Steve Jobs درگذشت

وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

Trunks

کاربر سایت
Jan 2, 2008
7,173
نام
Shahab
stevejobs.jpg



استیو جابز مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران شرکت Apple، در سن 56 سالگی درگذشت.

مدتی بود که شایعاتی فراوانی مبنی بر مرگ وی شایعه شده بود اما مغز متفکر شرکت اپل پس از مدت ها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت. تکنولوژی بخش عظیمی از پیشرفت خود را مدیون جابز و شرکت اپل بوده است که نه تنها موسیقی را گسترده، بلکه مسیر تکلنولوژی رو تغییر داد.

دنیای تکلنولوژی و شرکت اپل قطعا تا مدت ها جای خالی وی را حس خواهند کرد.

R.I.P
 

Lord Stark

کاربر سایت
Aug 17, 2007
16,047
نام
معراج
به واقع جهان یک مرد خلاق و مبتکر رو از دست داد...R.I.P
 

MEHDIMDI

کاربر سایت
Apr 20, 2007
1,929
نام
مهدی
هیچگاه والدینش را ندید، فرزند آینده بود، رویایی در سر داشت:
می خواست با سیب گاز زده ای از گاراژ خانه اش دنیا را دگرگون کند...
آسوده بخواب، آنهایی که چنین برای رویای خود می جنگند، هرگز نمی میرند.




---------- نوشته در 09:35 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:24 PM ارسال شده بود ----------

