شایعه اطلاعات جدیدی از بازی The Last Of US Part 3 منتشر شد

Los Galacticos

💥Hala Madrid💥
Gold User
last-of-us-part-3-e1688365759710.jpg

یک افشا کننده ی مشهور در دنیای بازی که ViewerAnon نام دارد اعلام کرد که پروژه ی بعدی استدیو Naughty Dog در حال ساخت بوده و این پروژه قسمت سوم بازی The Last Of US میباشد.

این شخص طی سالهای گذشته بارها موضوعات و شایعات جنجالی زیادی را مطرح کرده بود و در آخرین اظهار نظر خود در توییتر شخصی خود عنوان کرد که با توجه به موفقیت بالای سریال این فرچاینز استدیو Naughty Dog به صورت مداوم در حال کار بر روی نسخه ی سوم این بازی میباشد. همچنین این شخص در ادامه اعلام کرد که داستان بازی مشخص نیست و تمامی صحبت ها در مورد داستان نسخه ی سوم فقط در حد شایعه هستند اما گفته میشود که در بازی گروهی به نام Scavengrs حضور دارند که در یکی از شهرهای بازی برای بقا تلاش میکنند. همچنین در نسخه ی سوم شخصیتی به نام لوکاس حضور دارد که بسیار متواضع و مهربان است اما درون خود شخصیتی تاریک را می پروراند. همچنین شخصیت مونث دیگری به نام Val در بازی حضور دارد که لیدر گروه بوده و Ezra نیز دستیار Val در بازی میباشد. در ادامه ی داستان بازی این دو شخصیت با یکدیگر دچار اختلاف میشوند و شخصیت سومی به نام میسون که یک سرباز کهنه کار است میبایست از بین وفاداری به Ezra یا Val یکی را انتخاب کند. همچنین طبق شایعات منتشر شده تعداد شخصیت های این گروه 5 نفر میباشد و اینکه چطور داستان این 5 شخصیت با الی مرتبط میشود هنوز فاش نشده است.

در ادامه ViewerAnon اعلام کرد که فیلمبرداری لوکیشن های این نسخه آغاز شده و با توجه به مقیاس های بزرگ لوکیشن های فیلمبرداری ممکن است انتشار این عنوان به چند سال آینده موکول شود و شخصیت اصلی بازی همانند نسخه ی دوم الی خواهد بود و این کارکتر نقش مهمی را در بازی ایفا خواهد کرد.
سال گذشته بود که استدیو Naughty Dog اعلام کرد که کار بر روی عنوان بعدی این استدیو به رهبری نیل دراکمن آغاز شده است و یکی از مقامات سونی در مصاحبه ای اعلام کرده بود که اگر عنوان The Last Of US پتانسیل ادامه دادن را داشته باشد بدون شک سونی به آن باز خواهد گشت.

البته به صورت همزمان پروژه ی تک نفره ی دیگری تحت هدایت استدیو Naughty Dog در حال ساخت میباشد که طبق شایعات منتشر شده قسمت بعدی عنوان Uncharted میباشد.

Source
 
آخرین ویرایش:
TLoU2 برای من اگه نگم بهترین، قطعا یکی از بهترین بازی های عمرمه، و با این وجود از همون روزهای اولی که امد و بازی کردم معتقد بودم یه ایراد بزرگ داره، و هرچی زمان بیشتر میگذره بیشتر به این موضوع واقف میشم؛ اینکه این بازی از مدیوم گیم خیلی خیلی جلوتره و این جلوتر بودن کار دستش داده.

TLoU2 بازی بی ایرادی نیست، همونطور که کلا هیچ وقت بازی بی ایراد ساخته نشده، اساسا محصول بی ایراد نداریم، بخصوص در حیطه هنر، اما TLoU2 علی رغم ایرادات بیشتر سلیقه ای که بهش وارد میشه و مسلما از پرسپکتیو گوینده، درست هم هست، بزرگترین ایرادش همین یهو خیلی جلوتر رفتن از سطح مدیومه. بیشتر منظورم سطح روایت، نوع داستان گویی و شخصیت پردازیه. شاید اگه این داستان با این کارکترها تو یه سریال روایت میشد چون ناخودآگاه طیف مخاطبش خاص تر میشد، کمتر بهش ایراد میگرفتن و مثلا میشنویدیم یکی بگه کارکتر نداره، یا روایت نداره که هر جفتش مساله فنیه و ربطی به سلیقه نداره و کاملا هم اشتباهه.

در کل من بی نهایت منتظر TLoU3 هستم، شماره قبلی به معنای واقعی کلمه از همه نظر منو تکون داد. هنوز که هنوز گیمی نیومده که چه در تریلرها و چه در خود بازی مغز منو ذوب کنه و واقعا احساس کنم یه چیزی دارم بازی میکنم فراتر از هرچیز دیگه ای که باقی ساختن، و برای تجربه یه چیز جدید و مشابه واقعا دارم لحظه شماری میکنم. دلم لک زده برای دیدن استانداردهای جدیدی که ND دوباره تعریف میکنه.

پ.ن: RDR2 هم از نظر تعریف استاندارد در همین حد مغز ذوب کنه اما چون من خیلی بازی رو دوست نداشتم برام جایگاهی مشابه TLoU2 نداره. که البته این مستقیما به سلیقه من مربوط میشه نه هیچ چیز دیگه. وگرنه که این دوتا بازی از نظر من یه لیگ دیگه ای هستن.
 
نمیخوام هیچ چیزی راجع به پارت یک و دو بنویسم چون قبلا نظرمو بعد از یک سال از تجربه ش نوشتم توی تاپیک های خودش و این بحث ها رو که میخونم لذت میبرم دیدگاه دیگران رو میفهمم.

منتهی خواسته من از پارت 3 یک چیزِ و بس. دوست دارم دوباره احساس کنم همین. فقط و فقط دراکمن، ناتی داگ و سونی می تونن این کارو با من بکنن که دوباره با دست گرفتن یه کنترلر، به مدت 28 ساعت احساساتی رو تجربه کنم که هیچ بازی، فیلمی، سریالی، کتابی و آدمی! نمیتونه چنین چیزی رو به من منتقل کنه. فقط منتظر پارت سه هستم و این بار نمیزارم چیزی برام اسپویل بشه و به تجربه م حتی یک درصد آسیب برسونه.
 
تو صنعت بازی چندان ندیدیم - تو صنعت سینما آره به نسبت بیشتر بوده ولی بازم نه با این نوع روایت چون سینما محدوده تو این نوع روایت بازی گونه

تیم نویسندگی سعی کردن الی رو یه کرکتر سردرگم و شوکه شده نشون بدن(از هر طرف داغون شده هم از طرف خود جویل با دروغش و هم از طرف بازم جویل به خاطر کشته شدنش)
و در مقابل ابی رو یه شخصیتی که رو هدفش که انتقامه متمرکزه
در نتیجه من این رو ایراد نمی بینم اونم در مقایسه با Kill Bill - این که میخواد شخصیت اصلی داستان همچین ویژگی داشته باشه ضعف یا ایراد نیس تفاوته که طبیعتا خیلی ها شاید دوس داشته باشن خیلی ها هم خوششون نیاد و یه شخصیت Hero مانند مثه جویل براشون دلپذیرتر باشه (مخصوصا تو مدیوم بازی)

یکی هم اینکه tlou2 ریسک کرد و به داستانی روایت کرد که باعث میشه خودت در موردش صحبت کنی و با نحوه روایت انتقام با اثر بزرگ سینمایی مثه Kill Bill مقایسش کنی(چند تا داستان تو صنعت بازی به این حد میرسن؟) . و این یعنی تیم سازنده به هدفش رسیده و کارشونو کامل انجام دادن ( ولی طبیعتا چون مثالش تو صنعت بازی نبوده یا خیلی نادر بوده جای بهبود همیشه هست)
.
دقیقا مشکل همینه که گفتی و منم قبلش اشاره کردم. اصولا کسی که تو دنیای آخرالزمانی میره دنبال انتقام نباید "سردرگم و شوکه" باشه. حتی اینکه یه شخصیتی مثل الی بعد این همه سال متوجه نیست که بحث انتقام و راهی سفر شدن چقدر خطرناکه (اینکه بعد کشتن هر کدوم از دوستای Abbie حال الی بهم میخورد و از درون بهم میریخت نشون میداد این شخصیت برای انتقام آماده نیست، خوب یادمه موقع اکثر سکانس ها من پوکر فیس بودم و به خودم میگفتم لابد آخرش هم Jackson به آتیش کشیده میشه و الی خودش رو مقصر میدونه. که این اتفاق نیوفتاد ولی دوستانش رو از دست داد)

تو هر داستانی که سازنده میخواد برای مخاطب تعریف کنه اون کرکتر ها یه سری مشخصه دارن که باید رعایت شه ( منظورم آزادی و خلاق بودن سازنده نیست) برای مثال:

شما نمیای درباره یه ورزشکاری که میخواد بهترین بشه تو دنیا فیلم بسازی و در حین حال اون ورزشکار آدم گشادی باشه و تلاش نکنه.
شما نمیای درباره یه Superhero مثل بتمن برای مثال بازی بسازی بعد وقتی جوکر به پدر و مادرش توهین کرد بعد بتمن از کوره در بره و جوکر رو بکشه.
شما نمیای یه شخصیت مثل Billy butcher تو کامیک بود خلق کنی و زمانی که وقت انتقامش از Homelander رسید با خودش بگه خب کشتن این باعث زنده شدن زنم نمیشه و دوستانم هم همینطور.

منظور اینه هر شخصیتی یه دلیلی بخاطر وجودش هست درسته!؟ اون شخصیت قرار هستش یه پیامی رو به مخاطب برسونه و برای رسوندن اون پیام اون شخصیت باید یه سری خصوصیت رو داشته باشه.

در رابطه با مقایسه با Kill Bill من صرفا از لحاظ اینکه هردو تمرکز شون رو یه موضوع هست مثال زدم وگرنه حقیقتا پارت 2 رو برعکس پارت 1 در حد صنعت سینما نمیدونم.


در آخر هم شما اگه یه نگاه به "بهترین کتاب ها درباره انتقام" بندازین، میبینین شخص انتقام گیرنده چه شخصیتی داره (یه مثال کتاب معروف Le Comte de Monte Cristo که Edmund آخرش انتقامش رو میگیرنده و در این مسیر کلی اتفاق و پیام رو به مخاطب میرسونه. Carrie از استیون کینگ. یا رمان True Grit که Mattie انتقام پدرش رو میگیره). البته تیم نویسندگی پارت 2 رو بهتر از نویسنده های این داستانها ندونین :D

من بازهم میگم داستان پارت 2 مشکلی نداره. مشکل اینه یه شخصیت مناسب تری باید دنبال انتقام از ابی میوفتاد یکی مثل .Tommy

درضمن جول Anti-hero هستش نه Hero :D

اگه به دقت اکت الی از اول بازی تا سکانس اخر رو دنبال کنید الی بیشتر به دنبال عقده ها و سردرگمی خودش به سیاتل میره نه نفرت از ابی

یه نکته ای که کسی بهش اشاره نمیکنه ابی زمان کشتن جوئل به شدت مردده ولی اطرافیانش تحریک و تشویقش میکنن که جوئل رو بکشه....
تو صحنه انفی تئاتر با اینکه ابی خشم و نفرت بیشتری داره لو با تاثیر گذاری اخلاقی و فکری که چند روز گذشته روی ابی داشته میتونه ابی رو اروم کنه...ما داریم از دنیایی حرف میزنیم که همین ابی و لو تو شرایط متفاوتی با هم روبرو میشدن قطعا همدیگه رو میکشتن 😂😂
بعد ملت میشینن با منطق خودشون تصمیمات کارکترا تو همچین دنیایی رو نقد میکنن 😒
کلا مشکل من هم همین بود. ابی یه شخصیت منطقی و قابل درکی داشت ولی در مقابل الی یه تینجر که هر لحظه یه تصمیمی میگیره و درکل شخصیت مزخرفی داشت.

من با شخصی که نزاشته من رو عمل کنن کینه به دل دارم و اگه عمل میشدم و واکسن پیدا میشد "زندگیم حداقل معنا داشت" برعکس، الان چی!؟
اون شخص رو میکشن و من میرم به دنبال انتقام از قاتل های اون شخص.
این وسط همه دوستان قاتل رو میکشم و اون هم دوستان من رو میکشه، دوست نزدیک میخواد من رو منصرف کنه ولی من حس بدی نسبت به مرگ اون شخص دارم و احساس میکنم خیلی نامردیه اگه کاری انجام ندم.
با این حال به مسیر خودم خیلی مصمم ادامه میدم تا بالاخره اون قاتل رو پیدا میکنم.

وقتی به اون قاتل میرسم میبینم وضعیتش حتی بدتر از مرگ هستش، اولش ابی با Lev منو یاد خودم با جول میدازه، ولی بعدش، مرگ جول یادم میوفته و به خودم میگم نمیشه قاتل رو کاریش نداشته باشم.
در آخر دوباره یادم میوفته کشتن قاتل، قرار نیست جول رو برگردونه.

داستان و شخصیت پردازی بد نیست ولی درحد پارت 1 تاثیرگذار نیست. حداقل بخاطر کتاب/ کامیک و فیلم هایی که قبلا خوندم یا دیدم.

این پارت ۲ لعنتی انقد قول بی شاخ و دمی شده که تاپیک شایعه استخدام آبدارچی برای پارت ۳ رو هم که بزنی بازم چند صفحه راجبش بحث میشه که چی به چی بوده.
واقعا تاثیر یه بازی تا کجا میتونه بره که تو کامیونیتی میلیاردها خط نظر و نقد و بحث راجبش بشه :D مهم نیست نظرتون چیه ، حتی مهم نیست نظر بدین ، وقتی دارید میخونید و دنبال میکنید یعنی سازنده به چیزی که میخواسته رسیده و درگیرتون کرده...
controversial بودن چیز عجیبی نیست و به معنی خفن بودن اون هم نیست. مردم صبح تا شب درباره موضوعات controversial خیلی بیشتر اوقات هم خیلی چیپ هستن حرف میزنن نمیشه گفت از بالا بودن اونه.
مشکل فن بیسی هست که همیشه وظیفه خودش رو میدونه به دور منطق و فکر از یه بازی یا استودیو حمایت کنه (منظورم همه نیست)

این مشکل رو با فن بیس میازاکی و سولزبورن هم داریم که قبل عرضه Elden Ring میگفتن جورج مارتین هیچ کارست ولی بعد عرضه جایزه نوبل رو به هردو شون دادن.
حالا اینکه "هیچ کاره" جایزه نوبل میگیره جز عجایب روزگاره و فقط نشون میده یه عده تعصب بیش از حد رو میازاکی دارن. :D
 
controversial بودن چیز عجیبی نیست و به معنی خفن بودن اون هم نیست. مردم صبح تا شب درباره موضوعات controversial خیلی بیشتر اوقات هم خیلی چیپ هستن حرف میزنن نمیشه گفت از بالا بودن اونه.
مشکل فن بیسی هست که همیشه وظیفه خودش رو میدونه به دور منطق و فکر از یه بازی یا استودیو حمایت کنه (منظورم همه نیست)

