Rate your last seen movie (قوانین پست اول حتما رعایت شود)

Darkfie1d

Lux Omnia Vincit
Loyal Member
  • اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
    1620238607876.png
    رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.

  • لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
  • عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
  • دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
  • نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
  • از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید

امکان ویرایش قوانین وجود داره .
 
لانتوری

۷/۱۰

بعد از ده پونزده سال رفتم سینما.درکل خوب بود ولی مثل تعریفاش نبود.فکر کنم ابد و یک روز بهتر باشه.درکل خوشحالم سینما ایران ی چندوقتیه خیلی بهتر از قبل شده

Sent from my SM-G935F using Tapatalk
 
  • Like
Reactions: Alkazar

فروشنده
بالاخره فیلم با تاخیر تقریبا 1 هفته ای چند روز پیش در تبریز اکران شد و تونستم برم ببینمش. جالبه بصورت کلی تجربه من از فیلم هم بسیار شبیه به تجربه آریا بودش! :D وقتی از سینما اومدم بیرون در حدی که فکر میکردم و نسبت به کارهای قبلی فرهادی از فیلم خوشم نیومده بود ولی رفته رفته نکات مثبت فیلم برام بیشتر پررنگ تر شدن و بیشتر از فیلم خوشم اومد! :D
اگه بصورت کلی به فیلم نگاه کنیم، به نسبت درباره الی و جدایی هم با داستان سرراستتری طرفیم و هم روایت فیلم بسیار ساده تر هستش و اون پیچ و تاب ها و حالت معمایی فیلم های قبلی رو خیلی کمتر و کمرنگ تر کرده و بیشتر رو تغییرات شخصیتی عماد تمرکز داره و یه شخصیت شناسی ارائه میده. بنظرم از این جهت داستان فیلم شباهتهای کلی با Prisoner هم داشت و یادآور اون بود برام.
هرچند بعد معمایی فیلم کمرنگ تر شده ولی همچنان فیلم پراسترس و پر از صحنه های پرتنشی رو شاهد هستیم. کلا فرهادی یک داستان گوی متبحر هست و از دل ساده ترین و پیش پا افتاده ترین مسائل و موضوع ها داستانهای هیجان انگیز و نفس گیری رو بیرون میکشه که در سطح دنیا کم نظیره این مورد. هرچند برای من درباره الی و جدایی خیلی درگیر کننده تر بودن ولی فروشنده هم از نظر جذابیت و کشش چیزی کم تر از اونها نداشت. سر اون صحنه سیلی زدن واقعا جا خوردم و غافلگیر شدم و همین تک صحنه هاس که فیلمهای فرهادی رو یونیک میکنه برام.
یکی از نقاط قوت فرهادی بازی گرفتنهاش هست که واقعا سطح کاری بازیگرهاش رو چند لول بالاتر میبره. این مورد حتی در مورد بچه ها هم صدق میکنه و بچه های فیلم های فرهادی بسیار واقعی تر هستند. چه بچه های درباره الی باشه، چه گذشته و جدایی و چه فروشنده. شهاب حسینی و ترانه عالی بودن. حتی بازیگرهای مکمل هم بازی فوق العاده ای داشتن و کمبودی حس نمیشد.
از صحنه opening فیلم هم نباید گذشت که واقعا خوب کار شده بود.
در کل هرچند هنوز برای من درباره الی بهترین فیلم فرهادی هست و همچنین جدایی رو فیلم پیچیده تر و اجتماعی تری میدونم ولی با این وجود فروشنده رو هم در حد این دو فیلم دوست دارم و بدون شک از بهترین فیلم های سینمای ایران بحساب میاد. من به لانتوری 9 داده بودم ولی 9 اون در مقیاس سینمای ایران بود و قطعا قابل مقایسه با این فیلم نیست. :D
9


