بحث و تبادل نظر در مورد سری Devil May Cry (خلاصه داستان در پست اول)

[K o j i m a]

DmC بازی عالی ای بود، هر کی هم غیر از این نظری داره کن گو تو هل
گیم پلی روون، داستان خوب (اون درگیری آخرش رو باید با تمپلار ها و اساسین ها مقایسه کنید، اینجا ورجیل مثل تمپلار ها دنبال این هست که با کنترل مردم صلح رو بهشون هدیه کنه، ولی دانته عقیده داره که اونا رو باید به حال خودشون گذاشت، درست مثل اساسین ها.)، فقط باس های ماستی داشت
دیگه توقع نداشته باشین وقتی یه استودیوی دیگه ریبوت میکنه بیاد همه چی رو از بازی اصلی بیاره با تغییرات جزیی بذاره تو بازیش.
پ.ن: I know you're gonna flame me, but I just don't give a sh!t.

گیم پلی روون در عین حال آسون (در حدی که دسته رو میدی به بچه بیشتر از خودت کمبو میزنه ) و البته به DMC قبلیا به هیچ وجه نمیرسه.
من فلسفه ی داستانشو کاری ندارم مهم اینه که گند زدن به شخصیت ورجیل (استفاده از سلاح گرم نا جوانمردی التماس یه نفر دیگه برا جونش و قبول کردن ورجیل همیشه بازنده بودن جلو دانته ) اینا همش نا بخشودنیه :d
ما هیچ توقعی نداریم ولی خاطراتمون خراب نکنن پلیز البته اینا انتقادای من بود اگه نه نکته های مثبت زیاد داره یکیش طراحی مراحله.

DmC بازی عالی ای بود ولی دویل می کرای افضاحی بود

بر منکرش لعنت!

 

[Safety & Peace]

گیم پلی روون در عین حال آسون (در حدی که دسته رو میدی به بچه بیشتر از خودت کمبو میزنه ) و البته به DMC قبلیا به هیچ وجه نمیرسه.
من فلسفه ی داستانشو کاری ندارم مهم اینه که گند زدن به شخصیت ورجیل (استفاده از سلاح گرم نا جوانمردی التماس یه نفر دیگه برا جونش و قبول کردن ورجیل همیشه بازنده بودن جلو دانته ) اینا همش نا بخشودنیه :d
ما هیچ توقعی نداریم ولی خاطراتمون خراب نکنن پلیز البته اینا انتقادای من بود اگه نه نکته های مثبت زیاد داره یکیش طراحی مراحله.

خب مشکل تو از پایه هست:d اگر به چشم یه برداشت دیگه از DMC بهش نگاه کنی این مشکلات پیش نمیاد. اصلش هم همینه. نه اسم بازی همون قبلیه هست و نه قراره همه چیز بر اساس اون باشه.
به نظرم من طراحی مراحلش بر عکس یه نکته منفی بود:d ولی گیم پلی خیلی روون تر و بهتر شده بود البته یه خورده اون قدرتی که توی ضربه ها میباست باشه، احساس نمیشد.

 

[Dante .D.H]

چه جوریاست که هر وقت من نیستم تاپیک اینقدر میره جلو ؟! :d بحث DmC شد ! به نظر من DmC خیلی خوب بود . شخصا از مراحلش خوشم اومد به خصوص اون دو سه مرحله اول و آخر بازی ! :d کمبو زنی هم ساده شده بود اما لذت بخش بود. بیشتر از همه هم Rebellion و Orisis خوب بودن . یادمه اون موقع که تازه آمده بودم تو تاپیک گفته بودم سیستم کمبو زنی DMC خوب نیست ! :d الآن کلا نظرم برعکس شده . راستش از وقتی DMC 4 رو بدون Easy automatic بازی می کنم فهمیدم که یک HnS واقعی چه حالی داره ! دوستان گفتن DmC عالی بود ! من هم قبول دارم اما حال و هوایی که DMC داره ( به خصوص نسخه 3 و 4 ) ، هیچ بازی دیگه ای برام نداره ! اون کات سین های اکشن . اون سلاح های خوفش ! دیالوگ های دانته . ابهت ورجیل ! آهنگ های Opening و Ending ! و ... واقعا بین بازی ها بی نظیره .

Spoiler

همچنان در انتظار DMC 5 با حضور قوی و پررنگ دانته هستم .

 

[K o j i m a]

خب مشکل تو از پایه هست:d اگر به چشم یه برداشت دیگه از DMC بهش نگاه کنی این مشکلات پیش نمیاد. اصلش هم همینه. نه اسم بازی همون قبلیه هست و نه قراره همه چیز بر اساس اون باشه.
به نظرم من طراحی مراحلش بر عکس یه نکته منفی بود:d ولی گیم پلی خیلی روون تر و بهتر شده بود البته یه خورده اون قدرتی که توی ضربه ها میباست باشه، احساس نمیشد.

