اتفاقا چون بدبخت ترین فکشن هست بیشتر حال میده جلوی قبایل بربر بایستی تا مثلا ساسانیانی رو بیاری که تو اوج قدرته و از شرق هم با کشوری همسایه نیست.
هون ها قابل بازی هستن.تو این ویدیو تو 6:15 می گه که از سازنده ها پرسیده و اونا هم تایید کردن ولی وارد جزئیات نشدن
به شدت دلم میخواد بازی Pre-Order کنم اما کابوس فریم‌های 2-1 اول Rome2 میاد تو ذهنم
امپراتوری روم شرقی بنیانگذار امپراتوری بیزانس (امپراتوری هزار ساله روم شرقی) کنستانتین یکم است. در روزگار کنستانتین، رومیان پس از چندین شکست سخت در جنگ با ایران، پایتخت امپراتوری را از رم به دهکدهٔ بیزانتیوم در کنارِ تنگهٔ بسفر منتقل کردند. این شهر بعدها به نام قسطنطنیه نامیده شد. پس از چندی تئودئوس اول امپراتور روم دو نیمه شدن امپراتوری به دو قسمت شرقی و غربی را در سالِ ۳۹۵ پس از میلاد صورت داد. نیمه شرقی به آرکادیوس پسر بزرگتر او و نیمه غربی به هونوریوس پسر کوچکتر رسید. دو نیمه شدن امپراتوریِ روم موجب دو نیمه شدن فرهنگ اروپایی و مسیحیت اروپایی شد. چنان که دولت روم شرقی نماینده فرهنگ یونانی و کلیسای اورتودوکس شد و خط یونانی و سیریلیک خط رسمی دولت گردید. دولت شرق بیش از هزار سال تا فتح قسطنطنیه (۱۴۵۳)، به دست سلطان محمد فاتح دوام آورد، ولی دولت غرب در زمانی کمتر از یک قرن با حملات قبایل وحشی منقرض شد. | 
ویزیگوت‌ها یکی از دو شاخه اصلی گوتها -از ژرمن‌های خاوری- بودند. | 
وَندال‌ها یکی از قبیله‌های ژرمنی شرقی بودند که در سده پنجم میلادی به سرزمین امپراتوری روم وارد شدند. |
شاهنشاهی ساسانیان شاهنشاهی ساسانی و یا ساسانیان نام دودمانی ایرانی است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند؛ بنیان این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بنا کرد. دودمان ساسانی آخرین دودمان پیش از دوره اسلامی در ایران بودند. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌شان از استان پارس بود، بر پهنه بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته، گستره فرمانروایی خود؛ کشور ایران را برای نخستین بار پس از هخامنشیان، یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی آوردند. پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. جامعه ساسانی به صورت طبقاتی اداره می‌شد. جامعه به چهار طبقه موبدان - جنگاوران - دبیران و پیشه وران تقسیم می‌شد. دین رسمی نیز زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومتی محسوب می‌شدند.ساسانیان ابرقدرت دیگری در شرق امپراتوری روم و مهمترین دشمن روم شرقی به شمار می‌آمدند. مهمترین بخش سپاه ساسانی سواره نظام زره پوش سنگین بود (اسواران) که در جنگ‌ها نقش تعیین کننده‌ای داشت. پشت سر اسواران فیل‌های جنگی بودند و در انتهای لشکر نیز پیادگان. پیادگان روستاییانی بودند که به اجبار به جنگ می‌آمدند و بابت این کار مزدی نیز نمی‌گرفتند. به همین دلیل کم اثر‌ترین بخش سپاه بودند. تیر اندازان نیز در پشت سواره‌نظام قرار داشتند. لیبیانوس (مورخ رومی) نوشته است: لژیونرهای رومی ترجیح می‌دهند تا هر سرنوشت و قضا و قدری را تحمل کنند اما با سواران ایرانی رو در رو نشوند! | 
آلان‌ها یکی از اقوام ایرانی‌تبار شمالی عهد باستان بودند | 
زاکسِن‌ها کنفدراسیونی از ژرمن‌ها در دشتهای شمال آلمان بودند که برخی از آنان در اوایل قرون وسطی به بریتانیا مهاجرت کرده و به عنوان بخشی از اقوام آنگلوساکسون ، اولین پادشاهی متحد انگلستان را تشکیل دادند. |
امپراتوری روم غربی امپراتوری روم غربی بخش غربی امپراتوری روم، بعد از تقسیم آن در سال 295 توسط دیوکلتیان بود. امپراتوری غربی بین سده ۳ و ۵ میلادی در دوره‌های گوناگون وجود داشت. تئودئوس اول(۳۷۹-۳۹۵) آخرین امپراتوری بود که بر روم یگانه فرمانروایی کرد. بعد از مرگ وی امپراتوری روم به صورت نهایی تقسیم شد. امپراتوری روم غربی به صورت رسمی در ۴ سپتامبر ۴۷۶ با کناره‌گیری رومولوس آگوستولوس و به صورت غیررسمی با مرگ ژولیوس نپوس در سال ۴۸۰ پایان یافت. آتیلا پس از آنکه از به خون کشیدن شرق راضی شد، رو به سوی غرب نهاد و بهانه عجیبی برای جنگ یافت. هونوریا خواهر والنتیانوس سوم، پس از باختن گوهر ناموس به یکی از جاجبان خود، به قسطنطنیه تبعید شده بود. وی، که برای نجات از تبعیدگاه به هر تدبیر متوسل می‌شد، انگشتر خود را نزد آتیلا فرستاد و از او یاری خواست. آن شاه پر تزویر مکار، که شوخ طبعی خاص خودش را داشت، فرستاده شدن انگشتری را به درخواست ازدواج تعبیر کرد و مدعی ازدواج با هونوریا و گرفتن نیمی از امپراتوری روم غربی به عنوان جهیز وی شد. وزیران والنتینیانوس اعتراض کردند، و آتیلا اعلان جنگ داد. دلیل حقیقی او این بود که مارکیانوس، امپراتور جدید روم شرقی، از پرداخت خراج دریغ کرده و والنتینیانوس نیز به او تأسی جسته بود. در سال ۴۵۱میلادی آتیلا و نیم میلیون تن از سپاهیان وی به جانب راین ره سپردند، تریر و مس را غارت کردند و سوزاندند، و نیمی از ساکنان آنها را کشتند. تمامی گول به وحشت افتاد؛ او نه جنگجوی متمدنی مانند قیصر بود و نه متجاوزی مسیحی مانند آلاریک و گایسریک، بلکه یک هون زشتخوی و مهیب بود؛ بلایی آسمانی که فرستاده شده بود تا مسیحیان و مشرکان را یکسان، به خاطر فاصله عمیقی که میان ایمان و عملشان وجود داشت، کیفر دهد. در این بحبوحه، تیودوریک اول، پادشاه کهنسال ویزیگوت‌ها، به داد امپراتوری رسید؛ به رومیانی که تحت فرماندهی آیتوس بودند پیوست؛ و دو ارتش متخاصم عظیم در دشتهای کاتالونیا، نزدیک تروا، مصاف دادند؛ یکی از خونین‌ترین نبردهای تاریخ به وقوع پیوست که در آن، بنابر روایات،۱۶۲۰۰۰ تن کشته شدند، از جمله پادشاه دلیر گوت ها. پیروزی غرب قطعی نبود؛ آتیلا با نظم عقب‌نشینی کرد؛ فاتحان، یا به سبب فرسودگی یا به علت اختلاف در سیاست، نتوانستند او را تعقیب کنند. | 
فرانک‌ها فرانک‌ها یکی از قبایل متعدد کنفدراسیون غربی ژرمن بودند. این کنفدراسیون متشکل از اقوام مختلف ژرمن از قبیل: سالی‌ها، سوگامبری، چاماوی، تنکتری، چاتورایی، بروکتری، اوسیپت‌ها، آمپسیواری و چاتی بودند. آنها از مرکز آلمان به داخل امپراتوری روم آمدند و به عنوان یک فوئدراتی (هم‌پیمان روم) قبول شدند. | 
اوستروگوت‌ها یکی از دو شاخه قومیتی گوت ها در کنار ویزیگوت‌ها بودند که از اقوام ژرمن بشمار رفته و به زبان گوتیک تکلم می‌نمودند. آنها نقش تعیین کننده‌ای در وقایع دوران امپراتوری روم ایفا می‌کردند. بزرگترین و شناخته شده‌ترین شاه اوستروگوتی تئودوریک بزرگ است. |
جوت‌ها (دانمارک کهن) جوت‌ها از مردمان ژرمن، و در واقع در کنار آنگل‌ها و زاکسن‌ها، یکی قدرتمندترین مردمان ژرمن در زمان خود بودند. تصور می‌شود که محل سکونت اصلی‌شان یوتلاند و بخشی از کرانه شمالی فریسیا باشد.آنان در قرن پنجم میلادی جنوب خاورى انگليس را موردتاخت و تاز و كوچ قرار دادند. | 
گِیَت‌ها یکی از قبیله‌های ژرمنی شمالی بودند که در Götaland ("سرزمین Geatها") واقع در سوئد امروزی سکونت داشتند. | 
دان‌ها دان‌ها یکی از قبیله‌های ژرمنی شمالی بودند. محل سکونت‌شان جایی است که کم و بیش بخشی از دانمارک امروزی محسوب می‌شود. آنان به زبان نورس باستان سخن می‌گویند و گفته می‌شود نام این قبیله از پادشاهی اسطوره‌ای به نام Dan گرفته شده. |
Google