Jebaited
کاربر سایت
Hodor اسکی رفتهBetter Call Saul S04
9/10
به نمره بسنده میکنم، می‌ترسم ترجمه اسم سریال رو بنویسم به دلیل اسپویل پستم پاک بشه
Rate your last seen TV Series [پست اول تاپیک خوانده شود]
- Thread starter Oceanic 6
- تاریخ آغاز
kimsungbabak
کاربر سایت
mahdi-xbox
کاربر سایت
Dexter
7.5/10
خب دکستر رو هم دیدم!
من قبلا ژانر پلیسی رو فقط تو تی وی داخلی دیده بودم...(هشدار برای کبرا...)
و شاید هم شرلوک...میشه گفت ژانر مورد علاقم نبوده و نیست ولی دکستر کاملا فرق میکنه قضیش!
7.5/10
خب دکستر رو هم دیدم!
من قبلا ژانر پلیسی رو فقط تو تی وی داخلی دیده بودم...(هشدار برای کبرا...)
و شاید هم شرلوک...میشه گفت ژانر مورد علاقم نبوده و نیست ولی دکستر کاملا فرق میکنه قضیش!
فصل های ابتدایی کاملا جذاب بودند،هر اپیزودی رو به امید اینکه بلاخره یکی سرازکار دکستر دربیاره پشت سر میگذروندم...نقطه اوج این مسئله زمانی بود که دوکس فهمید دکستر قاتل زنجیره ایه و دراین لحظه هیجان به اوج خودش رسید،و همچنین قتل لایلا که این لحظه شیرین ترین لحظه سریال برام بود چون کارکتر لایلا برای من کارکتر جذابی نبود و با رابطه اینو دکستر حال نمیکردم!
اما با شروع فصل قاتلان عقیدتی!یعنی تراویس و اون استاد دانشگاه،احساس کردم مقداری سریال به ورطه تکرار افتاده و خسته کننده شده،حتی وجود چند خط داستانی که هیچ ربطی بهم ندارن ولی درباره یک چیز یعنی مسائل اعتقادی تو یک فصل اتفاق می افتن باعث شده تا کمی مسئله مضحک بنظر برسه...از یک سو قاتلی داریم که با مسائل مذهبی سروکار داره،از یک سوی دیگه دکستر رفیقی پیدا میکنه که مذهبی هستش و بازهم در یک سمت دیگر ماجرا،دکستر پسرش رو تو یه مهدی میزاره که محیط مذهبی داره!ولی دراخر هم میبینیم که این سه مسئله هیچ ربطی بهم ندارن و فقط کمک میکنند تا تم اون فصل یکنواخت دربیاد!
هرچند در این فصل یک غافلگیری خوبی شاهد بودم و اون این بود که درواقعیت خبری از اون استاد دانشگاه نبود و تروایس مسئول تمام اتفاقات بود،اتفاقی که اصلا پیش بینی اش رو نمیکردم!
و درآخر هم چیزی که منتظرش بودم رخ داد و بلاخره راز دکستر برملا شد...اون هم توسط دبرا!
چیزی که انتظار داشتم ازین سریال اینبود که فصل آخر اختصاص پیدا کنه فقط و فقط به فرار دکستر یعنی یک فصل کامل،دکستر در میامی یا شهر دیگه پنهان شده باشه و پلیس میامی و مامورین اف بی آی به دنبالش بگردن ولی خب این اتفاق نیفتاد!
چیزی که واقعا انتظار میرفت یه اتفاق دراماتیک و تلخ بود و مرگ دبرا خیلی به این مسئله کمک کرد!
