Xbox South of Midnight

FyW4OJ0acAApB2I.jpg_large.jpg

Genres/[ Third-Person Action Adventure ]
Platforms/[XBOX X|S PC]
Developer/[Compulsion games]
Publisher(s)/[Xbox Game Studios]


Death Don’t Have No Mercy

South of Midnight برای اولین بار توسط سازندگان Contrast و We happy few در Xbox Games Showcase 2023 معرفی شد. بازی در یک دنیای جادویی الهام گرفته از فرهنگ و جغرافیای آمریکای جنوبی جریان دارد
رئالیسم جادویی، کلیدواژه این بازی می باشد، یعنی شما در یک دنیای مدرن با موجوداتی که در آن دنیا پذیرفته شده است، پا خواهید گذاشت. بازی از کتاب شب شکارچی، اثر ویلیام فاکنر الهام گرفته است. سازندگان سعی کرده اند، زندگی حقیقی آن منطقه رو از نظرگاه گوتیکی به نمایش گذارند
هیزل( Hazel) پروتاگونیست بازی وظیفه دارد تا این دنیای شکسته و از هم پاشیده را به کمک موجودات افسانه ای - که همگی اقتباسی از فولکلورهای ادبیات آمریکای جنوبی می باشد--درست کند اما، همه چیز به این سادگی نیست...


بازی سعی دارد دنیای متروکه، سیاه و پوچ را به نمایش گذارد، مثلا فرض کنید شما در وسط یک ناکجا آباد بعد از جنگ داخلی( civil war) هستید، با درختی مواجه می شوید، به آن دقت میکنید، متوجه سرهای عروسک هایی میشوید که بر شاخه های آن آویزان است، چرا باید همچین چیزی اینجا باشد؟؟ این همان چیزیست که بازی سعی دارد به نمایش گذارد، اساس بازی دنیای واقعی هست، اما گاهی اوقات دنیای واقعی می‌تواند خیلی عجیب تر از آن چیزی باشد که فکر می کنیم.


اگر به تریلر دقت کنید، هیزل دختری شکارچی و با اعتماد به نفس است که به طور فعال در شکار و دفاع از شهر خود یعنی Prospero نقش دارد. سازندگان بازی البته نخواسته اند که پروتاگونیست بازی را یک بعدی و ساده خلق کنند، هیزل یک انسان پیچیده است، تلخی های زیادی را چشیده است، روابط مشکل داری با مادرش دارد، بارها از بی عدالتی های جامعه ضربه دیده است، آن حس شوخ طبعی درون تریلر؟ نه، آن یک مکانیسم دفاعی است.


در آخر تریلر متوجه می شویم که هیزل، از جادو استفاده می‌کند، جادویی که در تریلر دیدیم Weaving نام دارد که هم در نبردها و هم در طی مسافت ها استفاده می‌شود، اشتباه نکنید این بسیار متفاوت از چیزی که در بازی ها توپ آتشین می نامند( fireball) می باشد. بلکه می‌توان آن را قسمت هایی از اشکال مختلف هندسی نامید به صورت ریسندگی و بافندگی خود را نشان ميدند, به طور کلی شما رشته هایی( strands) از دنیا را میگیرد، آن ها را در هم می‌چرخاند و به هم می بافد و به شکل های مختلف مفید تبدیل میکند
Weaver ها به طور ذاتی قابلیت این را دارند که جهان را عمیق تر ببینند، آن ها می‌توانند اجزای تشکیل دهنده این دنیا یعنی رشته ها( strands) ببینند. این رشته ها گاهی اوقات از هم می‌پاشند و Weaver ها، آن ها را تعمیر می‌کنند. وظیفه هیزل صرفا نبرد با هیولاها و نابودی آن ها نیست، بلکه وظیفه مهم تر او، تعمیر شکاف های دنیا و جلوگیری از ورود این هیولاها به دنیای بازی است


اما دنیای بازی فقط به هیولاها خلاصه نمی‌شود، موجودات عجیب دیگری هم وجود دارند که پروتاگونیست ممکن است آنها را طوری دیگر ببیند، در تریلر یکی از آن موجودات را می‌بینید!


Shakin` bones


ما قبل از این که با هیزل آشنا شویم، شخصی که Shakin bones نام دارد ، آشنا شدیم. شخصیتی که به نظر برای هیزل مهم و تاثیرگذار است.
او یک آرکان( Archon) است، شخصیت او از فردی به نام رابرت جانسون که کسی بود که در تقاطع ها با شیطان قرارداد می بست الهام گرفته شده است، او فیگوری نامیرا آست و بسیار شباهت به خارون( Charon اسطوره ای یونانی) دارد که قایقرانی است که شما را از دنیای واقعی به افسانه ای می‌برد.
ما با آرکان های( یک اصطلاح گنوستیک برای سازندگان دنیا است) زیادی آشنا خواهیم شد که هر کدام ویژگی خود را دارند و تاثیر خود را بر محیط اطراف گذاشته اند.


