Silent Hill: Original Memories (پست اول خوانده شود)

SH1:OM #30

سیبل!سیبل!>:d
14_14_26_29.jpg

سیبل؟سیبل؟/:)

14_14_26_35.jpg

سیبل!سیبل!:-ss
14_14_26_50.jpg

اگه این رو همراه نیاورده باشید، نه تنها کار سیبل تمومه بلکه یه قسمت خوب داستان رو از دست میدید.
14_14_27_23.jpg

حتی استفاده از این مایع هم راحت نبود.
14_14_27_40.jpg

خب این تمرینی بود برای آخر داستان. سیبل چه دود و دمی راه انداخته.
14_14_27_52.jpg

این لعنتی دیگه چیه؟
14_14_27_56.jpg

بمیر! اهریمن خزنده.
14_14_28_02.jpg

سیبل! بیدار شو! حالت خوبه؟ تو دیگه خلاص شدی
14_14_28_09.jpg

خب خدا رو شکرو سیبل حالش خوبه. این بار به موقع رسیدیم.
albums3780-picture54458.jpg
هیسسس! چیزی نگو سیبل! تو انرژی زیادی از دست دادی.
14_14_28_20.jpg

راستی دقت کردید تو سری بازی‌ها چقدر باید از این و اون مراقبت می‌کردیم؟
هر چند تو اگه عرضه داشتی هری، از شریل مراقبت می‌کردی!:d
 
SH1:OM #31

خب با اتفاقاتی که برای شخص سیبل پیش اومد،‌ خودش شخصاً ماهیت سایلنت هیل رو تجربه کرد.
شاید الان زمانی خوبی باشه که به سوالش جواب بدیم. شاید باورمون کنه.
14_14_28_27.jpg

سوالی به وسعت یک دنیا! چرا شریل؟
albums3780-picture54459.jpg

خسته نباشی هری! این همه مدت ما رو دنبال خودت کشوندی دنبال چیزی که حتی خودت هم بهش مطمئن نیستی؟
14_14_28_36.jpg

آماده باشید برای شنیدن واقعیت. من سکوت می‌کنم تا صدای هری بهتر شنیده بشه.
14_14_28_41.jpg

:-o
یه لحظه! :-t
یعنی چی؟
14_14_28_54.jpg

albums3780-picture54460.jpg
albums3780-picture54461.jpg
albums3780-picture54462.jpg
14_14_29_04.jpg

albums3780-picture54463.jpg
albums3780-picture54464.jpg
14_14_29_16.jpg

~x(
راستش من بعد از شنیدن این واقعیت سست شدم. دنیا رو سرم خراب شد. احساس می‌کردم کونامی با احساسات من بازی کرده. این همه اضطراب و تنش برای دختری که هیچ قرابت خونی با من نداره؟)x
حالا معنی این‌ها رو تو سکانس ابتدایی بازی میفهمم.
1_18_45_36.jpg
1_18_45_40.jpg

خودم هم حال خودم رو نمی‌دونستم. دنبال یکی می‌گشتم که جای من فکر کنه، حرف بزنه و تصمیم بگیره. یکی باید یه چیزی بگه.
پس در این صورت ...
14_14_29_25.jpg


انگار سیبل از طرف من پرسید که:
14_14_29_30.jpg

و باز هم انگار هری ذهن من رو خوند.
14_14_29_35.jpg

همین مهمه. نه چیز دیگه.
albums3780-picture54465.jpg
من هستم. وفادار تا انتها. بریم هری.
----------------------------------------------------------------
متوجه یه نکته شدید؟
تفاوت در رفتار دو فرد مذکر در شرایطی مشابه. هر دو همسرشون مریض شده و امیدی به بهبودی‌شون نیست. هر دو هم حدود 3 سال.
یکی همسر مریضش رو تنها نمی‌گذاره و اون یکی همسر مریضش رو می‌کشه.
 
SH1:OM #32

حالا وقت اون رسیده به دیدن نمایش اصلی بریم. بهتره بگم دیدن شخصِ پشت‌پرده‌ی این نمایش.
albums3780-picture54515.jpg

هی تو!
14_14_29_53.jpg

ما نمایش مسخره‌ت رو تماشا کردیم.
albums3780-picture54516.jpg

همین‌جا تمومش کن.
albums3792-picture54536.jpg
کشته‌ی شجاعتتم هری.:thumbsup:
14_14_30_11.jpg
بگو چی هری! ما هم پشتت‌ایم.
albums3792-picture54537.jpg

چیز دیگه‌ای نمی‌خوای؟ تعارف نکنا!

14_14_30_20.jpg

چی؟! می‌خوای چکار کنی؟
albums3792-picture54538.jpg

آلسا گوشه‌ای از قدرت خودش رو در مقابل هری به کار می‌بره و اون
رو به عقب پرت می‌کنه.
14_14_30_28.jpg
پاشو هری! الان وقت کم آوردن نیست.
albums3792-picture54539.jpg
هری دوباره به سمت آلسا میره اما به یه دیوار نامرئی برخورد می‌کنه.
albums3792-picture54540.jpg
به نظر نمی‌رسه آلسا بخواد به هری آسیبی بزنه. انگار میخواد بگه پاتو از این قضیه کنار بکش.
14_14_30_38.jpg
ها؟! این چیه دیگه؟
albums3792-picture54541.jpg

اینجا چه خبره؟

14_14_30_47.jpg
فلاروس فعال شده. داستان چیه؟
14_14_30_52.jpg
انگار طرف حسابش هم آلساست چون به نظر میاد اون رو هدف گرفته.
albums3792-picture54542.jpg

مثل اینکه داره اتفاقاتی میافته.
 
SH1:OM #33

آلسا بی‌اعتنا به هری و فلاروس برمیگرده و میره. یعنی اون از قدرت این شیی عجیب بی‌اطلاعه؟
14_14_31_01.jpg
اشعه‌ای از فلاروس به سمت آلسا شلیک میشه.
albums3792-picture54543.jpg

آلسا جیغ می‌کشه. گارد دفاعیِ بی‌فایده‌ش هم کمکی بهش نمی‌کنه.
بله! ظاهراً بی‌اطلاع بوده!

14_14_31_06.jpg
اشعه‌ی ساطع شده از فلاروس،‌آلسا رو روی نقش زمین می‌کنه. حتماً به خودتون می‌گفتین آفرین! بازی تموم شد.
14_14_31_14.jpg
الان میریم و شریل رو ازش می‌گیریم و قهرمانانه و رمانتیک،‌ رو به غروب خورشید می‌زنیم به چاک. نه؟
albums3792-picture54544.jpg

اگه اینطوریه،‌ شرمنده که جشن‌تون رو خراب می‌کنم،‌اما...
بازم سر و کله این کنه پیدا شد.

14_14_31_26.jpg
دالیا...
آلسا هم از دیدن دایلا شوکه شده.
albums3792-picture54616.jpg

شریل کجاست؟ اون کجاست؟
albums3793-picture54552.jpg

لابد تو هم تمومش کردی! جواب ما رو ندادی دالیا!