Angry Birds / Inside Out / Zootopia
فقط برای اینکه پست زیاد طولانی نشه اینا رو کنار هم میارم وگرنه ربطی بهم ندارن. :D بعد اکران انیمیشن هایی مثل فروزن و یا Big Hero 6 با چند انیمیشن واقعا عالی طرف بودیم که بنظرم راحت میتونن موندگار بشن. جفت Inside Out و Zootopia عملکرد فوق العاده ای در زمینه ترکیب مفاهیم و مسائل مختلف و بزرگسالانه با داستان های ساده داشتن. Angry Birds ولی خیلی حالت ساده تر داشت و در مقایسه با بازی های دیگه ای که فیلم شدن خیلی کار بهتری بود.
9 / 9 / 7


End of Watch
EoW زندگی روزمره دو همکار پلیس رو در یک منطقه با آمار خلاف بالا نشون میده. هرچند فیلم تلاش میکنه حالت مستند گونه داشته باشه ولی کلا ایده جالبی نبوده بنظر من. صرف نظر از این مورد و یسری مشکلات در مجموع فیلم خوبیه و به کمک chemistry بسیار خوب جیلینهال و پنیا تجربه دیدنی رو فراهم میکنه.
8


Flight
بنظرم فیلم خیلی بهتر از چیزی که بود میتونست باشه و دلیلش هم بنظرم ادیتینگ نه چندان خوب فیلم بود. چند دقیقه ابتدایی فیلم بسیار هیجان انگیز و تند پیش میره و بعد گذشت این بازه سرعت کلی و ریتم فیلم افت شدیدی میکنه. من مشکلی با فیلمها و داستان های کند ندارم ولی وقتی این تغییر سرعت ناگهانی رو تجربه میکنید کمی حالت آزاردهنده به خودش میگیره. تو تاریکی میشه چیزهایی رو دید ولی وقتی از روشنایی وارد تاریکی بشین همون اندک چیزها رو هم نمیشه دید. :D
8


Joy
فیلم های او راسل روند رو به نزول و تکراری به خودشون گرفتن. بعد The Fighter و Silver Linings Playbook از دو فیلم بعدیش اصلا در حد دوتای اولی خوشم نیومده و نا امید کننده بودن برام. در مورد Joy داستان فیلم یه جذابیت نسبی داشت ولی به غیر از این مورد و همچین بازی خوب لارنس تقریبا هیچ چیز خاصی نداشت فیلم و حتی بازی ها هم تکراری شده بودن.
6


Lincoln
در مورد اینکه چقدر این فیلم از نظر تاریخی و اینا دقیق بوده خبری ندارم ولی فیلم دیدنی بود. با اینکه مدت زمان طولانی هم داشت ولی ذره ای روند خسته کننده به خودش نمیگرفت. البته این موضوع رو میشه تا حد بسیار زیادی مدیون دی لوئیس دونست که واقعا بازی وحشتناکی رو داشته به قول یکی از خود لینکلن هم لینکلن تر دراومده. :D از همین الان برای دیدن همکاری مجدد دی لوئیس و اندرسون لحظه شماری میکنم.
8.5


Shotgun Stories / Midnight Special
جف نیکولز یکی از کارگردان های جوون محبوبم هست و واقعا با همه فیلمهاش حال میکنم. SS اولین فیلمش بود که ساده ترین فیلمش هم بحساب میاد و داستان درگیری دو خانواده و انتقام گیری اونا از همدیگه رو نشون میده. فیلمهای نیکولز تمرکز ویژه ای رو landscape و ستینگ های کانتری ساید و شهرهای کوچک دارن و همین موضوع حس و حال خاصی به فیلمهاش میده. MS میشه گفت یک سای فای به سبک فیلمهای دهه 80-90 میلادی هستش که داستان یک پسر بچه خاص رو به تصویر میکشه. مثل Take Shelter فیلم حالت رمزآلودی داره و بیشتر از اینکه معما مطرح کنه ترجیح میده با باور بیننده بازی میکنه. هرچند پایان بندی فیلم شاید میتونست بهتر باشه ولی فیلم تجربه اتمسفریکی و لذت بخشی رو ارائه میده.
8 / 7.5
 
zK7nbsKIlVB1AViEsl6mtwK0NFI.jpg

تلخ ترین فیلم عمرم من اصلا آدم احساساتی نیستم اما سر این فیلم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم.فیلم شاهکاره. برگمان داستانی خشن و تلخ رو با نهایت ظرافت روایت میکنه.
9
large_j3DELa1h679p9UtepYOZMckQPH8.jpg

به نظر من بهترین فیلم فلینی و حتی بهتر از هشت و نیم هست.فیلم واقعا بزرگه و حرف های زیادی برای گفتن داره.
10
iljNUInqBIuMQEBsdh1rOINpNvE.jpg

جدا از موضوعش به نظر من فیلم خوب و خوش ساخته و از برترین ها (شاید هم برترین)فیلم های سال 2015 است.تم فیلم من رو به شدت یاد عاشقانه های کلاسیک می اندازه.فیلمنامه که بر پایه رمان قوی The Price of Salt هست و نیازی به تعریف نداره.در کل همه چیز در فیلم عالیه و امتیاز منتقدان هم کاملا منصفانه است اما متاسفانه فیلم در اسکار جز نامزدی به چیزی نرسید.
7.5

alalam_635995905917516364_25f_4x3.jpg

متاسفانه من از فیلم لذت نبردم اما پیشنهاد میکنم حتما ببینید.این مطلب هم بخشی از نقد منتقد The Film Stage است(با ترجمه آزاده نوربخش) که پیشنهاد میکنم بخونید(کاملش در نت موجوده)
="فرهادی این اتفاق(ورود پیرمرد هنگامی که رعنا در حمام است) را به تصویر نمی‌کشد. با حذف این بخش از روایت، او عمداً این واقعه را مبهم نگه می‌دارد و چون رعنا ادعا می‌کند که چیزی به خاطر نمی‌آورد، هرگز مشخص نمی‌شود که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. از طرفی این ابهام برای ایجاد شبهه در ذهن تماشاگر، مبنی بر اینکه آیا رعنا مورد آزار جنسی هم قرارگرفته یا نه لازم و ضروری می‌نماید و از طرف دیگر به فرهادی اجازه می‌دهد که سناریوی بعیدی ترتیب دهد که در آن فرد مهاجم در پشت چند سرنخ پنهان شود، – یک تلفن همراه، دسته‌کلید، مقداری پول نقد و یک ردپای خونی. سرنخ‌هایی که به عماد اجازه می‌دهند که درنهایت درصحنه‌های پایانی فیلم بتواند هویت مهاجم را کشف کند. خب، پس این فرد مهاجم، از راه رسیده، گوشی همراه و کلیدهایش را از جیبش درآورده، برای زن روسپی مقداری پول گذاشته، کفش‌هایش را درآورده و سپس به رعنا حمله کرده و شاید هم او را آزار داده و بعد پایش روی شیشه رفته و بریده و بعد هم فرار کرده؟ البته احتمالات دیگری هم هستند اما هیچ‌کدام آن‌ها چندان باورپذیر به نظر نمی‌رسند"
اینم یه بخش دیگه اش:
="در «فروشنده» زمان بسیار زیادی طول می‌کشد تا به صحنه رویارویی نهایی با مهاجم برسیم. در فیلم، تنها زمانی که از تحقیق و تفحص زمان‌بر عماد فاصله می‌گیریم، نمایش صحنه‌های پراکنده یک اجرای تئاتر از نمایشنامه «مرگ فروشنده» است که در آن عماد و رعنا نقش ولی و لیندا لومان را بازی می‌کنند. ارتباط این نمایشنامه کاملاً آمریکایی با فیلم مشخص نیست، ممکن است هدف فرهادی این بوده که با تصویر کردن یک رابطه موازی بین جامعه ایرانی و آمریکایی، به داستان خود رنگی از جهان‌شمول بودن ببخشد و استدلال کند که در هردوی این جوامع، قوانین سخت‌گیرانه و انتظاراتی وجود دارند که شهروندان محترم آن‌ها را به دام می‌کشند و خوشبختی را از آن‌ها سلب می‌کنند. حتی اگر این رابطه موازی درست باشد، اما برای اینکه چنین تفسیر و برداشتی در ذهن تماشاگر شکل بگیرد، لازم است که حتماً آن‌ها با نمایشنامه آرتور میلر آشنایی قبلی داشته باشند، چون فیلم تنها صحنه‌های کوتاه و پراکنده‌ای از نمایشنامه را نشان می‌دهد و اگر کسی آن را نخوانده باشد این تصاویر در نظرش کاملاً بی‌معنی جلوه خواهند کرد."
6
 
alalam_635995905917516364_25f_4x3.jpg

متاسفانه من از فیلم لذت نبردم اما پیشنهاد میکنم حتما ببینید.این مطلب هم بخشی از نقد منتقد The Film Stage است(با ترجمه آزاده نوربخش) که پیشنهاد میکنم بخونید(کاملش در نت موجوده)
="فرهادی این اتفاق(ورود پیرمرد هنگامی که رعنا در حمام است) را به تصویر نمی‌کشد. با حذف این بخش از روایت، او عمداً این واقعه را مبهم نگه می‌دارد و چون رعنا ادعا می‌کند که چیزی به خاطر نمی‌آورد، هرگز مشخص نمی‌شود که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. از طرفی این ابهام برای ایجاد شبهه در ذهن تماشاگر، مبنی بر اینکه آیا رعنا مورد آزار جنسی هم قرارگرفته یا نه لازم و ضروری می‌نماید و از طرف دیگر به فرهادی اجازه می‌دهد که سناریوی بعیدی ترتیب دهد که در آن فرد مهاجم در پشت چند سرنخ پنهان شود، – یک تلفن همراه، دسته‌کلید، مقداری پول نقد و یک ردپای خونی. سرنخ‌هایی که به عماد اجازه می‌دهند که درنهایت درصحنه‌های پایانی فیلم بتواند هویت مهاجم را کشف کند. خب، پس این فرد مهاجم، از راه رسیده، گوشی همراه و کلیدهایش را از جیبش درآورده، برای زن روسپی مقداری پول گذاشته، کفش‌هایش را درآورده و سپس به رعنا حمله کرده و شاید هم او را آزار داده و بعد پایش روی شیشه رفته و بریده و بعد هم فرار کرده؟ البته احتمالات دیگری هم هستند اما هیچ‌کدام آن‌ها چندان باورپذیر به نظر نمی‌رسند"

6

مصاحبه ی فرهادی در مورد سوالتون :

در مورد بعضی از کارها این طور است و در مورد بعضی نه. مثلا در مورد
ساخت تصور نمی کردم عده ای این طور برداشت کنند که تجاوز صورت گرفته است. برای
من این طور بود که این مرد وارد حمام شده است، امّا قبل از اینکه اتفاقی بیافتد ناچار به
فرار شده است. شخصیت ها، رعنا و عماد و خود مردی که وارد حریم این خانواده شده،
ماجرا را روایت می کنند. آن مرد زمانی که ناچار است توضیح دهد چه اتفاقی افتاده،
می گوید وسوسه شد و به حمام رفت، اما پیش از اینکه اتفاقی بیافتد، به دلیل اینکه زن از
ترس خود را در شیشه پرت کرده، مجبور شده آنجا را ترک کند. حتی در جمله ای عماد به
معلوم نیست که اگر رعنا خودش و از ترس پرت نکرده بود تو شیشه چه » مرد می گوید
کاملاً واضح و روشن است که قبل از این که تجاوزی رخ بدهد مرد .« بلایی سرش بیاری
آن جا را ترک کرده.
خیلی از تماشاگران هم همین برداشت را دارند، البته به هر حال مرد وارد حریم خصوصی
آن ها شده و خود این اتفاقی وحشتناک و ویران کننده است حتی اگر تجاوزی هم رخ نداده
باشد. اما حاشیه هایی که پیش از اکران فیلم برای آن ساخته شد، موجب شد روی تجاوز
انگشت گذاشته شود و جوری داستان تعریف شود که گویی این تجاوز اتفاق افتاده است.
بر مبنای این پیش فرض اتهام هایی به فیلم وارد کردند. عده ای هم از این رو که آن صحنه
را نمی بینیم، این پیش فرض را پذیرفته بودند که تجاوز رخ داده است. در صورتیکه ما چه
زمان نوشتن فیلمنامه و چه زمان فیلمبرداری چه زمان فیلم برداری چنین بحثی نبود.
اما در مورد برخی از فیلم هایم ، این ایهام مدنظر بوده است. این ایهام به آن دلیل نیست که
من بخشی از ماجرا را نمی گویم، بلکه به این دلیل است که آدم ها از زاویه های مختلف یک
موقعیت را نگاه می کنند و هر کسی از زاویه مختلف بخشی از آن موقعیت را می بیند و
چون باقی زوایا را نمی بیند، در نقل قول او از آن موقعیت ابهامی وجود دارد...
 
مصاحبه ی فرهادی در مورد سوالتون :

در مورد بعضی از کارها این طور است و در مورد بعضی نه. مثلا در مورد
ساخت تصور نمی کردم عده ای این طور برداشت کنند که تجاوز صورت گرفته است. برای
من این طور بود که این مرد وارد حمام شده است، امّا قبل از اینکه اتفاقی بیافتد ناچار به
فرار شده است. شخصیت ها، رعنا و عماد و خود مردی که وارد حریم این خانواده شده،
ماجرا را روایت می کنند. آن مرد زمانی که ناچار است توضیح دهد چه اتفاقی افتاده،
می گوید وسوسه شد و به حمام رفت، اما پیش از اینکه اتفاقی بیافتد، به دلیل اینکه زن از
ترس خود را در شیشه پرت کرده، مجبور شده آنجا را ترک کند. حتی در جمله ای عماد به
معلوم نیست که اگر رعنا خودش و از ترس پرت نکرده بود تو شیشه چه » مرد می گوید
کاملاً واضح و روشن است که قبل از این که تجاوزی رخ بدهد مرد .« بلایی سرش بیاری
آن جا را ترک کرده.
خیلی از تماشاگران هم همین برداشت را دارند، البته به هر حال مرد وارد حریم خصوصی
آن ها شده و خود این اتفاقی وحشتناک و ویران کننده است حتی اگر تجاوزی هم رخ نداده
باشد. اما حاشیه هایی که پیش از اکران فیلم برای آن ساخته شد، موجب شد روی تجاوز
انگشت گذاشته شود و جوری داستان تعریف شود که گویی این تجاوز اتفاق افتاده است.
بر مبنای این پیش فرض اتهام هایی به فیلم وارد کردند. عده ای هم از این رو که آن صحنه
را نمی بینیم، این پیش فرض را پذیرفته بودند که تجاوز رخ داده است. در صورتیکه ما چه
زمان نوشتن فیلمنامه و چه زمان فیلمبرداری چه زمان فیلم برداری چنین بحثی نبود.
اما در مورد برخی از فیلم هایم ، این ایهام مدنظر بوده است. این ایهام به آن دلیل نیست که
من بخشی از ماجرا را نمی گویم، بلکه به این دلیل است که آدم ها از زاویه های مختلف یک
موقعیت را نگاه می کنند و هر کسی از زاویه مختلف بخشی از آن موقعیت را می بیند و
چون باقی زوایا را نمی بیند، در نقل قول او از آن موقعیت ابهامی وجود دارد...
ممنون ولی
=" وقتی رعنا تو فیلم گفت من باید می مردم! من گفتم حتما تجاوز رخ داده آخه رفتارش هم(به عماد میگفت پشت دستشویی وایستا و ترکم نکن و ...) یکمی عجیب بود پولی هم که پیرمرد گذشته بود به نظر میرسید کار خودش رو انجام داده! بنظرم باید کمی فیلمنامه مشخص تر بود چون خود کارگردان هم میگه من قصد شک انداختن به مخاطب رو نداشتم یه ایرادی هم که همین منتقد هم گرفته اینکه پیرمرد سوویچ رو یکجا میگذاره,تلفن رو یکجا,همینطور پول رو و این خیلی طبیعی نیست و مشخصه کسی اینا رو چینش کرده.بعد کسی هم که با یک سیلی میمیره باید تو همون صحنه حمام از شوک و عذاب وجدان وزخمی که از یک سیلی شدیدتره بمیره.بنظرم فرهادی از اینکه پیرمرد رو متجاوز معرفی کرده خیلی کار هوشمندانه ای کرده و میخواد به ما بگه از روی ظاهر افراد باطنشون مشخص نیست(یکم اینجا شعار زده میشه:D) اما همچین پیرمردی که به زور راه میره یکم زیاده روی و اغراق(و شاید تخیلی) است البته این نظر من هست و شاید به نظر بقیه دوستان غلط باشه"
 
ممنون ولی
=" وقتی رعنا تو فیلم گفت من باید می مردم! من گفتم حتما تجاوز رخ داده آخه رفتارش هم(به عماد میگفت پشت دستشویی وایستا و ترکم نکن و ...) یکمی عجیب بود پولی هم که پیرمرد گذشته بود به نظر میرسید کار خودش رو انجام داده! بنظرم باید کمی فیلمنامه مشخص تر بود چون خود کارگردان هم میگه من قصد شک انداختن به مخاطب رو نداشتم یه ایرادی هم که همین منتقد هم گرفته اینکه پیرمرد سوویچ رو یکجا میگذاره,تلفن رو یکجا,همینطور پول رو و این خیلی طبیعی نیست و مشخصه کسی اینا رو چینش کرده.بعد کسی هم که با یک سیلی میمیره باید تو همون صحنه حمام از شوک و عذاب وجدان وزخمی که از یک سیلی شدیدتره بمیره.بنظرم فرهادی از اینکه پیرمرد رو متجاوز معرفی کرده خیلی کار هوشمندانه ای کرده و میخواد به ما بگه از روی ظاهر افراد باطنشون مشخص نیست(یکم اینجا شعار زده میشه:D) اما همچین پیرمردی که به زور راه میره یکم زیاده روی و اغراق(و شاید تخیلی) است البته این نظر من هست و شاید به نظر بقیه دوستان غلط باشه"

عکس العمل رعنا بخاطر تجاوز به حریم شخصی ـش بود. در واقع چون به این حریف و چارچوب شخصی ـش تجاوز شده بود احساس نا امنی میکرد و از یه طرفی هم خجالت میکشید. وقتی که از رفتن به کلانتری خودداری میکنه و یا مثلا وقتی چند بار از عماد میپرسه که کدوم یک از همسایه هاشون اونو تو اون حالت پیدا کرده.
اینو فرهادی در ادامه همون مصاحبه گفته بود:
برهنه دیده شدن یکی از ترس ها و کابوس های آدم ها در خواب است و تا این حد در درون آدم ها ریشه دوانده است. به همین دلیل شرح این ماجرا و یادآوری آن برای پلیس همانقدر برای افراد عذاب آور است که خود آن اتفاق. به همین خاطر خیلی از آدم ها تمایلی به مراجعه به پلیس نشان نمی دهند.
اما در مورد چینش وسایل طرف من خودم موقع دیدن فیلم و بعدش داشتم به این موضوع فکر میکردم که چه سناریویی میتونه باعث اون حالت شده باشه. حالتی که من فکر میکنم اتفاق افتاده اینه که پیرمرد وارد اتاق شده و رفته سر وسایل و متوجه شده اینا جدید هستن. بعدش دوچرخه ای که خودش خریده بوده رو دیده و کلید و موبایلش رو میذاره اونجا. بعدش رفته اون یکی اتاق پول رو بذاره (شاید همیشه اونجا میذاشته) بعدش متوجه شده لباس های یک زن رو تخت خواب هست که آشنا نیستن و بعدش حمام و ... .
حالت دوم میتونه بعد درگیری باشه و طرف احساس گناه کرده و هل کرده و پول رو گذاشته و رفته. :D شایدم اصلا همسایه ها جابجاشون کردن. :D
 
