این ممد رضا جوگیرمون کرد
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود. من بودم با یه کلوب
کلوب عجب کلوبی بود
همه بازی ---- همه شادی ------------- وای عجب هوایی بود.
چشم خورد به ps وان ------------------ ایول باو ، ای جان
اولین روز نشستیم به نظاره ----------- لامصب چه صفایی داره
آدم باهاش هوا میره ------------------- نمیشه گفت تا کجا میره
روزا همینطور میگذشت --------------- نگو بابامون دنبالمون میگشت.
یه روز اومدیم خونه -------------------- دیدم مامان و صابخونه
همچین نگامون میکنن ---------------- مشکوک صدامون میکنن
پس کی تو آدم میشوی --------------- درس رو ولش .مکتب چرا نمیروی؟
باشه بابا سعی میکنم ---------------- دیگه تکرار نمیکنم
اما همین که مدرسم ------------------ بازم به اینجا میرسم
درس چیه ؟ مشق چیه --------------- این همه نیرنگ چیه؟
سر زنگ هندسه ---------------------- میگم این درسا بسه
کی میشه زنگ بخوره ----------------- د ـــــــــل به دلدار برسه . دل به دلدار برسه.
بعد زنگ مدرسه ----------------------- پام که به منزل میرسه
نهارو با لیوان میخوم ------------------- د ـــــــــل به دلدار برسه . دل به دلدار برسه
باز یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود. باز رسیدم به کلوب
رفتم ولی تنها نبودم ------------------ دوچرخمم برده بودم
دوچرخرو بستم به دیوار --------------- منم رفتم عین بیمار
نیگا بروسلی چه میزد ---------------- مشت، برگردون با یه لگد
این دخترم با موهای بور -------------- سانسور سانسور -- سانسور سانسور
یواش یواش دیرم میشد -------------- نرم خونه بلوا میشد
رفتم بیرون دیدم که نیست ----------- کافی به قلبم بگی ایست
کاش نمیرفتم کاش ------------------- آخه نبود دوچرخم تو جاش
کجا بریم به کی بگیم ----------------- از کجا پیداش کنیم
رفتم خونه همینجوری ---------------- گلوم خشک شد بد جوری
بابام که فهمید ماجرا ------------------ عصبانی شد رفت بالا
برگشت باهم رفتیم بیرون ------------ نزد ولی . گفت برو بیرون
تا پیداش نکنی بر نگرد --------------- شدی عین بچه های ولگرد
هرجا رو گشتم چن ساعتیست ------ بابا گشتم نبود نگرد که نیست.
بابام که عصبی شده بود ------------- گفتش دوچرخت مگه کجابود؟
با ترسو سر افکندگی ----------------- گفتم کلوب به شرمندگی
باز یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود. هر دو رفتیم سمت کلوب
بابام رفت تو چند دقیقه ای ------------ برگشت . نشد حتی 5 دقیقه ای
رفتیم همینطوری خونه ---------------- البت با 1.5 متر فاصله
اون شبو خوابم نبرد -------------------- دوچرخمو آخه کی برد
صبح زود ساعت هفت ----------------- یکی درو زد در رفت
بابامون رفتش جلو درمون ------------- برگشتنی یه چیز آورد از بیرون
دیدم آورد خودشه دوچرخمون --------- حالا راحت شد خیالمون
بعد که همه پا شدیم ------------------ دوچرخرو باهم دیدیم
بابام فرمود آخرین بارته ---------------- اینبار گذشتم یادته؟
دیگه قول دادیم که نریم ---------------- از این بیشتر ضایع نشیم
فرداش بازم رفتیم کلوب
باز یکی بود یکی نبود
هوی عمو تموم شد.