PlayStation The Last of Us Part II

سازنده
Naughty Dog
تاریخ انتشار
June 2020
ناشر
Sony Interactive Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PlayStation 4
  2. PlayStation 5



jhiz_tlouii.png


irr_tlou_title2.png

بالاخره در همایش PSX 2016 ، دومین نسخه از عنوان The Last of Us تایید شد.

در شماره ی دوم هم نظاره گرـه ماجراهای Joel و Ellie خواهیم بود، اما اینبار در نقش ـه Ellie ـه 19 ساله ی تشنه ی انتقام بازی خواهیم کرد.

برخلاف نسخه ی اول این بار کارگردانیه این عنوان تنها به عهده ی Neil Druckmann خواهد بود و Bruce Straley نقشی در این عنوان نخواهد داشت.
همچنین صداپیشه های نسخه ی اول ، برای ایفای نقش در این عنوان هم برگشته اند.

p6bx_tlou_header.png



n5a_tlou_header3.png

dm38_tlou_header2.png

آهنگ ساز این نسخه هم Gustavo Santaolalla خواهد بود که پیش تر وظیفه ی آهنگ سازیه شماره ی قبل این عنوان را بر عهده داشت.
Wayfaring Stranger - By Ellie & Joel - PSX 2017

wumz_tlou.png



10 نکته ای که از The Last of Us نمیدانید



با تشکر از @sabco برای لینک تریلر و احسان عزیز (@Kaine ) برای کارهای گرافیکی زیبای پست اول:x
 
Last edited by a moderator:

mdtnt

کاربر سایت
Jul 10, 2013
440
برای من یکی قسمت سالن تئاتر که باید با ابی بر علیه الی بجنگیم سخت و خیلی نارحت کننده بود که قشنگ چند بار هر چقدر به خودم فشار می آوردم که ضربه به الی بزنم دستم روی دکمه فشار نمی آورد چند بار قشنگ ایستادم تا الی بکشم در اون صحنه که ابی الی رو زد زمین در حدی از ابی نفرت پیدا کرده بودم که یادم نمیاد توی بازی انقدر از شخصیتی تنفر پیدا کرده باشم قشنگ دراکمن با این کارش حس تنفر رو در گیمر تا آخرین حد خودش بالا میبره یکی هم قسمت رقص که جوئل برای محافظت از الی میاد جلو ست در میاد و الی اون رفتار رو باهاش میکنه حرف های که الی به جوئل زد برام از صحنه مرگ جوئل هم درد بیشتری داشت
 

Holy Diver

کاربر سایت
Jun 2, 2010
1,705
نام
عرفان
دیدم چند نفری از pacing بازی ایراد گرفتن. به نظرم مشکل اصلی این که اکثرا گیمر ها به بازی با ضرب آهنگ تند مثل سه تا آنچارتد اولی عادت کردن در حالی که این بازی اتفاقا خیلی حرفه ای ضرب آهنگ کنترل میکنه و اتفاقا اولین چیزی که نظر من جلب کرد این بود چقدر عالی بین کاتسین و گشت و گذار و ست پیس و بخش اکشن بالانس برقرار شده. من تا آخرین ساعتی که بازی میکردم ذره ای خستگی احساس نکردم و اتفاقا دوست داشتم تموم نشه.
کسی که از داستان طولانی ایراد میگیره باید بیاد با دلیل بگه اینجای داستان اضافی و اگه نباشه به داستان ضربه ای نمیخوره والا این که شما دوست داشتی speedrun بری داستان بفهمی و طولانی بودن بازی جلوتون گرفته این به این معنی نیست که تو pacing اشکالی وجود داره.
 
آخرین ویرایش:

Mehdi Cage

Valar Morghulis
کاربر سایت
Dec 8, 2011
4,984
نام
مهدی
هر چی بیشتر از تموم شدن بازی می‌گذره به تصویر یک دست‌تری از داستانش دست پیدا می‌کنم. همین الان یادم اومد:

ما تو کات-سین آخر بازی، می‌فهیم الی درست شب قبل مرگ جول، بهش می‌گه "فکر نمی‌کنم هیچ وقت بتونم بخاطر کاری که کردی ببخشمت، اما دوست دارم تلاشمو بکنم."