یاد سخنرانی استیو جابز افتاد م که فکر کنم سال 2006 توی دانشگاه استانفورد ایراد کرده بود :
من امروز خیلی خوشحالم که در مراسم فارغ‌التحصیلی شما که در یکی از بهترین دانشگاه‌هاي دنیا درس مي‌خوانید هستم. من هیچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده‌ام. امروز مي‌خواهم داستان زندگی ام را برایتان بگویم. خیلی طولانی نیست و سه تا داستان است.
اولین داستان مربوط به ارتباطاتفاقات به ظاهر بی ربط زندگی هست.
من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه در کالج رید ترك تحصیل کردم ولی تا حدود یک سال و نیم بعد از ترك تحصیل تو دانشگاه مي‌آمدم و مي‌رفتم و خب حالا مي‌خواهم براي شما بگویم که من چرا ترك تحصیل کردم. زندگی ومبارزه‌ي من قبل از تولدم شروع شد. مادر بیولوژیکی من یک دانشجوي مجرد بود که تصمیم گرفته بود مرا در لیست پرورشگاه قرار بدهد که یک خانواده مرا به سرپرستی قبول کند. او شدیداً اعتقاد داشت که مرا یک خانواده با تحصیلات دانشگاهی باید به فرزندي قبول کند و همه چیز را براي این کار آماده کرده بود.یک وکیل و زنش قبول کرده بودند که مرا بعد از تولدم ازمادرم تحویل بگیرند و همه چیز آماده بود تا اینکه بعد از تولدمن این خانواده گفتند که پسر نمی خواهند و دوست دارند که دختر داشته باشند. اینجوري شد که پدر و مادر فعلی من نصف شب یک تلفن دریافت کردند که آیا حاضرند مرا به فرزندي قبول کنند یا نه و آنان گفتند که حتماً. مادر بیولوژیکی من بعداً فهمید که مادر من هیچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده و پدر من هیچ وقت دبیرستان را تمام نکرده است. مادر اصلی من حاضر نشد که مدارك مربوط به فرزند خواندگی مرا امضا کند تااینکه آن‌ها قول دادند که مرا وقتی که بزرگ شدم حتماً به دانشگاه بفرستند.
این جوريشد که هفده سال بعدش من وارد کالج شدم و به خاطر این که در آن موقع اطلاعاتم کم بوددانشگاهی را انتخاب کردم که شهریه‌ي آن تقریباً معادل دانشگاه استنفورد بود و پس انداز عمر پدر و مادرم را به سرعت براي شهریه‌ي دانشگاه خرج مي‌کردم بعد از شش ماه متوجه شدم که دانشگاه فایده‌ي چندانی برایم ندارد. هیچ ایده‌اي که مي‌خواهم بازندگی چه کار کنم و دانشگاه چه جوري مي‌خواهد به من کمک کند نداشتم و به جاي این که پس انداز عمر پدر و مادرم را خرج کنم ترك تحصیل کردم ولی ایمان داشتم که همه چیزدرست مي‌شود. اولش یک کمی وحشت داشتم ولی الآن که نگاه مي‌کنم مي‌بینم که یکی ازبهترین تصمیم‌هاي زندگی من بوده است. لحظه‌اي که من ترك تحصیل کردم به جاي این که کلاس‌هایی را بروم که به آن‌ها علاقه‌اي نداشتم شروع به کارهایی کردم که واقعاًدوستشان داشتم. زندگی در آن دوره خیلی براي من آسان نبود. من اتاقی نداشتم و کف اتاق یکی از دوستانم مي‌خوابیدم. قوطی‌هاي خالی پپسی را به خاطر پنج سنت پس مي‌دادم که با آن‌ها غذا بخرم.
بعضی وقت‌ها هفت مایل پیاده روي مي‌کردم که یک غذاي مجانی توي کلیسا بخورم. غذا‌هایشان را دوست داشتم. من به خاطر حس کنجکاوي و ابهام درونی‌ام تو راهی افتادم که تبدیل به یک تجربه‌ي گران بها شد. کالج رید آن موقع یکی ازبهترین تعلیم‌هاي خطاطی را تو کشور مي‌داد. تمام پوستر‌هاي دانشگاه با خط بسیارزیبا خطاطی مي‌شد و چون از برنامه‌ي عادي من ترك تحصیل کرده بودم، کلاس‌هاي خطاطی را برداشتم. سبک آن‌ها خیلی جالب، زیبا، هنري و تاریخی بود و من خیلی از آن لذت مي‌بردم. امیدي نداشتم که کلاس‌هاي خطاطی نقشی در زندگی حرفه‌اي آینده‌ي من داشته باشدولی ده سال بعد از آن کلاس‌ها موقعی که ما داشتیم اولین کامپیوتر مکینتاش را طراحی مي‌کردیم تمام مهارت‌هاي خطاطی من دوباره تو ذهن من برگشت و من آن‌ها را در طراحیگرافیکی مکینتاش استفاده کردم. مک اولین کامپیوتر با فونت‌هاي کامپیوتري هنري وقشنگ بود.
اگر من آن کلاس‌هاي خطاطی را آن موقع برنداشته بودم مک هیچ وقت فونت‌هاي هنري الآن را نداشت. هم چنین چون که ویندوز طراحی مک را کپی کرد، احتمالاً هیچ کامپیوتري این فونت را نداشت. خب مي‌بینید آدم وقتی آینده را نگاه مي‌کند شایدتأثیر اتفاقات مشخص نباشد ولی وقتی گذشته را نگاه مي‌کند متوجه ارتباط این اتفاق‌ها مي‌شود. این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، زندگی تان یا هر چیز دیگري. این چیزي است که هیچ وقت مرا نا امید نکرده است و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد کرده است.
داستان دوم من در مورد دوستداشتن و شکست است.
من خرسند شدم که چیزهایی را که دوستشان داشتم خیلی زود پیداکردم. من و همکارم هواز شرکت اپل را درگاراژ خانه‌ي پدر و مادرم وقتی که من فقط بیست سال داشتم شروع کردیم ما خیلی سخت کار کردیم و در مدت ده سال اپل تبدیل شد بهیک شرکت دو بیلیون دلاري که حدود چهارهزار نفر کارمند داشت. ما جالب ترین مخلوق خودمان را به بازار عرضه کرده بودیم؛ مکینتاش. یک سال بعد از درآمدن مکینتاش وقتیکه من فقط سی ساله بودم هیأت مدیره‌ي اپل مرا از شرکت اخراج کرد. چه جوري یک نفر مي‌تواند از شرکتی که خودش تأسیس مي‌کند اخراج شود، خیلی ساده. شرکت رشد کرده بود و مایک نفري را که فکر مي‌کردیم توانایی خوبی براي اداره‌ي شرکت داشته باشد استخدام کرده بودیم. همه چیز خیلی خوب پیش مي‌رفت تا این که بعد از یکی دو سال در مورداستراتژي آینده‌ي شرکت من با او اختلاف پیدا کردم و هیأت مدیره از او حمایت کرد ومن رسماً اخراج شدم.
احساس مي‌کردم که کل دستاورد زندگی ام را از دست داده‌ام. حدود چند ماهی نمی دانستم که چه کار باید بکنم. من رسماً شکست خورده بودم و دیگر جایم درسیلیکان ولی نبود ولی یک احساسی در وجودم شروع به رشد کرد. احساسی که من خیلی دوستشداشتم و اتفاقات اپل خیلی تغییرش نداده بودند. احساس شروع کردن از نو. شاید من آنموقع متوجه نشدم اخراج از اپل یکی از بهترین اتفاقات زندگی من بود. سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شده بود و من کاملاً آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقیت بود. در طول پنج سال بعد یک شرکت به اسم نکست تأسیس کردم و یک شرکت دیگر به اسم پیکسار و با یک زن خارق العاده آشنا شدم که بعداً با او ازدواج کردم. پیکسار اولین ابزار انیمیشن کامپیوتر دنیا را به اسم توي استوري به وجود آورد که الآن موفقترین استودیوي تولید انیمیشن در دنیا ست. دریک سیر خارق العاده‌ي اتفاقات،شرکت اپل نکست را خرید و این باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تکنولوژي ابداع شده در نکست انقلابی در اپل ایجاد کرد. من با زنم لورن زندگی بسیار خوبی را شروع کردیم. اگر من از اپل اخراج نمی شدم شاید هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. این اتفاق مثل داروي تلخی بود که به یک مریض مي‌دهند ولی مریض واقعاً به آن احتیاج دارد. بعضی وقت‌ها زندگی مثل سنگ توي سر شما مي‌کوبد ولی شما ایمانتان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزي که باعث شد من در زندگی ام همیشه در حرکت باشم این بود که من کاري را انجام مي‌دادم که واقعاً دوستش داشتم.
داستان سوم من در مورد مرگ است.
من هفده سالم بود یک جایی خواندم که اگر هر روز جوري زندگی کنید که انگارآن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روي من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توي آینه نگاه مي‌کنم از خودم مي‌پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز همکارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام مي‌دهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من مي‌فهمم تو زندگی ام به یک سري تغییرات احتیاج دارم. به خاطر داشتن اینکه بالآخره یک روزي من خواهم مرد براي من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کردخیلی از تصمیم‌هاي زندگی ام را بگیرم چون که تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور،تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند. حدود یک سال قبل دکترها تشخیص دادند که من سرطان دارم. ساعت هفت و سی دقیقه‌ي صبح بود که مرا معاینه کردند و یک تومور توي لوزالمعده‌ي من تشخیص دادند. من حتی نمی دانستم که لوزالمعده چی هست وکجاي آدم قرار دارد ولی دکترها گفتند این نوع سرطان غیرقابل درمان است ومن بیشتراز سه ماه زنده نمی مانم. دکتر به من توصیه کرد
به خانه بروم و اوضاع را رو به راه کنم. منظورش این بود که براي مردن آماده باشم و مثلاً چیزهایی که در مورد ده سال بعد قرار بود به بچه‌هایم بگویم در مدت سه ماه به آن‌ها یادآوري بکنم. این به این معنی بود که براي خداحافظی حاضر باشم. من با آن تشخیص تمام روز دست و پنجه نرم کردم و سر شب روي من آزمایش اپتیک انجام دادند. آن‌ها یک آندوسکوپ را توي حلقم فروکردند که از معده‌ام مي‌گذشت و وارد لوزالمعده‌ام مي‌شد. همسرم گفت که وقتی دکتر نمونه را زیر میکروسکوپ گذاشت بی اختیار شروع به گریه کردن کرد
چون که او گفت که آنیکی از کمیاب ترین نمونه‌هاي سرطان لوزالمعده است و قابل درمان است. مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن‌هایی که مي‌خواهندبمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترك در زندگی همه‌ي ماست.
شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه‌ها را از میان بر مي‌دارد و راه را براي تازه‌ها باز مي‌کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید. هیچ وقت توي دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوي بقیه صداي درونی شما را خاموش کند و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان وایمانتان پیروي کنید. موقعی که من سن شما بودم یک مجله‌ي خیلی خواندنی به نام کاتالوگ کامل زمین منتشر مي‌شد که یکی از پرطرفدارترین مجله‌هاي نسل ما بود این مجله مال دهه‌ي شصت بود که موقعی که هیچ خبري از کامپیوترهاي ارزان قیمت نبود تمام این مجله با دستگاه تایپ و قیچی و دوربین پولوراید درست مي‌شد. شاید یک چیزي شبیه گوگل الآن ولی سی و پنج سال قبل از این که گوگل وجود داشته باشد. در وسط دهه‌ي هفتاد آن‌ها آخرین شماره از کاتالوگ کامل زمین را منتشر کردند. آن موقع من سن الآن شما بودم و روي جلد آخرین شماره‌ي شان یک عکس از صبح زود یک منطقه‌ي روستایی کوهستانی بود. از آن نوعی که شما ممکن است براي پیاده روي کوهستانی خیلی دوست داشته باشید. زیر آن عکس نوشته بود
stay hungry stay foolish
این پیغام خداحافظی آن‌ها بود وقتی که آخرین شماره را منتشر مي‌کردند
stay hungry stay foolish
اینآرزویی هست که من همیشه در مورد خودم داشتم و الآن وقت فارغ‌التحصیلی شما آرزویی هست که براي شما مي‌کنم.
39ae9ff3a81f.jpg
 
آخرین ویرایش:

CAP\MortezA63

کاربر سایت
Mar 13, 2009
1,653
نام
MortezA
من تو مرگ 2 نفر واقعا خیلی ناراحت شدم یکی مایکل و دومی استیو چون به نظر من نه مایکل نه استیو دیگه تکرار نمیشن حداقل تو نسل من..!ولی چه میشه کرد زندگی ادامه داره R.I.P
 

saber royal

کاربر سایت
Jun 23, 2009
395
نام
saber
why the important oerson die?
i hope peace uppon his soul.
یاذش گرامی.
 

PrinceofPersiα

کاربر سایت
Jul 4, 2006
3,462
هيچ وقت از محصول اپل استفاده نكرده ام، ولي مرگ استيو من را تحت تاثير قرار داد كه اين نشان از اين داره كه واقعا آدم بزرگي بوده، كه افرادي كه از محصولاتش هم استفاده نكردن را متاثر و متالم كرده.
روحت شاد بزرگ مرد.
 

mahi58

کاربر سایت
Feb 19, 2007
1,985
نام
محمود
از همون چند ماه قبل که از عنوان شون کناره گیری کردند و گفتند باید به وضعیت جسمانی خودشون بیشتر برسند می شد حدس زد که حال شون خوب نیست.

از شنیدن خبر درگذشت شون متاسف شدم و به دوست داران شون تسلیت میگم.
rose.gif
 

.:Mahdi:.

کاربر سایت
Oct 1, 2010
1,614
نام
ʍʎɦɖї
متن اعلام شده اپل پس از مرگ استیو جابز

اپل، یک نابغه افسانه ای و دنیا یک انسان خارق‌العاده را از دست داده‌است. بعضی از ما که شانس آشنایی از نزدیک با استیو را داشته‌ایم داغدار از دست‌دادن یک دوست صمیمی و یک مدیر با روحیه هستیم. بنا کردن چنین شرکتی فقط از او بر می‌آمد و روح او همیشه پایه‌ای برای استواری اپل خواهد بود.
 

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
خداوند رحمتش کناد و روحش شاد، نابغه‌ بزرگی بود و هست، چون با مرگشون چیزی از بزرگیشون کم نمیشه.یادشون همیشه در خاطره‌ها میمونه.
 
آخرین ویرایش:

Nike-90

کاربر سایت
Aug 30, 2008
987
نام
محسن
شاید باورش واستون سخت باشه ولی اونقدر بی حوصله و ناراحت شدم که حد نداره ..........
استیو سمبل خیلی چیزا بود و تالحظه آخر با نتونستن جنگید!!!!
مردی که ناممکن رو ممکن کرد!!!!

Tim Cook:
Team,
I have some very sad news to share with all of you. Steve passed away earlier today.
Apple has lost a visionary and creative genius, and the world has lost an amazing human being. Those of us who have been fortunate enough to know and work with Steve have lost a dear friend and an inspiring mentor. Steve leaves behind a company that only he could have built, and his spirit will forever be the foundation of Apple.
We are planning a celebration of Steve's extraordinary life for Apple employees that will take place soon. If you would like to share your thoughts, memories and condolences in the interim, you can simply email rememberingsteve@apple.com.
No words can adequately express our sadness at Steve's death or our gratitude for the opportunity to work with him. We will honor his memory by dedicating ourselves to continuing the work he loved so much.
Tim


And the world has lost and amazing human begins"We will miss Steve immensely..."
 

7se7en7

Outlaw
کاربر سایت
Jun 5, 2010
4,621
نام
دانیال
MEHDIMDI جان ، سخنرانی سال 2005 بود
ممنون که این سخنرانی رو اینجا گذاشتی تا دوباره بخونیمش
ممنونم

uonk0lru04n9i88mfuww.jpg
 

Farshidstar2012

کارشناس سخت افزار PC و شبکه
کاربر فعال
Jul 4, 2008
12,762
نام
فرشید
چیزی که استیو رو از بقیه ی مدیران شرکت های فن آوری متمایز می کرد دقت و تیز بینی فوق العادش توی زندگی و کار بود که توی طراحی محصولاتش هم بخوبی مشهود بود،
تا وقتی استیو بود احساس می کردیم نوآوری و خلاقیت توی زندگی ما هیچ وقت از بین نمیره!
 

Timeless One

Gemina Martia Victrix
Loyal Member
Apr 18, 2007
4,855
نام
امیرعلی
نمیدونم گفتین یا نه ! اما به جز خود اپل ، مایکروسافت هم اعلام کرد به خاطر احترام به کارهای استیو و ... فردا تمام ساختمون های مایکروسافت در تمام دنیا پرچم هاشون رو به حالت نیمه بر افراشته در میارن !
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر