اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.
لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید
اگر می خواهید وجود، اخلاق و رفتار یک فرد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی را مشاهده کنید و احساساتش را لمس کنید، فقط باید لحظه به لحظه به هنرنمایی بی نظیر سایمون پگ خیره شوید. در این فیلم سایمون پگ نیست. نشان می دهد که علاوه بر کمدین موفق، تبحر بسیار بالایی در نقش های جدی دارد. بازیگوشی های غیرقابل کنترلش که نشات گرفته از این بیماری است، به خوبی اجرا کرده است. فیلم هرگز به سمت سناریوهای موسیقیایی - درام کلیشه ای پیش نمی رود و چه خوب است که رابطه دو کاراکتر در حد صمیمیت - نه عاشقانه باقی می ماند. موسیقی در فیلم بسیار خوب است، گرچه امید بخش به زندگی تئو (پگ) نمی شود ولی محدود به قصه است. با تمام ضعف هایی که دارد که قابل چشم پوشی است، از این پوستر بدش نمیشه گذشت. یاد فیلم های دسته چندم آمریکایی می افتم که ارزش فیلم را پایین آورده است.
اگه بتونم بذارمش در برابرت...
مردی که زندگیت رو نابود کرد
و اگه بتونم بهت تضمین بدم...
که کسی نتونه پیدات کنه
اونوقت میکُشیش؟
چیزی که در مورد این فیلم خیلی برای من جالب بود زمینهچینیهاش بود و چقدر زیبا این قطعات پازل رو در کنار هم قرار داد، همه چیز رو به هم ربط داد و یک طوفان فکری/Brainstorming در ذهن مخاطب به راه انداخت. به عبارت دیگر، این فیلم هم داستان منسجم و به شدت مبتکرانه و نوآورانهای داشت و هم از نظر مفهومی حرف برای گفتن داشت و ذهن مخاطب رو درگیر میکرد. اما نیمهی ابتدایی فیلم فقط و فقط به "زمینهچینی" اختصاص داده شده اونم به چه طرز استادانه و خلاقانهای. فیلمهای زیادی در سبک سفر در زمان دیدم اما این فیلم واقعأ غافلگیرکنندهترین و خلاقانهترین فیلم این ژانر بود.
در مورد جنبه غافلگیری این فیلم همین بس که بارها با سکانسهای شوکهکننده و میخکوبکننده از درون شادتون میکنه!
خب اجازه بدید یکم به مفاهیم فیلم بپردازم با وجودی که از بسیاری از سکانسها میشد برداشتهای متفاوتی داشت:
اولین مفهوم اینکه این خود ما هستیم که زندگی خودمان را نابود میکنیم! این خود ما هستیم که تقدیر خودمان را رقم میزنیم. ما از خودمان چیزی که هستیم را ساختیم. در یک نگاه عمیقتر هم فیلم این مفهوم رو میرسونه که همه ما یکی هستیم! وقتی ما عاشق شخص دیگری میشویم در حقیقت عاشق خود شدهایم وقتی میخواهیم از کسی که زندگیمان را نابود کرده انتقام بگیریم در واقع داریم از خودمان انتقام میگیریم. با این شرایط حاضریم از خومان انتقام بگیریم؟
دومین مفهوم که خیلی جالب بود نشان دادن تقابل "عشق به خود" و "تنفر از خود" بود! وقتی کسی را دوست میداری انگار خودت را دوست داری! و جالب اینکه فیلم تا حدی این مفهوم را پیش میبرد که حتی "زن" و "مرد" و عشق بین این دو را کاملأ به هم پیوند میزند و ادغام میکند به طوری که کوچکترین فاصلهای بین آنها نباشد!
سومین مفهوم هم اینکه تقدیر جهان به دست خودمان است. این ما هستیم که جهان را تغییر میدهیم و این ما هستیم که سرنوشت خودمان را رقم میزنیم.
فیلم از نظر مفهومی خیلی عمیق و از نظر داستانی هم بسیار جذاب بود. جزو غافلگیرکنندهترین فیلمهایی هست که تا به حال ساخته شده! فضای فیلم رو خیلی دوست داشتم. فیلمبرداری، طراحی صحنه، جلوههای ویژه، داستان، دیالوگها، بازیگریها به خصوص بازیگری فوقالعاده ایثن هاک (در دو ظاهر متفاوت) و به طور کلی کارگردانی این فیلم در سطح عالی قرار داشت.
دیدن این فیلم به شدت پیشنهاد میشه. امتیاز من: 8.2/10
سلام
(some like it hot(1959
10/10 View attachment 150708
پ.ن
بازیگراش همه عالی بودن ولی بازی جک لمون شاهکار بود تو این فیلم
پ.ن۲
کمدی یعنی این،نه اون آشغالایی که عزیزان هموطن میسازن...!
مونیخ، تصویری خشونت بار و تلخ از دشمنی های خونین یهودی ها و مسلمان ها است، دشمنی که ریشه در تاریخ و قومیت دارد و تا امروز هم ادامه یافته است. سینمای اسپلیبرگ میهن پرستانه است؛ چیزی که خیلی ها به آن می تازند و می گویند که تصویری که در نجات سرباز رایان نشان می دهد، حقیقت جنگ نیست! در پرده اول، تصویری جبهه گیرانه و یک طرفه از موفقیت های گروهک موساد بر قتل تروریست ها می بینیم ولی در پرده دوم و سوم، فیلم جلوه ای دیگر به خود می گیرد و پروتاگونیست در دنیایی نامید و وحشت زده قرار می دهد. برخلاف دیگر فیلم های اسپلیبرگ، این آندرریت ترین فیلم اوست و می داند که اسپلیبرگ نمی تواند علت دشمنی های این دو قوم و مذهب را ریشه یابی کند. پس عقیده میهن پرستانه اش در همین قصه رئال قرار نمی دهد. موسیقی متن، تدوین و فیلمبرداری عالی است و از همه بهتر تسلط خود اسپلیبرگ بر قصه ای است که تونی کوشنر و اریک راث به خوبی نگاشته اند.
the old guard
یک فیلم نسبتا قابل قبول اما فراموش شدنی . فیلم نکته خاصی نداره و مخلوطی از فیلم های مختلفه به خصوص هایلندر و جان ویک . با داستانی کلیشه ای که بعضی جاها خیلی سرسری جلو میره . اکشن فیلم نسبتا خوبه ولی چشم گیر نیست بعضی جاها تدوین و فیلم برداری باعث میشه کاملا نشه از مبارزات لذت برد . بازی ها متوسط هستن .چارلیز ترون در نقش اصلی خوب ظاهر شده و نشون میده همچنان می توان به عنوان یک ستاره اکشن ازش استفاده کرد و گلیم اشو از آب بیرون میکشه . اما بقیه بازیگرا خیلی جای کار نداشتن و فقط صرفا حضور داشتن . احتمالا به خاطر خانه نشینی خیلی از مردم این جدید ترین فیلم نتفلیکس هم مثل چند کار متوسط آخرشون اعم از استخراج مورد استقبال واقع بشه . در کل فیلم برای یک بار دیدن خوبه و بهتر از تجربه ی قبلی ترون در اقتباس از یک کامیک بوک بوده .
امتیاز 7 از 10