یادش بخیر خاطره ای ک از تلو دارم اومدن نتایج کنکور هستش
قشنگ یادمه ماه رمضون بود و ساعت 3 صبح و شب های احیا، من نشسته بودم داشتم تلو میزدم و
همون مرحله بودم ک تازه تیرکمون بهمون میداد بازی ، خلاصه مامانم از مراسم احیا اومد گفت برو نتایج کنکور رو بیار ببینم چکار کردی، منم رفتم نتایج رو اوردم و دیدم ی عدد عجیب و سمی بود
دیگه مامانم ب حالت پوکر فیس گفت زحمت کشیدی و بلند شد رفت منم رفتم فیلم سویینی تاد رو دیدم
در مورد قضیه ازدواج هم ک فدا سرت دادش بزرگترین شانس زندگیت رو اوردی و باید ازون بنده خدا تشکر کنی
دور من هر کی این اتفاق براش افتاده همه الان دارن خداروشکر میکنن.
دوست من دقییییقا همین مورد شما براش پیش اومد و هر وقت صحبت میکنیم کلی دعا میکنه برا اون شخصی ک باعث شد ازدواج این بهم بخوره
قسمت اخر حرفت رو ک شدید قبول دارم ، اینکه ادم علایق و عادتهای سالم خودش رو بخاطر شخص دیگه نادیده بگیره ب مرور زمان باعث میشه ک نسبت ب اون فرد حس بدی پیدا کنید و بالاخره
ی روز حسابی از خجالتش در بیاین و هر چی تو دلتون بوده رو بهش بگین ک دیگه باعث دلخوری میشه پس بهتره همه چیز رو همون اول بار بگین و تکلیف رو مشخص کنید.
بحث ازدواج خیلی پیچیده هستش ، ازونجایی ک گیم ( و تمام سرگرمی های سالم) توی مملکت ما دیگه لاکچری شدن واقعا توی زندگی ادم رو تحت فشار میذارن، البته شاید بعضی ها هم
هزینه کردن ماهی 7 8 ملیون برای گیم و کنسول براشون مشکلی نباشه ولی خب حداقل اطراف من ازین خبرا نیست و هرکی ازدواج کرده دیگه سطح توقعات و رفاحیاتش چسبیده ب صفر
یا مثلا بحث بچه دار شدن هم هست ک دیگه واقعا برای من یچیز ترسناک حساب میشه و همیشه خودم رو جای بچه خودم میذارم و میگم این اگه توی ایران بدنیا بیاد و بزرگ بشه حتی اگه بیاد
بزنه توی گوشم و فحش هم بهم بده حق داره ، فک کنم تا اون زمان دیگه قرار باشه ادم کل سرمایه زندگیش رو بده و ی کنسول بخره براش
کلا اعتقاد بنده این هست ک بچه دار شدن در ایران ی جنایت بزرگ
در حق یک انسان هست البته با احترام ب تمامی دوستان.