عرض کنم خدمتتون که من ديروز با بازي-سنتر اشنا شدم و به گمونم حدود 4 ساعت وقت گذاشتم تا تمام پستهاي اين تاپيک رو بخونم!...!واقعا چشمام داشتن از جاشون ميپريدن بيرون!
اما ارزشش رو داشت!
يه خواهش از دوستان دارم و اونم اينه که لطفا توي يک تاپيک مباحث رو ارائه بدن که ما هم الاخون والاخون نشيم!
.
.
در باره زود پير شدن اسنيک هم بايد بگم که به احتمال قوي مربوط ميشه به همون قضيه کلون شدنش...و قبلا يکي از دوستان به (دالي) اشاره کرده بود که بايد بگم اون گوسفند رشدش سريع نبود و به علت کلون بودنش نمرد...بلکه يکسري از اختلالات توي سيستم دفاعي بدنش بود که باعث ميشد که از بيماريهاي عفوني رنج ببره...پس دانشمندا هم خودشون راحتش کردن!
يعني اينکه تا حالا مطلبي در باره پيري زودرس در کلونها منتشر نشده...ولي در باره اسنيک يا همينه يا قضيه Fox Die ! که البته شما هم به نتيجه اي نرسيديد.
.
اون دوستمون هم که ميگفت در سري بازي هاي متال گير يکسري از عوامل تکرار ميشن(مثل شکنجه شدن و...)کاملا موافقم.و ميدونيم که متال2 شبيه سازي مراحل متال1 بود توسط پاتريتها تا ببينن که يه ادم بيتجربه(در ميدون جنگ واقعي) چطور عمل ميکنه...اما متال1 چي؟ اونهم بازسازي وقايع سال 1964 بود؟
.
در مورد نورافکنهاي روي سر سام فيشر هم بايد بگم که اگه منظورتون نايت وژن گوگلها هستش...اونا نوري به محيط نميدن...بلکه نور محيط رو به چشم استفاده کننده ميرسونن.پس سام نبايد هم توي تاريکي ديده بشه.
.
جناب سياوش خان! شما گفتيد که چون توي کشور ما قانون کپي رايت وجود نداره پس کپي کاري ما ايرانيها دزدي به حساب نمياد!!؟؟ اگه منظورتون اين بود...بايد بگم که حرف شما واقعا مايه تاسف هستش...يعني اين که قانون به خودي خودش بي ارزش هست و اگه با چوب بالاي سر ما ايستادن!...اونوقت...اي ي ي...شايد اجراش بکنيم؟(فقط لطفا با لگد توي دهن من نزنيد!!!
)
.
يکبار هم بحثي در مورد توارث پذيري صفات اکتسابي و ارثي پيش اومد و دوستمون هم به خوبي توضيح دادن که در کلون کردن...فقط صفات پدري به ارث ميرسن...دقيقا همينطوره...ببينيد...ساليد اسنيک و دو برادرش کلونهاي بيگ باس هستند...يعني اين که شما نبايد دنبال مادر اونا بگرديد(که اين کارو کرديد!)...کلون يعني اينکه از يک سلول غير جنسي يک فرد...فردي دقيقا با شکل و شمايل و تمام صفات ظاهري و باطني(ژنتيکي) فرد اوليه بدست ميارن.
چرا از سلول غير جنسي استفاده ميکنن؟ به اين علت که سلول جنسي( اسپرم يا تخمک) داراي نقشه ژني متفاوتي نسبت سلولهاي غير جنسي اون فرد هستش...به همين علته که ما شکل پدر يا مادرمون نيستيم...بلکه ما ترکيبي از صفات مختلف اونا هستيم.
خب...سلول غير جنسي بيگ باس(مو/پوست و...) رو ميارن...هسته اون رو جدا ميکنن و سيتوپلاسمش رو دور ميندازن...چون صفات در هسته هستن نه سيتوپلاسم...بعد هسته سلول غير جنسي بيگ باس رو گذاشتن توي يک سيتوپلاسم ديگه...
اين سيتوپلاسم دوم همون چيزي هست که شما ازش بعنوان مادر ساليد و ساليدوس و ليکوئيد نام برديد...خب...چ.ن فات و اطلاعات ژنوم فقط از هسته خونده ميشن...پس اصلا اهميتي نداره که اون سيتوپلاسم براي کي بوده يا چه ويژگيهايي داشته.
از ترکيب هسته سلول غير جنسي و سيتوپلاسم ثانويه...يک سلول اوليه جنيني بوجود مياد که اون رو به رحم يک خانم(باز هم اصلا مهم نيست که کيه) تزريق ميکنن و 9 ماه بعد...
ساليد و ليکوئيد و ساليدوس بوجود ميان.
اما مگه معني کلون اين نيست که فرد کلون شده بايد دقيقا هم شکل با فرد اوليه باشه؟
پس چرا فقط ساليد شکل بيگ باس هستش؟(البته توجه کنيد که به اشتباه ميگيم شبيه...بلکه ساليد(فرد کلون شده) دقيقا خود بيگ باس(فرد اوليه) هستش)
.
به اين علت که ژنهاي غالب از کوروموزومهاي بيگ باس نصيب ساليد شد...و ژنهاي مغلوب براي ليکوئيد موندنن اما ساليدوس... اون ژنهايي بينابين ژنهاي غالب و مغلوب بيگ باس نصيبش شدن!
.
پس...ساليد خود بيگ باس شد...ليکوئيد دقيقل با 100% تفاوت با بيگ باس شکل گرفت...ساليدوس هم از نظر شکل و شمايل و خصلت..يه چيزي شد بين ساليد و ليکوئيد!
.
اميدوارم اين مطالب به دردتون خورده باشه.
(خودمونيم...اون 3 واحد ژنتيک که پاس کردم بالاخره به دردمون خورد!!!!!)
:cheesygri