از فردای اون روز، از لحظه‌ای که جول جلوی چشماش سلاخی می‌شه، تا لحظه‌ای که داره ابی رو خفه می‌کنه، بدون اینکه خودش بفهمه، داره مسیری رو می‌ره که تهش به بخشیدن جول ختم می‌شه. بعد اون همه شکنجه کردن و آدم کشتن و سختی کشیدن، درست وقتی که ابی رو داره خفه می‌کنه تصویر جول میاد جلوی چشماش و خودشو تو جایگاه جول می‌بینه. تو پارت یک، علاقه‌ی جول نسبت به الی چشماشو کور کرده بود و باعث شده بود هیچ کس غیر از خودشو نبینه، و تو پارت دو علاقه‌ی الی به جول دقیقا همون کارو با خود الی کرد. نقطه‌ای که هیچ درکی ازش نداشت و باعث شده بود از جول بدش بیاد، حالا نقطه‌ای بود که خود الی بهش تعلق داشت.

در واقع کل مسیری که الی طی می‌کنه برای بخشیدن ابی نیست، چون واقعا بنظرم الی ابی رو نبخشید. الی ابی رو رها کرد چون بعد درک کردن خودخواهی جول هدفش انتقام گرفتن نبود. تمام اون رنج‌ها و از دست دادن‌ها و بی‌رحمی‌ها منتهی شد به بخشیدن جول. الی (در واقع ما به عنوان پلیر) کل این مسیر سخت رو گذروندیم تا بتونیم به عنوان شخصیت الی، جول رو ببخشیم.

خیلیا می‌گن این بازی راجب چرخه‌ی خشونت و عواقب انتقامه، خود نیل هم می‌گه بنظرش بازی درست مثل نسخه‌ی اول راجب "دوست داشتنه"، اما بنظر من در کنار همه‌ی اینا، راجب تفاوت زاویه‌ی دید آدما در مقایسه با همدیگه‌س. راجب اینه که هیچ تعریف مطلقی برای "خوب" و "بد" وجود نداره و این نگاه ما آدماست که به زندگی و اتفاقاتش مفهوم خوب و بد می‌ده. راجب سخت بودن مسیر گذشت کردن و درک کردن آدمای متفاوت با نگاه‌های متفاوته.
 

guppy

کاربر سایت
May 30, 2015
2,149
نام
davood
من تا الان با الی چه پیاده چه سواره سریع نرفتم اهسته راه میرم کل مبحوط مناظر بازیم به خصوص پوشش گیاهی و نورپردازی بهترین چیز برای من باز کردن کشو با کمد تا الان تو هیچ بازی صدای لولا نشنیده بودم لامصب سوار کاری فیزیک اسب عالی
 

Nima

مدیر انجمن
Feb 25, 2007
8,024
نام
نیما
راجب تفاوت زاویه‌ی دید آدما در مقایسه با همدیگه‌س. راجب اینه که هیچ تعریف مطلقی برای "خوب" و "بد" وجود نداره و این نگاه ما آدماست که به زندگی و اتفاقاتش مفهوم خوب و بد می‌ده. راجب سخت بودن مسیر گذشت کردن و درک کردن آدمای متفاوت با نگاه‌های متفاوته.

دقیقا همینه .
اما متاسفانه خیلیا مخصوصا در ویدیوگیم دنبال قهرمان و ضدقهرمان هستند، یعنی داستان باید حتما مشخص کنه براشون که طرف کیه و اگه داستان مشخص نکنه خودشون به زور قهرمان رو مشخص میکنن .
داستان TLOU 1 طوری بود که این میل گیمرها رو ارضا میکرد . با اینکه اونجا هم جوئل قهرمان و خوب مطلق نبود ، ولی برای خیلیا بود و داستان بازی هم زیاد جلوی این قهرمان سازی رو نمیگرفت ( هر چند هدفش اصلا قهرمان سازی از جوئل نبود )
نسخه دوم ولی خیلی رک و راست میگه که این دنیای به آخر رسیده قهرمان نداره . خوب و بد مطلق نداره ، حتی دیگه به زور هم نمیشه توش قهرمان پیدا کرد و بقول تو همه چی بستگی به این داره که از دید کی به دنیا نگاه کنی. خیلیا نمیخوان یا نمیتونن به هیچ وجه از دید قاتل قهرمان ( که خودشون ساختن البته ) به داستان نگاه کنن و اینجاست که در مقابل بازی گارد میگیرن.
 

