به نظر من برخی از دوستان بی انصافی می کنند. من عاشق بازی مکس پین بودم و مکس پین 3 شاید نتونست به طور کامل خاطرات گذاشته رو زنده کنه اما به اندازه ای زیبا بود که خودش تبدیل بشه به خاطره.
تازه ضعف هایی که سری های قبلی این بازی داشتند، مثل کوتاه بودن بازی و تکراری شدن لوکیشن ها یا آسان بودن بازی خصوصا در مکس پین 2 رو تونسته بود بپوشونه و درستشون کنه.
Max Payne 3 همونطور که گفتم یه چیزهایی نداشت یا حداقل کم داشت. مثل مراحل تاریک و کت چرمی و نیویورک و ... اما چیزهایی داشت که بتونه به اون ها افتخار کنه و اینکه واقعا راکستار با اینکه امتیاز بازی رو خریده بود و خودش قبلا نقشی در ساخت بازی نداشته اما تونست اصول بازی رو تا حدودی حفظ کنه.
اگه موزیک بازی تغییر کرده اما موزیک تم باقی مونده.
اگه کمیک ها حذف شده اما کات سین ها به شکل کمیک بریده بریده در میومد.
اگه منو از حالت خشک در اومده اما زیبا شده و حتی خارج شدن از بازی هم ما رو به یاد بازی های قبلی می اندازه.
سیستم سلامتی و پینکیلر حفظ شده.
لوکیشن ها نو شده اند اما هنوز شباهت هایی با لوکیشن های قبلی وجود داره.
صدای جیمز مکفری که همچنان به زیبایی در بازی وجود داره.
مرحله خاطره انگیز انفجار و آتش سوزی مکس پین 1 که در 2 هم تکرار شده بود به نوعی، در این جا هم به چشم می خوره.
کشته شدن نفر آخر به صورت سینماتیک همچنان وجود داره.
یا نشان دادن گلوله در حین حرکت در آسمان همچنان از مکس پسن 1 تا کنون حفظ شده.
و یا ...
اما بازی ایرادهایی هم داشت.
اول از همه داستان بازی. من باز هم عقیده بعضی از دوستان نیستم که بازی داستان بدی داره اما زیبایی داستان به اندازه شماره های قبلی نبود.
دوم اینکه خبری از داستان عاشقانه و دراماتیک که جزئی از بازی مکس پینه اینجا دیده نمی شد. هر چند که این رو نمیشه گفت عیب.
سوم اینکه واقعا تعداد کات سین ها بیش از حد بود. تا نزدیک به یه در می شدی می شد کات سین که در بعضی جاها صدمه زده بود به بازی.
چهارم خطی بودن بیش از حد بازی. راکستار اوپن وورلد سازه اما این دفعه بازی ای ساخته که از خطی هم خطی تره. آخه چرا باید از یه اتاق به اتاق دیگه بری و پشت سرت درب بسته بشه و باز نشه؟ چیزی که تو مکس پین های قبلی به این صورت نبود. این خصوصیت باعث شده که به راحتی خیلی از Clue ها یا golden gunها رو از دست بدیم و مجبور باشیک که دوباره بازی کنیم.
پنجم عوض شدن دائم اسلحه. مثلا هر دفعه یه اسلحه سنگین دست می گیری مثل شات گان و چیز های دیگه و همین که به کات سین میرسه و تموم میشه دوباره کلت تو دستته و باید دوباره اون اسلحه رو انتخاب کنی.
ششم این که بازی می تونست یه مقدار فضای غم بار تر و تاریک تری داشته باشه تا اشخاص بیشتری رو راضی کنه و به مکس پین های قبلی نزدیک تر باشه.
هفتم هم که وجود صحنه های ... تو بازی بود که هرچند تو مکس پین های قبلی هم صحنه هایی وجود داشت اما به این شدت نبود.
در کل باید بگم که بسیار از بازی لذت بردم و بعد 9 سال انتظار تا حدودی به فضای گذشته سفر کردم.
تازه ضعف هایی که سری های قبلی این بازی داشتند، مثل کوتاه بودن بازی و تکراری شدن لوکیشن ها یا آسان بودن بازی خصوصا در مکس پین 2 رو تونسته بود بپوشونه و درستشون کنه.
Max Payne 3 همونطور که گفتم یه چیزهایی نداشت یا حداقل کم داشت. مثل مراحل تاریک و کت چرمی و نیویورک و ... اما چیزهایی داشت که بتونه به اون ها افتخار کنه و اینکه واقعا راکستار با اینکه امتیاز بازی رو خریده بود و خودش قبلا نقشی در ساخت بازی نداشته اما تونست اصول بازی رو تا حدودی حفظ کنه.
اگه موزیک بازی تغییر کرده اما موزیک تم باقی مونده.
اگه کمیک ها حذف شده اما کات سین ها به شکل کمیک بریده بریده در میومد.
اگه منو از حالت خشک در اومده اما زیبا شده و حتی خارج شدن از بازی هم ما رو به یاد بازی های قبلی می اندازه.
سیستم سلامتی و پینکیلر حفظ شده.
لوکیشن ها نو شده اند اما هنوز شباهت هایی با لوکیشن های قبلی وجود داره.
صدای جیمز مکفری که همچنان به زیبایی در بازی وجود داره.
مرحله خاطره انگیز انفجار و آتش سوزی مکس پین 1 که در 2 هم تکرار شده بود به نوعی، در این جا هم به چشم می خوره.
کشته شدن نفر آخر به صورت سینماتیک همچنان وجود داره.
یا نشان دادن گلوله در حین حرکت در آسمان همچنان از مکس پسن 1 تا کنون حفظ شده.
و یا ...
اما بازی ایرادهایی هم داشت.
اول از همه داستان بازی. من باز هم عقیده بعضی از دوستان نیستم که بازی داستان بدی داره اما زیبایی داستان به اندازه شماره های قبلی نبود.
دوم اینکه خبری از داستان عاشقانه و دراماتیک که جزئی از بازی مکس پینه اینجا دیده نمی شد. هر چند که این رو نمیشه گفت عیب.
سوم اینکه واقعا تعداد کات سین ها بیش از حد بود. تا نزدیک به یه در می شدی می شد کات سین که در بعضی جاها صدمه زده بود به بازی.
چهارم خطی بودن بیش از حد بازی. راکستار اوپن وورلد سازه اما این دفعه بازی ای ساخته که از خطی هم خطی تره. آخه چرا باید از یه اتاق به اتاق دیگه بری و پشت سرت درب بسته بشه و باز نشه؟ چیزی که تو مکس پین های قبلی به این صورت نبود. این خصوصیت باعث شده که به راحتی خیلی از Clue ها یا golden gunها رو از دست بدیم و مجبور باشیک که دوباره بازی کنیم.
پنجم عوض شدن دائم اسلحه. مثلا هر دفعه یه اسلحه سنگین دست می گیری مثل شات گان و چیز های دیگه و همین که به کات سین میرسه و تموم میشه دوباره کلت تو دستته و باید دوباره اون اسلحه رو انتخاب کنی.
ششم این که بازی می تونست یه مقدار فضای غم بار تر و تاریک تری داشته باشه تا اشخاص بیشتری رو راضی کنه و به مکس پین های قبلی نزدیک تر باشه.
هفتم هم که وجود صحنه های ... تو بازی بود که هرچند تو مکس پین های قبلی هم صحنه هایی وجود داشت اما به این شدت نبود.
در کل باید بگم که بسیار از بازی لذت بردم و بعد 9 سال انتظار تا حدودی به فضای گذشته سفر کردم.