وسکر چیلدرنِ که زنده مونده و ضریب هوشی خیلی بالایی داشته به طوری که وقتی سر کار بوده کارا خیلی توپ پیش می رفته و اسپنسر هم به شدت بش اطمینان داشته
ولی یهو تمام اطلاعات رو می دزده و ناپدید میشه و عمو آلبرت جاشو می گیره
این طور به نظر میاد که الکس یا مرده یا رییس سازمان
نکته جالب و البته مبهم اینه که اسم سر پرست پروژه وسکر چیلدرن الکس وسکر بوده یعنی الکس وسکر که رییس پروژه بوده اسم خودشو گذاشته روی یکی از بچه ها و البته فامیلیشو رو هم روی همه بچه ها
2- تا جایی یکه می دونم دزد نبوده باباش دزد بوده و به خاطر همین هم جیل به باز کردن قفل هارو بلده
3 - این سوال رو جواب دقیقشو ماوین می دونه که البته از جمعمون رفته
ولی فک نمی کنم ویروس جی هیولای جی یکسانی بسازه و این به DNA میزبان مربوط باشه که چه شکلی داشته باشن
4- منم بات موافقم داستان 4 قشنگ بود روایت خوبی هم داشت ولی کاملا از شماره های قبل مجزا بود به همین دلیل در کل سری تاثیر کمی میزاه و شاید بعضی ها بگن ضعیف
---------------------------------------------------
خواهش می کنم امیدوارم پایه ثابت تاپیکمون بشی
 
اول از همه خوش آمدی , پس چرا دیر آمدی !
1-الکس وسکر یکی از بچه هایی بود که توسط اسپنسر (رئیس آمبرلا) دزدیده شده بود و تو پروژه W سرپرست بوده . بعد ها همه میمیرن و فقط آلبرت و الکس زنده میمونن . بعدها الکس سرپرست یک سری تحقیقات میشه ولی مدارکی از آمبرلا کش میره و ناپدید میشه.تو RE5 بخصوص تو Lost In Nightmare از الکس برای اولین بار چیزهایی گفته میشه.
2-پدر جیل ولنتاین سارق راکون سیتی بوده و اون هم از پدرش قفل باز کردن رو یاد گرفته
3-اینا ایراد حساب نمیشه . بیشتر جنبه سینمایی داره شاید تو RE2 چون ویلیام برکین 4 5 بار تغییر میکنه خواستن یه هر دفعه با دفعه قبل فرق داشته باشه .ساختار ویروس G طوری بود که هر دفعه از دفعه قبل بزرگتر و قوی تر میشد .
4-جون هر کی دوست داری سوال 4 رو پاک کن چون دیگه این تایپیک کشش این بحث ها رو نداره
 
آخرین ویرایش:
سلام بچه ها اسم من فرزاد هست و خیلی با بازی اویل حال کردم. این سایت رو هم از گوگل پیدا کردم. اول فکر می کردم که فقط برای اویله ولی حالا که می بینم خیلی گسترده تر از این حرفاست. این تاپیک رو هم اکثر صفحاتش رو خوندم و اصلا برای همین تاپیک توی این سایت عضو شدم. خیلی تاپیک پرباری هست. دم همتون گرم. توی این تاپیک بعضی جاهاش اینقدر بحث داغ هست که هر کسی رو به خودش جذب می کنه مخصوصا اگر طرفدار شدید این بازی هم باشه اما بعضی جاهاش هم اصلا این طوری نیست و حوصله آدم رو سر می بره. در کل هرموقعی که یه عضو جدید وارد میشه یا یه بازی جدید میاد و همچنین مواقعی بحث ها اوج میگیره. من از توی همین بحثا و البته سایتهای دیگه چند تا سوال دارم از بزرگای این تاپیک ۱) این آلکس وسکر دقیقا کیه؟ قضیش چیه؟ من تو هیچ کدوم از بازی ها این اسم رو نشنیدم و اصلا توی فایل ها هم نبوده این از کجا اومده؟ بحث هایی که شده رو خوندما اما یکی میاد خیلی ساده این رو توضیح بده؟ ۲)جیل ولنتاین توی بچگی دزد بوده یا نبوده؟ اینجا نوشتن بوده اما یه جای دیگه نوشته که دزد نبوده؟ بازم خیلی ساده یکی توضیح بده ممنون میشم. ۳)اون انیمیشن رزیدنت اویل تباهی (اسم انگلیسیش رو یادم نیست) رو احتمالا همتون دیدید. توی اون انیمیشن کورتیس میلر به خودش ویروس جی رو تزریق کرد و اگر درست گفته باشم ویلیام برکین (توی اویل ۲) هم همون ویروس رو به خودش زد. اگر این دو تا ویروس یکی بودن پس چرا این آدم ها قیافشون فرق داشت؟ منظورم اینه که ویلیام برکین وقتی ویروس جی رو به خودش زد هنوز کله خودش معلوم بود اما بعد از اینکه یک مرحله دیگه بزرگتر شد یواش یواش کله خودش رو از دست داد اما این یارو کورتیس از همون اول کلش رو از دست داد! چطوری میشه این؟ یعنی یه جا چندتا مرحله کورتیس جهش پدا کرده؟ کسی در این مورد میتونه توضیح بده؟ ۴)آقای نیما ردفیلد میگه که داستان رزیدنت اویل ۴ خیلی ضعیف بوده. در این مورد بیشتر توضیح می دهند؟ به نظر من یکی از جذابیت های اویل ۴ داستانش بود. همین فعلا یاد مونده آخر کاری هم از مقاله نویسان این تاپیک تشکر میکنم همچنین از اونهایی که این تاپیک رو گرم میکنن. مثل آقای RockIT و hmd2009 و The Phenom و همچنین Little john. (و همه بچه ها) زیادی صحبت کردم و ببخشید
فرزاد جان خوش اومدی دوستان جوابتو دادن ولی به قول سینا اون سوال 4 ممکنه باعث جنگ بشه:d
امیدوارم هم اطلاعاتت بیشتر بشه هم موندگاریت تو تاپیک
 
نیدونم ولی فک نکنم زیاد بشه به جز گرافیک و تغییرات جزئی داستانی تفاوتی گذاشت یعنی انقدارا هم فاحش نیست
جفتشون یکین

من نمیدونم یه 1 رای بدم یا 2 !

من هم خدمت اقا فرزاد سلام عرض می کنم و ورودشونو به تاپیک خوش آمد میگم. در مورد سوالاتونم که بچه ها جوابتونو دادن. فقط یه چیزی بگم در مورد سوالتون در مورد کورتیس . اونم اول کله ش معلوم بود و بعدا تغییر شکل داد دقیقا مثل بیرکین منتها دیگه به اون مرحله های از تغییرات بیرکین که کلا از حالت شکل منظم خارج شد نرسید و کشته شد. توصیه میکنم دوباره انیمیشن رو نگاه کنی.

kkh5h108v8hv4s6gdi8q.jpg
5dtz20s6iowbaltslklh.jpg
 
آخرین ویرایش:
من نمیدونم یه 1 رای بدم یا 2 !

من هم خدمت اقا فرزاد سلام عرض می کنم و ورودشونو به تاپیک خوش آمد میگم. در مورد سوالاتونم که بچه ها جوابتونو دادن. فقط یه چیزی بگم در مورد سوالتون در مورد کورتیس . اونم اول کله ش معلوم بود و بعدا تغییر شکل داد دقیقا مثل بیرکین منتها دیگه به اون مرحله های از تغییرات بیرکین که کلا از حالت شکل منظم خارج شد نرسید و کشته شد. توصیه میکنم دوباره انیمیشن رو نگاه کنی.

kkh5h108v8hv4s6gdi8q.jpg
5dtz20s6iowbaltslklh.jpg
من که می گم به شماره 2 رای بدیم چون همه ما دنبال کلاسیک هستیم
اگر تعداد رای های یه شماره تفاوت زیاد بشه خوب می تونه تاثیر داشته باشه
 
wow چه آپدیته اینجا ! تو سایتای دیگه یه سوال می پرسی باید با برف سال بعد بیای دنبال جوابیش اما اینجا ... هرچند جز این هم انتظار نمیرفت. مرسی بچه ها.

در مورد سوال اول تقزیبا جواب رو گرفتم اما توی توضیحات چند تا ابهام هست. با اجازه تون با اسم کوچیک صدا می کنم. از حرفای افشین آقا این طور برداشت میشه که الکس قبل از آلبرت اعتماد اسپنسر رو جلب کرد. ولی تا اونجایی که میدونم همه بچه ها (توی نوزادی) همشون توی یه زمان دزدیده شدند و این یعنی اینکه همشون تقریبا هم سن و سال بودن. فکر نمی کنم الکس از آلبرت بزرگتر باشه. تایید میشه یا نه؟

در مورد جیل هم باید یه مسئله روشن بشه و اینه که کتاب هایی که برای این بازی منتشر شدن آیا واقعی بودن؟ یعنی به اصل داستان اویل ربطی داره یا نه؟ من فکر میکنم که نداشته باشه چون تناقض زیاد داره. مثلا توی داستان بازی و توی کتابها راکون سیتی و اینکه درکجا هست تناقض وجود داره. بالاخره توی هر مسئله تناقض دار یک طرفش باید درست باشه و یک طرف دیگش نادرست. غیر از اینه؟ به نظر من اگر فقط توی کتابها گفته باشه که بابای جیل دزد بوده و توی داستان اصلی بازی این نباشه پس حتما این قضیه متفیه. یعنی جیل بابای دزد نداشته یا اگه هم داشته توی داستان اصلی بازی گفته نشده.

من درخصوص سوال سوم هم منتظر میمونم جواب قانع کننده بگیرم.

در مورد سوال چهارم هم نمیدونم منظورتون از دعوا چیه ولی خیالتون راحت قصد دعوا ندارم فقط میخوام نقطه نظرات رو بدونم.

از همه بچه ها هم که خیرمقدم گفتن ممنون هستم و این جور چیزا
 
من که می گم به شماره 2 رای بدیم چون همه ما دنبال کلاسیک هستیم
اگر تعداد رای های یه شماره تفاوت زیاد بشه خوب می تونه تاثیر داشته باشه
درود، خوب من هم به نسخه دوم رأی دادم واقعاً بازی زیبایی و با ارزشی بود، اگر قرار نسخه جدید جوی شبیه به نسخه‌های قبلی داشته باشه ترجیح میدم شباهت بیشتری به روایت داستان و جو نسخه دوم داشته باشه، چون از هر نظر عالی و کار شده بود.
آقا فرزاد البته من عضو کوچکی هستم در کنار اساتید بزرگ ولی به نوبه‌ی خودم ورودتون رو به جمع صمیمی عشاق رزیدنت اویل خوش آمد میگم.
 
من درخصوص سوال سوم هم منتظر میمونم جواب قانع کننده بگیرم.

از عکس هم قانع کننده تر میخوای دیگه دوست من !!! ؟ :d باشه منتظر باش.

من که می گم به شماره 2 رای بدیم چون همه ما دنبال کلاسیک هستیم
اگر تعداد رای های یه شماره تفاوت زیاد بشه خوب می تونه تاثیر داشته باشه

منم به شماره 2 رای دادم هر چند به اندازه 1 ترسناک نبود. ولی خب چون نمیخوام 4 بیشتر رای بیاره.
 
آخرین ویرایش:
wow چه آپدیته اینجا ! تو سایتای دیگه یه سوال می پرسی باید با برف سال بعد بیای دنبال جوابیش اما اینجا ... هرچند جز این هم انتظار نمیرفت. مرسی بچه ها.
:welcome:سلام دوست عزیز! ما هم تقریباً مثله شما تازه واردیم و اصلاً تو این جمع بزرگان جایی نداریم!!! ولی خب ما هم مثله بقیه اویل خوریم دیگه...
درباره سؤالت هم من با hmd2009 موافقم، و دقت کنی سر طرف هم میبینیا
درباره سؤالت درمورد جیل! ببین جیل باباش دزد بوده و تو بازی هم چون لزومی نبود عنوان نکرد!
سؤاله آخرت هم گویا بچه ها تجربه خوشی از این بحث ندارن و شما برو سایت http://www.capcom-europe.com/ هم خودت یه رأی بده، هم از نقطه نظر کل دنیا مطلع باش :d
و در آخر پیشنهاد میکنمBiohazard Fan Club هم بیای
 
بخش اول

اتاق تاریک هست. صدای چکه آب با ملایمت به گوش میرسه. چشم های خسته که در اثر داروی بیهوشی به خواب رفته به صورت تار و محو باز میشه و چند قطره آب روی صورت زخمی *ریخته میشه. چند ثانیه بعد درب اتاق باز میشه و صدای خنده چندش آوری به گوش میرسه و نور غلیظی به چشماش میتابه. مرد گردن کلفتی به طرفش میاد و بعد از چند ضربه لگد به بدنش میگه : "Ms. wong: so smart you think? Do a little time. Death or life. The decision is with you" !*
بخش دوم

سالن دانشگاه پر از دانشجوهایی هست که تازه از کلاس خارج شده اند دختری با موهای طلایی و مانتوی کوتاه خاکسری در حال خروج از سالن دانشگاه به محوطه آن هست که در یک لحظه مرد جوانی جلوی او را میگیرد. دختر با یک نگاه سرد از کنار مرد جوان رد میشود. ولی مرد یه بار دیگه به سرعت جلوی او را گرفته و به او میگوید : صبر کنید خواهش میکنم خانم Birkin... دوباره دختر بی توجه حرکت میکند تا اینکه مرد جوان کلمه آمبرلا را به زبان می آورد... دختر یکباره می ایستد و رو به مرد جوان میکند... مرد جوان فرصت حرف زدن به دختر را نداده به سرعت میگوید : من gabriel Trevor هستم.من در مورد عموم و خانواده اش تحقیق میکنم. میدونم خیلی سخته و شما دوست ندارید در این مورد حرف بزنید میدونم یاد آوری خاطرات گذشته شما رو زجر میده ولی ... لطفا به من کمک کنید...*
بخش سوم

سالن طولانی با کف پوش سفید رنگ به چشم میخورد.مهتابی های سقف سالن یکی در میان کف سالن رو روشن و تاریک میکند.کفشهای مشکی براقی در حال حرکت در سالن هستند.تصویر به طرف مرد در حال حرکت میرود صورت مرد کاملا نمایان میشود. مردی گردن کلفت با موهای سفید و مشکی و هیکل درشت که چشم چپش کمی مشکل دار به نظر میرسد به همراه دو مرد کت و شلوار پوش دیگر به سمت ته سالن در حال حرکت هستند. کمی مانده به ته سالن درب الکترونیکی نمایان میشود. هر سه مرد جلوی درب توقف کرده و مرد درشت هیکل که گویا فرمانده گروه است کارت قرمز رنگی از پشت جیب شلوارش بیرون اورده و داخل دستگاه کارت خوان میکند و حروفی را وارد سیستم میکند پس از چند لحظه چراغ سبزی روشن شده و درب الکترونیکی باز میشود.
پس از ورود به داخل، درب به صورت اتوماتیک بسته میشود. در روبروی سه مرد چند آسانسور دیده میشود که روی هر کدام از آنها اسم مکانهای خاصی به چشم میخورد. سه مرد به سمت آسانسور "محصول نهایی" حرکت میکنند و داخل آسانسور شده و به طبقه پایین حرکت میکنند. پس از ایست آسانسور از آن خارج میشوند و به سمت درب روبرو حرکت میکنند در طول سالن چندین تابلو WARNING دیده میشود. پس از رسیدن به درب فرمانده گروه بار دیگر با استفاده از کارت درب را باز میکند اینبار چراغ زرد رنگی روشن شده و صدای زنی از اسپیکر پخش میشود : "اخطار...اخطار...این مکان محل آزمایشات بسیار خطرناک هستند.لطفا بدون هماهنگی مسءول بخش کار خود سرانه انجام ندهید".
پس از اتمام صدای زن درب سبز رنگ شده و سه مرد وارد سالن دیگری میشوند. در همین حین مرد دیگری با روپوش سفید رنگ و عینک معمولی به طرف سه مرد می آید و بعد از دست دادن با آنها شروع به صحبت میکند.در حین گفتگو دوربین از آنها فاصله گرفته و همراه با یک موزیک نرم ترسناک، محیط آزمایشگاه را به نمایش میکشد.
آزمایشگاه دارای چندین بخش است و در هر بخش قالبهای شیشه ای شبیه آکواریوم که درونشان مایع سبز رنگ و موجوداتی عجیب هست، به چشم میخورد.دوربین کارکنان آزمایشگاه را به تصویر میکشد که همگی روپوش سفید رنگی به تن دارند و مشغول کار هستند.در گوشه از آزمایشگاه درب عجیبی که شبیه درب یخچالهای بزرگ است با آرم U دیده میشود. دوربین به این درب فوکوس میکند و بعد از چند لحظه درب باز شده و فردی با لباس عجیب فضایی مانند از آن خارج میشود. دوربین پشت سر این فرد حرکت میکند و آن فرد هم به 4 مرد در حال گفتگو نزدیک میشود. فرد قبل از رسیدن به آنها کلاه مخصوص را از سرش در میاورد و یک زن با موهای خرمایی پدیدار میشود.
زن کنار 4 مرد ایستاده و شروع به صحبت با آنها میکند.در یک لحظه فرمانده گروه خنده بلندی میکند و زن پس از پایان گفتگو با آنها به سمت اتاق دیگری حرکت میکند و در حین رفتن میگوید : آقای استیون همه چیز آماده است. فرمانده گروه که گویا از این حرف خوشش آمده با خنده شیطانی میگوید : "آمبرلای جدید، به نمسیس جدید خوش آمد بگو" و دوربین با خنده فرمانده گروه آهسته آهسته محو میشود.

بخش چهارم

ساعت 10:50 شب
اتومبیل مشکی رنگی در خیابانی خلوت در حال حرکت هست.دوربین به داخل اتومبیل کشیده میشود.چهره Chiris.Redfield نمایان میشود. رادیو اتومبیل روشن هست و رادیو در حال گفتن اخبار هست. خبری در مورد دستگیری چند آدم ربا در رادیو پخش میشود.کریس پس از شنیدن خبر لبخندی میزند. در ادامه خبر گفته میشود که هدف این آدم رباها افراد ورزیده و هیکل درشت هستند ولی دلیل این آدم ربایی هنوز مشخص نیست و پرونده در دست بررسی هست.کریس هم با گفتن "نعلتی ها - امنیتی که در موردش میگین اینه " و دوباره با حالت تمسخر میگوید" باید لاغر کنم شاید من هدف بعدیشون باشم".

دوربین از ماشین خارج شده و به همراه موزیک خاص ترسناک محیط خلوت و تاریک خیابان را به تصویر میکشد که چند کلاغ با دیدن ماشین کریس شروع به پرواز میکنند.ماشین پس از طی مسافتی به ساختمانی چند طبقه میرسد.ماشین وارد پارکینگ شده و کریس از آن پیاده میشود.محیط پارکینگ تاریک به نظر میرسد.به جز چند مهتابی قرمز رنگ که مسیر خروجی پارکینگ را روشن کرده نور دیگری به چشم نمیخورد.

کریس به طرف خروجی پارکینگ حرکت میکند که یک لحظه سایه ای روی دیوار دیده میشود.کریس سریع پشت سرش رو نگاه میکند ولی چیزی دیده نمیشود.بی تفاوت از پارکینگ خارج شده و داخل آسانسور میشود و طبقه سوم را انتخاب کرده و آسانسور شروع به حرکت میکند.

بعد از رسیدن به طبقه سوم درب باز شده و مردی نسبتا کوتاه قد با سر تاس که حس و ترس و عجلگی از چهرهاش پیداست با عجله وارد آسانسور شده و به کریس برخورد میکند و موبایلش روی زمین میافتد.مرد سریع از کریس معذرت خواهی میکند و خم شده و موبایلش را بر میدارد و در یک لحظه توجه کریس به آرم خالکوبی شده شکل U روی بازوی راست مرد جلب میشود.کریس هم با گفتن "مشکلی نیست" وارد سالن طبقه سوم شده و به سمت اتاق 6 حرکت میکند.

کریس با استفاده از کلید درب اتاق را باز میکند و داخل آن میشود.اتاق تاریک است.کریس چند بار اسم جیل را صدا میزند، ولی پاسخی شنیده نمیشود.کریس لامپ اتاق را روشن میکند و متوجه به هم ریختگی اتاق میشود نگران شده و به سرعت قصد خروج از اتاق را میکند که در یک لحظه توسط یک سرنگ و فردی مرموز بی هوش میشود.

Ada Wong کجا زندانی شده؟ Sherry و Gabriel در داستان چه نقشی دارن؟ رباینده ها چه کسانی هستند؟ آمبرلای جدید چه سازمانی هست؟ آیا جان مبارزان وظیفه شناس ضد سلاح بیولوژیکی در خطر است؟ چه بلایی سر جیل و کریس می آید؟

امیدوارم خوشتون بیاد.اگه وقت بود ادامه میدم اگه هم نبود که هیچ!

یه نکته ای بگم اینکه من مثلا دارم داستان جدیدی رو روایت میکنم و لزوما نمیتونه کات سکنس باشه!
 
آخرین ویرایش:
منظورت رزیدنت اویل 1 هست ؟

بله حمید جان.چون شماره که نداره.این عادت ما ایرانی هاست که شماره گذاری میکنیم!:dمثل جی تی ای!تو خود سایت کپکام هم ببینی بدون شماره گذاشته.
فرزادجان خوش اومدی.راجع به الکس و آلبرت که بچه ها گفتن.راجع به جیل هم من بگم که جیل تو بچگیش با باباش میرفته دزی.یعنی میرفته که به باباش کمک کنه واسه همین همیشه چندتاسوزن باهاشه.نشون به اون نشون که تو کاخ اسپنسر بری بهش میگه که بیا این سوزن هارو بگیر تو بیشتر به کارت میاد.این سوزن هارو خود جیل به بری داده بوده که باهاشون تمرین قفل باز کردن کنه:d(کتاب دسیسه)
راجع به اویل4 هم من طرفدار نیما هستم و از من میشنوی این بحثو راه ننداز چون دوباره بزن بزن بین خانواده ی ردفیلد و طرفدارای لیون شروع میشه و این وسط فقط وسکر پرستا سود میکنن!!!اینجا عین هنده!تاپیک 72ملته!!!
 
آخرین ویرایش:
بله حمید جان.چون شماره که نداره.این عادت ما ایرانی هاست که شماره گذاری میکنیم!:dمثل جی تی ای!تو خود سایت کپکام هم ببینی بدون شماره گذاشته.


آها.من با این که به نظرم بهترین رزیدنت اویل ریمیک بود اما به 2 رای دادم.چون احتمال رای اوردنش از 1 بیشتره.و نمیخوام 4 بیشتر رای بیاره. اما بدون شک ریمیک بهترین رزیدنت اویلی هست که تا حالا ساخته شده.

