امتیازات بازی Quantum Break

Frobary

Loyal Member
quantum-break-horizontal-key-art-ds1-670x377-constrain-e1455028797958-1.jpg


Platforms: X1/PC
Release Date: 5 April 2016
نمراتی که در MetaCritic ثبت می شوند:

Digital Spy 100
IGN Sweden 100
Gameplanet 95
MondoXbox 95
InsideGamer.nl 93
Arcade Sushi 90
GamesBeat 90
Hobby Consolas 90
Eurogamer Poland 90
GamingTrend 90
TrueAchievements 90
Gaming Nexus 90
Lazygamer 90
Xbox Achievements 90
COGconnected 90
Gamer.no 90
AusGamers 89
GamePro Germany 88
GRYOnline.pl 85
ICXM 85
Multiplayer.it 85
Destructoid 85
The Jimquisition 85
Polygon 85
Game Informer 85
ActionTrip 84
LevelUp 83
We Got This Covered 80
Twinfinite 80
Eurogamer Italy 80
Meristation 80
3DJuegos 80
IGN Spain 80
Gameblog.fr 80
JeuxActu 80
CGMagazine 80
TheSixthAxis 80
Vandal Online 80
M3 80
Pure Xbox 80
IGN 80
VideoGamer 80
Everyeye.it 80
IGN Italia 76
Gaming Age 75
EGM 75
XGN 75
NZGamer 70
GamesRadar 70
Hardcore Gamer 70
God is a Geek 70
Post Arcade 70
Game Revolution 70
Gamer.nl 65
DarkStation 60
Shacknews 60
Telegraph 60
Metro GameCentral 60
Examiner 60
GameSpot 60
Time 40
Giant Bomb 40

سایر نمرات:
Respawn Ninja 90
PixelVulture 86
Stevivor 90
Press Start Australia 80
Xbox One UK 90
paulsemel 55
Gaming Central 96
ThisGenGaming 80
Xbox Enthusiast 85
Gaming Target 90
Analog Addiction 90
Marooners' Rock 92
THM Magazine 71
Victory Point 80
Gamerheadquarters 100
TrustedReviews 80
JPS 82
IT News Africa 85
Capsule Computers 90
Geek Node 95
Progress Bar 90
NGB 90
InformedPixel 95
GamingBolt 80
Gadgets 360 80
High-Def Digest 80
WhatCulture 60
Digital Trends 40
IBTimes UK 40
 
آخرین ویرایش:
در کل دیگه به یه حقیقت تبدیل شده که خلط کردن بازی با سینما،و یا نزدیک کردن بازی به سینما نتیجه‌ی جالبی در بر نداره.کسی که سعی میکنه بازیش رو با سینما مخلوط کنه یا مرزهای بینشون رو به اصطلاح بشکونه،یعنی حقیقتا بازی‌سازی رو شبیه یه هنر پست‌تر جلوه میده و میدونه و سینما رو یه هنر والاتر،و این خودش بزرگ ترین ضربه‌ایه که میتونه به هنر ویدئو گیم وارد بشه.همون کاری رو که سینما اوایل به وجود اومدنش میکرد و سعی میکرد شبیه تئاتر بشه واسه همین جدیش نمیگرفتن،تا اینکه تفاوت هاش و مزیت هاش نسبت به تئاتر رو فهمید و راه خودشو کاملاً جدا کرد.

وقتی خود بازی‌ساز حرفه خودش رو پَست میکنه چرا باید انتظار داشت بازی ساختن رو یه هنر در نظر بگیرن؟الان بیشتر کلمه صنعت ویدئوگیم کاربرد داره تا هنر.جای اینکه از مزیت هایی که نسبت به سینما داره بهره کامل رو ببرن رسماً بیخیالش میشن و به تقلید دست میزنن.

البته نابغه‌های بازی‌سازی چند سالی میشه متوجه این موضوع شدن و سعی بر تکیه هر چه بیشتر بر گیم‌پلی میکنن،مث روایت‌هایی که ناتی داگ در TLoU انجام داد.مث صحنه ورود جان مارستون به مکزیک.
 