کلا با من مخالفت نکنی شب خوابت نمیبره :d
طراحی مراحل (به نظرم) به گوتیک به هیچ وجه نمیرسه ولی هم متنوع بود هم رنگارنگ و معلوم بود دیگه هر چی زور داشتن روش زدن :d من خوشم اومد.
این که اگه با DMC مقایسه نکنی بازی خوبیه اتفاقا خودمم صفحه پیش گفتم :arrowd:

البته اینا رو نسبت به DMC قبلیا میگم اگه نه کلا خوب بود :d

ولی به نظرم باید با قبلیا مقایسه کرد.
مثل همین بچه های سایلنت هیلی که اسرار دارن کلا آی پی ادامه پیدا نکنه به جای اینکه ادامه پیدا کنه ولی در شأن سری نباشه

- - -ویرایش - - -

چه جوریاست که هر وقت من نیستم تاپیک اینقدر میره جلو ؟! :d بحث DmC شد ! به نظر من DmC خیلی خوب بود . شخصا از مراحلش خوشم اومد به خصوص اون دو سه مرحله اول و آخر بازی ! :d کمبو زنی هم ساده شده بود اما لذت بخش بود. بیشتر از همه هم Rebellion و Orisis خوب بودن . یادمه اون موقع که تازه آمده بودم تو تاپیک گفته بودم سیستم کمبو زنی DMC خوب نیست ! :d الآن کلا نظرم برعکس شده . راستش از وقتی DMC 4 رو بدون Easy automatic بازی می کنم فهمیدم که یک HnS واقعی چه حالی داره ! دوستان گفتن DmC عالی بود ! من هم قبول دارم اما حال و هوایی که DMC داره ( به خصوص نسخه 3 و 4 ) ، هیچ بازی دیگه ای برام نداره ! اون کات سین های اکشن . اون سلاح های خوفش ! دیالوگ های دانته . ابهت ورجیل ! آهنگ های Opening و Ending ! و ... واقعا بین بازی ها بی نظیره .

Spoiler

همچنان در انتظار DMC 5 با حضور قوی و پررنگ دانته هستم .

دادا نگو بابا نگو! گلبم گرفت
DMC3 که فوق العاده بود! انقدر کمبو زنی جالب بود که من بعد 30 بار تموم کردنش با ورجیل روو PS2، الان رفتم DMC HD گرفتم چند بار تمومش کردم

ویرایش (بعد پست پایینی :d):
@علی صلح و صفا کاملا تایید میشه نوکرتم هستم :d

 

[Safety & Peace]

کلا با من مخالفت نکنی شب خوابت نمیبره

طراحی مراحل (به نظرم) به گوتیک به هیچ وجه نمیرسه ولی هم متنوع بود هم رنگارنگ و معلوم بود دیگه هر چی زور داشتن روش زدن

من خوشم اومد.
این که اگه با DMC مقایسه نکنی بازی خوبیه اتفاقا خودمم صفحه پیش گفتم

ولی به نظرم باید با قبلیا مقایسه کرد.
مثل همین بچه های سایلنت هیلی که اسرار دارن کلا آی پی ادامه پیدا نکنه به جای اینکه ادامه پیدا کنه ولی در شأن سری نباشه

نه باو مخالفت چیه:biggrin1:
اون که 100%. طراحی مراحل DmC به نظرم خیلی ضعیف بود. البته به نظرم مرحله شهر (همون مرحله که میباست دوربین ها رو میزدیم) خوب بود و میباست همونجوری پیش میرفت ولی مراحل زندان شیاطین و دنیای معکوس و دیسکو و اینا همه افتضاح بودن به نظرم. بازی هم خیلی تاکید زیادی رو استفاده از رنگ قرمز داشت:biggrin1: میتونست بهتر از اینا باشه ولی نبود. البته ناگفته نماند از نوع مراحل ورجیل و رنگ بندیشون خیلی خوشم اومد. با جو داستانیش هم هماهنگ بود.

متاسفانه ناخودآگاه مقایسه میشه:biggrin1: من خودم الان فقط و فقط منتظر DMC 5 و دیدن دوباره دانته و Nero هستم تا اینکه DmC 2 رو ببینم. به نظرم DmC یه تلاش خوب برای قرار دادن یه دنیای موازی بود و هر چی ناگفته بود رو گفت و نباید ادامه پیدا کنه.

 

[ce7en44]

( این مطلبی هست که خود من تازه متوجه اش شدم ، برای همین گفتم بزارمش تا کسانی که هم در این مورد نمی دونستند با خبر بشن )

Devil May Cry اثری از James MacDonough ، Adam Patyk ، Pat Lee و Brad Mick .

توضیحات : Devil May Cry یک سری از کتاب های کمیک بر اساس داستان بازی اول سری می باشد که توسط ناشر کانادایی Dreamwave Productions در سال 2004 منتشر شده است . این کمیک توسط Pat Lee و Brad Mike نوشته شده است و Michael Turner و Jae Lee بر تصاویر آن افزوده اند.
این کمیک حوادث قسمت اول را دنبال می کند ولی داستان آن تفاوت های آشکاری با داستان بازی دارد .

سه کتاب از این سری توسط ناشر کانادایی Dreamwave Productions در سال 2004 منتشر شد ، ولی هنگامی که کمپانی در سال 2005 ورشکست شد این سری نیز ناتمام باقی ماند . در 25 جولای 2008 WildStorm ( یکی از زیر مجموعه های شرکت DC که در زمینه کمیک فعالیت دارد ) و Capcom اعلام کردند که در حال همکاری برای تولید یک مجموعه ی جدید از کتاب های کمیک بر اساس سری Devil May Cry هستند . جزئیات این سری جدید از کتاب های کمیک از جمله تیم طراح و ماه انتشار در یک تاریخ دیگر اعلام خواهد شد . ( نظر مترجم : اگه کتاب های جدید را دیدین لطفا به من هم نشون بدین :d )

ژانر : کمیک ، تخیلی ، اقتباس از بازی

عوامل :
قلم زنی : Edwin Garcia, Nick Kilislian
نویسندگان : James McDonough, Adam Patyk, Brad Mick
جلد : Michael Turner, Roger Lee
رنگ آمیزی : Thierry Doizon, Elliot Kravchik, Linda Bergkvist, Susan Luo, Yvonne Poon
حروف چینی و جلد : Benjamin Lee
حروف چینی و قلم زنی : Pat Lee
ناشر : Dreamwave Productions
سال انتشار : 2004


دانلود کتاب ها :

کتاب اول -----> زن شیطانی ( کتاب اول را از یکی از بچه ها گرفتم ، به همین خاطر ترجمه شده است (منبع کتاب اول ))
کتاب دوم-----> ابر هیولا
کتاب سوم---> فرشته ای با بال های پاره پاره شده
کتاب چهارم--> فریادی بر سر شیطان ( این کتاب هیچ وقت منتشر نشد )

 

[Dante Never Cry]

به نظرم اگه میخواییم در مورد DmC حرف بزنیم باید به صورت بخش بخش اینکار رو انجام بدیم. نظرتون چیه از داستان شروع کنیم ؟!

الان که اون هایپ ابتدایی از بین رفته و میتونم/یم منطقی تر در مورد بازی فکر کنم، به نظرم کل داستان DmC بر روی یک Plot Hole بسیار بزرگ بنا شده بود...... LIMBO !

هیچ چیز در مورد LIMBO با عقل جور در نمیاد. چطوری دانته رو میکشه داخل خودش ؟! آیا کسی اون رو کنترل میکنه یا خودش یه شیطون دیگه است ؟! مگه مانداس کنترل کامل روی دنیای انسان ها و خصوصا لیمبو نداره(؟!)، پس چرا مدت ها قبل وقتی اولین بار دانته توی لیمبو کشیده شده اون رو نکشت؟! چطوره که ورجیل توی لیمبو کشیده میشه ولی کسی نمیفهمه یه Nephilim ـه ؟! تازه اگه کسی نمیفهمه یه Nephilim ـه پس چرا اصلا توی لیمبو کشیده میشه ؟! لیمبو و دنیای عادی چقدر روی هم تاثیر میزارن ؟! اون مرحله 15 که تمام شهر داشت خراب میشد، اتفاقات توی لیمبو می افتاد یا دنیای عادی ؟! الان دنیای واقعی لیمبو بود یا اون دنیای انسان ها یا ترکیبی از این دو ؟! چرا بعد از بسته شدن دروازه جهنم دنیای انسان ها به لیمبو تغییر کرد ؟! یعنی دنیای واقعی لیمبو ـه ؟! اگه دنیای واقعی لیمبو ـه پس چطور آخر بازی ورجیل میگه لیمبو به دنیای واقعی برخورد کرده و برای همین این خرابیها به وجود اومده ؟! پس لیمبو دنیای واقعی نیست ؟! و .... کلی سوال دیگه که همگی با از بین رفتن لیمبو بی جواب میمونند

به قول یه بنده خدایی: داستان DmC تا زمانی که بهش فکر نکنی خوبه، همین که شروع میکنی به تفکر در موردش همه چیزش داغون میشه

 

[Safety & Peace]

به نظرم اگه میخواییم در مورد DmC حرف بزنیم باید به صورت بخش بخش اینکار رو انجام بدیم. نظرتون چیه از داستان شروع کنیم ؟!

الان که اون هایپ ابتدایی از بین رفته و میتونم/یم منطقی تر در مورد بازی فکر کنم، به نظرم کل داستان DmC بر روی یک Plot Hole بسیار بزرگ بنا شده بود...... LIMBO !

1- هیچ چیز در مورد LIMBO با عقل جور در نمیاد. چطوری دانته رو میکشه داخل خودش ؟!
2- آیا کسی اون رو کنترل میکنه یا خودش یه شیطون دیگه است ؟!
3- مگه مانداس کنترل کامل روی دنیای انسان ها و خصوصا لیمبو نداره(؟!)، پس چرا مدت ها قبل وقتی اولین بار دانته توی لیمبو کشیده شده اون رو نکشت؟!
4- چطوره که ورجیل توی لیمبو کشیده میشه ولی کسی نمیفهمه یه Nephilim ـه ؟!
5- تازه اگه کسی نمیفهمه یه Nephilim ـه پس چرا اصلا توی لیمبو کشیده میشه ؟!
6- لیمبو و دنیای عادی چقدر روی هم تاثیر میزارن ؟!
7- اون مرحله 15 که تمام شهر داشت خراب میشد، اتفاقات توی لیمبو می افتاد یا دنیای عادی ؟!
8- الان دنیای واقعی لیمبو بود یا اون دنیای انسان ها یا ترکیبی از این دو ؟!
9- چرا بعد از بسته شدن دروازه جهنم دنیای انسان ها به لیمبو تغییر کرد ؟!
10- یعنی دنیای واقعی لیمبو ـه ؟!
11- اگه دنیای واقعی لیمبو ـه پس چطور آخر بازی ورجیل میگه لیمبو به دنیای واقعی برخورد کرده و برای همین این خرابیها به وجود اومده ؟!
12- پس لیمبو دنیای واقعی نیست ؟!
و .... کلی سوال دیگه که همگی با از بین رفتن لیمبو بی جواب میمونند

به قول یه بنده خدایی: داستان DmC تا زمانی که بهش فکر نکنی خوبه، همین که شروع میکنی به تفکر در موردش همه چیزش داغون میشه

خب علی اگر توی هر بازی بخوای تا این حد پیش بری مسلما کلی سوالات بدون پاسخ پیدا میکنی. چیزایی که باید بدونیم رو میدونیم.
1- فکر کنم لیمبو همه کسایی که شیطان هستن رو میکشه داخل خودش. این وسط دانته و ورجیل هم جفتشون نیمه شیطانن و مشمول این قضیه میشن. بذار یه توضیح بدم و یه مثال بزنم. ببین وجود هر کسی سعی میکنه اون رو به جایی که هست برگردونه. مثل اینکه همه ما بعد از یه مدت طولانی دور بودن از خونه دوست داریم به اونجا برگردیم. ضرب المثل هیچ جا خونه آدم نمیشه هم همینه. یا یه مثال دیگه، توی کتاب آرتمیس فاول و کتاب پنجمش اینا بایه سری غول روبرو میشن که جادوگراشون قبلا سیاره-شونو از زمان خارج کردن (لیمبو هم توی زمان یا مکان مشخصی نیست). اینا میتونن از اونجا خارج بشن و بیان روی زمین اما در صورتی که یه تیکه نقره همراشون باشه. اگر این نقره رو بردارن یه ضرب کشیده میشن توی تونل زمان و برمیگردن به سیاره خودشون. اینم دقیقا همینجوریه. دانته میتونه خودش رو توی دنیای انسان ها نگه داره (حالا شاید به واسطه نیمه فرشته ای) اما اگر جذبه لیمبو زیاد از حد بشه دیگه دست خود دانته نیست.
2- اینو میشه هر 2تا حساب کرد. ولی من بیشتر میگم خودش یه جورایی زنده هست که بدون اینکه کنترل بشه سعی میکنه جلوی دانته رو بگیره. فراموش نکنین ما داریم در مورد یه دنیای دیگه حرف میزنیم که قوانین خودشو داره. پس لزوما نباید همون قوانین کره زمین رو داشته باشه.
3- خب آره داره اما نه به صورت مستقیم. به صورت غیر مستقیم (نوشیدنی و دوربین ها و ...). یه قانون هست که میگه تا وقتی یه چیزی برات تهدید حساب نشده کاری به کارش نداشته باش. اینم دقیقا همونه. کی به یه آدم مست و خل و چل که صبح تا شب رو توی بار میگذرونه اهمیت میده؟ در واقع موندوس دانته رو از این جهت تحت تاثیر قرار داده بوده.
4- خب برای اینکه بفهمی طرف نفیلیم هست یا نه تنها یه راه وجود داره و اینه که خود طرف بگه که نفیلیم هست. این وسط نیمه شیطانی اینا هم قسمت فرشته رو تحت الشعاع قرار میداده.
5- همونجور که گفتم به واسطه نیمه شیطانی. کاری نداره تو نفیلیم هستی یا نه. تو به لیمبو به صورت ناخواسته کشیده میشی چون نصفت شیطانیه.
6- بستگی داره. لیمبو یه دنیای میشه گفت موازی عین دنیای عادی هست که به صورت غیر مستقیم روش تاثیر میذاره. اینجور فکر کن که 2تا دنیا برای چند لحظه با هم ترکیب میشن.
7- توی دنیای عادی. به خاطر اینکه لیمبو و دنیای عادی داشتن یکی میشدن و تاثیر لیمبو بر روی دنیای عادی به مراتب بیشتر از همیشه شده بود.
8- اینا از هم جدا هستن تا آخر بازی.
9- چون لیمبو قبل از بسته شدن دروازه جهنم تاثیرش رو گذاشته بوده. البته دنیای انسان ها به لیمبو تغییر پیدا نکرد ولی تاثیر پذیرفت.
10- نه.
11- همون سوال قبلیه. نه نیست. و این میتونه قسمت بعدی رو جواب بده. فکر کن 2تا لایه درون پوسته زمین به هم برخورد کنن. مسلما زمین لزره ایجاد میشه که ساختار درون و بیرون رو تغییر میده. اینم دقیقا همونطوریه.
12- لیمبو یه دنیای دیگه هست. مثل دنیاهای 9گانه سری کمیک های Thor که یکیشون زمین هست. بقیه هم الزاما نباید مثل زمین باشن.

 

[Dante Never Cry]

خب علی اگر توی هر بازی بخوای تا این حد پیش بری مسلما کلی سوالات بدون پاسخ پیدا میکنی. چیزایی که باید بدونیم رو میدونیم.

نه علی بازی باید طوری داستانش طراحی شده باشه که سوالات معقول برای آدم به وجود بیاره. نه مثل DmC بیاد یه پدیده ایی مثل Limbo رو معرفی کنه بعد همه داستان رو بر اساس اون بنویسه و نهایتا بدون دادن توضیحات لازم، لیمبو رو از بین ببره و داستان رو ببنده. الان این سوالاتی که ما از لیمبو داریم بی جواب میمونه چون دیگه وجود خارجی نداره و بیان توضیحات در موردش غیر ممکنه.

در مورد اینکه میشه توی هر بازیی اشکالات داستانی پیدا کرد، ارجاعت میدم به Castlevania LoS 1 که چند روز دیگه هم خوشبختانه نسخه PC ـیش منتشر میشه و همه دوستان میتونند این شاهکار رو تجربه کنند و به عظمتش پی ببرند. اونجا سازنده تونسته یه دنیای درست و حسابی و بدون هیچگونه نقص رو درست کنه. در واقع LoS نشون داد که میشه توی بازی های HnS هم در کنار یه گیم پلی نسبتا عمیق، دنیایی بزرگ، جدی و زیبا رو درست کرد و داستانی تاریک رو توی اون نشون داد.

اما برسیم به جواب هات، بجز یکی دوتا جواب هات که باید توضیح بدم بقیه رو کلی میگم، فقط این سوال رو ازت میپرسم این رو جواب بدی همه چیز مشخص میشه. الان چندتا از این جواب هایی که دادی فکت ـه و توی بازی بهشون اشاره شده و چندتاشون صرفا حدسیات و نظریات خودمونه ؟!

اما اونایی که باید با جزییات بهشون جواب داد :

1- فکر کنم لیمبو همه کسایی که شیطان هستن رو میکشه داخل خودش. این وسط دانته و ورجیل هم جفتشون نیمه شیطانن و مشمول این قضیه میشن. بذار یه توضیح بدم و یه مثال بزنم. ببین وجود هر کسی سعی میکنه اون رو به جایی که هست برگردونه. مثل اینکه همه ما بعد از یه مدت طولانی دور بودن از خونه دوست داریم به اونجا برگردیم. ضرب المثل هیچ جا خونه آدم نمیشه هم همینه. یا یه مثال دیگه، توی کتاب آرتمیس فاول و کتاب پنجمش اینا بایه سری غول روبرو میشن که جادوگراشون قبلا سیاره-شونو از زمان خارج کردن (لیمبو هم توی زمان یا مکان مشخصی نیست). اینا میتونن از اونجا خارج بشن و بیان روی زمین اما در صورتی که یه تیکه نقره همراشون باشه. اگر این نقره رو بردارن یه ضرب کشیده میشن توی تونل زمان و برمیگردن به سیاره خودشون. اینم دقیقا همینجوریه. دانته میتونه خودش رو توی دنیای انسان ها نگه داره (حالا شاید به واسطه نیمه فرشته ای) اما اگر جذبه لیمبو زیاد از حد بشه دیگه دست خود دانته نیست.

5- همونجور که گفتم به واسطه نیمه شیطانی. کاری نداره تو نفیلیم هستی یا نه. تو به لیمبو به صورت ناخواسته کشیده میشی چون نصفت شیطانیه.

به هیچ عنوان این رو قبول ندارم. توی خود بازی اون اوایل کار کت به دانته گفت که هانتر شناساییت کرده و داره میکشتت توی لیمبو (یعنی میدونسته که دانته آدم عادی نیست) بعد دوباره جلوتر یکی از انسانهایی که برای شیاطین کار میکنه، وقتی دانته و ورجیل دارن با همدیگه حرف میزنند دانته رو شناسایی میکنه و میکشتش توی لیمبو. (اون جواب 1 خود به خود اینجا بی معنی میشه، چون اگه قرار بود اتوماتیک نفلیم ها توی لیمبو کشیده بشن باید ورجیل هم توی این مرحله به لیمبو برده میشد) جلوتر اینبار از طریق دروبین دانته رو شناسایی میکنند و میارنش توی لیمبو.

یعنی هر دفعه که دانته شناسایی میشه بخاطر اینکه میدونند آدم عادی نیست و Nephilim ـه میارنش توی لیمبو در صورتی که برای کت همچین اتفاقی نمیوفته چون فکر میکنند آدمه. حالا میرسیم به اون مرحله 12 که ورجیل میاد لیمبو. این بخش هر طوری حساب کنی یه Plot Hole و اشکال داستانیه. ورجیل توی لیمبو کشیده شده یعنی میدونند آدم عادی نیست و Nephilim ـه، پس چطوره که تا آخر بازی هیچکس از وجود برادر دوم دانته خبر نداره و اون آخر کار این موضوع باعث تعجب مانداس میشه ؟! اگر هم نمیدونند که ورجیل Nephilim ـه و فکر میکنند آدم عادیه چرا مثل بقیه اعضای Order اون رو توی دنیای انسان ها نگه نداشتن و آوردنش لیمبو ؟! (با توجه به اینکه طرز کار لیمبو با استناد به مرحله 3 بازی خودکار نیست و باید شخصی طرف رو بشناسه تا بیارتش توی لیمبو پس حتما یکی بوده که فهمیده ورجیل Nephilim ـه و آدم عادی نیست.)

3- خب آره داره اما نه به صورت مستقیم. به صورت غیر مستقیم (نوشیدنی و دوربین ها و ...). یه قانون هست که میگه تا وقتی یه چیزی برات تهدید حساب نشده کاری به کارش نداشته باش. اینم دقیقا همونه. کی به یه آدم مست و خل و چل که صبح تا شب رو توی بار میگذرونه اهمیت میده؟ در واقع موندوس دانته رو از این جهت تحت تاثیر قرار داده بوده.

مانداس دنیای انسان ها رو اینطوری کنترل میکرد تا از روح انسان ها تغذیه کنه وگرنه در مورد لیمبو اونطوری که نشون دادن کنترل کامل روش داره (مرحله 15 با یه حرکت دست چندین کیلومتر رو نابود میکنه، پس 100% توانایی کنترل کردن لیمبو رو داره و برای لیمبو احتیاجی به دوربین و اون نوشیدنی ها نیست.)

در مورد اون بخش Bold شده هم، حمله به اسپاردا و ایوا برای کشتن دانته و ورجیل نشون دهنده اینه که مانداس کسی نیست که همچین کارهایی رو انجام بده و ترجیح میده در نطفه تهدید رو از بین ببره.


همونطوری که گفتم داستان DmC پر از اشکال ـه، دلیل اصلیش هم اینه که لیمبو از اول جزیی از بخش های داستانی بازی نبوده و بعدها برای طراحی مراحل و قرار دادن دلیل برای نبود مردم یا بسته شدن راه ها اومدن لیمبو رو به داستان بازی اضافه کردن. برای همینه که از لحاظ داستانی به یه Plot Hole تبدیل شده چون از اول نویسنده داستانش رو بدون اون نوشته و برای اضافه کردنش به داستان مجبور شده تغییرات زیادی در داستان ابتداییش بوجود بیاره که همین موضوع باعث یکپارچه نشدن و به وجود اومدن Plot Hole های متعدد در داستان DmC شده.

 

[Safety & Peace]

نه علی بازی باید طوری داستانش طراحی شده باشه که سوالات معقول برای آدم به وجود بیاره. نه مثل DmC بیاد یه پدیده ایی مثل Limbo رو معرفی کنه بعد همه داستان رو بر اساس اون بنویسه و نهایتا بدون دادن توضیحات لازم، لیمبو رو از بین ببره و داستان رو ببنده. الان این سوالاتی که ما از لیمبو داریم بی جواب میمونه چون دیگه وجود خارجی نداره و بیان توضیحات در موردش غیر ممکنه.

نمیگم سوالات به وجود نمیاره اما یه سری سوالات هستن که هر کسی که خیلی توی اون بازی فرو بره براش ایجاد میشه و برای بقیه ممکنه پیش نیاد. ولی یه چیزی مثل DMC 4 همون اول و به وضوح این سوال برای آدم پیش میاد که Nero چیست و چرا:d یا وقتی به یاماتو میرسیم به خودمون میگیم چجوری رسیده اونجا و چرا شکسته و کلی سوالای دیگه.
کلی بخوام بگم منظورم اینه که این سوالایی که تو پرسیدی یه جورایی کسی حال نداره بره دنبالشون و شایدم اصلا پیش نیاد ولی با این حال خودم همیشه موافق این جور حرکات موشکافانه هستم:d

اما برسیم به جواب هات، بجز یکی دوتا جواب هات که باید توضیح بدم بقیه رو کلی میگم، فقط این سوال رو ازت میپرسم این رو جواب بدی همه چیز مشخص میشه. الان چندتا از این جواب هایی که دادی فکت ـه و توی بازی بهشون اشاره شده و چندتاشون صرفا حدسیات و نظریات خودمونه ؟!

100% همشون برداشت های خودمون از بازی هستن. هیچکدومشون فکت نیستن و بنا به اونچیزی که دیدیم نظر میگیم و حدس هایی میزنیم.

به هیچ عنوان این رو قبول ندارم. توی خود بازی اون اوایل کار کت به دانته گفت که هانتر شناساییت کرده و داره میکشتت توی لیمبو (یعنی میدونسته که دانته آدم عادی نیست) بعد دوباره جلوتر یکی از انسانهایی که برای شیاطین کار میکنه، وقتی دانته و ورجیل دارن با همدیگه حرف میزنند دانته رو شناسایی میکنه و میکشتش توی لیمبو. (اون جواب 1 خود به خود اینجا بی معنی میشه، چون اگه قرار بود اتوماتیک نفلیم ها توی لیمبو کشیده بشن باید ورجیل هم توی این مرحله به لیمبو برده میشد) جلوتر اینبار از طریق دروبین دانته رو شناسایی میکنند و میارنش توی لیمبو.

یعنی هر دفعه که دانته شناسایی میشه بخاطر اینکه میدونند آدم عادی نیست و Nephilim ـه میارنش توی لیمبو در صورتی که برای کت همچین اتفاقی نمیوفته چون فکر میکنند آدمه. حالا میرسیم به اون مرحله 12 که ورجیل میاد لیمبو. این بخش هر طوری حساب کنی یه Plot Hole و اشکال داستانیه. ورجیل توی لیمبو کشیده شده یعنی میدونند آدم عادی نیست و Nephilim ـه، پس چطوره که تا آخر بازی هیچکس از وجود برادر دوم دانته خبر نداره و اون آخر کار این موضوع باعث تعجب مانداس میشه ؟! اگر هم نمیدونند که ورجیل Nephilim ـه و فکر میکنند آدم عادیه چرا مثل بقیه اعضای Order اون رو توی دنیای انسان ها نگه نداشتن و آوردنش لیمبو ؟! (با توجه به اینکه طرز کار لیمبو با استناد به مرحله 3 بازی خودکار نیست و باید شخصی طرف رو بشناسه تا بیارتش توی لیمبو پس حتما یکی بوده که فهمیده ورجیل Nephilim ـه و آدم عادی نیست.)

حرفت کاملا درسته. به اینا دقت نکرده بودم. ولی در مورد Nephilim بود زیاد مطمئن نیستم. میشه اینطور برداشت کرد که اینا وقتی به خونه اسپاردا حمله کردن، ورجیل رو ندیدن (حالا قایم شده بود یا از اونجا سریعا برده بودنش یا هر چیز دیگه) و شاید به همین خاطره که نمیدونن اون نفیلیم هست.

مانداس دنیای انسان ها رو اینطوری کنترل میکرد تا از روح انسان ها تغذیه کنه وگرنه در مورد لیمبو اونطوری که نشون دادن کنترل کامل روش داره (مرحله 15 با یه حرکت دست چندین کیلومتر رو نابود میکنه، پس 100% توانایی کنترل کردن لیمبو رو داره و برای لیمبو احتیاجی به دوربین و اون نوشیدنی ها نیست.)

در مورد اون بخش Bold شده هم، حمله به اسپاردا و ایوا برای کشتن دانته و ورجیل نشون دهنده اینه که مانداس کسی نیست که همچین کارهایی رو انجام بده و ترجیح میده در نطفه تهدید رو از بین ببره.

بازم حرفت درسته و توی بازی تناقضات دیده میشه. اصن چرا تا قبل از ینکه کت بیاد کاری به کارش نداشته ولی وقتی کت میاد جدی تر به دنبال دانته هستن؟

آخر سر هم یه چیزی بگم که قبلا هم گفتم. یا داستان کل بازی های DMC روی چیزی بنا شدن که نمیشه داستان درست و حسابی از توش درآورد یا واقعا نمیتونن. نظر خودم به اولی نزدیکتره.

 

[Devil-Girl]

خب بچه ها صحبت از داستان شد گفتم منم نظر خودمو بگم

اول اینکه من حس می کنم لیمبو خودش چیزی سوای موندوس باشه ! یه نکته ای که علی (صلح و صفا) هم اشاره کرد منم باهاش موافقم که لیمبو در حقیقت میشه گفت زنده س و می خوام بهش نظر خودمو اضافه کنم که من احساس می کنم لیمبو هم نوعی وجود شیطانی باشه که با استفاده از روابط خودش می تونه دانته رو به صرف اینکه قبلا هم دیده که نفیلوم هست شناسایی کنه و به لیمبو بکشه در مورد ورجیل هم دو حالت ایجاد میشه :
1- اگر در نظر بگیریم ورجیل هرگز قبل از ملاقات با دانته به لیمبو نرفته بود! پس لیمبو زمانی تونسته شناساییش کنه که همراه با دانته بوده (براساس توضیح بالا و اینکه لیمبو سوای موندوسه ! موندوس تا لحظه ی آخر خبر نداره که ورجیل هم نفیلومه!)
2- اگر ورجیل قبلا هم توسط لیمبو شناسایی شده باشه ( براساس بعد شیطانیش توسط لیمبو به درونش کشیده شده ولی باز هم اونقدری نبوده که جلب توجه کنه!)

خب با این اوصاف من حس می کنم نویسنده می خواسته دنیایی موازی دنیای عادی رو نشون بده که به نوع خودش زنده س و مأموریتش کشتن نفیلومهاست یعنی کلا ممکنه که مأموریتش در جهت با خواسته ی موندوس باشه ولی توسط موندوس کنترل نمیشه ! فقط شاید اطلاعاتش رو در اختیار موندوس بزاره !!
بعد یه نکته توی بحثاتون برام پیش اومد :

منظورتون بعد از بسته شدن دروازه ی جهنم بعد از شکست ورجیل از دانته س ؟ که همه ی شهر بهم ریخته بود ؟ من فکر می کنم دروازه ی بین دو دنیای لیمبو و عادی از هم پاشید و دنیای لیمبو و عادی با هم تلفیق شدن

 

[علی132]

سلام من یه جا مرحله گیر کردم اینجاست دانته وارد یک پارتی میشه بعد با موجودات شیطانی مبارزه میکنه من مبارزه ی اول پیروز میشم بعد زمین عوض مشپیشه یعنی دیواره هاش یه چیز زرد می پوشونه بعد دوباره موجودات میان من اون ها رو میکشم وبعد دانته به اون زن که اون بالا سکوه هست حرف میزنه وبعداز یه لحظه زمین نرم میشه و دانته میره زیر زمین و بعد از 30 ثانیه جیم اوور میشم تورو خدا کمک کنید که چگونه باید از این مرحله بگزرم عکس اون مرحله را پاین زدم

 

[Dante .D.H]

سلام من یه جا مرحله گیر کردم اینجاست دانته وارد یک پارتی میشه بعد با موجودات شیطانی مبارزه میکنه من مبارزه ی اول پیروز میشم بعد زمین عوض مشپیشه یعنی دیواره هاش یه چیز زرد می پوشونه بعد دوباره موجودات میان من اون ها رو میکشم وبعد دانته به اون زن که اون بالا سکوه هست حرف میزنه وبعداز یه لحظه زمین نرم میشه و دانته میره زیر زمین و بعد از 30 ثانیه جیم اوور میشم تورو خدا کمک کنید که چگونه باید از این مرحله بگزرم عکس اون مرحله را پاین زدم

سلام . اگه منظورتون دقيقا همين قسمتي از مرحله هست كه عكسش رو گذاشتين بايد بگم كه هر موقع اون نور هاي آبي از روي زمين ميان بايد از سلاح هاي Orisis و Aquila استفاده كنين و هر وقت نور هاي قرمز ميان بايد از Arbiter و اون يكي ديگه كه از سلاح هاي شيطاني هست استفاده كنين تا وارد حالت Angel mode و Demon mode بشين در غير اين صورت از خونتون كم ميشه و از آخر هم Game Over ! ولي بهتره اين قسمت از كمبو هاي هوايي استفاده كنين و اصلا روي زمين نباشين تا راحت تر ردش كنين اما اگه منظورتون جاي ديگه اي هست باز هم بگين دوستان حتما مي تونن كمك كنن !
_______________________________________________________

Spoiler

!!:d

 

[Dante .D.H]

به نظر مياد تاپيك شديدا خوابيده . به همين دليل هم گفتم يك چند تا عكس بذارم صرفا جهت اينكه تاپيك از اين حالت در بياد !

Spoiler: 1

______________

Spoiler: 2

______________

Spoiler: 3

______________

Spoiler: ! حرف دل من

 

[Nevan]

با تشکر از امین (pandora tomorrow) عزیز، بالاخره داستان سری به همراه اسم دوستانی که ترجمه کردند داستان رو رفت تو پست اول :bighug: