اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.
لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید
Disaster Artist
یه فن سرویس تمام عیار برا طرفدارای تامی وایزو. فیلم به خودی خود چیزی نداره و بهترین جاهای فیلم همون بازسازی صحنه های the room هست.
مقایسه کنین با Ed Wood تیم برتون که چجوری تمام زندگی و محتوای وجودی اد وود رو بیرون کشیده. اینجا صرفا با یه پشت صحنه از the room طرفیم.
4/10
The Killing of a Sacred Deer
از لابستر بهتره ولی رئالیسم جادویی اون فیلم رو نداره.
داستان فیلم بر اساس یه افسانه ی یونانی جالبه که اگه بیننده اون رو ندونه ممکنه منطق داستان زیر سوال بره و شاید یه سری تو ذوقشون بخوره که به نظرم یه نقطه ضعف حساب میشه.
8/10
The Florida Project
یه مقدار بیش از اندازه اپیزودیک هست. یه جاهایی هم پیام فیلم و مخصوصا حجم فلاکت کاراکترها زیادی گل درشت میشه.
بهترین بخش فیلم بازی ویلیام دفو بود که تو فیلم یه مسافرخونه ی شلوغ و زشت رو میچرخونه. بازیش عالی بود بدون اینکه سر و صدا راه بندازه و اوراکتینگ کنه.
ولی درکل به نظرم Tangrine فیلم بهتری بود.
6/10
سلام
جکی چان
فرانکی
آرنولد
راکی،رامبو
بروسلی
ویجه ی
فردین
بهروز وثوقی
جمشید آریا
فیلم vhs، ویدیو آیوا،کلوپ سر خیابون و... آخ که چقدر این کلمات احساس خوبی به فیلم بازای هم سن و سال من میدن (دهه50 و 60)
الکی الکی پیر شدیم رفتا...!!!
بعد از فیلم Mother! این دومین اثری بود که تو این هفته موقع دیدنش همش پوکر فیس بودم و 5 دقیقه یکبار عبارت what the hell در ذهنم نقش می بست
سراسر استعاره اس و برگرفته از یک ماجرای اسطوره شناسی یونانی ولی به مبهمی Mother نیست یخورده ملایم تره، اما بازهم ممکنه یه عده داستان فیلمُ زیر سوال ببرن...
10/10امتیاز
همیشه کنجکاو بودم که مردمی که صد سال پیش فیلمهای صامت رو تماشا میکردن چه حسی داشتن. شیش سال پیش که فیلم آرتیست «هنرمند» روی پرده رفت و پنج اسکار رو درو کرد، فیلم رو تهیه کردم، اما تا امروز موقعیت دیدنش پیش نیومده بود. تا اینکه بالاخره امروز اتفاقی اومد جلوی چشمم و دیگه فرصت رو از دست ندادم. اولین چیزی که شاید اون اول باعث تعجب بشه، اینه که این فیلم یه فیلم صامت هست و تقریبا ربع ساعت طول میکشه که مغزتون به شخصیتهای بیصدا عادت کنه. البته موزیک پس زمینهی زیبای فیلم که اسکار هم برده در حال پخش هست و فیلم بیصدای کامل نیست. وقتی مغزتون به سبک فیلم عادت کرد، رفتهرفته نحوهی روایت داستان رو درک میکنین و بدون اینکه نیاز به توضیح باشه، حرفهای بازیگرهای خوب فیلم رو از روی حالت صورت و تصویر درک میکنین. و هرچی فیلم جلوتر میره دیالوگها فراموش میشن و خوندن احساسات از روی صورت بازیگرها بیشتر میشه. به شخصه هیچوقت فکرش رو هم نمیکردم که یه فیلم صامت بتونه اشک من رو در بیاره، ولی «هنرمند» این کار رو با من کرد. بازیگرهای درجه یک، تصویربرداری عالی، فیلمنامهی ساده اما عمیق، همهاینا در کنار هم کاری میکنن که به جادوی سینما ایمان بیارین.
(اسپویلر)داستان «هنرمند» درباره جرج والنتین یک ستاره سینمای صامت است که با ورود صدا به سینما، نمیتونه خودش رو با شرایط جدید وفق بده و رفتهرفته از صحنهها حذف میشه. در این بین پپی میلر، دختری جوان و شیفته بازیگری که زمانی با کمک جرج وارد دنیای سینما شده بود، حالا در سینمای "با صدا" به شهرت رسیده، اما جرج رو فراموش نکرده و هنوز هم عاشق جرج هست.
داستان فیلم خیلی ساده است، اما در عین حال زاویهای که کارگردان بهش نگاه کرده خاص و جدید هست، که همین لذت تماشای فیلم رو بیشتر میکنه. «هنرمند» یه فیلم هنری با تمام المانها ناب این سبک هست که اگه از سینمای سریع و اغلب تجاری این روزها خسته شدین، دیدنش میتونه ذهنتون رو برگردونه به دورانی که فیلمها کم بودن، اما خوب بودن.
پ.ن: کاش میشد به حیوانات بازیگر هم اسکار داد. سگ توی فیلم، دست کمی از بازیگرها نداره.
فیلم به شدت زیبا و تامل برانگیر و در عین حال به شدت اعصاب خرد کن بود. در کل خوشم اومد فقط احساس کردم یکی از صحنه هایی که اواخر فیلم نشون داده شد، یه مقدار زیاده روی بود و میشد بدون نشون دادن هم مفهوم رو رسوند.
وقتی یک فیلم بر اساس نماد ها و استعاره ها ساخته میشه باید به عوام فیلم هم توجه بشه ... مگه چند درصد تماشگراها منتقد هستند یا اگاهی و داتش لازم در خصوص موضوع فیلم دارند ؟ ..این سبک فیلم، باید بتونه یک داستان عامه پسند را بیان کنه و در کنارش هم منتقدها از جستجو در فیلم و پیدا کردن نمادها لذت ببرند( مثل روانی از هیچکاک ) نه اینکه مجبور باشی اخرش باشی بری گوگل کنی و 100 تا نقد مختلف بخونی ( که خودشون هم معتقد هستند میتونه این نظریه درست یا غلط باشه ) تا بفهمی حالا فیلم چی شده
این فیلم منو یاد شعر های کتاب فارسیمون داشت که شعر در مورد اواز خوندن غورباقه ها بود بعد معلم فارسیمون در مورد اعتراض به وضع حکومت زمانه و انقلاب و 100 تا موضوع دیگه ترجمه میکرد
قبل از دیدن فیلم اگاهی داشتم که شخصیت ها نماد چی هستند و مفهوم فیلم چی شد اما باز هم با فیلمی طرفیم که 3 قسمت کاملا متفاوت از هم را بیان میکنه ... قسمت اولش راز الوده و داره شخصیت هایی را نشون میده معلوم نیست با مرد خونه چه اسراری دارند که حاضر به رفتن نیستند، قسمت دوم فیلمی در سبک ترسناک میشه که فراره با جن و روح احتمالا طرف باشیم بعدش میشه فیلم نمادگرا که اگر هر ثانیش باید گوگل ببینی این ها مربوط به چی هست
فیلم میخواست بگه من خیلی گنده هستم اما چرت و پرتی بیش نبود، وقتتون را برای فیلم هدر ندید چون از نظر من چیزی برای گفتن به بیننده ( مثل فیلم نوح ـش) نداشت
6/10
با توجه به فروشی که این فیلم داشت انتظار داشتم مثل "جن گیر" یه فیلم شاهکار تو سبک ترسناک باشه
ولی برای من که اصلا ترسناک نبود اگرچه jump scare های جدید و متفاوت با سایر فیلم ها رو ارائه میکرد
در کل تصور اینکه چند تا بچه با همچین چیزی روبرو بشن و بعد دنبالش کنن خیلی مصنوعی بود !
چندین ساله که هنوز فیلمی به ترسناکی سری the grudge ندیدم
یکی از دوستان گفت نمیدونم چرا بعد از یکی دو صفحه تعریف و تمجید، یهو کوبیدنا شروع شد!
اتفاقا من موافقم! آقا بیاید اینجا نظرات تون رو بگید. حتی اگه مخالف همه باشه. چه از فیلمی لذت بردید، چه نبردید، چه فیلم رو متوجه نشدید.
من از بحث ها و کامنت های تاپیک های اینجا واقعا لذت میبرم. و کلی چیز هم یاد میگیرم.
برای اینکه اسپویل نشه
Kingsmen: the golden circle
6/10
meh...
از قسمت اول ضعیف تر بود.
اکشن اش هم یکم هندی شده بود.
فيلم در زمينه روايت از يک سري مشکل کليشه اي که خيلي از فيلم هايی که تو اين سبک ساخته شدن رنج ميبره شخصيت پردازي ناقص و نچندان خوب روايت گسسته و غير متمرکز و انتاگونيست سطحي از جمله مشکلات فيلم هستن ولي با اين حال مستحق چنين برخوردي از سوي منتقدا براي فيلم نيستم ! از نکات مثبت فيلم ميشه به دنيايي که معرفي ميکنه اشاره کرد به غير از يک سري از ارجاعاتي که از بقيه فيلما گرفته کاملا مستقل و داراي ريشه و بک گراند مختص به خودشه که همين باعث ميشه به آينده فيلم اميدوار بود CGI فيلم شاهکار نيست ولي با اين حال کم نظيره و تو اين مورد خوب عمل کرده دو بازيگر اصلي فيلم وظيفشون رو خوب انجام دادن هر چند کلیشه ای هستند ! در کل اين سري در اينده ميتونه تبديل بشه به يکي از بهترين سری علمی تخيلي های روز ولی فعلا عنوان معمولی بیش نیست ...
7/10
Space Between Us
فيلم تقريبا ميشه گفت شروع خوبي داره ولی يک دفعه به داخل کليشه هاي ژانر خودش کشيده ميشه در واقع پتانسيل اينو داره که حرفاي جديدی رو بازگو کنه ولي خوب در حين اوج گرفتن ميره قاطي باقاليا ....
Dunkrik 2017
اصلا شبیه شاهکار های قبلی نولان نبود
انگار نولان سر صحنه خواب میموند میگفت شما بازی کنید تا من صبحونه بخورم بیام هیجان جنگی مثل سه تیغ جهنمی از مل گیبسون یا نجات سرباز رایان اصلا نداشت، فیلم خیلی سامته خیلی شاید کلا 4 خط دیالوگ داشته باشه. (یعنی میشه گفت فیلم بیشتر احساسی و اون موقعیت هارو درک کنیم)
و اینکه اینقدر عقب جلو میشه آخرش میخواستم گوشی پرت کنم تو تلوزیون فقط به احترام اسم نولان بود تا آخرش دیدم. امتیاز 5 از 10
Mother!
بعد از تموم شدن فیلم برای مدتی داشتم همینطور به سیاهی همراه با موسیقی پس زمینه اش نگاه می کردم که تا اینکه اسم آرنوفسکی رشته ی افکارمو پاره کرد.....
اصل مادر بدون در نظر گرفتن بخش استعاره ایش گنگ شروع میشه و سکانس هایی که می بینیم نه تنها کمی به حل مشکل نمی کنه بلکه اوضاع رو بدتر هم می کنه.فیلم تا آخرش روندی نداره و گنگه منطق نداره بی معنی و غیر قابل توصیفه پایان بندی به شدت مزخرف و افتضاحی هم داره به طوری که فیلم نه تنها سرش معلوم نیست تهش هم معلوم نیست میانه هم که خدا رو شکر کلا باید بی خیال بشیم.
اما از روی دیگر هم باید مادر رو بررسی کنیم.مادر با در نظر گرفتن بخش استعاره ایش گنگ شروع میشه و سکانس هایی می بینیم که نه تنها به حل مشکل نمی کنه بلکه اوضاع رو بدتر هم می کنه.تا اینکه در دو بخش کل فیلم و رشته هاش برای در هوا قراردادن بیننده پنبه میشه.به عبارتی دو بخش فاتحه ی بعد محتوایی فیلم و اهداف آرنوفسکی رو می خونه.
بخش اول جایی هست که Him به خودش فشار میاره تا چیزی بنویسه و چیزی به ذهنش نمیاد و در همین زمان مرد در خونه رو می زنه و بخش دوم هم جایی که mother مرد و Him رو در دستشویی در حالی که مرد در حال بالا آوردن هست و زخمی در پهلوی خودش داره می بینه روز بعد شاهد ورود زن هستیم.این دو بخش خیلی شیک و مجلسی به ما می گن که Him کیه mother کیه و مرد کیه زن کیه به کجا داریم می ریم و باید به کجا برسیم
فیلم به سادگی هر چی می خواد بگه رو می کنه ولی با این وجود اصرار داره بگه من گنگ و پیچیده هستم در حالی که بسیار رو راست و قابل فهمه.استعاره استعاره استعاره.استعاره پشت استعاره.از در و دیوار استعاره می باره.چپ میایم استعاره ست و راست می ریم استعاره ست.ولی تمام استعاره ها رو شده و دیگه استعاره نیست.بلکه چپوندن داستان در رگباری از استعاره هاو نمادهاست.عذاب آوره خیلی هم عذاب آورده, دیدن فیلمی که در شروع کار همه جیزش رو رو کرده و زور می زنه با چنگ زدن به استعاره ها و نمادها خودشو پیچیده و خفن و جذاب نشون بده خیلی خیلی عذاب آوره.
بذارید با یک نمونه کار رو پیش ببریم.خیلی از مواقع در ریاضیات شده که به مساله رو به رو بشیم که بسیار بلندبالا و پیچیده و عجیب و غریب به نظر برسه ولی حل کردن 10 ثانیه هم وقت نخواد و خیلی از مواقع شده که با مساله ای رو به رو بشیم که سر هم 4تا دونه کارکتر نداره ولی برای حل کردنش دو صفحه کاغذ و چندین دقیقه وقت لازم باشه.به دسته ی اول می گیم پیچ خورده اما به دومی می گیم پیچیده.مادر پیچیده نیست پیچ خورده ست.این پیچ خوردگی هم کاملا عمدیه و هدف این پیچ خوردگی هم اینکه می خواد فیلم بیشتر از چیزی که هست در خودش مطلب داره.می خواد بگه من چیزی بیشتر از وارونه سازی روند ساخت استعاره هستم.می خواد بگه که بیننده ی عزیز نویسنده از اول شروع کرده شروع کرده رسیده به آخر نه اینکه از آخر شروع کنه بیاد اول.می خواد بگه که آقا نویسنده ی من ننشسته دو ساعت فکر کنه که چطور داستانی بنویسه که بچپونتش به حوا ولی کسی نفهمه و خفن به نظر بیاد.می خواد بگه بگه که عزیزان بیننده استعاره ی من داستان نیست بلکه داستان من استعاره ست.می خواد بگه من بیشتر از چندین ثانیه صفحه سیاه بعد از کلمه ی عزیزم برای ایجاد شوک در مخاطب هستم.ولی متاسفانه در تمامش شکست می خوره.
بعد از تموم شدن فیلم برای مدتی داشتم همینطور به سیاهی همراه با موسیقی پس زمینه ای که برای ساختن شوک کاذب و خلصه گذاشته شده بود نگاه می کردم که تا اینکه اسم آرنوفسکی رشته ی افکارمو پاره کرد.برادر!!ارنوفسکی یادش رفته که برای جواب دادن استعاره باید داستان قدرتمندی وجود داشته باشه تا استعاره درش پیاده بشه نه اینکه استعاره رو برداریم تبدیلش کنیم به داستان.البته حقیقتا نباید از بازی فوق العده ی بازیگران مخصوصا لارنس گذشت
The Da Vinci Codeرو دیدم و خیلی جالب بود برام اینکه به یه مساله ای که همه تقریبا باور یکسانی بهش دارن از یه زاویه ی کاملا متفاوت نگاه کنی. خیلی عالی بود خصوصا توضیحات Ian McKellen
روی تابلوی شام آخر داوینچی! قدیمی بود و تیکه تیکه اینور اونور دیده و شنیده بودم و امشب کامل تماشا کردم!
فیلم های معمایی و رازالود سبکی هست که ساختنش کار راحتی نیست و کار هرکس نیست که در و تخت ـه را بتونه خوب، بهم جور کنه مخصوصا وقتی که یک فیلم ناب در سبک خودش هم در بیاد که قرار هست الگویی برای دیگر فیلم ها باشه
قصه ما درباره مردی هست که همسرش کشته شده و خودش هم دچار فراموشی حافظه کوتاه مدت هست و یعنی هیچ چیز یادش نمیمونه و با عکس گرفتن سعی میکنه چیزهای مهم اطرافش را مثل ادمها و وسایل های شخصی و محل زندگیش را به یاد بیاره، حالا باید با سرنخ هایی که کم کم بدست اورده هر چند دقیقه یکبار کنار هم بزاره و قاتل را پیدا کنه... حالا قرار هست ما این اتفاقها را برعکس ببینیم و یعنی از اخر به اول بیاییم و پایان را در ابتدا ... پس چه چیز مهمی در ابتدا هست که از پایان مهمتره ؟! همین نوع روایت هست که باعث میشه Memento بشه یک فیلم خاص !
اگر ندیدینش یک لحظه هم از دستش ندید!
همش فکر میکردم چرا تو این سال ها نتونستم این فیلم زیبا و شاهکار رو ببینم
فیلم از هر لحاظ خوب بود، کارگردانی پل توماس اندرسون مثال زدنی بود، البته به نظرم بیشتر بار خوب بودن فیلم روی دوش بازی بی نظیر دی لوییس بود که هرچی از این هنرمند بگم کمه