اخرش میرم یه کنسول میخرم
واقعا برای من هم سخته و به جز شخصیت ها با بقیه چیزاش مشکل دارم
بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil
- Thread starter Democracy
- تاریخ آغاز
واقعا برای من هم سخته و به جز شخصیت ها با بقیه چیزاش مشکل دارم
حمید جان اون عکسی که گذاشتی مربوط به همون RE 1.5 بود؟
یه سوال دیگه و اونم اینه که این نظر سنجی که گذاشته بودن و گفته بودن کدوم RE رو میخواهید REMAKE کنن,قدیمی هست یا جدید؟
یه سوال دیگه و اونم اینه که این نظر سنجی که گذاشته بودن و گفته بودن کدوم RE رو میخواهید REMAKE کنن,قدیمی هست یا جدید؟
hmd2009
کاربر سایت
حمید جان اون عکسی که گذاشتی مربوط به همون RE 1.5 بود؟
یه سوال دیگه و اونم اینه که این نظر سنجی که گذاشته بودن و گفته بودن کدوم RE رو میخواهید REMAKE کنن,قدیمی هست یا جدید؟
آره مال 1.5 هست. فکر کنم خبرش واسه چند ماه پیشه اون نظر سنجی.
حمید جان تبریک میگم عکس اواتارتو عوض کردی!!!
این RE:REVELATIONS نیستش؟
راستی حمید جان تو RE:CODE VERONICA رو تموم کردی؟
این RE:REVELATIONS نیستش؟
راستی حمید جان تو RE:CODE VERONICA رو تموم کردی؟
hmd2009
کاربر سایت
حمید جان تبریک میگم عکس اواتارتو عوض کردی!!!
این RE:REVELATIONS نیستش؟
راستی حمید جان تو RE:CODE VERONICA رو تموم کردی؟
مرسی. نه ماجراهای آمبرلا هست. آره تموم کردم. من همه ی رزیدنت اویل ها رو تموم کردم به جز گلد ادیشن. اونم چون کنسول ندارم از دستم در رفته فعلا :d
پس تو RE
SC و RE:UC رو هم تموم کردی.
ولی از من یه ذره مشکل تو تنظیماتش دارم مثلا این هدفش با جا به جایی موس نمیخونه.
تازه RESC هم سرعتش غیر عادی پایینه.
SC و RE:UC رو هم تموم کردی.ولی از من یه ذره مشکل تو تنظیماتش دارم مثلا این هدفش با جا به جایی موس نمیخونه.
تازه RE
SC هم سرعتش غیر عادی پایینه.یه مطلبی به ذهنم اومد که گفتم شاید بدنباشه اینجا مطرح کنم.
اویل ریمیک رو که الان دارم بازی میکنم،دیگه مطمئن شدم که نقطه ی عطف رزیدنت اویل بعد از123،کدورونیکابوده!
تو ورونیکا(اونایی که بازی کردن کاملا براشون ملموسه)حرکت کاراکترها به سمت واقعیت رفت.یعنی دیگه مثل123،نمیتونید بدوئبد!نسبت به هیکل وکارکتر و تجهیزاتش شما سرعت دارید.تو اویل4و5 هم همینجوریه.
استایل اسلحه دست گرفتن،شلیک کردن،دویدن،راه رفتن،ایستادن و...الان دیگه با اویل های کلاسیک فرق کرده.و همه ی اینها به جرات میشه گفت الگو برداری شده از ورونیکاست.تو ورونیکا ما بارزیدنت اویلی روبرو شدیم که علاوه بر حفظ ویژگی های قبلی با واقعی تر شدن خیلی از فاکتورها(مثل صدا و حرکت)سبک جدیدی از این بازی رو به ما تقدیم کرد.
ریمیک نشون میده که میکامی از ورونیکا کاملا راضی بوده و تنها فرق ریمیک با ورونیکا گرافیک بالا و جزئیات دیدنی محیط بازیه که با اینکه برای چندسال پیشه اما تو این زمان هم خیره کننده و جذابه.