من که سخت احساساتی میشم و با اون صحنه به دریا انداختن دبرا،نزدیک بود که اشک تو چشام جاری بشه ولی خوشبختانه مقاومت کردم و این اتفاق نیفتاد
صحنه،صحنه سنگینی بود!هرچند قابل انتظار بود که یکی از نزدیکان دکستر بلاخره یه بلایی سرش بیاد ولی صحنه خداحافظی دکستر و به دریا انداختن دبرا یکی از تراژدیک ترین لحظاتی بود که من بیاد دارم،درعین حال،بیم این میرفت که درلحظه کشیدن دستگاه از دبرا،معجزه ای که پیشتر ،لحظه خبر دادن وضعیت وخیم دبرا،دکستر ازش با ناامیدی بیان کرده بود،اتفاق بیفته و دبرا چشم باز کنه که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
البته مرگ ریتا هم غیرقابل باور و تلخ بود،تا چند ساعت بعد اتمام اون قسمت من فکر میکردم بخاطر مشکلات عاطفی که بین ریتا و دکستر پیش اومده بود،ریتا خودکشی کرده بود!اصلا حواسم به پیامی که قبل مرگش برای دکستر گذاشته بود...نبود!
کاش میشد لحظه مرگ دبرا و با درنظر گرفتن اتفاقاتی که بعدش میفته...سریال تموم میشد!
اینکه دکستر مرگ خودش رو جعل کرد و درجای دیگه مخفیانه یه زندگی جدیدی رو اغاز کرد،برای من یکی پایان مورد انتظار و محبوبم برای این سریال نبود!
اما با شروع فصل قاتلان عقیدتی!یعنی تراویس و اون استاد دانشگاه،احساس کردم مقداری سریال به ورطه تکرار افتاده و خسته کننده شده،حتی وجود چند خط داستانی که هیچ ربطی بهم ندارن ولی درباره یک چیز یعنی مسائل اعتقادی تو یک فصل اتفاق می افتن باعث شده تا کمی مسئله مضحک بنظر برسه...از یک سو قاتلی داریم که با مسائل مذهبی سروکار داره،از یک سوی دیگه دکستر رفیقی پیدا میکنه که مذهبی هستش و بازهم در یک سمت دیگر ماجرا،دکستر پسرش رو تو یه مهدی میزاره که محیط مذهبی داره!ولی دراخر هم میبینیم که این سه مسئله هیچ ربطی بهم ندارن و فقط کمک میکنند تا تم اون فصل یکنواخت دربیاد!
هرچند در این فصل یک غافلگیری خوبی شاهد بودم و اون این بود که درواقعیت خبری از اون استاد دانشگاه نبود و تروایس مسئول تمام اتفاقات بود،اتفاقی که اصلا پیش بینی اش رو نمیکردم!
و درآخر هم چیزی که منتظرش بودم رخ داد و بلاخره راز دکستر برملا شد...اون هم توسط دبرا!
چیزی که انتظار داشتم ازین سریال اینبود که فصل آخر اختصاص پیدا کنه فقط و فقط به فرار دکستر یعنی یک فصل کامل،دکستر در میامی یا شهر دیگه پنهان شده باشه و پلیس میامی و مامورین اف بی آی به دنبالش بگردن ولی خب این اتفاق نیفتاد!
چیزی که واقعا انتظار میرفت یه اتفاق دراماتیک و تلخ بود و مرگ دبرا خیلی به این مسئله کمک کرد!
من که سخت احساساتی میشم و با اون صحنه به دریا انداختن دبرا،نزدیک بود که اشک تو چشام جاری بشه ولی خوشبختانه مقاومت کردم و این اتفاق نیفتاد
صحنه،صحنه سنگینی بود!هرچند قابل انتظار بود که یکی از نزدیکان دکستر بلاخره یه بلایی سرش بیاد ولی صحنه خداحافظی دکستر و به دریا انداختن دبرا یکی از تراژدیک ترین لحظاتی بود که من بیاد دارم،درعین حال،بیم این میرفت که درلحظه کشیدن دستگاه از دبرا،معجزه ای که پیشتر ،لحظه خبر دادن وضعیت وخیم دبرا،دکستر ازش با ناامیدی بیان کرده بود،اتفاق بیفته و دبرا چشم باز کنه که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
البته مرگ ریتا هم غیرقابل باور و تلخ بود،تا چند ساعت بعد اتمام اون قسمت من فکر میکردم بخاطر مشکلات عاطفی که بین ریتا و دکستر پیش اومده بود،ریتا خودکشی کرده بود!اصلا حواسم به پیامی که قبل مرگش برای دکستر گذاشته بود...نبود!
کاش میشد لحظه مرگ دبرا و با درنظر گرفتن اتفاقاتی که بعدش میفته...سریال تموم میشد!
اینکه دکستر مرگ خودش رو جعل کرد و درجای دیگه مخفیانه یه زندگی جدیدی رو اغاز کرد،برای من یکی پایان مورد انتظار و محبوبم برای این سریال نبود!
آخرین ویرایش:
Silent Storm
کاربر سایت
i13 Reasons Why S02
7/10
قطعا سیزن 1 بهتر بود . اما خب داره به مشکلات رایج تینیجری میپردازه...
Daredevil S03
8/10
بار درام خیلی بیشتر بود اما اکشن و خون و خون ریزی به مراتب کمتر از فصل 2 بود انتظار داشتم بیشتر به بولزای پرداخته شه . و در کل هم اتفاقات تلخ تر دوس داشتم بیوفته که نشد .
One Strange Rock
9/10
فقط میتونم بگم عالی....
7/10
قطعا سیزن 1 بهتر بود . اما خب داره به مشکلات رایج تینیجری میپردازه...
Daredevil S03
8/10
بار درام خیلی بیشتر بود اما اکشن و خون و خون ریزی به مراتب کمتر از فصل 2 بود انتظار داشتم بیشتر به بولزای پرداخته شه . و در کل هم اتفاقات تلخ تر دوس داشتم بیوفته که نشد .
One Strange Rock
9/10
فقط میتونم بگم عالی....
نوشته زیر اسپویل نداره
The Haunting of Hill House یک سریال تمامو کمال ، در ژانر درام آمیخته با معما و ترسه ، تیزر ابتدایی رو که میبینید یک هزارتو رو بهتون نشون میده ، این هزارتو ذهن نویسنده ی داستانه ، خودمو در اوایل داستان جای شخصیتها گذاشتم ، روند طبیعی داشت برام ، بدون هیچ خودنمایی یا زور زدن برای اثبات چیزی ، یه کار تمیزو حساب شده ، در جایی ذهنتون گرفتار این هزار تو میشه که راهی جز غرق شدن داخلش ندارید ، نقطه های اتصال داستان با روندی پیوسته چنان با هم گره میخورن که فراتر از تصوراتتون قرار میگیره ، این چیزهایی که دارم میگم دقیقا اتفاقیه که برام افتاده ، بازی ، فیلم ، سریال ، سبکهای اینچنینی یکی از علاقه مندیهای 20 ساله ی منه ، این سریال چیزی داره که منحصر به فرد شده برام ، به طرز وحشتناکی عمق داره ! ، کلمه ای بهتر از این نمیتونم براش مثال بیارم . یک نکته در مورد فیلمبرداری هم بگم ، هنرمندانه سکانسها فیلمبرداری میشه .
پیشنهاد من بهتون این سریاله
نمره خود سریال 9.1ه
9.5 میدم
منم همین الان سریال رو تموم کردم واقعا فوق العادس، فلش بک هایی که میزنه حقیقتا کم نظیره.
به نظرم بزرگترین مشکل فیلمای ترسناک و روانشناختی عدم شخصیت پردازی درستشونه که نمیتونن بیننده رو با خودشون همراه کنن(احتمالا به خاطر تایم کمشون) ولی این سریال طوری شخصیت پردازی میکنه تک تک کارکتراشو که به شخصِ منو یاد this is us از نوع ترسناکش انداخت D:
من بخوام بهش امتیاز بدم 9 میدم 1 نمره هم به خاطر این کم میکنم که راستش زیاد ترسناک نبود برام ولی استرس دهنده خوبی بود D: یه خوبی دیگه هم که داره اینه از جامپ اسکر خیلی کم استفاده میکنه و موقعی هم که استفاده میکنه کاملا بجاست که میتونه تاثیر خوبی روی بیننده بذاره.
کاش به جای فیلمای ترسناک آبدوغ خیاری هر سال 2 تا سریال این مدلی عرضه شه -__-
The Haunting of The Hill House: 9.2/10
با اختلاف عمیق ترین عنوان در این سبک هست که تا حالا دیدم، بعد از کلی عنوان چیپ و بی ارزش Horror این تنها عنوان بعد از 2000 هست که بنظرم روح هیچکاکو شاد میکنه
سریال با یک ایده کلیشه ای (خانه روح زده، تسخیر شده و ...) شروع میشه اما چیزی که این عنوان رو متمایز میکنه، نحوه روایت جدید توی این سبک هست، درگیری گذشته با حال همراه با تدوین فوق العاده، کست معرکه که بنظرم چند تاشون لیاقت Emmy گرفتن رو دارن.
از اون طرف داستان عمیق پشت هر شخصیت و هر اتفاقی که در سریال میوفته برعکس بقیه عناوین که از انواع جانورای تخیلی برای ترسناک جلوه دادن استفاده میکنن که رسما هیچ معنی و مفهومی پشت هیچ کدومشون نیست.
شاید خیلی ترسناک نباشه اما وظیفشو انجام میده، تنها چیزی که بنظرم میتونست بهتر باشه پایانش بود که با اینکه خوب بود اما انتظار چیزی Harsh تر داشتم.
Bojack Horseman S05: 9.4/10
فوق العاده بود، هر سیزن داره بهتر و عمیق تر میشه، با اینکه انیمیشن هست از نظر درام صد برابر از خیلی عناوین سال قوی تره، فک کنم اینقد خودشو ثابت کرده باشه که نیاز نباشه بعد از 5 سیزن دربارش حرف بزنم، اما این سیزن چندتا اپیزود شاهکار داشت.
اپیزود 6 ـش با اینکه کلا توی یک لوکیشن بودو بوجک برای نیم ساعت پشت سر هم حرف میزد بنظرم یکی از بهترین اپیزودای تاریخ تلویزیون بود و بهترین اپیزود سال هم بود، این اپیزود هر آدم سرسختی رو از پا در میاره اینقدر که عمیق و معرکس.
در کل Bojack Horseman و Hauting of the hill house با اختلاف بهترینای امسال بودن برای من.
Thirteen Reasons Why S02: 7.5/10
نمیشه گفت سیزن بدی بود، اما خب داستان اصلا کشش لازم رو نداشت و بنظرم تنها اپیزودای قوی اپیزودای آخر بودن که اونم برای منی که سیزن اولش برام جز بهترینای سال بود ناامید کننده بود که اصلا تعجب هم نکردم چون سریال سیزن اول خیلی هم خوب تموم شد و نیازی به ادامه دادن نداشت، همین الانم که سیزن سوم تایید شده مشخصه چیز خاصی ازش در نمیاد.
Origami 2008
عضو تحریریه
Season One: 9.1
Season Two: 9.2
Season Three: 7.2
Season Four: 8.8
Season 5: 7.4
Season 6: 6.8
خانه پوشالی از آن دسته سریال هایی است که قطعا در عصر طلایی تلویزیون پس از سوپرانوز، به یاد می ماند. چون طبق هر سریال موفق، یک شخصیت نمادین عالی دارد و آن کسی نبود جز فرانک آندروود. فرانک آندروود قطعا در لیست یکی از بهترین شخصیت های تلویزیون در کنار تونی سوپرانو، والتر وایت، دان دریپر قرار می گیرد. شاید تنها ایرادی که می توانم از خانه پوشالی بگیرم این است که زاویه ای که از سیاست به ما نشان می دهد، بیش از حد اغراق آمیز است و چندان به سیاهی و کثافت گونه کاخ سفید سریال نیست و ایراد دیگر شاید یک طرفه بودن قضایا بود که فرانک در هر سناریو، پیروز مطلق قضیه بود و موانعی (به جز فصل چهارم) برایش ایجاد نشد که شخصیت را به خطر بیاندازد و راه و چاره ای برای آن بیندیشد. فینچر و بیو دیلمو بیش از حد شخصیت فرانک را قدرتمند تر به تصویر کشیدند که حتی خدا هم نمی تواند وی را از پا در بیاورد. قطعا یکی از جذابیت های خانه پوشالی، حضور کوین اسپیسی بود. کسی که در دهه 90 همانند یک ستاره نوظهور در هالیوود می درخشید و در دهه 2000 با انتخاب های ناپسند در سینما، به فراموشی سپرده شد و با کمک فینچر با بازی در این سریال جان تازه ای گرفت. نگاه به دوربین، صحبت با مخاطب، ریلکس بودن این بشر و.. شاید بتوان بهترین هنرنمایی وی بدانم که متاسفانه با یک اتفاق که غیرقابل ذکر و نابخشودنی است، از دنیای سینما و هالیوود کنار گذاشته شد و شاید بگویم که کوین دیگر مرده است! فصل پایانی سریال ایرادات و باگ های فراوانی دارد که بیشتر از نبود خود اسپیسی ضربه خورده است؛ یکی این که نتفلیکس به گونه ای شخصیت آندروود را حذف کرده که انگار چنین شخصیتی اصلا تو سریال حضور نداشته و فقط در حد یک بازیگر مهمان بوده است. جالب است یکدونه تصویر هم در این فصل از فرانک نمی بینیم. این به شدت زشت و کاریکاتوریست و دوم مسئله Time Jumping سریال است که به دلیل هشت قسمت ( به جای سیزده قسمت) در اپیزودهای پایانی تغییر زمان را شاهد هستیم که این مسئله به شدت آزار دهنده است. رابین رایت برگ بنده فصل آخر است و شاید از وی تشکر کنیم که روح فرانک را زنده نگه داشت و قطعا خودش به تنهایی سریال را می چرخاند. حضور دو شخصیت اضافه که نه بگ گراند چندانی دارند (خانواده شپرد) چندان به خط داستانی فصل کمک نمی کند و حتی به این دلیل که این دو شخصیت اصلا اشاره ای هم در فصل های قبل نشده، چگونه به کاراکتر های اصلی این فصل تبدیل شده اند. مدام آن ها می گویند فرانک را به یاد می آورند اما سوال این جاست آیا فرانک در طول فصول، اشاره ای به خانواده شپرد کرده بود؟!
ایرادات زیاد است اما خانه پوشالی جز سریال هایی است که در یاد می ماند و متاسفانه پایان بندی بدش هم در کنار سریال مثل Bloodline در ذهنم خواهد ماند.
آخرین ویرایش:
susha
کاربر سایت
Gravity falls season 1&2
9.5/10
جالب، قشنگ، بامزه و معمایی ... به طور خلاصه این سریال در این چهار تا کلمه خلاصه میشه ..سریال در مورد خواهر و برادری هست که برای تعطیلات تابستونی به یک شهر کوچک پیش عموشون میاند و متوحه میشوند که این شهر عادی نیست و اتفاقات عجیب و غریبی درونش جریان داره
از دیدنش مطمئن باشید لذت میبرید .. مخصوصا فصل دوم که معمایی تر هم میشه
9.5/10
جالب، قشنگ، بامزه و معمایی ... به طور خلاصه این سریال در این چهار تا کلمه خلاصه میشه ..سریال در مورد خواهر و برادری هست که برای تعطیلات تابستونی به یک شهر کوچک پیش عموشون میاند و متوحه میشوند که این شهر عادی نیست و اتفاقات عجیب و غریبی درونش جریان داره
از دیدنش مطمئن باشید لذت میبرید .. مخصوصا فصل دوم که معمایی تر هم میشه
James Bond
کاربر سایت
The Office ( US Version) 10/10
چند ماه پیش سریال رو کامل دیدم، فوق العاده بود! سال ها بود سریال کمدی که باهاش زندگی کنم ندیده بودم. قطعا وقتی حرف از بهترین سریال کمدی میشه، Friends رو همه تجسم می کنن. من هم تا قبل از دیدن این سریال با فرندز زندگی کرده بودم و کلی هم باهاش خاطرات دارم. منتها چیزی که سریال آفیس رو از بقیه ی سریال ها مجزا می کنه حس واقعی زندگی با کرکترهاست جوری که حس می کنید همچین کمپانی وجود داره و واقعا تو شهر اسکرنتون آمریکا زندگی و کار می کنن! داستان سریال به صورت ساده درمورد یک گروه کارمند + رییس (Steve Carell) هست که از زندگیشون سر کار مستند داره ساخته میشه. طنز سریال کاملا مورد علاقم بود و نبودن صدای خنده روی سریال مزیتی هست به نظرم. صحبت کردن کرکترها با بیننده سریال رو واقعی تر کرده و جالب هست. کرکتر مایکل اسکات، با بازی استیو کارل، از اوریجینال ترین و منحصر به فردترین کرکترهای تاریخ تلویزیون هست، که با توجه به مسائل و فضای چند سال اخیر هالیوود و سیاست دیگه مثلش نمیاد. یه چیزی هم که داشت یادم می رفت اینه که تو برخی سکانس ها بازیگرا ابتکار شخصی به کار می برن و بدیهه گویی می کنن و چیزی که تو فیلم نامه نیست رو انجام میدن که به سریال اصلی راه پیدا کرده و خیلی هم خوب انجام شدن و هنر بازیگرا رو نشون میده. سریال تیکه های کمدی به خصوص زیاد داره و معلوم نیست که خوشتون بیاد یا نه اما دیدن سریال خالی از لطف نیست و پیشنهاد میشه.
آخرین ویرایش:
mahdi-xbox
کاربر سایت
The Office
شاید در نگاه اول به شخصیت مایکل،اینطور به نظر برسه که با یه آدم لوس و بی مزه طرف باشیم ولی با گذشت اندک زمانی متوجه میشیم که این شوخی ها و مسخره بازی های مایکل در کنار عکس العمل های سرد و خنثی از طرف دیگران یه موقعیت طنزی رو ایجاد می کنه که آدمو به خنده میندازه!
مخصوصا اینکه کارمندان شرکت داندر مافلین شعبه اسکرنتون،بخاطر اینکه مایکل رئیسشونه این جور برخوردها رو باید تحمل کنن!
سرکار گذاشتن دوایت توسط جیم،رابطه عاطفی بین جیم و پم،سوژه کردن اسکار توسط مایکل و غیره از مواردی هستن که ازین سریال دوسشون داشتم و از نظر من بهترین قسمت این سریال مربوط به قسمتی میشه که دوایت تو چندین نوبت با گلوله برفی تلافی پرنک های جیم رو درمیاره.
لامصب مثل خوردن جری توسط تام و گیر افتادن میگ میگ برای من لذت داشت!
در مواقعی هم سریال رو به افول میره که با یه اتفاقی مثل تاسیس شرکت کاغذ مایکل اسکات یا وارد شدن یه شخصیت جدیدی دوباره اوج میگیره.
اینقدری که این سریال برای من جذاب بود که یه شب اصلا نخوابیدم و ساعت ها پای این سریال نشستم ولی متاسفانه از لحظه ای که مایکل میره دیگه نتونست جذابیت قبلش رو حفظ کنه.
انگار که هویت خودش رو از دست داده باشه و حتی با اینکه خیلی شخصیت اندی رو دوس داشتم ولی با مدیر شدنش نه تنها نتونست جای مایکل رو پر کنه بلکه اون جذابیت خودش رو هم از دست داد.شخصیت رابرت کالیفرنیا هم خیلی برای من منفور بود و هم اینکه نحوه ورودش به داستان یجورایی مسخره بود.
نوع حرف زدنش و حرکاتش بشدت حوصله سربر بود و شخصیتش چیز خاصی برای ارائه نداشت.
با پایان حضورش و اغاز فصل آخر امید به این میرفت که دوباره سریال برگرده به همون ریتم قبلیش و یه فصل پایانی خوبی داشته باشه و با اینکه از فصل هشتم بهتر بود ولی میشه گفت "معمولی" تموم شد.
مخصوصا اینکه کارمندان شرکت داندر مافلین شعبه اسکرنتون،بخاطر اینکه مایکل رئیسشونه این جور برخوردها رو باید تحمل کنن!
سرکار گذاشتن دوایت توسط جیم،رابطه عاطفی بین جیم و پم،سوژه کردن اسکار توسط مایکل و غیره از مواردی هستن که ازین سریال دوسشون داشتم و از نظر من بهترین قسمت این سریال مربوط به قسمتی میشه که دوایت تو چندین نوبت با گلوله برفی تلافی پرنک های جیم رو درمیاره.
لامصب مثل خوردن جری توسط تام و گیر افتادن میگ میگ برای من لذت داشت!
در مواقعی هم سریال رو به افول میره که با یه اتفاقی مثل تاسیس شرکت کاغذ مایکل اسکات یا وارد شدن یه شخصیت جدیدی دوباره اوج میگیره.
اینقدری که این سریال برای من جذاب بود که یه شب اصلا نخوابیدم و ساعت ها پای این سریال نشستم ولی متاسفانه از لحظه ای که مایکل میره دیگه نتونست جذابیت قبلش رو حفظ کنه.
انگار که هویت خودش رو از دست داده باشه و حتی با اینکه خیلی شخصیت اندی رو دوس داشتم ولی با مدیر شدنش نه تنها نتونست جای مایکل رو پر کنه بلکه اون جذابیت خودش رو هم از دست داد.شخصیت رابرت کالیفرنیا هم خیلی برای من منفور بود و هم اینکه نحوه ورودش به داستان یجورایی مسخره بود.
نوع حرف زدنش و حرکاتش بشدت حوصله سربر بود و شخصیتش چیز خاصی برای ارائه نداشت.
با پایان حضورش و اغاز فصل آخر امید به این میرفت که دوباره سریال برگرده به همون ریتم قبلیش و یه فصل پایانی خوبی داشته باشه و با اینکه از فصل هشتم بهتر بود ولی میشه گفت "معمولی" تموم شد.
8/10
Devil-Girl
کاربر سایت
Fargo
دیگه فکر کنم تابلوئه که چقدرخوشم اومد و لذت بردم ازش
Fargo Season 1
10/10
Fargo season 2
9.5/10
هنوز سیزن سوم رو ندیدم ولی یه american true crimeئه واقعی!! کاراکترا توی شماره ی اول فوق العاده بودن توی دوم بیشتر داستان رو دوست داشتم و کاراکتر مورد علاقه ای نداشتم ولی تو اولی اول مالو و دوم لسترِ بی پدر شخصیت های مورد علاقه م بودن. اصلن این سریال سراسر what the heck, what the fuck moment داره ولی با روایت و داستانی زیبا و اینکه هر سیزن درسته داستانش جداست ولی وقتی ببینین متوجه میشین هر سه تا قطعه ای از یک پازل بزرگتر هستن. ترتیب داستانی هم فصل دوم بعد اول و بعد سوم هستش
دیگه فکر کنم تابلوئه که چقدرخوشم اومد و لذت بردم ازش
Fargo Season 1
10/10
Fargo season 2
9.5/10
هنوز سیزن سوم رو ندیدم ولی یه american true crimeئه واقعی!! کاراکترا توی شماره ی اول فوق العاده بودن توی دوم بیشتر داستان رو دوست داشتم و کاراکتر مورد علاقه ای نداشتم ولی تو اولی اول مالو و دوم لسترِ بی پدر
شخصیت های مورد علاقه م بودن. اصلن این سریال سراسر what the heck, what the fuck moment داره ولی با روایت و داستانی زیبا و اینکه هر سیزن درسته داستانش جداست ولی وقتی ببینین متوجه میشین هر سه تا قطعه ای از یک پازل بزرگتر هستن. ترتیب داستانی هم فصل دوم بعد اول و بعد سوم هستش
hooman1995
کاربر سایت
اتفاقاً فصل سوم پخته‌ترین فصل سریال بود و با کمی ارفاق بهترین فصل. هرچند من علاقۀ شدیدی به فصل دوم و اون فضای فوق‌العاده‌ش دارم.
برای اینکه اسپم هم نشه، اخیراً مینی سریال The Little Drummer Girl رو دیدم و بریتیش‌ها بار دیگه ثابت کردن استاد داستان‌گوئی هستن. با 6 قسمت جمع‌وجور، بدون اینکه وقت بیننده رو بگیرن و به حواشی بپردازن، به بهترین شکل ممکن داستان رو روایت کردن. موسیقی متن، فیلمبرداری، رنگ‌بندی و بازی‌ها هم در سطح بالایی قرار داشت. مثل اینکه Florence Pugh از پدیده‌های جدید سینما و تلویزیونه؛ با 22 سال سن یه بازی ارزشمند از خودش به جا گذاشت. 9/10
کاربرانی که این گفتگو را مشاهده میکنند
Google