در کل دیگه به یه حقیقت تبدیل شده که خلط کردن بازی با سینما،و یا نزدیک کردن بازی به سینما نتیجه‌ی جالبی در بر نداره.کسی که سعی میکنه بازیش رو با سینما مخلوط کنه یا مرزهای بینشون رو به اصطلاح بشکونه،یعنی حقیقتا بازی‌سازی رو شبیه یه هنر پست‌تر جلوه میده و میدونه و سینما رو یه هنر والاتر،و این خودش بزرگ ترین ضربه‌ایه که میتونه به هنر ویدئو گیم وارد بشه.همون کاری رو که سینما اوایل به وجود اومدنش میکرد و سعی میکرد شبیه تئاتر بشه واسه همین جدیش نمیگرفتن،تا اینکه تفاوت هاش و مزیت هاش نسبت به تئاتر رو فهمید و راه خودشو کاملاً جدا کرد.

وقتی خود بازی‌ساز حرفه خودش رو پَست میکنه چرا باید انتظار داشت بازی ساختن رو یه هنر در نظر بگیرن؟الان بیشتر کلمه صنعت ویدئوگیم کاربرد داره تا هنر.جای اینکه از مزیت هایی که نسبت به سینما داره بهره کامل رو ببرن رسماً بیخیالش میشن و به تقلید دست میزنن.

البته نابغه‌های بازی‌سازی چند سالی میشه متوجه این موضوع شدن و سعی بر تکیه هر چه بیشتر بر گیم‌پلی میکنن،مث روایت‌هایی که ناتی داگ در TLoU انجام داد.مث صحنه ورود جان مارستون به مکزیک.
آخه دقیقاً هم مشکل این نیست که دارن به سینما نزدیک می‌کنن. مشکل این‌جاست که عاشق سینمای بلاک‌باسترن. این ایده برای سری مکس‌پین جواب داد ولی بعدش به نظرم نه.
 
دقیقا همون ایرادایی که آلن ویک داشت اینم داره یعنی تکراری شدن گیم پلی...
به این بازی و the order خیلی امید داشتم ولی هر دو خراب کردن8-| با وجود این همه تاخیر و تبلیغ و سر و صدا
 
در کل دیگه به یه حقیقت تبدیل شده که خلط کردن بازی با سینما،و یا نزدیک کردن بازی به سینما نتیجه‌ی جالبی در بر نداره

خوب اصلا موضوع بحث ترکیب با سینما نیست. چون مثال نقض زیادی وجود داره. یکیش همین Uncharted و TLoU. یا مثلا Heavy Rain. کلا بازی ها از نظر روایت خیلی نزدیک به فیلم های اکشن هالیوودی شدن و برعکس ایده تلفیق فرم روایی فیلم های بزرگ هالیوود با ژانرهای مختلف گیم حسابی در امده. هر روز هم داره بهتر و پخته تر میشه. باز نمونش UC4 هست که رسما گیم/سینما رو داره وارد یه فاز جدید میکنه. یا دیترویت دیوید کیج. یا Halo 5. سکانس های اوپنینگ Halo 5 رسما از دو سوم اکشن های خفن هالیوود بهتر کارگردانی شدن.

اینجا هم مشکل QB به هیچ وجه تلفیقش با سینما نیست. بلکه اینطور که من تو نقدها خوندم کم بودن محتوا و گیم پلی نچندان قدرتمندش هست. وگرنه روایت سینمایی و گرافیک سینماییش رو همه دوست داشتن و پسندیدن.

در حال حاضر پیشرفت تکنولوژی و بازشدن دست سازندها باعث شده تا حرکت به سمت سینما و سلیقه ای که سینما در مخاطب ایجاد میکنه تبدیل به یه روال اجتناب ناپذیر بشه. این مرز فعلی هم تا جایی که ماهیت یه بازی اجازه میده، از بین میره. حتی همین الان هم خیلی از گیمرها خواسته شون از یه گیم یه فیلم قابل بازی هست. اگه سینماتیک های موشن کپچر شدن نداشته باشه، اگه ریتم تند و اکشن فیلم گونه نداشته باشه، یا شخصیت های رئال و جدی و .... کمتر کسی میره سمتش. این مساله در مورد تقریبا همه بازی های AAA داره مصداق پیدا میکنه.

یعنی حقیقتا بازی‌سازی رو شبیه یه هنر پست‌تر جلوه میده و میدونه و سینما رو یه هنر والاتر،و این خودش بزرگ ترین ضربه‌ایه که میتونه به هنر ویدئو گیم وارد بشه

این مورد هم باز وجود خارجی نداره. چون بازی اتفاقا از متن همین تفاوت هایی که تو داری میگی خلق شده. یعنی بازی های رایانه کلا از بدو تولد به دلیل اختلاف سطح تکنولوژی ناخواسته ارتباطی با فیلم نداشتن و از اساس یه چیز متفاوت بودن. اینکه الان داره فرم روایی بازی ها به سمت سینما میره همونطور که بالاتر گفتم از طبعات پیشرفت تکنولوژی و یه امر ناخودآگاه هست. ضمن اینکه سلیقه مخاطب داره همچین چیزی رو ایجاب میکنه. مثلا وقتی ND میاد UC2 رو میسازه ناخواسته این صنعت یه گام رو به جلو برمیداره و به سمت جدیدی هدایت میشه. خواسته گیمرها تغییر میکنه و دیگه بازی های این ژانر نمیتونن با فرم قبلی ادامه پیدا کنن. برای همین مثلا TR مجبور به Reboot و تغییرات بنیادین میشه.

و این تغییرات به معنی مرگ بازی سازی نیست. چون اصلا چنین تعابیری وجود نداره. برای بازی متدی وجود نداره که بگیرم تلفیق یا ایده گرفتن از سینما باعث از بین رفتن یا حتی کم رنگ شدنش میشه. بازی یه چیز نامحدوده و این پدیده اسمش تکامله. یکی از شاخه های تکامل. چون بازی ها اساسا همشون به یک سمت نمیرن. و ما فقط تو یه سری از ژانرها میتونیم چنین تلفیقی رو به این شدت ببینیم. بازی قبل از هرچیز و هر تعبیری یه اینترتینره. یه رسانه ای که اولین و آخرین وظیفه ش سرگرم کردن مخاطبه. و این خود سازنده هست که تصمیم میگیره به چه صورتی به این مهم دست پیدا کنه. یه سری ها تلفیق بازی با فیلم و قرار گرفتن تو این جریان رو میپسندن، یه سری دیگه ساخت بازی هایی که از اساس ضد سینما و روایت و اکشن تند و .... هست (DS مثلا) و .... و جالبی گیم هم در همین جاست.
 
در کل دیگه به یه حقیقت تبدیل شده که خلط کردن بازی با سینما،و یا نزدیک کردن بازی به سینما نتیجه‌ی جالبی در بر نداره.کسی که سعی میکنه بازیش رو با سینما مخلوط کنه یا مرزهای بینشون رو به اصطلاح بشکونه،یعنی حقیقتا بازی‌سازی رو شبیه یه هنر پست‌تر جلوه میده و میدونه و سینما رو یه هنر والاتر،و این خودش بزرگ ترین ضربه‌ایه که میتونه به هنر ویدئو گیم وارد بشه.همون کاری رو که سینما اوایل به وجود اومدنش میکرد و سعی میکرد شبیه تئاتر بشه واسه همین جدیش نمیگرفتن،تا اینکه تفاوت هاش و مزیت هاش نسبت به تئاتر رو فهمید و راه خودشو کاملاً جدا کرد.

وقتی خود بازی‌ساز حرفه خودش رو پَست میکنه چرا باید انتظار داشت بازی ساختن رو یه هنر در نظر بگیرن؟الان بیشتر کلمه صنعت ویدئوگیم کاربرد داره تا هنر.جای اینکه از مزیت هایی که نسبت به سینما داره بهره کامل رو ببرن رسماً بیخیالش میشن و به تقلید دست میزنن.

البته نابغه‌های بازی‌سازی چند سالی میشه متوجه این موضوع شدن و سعی بر تکیه هر چه بیشتر بر گیم‌پلی میکنن،مث روایت‌هایی که ناتی داگ در TLoU انجام داد.مث صحنه ورود جان مارستون به مکزیک.
سم لیک اگه بهترین قصه گوی غرب نباشه، یکی از بهترین هاست و مشکلش دقیقا همینیه که شما میگی. به نظرم مدیوم بازی باید روی مهم‌ترین مزیت خودش یعنی گیم‌پلی تمرکز کنه بعد بره سراغ داستان پردازی اونم در خلال گیم پلی. بهترین نمونه این کار هم رد دد ردمپشن بود. محیط و گیم پلی این شاهکار هر تیکه‌اش داستان می‌گفت و روایت داشت.
 
  • Like
Reactions: REZA TAEL
مهم نیست که یه بازی به سینما نزدیک بشه.
مهم اینه که چگونه نزدیک بشه.
نزدیک شدنش نباید طوری باشه که به روند و گیم پلی بازی صدمه بزنه.
من مشکلی با تلفیق این دو ندارم ولی این زیاده روی ها خراب میکنه کلا
 
مهم نیست که یه بازی به سینما نزدیک بشه.
مهم اینه که چگونه نزدیک بشه.
نزدیک شدنش نباید طوری باشه که به روند و گیم پلی بازی صدمه بزنه.
من مشکلی با تلفیق این دو ندارم ولی این زیاده روی ها خراب میکنه کلا
البته یکی از درس هایی که من از این نمرات گرفتم جدا از هایپ و اینا.
دیگه به حرف این ارون گرین برگ اهمیت ندم.
جوری قبل انتشار از کوانتوم تعریف کرد.
من گفتم این بازی دیگه گوتیه و اینا.
 
یکیش همین Uncharted و TLoU

TLoU ؟تو منظور من از تفاوت بین فیلم و بازی رو چی فرض کردی؟ژان لوک گدار یه جا میگه Cinema is Nicholas Ray.من بر اساس گفته اینشون این سری داشتم با خودم فکر میکردم به این نتیجه رسیدم video game is Neil Druckman.حالا متنش زیاده بنویسم شاید تو تاپیک نمرات انچارتد نوشتم چیزی.

حتی همین الان هم خیلی از گیمرها خواسته شون از یه گیم یه فیلم قابل بازی هست

دقیقا کیا؟کدوم دسته؟این خیلی از گیمرا کیان؟و حتی اگر وجود داشته باشن آیا نظر اکثریت مبنی بر حقانیت یک چیزه؟

اگه سینماتیک های موشن کپچر شدن نداشته باشه، اگه ریتم تند و اکشن فیلم گونه نداشته باشه، یا شخصیت های رئال و جدی و .... کمتر کسی میره سمتش

الان اینایی ک گفتی چ ربطی به سینما داشت؟

سینماتیک های موشن کپچر؟
ریتم تند و اکشن؟
شخصیت های رئال و جدی؟رلی؟

واقعا فکر کردی منظور من از سینمایی شدن ایناست که لیستش کردی واسم؟یعنی هر بازی موشن کپچر استفاده کنه و شخصیت های رئال داشته باشه سینماییه؟جایی نوشته همچین چیزی؟

ضمن اینکه سلیقه مخاطب داره همچین چیزی رو ایجاب میکنه

هنرمندی ک بخواد ببینه سلیقه مخاطب چی ایجاب میکنه بعد تصمیم بگیره چی بسازه همون بره بمیره بهتره.

این تغییرات به معنی مرگ بازی سازی نیست

کی گفت مرگ بازی سازی؟کسایی که سعی میکنن بازی و فیلم رو یکی کنن تو اکثریت قرار ندارن و خوشبختانه منتقدا هم دیگه بهشون حال نمیدن
اتفاقا به نظر من بازی سازی در حال پیشرفته و در اینده ای نه چندان دور رسماً به عنوان هنر پذیرفته میشه.اینکه میبینی وضعیت خوب نیست به خاطر دوره زمانیه که توش زندگی میکنیم.وضعیت هیچ چیز خوب نیست نه فقط ویدئو گیم.

بازی قبل از هرچیز و هر تعبیری یه اینترتینره. یه رسانه ای که اولین و آخرین وظیفه ش سرگرم کردن مخاطبه

همچین چیزی فکت نیست و کاملاً من درآوردیه.


و این تغییرات به معنی مرگ بازی سازی نیست. چون اصلا چنین تعابیری وجود نداره. برای بازی متدی وجود نداره که بگیرم تلفیق یا ایده گرفتن از سینما باعث از بین رفتن یا حتی کم رنگ شدنش میشه. بازی یه چیز نامحدوده و این پدیده اسمش تکامله. یکی از شاخه های تکامل. چون بازی ها اساسا همشون به یک سمت نمیرن. و ما فقط تو یه سری از ژانرها میتونیم چنین تلفیقی رو به این شدت ببینیم. بازی قبل از هرچیز و هر تعبیری یه اینترتینره. یه رسانه ای که اولین و آخرین وظیفه ش سرگرم کردن مخاطبه. و این خود سازنده هست که تصمیم میگیره به چه صورتی به این مهم دست پیدا کنه. یه سری ها تلفیق بازی با فیلم و قرار گرفتن تو این جریان رو میپسندن، یه سری دیگه ساخت بازی هایی که از اساس ضد سینما و روایت و اکشن تند و .... هست (DS مثلا) و .... و جالبی گیم هم در همین جاست.

موافقم.
 
آخرین ویرایش:
این بازی ، از اون دسته بازی هایی بود که حتا فن های سونی هم بهش احترام میزاشتن و عالی بودنش رو قبول داشتند!
اصلا فکر نمیکردم متاش زیر 85 بشه!

پ.ن: در کل متا برای من مهم نیست ، البته نقدهای گبم اسپات و ای جی ان رو از همه بیشتر قبول دارم ، اما قطعا این بازی ، یه بازی لذت بخشه و اگر کسی به دلیل متا بخواد تتجربش نکنه، اشتباه بزرگی کرده.
 
آخرین ویرایش:
خوب اصلا موضوع بحث ترکیب با سینما نیست. چون مثال نقض زیادی وجود داره. یکیش همین Uncharted و TLoU. یا مثلا Heavy Rain. کلا بازی ها از نظر روایت خیلی نزدیک به فیلم های اکشن هالیوودی شدن و برعکس ایده تلفیق فرم روایی فیلم های بزرگ هالیوود با ژانرهای مختلف گیم حسابی در امده. هر روز هم داره بهتر و پخته تر میشه. باز نمونش UC4 هست که رسما گیم/سینما رو داره وارد یه فاز جدید میکنه. یا دیترویت دیوید کیج. یا Halo 5. سکانس های اوپنینگ Halo 5 رسما از دو سوم اکشن های خفن هالیوود بهتر کارگردانی شدن.

اینجا هم مشکل QB به هیچ وجه تلفیقش با سینما نیست. بلکه اینطور که من تو نقدها خوندم کم بودن محتوا و گیم پلی نچندان قدرتمندش هست. وگرنه روایت سینمایی و گرافیک سینماییش رو همه دوست داشتن و پسندیدن.

در حال حاضر پیشرفت تکنولوژی و بازشدن دست سازندها باعث شده تا حرکت به سمت سینما و سلیقه ای که سینما در مخاطب ایجاد میکنه تبدیل به یه روال اجتناب ناپذیر بشه. این مرز فعلی هم تا جایی که ماهیت یه بازی اجازه میده، از بین میره. حتی همین الان هم خیلی از گیمرها خواسته شون از یه گیم یه فیلم قابل بازی هست. اگه سینماتیک های موشن کپچر شدن نداشته باشه، اگه ریتم تند و اکشن فیلم گونه نداشته باشه، یا شخصیت های رئال و جدی و .... کمتر کسی میره سمتش. این مساله در مورد تقریبا همه بازی های AAA داره مصداق پیدا میکنه.



این مورد هم باز وجود خارجی نداره. چون بازی اتفاقا از متن همین تفاوت هایی که تو داری میگی خلق شده. یعنی بازی های رایانه کلا از بدو تولد به دلیل اختلاف سطح تکنولوژی ناخواسته ارتباطی با فیلم نداشتن و از اساس یه چیز متفاوت بودن. اینکه الان داره فرم روایی بازی ها به سمت سینما میره همونطور که بالاتر گفتم از طبعات پیشرفت تکنولوژی و یه امر ناخودآگاه هست. ضمن اینکه سلیقه مخاطب داره همچین چیزی رو ایجاب میکنه. مثلا وقتی ND میاد UC2 رو میسازه ناخواسته این صنعت یه گام رو به جلو برمیداره و به سمت جدیدی هدایت میشه. خواسته گیمرها تغییر میکنه و دیگه بازی های این ژانر نمیتونن با فرم قبلی ادامه پیدا کنن. برای همین مثلا TR مجبور به Reboot و تغییرات بنیادین میشه.

و این تغییرات به معنی مرگ بازی سازی نیست. چون اصلا چنین تعابیری وجود نداره. برای بازی متدی وجود نداره که بگیرم تلفیق یا ایده گرفتن از سینما باعث از بین رفتن یا حتی کم رنگ شدنش میشه. بازی یه چیز نامحدوده و این پدیده اسمش تکامله. یکی از شاخه های تکامل. چون بازی ها اساسا همشون به یک سمت نمیرن. و ما فقط تو یه سری از ژانرها میتونیم چنین تلفیقی رو به این شدت ببینیم. بازی قبل از هرچیز و هر تعبیری یه اینترتینره. یه رسانه ای که اولین و آخرین وظیفه ش سرگرم کردن مخاطبه. و این خود سازنده هست که تصمیم میگیره به چه صورتی به این مهم دست پیدا کنه. یه سری ها تلفیق بازی با فیلم و قرار گرفتن تو این جریان رو میپسندن، یه سری دیگه ساخت بازی هایی که از اساس ضد سینما و روایت و اکشن تند و .... هست (DS مثلا) و .... و جالبی گیم هم در همین جاست.
کاملا موافقم خیلی از بازی ها مثل بازی های david cage دارن سینمایی میشن و اکثر گیمر ها با این سبک بازیا مشکلی ندارن چون همش گرافیک و داستان هست و گرافیک هر چی به واقعیت نزدیک تر باشه خب قطعا گیمر بیشتر جذب میشه در اصل هر چند این بازی حتما ارزش امتحان کردن رو داره ولی در کل احتمالا بازی یک گیم پلی کلیشه ای و بدون هیچ نو اوری ای داره (میشه از گفته های سایت ها این نتیجه رو برداشت کرد) البته این حرف که کلیشه ای بودن بده رو اصلا قبول ندارم until dawn یک بازیه کاملا کلیشه ای بود ولی من خیلی باهاش حال کردم ولی اینکه یک بازی سوم شخص هیچ چیز جدیدی توی گیم پلیش برای ارائه نداشته باشه یکمی توی ذوق میزنه در اخر هم باید بگم سینمایی شدن صنعت گیم رو بستگی داره در چه بعدی بررسی کنیم مثلا بگیم چون لایو اکشن داره ، درحال نزدیک شدن به سینماست یا چون گرافیک داره به سینما و واقعیت نزدیک میشه یا مثلا اینکه داستانش تقلید از فیلم های سینمایی هست یا.... بستگی داره ما کدوم بعد رو بررسی کنیم و در کل به نظرم همونطور که خودت هم اشاره کردی خیلی مثال نقض برای این حرف که نزدیک شدن صنعت گیم به سینما ارزش این صنعت رو پایین میاره هست و دلیل نمیشه چون یک بازی که سعی کرده این کارو بکنه نمرات عالی نه ولی نسبتا خوبی رو گرفته بگیم این کار به صنعت گیم صدمه میزنه.
 
  • Like
Reactions: 19Rodar
کاملا موافقم خیلی از بازی ها مثل بازی های david cage دارن سینمایی میشن و اکثر گیمر ها با این سبک بازیا مشکلی ندارن چون همش گرافیک و داستان هست و گرافیک هر چی به واقعیت نزدیک تر باشه خب قطعا گیمر بیشتر جذب میشه در اصل هر چند این بازی حتما ارزش امتحان کردن رو داره ولی در کل احتمالا بازی یک گیم پلی کلیشه ای و بدون هیچ نو اوری ای داره (میشه از گفته های سایت ها این نتیجه رو برداشت کرد) البته این حرف که کلیشه ای بودن بده رو اصلا قبول ندارم until dawn یک بازیه کاملا کلیشه ای بود ولی من خیلی باهاش حال کردم ولی اینکه یک بازی سوم شخص هیچ چیز جدیدی توی گیم پلیش برای ارائه نداشته باشه یکمی توی ذوق میزنه در اخر هم باید بگم سینمایی شدن صنعت گیم رو بستگی داره در چه بعدی بررسی کنیم مثلا بگیم چون لایو اکشن داره ، درحال نزدیک شدن به سینماست یا چون گرافیک داره به سینما و واقعیت نزدیک میشه یا مثلا اینکه داستانش تقلید از فیلم های سینمایی هست یا.... بستگی داره ما کدوم بعد رو بررسی کنیم و در کل به نظرم همونطور که خودت هم اشاره کردی خیلی مثال نقض برای این حرف که نزدیک شدن صنعت گیم به سینما ارزش این صنعت رو پایین میاره هست و دلیل نمیشه چون یک بازی که سعی کرده این کارو بکنه نمرات عالی نه ولی نسبتا خوبی رو گرفته بگیم این کار به صنعت گیم صدمه میزنه.
هیچ جا نگفته بازی چیز جدیدی تو گیم پلی نداره اتفاقا از این نظر خوبه منتهه بعد از مدتی به نظر روند بازی یکنواخت میشه
 
یجورایی میشد پیش بینی کرد امتاز بازی رو
اگه از روز اول بجای وقت گذاشتن رو لایو اکشن و سینمایی کردن بازی روی گیم پلی و داستان کار میکردن قطعا با یکی از بهترین بازی های نسل روبرو میشدیم.نمیدونم چرا این ایده رو عملی کردن
 
؟تو منظور من از تفاوت بین فیلم و بازی رو چی فرض کردی؟ژان لوک گدار یه جا میگه Cinema is Nicholas Ray.من بر اساس گفته اینشون این سری داشتم با خودم فکر میکردم به این نتیجه رسیدم video game is Neil Druckman.حالا متنش زیاده بنویسم شاید تو تاپیک نمرات انچارتد نوشتم چیزی.

ما اینجا با تعریف های شخصی کار نداریم. و اینکه گدار در مورد سینما چی میگه به معنی تعریف سینما نیست. و جز نظر شخصی گدار هیچ چیز دیگه ای رو مشخص نمیکنه. مثلا همین جناب ژان لوک گدار که میفرمایید قوین معتقده فیلم هنر نیست چون برآیند نظر فقط یک نفر نیست و افراد زیادی درش دخیلن و با این تعریف حتی نمیشه سینما رو هنر دونست. اما خیلی های دیگه نظر کاملا متفاوتی دارن.

دقیقا کیا؟کدوم دسته؟این خیلی از گیمرا کیان؟و حتی اگر وجود داشته باشن آیا نظر اکثریت مبنی بر حقانیت یک چیزه؟

این افراد یعنی همون هایی که پول میدن بازی میخرن. بدنه اصلی. و از اونجایی که صنعت گیم بر محور پول میچرخه و صنعته، در نتیجه سلیقه بازار مهم و تایین کننده ترین فاکتوره.

الان اینایی ک گفتی چ ربطی به سینما داشت؟

والا با این توضیحات من اصلا نمیفهمم منظرو تو از سینما چیه؟ چه تعریفی رو داری برابر با سینما میدونی؟

سینما یه مدیومه. حالا ما با نظرات زیبایی شناسانه یا تعاریف بنیادینش کار نداریم و بحث نمیکنیم، اما میتونیم به عنوان یه رسانه و یه فرمی از هنر به یه سری نکات کلیدی و مهمش اشاره کنیم. خصوصا چیزهایی که نقطه تلاقی سینما با گیم میتونه باشه. مثل سناریو و نریتیو دیزاین یا کلا فرم روایی فیلم ها. یا دکوپاژهای سینمایی، فرم و کلا بازیگری. در نتیجه همه تعاریفی که گفتن در بازه مشترک سینما با بازی میگنجه. اول از همه نحوی روایت داستان و شخصیت پردازی، یا فرم تصویری. یا اهمیت دادن به انیمیشن های شخصیت های بازی ها که متاثر از کارگردانی دقیقه. فکر میکنی چرا یه استدیو عین ND این همه روی انیمیت های دقیق و با جزییات وسواس داره؟ چون میخواد شخصیت هاش به بازیگرهای یه فیلم نزدیک بشن. همینطور همه بازی های دیگه.

چیزی که مسلم هست اینه که بازی های نسل جدید سناریوهای هالیوودی دارن، یعنی کاملا منطبق بر الگوهای روایی مثل ساختار سه پرده و قواعد کلیشه ای اما امتحان پس داده شده هالیوود، اکشن سینمایی دارن، فرم دارن، میزانسن و دکوپاژ های کاملا سینمایی یا بهتره بگم پرده ای دارن، بازیگری های دقیق و حرفه ای مثل بازیگرهای واقعی دارن، یا حتی دوبله و موسیقی متن سینمایی. همه این ها میشه تاثیر گرفتن از سینما.

هنرمندی ک بخواد ببینه سلیقه مخاطب چی ایجاب میکنه بعد تصمیم بگیره چی بسازه همون بره بمیره بهتره.

اینا صحبت های احساسیه. چون بازی با هنر فرق داره و ما با هنر برای هنر یا مفاهیم این مدلی اصلا و مطلق سر و کار نداریم. Chris Crawford از تئوریسین های بزرگ گیم میگه اگه خلقت در راستای زیبایی باشه هنره و اگه در راستای پول سرگرمی. و به همین دلیل هست که ما به این صنعت میگیم سرگرمی رایانه ای نه هنر رایانه ای. بازی ها ساخته میشن تا بفروشن، در نتیجه یه اینترتینر یا سرگرم کننده هستن، و کاملا واضح هست که مستقیما در راستای سلیقه مخاطب ساخته میشن. همه بازی های بزرک و کوچیک برای این هدف ساخته میشن.استثنا هم نداریم.

اگه کسی دنبال ساخت یه بازی برای زیبایی باشه نه پول، و نخواد به سلیقه مخاطب اهمیت بده اسمش میشه Art Game که یه چیز کاملا متفاوتی هست. بازی هایی که اصلا اهداف تجاری ندارن و بیشتر گیم تجربی هستن. کم هم از این بازی ها نداریم. اصلا مراسم هایی داریم مخصوص همین Experimental Game Play ها.

کی گفت مرگ بازی سازی؟کسایی که سعی میکنن بازی و فیلم رو یکی کنن تو اکثریت قرار ندارن و خوشبختانه منتقدا هم دیگه بهشون حال نمید

یکی کردن بازی با فیلم اصلا وجود خارجی نداره. تلفیق با سینما داریم، تاثیر گرفتن هم داریم اما یکی شدن بی معنی هست. حتی دیوید کیج که دیگه ته این داستان هاست از یکی شدن حرف نمیزنه بلکه بازی هاش تولد ژانر خودش هست (اینتراکتیو دراما) که اتفاقا کاملا هم جا افتاده و بازیسازهای دیگه ای هم ازش الگو گرفتن. تو گیم ما با تاثیر گرفتن از سینما طرفیم یا کلا تلفیق این دو مقوله با هم که دیگه یه چیز استاندارد شده.

همچین چیزی فکت نیست و کاملاً من درآوردیه.

اتفاقا جزو بنیادی ترین نظریات در مورد ماهیت یه بازی هست. از ویتگنشتاین که اولین فیلسوفی هست که به توضیح بازی پرداخته یا همین جناب کریس کرفورد، همشون در تعریف بازی به این اشاره میکنن که هدف بازی سرگرم کردن مخاطب هست. مثال میزنم. ویتگنشتاین میگه بازی یه سرگرمی هست که مخاطب یا مخاطبین رو از طریق قوانین و رقابت سرگرم میکنه. یعنی هرچیزی که قانون، رقابت و کنش داشته باشه و منجر به سرگرمی بشه بازی نام داره. یا یه سری جامعه شناس ها میان به این تعریف فاکتورهای دیگه رو هم اضافه میکنن، مثل فان بودن و .... و باز بر ماهیت سرگرم کننده بودن بازی تاکید میکنن.

و به خصوص در مورد خود صنعت بازی های رایانه ای همونطور که بالاتر گفتم Chris Crawford دقیقا میگه اگه چیزی رو با هدف بدست آوردن پول، یا به معنی دقیق تر فروش به مخاطب، تولید کنم اسم سرگرمیه. و برای تولید هم از واژه Creative Expression استفاده میکنه. یعنی تجلی خلاقیت. قوه خلاق و تخیل اگه چیزی رو بخواد خلق کنه که مردم بپسندن و بخرن اسمش دیگه هنر نیست، بلکه Entertainment میشه. فکر میکنم دیگه توضیح در این زمینه کافی باشه. ضمن اینکه اگه دوست داری بشتر در این زمینه مطلع بشی پیشنهاد میکنم کتاب Theory of Fun رو حتما بخون. کل کتاب در این رابطه هست و توضیح میده اصلا هدف از ساخت یه گیم چیه؛ سرگرم کردن مخاطب.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or