به طور مثال من امروز صبح که بازی میکردم تو یه قسمت بازی وارد جنگل راکون شدم و بارش بارون و وزش باد+صدای اونها اینقدر طبیعی بود که من تو اتاقم(با اینکه شوفاژهم روشنه)سردم شد و بلند شدم لباس گرم پوشیدم!!!
درکل که به نظر من اویل ورونیکا پدر رزیدنت اویل جدیده.و این شماره های آخر هم با اینکه خیلی فاصله گرفتن از شماره های قبلی اما هنوزم میشه خیلی راحت الگو برداری از ورونیکا رو توی اونها دید.
اویل ریمیک رو که الان دارم بازی میکنم،دیگه مطمئن شدم که نقطه ی عطف رزیدنت اویل بعد از123،کدورونیکابوده!
تو ورونیکا(اونایی که بازی کردن کاملا براشون ملموسه)حرکت کاراکترها به سمت واقعیت رفت.یعنی دیگه مثل123،نمیتونید بدوئبد!نسبت به هیکل وکارکتر و تجهیزاتش شما سرعت دارید.تو اویل4و5 هم همینجوریه.
استایل اسلحه دست گرفتن،شلیک کردن،دویدن،راه رفتن،ایستادن و...الان دیگه با اویل های کلاسیک فرق کرده.و همه ی اینها به جرات میشه گفت الگو برداری شده از ورونیکاست.تو ورونیکا ما بارزیدنت اویلی روبرو شدیم که علاوه بر حفظ ویژگی های قبلی با واقعی تر شدن خیلی از فاکتورها(مثل صدا و حرکت)سبک جدیدی از این بازی رو به ما تقدیم کرد.
ریمیک نشون میده که میکامی از ورونیکا کاملا راضی بوده و تنها فرق ریمیک با ورونیکا گرافیک بالا و جزئیات دیدنی محیط بازیه که با اینکه برای چندسال پیشه اما تو این زمان هم خیره کننده و جذابه.
به طور مثال من امروز صبح که بازی میکردم تو یه قسمت بازی وارد جنگل راکون شدم و بارش بارون و وزش باد+صدای اونها اینقدر طبیعی بود که من تو اتاقم(با اینکه شوفاژهم روشنه)سردم شد و بلند شدم لباس گرم پوشیدم!!!
درکل که به نظر من اویل ورونیکا پدر رزیدنت اویل جدیده.و این شماره های آخر هم با اینکه خیلی فاصله گرفتن از شماره های قبلی اما هنوزم میشه خیلی راحت الگو برداری از ورونیکا رو توی اونها دید.
عمو (alfisisili) چقدر جالب!!! من نمیدونستم!!!
ولی بازم دارم میگم که چرا همه از RE5 بدشون میاد؟؟؟ بیان بگن ببینم دلیلشون چیه؟ بعدشم خودم نظرمو میگم.
ولی بازم دارم میگم که چرا همه از RE5 بدشون میاد؟؟؟ بیان بگن ببینم دلیلشون چیه؟ بعدشم خودم نظرمو میگم.
عمو:d
اینا تکنولوژی فیزیکه که به بازی ها اضافه شده و تونستن با اون تکنولوژی چیز هایی مثل وزن، حس، و خیلی چیزای دیگه به بازی ها اضافه کنن
خب اگه 1-2-3 ریمیک ورونیکا زیرو و هر کدوم قبل از 4-5 رو بازی کرده باشی متوجه میشی که از ژانر خودشون خارج شده و به سمت اکشن رفته شما هیچ وقت تو نسخه 5 حس ترسی رو که تو 3 داشتی نداری و هیچ وقت قشنگی بازی 2 به بازی 4 نمیرسه برای همه کار تو اون قدیمی ها باید فکر میکردی ولی تو این 2 تا اصلا نیازی به فکر کردن پیدا نمیکنی و بازی خودش هلت میده جلو و میگه "برو جلو همه چی با من" "فقط زود تمومش کن" ولی خود من برای بار اول تو اویل 3 تا تهش که رفتم دیدم 86 تا سیو زدم حتی یه جا مجبور شدم کل بازی رو برگردم عقب (اونم با خون danger) تا 1 اسپری از تو دفتر استارز پیدا کنم حالا حساب کن وجب به وجبشو گشتم
ولی تو شماره 4و5 همچین چیزی نبود باورت نمیشه من الان 2-3 رو لپتاپم نصبه و هر جا که میرم (خونه آشنا یا دوست) وقت کنم بازیش میکنم چون اون چیزایی که تو 1-2-3 هست دیگه تو اینا نیست (احساس، زیبایی و...) من نمیگم بده ولی دیگه داره میشه COD که خود داستان بهت میگه که برو مخصوصا قسمت نقشه هی داره چشمک میزنه هی داره فلش میزنه که برو اینجا برو اونجا بازی 4 باز یه سری چیزا رو از شماره های قبل یدک میکشید (اونم به لطف میکامی) ولی شماره 5 رسما همه چیو حذف کرد و فقط یه داستان گزاشت بمونه
کلا مخالفم:d
خیلی تند و تیز رفتی!!! دارم میرم تو دیوار ولی باید از RE5 دفاع کنم!!!
خب ببینین با تموم شدن ماجرای راکون سیتی و نابود شدن ویروس تی و جی (که مسلما همون زامبی ها و موجودات جهش یافته عامل ترس سری بودن) کم کم کسایی مثل سدلر و وسکر به فکر این افتادن که چیز دیگه ای جایگزین ویروس کنن چون ویروس جنبه مضرش بیشتر از جنبه مفیدش بود و باعث شده بود کنترل از دستشون در بره.
تا اینکه سدلر اومد انگل لاس پلاگاس رو اورد و وسکر هم به دنبالش.
پس داستان که پیش میره حتما گیم پلی هم متناسب با اون تغییر میکنه.پس ویروسی این وسط وجود نداشت و ترس هم کم کم از بین میره.
تا اینکه به حوادث RE5 رسیدیم که کلا بر میگرده به مکانی که همه چیز از اونجا اغاز میشه و ریشه RE اونجاست یعنی افریقا.
دلیل دیگه ای که باز منجر به نفرت به این شماره شده این بد که بازی تو روز بود و شاید هم نبود دوربین کلاسیک.ولی از نظر داستان چیزی کم نگذاشت و اتفاقا داستان خوبی هم داشت.در ضمن اینم ممکنه چرت و پرت باشه ولی توجه داشته باشین که خیلی وقته که از اتفاقات راکون سیتی میگذره و شخصیت ها هم متناسب با اون بزرگتر شدن و به همون نسبت با تجربه تر.پس الان هنگام درگیری ها,کاراکتر خیلی راحت میتونه از پس دشمنا بر بیاد این دلیلی برای اکشن شدن بازی هست و دلیلی برای ترسیدن وجود نداره.ولی باز هم میگم که همه دسته جمعی از تمام لحاظ از RE5 بدشون میاد!!!:d
منظورم کلا اینه که چون داستان پیش میره,گیم پلی هم متناسب با اون تغییر میکنه و خدا رو چه دیدی شاید به خاطر داستان RE6, از ترس ..............
کلا گیم پلی این بازی تابعی از داستانشه.
الان به خودتون میگید : "چقدر چرت و پرت میگه":d
اتفاقا من از اینجور بحثا خوشم میاد چون کوبیدنی تو کار نیست:d
ببین داستان عالی. توش شکی نیست ولی این داستان به تنهایی نمیتونه از پس همه چی بر بیاد وقتی تمرکز رو رو داستان میزاری باید حواست به همه چی باشه تا یه وقت چیزی از زیر دستت در نره و یا باعث نشی یه اشتباه کم رنگ کنه نتیجه کارتو، بازم میگم داستان قوی طراخی شده تو دو شماره 4-5 ولی وقتی اومدن به این خوبی داستان رو ساختن چرا نیمدن به قول خودت بازی رو تو شب بسازن؟ چرا نیمدن معما ها رو زیاد کنن؟ درسته دیگه با ویروس طرف نیستیم و انگل اومده وسط ولی خب یه سری ساختار ها باید همونطور بمونه یه ساختمون رو در نظر بگیر ستون های اون ساختمون تمام وزن اون طبقات رو منتقل میکنن ولی اون ستون خودش یه سقف تحملی داره و وقتی از اون سقفش بگذره خم میشه و خراب میشه دقیقا تو اویل 4-5 داستان حکم اون ستون ها رو داره که وزن زیاد رو تحمل میکنه ولی اینا بیش از حد به داستان فشار آوردن و با ندید گرفتن خیلی چیزا و حذفشون باعث شدن داستان ابهتشو از دست بده این بده (bad) حذف یه سری المان ها از بازی باعث شده خیلی ها مثل من ازش خوششون نیاد و فقط به خاطر داستان بازی بشینن پاش نه به خاطر چیزای دیگه ولی تو پست قبلیم گفتم هنوزم که هنوزه اویل 2-3 رو سیستمم هست چرا چون به غیر از داستان خیلی چیزایی داره که منو به سمت خودش میکشونه
حذف کردن دوربین ثابت نیمگم تو این وضعیت مدرن شدن بازی ها اشتباه بوده ولی وقتی این قضیه رو داری حذف میکنی عوضش یه چیزی اضافه کن تا خالی بودن جای اون بازیکن رو اذیت نکنه مثلا همین lost in nightmare خیلی قشنگه با اینکه دوربین مدرن داره ولی واقعا آدمو تحت تاثیر قرار میده ولی تو نسخه 4 باز یه سری از این المان ها تو حد ضعیفی در کنار داستان خوب بودش نمونش رو میشه به تاریکی هوا سرد بودن رنگ ها و چیزای دیگه بیان کرد
من قبول دارم چند سال گذشته و دیگه اون شخصیت ها اونایی نیستن که دیدیم و تغییر کردن ولی باید همون جو و اتمسفر بازی تغییر میکرد نه اینکه به کل حذف بشه و یه چیز دیگه جاش بیاد تغییر خوب نیست اگه به یکباره انجام بشه اینا باید تغییر رو به آرومی وارد بازی میکردن که متاسفانه ندیدیم
حذف معما ها، بخش تاریک بازی، شوتر شدن بازی و.. باعث شده که خیلی ها بدشون بیاد
من یکی 2 بار هم گفتم اگه قراره بازی به این شکل بشه بهتر بود پیروزی هایی که برای طرفین به دست میاد بهای سنگینی داشته باشه مثلا اونجا که شوا خودشو ول میکنه تا وسکر کریس رو نکشه اگه کریس نیمتونست نجات بده و بعد با خشم زیاد وسکر رو نابود میکرد (هنوزم شک دارم) خیلی داستان زیبا تر میشد
همتون اویل 5 رو وقتی برای اولین بار شروع کردید وقتی فهمیدید که جیل مرده (فلش بک رو میگم) چه حسی بهتون دست داد؟ درسته شوک بهتون داده شده بود ولی باز یه پتانسیلی تو وجودتون قلیان کرد که باعث به وجود اومدن این سوال میشد "جریان چیه؟ چرا جیل مرده؟" این همون چیزیه که کپکام باید بهش بپردازه تا داستان قوی بشه و نیازی به ریبوت شدن پیدا نکنه پیروزی به پرداخت بهای سنگین خیلی کشش داستانی قوی تری داره تا همش پیروزی برای یکی از طرفین
در کنار این داستان باید اون المان هایی که گفتم هم رعایت بشه وگرنه من و امثال من از اویل های بعدی نه خوشمون میاد و نه اون اویل های کلاسیک رو کنار نمیزاریم
راستی دقت کردین من کم مونده 1000 پسته بشم
همچنان مخالفم
همچنان مخالفم
آخرین ویرایش:
حامد جان،من منظورم به گرافیک نبوداصلا کاری به گرافیک ندارم.خوب این مسلمه که از کدورونیکا به بعد گرافیک بازی بالا رفت.حرف من این بود که پایه گذاری برای طراحی اویل5 از ورونیکا به وجود اومد.یعنی مثلا میشد تم بازی رو در4 عوض کرد.ولی اینطوری نشد و همون تمی که از ورونیکا بود الان هم داریم.شما ببینید مثلا تو همین ریمیک که بعداز ورونیکا اومده نحوه ی کنترل کاراکتر تقریبا همونه که تو ورونیکا داشتیم.و این تا اویل5 هست.حالا تو اویل4و5 زاویه ی دوربین عوض شد که یه کم فرق داشته باشه.نمیدونم منظورمو گرفته باشی یا نه.من قصد مقایسه ندارم.فقط میخوام بگم ورونیکا خیلی تاثیر گذاشت روی شماره های بعدی.
راجع به 4و5هم باید بگم اولا این بحث شب و روز اصلا قیاس درستی نیست.بالاخره روز هم ویژگی هایی داره که شب نداره!
ولی چیزی که هست اینه که حامد درست میگه بازی اکشنه!تو اویل های کلاسیک بالاخص1 شما علاوه بر اینکه از دستهاتون برای بازی کردن کمک میگرفتین ذهنتون هم درگیر بود.این درگیر شدن ذهن بود که اسم اویل رو گنده کرد.توی 4و5 شما هیچ کار خاصی نمیکنی!فقط باید زامبی بکشی و بری جلو!فقط باید تیراندازی کنی!اینقدر کشتن زامبی ها بهت حال میده تو این دوتا بازی که دودر کردنشون حال نمیده!در صورتی که شما تو کلاسیک دوست داری هرجوری شده فرار کنی!
توی4و5 خیلی کارها میشد کرد.همین ریمیک رو که الان من بازی میکنم دارم میبینم که هرآنچه من از میکامی میتونم بخوام بهم داده!معماهایی تو بازی گذاشته که واقعا آدم حریصه که اونارو حل کنه!
ولی4یا5چی دارن؟من یادمه اون موقع که اویل1تازه اومده بود شاید چندین روز برای حل یک معما کل بچه های یه کلوپ وقت میذاشتن!شده بود وجب به وجب کاخ رو ضربدر بزنیم اینکارو میکردیم!چون شوق اینو داشتیم ببینیم مثلا یک در چجوری باز میشه.یا یک مورد خیلی جذاب از اویل1که هیچ وقت از یاد من نمیره دری بود که باید با4لوح بازش میکردی و زیر اون تابلوی لوح ها که ضربدر میزدی این جمله رو برات مینوشت:آنگاه که خورشید از غرب غروب میکند و ماه از شرق طلوع میکند بادها میوزند و ستاره ها درآسمان میدرخشند!شما باید4تالوح پیدا کنی و بیاری بذاری تو این تابلو تا درب باغ عمارت برات باز بشه!
من هنوزم که هنوزه وقتی 1روبازی میکنم قبل از اینکه لوح ها رو بذارم سرجاشون چندبار اون جمله رو میخونم.
حالا4یا5کجا یه همچین چیزی داشتن؟تازه این یه چیز سادست توی1!که جذابیتش فقط تو شرح تابلوئه!
یا مثلا توی ورونیکا خود من برای حل معمای تابلوهای خانوادگی اشفورد گریم دراومد!اونایی که بازی کردن میدونن که اگر انگلیسیت خوب نباشه و هیچ منبعی هم برای مراجعه نداشته باشی پیداکردن رابطه ی بین تابلوها مثل پیدا کردن رابطه ی فیثاغورثه!!!
یا مثلا برای برداشتن الماسها از روی مجسمه ی ببر هفته ها بازی راکد بود!خوب ما اون موقع نه اینترنت داشتیم که سریع بزنیم تو سایت نه به جز ما کسی اویلو بلد بود!نکته های بازی رو چنان ظریف گنجونده بودن که یه کاری خیلی مهم اصلا به چشم نمیمد و اصلا فکرشو هم نمیکردی!
توی4تاحالا شده بشینی و برای باز کردن یه در لحظه لحظه ی بازی رو مثل پازل تو ذهنت بچینی کنار هم؟
واسه همینه که اویل بازای قدیمی خوششون نمیاد از4و5!وگرنه کسی نمیگه اینا از نظر داستانی ضعیفن ولی همه چیز داستان نمیشه!متال گیر داستان فوقالعاده شاهکاری داره!ولی آیا به اندازه ی یه اویل3(3 رو مثال زدم چون ازنظرمن ساده ترین شماره ی کلاسیکه!)تاثیرگذار بوده؟!یا اونیموشا2واقعا یه بازی شاهکاروخوش ساختیه.اینقدر جذابیت داره که حاضرید روزی یکبار تمومش کنید!ولی به اندازه ی اویل2محبوبیت داشته؟
واسه همینه که 4و5به قول خودمون حال نمیدن!
من مرسناریس اویل3رو شایدهزار بار بازی کرده باشم!ولی برای4رو چند دست و برای5رو که اصلا!فقط دوست داشتم برم جلو و تمومشون کنم ببینم چی میشه!
ولی دررابطه با 123،ورونیکا و الانم ریمیک اصلا اینجوری فکر نمیکنم.واز اینکه تموم میشه ناراحتم میشم!!!خیلیاتون تجربه ی تنها بازی کردن رو نداشتین.معمولا اونایی که از4و5خوششون میاد اویل1رو رنگشم ندیدن!
اگر1رو بازی نکردین بهت توصیه میکنم تنهایی وبدون کمک از اینترنت و... بازی کنید تا درک کنید که وقتی ذهن درگیر میشه چه لذتی داره!
راجع به 4و5هم باید بگم اولا این بحث شب و روز اصلا قیاس درستی نیست.بالاخره روز هم ویژگی هایی داره که شب نداره!
ولی چیزی که هست اینه که حامد درست میگه بازی اکشنه!تو اویل های کلاسیک بالاخص1 شما علاوه بر اینکه از دستهاتون برای بازی کردن کمک میگرفتین ذهنتون هم درگیر بود.این درگیر شدن ذهن بود که اسم اویل رو گنده کرد.توی 4و5 شما هیچ کار خاصی نمیکنی!فقط باید زامبی بکشی و بری جلو!فقط باید تیراندازی کنی!اینقدر کشتن زامبی ها بهت حال میده تو این دوتا بازی که دودر کردنشون حال نمیده!در صورتی که شما تو کلاسیک دوست داری هرجوری شده فرار کنی!
توی4و5 خیلی کارها میشد کرد.همین ریمیک رو که الان من بازی میکنم دارم میبینم که هرآنچه من از میکامی میتونم بخوام بهم داده!معماهایی تو بازی گذاشته که واقعا آدم حریصه که اونارو حل کنه!
ولی4یا5چی دارن؟من یادمه اون موقع که اویل1تازه اومده بود شاید چندین روز برای حل یک معما کل بچه های یه کلوپ وقت میذاشتن!شده بود وجب به وجب کاخ رو ضربدر بزنیم اینکارو میکردیم!چون شوق اینو داشتیم ببینیم مثلا یک در چجوری باز میشه.یا یک مورد خیلی جذاب از اویل1که هیچ وقت از یاد من نمیره دری بود که باید با4لوح بازش میکردی و زیر اون تابلوی لوح ها که ضربدر میزدی این جمله رو برات مینوشت:آنگاه که خورشید از غرب غروب میکند و ماه از شرق طلوع میکند بادها میوزند و ستاره ها درآسمان میدرخشند!شما باید4تالوح پیدا کنی و بیاری بذاری تو این تابلو تا درب باغ عمارت برات باز بشه!
من هنوزم که هنوزه وقتی 1روبازی میکنم قبل از اینکه لوح ها رو بذارم سرجاشون چندبار اون جمله رو میخونم.
حالا4یا5کجا یه همچین چیزی داشتن؟تازه این یه چیز سادست توی1!که جذابیتش فقط تو شرح تابلوئه!
یا مثلا توی ورونیکا خود من برای حل معمای تابلوهای خانوادگی اشفورد گریم دراومد!اونایی که بازی کردن میدونن که اگر انگلیسیت خوب نباشه و هیچ منبعی هم برای مراجعه نداشته باشی پیداکردن رابطه ی بین تابلوها مثل پیدا کردن رابطه ی فیثاغورثه!!!
یا مثلا برای برداشتن الماسها از روی مجسمه ی ببر هفته ها بازی راکد بود!خوب ما اون موقع نه اینترنت داشتیم که سریع بزنیم تو سایت نه به جز ما کسی اویلو بلد بود!نکته های بازی رو چنان ظریف گنجونده بودن که یه کاری خیلی مهم اصلا به چشم نمیمد و اصلا فکرشو هم نمیکردی!
توی4تاحالا شده بشینی و برای باز کردن یه در لحظه لحظه ی بازی رو مثل پازل تو ذهنت بچینی کنار هم؟
واسه همینه که اویل بازای قدیمی خوششون نمیاد از4و5!وگرنه کسی نمیگه اینا از نظر داستانی ضعیفن ولی همه چیز داستان نمیشه!متال گیر داستان فوقالعاده شاهکاری داره!ولی آیا به اندازه ی یه اویل3(3 رو مثال زدم چون ازنظرمن ساده ترین شماره ی کلاسیکه!)تاثیرگذار بوده؟!یا اونیموشا2واقعا یه بازی شاهکاروخوش ساختیه.اینقدر جذابیت داره که حاضرید روزی یکبار تمومش کنید!ولی به اندازه ی اویل2محبوبیت داشته؟
واسه همینه که 4و5به قول خودمون حال نمیدن!
من مرسناریس اویل3رو شایدهزار بار بازی کرده باشم!ولی برای4رو چند دست و برای5رو که اصلا!فقط دوست داشتم برم جلو و تمومشون کنم ببینم چی میشه!
ولی دررابطه با 123،ورونیکا و الانم ریمیک اصلا اینجوری فکر نمیکنم.واز اینکه تموم میشه ناراحتم میشم!!!خیلیاتون تجربه ی تنها بازی کردن رو نداشتین.معمولا اونایی که از4و5خوششون میاد اویل1رو رنگشم ندیدن!
اگر1رو بازی نکردین بهت توصیه میکنم تنهایی وبدون کمک از اینترنت و... بازی کنید تا درک کنید که وقتی ذهن درگیر میشه چه لذتی داره!
آره محمد منم قبول دارم حرفتو فیزیک فقط گرافیک نیست ولی بازم آره تم بازی از اون نسخه ها به بعد عوض شد و خودش باعث یه دگرگونی تو نحوه ساخت این بازی شد البته ورونیکا یه اسپسن آف بوده و تونسته این همه تاثیر بزاره و من چند وقتیه یه حسی بهم میگه این orc یه تاثیری رو روند بازی میزاره و یه جورایی دگرگونی ای ایجاد میکنه
منم همین حدسو میزنم!البته اگه تاثیر بذاره سری رو خراب میکنه!چون تو اون دمویی که اگه اشتباه نکنم حمید گذاشته بود بازیش تو سبک و سیاق اوت برک بود و گروهی باید کار کنی تو اون بازی.اگه 6هم بخواد اینجوری بیا که...
کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند
Google