X Vs. Y (پست اول تاپیک خوانده شود)

Group XXIV


  • مجموع رای دهنده‌ها
    20
  • نظرسنجی بسته شده است .
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.
اگه مسئولان این تاپیک بهش رسیدگی کنن،صد در صد تاپیک مثل قبلش میشه!

مثلا هنوز تاپیک جمع بندی و بیوگرافی شخصیت ها هنوز آپدیت نشده!
 
اگه مسئولان این تاپیک بهش رسیدگی کنن،صد در صد تاپیک مثل قبلش میشه!

مثلا هنوز تاپیک جمع بندی و بیوگرافی شخصیت ها هنوز آپدیت نشده!

اون قسمت رو بنده هر وقت که بیکار باشم آپدیتش می کنم الان هم من گزارش دادم به یکی از مدیرا برای عوض کردن نظرسنجی دو روز هم هست ولی هنوز اتفاقی نیفته پس تقصیر از من نیست
 
آخ جون جناب VASS در برابر رائول منندز :x بهونه نیارید که داداش کوچولو (خودم) قاطی ( مخلوط) میکنه ها !!!!!!!
 
Alan Wake
آلن نویسنده ای موفق در ژانر ترسناک به حساب می رود که علاقه بسیار زیادی به همسرش Alice دارد.او که در کودکی ترس از تاریکی داشت نمی دانست در بزرگسالی نیز بزرگترین کابوسهایش نیز در نبود نور شکل می گیرد اما اینبار نه از نوع توهم و خیال بلکه کامل از جنس حقیقت.
مادرش برای دور کردن این ترس از وی فندکی قدیمی و کهنه به او می دهد و می گوید هربار که با تلنگری بخواهد آن را روشن کند تمام هیولاهایی که از آنها میترسد ناپدید می شوند.با این فندک آلن کم کم بر ترس خود غلبه می کند.
آلن که به تنهایی توسط مادرش بزرگ شده هیچ وقت شناختی از پدرش نداشته و در واقع هیچ وقت کمبود او را نیز در کنار مادرش و دوست عزیزش Barry Wheeler احساس نکرده است.
کم کم با بزرگ شدن آلن وی به نویسندگی علاقه مند می شود و برای این کار نوشتن داستانهای ترسناک را انتخاب میکند.اولین کتاب وی The Errand Boy نام دارد و بعد از گذشت تنها یک هفته از عرضه اش آلن را به یک نویسنده ی مشهور و جوان تبدیل میکند.با نوشتن کتابهای بیشتر,آلن دوست قدیمیش Barry را به عنوان Agent خود انتخاب میکند و همکاری این دو نفر شهرت بسیار زیادی را برای آلن به ارمغان می آورد.اما هر چه وی مشهور تر میشد خبرنگاران و فنهای بیشتری مزاحم وی می شدند.آلن که هیچ وقت با این موضوع نمیتوانست کنار بیاید به خبرنگاری حمله میکند و با مشت به صورت وی می کوبد.با گذشت زمان او با عکاسی جوان و زیبا به نام Alice آشنا میشود و با وی ازدواج می کند.انها برای مدت سه سال در نیویورک در کنار هم زندگی میکنند.اما آلن که به تازگی سری کتابهای موفقش به نام Alex Casey را تمام کرده دچار مشکلی جدی می شود.او علاوه بر بیخوابی شدیدی که دچارش شده ذهن خود را نیز از هر گونه ایده برای نوشتن خالی می بیند و نمی تواند داستان جدیدی را شروع کند.پس از آن آلن که برای رهایی از این مساله به مشروب رو آورده بود در زندگی شخصیش با آلیس نیز به مشکل بر می خورد و مشاجره های زیادی بین آن دو اتفاق می افتد.
اما پس از مدتی این دو تصمیمی میگرند که شاید به ذهن آلن کمک کند.تصمیمی که هر دو به سرعت از آن پشیمان می شوند.رفتن به دهکده ای آرام و گذراندن مدتی در آنجا,دهکده ای به نام Bright Falls!!!
ادامه دارد!
 
5x1eg7osbgovqi0ek5y.jpg
 
ethan mars مربوط به heavy rain میشد درسته ؟ :دی
من نمی شناسمش بنابراین رای من الن ویک :دی
Alan Wake up
 
اوه اوه آقا نظرسنجی رو حذف کن آبرومون رفت یعنی همش همینقدر فن ps3 داریم.دلسرد شدم من رفتم خودکشی=((:(
 
ای بابا من با هزار بدبختی از دنیای مرده ها به اینترنت وصل شدم ولی بازم ethan عقبه که این چه وضعیه. اینجا کریتوسم هست داریم با هم نون بیار کباب ببر بازی میکنیم بچه خوبیه فقط یه خرده بی جنبس دستامونو کبود کرد منتظره چند روز دیگه بیاد اون دنیا رو بترکونه اگه خدا بخواد ما هم همراش میایم فقط اونموقع که اومدم ethan بالاتر باشه ها. ای خدا خسته شدم عجب گیری افتادما کریتوس سیمو ول کن الآن اینترنت قطع میشه عجب آدم زبون نفهمی هستی اوه قاطی کرد من در رفتم خداحافظ:-s
 
آخرین ویرایش:
اوه اوه , ایزن مارس ! جزو 3 کاراکتر محبوب من تو این نسل ! چه سختیایی کشید خداییش ! چه زجرهایی !
برید یکبار دیگه آهنگ Ethan Mars' Main Theme‏ رو گوش بدید
 
انتخاب من پدر دلسوز و فداکار و غمگین و افسرده و خسته که برای نجات تنها فرزندش حاضره هر کاری کنه. ادم بکشه یا انگشتش رو قطع کنه یا جام زهر بنوشه یا خیلی کار دیگه.:x زنده باد بر پدران دلسوز که متاسفانه ما فرزندان هیچ وقت قدر اونا رو اونطور که شایسته اوناس نمیدونیم.
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or