موسیقی بخش بزرگی از بازی است، برای هر منطقه از بازی، موسیقی خاص خود نوشته شده است. از فرهنگ و ذائقه جنوب آمریکا برای موسیقی بهره زیادی برده شده است.


طرح گرافیکی بازی به سبک انیمیشن کورالین می باشد. اگر به لباس شخصیت ها نگاه کنید، کمی زخمت تر و گشادتر از حالت طبیعی خود مباشد، گو که انگار از تن یک مینیاتوری در آورده باشند و به تن یک شخصیت بزرگ زده باشند، البته این فقط مثالی از طرح هنری و گرافیکی بازی است





تریلر معرفی در Xbox Games Showcase



تصاویر:
FyXimDWaYAAaymK.jpeg FyXimDUaYAIRt_r.jpeg FyXimDWaIAAQief.jpeg FyXimDWaIAERgnO.jpeg
 
آخرین ویرایش:
فعلا رسیدم چپتر ۵ و چقدر بازی زیباست! طراحی هنری و گرافیک بازی عین تابلو نقاشیه مخصوصا طراحی شخصیتا و جزئیاتشون که ادم کیف میکنه. موسیقی و صداگذاری هم که فبها! کامبت بازی هم آنچنان رو مخ نبوده برام مخصوصا اگه ابیلیتی های بیشتری باز شه فان بودن خودشو داره همچنان!
برام جالبه که کلیت بازی ترکیبی از Alice: Madness Returns و Kena: Bridge of Spiritsه مخصوصا آلیس! یه بازی خطی بشدت سرگرم کننده و دوست داشتنی! برخلاف نمایش و تریلرها، تا اینجا از هیزل خوشم اومده و شخصیت جالبی ساختن بنظرم!
 
بازی رو گذاشتم برای دانلود امیدوارم در نهایت رضایت بخش باشه

نکته جالب اینکه به نظرم شخصیت اصلی بازی شبیه یکی از مدیرهای ایکس باکس به اسم سارا باند هستش

sa.jpg

 
بازی رو گذاشتم برای دانلود امیدوارم در نهایت رضایت بخش باشه

نکته جالب اینکه به نظرم شخصیت اصلی بازی شبیه یکی از مدیرهای ایکس باکس به اسم سارا باند هستش

View attachment 376225

یکی دو چپتر بهش فرصت بده جادوی عجیب و غریب قشنگی میگرتت بعدش. بازی ساده و دوست داشتنییه. خودتم درگیر ووک و این دری وریا نکن که لذت بازیو برای خودت خراب کنی.
 
از دیشب تا الان تا چپتر 5 پیش رفتم باید بگم مدتها بود از هیچ بازی اینجوری لذت نبرده بودم
همه چیز روون ساده خطی و زیبا پیش میره :Victory:

(جا داره بگم لعنت به بازی های الکی اوپن ورلد:Thumbup:)​
 
شاید عجیب باشه ولی تو یکسال اخیری که مایکروسافت امثال ایندیانا و Avowed رو منتشر کرده، بهترین بازی Xbox برای من تا الان با قاطعیت South of Midnight بوده که بشدت دوستش دارم! عجب تجربه ساده ولی قشنگی بود توی ۱۴ چپتری که ارائه میکنه و اصلا هم تکراری نمیشه در طول این مدت.
گیم پلی بازی به طرز عجیبی دلچسب بود و حتی مبارزاتش که کلی ایراد گرفتن ازش هم بعد به دست اوردن اپگریدا، برای من لااقل هیجان انگیز بود. شخصیت هیزل هم به مرور پخته میشه توی داستان و جلوه دوست داشتنی پیدا میکنه مخصوصا که ظاهرشم چندبار تغییر میکنه و اواخر داستان زیبایی خاصی داره برا خودش.
مهمتر از همه گرافیک و طراحی محیطه که رسما فوق العادس! بارها و بارها واستادم به این تابلوی نقاشی متحرک نگاه کردم که باید واقعا به افتخار طراحاش دست زد! محیطا بشدت پرجزئیات و زیبا و خاصن مخصوصا از چپتر ۹ به بعد که حال و هوای بازی به سمت دارک بودن گرایش پیدا میکنه.
تنها نکته روی مخ و عجیب، باس آخر بود که باورم نمیشه اینقدر دم دستی و احمقانه درستش کرده باشن. عجیبتر اینکه باسای قبلی هرکدوم گیم پلی و لور و طراحی منحصر به فرد خودشونو داشتن و بعد آخر بازی یهو همچین چیز مسخره ای میذاره جلوت که خیلی ناامید کننده بود.
اگه یه بازی ماجراجویی خطی جذاب میخواین که دنیای یونیک و خاص خودشو داشته باشه حتما South of Midnight رو تجربه کنین. حقیقتا دلم برای یه عده میسوزه که با درگیری ذهنی علیه ووک و این خزعبلات، خودشونو از انجام همچین عنوان نابی محروم کردن! امیدوارم هرچی زودتر برای PS هم منتشر بشه که سبک و سیاقش خوراک کاربرای این پلتفرمه.
 
شاید عجیب باشه ولی تو یکسال اخیری که مایکروسافت امثال ایندیانا و Avowed رو منتشر کرده، بهترین بازی Xbox برای من تا الان با قاطعیت South of Midnight بوده که بشدت دوستش دارم! عجب تجربه ساده ولی قشنگی بود توی ۱۴ چپتری که ارائه میکنه و اصلا هم تکراری نمیشه در طول این مدت.
گیم پلی بازی به طرز عجیبی دلچسب بود و حتی مبارزاتش که کلی ایراد گرفتن ازش هم بعد به دست اوردن اپگریدا، برای من لااقل هیجان انگیز بود. شخصیت هیزل هم به مرور پخته میشه توی داستان و جلوه دوست داشتنی پیدا میکنه مخصوصا که ظاهرشم چندبار تغییر میکنه و اواخر داستان زیبایی خاصی داره برا خودش.
مهمتر از همه گرافیک و طراحی محیطه که رسما فوق العادس! بارها و بارها واستادم به این تابلوی نقاشی متحرک نگاه کردم که باید واقعا به افتخار طراحاش دست زد! محیطا بشدت پرجزئیات و زیبا و خاصن مخصوصا از چپتر ۹ به بعد که حال و هوای بازی به سمت دارک بودن گرایش پیدا میکنه.
تنها نکته روی مخ و عجیب، باس آخر بود که باورم نمیشه اینقدر دم دستی و احمقانه درستش کرده باشن. عجیبتر اینکه باسای قبلی هرکدوم گیم پلی و لور و طراحی منحصر به فرد خودشونو داشتن و بعد آخر بازی یهو همچین چیز مسخره ای میذاره جلوت که خیلی ناامید کننده بود.
اگه یه بازی ماجراجویی خطی جذاب میخواین که دنیای یونیک و خاص خودشو داشته باشه حتما South of Midnight رو تجربه کنین. حقیقتا دلم برای یه عده میسوزه که با درگیری ذهنی علیه ووک و این خزعبلات، خودشونو از انجام همچین عنوان نابی محروم کردن! امیدوارم هرچی زودتر برای PS هم منتشر بشه که سبک و سیاقش خوراک کاربرای این پلتفرمه.
منم همین‌طور! :دی
Avowed رو بازی نکردم، ولی از Indiana Jones خوشم اومد و حتی Hellblade 2 هم با اینکه می‌شد بهش خیلی انتقادها وارد کرد، برام تجربه جالبی بود. ولی South of Midnight رو از هر دوی اینا بیشتر دوست داشتم و با اینکه از قبل هم منتظرش بودم، ولی حتی فراتر از انتظارم بود.
با اینکه بازی مشکلاتی داره و به نظرم می‌شد با یه سری تغییرات توی بخش مبارزات از این بهترش کرد، ولی واقعاً لذت عجیبی برام داشت. یعنی اتمسفر و دنیای خاص بازی و شخصیت‌های مختلفش (از آدم‌ها تا جک جونورها) در کنار موسیقی‌های محشر و گرافیک هنری فوق‌العاده، یه ترکیبی ساختن که باعث شد کمبودهای گیم‌پلی در اون حد اذیتم نکنه و هر لحظه مشتاق رسیدن به بخش بعدی باشم که ببینم چه اتفاقات جالب دیگه‌ای می‌افته و سورپرایزهای بزرگ بعدی چطوری هستن و چه شخصیت عجیب و غریبی از راه می‌رسه و چه موسیقی معرکه‌ای پخش می‌شه.
کلاً از اون بازی‌هایی بود که نمی‌تونم با متر و معیار معمولی نقدشون کنم. یه حس و حال خاصی برام داشت که فراتر از یه «بازی ویدیویی»، یه جور «تجربه» دلچسب بود. یعنی شاید خیلی از بازی‌ها باشن که گیم‌پلی بهتری ارائه بدن و در مجموع وقتی فرمول‌طور بهشون نگاه کنیم آثار باکیفیت‌تری باشن، ولی در این حد روی من اثر نمی‌ذارن و این «اثرگذاری» همیشه برام اهمیت زیادی داره و باعث می‌شه این مدل بازی‌ها حتی با وجود کمبودهاشون جای خاصی توی قلبم داشته باشن. :دی
امیدوارم باز هم بازی‌های این مدلی بیشتری از این استودیو ببینیم و بعد از South of Midnight ناپدید نشن.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or