14_14_31_42.jpg
برای یه سورپرایز آماده هستید؟
14_14_31_47.jpg
:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o
یعنی ممکنه ... ؟
اون اهریمنی که این همه در موردش حرف زدی و هشدار دادی، دختر خودت بود؟
albums3793-picture54554.jpg
----------------------------------------------------------------
باید اعتراف کنم سری سایلنت هیل دارای سلاحی مخفی به نام پتک می‌باشد. هر چند وقت یک بار این پتک توسط سازندگان به فرق سر مخاطب فرود میاد. هنوز از شوک رابطه‌ی شریل و هری بیرون نیومده بودیم که...
 
SH1:OM #34

یعنی از این قشنگ‌تر نمیشد آلسا رو مسخره کنه.
14_14_31_54.jpg
بر منکرش لعنت!
14_14_32_00.jpg
انسان جایزالخطاست نه تو!
14_14_32_04.jpg
تو هم مثل ما لازمه تو خیلی مسایل تجدید نظر کنی.
14_14_32_09.jpg
بگم چرا؟
14_14_32_14.jpg
احمقی مثل هری رو لازم داشتی تا ما رو بازیچه‌ی دستت کنی!
14_14_32_25.jpg
جدی نمی‌دونی هری؟!
albums3793-picture54556.jpg

پشت پرده‌ی این نمایش اونی نبوده که حالا شده عزیز دل مامانش!
14_14_32_35.jpg
خیلی جالبه که یه دختر به مادر خودش اینطوری پرخاش کنه. ببینید طفلک چی کشیده.
14_14_32_42.jpg
خونه چه خبره؟ چی آماده‌ست؟
14_14_32_52.jpg
اگه برای هر کی، خونه محل آرامش و امنیته، برای آلسا برعکسه.
کسی که فکر می‌کردیم پشت‌پرده‌ی این نمایش باشه، آلسا نبود. بلکه دالیا بود.
دالیا با دخترش،آلسا، تو نوری که منبعش ناشناخته‌ست محو میشن.
albums3793-picture54557.jpg
و بعد،‌ صدای جیغ آلسا و بعد، تاریکی که لحظه‌به‌لحظه گسترده‌تر و غلیظ‌تر میشه و بعد ... هیچ.
انگار دوباره بیهوش شده بودیم. چون یهو به هوش میایم.
albums3793-picture54617.jpg

در حالیکه ...
albums3793-picture54618.jpg

... لیزا بالای سرمونه و معلوم نیست در حال انجام چه کاری بوده.
14_14_33_23.jpg
این بار حالتش فرق می‌کنه. پلک چشم چپش می‌پره.
albums3793-picture54619.jpg

یعنی باز هم توی بیمارستان هستیم؟
----------------------------------------------------------------
خیلی جالبه که هر بار یه جای مشخص بیدار میشیم یا بهتره بگم به هوش میایم. مثل هنری که هر بار تو اتاق خودش بیدار میشد.
و هر بار لیزا ...
 
SH1:OM #35

باز ما به هوش اومدیم. انگار در بیمارستان و باز هم لیزا ...
albums3793-picture54620.jpg
لیزا! چی شده؟ دالیا و آلسا چی شدن؟
albums3793-picture54622.jpg

سراپا گوشیم. جز این هم چاره‌ای نیست.

14_14_33_40.jpg
قدرت کلام رو دارید؟!
14_14_33_44.jpg
گاهی لازمه برای رسیدن به آگاهی، از ذهنت فاصله بگیری.
albums3794-picture54633.jpg

خب،‌حالا به چی رسیدی لیزا؟
albums3794-picture54634.jpg
تو تمام مدتی که ما داشتیم با شهر دست و پنجه نرم می‌کردیم!؟
14_14_33_54.jpg
چی انقدر وحشتناک بوده؟ از وحشت جهنم چی می‌دونی!
albums3794-picture54635.jpg

از این چیزا اون هم تو این شهر؟
:-s
14_14_34_02.jpg
خیالم راحت شد.
14_14_34_06.jpg
داری منو می‌ترسونی دوباره! مورد مشکوکی وجود داشت یا نه؟
14_14_34_11.jpg
شوخی بسه دیگه. تو پرستارش بودی اونوقت فقط احساس می‌کنی قبلاً اونجا بودی؟!
14_14_34_16.jpg
مطمئنی چیزی مصرف نکردی؟
14_14_34_20.jpg
این سوالیه که خودت باید جوابش رو پیدا کنی لیزا.
albums3794-picture54636.jpg
وقتی نمیدونی چی شده و چه خبره از چی می‌ترسی؟ هر چند،‌ تو سایلنت هیل باید از ناشناخته‌ها ترسید.
14_14_34_32.jpg
شرمنده‌، هری الان درگیر ماموریتِ کمک به یکی دیگه‌ست.
albums3794-picture54637.jpg

هری! انقدر قطعی نظر نده.
albums3794-picture54638.jpg

دکتر میسون! دکتر هری میسون، به بخش روانی!
14_14_34_40.jpg
هری به قصد دلگرمی دادن به لیزا رو داره اما ...
albums3794-picture54639.jpg

دلگرمی‌ و دلداری دادن، مشکل لیزا رو حل نمی‌کنه.
albums3794-picture54640.jpg

اینو منم باهات موافقم. اگه می‌فهمید که پای حرفای تو نمی‌نشست.
14_14_34_49.jpg
ولش کن. جایی نمیتونه بره.
14_14_34_53.jpg
خب برای اولین بار لیزا ما رو ترک می‌کنه و میره. ابتدا فکر می‌کردم اون داره ما رو فریب میده. مگه میشه؟ اون پرستار آلسا بوده و حالا از چیزی خبر نداره. هر چقدر هم که مواد مصرف کرده باشه اینطوری نمیشه مگه اینکه شستشوی مغزی و یا بخشی از ذهنش پاک شده باشه. به هر حال اون با حالتی پرخاشگرانه به جستجوی سرنوشت شوم خودش تو بن‌بستِ سایلنت هیل میره.
لیزای نگون‌بخت!
لعنتی! این دیگه چی بود؟
albums3794-picture54641.jpg
لیزا رو نمی گم! این صدا ...
albums3794-picture54642.jpg

انگار از زیرزمین میاد.

albums3795-picture54643.jpg
اما منبعش چیه؟ برای آگاهی،‌ فقط یه راه وجود داره.
albums3795-picture54644.jpg
 
SH1:OM #36

در «هیچ کجا»! جایی برای ترسوها نیست.
15_14_33_33.jpg

به داخل بیا.
15_14_33_39.jpg
یکی از وهم‌انگیز‌ترین لحظات تاریخ بازی‌های رایانه ایم همین لحظه بود. دوربین با همون استایل قدیمی‌ خودش و با لرزشی محسوس، طوری که انگار روی شانه‌های یه موجود فیزیکی داره حمل میشه، می‌چرخه و پشت سر هری که روبروی درب آسانسور میخکوب شده قرار می گیره.
داریم میریم که همین رو بفهمیم.
15_14_33_42.jpg

سوال خوبیه
:-?
15_14_33_46.jpg
جواب خوبیه!
15_14_33_51.jpg
می‌دونید از چه خصلت هری کیف می‌کنم؟ اینکه وقتی می‌خواد بره جلو شک نمی کنه. خصلتی که حتی تو هدر و جیمز نمی‌بینیم. برای پیدا کردن دخترش هیچ مال خودش هم نیست هر خطری رو می‌پذیره. اصلاً فکر نمی‌کنه. میره جلو با اینکه حتی مطمئن نیست اون دختر زنده هنوز هست یا نه.
به خاطر شریل....
albums3795-picture54645.jpg
«هيچ‌كجا» معجونی بود بر پایه‌ی بیمارستان با کمی چاشنی از مكان‌هايي كه در طول بازي تجربه كرديم.
با كمي دقت مي‌بینيم اين الگو به شكل هوشمندانه‌اي در شماره 4 تكرار شد.
now014.jpg

مکان‌هایی مثل مغازه عتيقه فروشي

15_14_36_01.jpg
یا مدرسه
15_14_38_06.jpg
البته بدون نقشه! در ضیافت معماها.
یکیش معمای Zodiac یا طالع‌بینی
latest
latest
latest
latest
albums3795-picture54747.jpg

کلید حل معما
latest

و The Grim Reaper's List
albums3795-picture54748.jpg
که برای به دست آوردن اولین نشان باید حل‌ش کنید.
چه عجب این یکی خون‌آلود نیست.
[TABLE="width: 500"]
[TR]
[TD]فهرست Grim Reaper
لیندا 35
ترور 60
آلبرت 18
روبرتا 45
ادوارد 38
-------------------------------[/TD]
[TD]The Grim Reaper's List
35 Lydia Findly
60 Trevor F White
18 Albert Lords
45 Roberta T Morgan
38 Edward C Briggs
--------------------------------[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]نام‌های حک شده در لیتوگراف
فهرست Grim Reaper
بله، اسامی بر اساس
سن و از جوان به مسن
مرتب شده اند.
آنگاه، مسیر گشوده می‌شود
در انتظار آنها،‌ دیوانه‌وار
فغان. ضیافت مرگ![/TD]
[TD]Names engraved on a lithograph
.The Grim Reaper's List
Yes, the headcount is set
Young and old lined up
.In order of age
Then, the pathway opens
Awaiting them, the frenzied
!Uproar, the feast of death[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
albums3795-picture54749.jpg
کلید حل معما
albums3795-picture54750.jpg

هدف اصلي ما در اين قسمت از بازي جمع‌آوري پنج نشان يا علامت مقدس فرقه‌ست.
amulet%20of%20solomon.jpg
crest%20of%20mercury.jpg
ankh.jpg
disk%20of%20ouroboros.jpg
dagger%20of%20melchior.jpg
اولين نشاني كه پيدا مي كنيم ستاره شش‌گوشه كه ما اون رو با اسامي مختلفي مي‌شناسيم.
«ستاره داود»،‌در خود بازي «طلسم سليمان»، «ستاره يهود»، و ...
نمي خوام وارد اين بحث بشم كه اين نشانها در واقع چي هستند يا معني‌شون چيه، ولي همين قدر بگم كه هر 5 نشان ذكر شده نماد قدرت‌هاي مخفي هستند كه در بازي، هري ظاهراً ازشون بي اطلاعه و براش ناشناخته هستند.
خود عدد «5» كلي موضوع بحثه كه چرا 5 نماد انتخاب شده و چرا اينها انتخاب شدن.

Amulet Of Solomon از اینجا
15_14_43_52.jpg
وقتی این رو بردارید و برید بیرون، یهو ....
albums3795-picture54753.jpg
به حق صداهای نشنیده.
سازندگان سايلنت هيل ثابت كرده‌اند استاد انگشت گذاشتن روي حساس‌ترين نقاط احساسات افراد هستند.
لیزا!

15_14_44_07.jpg
ملاقات با ليزا آن هم وقتي در چند قدمي روبرو شدن با حقيقت هستيد.
ملاقات با ليزا آن هم وقتي او هم واقعيت رو پيدا كرده.
موضوع چیه چیزا

15_14_44_10.jpg
واقعيت سياه! وقتي حتي نمي دونه زنده‌ست. وقتي زنده بودن با نجات یافتن فصل اشتراکی ندارند.
15_14_44_15.jpg
قبلاً اين سوال رو مطرح كرده بودم كه
یعنی لیزا خبر نداره دکتر کافمن زنده‌ست؟ اون رو تو بیمارستان ندیده؟ ما هر دوی اونها رو تو Examination Room در طبقه‌ی اول ملاقات می‌کنیم. با این تفاوت که این ملاقات‌ها در 2 بُعد متفاوت انجام میشن. کافمن در حالت معمولی و لیزا در Other World. البته شکل و شمایل اتاق بیشتر به حالت تاریک شهر شبیه هست تا OW.
آیا شخصیت‌های ساکن در شهر در اون بعد از شهر زندانی شد‌ه‌اند به طوری که با تغییر دنیا،‌نمی‌توانند از این مرز عبور کنند؟
حالا ليزا جواب سوال رو ميده.
15_14_44_19.jpg
اگه منظور لیزا از «اونها» رو متوجه نشدید، من دیگه چيزي براي گفتن ندارم. :|
15_14_44_23.jpg
ليزا! هنوزم متوجه نيستي. باور كن.
15_14_44_26.jpg
لیزا!
قبلاً هم بهت گفته بودیم نمی‌تونیم.
albums3795-picture54754.jpg
مسیر کسب آگاهی همیشه دشوار بوده و هست،‌ اما گاهی به این مسیر به مقصد‌های هولناکی ختم میشه.
ترس بعد از آگاهی،‌ قابل درمان نیست.
albums3795-picture54755.jpg

کمکی از دست ما بر نمیاد.
چجوری نجاتت بدیم وقتی تو خودت از اونایی!
اگه می‌خواست نجات پیدا کنی،‌ اجازه نمیداد اینجا پرسه بزنی.
albums3801-picture54761.jpg

لیزا ملتمسانه و شکلی رقت‌انگیز به سمت هری میاد.
albums3801-picture54762.jpg

اما هری اون رو به عقب هل میده و از خودش طرد می‌کنه.
albums3801-picture54763.jpg

و ليزا به ديوار برخورد می کنه.
albums3801-picture54764.jpg
خون از سر ليزا سرازير ميشه. من سكوت مي كنم. تصاوير خودشون گويا هستند.
فقط خونريزيش شبيه يكي از معماهاي شماره 3 نیست؟
15_14_45_00.jpg
15_14_45_03.jpg
15_14_45_11.jpg
15_14_45_13.jpg
15_14_45_17.jpg
به خاطر خدا تمومش كنيد.
لیزا با ماسکی از خون و لنگ‌لنگان به سمت هری میاد.
640

هري با اينكه از وضعيت ليزا متاثر شده اما باز هم تصميم درستي رو مي‌گيره.

albums3801-picture54765.jpg
از اتاق میره بیرون و در رو هم پشت سرش می‌بنده.
به جای راهنمای خونین در این معما،‌ با پایان خونین لیزا مواجه شدیم.
كي مي‌دونه هري تو اين لحظه چه احساسي داشته.
 
آخرین ویرایش:
SH1:OM #37

مي‌تونستيد خيلي راحت با استفاده از راهنما و وسایل کمک‌سایلنت‌هیلی! فقط مراحل رو رد كنيد تا صبح روز بعد جلوي دوستان تون پز بديد كه
«سايلنت هيل 1 رو تموم كردم عجب بازي بود».
یا اینکه با ورود به بازی‌های احساسی سازندگان،
تا مدت‌ها زنداني احساسات‌تون بشيد.
انتخاب شما کدومه؟
اگه هنوز در مورد علت وضعیت لیزا کنجکاو هستید، می‌تونید نگاهی به این بندازید.

15_14_46_17.jpg
دفتر ثبت خاطرات روزانه‌ی لیزا.
.Ask doctor to let me quit being in charge of that patient.It's too weird
,Still alive
.but with wounds that won't heal
.Told the doctor I quit
.Won't work at that hospital anymore
.The room is filled with insects
.Even with the doors and windows shut they get in to spite me
...To the hospital
.Feeling bad
.Need to throw up
.But nothing comes out
.Vomiting only bile
.Blood and pus flow from the bathroom faucet
.I try to stop it, but it won't turn off
.Need drug
...Help me
15_14_46_25.jpg
همیشه یه راه دیگه هم هست. اون نوار VHS‌ رو تو بیمارستان دیدیم یادتونه؟ اون بار فقط نویز دیدیم و شنیدیم.
اگه اونجا ندیدید یا دیدید و یادتون نیست، می‌تونید تو یکی از اتاق‌های طبقه‌ی اول، یه پخش‌کننده‌ی VHS پیدا کنید.
البته بر خلاف قبلی، این یکی سالمه.
می‌تونید باهاش نوار رو ببینید.

15_15_13_15.jpg
این بار کامل و بدون نویز.
بدون واسطه از زبان خود لیزا بشنوید.
?What is it
...Still has unusually high fever
...Eyes don't open... getting a pulse
But just barely breathing
!Her skin is all charred
!Even when I change the bandages, the blood and pus just start oozing through
...Why
?What is keeping that cild alive
...I... can't stand it any longer
.I won't tell a soul ...promise
...So please​
15_15_13_27.jpg

اگر هم دل‌تون می‌خواد در مورد داروهایی که لیزا و قبل از اون، سیبل گفتن بیشتر بدونید، این رو بخونید.
.WHITE CLAUDIA
.Perennial herb found near water
.Reaches height of 10 to 15 in
.Oblong leaves, white blossoms
.Seeds contain hallucinogen
.Ancient records show it was used for religious ceremonies
.The hallucinogenic effect was key​


latest

فقط قبلش باید این معمای نور رو حل کنید.
670px-Solve-the-Light-Puzzle-in-Silent-Hill-Step-2-Version-2.jpg

شبیه محرابی هست که پشت عتیق فروشی دیدیم. نه؟
برای حل معما بایدتابلو‌ها در معرض تابش شدید نور قرار بدید.
picture_2.jpg
picture_1.jpg
چجوری؟ با یه چیزی مثل این. پیدا کردنش پای خودتون.
camera.jpg

تا این شکلی بشن.
250
250

کلید حل معما
sh1_p06_04.jpg
sh1_p06_05.jpg

خب!
هدف اصلي ما در اين قسمت از بازي،‌چی بود؟!

amulet%20of%20solomon.jpg
crest%20of%20mercury.jpg
dagger%20of%20melchior.jpg
ankh.jpg
disk%20of%20ouroboros.jpg
براي اينجا
15_16_39_19.jpg
Amulet Of Solomon رو که پیدا کردیم. می‌مونه 4تای باقیمونده.
Crest Of Mercury رو از اینجا.
15_14_55_47.jpg
اینم بردارید لازم میشه.
albums3801-picture54768.jpg

Dagger Of Melchior رو از اینجا.

albums3801-picture54770.jpg
البته قبلش باید پیوند بین دو سر زنجیر رو با حلقه‌ای که برداشتید بازسازی کنید.
albums3801-picture54769.jpg

که این بلا سرتون نیاد.

now010.jpg
Ankh از اینجا.
15_15_15_29.jpg
بعد از اینکه شاهد بازتاب اوج تنهايي يك دختر 7 ساله بودید.
now011.jpg
Disk Of Ourboros از اینجا.
15_16_45_11.jpg
بعد از اینکه علت احضار شريل به شهر رو فهمیدید.
داستان از این قراره که ...
همه چیز طبق نقشه پیش می‌رفته. اونها موفق شده‌بودند جنین خدای فرقه رو تو رحم قرار بدن.

15_16_43_34.jpg
اما به سرانجام نرسیده.
albums3801-picture54772.jpg
وجود یه نیمه‌ی گمشده، باعث شده تلاش‌شون بی‌نتیجه باشه.
15_16_43_45.jpg
و باقیمونده‌ی اون هم ...
albums3802-picture54783.jpg
در خوابی مرگ‌وار فرو رفته.
albums3802-picture54784.jpg
یعنی کار کاملاً عقیم مونده؟
albums3802-picture54785.jpg
این جزء توافق نبوده.
albums3802-picture54786.jpg
اما دالیا معتقده قضیه خلاف اینه.
albums3802-picture54787.jpg
هنوز فرصت هست.
albums3802-picture54788.jpg
دالیا اطمینان میده که خلف وعده‌ای در کار نیست.
albums3802-picture54789.jpg
بقیه به این موضوع خوشبین نیستند.
15_16_44_27.jpg
لااقل تا زمانیکه نیمه‌ی گمشده پیدا و با نیمه‌ی فعلی یکی نشده.
15_16_44_32.jpg
دالیا حربه‌های دیگه‌ای هم تو آستینش داشته.
albums3802-picture54790.jpg
دالیا اطمینان داره که نیمه‌ی گمشده برمی‌گرده.
albums3802-picture54791.jpg

بله دکتر کافمن، این مساله زمان‌بر هست. ولی هر چیزی هزینه‌ای داره.
albums3802-picture54792.jpg

اگه هنوز متوجه نشدید اونی که روی تخت خوابیده، آلساست، معلومه داستان رو خوب دنبال نکردید.
افراد سمت راست و چپ به ترتیب دالیا و کافمن هستند. اما دو نفر دیگه چی؟ از دکترهای وابسته به فرقه؟!

نکته‌ی دیگه، حرفی هست که دالیا می‌زنه. یعنی شریل، یک تاکتیک تاخیری برای بدست آوردن زمان بوده یا دالیا داره بوف میزنه؟
بگذریم.
اما آيا تصوير بالايي محل زندگي شكنجه‌وار آلسا بود يا اين اتاق؟

now016.jpg
یا قرار دادن 5 نشان روی در، مجوز خروج شما صادر میشه.
albums3801-picture54771.jpg
 
SH1:OM #38

بعد از عبور از در، نمایش عجیب مادر و دختر رو شاهد هستید.
albums3809-picture54800.jpg

شخصيت آلسا به نوعي شبيه آنجلاست. هر دو به نوعي ناخواسته قرباني شدن.
من سکوت می‌کنم تا خودتون فریاد آلسا رو بشنوید.

16_13_59_01.jpg
16_13_59_06.jpg
16_13_59_11.jpg
albums3809-picture54801.jpg
16_13_59_26.jpg
16_13_59_32.jpg
albums3809-picture54802.jpg
albums3809-picture54803.jpg
16_13_59_55.jpg
16_14_00_02.jpg
albums3809-picture54804.jpg
albums3809-picture54805.jpg
داليا به آلسا دروغ نميگه. فقط تمام حقيقت رو نميگه.
اوج خواسته يه دختر 7 ساله از مادرش چي مي تونه باشه؟
شايد يكي از جذاب‌ترين سكانس‌هاي سري زماني باشه كه آلسا معصومانه و ملتمسانه از مادرش چيزي رو درخواست مي‌كنه.

اینکه کنار مادرش شاد باشه.
اما شادي از نظر داليا چیه؟
اصلاً دالیا دنبال چیه؟ دنبال ایجاد زندگی؟
براي كي؟ به چه قيمتي؟ قربانی کردن دخترش؟خب!
رسیدیم نزدیک آخر ماجرا.

حالا هري (در واقع ما) تمام واقعيت‌هاي مورد نياز براي خاتمه دادن به اين ديوانگي رو مي‌دونه (مي‌دونيم).نه هري (دوستان)؟

تمام اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم‌گیری رو بدست آوردیم. فقط مونده یه کار. اینکه تصمیم بگیریم تمومش کنیم یا جا بزنیم.
هستید یا نه؟

كلي بازي هست كه بي دغدغه مي تونيد تك نفره با يه لشگر بجنگيد تا دنيا رو نجات بديد و كيف كنيد. بريد سراغ اونها.
اگه هستید، بدونید پایین اون پله‌ها، قرار نیست به بهشت برسیدو فرشته‌ها هم با دسته‌های گل انتظارمون رو نمی کشند.

تصمیمش با شماست. چکار می‌کنید؟
800
هر تصمیمی که صلاح می‌دونید بگیرید. اما ما که رفتیم.
albums3809-picture54806.jpg
 
SH1:OM #39

خب همونطور كه حتماً متوجه شدید و قبلاً هم گفتم، داريم به پايان OM1 نزديك ميشيم.
لازمه يه توضيحاتي قبل از سكانس نهايي ارائه بدم.
با اينكه به نظر خود بنده و خيلي‌هاي ديگه پايان اصلي بازي Good هست نه +Good اما ابتدا اين سري پست‌ها رو با +Good تموم مي كنم بعد در مورد باقي پایان‌ها هم توضيحاتي ميدم.

----------------------------------------------------------------------------------------------
داليا خيالش از پيروزيش راحته انگار
16_14_00_57.jpg
خاك بر سرت هري. داره تو رو ميگه:|
16_14_01_03.jpg
اين حرفش ديگه كه بخشايش ناپذيره)x
16_14_01_16.jpg
ظاهراً سيبل هنوز به عمق فاجعه پي نبرده.
16_14_01_24.jpg
داليا با اشاره اي سيبل رو نقش بر زمين مي كنه.
به گيرنده‌هاي خودتون دست نزنيد. تصوير زير سيبله كه پرت شده و فقط پاهاش تو تصوير معلومه.

16_14_01_31.jpg
اژدها، ببخشيد! هري وارد مي‌شود. اما داليا به اون هم اهمتي نميده.
16_14_01_39.jpg
مرسي پشتكار. مرسي اميد
16_14_01_45.jpg
آخرين جزييات از زبان داليا
16_14_01_52.jpg
آخرين ضربه به هري.
16_14_02_00.jpg
هري سعي مي كنه در برابر اين واقعيت كه شريلي ديگه وجود نداره مقاومت كنه.
16_14_02_05.jpg
اما خودش هم مي دونه بي فايده‌ست. از سوالش معلومه
16_14_02_16.jpg
تسخير آخرين سنگر ذهن هري توسط داليا.
16_14_02_19.jpg

16_14_02_39.jpg

16_14_02_47.jpg

16_14_02_52.jpg
خلاصه‌ي تمام سري سايلنت هيل
16_14_03_32.jpg
روح شريل و آلسا متحد مي‌شوند.
16_14_03_35.jpg
مادر خدا
16_14_03_47.jpg
داليا! چي شد يهو؟ اين صداي شليك چي بود؟
16_14_03_57.jpg
دكتر كافمن؟!
16_14_04_01.jpg
خيال مي كني مي توني درستش كني؟
16_14_04_05.jpg
خيلي به غرورت برخورده؟
16_14_04_13.jpg
داليا با حالتي دردناك و ناباورانه از دكتر مي‌پرسه
16_14_04_27.jpg
اما انگار كافمن جواب قانع كننده اي داره.
16_14_04_37.jpg
اينجا كمي خوشحال شدم كه كافمن رو نجات دادم.
16_14_04_42.jpg
شايد رفتار كافمن با هري تو متل هم به اين خاطر بود كه فكر مي كرد هري توسط داليا تسخير شده.
و به خيال خودش هري مي خواد مايع قرمز رو براي داليا پيدا كنه.

16_14_04_59.jpg
تا اينجا ظاهراً كافمن به هدفش رسيده.
16_14_05_02.jpg
كافمن شيشه رو به سمت روح متحد پرتاب مي كنه.
16_14_05_06.jpg

16_14_05_10.jpg
و مستقيم بهش اصابت مي كنه.
16_14_05_23.jpg

16_14_05_29.jpg
كافمنِ بيچاره! هنوزم داره تو زمين و طبق قوانين داليا بازي مي‌كنه.
16_14_05_53.jpg
روح متحد با ناله‌هاي گوشخراش شروع به تغيير شكل ميده.
16_14_06_03.jpg
و موجودي ازش خارج ميشه.
16_14_06_08.jpg
خانم‌ها و آقايان! معرفي مي كنم.
سامايل

16_14_06_12.jpg
یا همون Incubus
albums3809-picture54882.jpg

تمام خدايان مكاتب الحادي، قرباني‌هاي انساني طلب مي كنند.

16_14_06_19.jpg
و داليا خودش رو به عنوان قرباني تقديم مي‌كنه.
16_14_06_24.jpg
اما هري براي قرباني شدن يا بازي به اينجا نيومده.
نبردي بين هري و سامايل شكل مي‌گيره.
این مبارزه خیلی سخت نیست. سلاح اون، صاعقه‌ست. انگار که از زئوس (خدای صاعقه) بهش ارث رسیده باشه.
کافیه وقتی صاعقه میزنه دور محوطه بدوید ...
albums3809-picture54883.jpg
و وقتی داره نفس می‌گیره، بهش شلیک کنید.
16_14_07_01.jpg
و در نهايت سامايل شكست مي‌خوره.
16_14_21_43.jpg
هر كي با ما در افتاد، ور افتاد!
16_14_21_54.jpg
با شكست سامايل باراني از شعله‌هاي آتش شروع به باريدن مي‌كنه و در ميان اين شعله‌ها، مادر خدا نمايان ميشه.
16_14_22_15.jpg
و كودكي رو به هري ميده.
16_14_22_37.jpg
خطر اسپويل داستاني
اين كودك همان هدر در شماره 3 است

16_14_22_45.jpg
و مسير خروج رو به هري نشون ميده.
16_14_22_57.jpg
سيبل!
پاشو. وقتي براي تلف كردن نيست.

16_14_23_14.jpg
هري و سيبل به همراه كودك به سمتِ درخششِ نجات حركت مي كنند.
16_14_24_00.jpg
تو كجا؟ كسي نگفته تو هم نجات پيدا مي كني.
16_14_23_27.jpg
بله. ليزا!
16_14_23_36.jpg
از زير زمين بيرون مياد ...
640

... تا كافمن رو با خودش به قعر تاريكي بكشونه. كاري كه كافمن با اون كرد.

16_14_23_42.jpg
جداً اگه كافمن نجات پيدا مي‌كرد همون موقع اين سري بازي رو كنار مي‌گذاشتم.
16_14_23_47.jpg
در انتها، هري و سيبل با فرار از مهلكه به سمت آينده اي نامعلوم مي‌روند.
16_14_24_47.jpg
پايان
16_14_27_16.jpg
 
آخرین ویرایش:
SH1:OM #Endings

خب داستان شماره 1 تموم شد. پاياني كه ديديد +Good بود. اين بازي داراي 5 پايانه كه ابتدا شرايطش رو ميگم و بعد 4 پايان باقيمانده رو با عكس و شرح بيشتر توضيح ميدم. البته كمي خلاصه چون خيلي از تصاوير با پايان +Good يكي هستند.

1) +Good
* دكتر كافمن رو نجات بديد.
* شيشه‌ي حاوي Aglaophotis رو از تو متل پيدا كنيد.
(توضيح اينكه 2 عمل بالا مكمل همديگه هستند و اگه يكي از اونها رو انجام نديد اين پايان رو نمي‌گيريد)
* سيبل رو نجات بديد.

2) Good
گفتم كه اين پايان به نظرم پايان اصلي بازيه. به اين دليل كه بايد هدر رو نجات بديم تا تو شماره‌ي 3 باشه ولي سيبل نبايد نجات پيدا كنه چون تو شماره 3 ما هيچ اثري از سيبل نمي‌بينيم.
* دكتر كافمن رو نجات بديد.
* شيشه‌ي حاوي Aglaophotis رو از تو متل پيدا كنيد.
(توضيح اينكه 2 عمل بالا مكمل همديگه هستند و اگه يكي از اونها رو انجام نديد اين پايان رو نمي‌گيريد)
* سيبل رو نجات نديد.

3) +bad
* دكتر كافمن رو نجات نديد.
* شيشه‌ي حاوي Aglaophotis رو از تو متل پيدا نكنيد.
(توضيح اينكه 2 عمل بالا مكمل همديگه هستند و اگه هر كدوم از اونها رو انجام نديد اين پايان رو مي‌گيريد)
* سيبل رو نجات بديد.

4) bad
* دكتر كافمن رو نجات نديد.
* شيشه‌ي حاوي Aglaophotis رو از تو متل پيدا نكنيد.
(توضيح اينكه 2 عمل بالا مكمل همديگه هستند و اگه هر كدوم از اونها رو انجام نديد اين پايان رو مي‌گيريد)
* سيبل رو نجات نديد.

5) UFO
براي گرفتن اين بايد Channeling Stone رو به دست بياريد. براي اينكار بايد حداقل يكبار بازي رو (ترجيحاً با پايان خوب) تموم كنيد. بعد اون رو تو 5 مكان Use كنيد.

====================================================
+Good
رجوع شود به SH1:OM#39
====================================================
Good

اگه بطري پلاستيكي رو تو بيمارستان از مايع قرمز رنگ پر نكرده باشد مجبوريد سيبل رو بكشيد ولي اگه پر كرده باشيد بايد تصميم بگيريد كه دلتون مي‌خواد اين پايان رو بگيريد يا نه. اگه جواب‌تون بله هست باز هم بايد سيبل رو بكشيد.
plastic%20bottle.jpg
unknown%20liquid.jpg
وقتي وارد اين محيط ميشيم جس عجيبي داره. قبول داريد؟ انگار قراره اتفاق بدي بيافته
14_14_26_08.jpg
سيبل از روي صندلي چرخدار بلند ميشه.
14_14_26_29.jpg
اما حالت عادي نداره
14_14_26_35.jpg
اون به سمت هري حمله مي‌كنه
14_14_26_50.jpg
خب. تا اينجا بايد تصميم خودتون رو گرفته باشيد. بله؟ بريم.
17_13_43_29.jpg
انتخاب با خودتونه ولي من هر بار كه بهش ضربه مي‌زدم حس خوبي نداشتم.
17_13_43_38.jpg
تا اينكه سيبل از پا درمياد.
17_19_55_36.jpg
صورت خوني اون رو با ليزا مقايسه كنيد.
17_19_55_56.jpg
بايد اقرار كنم انقدر كه دلم براي سيبل سوخت 1 درصد اون هم براي ليزا نسوخت.
17_19_56_06.jpg
بازي رو ادامه ميديم تا به پايانش مي‌رسيم. فقط بخشي از حقايقي رو كه هري به سيبل ميگه رو از دست ميديم.
17_15_06_31.jpg
باقي اتفاقات مشابه +Good هست.
16_14_03_47.jpg

16_14_04_42.jpg

16_14_06_03.jpg

16_14_07_01.jpg

16_14_22_37.jpg

16_14_22_57.jpg

16_14_23_42.jpg
هري به تنهايي در حاليكه نوزاد رو محكم در آفوش گرفته به سمت راه خروجي حركت مي كنه
17_14_19_20.jpg
تا اينكه از محلكه فرار مي‌كنه
17_14_19_30.jpg
در نهايت بعد از ديدن سكانس مربوط به Credits هري رو مي بينيم كه به شرايط عادي برگشته اما نگاهش به ما مي‌فهمونه كه آينده اي نامعلوم در انتظار او و نوزادش و ماست.
good.jpg
====================================================

+Bad
اگه بطري پلاستيكي رو تو بيمارستان از مايع قرمز رنگ پر كرده باشد ميتونيد با استفاده از اون سيبل رو نجات بديد ولي لازمه كه يا دكتر كافمن رو نجات نديد يا به سمت متل نريد.
كجايي ميلاد؟
:d
14_14_27_23.jpg

14_14_27_40.jpg

14_14_27_52.jpg

14_14_27_56.jpg

14_14_28_02.jpg

14_14_28_09.jpg
بازي رو ادامه ميديم تا انتها
17_14_59_31.jpg

17_15_06_31.jpg

17_15_08_49.jpg

16_14_03_47.jpg
هري هنوز هم فكر مي كنه موجودي كه مقابلش هست شريل خودشه.
17_15_08_57.jpg
اما
17_15_09_04.jpg
و اولين قربانيش رو مي‌گيره
17_15_09_11.jpg
در اين صورت مبارزه بين هري و ... خواهد بود.
17_15_09_22.jpg
اين صحنه رو هم هيچ وقت فراموش نمي‌كنم. به ياد اون لحظه‌اي كه شريل پشت تلفن از هري پرسيد «كجايي بابا»
17_15_10_22.jpg
خداحافظ دخترم:(
17_15_10_25.jpg
سكوت مي‌كنم. حرف‌هاي هري خودش گوياست
17_15_10_33.jpg

17_15_10_39.jpg
پاشو سيبل. هري الان به تو احتياج داره
17_15_03_43.jpg
دوست خوب يعني تو
17_15_03_56.jpg
سيبل و هري زير باراني از گلوله هاي شعله‌ور
17_15_04_01.jpg

17_15_04_04.jpg
====================================================

Bad

اگه سيبل و دكتر كافمن رو نجات نديد يا به سمت متل نريد اين پايان نصيبتون ميشه.
17_19_56_06.jpg

17_15_06_31.jpg

17_15_08_49.jpg

17_15_09_22.jpg

17_15_10_22.jpg
شريل رفت و هري تنها زير باران آتش
17_15_10_43.jpg
در نهايت بعد از ديدن سكانس مربوط به Credits هري رو مي بينيم داخل خودروي خودش و بعد از سقوط از دره مرده. آيا تمام اين ماجراها در ذهن هري بوده؟
17_15_13_24.jpg
====================================================

UFO
براي اين پايان به اين احتياج داريد.
channeling%20stone.jpg
مي‌تونيد اينجا پيداش كنيد.
18_11_43_30.jpg
بايد در 5 محل اون رو استفاده كنيد.
18_11_48_44.jpg
اول: پشت بام مدرسه در حالت OW
18_17_40_29.jpg

18_17_40_35.jpg

18_17_40_37.jpg

18_17_40_40.jpg
دوم: محوطه روبروي بيمارستان قبل از مبارزه با Floatstinger
18_08_58_01.jpg

18_08_58_06.jpg
سوم: محوطه پاركينگ متل
18_09_21_28.jpg

18_09_21_36.jpg
چهارم: داخل قايق قبل از رفتن به سمت فانوس دريايي
18_09_24_47.jpg

18_09_24_52.jpg
پنجم: در بالاي برج فانوس دريايي
18_18_15_12.jpg

18_18_15_21.jpg
نمي‌دونيد از اينكه لازم نيست با اين موجودات بجنگم چقدر خوشحال بودم.
بعد از استفاده بار پنجم، اينجوري ميشه.

18_18_15_43.jpg
اعتماد به نفست تو حلقم هري
18_18_15_53.jpg
مامور راهنمايي نيستند كه اينطوري ازشون سوال مي‌كني.
18_18_15_57.jpg
حقت بود
18_18_16_03.jpg
نترسيد. جاي بدي نمي‌برندش
18_18_16_10.jpg
و اين است عاقبت داستان
18_18_16_19.jpg

18_18_16_23.jpg
پايان
18_18_19_01.jpg
 
آخرین ویرایش:
SH1:OM #Extras

Extras
سازندگان اين بازي جوايزي در نظر گرفتن براي اونهايي كه براي چندمين بار بازي رو تمام كنند.
هر چند ماها كاري به اون جوايز نداريم. دليل چند بار بازي كردن ما چيز ديگه‌اي هست. مگه نه؟


Extras Weapons

Chainsaw
chainsaw.jpg
ميتونيد اون رو تو خيابون Bloch تو ويترين شكسته يه مغازه پيدا كنيد. البته براي استفاده ازش بايد Gasoline Tank رو بگيريد.

Rock Drill
rock_drill.jpg
بايد بين اين و اره برقي يكي رو انتخاب كنيد. جاش هم توي اتاق زير برج كنترل پل خيابون Bloch هست.
albums3809-picture54884.jpg


Hyper Blaster

يك سلاح خيلي قوي و پركاربرد مخصوصاً تو حالت Hard. اين سلاح رو با گرفتن پايان UFO بدست مياريد. گفتم كه هري رو جاي بدي نمي‌برند.
بلافاصله بعد از شروع بازي توي كوله‌پشتي‌تون هست.

hyper_blaster.jpg

KATANA
اين هم همون شمشير سامورايي مخصوص عاشقان فرهنگ ژاپني

katana.jpg
اون رو مي‌تونيد تو درب بسته‌ي منزل DogHouse تو خيابون Levin پيدا كنيد.
18_12_00_46.jpg


Extras Items

Channeling Stone

اولين و مهم‌ترين اونها Channeling Stone هست كه براي پايان UFO‌ لازمش داريم.
channeling%20stone.jpg
اون رو مي تونيد تو فروشگاه Convenience پيدا كنيد. وقتي از رستوران بيرون ميان همون خيابون رو به سمت بالا بريد.

Gasoline Tank
gasoline%20tank.jpg
براي روشن كردن اره برقي لازمش داريد. براي پيدا كردنش به گاراژ كناري پمپ بنزين بريد. قبل از پل خيابان Bloch.

Other Extras

به محض اينكه يكي ازپايان هاي + بازي رو بگيريد در سكانس ابتدايي بازي سيبل جاي همسر هري رو مي‌گيره.

1_18_45_40.jpg

16_14_27_38.jpg

بازيگران
هري ميسون
pa_14_29_10.jpg
سيبل بنت
pa_14_28_09.jpg
مايكل كافمن
pa_14_28_00.jpg
ليزا گارلند
pa_14_27_53.jpg
داليا گليسپي
pa_14_28_45.jpg
آلسا گليسپي
pa_14_28_32.jpg
و
شريل ميسون

pa_14_28_19.jpg
به پايان آمد اين دفتر حكايت همچنان باقي___ به صد دفتر نشايد گفت وصف حال سايلنت هيل

پايان
Silent Hill 1: Original Memories



 
SH1:OM ---------------> SH2:OM

سلام
همونطور که تو پست قبلی گفتم،‌ Original Memoreis‌ مربوط به شماره اول یعنی Silent Hill 1 تموم شد.

sh1_ps1_us.jpg

در ادامه‌،
دوست عزیزم horror_08 از پست بعدی،‌
Original Memoreis‌ مربوط به سناریوی اصلی شماره دوم،
یعنی Silent Hill 2: Restless Dreams قسمت Main Scenario: Letter from Silent Heaven رو شروع خواهند کرد.

sh2_xbox_us.jpg
 
SH2:OM #1

دیدن این ارم تار عنکبوت بسته انچنان احساسی مخلوط از ترس و لذت به ادم میداد که وصف ناپذیر بود.
جالبه همین نام‌های بازی میشه کلی مطلب ازش برداشت کرد و کل قضایا رو برای ادم شرح میده.
52213376784402265793.jpg
=======
خانم ها اقایان این شما و این هم قهرمان (؟!!!؟) قصه ی ما جیمز ساندرلند.
03441404119966299443.jpg
=======
آره جیمز عزیز دمی برآسای که به محض پا گذاشتن به شهر دیگه رنگ آسایش رو نخواهی دید.
20248304877247674517.jpg
======
یادت رفته مری کجاست؟ روش های خوبی برای یادآوری این موضوع سراغ داریم.
42184633230081037712.jpg
======
یه نامه از زنی که مرده و انتظارش توی مکان مخصوصتون، من که فکر نکنم عاقبت خوبی انتظارت رو بکشه رفیق.
49997831302692782104.jpg

99877637920858377363.jpg

26695166775741901834.jpg
======
جای مخصوص؟ شاید منظور مری پارکی باشه که یک روز تمام رو با هم اونجا گذروندید و فقط به اب نگاه کردید بهتره روی نقشه علامتش بزنی.
93555931517838486138.jpg
======
خب به نظر میرسه راه ماشین رو مسدوده و باید از جنگل رفت اشکال نداره طبیعت همیشه با ادم مهربونه.
51191959579298868804.jpg

85377831528224117211.jpg
======
چیز دیگه‌ای هم نباید انتظار داشته باشی.
40976621275871993196.jpg
======
این هم کلی خون با بک گراند جیمز.
94264653877544927750.jpg
======
ببین کی اینجاست سلام به بزرگ بانوی سری...
18459468804039837468.jpg

36589062423315153912.jpg
======
گم شدی؟ نترس شهر هدایتت خواهد کرد...
49465586492104941470.jpg
======
اون چیزی که مشکل داره شهر نیست شما دو نفرید آنجلای عزیز.
93642015757020845013.jpg
======
عارضه فراموشی چیزی هست که شهر به خوبی درمانش خواهد کرد.
55609142878941819865.jpg
======
حالا دیگه میشه گفت به تپه ی خاموش خوش اومدی جیمز عزیز.
81049003193845951343.jpg
======
نه بابا بد به دلت راه نده، تو شهر جشن گوجه برپاست.
91527390496847325097.jpg
======
یا من اشتباه میکنم یا راننده های این شهر یکم عجیب به نظر میاند.
66317635769208738643.jpg
======
مطمئنا دنبال کردن رد خون ادم رو به جای خوبی نمیرسونه.
69986482621605451731.jpg
======
یکی از دغدغه‌های بزرگ من با شنیدن صدای رادیو وقتی داشتیم به این تونل نزدیک میشدیم برطرف شد مگه میشه سایلنت هیل بدون نوای دل‌انگیز این رادیو؟
92448430010279525527.jpg
======
واقعا چطور ممکنه یه رادیو توجه آدم رو بیشتر از یه موجودی مثل این جلب کنه؟
19920641047009395617.jpg

27429252172272089196.jpg
 
SH2:OM #2

یک پیروزی دیگه با سلاح های سرد!
92582395604018525620.jpg

78335882841744475146.jpg
======
قاعدتا صدا از اون دنیا نباید هم به خوبی برسه.
38767560644105731712.jpg
======
بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی بهش نیاز خواهی داشت.
86334969844853306675.jpg
======
به نظر رسیدن به پارک به اون راحتی ها هم که خیال میکردیم نیست.
23010195790083214089.jpg
======
خوبه ادم تجربیاتش رو در اختیار دیگران بگذاره اما شما رو نمیدونم، اگر من تو جائی مثل سایلنت هیل گیر بیفتم بعید میدونم دستم به قلم بره!
42177012704714057743.jpg

95684005236038474690.jpg

33544740038020587853.jpg

46822877632694464675.jpg

55365939011645807699.jpg

82385724034459328617.jpg

71024948005776429187.jpg

02293402547989960769.jpg

18767626387688352356.jpg
میخوام تمام چیزهائی که تا به حال یاد گرفتم رو بنویسم شاید بتونه یجورائی بهت کمک کنه، اگر داری این رو میخونی احتمالا به این معنیه که من دیگه مردم. من اون هیولاها رو دیدم، اونجا بودند، مطمئنم. اما دوستم میگه هیچی ندیده، اگر راست باشه، یعنی چیزی که من دیدم توهم بوده؟ اما چه اون هیولاهای آدم‌خوار واقعی بوده باشند چه توهمی باشند که توی ذهن من ایجاد شده، چیزی که مطمئنم اینه که تمام امیدم رو از دست دادم! به نظر میاد اون ها به سمت نور کشیده میشند، به همین خاطر کسائی که برای دیدن به نور احتیاج دارند شکار اون ها هستند. در ضمن اون‌ها شدیدا به صدا واکنش نشون میدند. اگر میخوای زنده بمونی بهتره که یه جائی تو تاریکی بشینی و ساکت بمونی. اگر چه احتمالا این هم نمیتونه نجاتت بده. اگر میخوای با اون‌ها بجنگی مهمترین نکته خونسردیه. خیلی خطرناکه که وقتی از شدت ترس به سرت زده یه تفنگ رو آتیش کنی. اول خوب نشونه بگیر بعد ماشه رو بچکون. در ضمن یادت نره که حتما کارشون رو تموم کنی. به نظر اکثر اون موجودات رو میشه کشت اگر چه به انگار از آدم سفت و سخت‌ترند!
در رو! در رو! در رو!
======
همیشه یه در باز باعث امیدواریه، حالا میخواد در خونه باشه، در ماشین باشه یا در استادیوم!
43694129303713389023.jpg
======
خب به نظر میاد مقصد بعدی مشخص شد!
71010520690780050351.jpg
======
انگاری زمین دهن باز کرده و بعد هم خودش بسته شده مگه میشه همچین چیزی؟؟!!
07608830934937053787.jpg
======
خب الان که توی باریم، اون یکی دایره رو هم که ازش اومدیم بقیه جاها که بستن یا خط خوردن میمونه اون ساختمون و اون علامت سوال بریم ببینیم چی میشه.
81767712059009527930.jpg

43050361188134502986.jpg
======
خب به نظر درست اومدیم! راستی هر چی مرده تو این شهر پیدا میشه شبیه هری لباس پوشیدن. به این نکته توجه کردید تا به حال؟
58366127900010838323.jpg
======
با تشکر از کسی که اون علامتها رو روی نقشه گذاشته بود!
24488846395400342474.jpg
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or