NaViiDii

God Of War
کاربر سایت
Jan 4, 2009
14,825
نام
نـــــــویـــــــــد
آقا وقتی با الی و جول میرسیم به مرحله‌ی موزه رفتن یه بخشیش هست که میریم جلوی آینه با الی شکلک درمیاریم. اگه بگم یکی ۲دقیقه کامل جر خوردم از خنده دروغ نگفتم :)) یعنی هنوزم بهش فکر میکنم خندم میگیره. خیلی صحنه فان و خوبیه لعنتی. جول هم اون پشت تکیه داده به دیوار داره نگامون میکنه :D اونجارو ضبط کردم وقتی کنسول روشن میکنم یه نگاهی میندازم شاد میشم
کلا اونجا به شدت مرحله خوبیه. از تمام استرس و فشارا جدا میشی و برای دقایقی میتونی از اندک خوبی‌های باقی مونده تو دنیای بازی لذت ببری. توی فلش‌بک‌ها طنز خیلی قشنگی بینشون برقراره. خیلی حس خوبیه. توی همین مرحله الی میره تلفن رو برمیداره میگه ببخشید دایناسورا خوابن بعد جول میاد الی میگه اوه یکیشون الان اومد :D یا یه جا الی میگه فلان دایناسور مغزش اندازه گردوعه که جول میگه خوبه یه چیز مشترک باهم دارید :D اینا شاید ساده به نظر بیان اما تو قالب بازی که قرار میگیرن به شدت لذتبخشن. یکی از سکانسای مورد علاقه الی و نیل هم توی همین چپتر هستش، آخرش که سوار اون سفینه میشن و جول نوار کاست رو به الی میده. حقیقتا سکانس به شدت خوب و دوس داشتنی هستش
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,029
نام
مازیار
کل شب داشتم کابوس میدیدم ،با صورت جوئل و اون لحظه که ضربه آخر رو میزنه از خواب پریدم .... :|:-s
امروز بعد از ظهر هم که از کار برگشتم ، یه دو ساعت خوابیدم ، بازم همش رو داشتم کابوس tlou می‌دیدم ... کارم به دکتر نکشه صلوات
 

Blood Brothers

کاربر سایت
Sep 7, 2012
1,514
نام
Iman
جفتشون یکی بودن اما WLFها و هرکس دیگه‌ای چون اونارو نمیشناخت به خاطر زخمی که رو صورتشون زده بودن بهشون میگفتن Scar اما اسم واقعیشون Seraphite بود. کلش رو هم برای این تراشیده بود که دوس داشت تبدیل به یه مبارز بشه نه اینکه طبق سنت با یه Elder گروه ازدواج کنه. اولین بار که خود سرافایت‌ها با ابی میبیننش Lily صداش میکنن که بعدش از ابی میپرسه نمیخوای بدونی چرا لیلی صدام کردن ابی هم میگه تو میخوای بپرسم که لِو میگه نه. نمیدونم متوجه شدی داستان طفل معصوم چی بوده یا نه :D خلاصه سر همین مشکلات جنسی و گرایش‌های خلاف عُرفش (عرف فرقه‌ی سرافایت‌ها) بوده که وقتی برمیگرده جزیره با مادرش حرفش میشه و ناخواسته هُلش میده و مادرش میفته سرش میخوره به میز و میمیره
من اول فکر کردم Lev دختره میخوان زوری شوهرش بدن واسه همین موها سرشو تراشید!:D
 

Un_Tlou

کاربر سایت
Jul 27, 2019
1,285
دوستان هیچ آماری از این که هزینه ساخت بازی چقدر بوده وجود نداره ؟
خیلی دوست دارم بدونم همچین چیز عجیب غریبی چقدر برای ساختش هزینه شده
 

( Layken )

عضو تحریریه
Nov 29, 2009
3,050
نام
حامد
امروز به این نتیجه رسیدم که هر کسی که حق داره بعد از اتمام بازی درباره بازی نظرشو بگه ولی جو طوری هستش که همه با اشتیاقی توام با بغض صحبت می کنن
همون طور که در دنیای داخل بازی خوب و بد برای هر کسی یک متر و معیار داره و بر اساس اون معیارها میاد در مورد بازی نتیجه گیری می کنه، عین دنیای داخل بازی که هر کسی هدف بد و خوب خودشو داره که شاید برای دیگری کاملا متفاوت باشه
یکی میگه باید ابی زنده می موند ولی یکی میگه نه باید کشته میشد.
یکی میگه جوئل باید تا اخر زنده می موند ولی یکی میگه نه همین که به این شکل مرد به داستان بها داد
یکی الی رو بزرگترین بازنده می دونه و یکی ابی رو یک انسان بیچاره میدونه
هر کسی یک برداشت داره و هر کسی بر اساس برداشت خودش نتیجه گیری می کنه.
شاید اون لحظه آخر الی هم یک برداشت از کارهای خودش کرد و بیخیال ابی شد.
شاید جوئل اگر الی رو تقدیم فایرفلای ها می کرد کلا این قضایا پیش نمیومد و ...
:-< موندم بعد از دلست چطوری می تونم یک بازی دیگه رو پلی کنم. خیلی سخته
 