خش چهارم

ساعت 10:50 شب
اتومبیل مشکی رنگی در خیابانی خلوت در حال حرکت هست.دوربین به داخل اتومبیل کشیده میشود.چهره Chiris.Redfield نمایان میشود. رادیو اتومبیل روشن هست و رادیو در حال گفتن اخبار هست. خبری در مورد دستگیری چند آدم ربا در رادیو پخش میشود.کریس پس از شنیدن خبر لبخندی میزند. در ادامه خبر گفته میشود که هدف این آدم رباها افراد ورزیده و هیکل درشت هستند ولی دلیل این آدم ربایی هنوز مشخص نیست و پرونده در دست بررسی هست.کریس هم با گفتن "نعلتی ها - امنیتی که در موردش میگین اینه " و دوباره با حالت تمسخر میگوید" باید لاغر کنم شاید من هدف بعدیشون باشم".

دوربین از ماشین خارج شده و به همراه موزیک خاص ترسناک محیط خلوت و تاریک خیابان را به تصویر میکشد که چند کلاغ با دیدن ماشین کریس شروع به پرواز میکنند.ماشین پس از طی مسافتی به ساختمانی چند طبقه میرسد.ماشین وارد پارکینگ شده و کریس از آن پیاده میشود.محیط پارکینگ تاریک به نظر میرسد.به جز چند مهتابی قرمز رنگ که مسیر خروجی پارکینگ را روشن کرده نور دیگری به چشم نمیخورد.

کریس به طرف خروجی پارکینگ حرکت میکند که یک لحظه سایه ای روی دیوار دیده میشود.کریس سریع پشت سرش رو نگاه میکند ولی چیزی دیده نمیشود.بی تفاوت از پارکینگ خارج شده و داخل آسانسور میشود و طبقه سوم را انتخاب کرده و آسانسور شروع به حرکت میکند.

بعد از رسیدن به طبقه سوم درب باز شده و مردی نسبتا کوتاه قد با سر تاس که حس و ترس و عجلگی از چهرهاش پیداست با عجله وارد آسانسور شده و به کریس برخورد میکند و موبایلش روی زمین میافتد.مرد سریع از کریس معذرت خواهی میکند و خم شده و موبایلش را بر میدارد و در یک لحظه توجه کریس به آرم خالکوبی شده شکل U روی بازوی راست مرد جلب میشود.کریس هم با گفتن "مشکلی نیست" وارد سالن طبقه سوم شده و به سمت اتاق 6 حرکت میکند.

کریس با استفاده از کلید درب اتاق را باز میکند و داخل آن میشود.اتاق تاریک است.کریس چند بار اسم جیل را صدا میزند، ولی پاسخی شنیده نمیشود.کریس لامپ اتاق را روشن میکند و متوجه به هم ریختگی اتاق میشود نگران شده و به سرعت قصد خروج از اتاق را میکند که در یک لحظه توسط یک سرنگ و فردی مرموز بی هوش میشود.

امیدوارم تا اینجا خوشتون بیاد.

Ada Wong کجا زندانی شده؟ Sherry و Gabriel در داستان چه نقشی دارن؟ رباینده ها چه کسانی هستند؟ آمبرلای جدید چه سازمانی هست؟ آیا جان مبارزان وظیفه شناس ضد سلاح بیولوژیکی در خطر است؟

من میگم اینارو به پل اندرسون بگو انگلیسیشو تا از روش حداقل یه فیلم بسازن که در خور نام رزیدنت اویل باشه. من که دیگه بعد از رزیدنت اویل 1 فقط آشغال دیدم. شماره 2 رو هم فقط به خاطر جیل نگاه کردم. حالم از اون صحنه ای که اون آلیس با موتور وارد کلیسا میشه بهم میخوره با اون ادا های چندش آورش .
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or