این مشکل رو با فن بیس میازاکی و سولزبورن هم داریم که قبل عرضه Elden Ring میگفتن جورج مارتین هیچ کارست ولی بعد عرضه جایزه نوبل رو به هردو شون دادن.
حالا اینکه "هیچ کاره" جایزه نوبل میگیره جز عجایب روزگاره و فقط نشون میده یه عده تعصب بیش از حد رو میازاکی دارن. :D
اولا من صحبتم راجب مدیوم گیم بود ، شاید نمونه مشابهی نداشته باشه این بازی و این همه بحث پیرامونش
دوما ما اینجا دو دوسته خیلی بزرگ داریم ، worshipper ها و hater ها (اون افراد میانه رو که نظرشون وسطه واقعا ناچیزن)
شما میگی مشکل از فن بیسه ، من میگم مشکل از هیتراس.hater های‌ زیادی قبل از عرضه بازی هم شروع کرده بودن به رقص و آواز ، موفقیت همه جانبش هم باعث شد بدتر بشن.وگرنه سونی این همه بازی خفن داره که حتی بعضی از فن های همون بازی هم همه جا اشکالاتش رو به همه میگن (راگناروک)
 
منظور اینه هر شخصیتی یه دلیلی بخاطر وجودش هست درسته!؟ اون شخصیت قرار هستش یه پیامی رو به مخاطب برسونه و برای رسوندن اون پیام اون شخصیت باید یه سری خصوصیت رو داشته باشه.
من بازهم میگم داستان پارت 2 مشکلی نداره. مشکل اینه یه شخصیت مناسب تری باید دنبال انتقام از ابی میوفتاد یکی مثل .Tommy

درضمن جول Anti-hero هستش نه Hero :D
حرفت درسته ولی اگر فردی مثه تامی جای الی بود چون کرکتر مصممی هست یه راست شخم میزد میرفت جلو و تغییر نظر و متحول شدنش خیلی سخت تر اتفاق می افتاد.(اگرم اتفاق می افتاد مشابه جویل میشد)
برای همین بنظرم رفتار الی برای این نوع داستان مناسب تر بوده ولی میشد یکم تصمیمات و رفتارش رو از اینی هم که هست باور پذیرتر کرد که اونم باید در نظر بگیری که تو چه مدیومی داریم در مورد همچین چیزی صحبت میکنیم( زمان میبره به اون حد از بلوغی که تو میخوای برسه)

در ضمن جویل نه Anti-hero هست نه Hero، خدا بود خدا:D

.
 
  • Like
Reactions: OceanSky
دقیقا مشکل همینه که گفتی و منم قبلش اشاره کردم. اصولا کسی که تو دنیای آخرالزمانی میره دنبال انتقام نباید "سردرگم و شوکه" باشه. حتی اینکه یه شخصیتی مثل الی بعد این همه سال متوجه نیست که بحث انتقام و راهی سفر شدن چقدر خطرناکه (اینکه بعد کشتن هر کدوم از دوستای Abbie حال الی بهم میخورد و از درون بهم میریخت نشون میداد این شخصیت برای انتقام آماده نیست، خوب یادمه موقع اکثر سکانس ها من پوکر فیس بودم و به خودم میگفتم لابد آخرش هم Jackson به آتیش کشیده میشه و الی خودش رو مقصر میدونه. که این اتفاق نیوفتاد ولی دوستانش رو از دست داد)

تو هر داستانی که سازنده میخواد برای مخاطب تعریف کنه اون کرکتر ها یه سری مشخصه دارن که باید رعایت شه ( منظورم آزادی و خلاق بودن سازنده نیست) برای مثال:

شما نمیای درباره یه ورزشکاری که میخواد بهترین بشه تو دنیا فیلم بسازی و در حین حال اون ورزشکار آدم گشادی باشه و تلاش نکنه.
شما نمیای درباره یه Superhero مثل بتمن برای مثال بازی بسازی بعد وقتی جوکر به پدر و مادرش توهین کرد بعد بتمن از کوره در بره و جوکر رو بکشه.
شما نمیای یه شخصیت مثل Billy butcher تو کامیک بود خلق کنی و زمانی که وقت انتقامش از Homelander رسید با خودش بگه خب کشتن این باعث زنده شدن زنم نمیشه و دوستانم هم همینطور.

منظور اینه هر شخصیتی یه دلیلی بخاطر وجودش هست درسته!؟ اون شخصیت قرار هستش یه پیامی رو به مخاطب برسونه و برای رسوندن اون پیام اون شخصیت باید یه سری خصوصیت رو داشته باشه.

در رابطه با مقایسه با Kill Bill من صرفا از لحاظ اینکه هردو تمرکز شون رو یه موضوع هست مثال زدم وگرنه حقیقتا پارت 2 رو برعکس پارت 1 در حد صنعت سینما نمیدونم.


در آخر هم شما اگه یه نگاه به "بهترین کتاب ها درباره انتقام" بندازین، میبینین شخص انتقام گیرنده چه شخصیتی داره (یه مثال کتاب معروف Le Comte de Monte Cristo که Edmund آخرش انتقامش رو میگیرنده و در این مسیر کلی اتفاق و پیام رو به مخاطب میرسونه. Carrie از استیون کینگ. یا رمان True Grit که Mattie انتقام پدرش رو میگیره). البته تیم نویسندگی پارت 2 رو بهتر از نویسنده های این داستانها ندونین :D

من بازهم میگم داستان پارت 2 مشکلی نداره. مشکل اینه یه شخصیت مناسب تری باید دنبال انتقام از ابی میوفتاد یکی مثل .Tommy

درضمن جول Anti-hero هستش نه Hero :D


کلا مشکل من هم همین بود. ابی یه شخصیت منطقی و قابل درکی داشت ولی در مقابل الی یه تینجر که هر لحظه یه تصمیمی میگیره و درکل شخصیت مزخرفی داشت.

من با شخصی که نزاشته من رو عمل کنن کینه به دل دارم و اگه عمل میشدم و واکسن پیدا میشد "زندگیم حداقل معنا داشت" برعکس، الان چی!؟
اون شخص رو میکشن و من میرم به دنبال انتقام از قاتل های اون شخص.
این وسط همه دوستان قاتل رو میکشم و اون هم دوستان من رو میکشه، دوست نزدیک میخواد من رو منصرف کنه ولی من حس بدی نسبت به مرگ اون شخص دارم و احساس میکنم خیلی نامردیه اگه کاری انجام ندم.
با این حال به مسیر خودم خیلی مصمم ادامه میدم تا بالاخره اون قاتل رو پیدا میکنم.

وقتی به اون قاتل میرسم میبینم وضعیتش حتی بدتر از مرگ هستش، اولش ابی با Lev منو یاد خودم با جول میدازه، ولی بعدش، مرگ جول یادم میوفته و به خودم میگم نمیشه قاتل رو کاریش نداشته باشم.
در آخر دوباره یادم میوفته کشتن قاتل، قرار نیست جول رو برگردونه.

داستان و شخصیت پردازی بد نیست ولی درحد پارت 1 تاثیرگذار نیست. حداقل بخاطر کتاب/ کامیک و فیلم هایی که قبلا خوندم یا دیدم.


controversial بودن چیز عجیبی نیست و به معنی خفن بودن اون هم نیست. مردم صبح تا شب درباره موضوعات controversial خیلی بیشتر اوقات هم خیلی چیپ هستن حرف میزنن نمیشه گفت از بالا بودن اونه.
مشکل فن بیسی هست که همیشه وظیفه خودش رو میدونه به دور منطق و فکر از یه بازی یا استودیو حمایت کنه (منظورم همه نیست)

این مشکل رو با فن بیس میازاکی و سولزبورن هم داریم که قبل عرضه Elden Ring میگفتن جورج مارتین هیچ کارست ولی بعد عرضه جایزه نوبل رو به هردو شون دادن.
حالا اینکه "هیچ کاره" جایزه نوبل میگیره جز عجایب روزگاره و فقط نشون میده یه عده تعصب بیش از حد رو میازاکی دارن. :D
اینکه الی یه شخصیت متزلزل و سردرگمی داشت، بدیهی ترین بخش داستان بود، فکر کنم نیاز نیست توضیح بدم که چرا ،.فقط کافیه به این کارکتر از لفت بیایند نگاه کنیم تا ماجراهاش با جوئل و مرگ جوئل... اگه الی نسخه دوم یه شخصیت سفت و محکم بود جای سوال پیش میومد. ..
ابی هم اولش همیچین بهتر از الی نبود، همسفر شدنش با لو یه ادم بهتر ازش ساخت
 
  • Like
Reactions: SHAYAN1999
یه نکته عجیب که خیلی ها عنوان میکنن بخشش و بی خیال شدن الی هست.
در حالی که تو واقعیت هزاران مورد بوده که تو همین مملکت خودمون طرف اخرین لحظه بی خیال قصاص شده و رضایت به بخشش داده.
با اینکه پیوند خونی هم داشتند بر خلاف الی و جول.
این مورد که به هر دلیلی کسی بی خیال انتقام شه مورد عجیبی نیست.
حالا چون تصمیم بازیباز در انتقام بوده و با استیل و سبک ابی هم حال نکرده و دوست داشته بکشش و این اتفاق نیوفتاده میاد و میگه بخشش تو بازی نباید وجود داشت!
در نظر نگرفتن اینکه داستان این مدلی نوشته شده و ما شاهد روایت بخشش باشیم و دوست داشته باشیم طبق سلیقه شخص ما جلو بره حقیقت خیلی طنزه 😅
 
یه نکته عجیب که خیلی ها عنوان میکنن بخشش و بی خیال شدن الی هست.
در حالی که تو واقعیت هزاران مورد بوده که تو همین مملکت خودمون طرف اخرین لحظه بی خیال قصاص شده و رضایت به بخشش داده.
با اینکه پیوند خونی هم داشتند بر خلاف الی و جول.
این مورد که به هر دلیلی کسی بی خیال انتقام شه مورد عجیبی نیست.
حالا چون تصمیم بازیباز در انتقام بوده و با استیل و سبک ابی هم حال نکرده و دوست داشته بکشش و این اتفاق نیوفتاده میاد و میگه بخشش تو بازی نباید وجود داشت!
در نظر نگرفتن اینکه داستان این مدلی نوشته شده و ما شاهد روایت بخشش باشیم و دوست داشته باشیم طبق سلیقه شخص ما جلو بره حقیقت خیلی طنزه 😅
مسئله بیخیال شدن یا نشدن الی نیست. مسئله این که همونطور که تو واقعیت که اشاره کردی احتمالا دلایلی وجود داشته که طرف از قصاص گذشته(که شما در این کیس نمیبینی)، توی بازی هم باید همینطور باشه. یعنی بازی باید با دلایل قوی توضیح بده چرا الی تصمیم نهایی رو گرفت تا الی out of character رفتار نکنه. بازی این کار تو این نقطه بازی و چند جای دیگه به درستی انجام نداده یا اگرم دلیلی هست زیاد چفت و بست نداره و با خوندن نظرات متفاوت دوستان درباره اینکه چرا الی بیخیال شد یا چرا جول به راحتی اسمش گفت میشه فهمید که این مسئله مهم رو واگذار کرده به تحلیل مخاطب ها.

البته این بگم که داستان بازی با توجه به کمی و کاستی هاش به قول ماکان از مدیوم بازی خیلی جلوتر و من این قبول دارم.
 
آخرین ویرایش:
چجوری به داستان TLOU2 میگین کلیشه ای؟
درحالی که این بازی کاملا نقطه مقابل کلیشه هست
جوری که بعد از تموم شدنش تا 1 هفته دپرس بودم
 
الی انتقام بگیره،نصف ملت میگن کلیشه بوده.انتقام نگیره و ببخشه،باز نصف دیگه میگن اینم کلیشه بوده.حالا سوال اینه که غیر این دو حالت،حالت دیگه ای هم میشه متصور شد که کلیشه نباشه؟
البته یه حالت بالیوودی داریم که الی و ابی متوجه میشدن با هم خواهرن ولی جبارسینگ تو همین لحظه ی تاریخی که دوربین مشغول فوکوس روی چهره ها هستش با قایق میومد و نفری یه قمه میزد و اینچنین از دست کلیشه راحت میشدیم 😁
 
یه نکته عجیب که خیلی ها عنوان میکنن بخشش و بی خیال شدن الی هست.
در حالی که تو واقعیت هزاران مورد بوده که تو همین مملکت خودمون طرف اخرین لحظه بی خیال قصاص شده و رضایت به بخشش داده.
با اینکه پیوند خونی هم داشتند بر خلاف الی و جول.
این مورد که به هر دلیلی کسی بی خیال انتقام شه مورد عجیبی نیست.
حالا چون تصمیم بازیباز در انتقام بوده و با استیل و سبک ابی هم حال نکرده و دوست داشته بکشش و این اتفاق نیوفتاده میاد و میگه بخشش تو بازی نباید وجود داشت!
در نظر نگرفتن اینکه داستان این مدلی نوشته شده و ما شاهد روایت بخشش باشیم و دوست داشته باشیم طبق سلیقه شخص ما جلو بره حقیقت خیلی طنزه 😅
شما یکی رو‌ لحظه آخر هم بخوای ببخشی بیاد دستت رو مثل کوسه گاز بگیره انگشتت قطع بشه نه تنها انتقام می گیری بلکه می ری از جد تا ندیدش رو سلاخی می کنی.
 
حقیقتا بیخیال شدن الی از کشتن ابی اون لحظه آخر یکی از قابل درک ترین لحظات بازی بود برای من
اون آخر وقتی داشت خفه ش میکرد زیر آب به اندازه کافی ضربه زده بود به ابی (به کسایی که دوستش داشت و خودش)، خود ابی رو هم در اون لحظه به اندازه کافی ذلیل و بدبخت کرده بود! از طرفی تو این ماجرا و انتقام گیری شخصیت الی به کل داشت عوض میشد انقدر خشونت به کار گرفته بود و حتی یکی مثل اون دختره که باردار بود رو کشته بود.
 
دوستان زیاد دنبال به دست آوردن یه درک منطقی از رفتار شخصیت الی نباشید.
طرف مشکل روحی روانی داشته و توی اون یادداشتش که نوشته بود i want faith through pain این قضیه کاملا مشخصه. البته کاملا هم طبیعیه با اون اتفاقاتی که براش افتاده بوده، و آخر بازی هم ظاهرا یه خورده از اون faithی که منظورش بود رو دریافت میکنه😅
 
یعنی بازی باید با دلایل قوی توضیح بده چرا الی تصمیم نهایی رو گرفت تا الی out of character رفتار نکنه. بازی این کار تو این نقطه بازی و چند جای دیگه به درستی انجام نداده یا اگرم دلیلی هست زیاد چفت و بست نداره و با خوندن نظرات متفاوت دوستان درباره اینکه چرا الی بیخیال شد یا چرا جول به راحتی اسمش گفت میشه فهمید که این مسئله مهم رو واگذار کرده به تحلیل مخاطب ها.

البته این بگم که داستان بازی با توجه به کمی و کاستی هاش به قول ماکان از مدیوم بازی خیلی جلوتر و من این قبول دارم.
فک کنم این مورد دهها بار گفته شده ولی جویل اول اسمشو نمیگه ها به کسی...تامی هست که وسط فرار از اینفکتدها جویل رو صدا میزنه
طبیعتا جویل هم می فهمه که ابی اسمشو شنیده و در نتیجه بار دوم که نمیتونه بگه من اصغرم :D و همون اسمشو که قبلا ابی هم فهمیده رو میگه

ببخیال شدن الی هم چندین مرحله داره که دلایل قوی هم پشتشه ولی بنظرم نگاه به همچین داستانی تو ذهن خیلی ها هنوز نگاه گیم گونس که کرکتر قوی و بزن بترکون و مصمم و ..... میخوان . وگرنه بنظرم همین بازی رو بدون تغییرات سینماییش کنی برای مخاطب سینما داستان قابل درک تره ( یعنی به همچین داستانی با همچین کرکتر متزلزلی و همچین تغییرات روانی تو کرکترها عادت داره ولی مخاطب گیم هنوز نه)

.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or