NaRiiMaN

Equality is a Utopian Fantasy
ناظم انجمن
Jun 5, 2010
5,780
نام
نریمان
هر چی بیشتر از تموم شدن بازی می‌گذره به تصویر یک دست‌تری از داستانش دست پیدا می‌کنم. همین الان یادم اومد:

ما تو کات-سین آخر بازی، می‌فهیم الی درست شب قبل مرگ جول، بهش می‌گه "فکر نمی‌کنم هیچ وقت بتونم بخاطر کاری که کردی ببخشمت، اما دوست دارم تلاشمو بکنم."

از فردای اون روز، از لحظه‌ای که جول جلوی چشماش سلاخی می‌شه، تا لحظه‌ای که داره ابی رو خفه می‌کنه، بدون اینکه خودش بفهمه، داره مسیری رو می‌ره که تهش به بخشیدن جول ختم می‌شه. بعد اون همه شکنجه کردن و آدم کشتن و سختی کشیدن، درست وقتی که ابی رو داره خفه می‌کنه تصویر جول میاد جلوی چشماش و خودشو تو جایگاه جول می‌بینه. تو پارت یک، علاقه‌ی جول نسبت به الی چشماشو کور کرده بود و باعث شده بود هیچ کس غیر از خودشو نبینه، و تو پارت دو علاقه‌ی الی به جول دقیقا همون کارو با خود الی کرد. نقطه‌ای که هیچ درکی ازش نداشت و باعث شده بود از جول بدش بیاد، حالا نقطه‌ای بود که خود الی بهش تعلق داشت.

در واقع کل مسیری که الی طی می‌کنه برای بخشیدن ابی نیست، چون واقعا بنظرم الی ابی رو نبخشید. الی ابی رو رها کرد چون بعد درک کردن خودخواهی جول هدفش انتقام گرفتن نبود. تمام اون رنج‌ها و از دست دادن‌ها و بی‌رحمی‌ها منتهی شد به بخشیدن جول. الی (در واقع ما به عنوان پلیر) کل این مسیر سخت رو گذروندیم تا بتونیم به عنوان شخصیت الی، جول رو ببخشیم.

خیلیا می‌گن این بازی راجب چرخه‌ی خشونت و عواقب انتقامه، خود نیل هم می‌گه بنظرش بازی درست مثل نسخه‌ی اول راجب "دوست داشتنه"، اما بنظر من در کنار همه‌ی اینا، راجب تفاوت زاویه‌ی دید آدما در مقایسه با همدیگه‌س. راجب اینه که هیچ تعریف مطلقی برای "خوب" و "بد" وجود نداره و این نگاه ما آدماست که به زندگی و اتفاقاتش مفهوم خوب و بد می‌ده. راجب سخت بودن مسیر گذشت کردن و درک کردن آدمای متفاوت با نگاه‌های متفاوته.
جوری که من برداشت کردم اون صحنه رو اینه که الی بلاخره با قضیه بیمارستان کنار اومده بود و میخواست جوئل رو ببخشه، اما این بخشش ازش دریغ میشه. دقیقا همون روزی که قرار بود با جوئل فیلم تماشا کنه، ابی میکشتش.

یعنی فارغ از اهمیتی که به جوئل میداد، اینکه برای همیشه فرصت بخشیدنش و درست کردن رابطه شون رو از دست داد، باعث ایجاد یه شوک جدی به الی میشه.

اولین نشونه ی این شوک تو لرزش دستش ظاهر میشه و با گذشت زمان تشدید میشه و اوجش هم PTSD شدیدی هست که توی مزرعه داره و هیچ راه حلی جز انتقام برای آروم کردن خودش نمی‌بینه.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر