Prororype (نمونه ی اولیه)
(مقدمه(
نیویورک در خون و آتش... این چیزی بود که الکس درحالیکه روی بلندترین آسمان خراش مانهاتان ایستاده بود میدید. چیزی به یاد نمی آورد، گویی حافظه اش را از ذهنش بیرون کشیده باشند یا تازه متولد شده...آن هم در این جهنم. صدای جیغ و فریاد مردم از هر سو به گوش می رسید. نفس عمیقی کشید و به دست چپش که حالا به خنجری برنده تبدیل شده بود خیره شد " باید چیکار کنم؟" این سوالی بود که از خود می پرسید. باید از نیروهایش استفاده می کرد باید شهر، کشور و دنیا را نجات میداد اما...چگونه؟ تصمیم خودش را گرفته بود مقصران این حوادث را پیدا می کنم و... هنوز جمله اش تمام نشده بود که از بالای ساختمان بلند خود را با پایین انداخت، با ضربه ی سنگینی به آسفالت خیابان روی زمین فرود آمد. آسفالت و سنگفرشهای آن قسمت خیابان و پیاده رو به هزاران تکه تقسیم شدند. مردم از ترس و وحشت همچون دیوانگانی سرگردان و بی هدف به اطراف می دویدند و فریاد کمک سر می دادند. BlackLight همان ویروس مرگباری بود که تمامی شهر را فراگرفته بود و یکی یکی جان مردم شهر را می گرفت و آنان را به موجوداتی زشت و کریه که بی هیچ اراده ای فقط می کشند و غارت می کنند مبدل ساخته بود. الکس نگاهی به اطراف انداخت و سپس با سرعت شروع به دویدن کرد، سرعتش به اندازه ی انسانهای معمولی نبود حتی شاید سریعتر از یک اتومبیل مسابقات رالی می دوید، از روی اتومبیلهایی که در خیابان می سوختند می پرید، باید بانیان این قضایا را پیدا می کردو با تغذیه از بدنشان خاطرات ، تواناییها و ظاهرشان را بدست می آورد. این گونه می فهمید که باید چه کند.
خلاصه ی داستان
40 سال پیش،پژوهشگران ویروسی به نامVirus Chimeraرا کشف کردند. ارتش آمریکا بر آن شد که از این ویروس به عنوان نوعی سلاح بیولوژیکی یا به اصطلاح Biological Weapon ، به خصوص برای از بین بردن هدفهای خاص استفاده کند. ارتش برای اطمینان از عملکرد صحیح این سلاح نیز به آزمایشگاه بزرگی داشت، اندکی بعد دولت آمریکا از ایالت Idaho به عنوان یک آزمایشگاه جهت امتحان این ویروس استفاده کرد. بعد از این عملیات وحشیانه و کشتار دسته جمعی مردم تنها یک نفر توانست از حادثه جان سال به در برد . Elizabeth Greene تنها بازمانده ی عملیات مخرب در Hope بود. به دلایلی بدن او، ویروس را به عنوان یک آنتی ژن خودی پذیرفته بود. در آن زمان الیزابث که باردار بود، نوزادی را که بعدا با عنوان Pariah نام گرفت، به دنیا آورد. ژنرال Randal ، فرمانده ی نیروهای Black watch، Pariah را از Greene گرفت. آنها نوزاد را به مکانهای محرمانه ای بسیاری برای تحقیقات مستمر آزمایشگاهی بردند و زیر نظر گرفتند. به نظر می آمد Pariah در سن 8 سالگی باقی ماند و هیچ علایم آشکاری از عفونت در او بروز نکرده، در حالیکه سایر نوزادانی که در شهر Hope مستقر بودند همگی نابود شدند. Gentek آزمایشگاهی در جزیره ی مانهاتان بود که بر روی این ویروس و تغییراتی که روی بدن انسانهای می گذاشت تحقیقاتی را به عمل می آورد. با انجام آزمایشات بیشتر توانست ویروس تازه ای با آنتی ژن مشابه با Chimera Virus رو کشف کند ،" ویروس Black Light ".
40 سال بعد، الکس مرسر که مشخصا در آزمایشگاه Gentek مشغول به کار بود متوحه می شود که پشت پرده اتفاقاتی در حال وقوع هست. بنابرین نمونه ای از ویروس را از آزمایشگاه دزدید ولی در ایستگاه Penn توسط نیروهای نظامی Black Watch محاصره و تهدید به مرگ شد. با برخورد اولین گلوله به بدن الکس، او ویروس را رها کرد و در نهایت به کام مرگ فرو رفت. ویروس به محض رها شدن تمام بدن الکس را در برگرفت و در حقیقت از راه سوراخهای گلوله وارد بدن وی شد و آهسته تمام سلولهای بدنش را از نو بازسازی کرد و احساسات و حافظه را از او گرفت. با این همه بعد از تبدیل شدن الکس به یک ویروس متحرک هنوز هم او خودش را الکس می داند و به دنبال این است که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده .
پس از اینکه الکس در یک سردخانه به هوش می آید و بعد از برخورد با نیروهای نظامی و فرار از دست آنها متوجه نیروهای عجیب و خاصی در وجودش میشود . نیروهایی که با آنها می تواند به هر شکلی تغییر یافته و از همه مهمتر با تعذیه از حافظه ی سایرین از اطلاعات محرمانه ی ذهن آنها برای رسیدن به هدفش استفاده کند.
الکس با پیدا کردن خواهرش Dana و دوست دختر سابقش Karen Parker از آنها می خواهد که در این راه او را یاری دهند. دانا، الکس را به ساختمان فرماندهی Gentek راهنمایی می کند، جایی که شاید الکس بتواند پاسخ برخی سوالات خویش را بدست آورد. آنجا، الکس Elizabeth Greene رو به صورت فریز در محفظه ای شبیه به اتاق قرنطینه پیدا می کند. متاسفانه ورود الکس به آنجا باعث بیدار شدن Elizabeth ، که ناقل ویروس هست، میشود . فرار الیزابث تا حدی به پخش شدن هر چه سریعتر و بیشتر ویروس خطرناک Black Light در سطح شهر کمک می کند.
الکس برای کمک نزد Karen برمیگردد. کارن، وی را به تله ای هدایت می کند که در نهایت با کاپیتان Cross رو به رو میشود. با اینکه بعد از جنگی که بین الکس و کراس صورت میگیرد کراس شکست می خورد اما نوعی انگل سرطانی رو به بدن الکس تزریق می کند که جان او را به خطر می اندازد. الکس موفق به فرار میشود و تا حدی از قدرتهایش کاسته میشود. برای دریافت کمک وی نزد دکتری به نام Bradley Rogland میرود ، مشخصا راگلند در گذشته برای Gentek کار می کرده اما بعد از اینکه متوجه میشود که آزمایشاتی که در آنجا طرح ریزی و اجرا می شود برای ساخت سلاحهای میکروبی است ، مخالفتش را با استعفای خود نشون میدهد. راگلند الکس را درمان کرده و پارازیت سرطانی را از بدنش جدا می کند و به او یاری می دهد تا از این انگل سرطانی علیه Greene استفاده کند. بنابراین الکس در این راستا قدرت جدید بدست می آورد.
مدتی بعد الکس متوجه میشد، موجودی صیاد Dana را دزده است. الکس Hive ، جایی که دانا را پس از دزدیده شدن، در آنجا نگهداری می کنند شناسایی کرده و به آن مکان نفوذ می کند. در آنجا الکس ، Greene را به وسیله ی انگل سرطانی مسموم و زخمی می کند اما Greene با بالا آوردن هیولایی تازه از بدنش الکس را به مبارزه دعوت می کنه. الکس، هیولا را نابود کرده و دانا را نجات میدهد.
[در طی داستان مشخص میشود که Black Watch در سرگرم طراحی و ساخت سربازانی با قدرت فوق بشری و نوعی BloodTox که سرانجام به نابودی بشریت می انجامد، بوده است. فرد ناشناسی طی برقراری تماسی با الکس او را از تمام اتفاقاتی که در 40 سال گذشته رخ داده با خبر می کند و به او پیشنهاد می کند که امکانات مربوط به ساخت BloodTox را نابود کند تا به McMullen، پروفسوری که اطلاعات زیادی در مورد سلاحهای میکروبی و فعالیتهای Black watch دارد، نزدیک شود. متاسفانه قبل از رسیدن الکس به مک مولن ،او خودکشی کرده است. سپس الکس به ارتش اجازه می دهد تا bloodtox رو به داخل زمین منتقل کنند، در اینجا Greene در فرم هیولا پیدا میشود ولی توسط الکس نابود شده و اطلاعات ذهنش بیرون کشیده میشود.
الکس به کمک تماس فرد ناشناس، بعدا فاش میشود تماس از طرف کراس بوده، به USS Reagan میرسد و اطلاعات ذهنی راندال را تغذیه می کند و به حقایق بیشتری پی می برد. اندکی بعد مشخص میشود که کراس خودش نوعی Supreme Hunter بوده و الکس را فقط برای این فرستاده بود که با انجام کارهای خاصی از جمله از بین بردن فعالیتهای مربوط به ساخت Blood tox، هر نوع تهدیدی را برای او و نقشه های کثیفش برای از بین بردن دنیا، از سر راه بردارد.
[
در نهایت با درگیری الکس با کراس برای بار آخر، الکس او را شکست داده و با دور کردن سلاح میکروبی از شهر، مانهاتان را نجات میدهد. با اظهار یکی از سناتورهای آمریکایی، تمام وقایع رخ داده در شهر تنها یک حمله ی تروریستی و میکروبی بوده و از این پس ارتش آمریکا با این وقایع برخورد کرده و جلوی هر آسیبی را به شهروندان خواهد گرفت.
الکس بالای یکی از بزرگترین آسمان خراشهای شهر، درست در مرکز شهر ایستاده. شهر در حال بهبودی است. کشتگان و زخمیان بسیاری برجای مانده اند. او کیست؟ تا جایی که می داند الکس مرسر چندی پیش مرده بود... یک ویروس، سه هفته و میلیونها کشته... و من اونجا بودم. اسم من الکس مرسر بود و حالا کار من تموم شده"
" One virus, three weeks, millions dead... and I was there. My name was Alex Mercer, and my work is almost done"