J. Constantine
کاربر سایت
چو وسکرنباشد تن من مباد ** بر این جسم و جان زنده، یک تن مباد
وسکرش منم نه از پریزادگان **************** از راکونم از شهر آزادگان
که راکون بهشت است یا بوستان ******* همی بوی مشک آید از بوستان
ندانی که راکون نشست من است ****** جهان سر به زیر دست من است
هنر نزد وسکریان است و بس ************** ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدلانند و وسکر شناس ************* به نیکی ندارند از بد هراس
دریغ است که راکون ویران شود ************ کنام شیران و پلنگان شود
همه جای جنگی سواران بدی ************ نشستن گه شهریاران بدی
چو وسکر نباشد تن من مباد ****** بر این جسم و جان زنده، یک تن مباد
همه روی یکسر به جنگ آوریم *********** جهان بر بد اندیش تنگ آوریم
ز جسم و جان و پیوند خویش ********** زن و کودک وخرد و فرزند خویش
همه سر به تن کشتن دهیم ********* از آن به که وسکر به دشمن دهیم
فوق العاده بود حامد جان. تنه هرچی وسکر هیتره لرزوندی