آخرین ویرایش:
عکس العمل رعنا بخاطر تجاوز به حریم شخصی ـش بود. در واقع چون به این حریف و چارچوب شخصی ـش تجاوز شده بود احساس نا امنی میکرد و از یه طرفی هم خجالت میکشید. وقتی که از رفتن به کلانتری خودداری میکنه و یا مثلا وقتی چند بار از عماد میپرسه که کدوم یک از همسایه هاشون اونو تو اون حالت پیدا کرده.
اینو فرهادی در ادامه همون مصاحبه گفته بود:

اما در مورد چینش وسایل طرف من خودم موقع دیدن فیلم و بعدش داشتم به این موضوع فکر میکردم که چه سناریویی میتونه باعث اون حالت شده باشه. حالتی که من فکر میکنم اتفاق افتاده اینه که پیرمرد وارد اتاق شده و رفته سر وسایل و متوجه شده اینا جدید هستن. بعدش دوچرخه ای که خودش خریده بوده رو دیده و کلید و موبایلش رو میذاره اونجا. بعدش رفته اون یکی اتاق پول رو بذاره (شاید همیشه اونجا میذاشته) بعدش متوجه شده لباس های یک زن رو تخت خواب هست که آشنا نیستن و بعدش حمام و ... .
حالت دوم میتونه بعد درگیری باشه و طرف احساس گناه کرده و هل کرده و پول رو گذاشته و رفته. :D شایدم اصلا همسایه ها جابجاشون کردن. :D
="جوراب رو هم جا انداختید(من هنوز نمیفمهم چرا در اورده):Dالبته الان من یکم فکر کردم ببینید اگر پول رو بعدا گذاشته باشه باید ردپاش(چون همراه با خون است)رو کف اتاق باشه که من حقیقتا یادم نمیاد پس به احتمال زیاد قبل از واقعه پول رو گذشته.یچیز دیگه هم که فکر من رو مشغول کرده بود اینکه چرا سوویچ و موبایل رو اصلا در اورده چرا کیف پول رو که مشخصاتش توشه در نیاورده یا اگر با قصد(که همینطوره) وارد حمام شده به هوای یکی دیگه چرا با لباس رفته تو حموم:D:Dشاید کمی مسخره بیاد ولی فرضا که حالا روسپی واقعی بود فرد که نمیاد با لباس بره حموم لباس هاش خیس بشه و برای خشک شدن حداقل یک روز صبر کنه:Dاین جا فرهادی به نظر من باید بیشتر روش کار میکرد چون هر چقدر که میگذره بیشتر ایراد به ذهنم میرسه:Dدر فیلم من نمیتونم درک کنم که چرا رعنا میگه دنبالش نرو(حالا پلیس طبق گفته شما توجیح میشه)چرا یکجورایی میخواد ببخشتش و ولش کنه(شاید بخاطر اینکه میدونه و یادش میاد که پیرمرده که باز هم سناریو مخفی کردن از عماد پیش میاد و ...) در مورد حرکات رعنا هم به عنوان یک مخاطب سینما این رفتار ها رو فقط در فیلم هایی دیدم که تجاوز صورت گرفته(البته خارجی) بعد(اینارو شک دارم اگر اشتباه میگم اصلاح کنید) یکجا هم همسایه ها میگن صدای جیغ و داد و ... که فکر کردن دعوای زن و شوهر است یعنی مرد هم عکس العملی نشون داده و قطعا نمیشه گفت از روی ترس بوده چون انتظار همچین چیزی داشته پس ایشون قطعا فردی اینقدر ضعیف(که با یک سیلی بمیره)نبوده و کاری کرده و فقط به وارد شدن و رفتن خلاصه نمیشه (نمیدونم زده و یا کار دیگه ای کرده اما حتما الکی داد نزده)بعد ارتباط فیلم با مرگ فروشنده خیلی واضح نیست من نقد های منتقدین خارجی و گفت و گو های این تاپیک رو هم خوندم هر نتیجه ای که در رابطه با ارتباطشون گرفتند بخاطر آشنایی قبلیشون با نمایشنامه بوده و فیلم عملا چیز خاصی در مورد ارتباط (جز جوراب )در رابطه با نمایشنامه بخوبی نمیگه که باعث میشه تمام سکانس هایی که مربوط به تاتر هست یکجورایی پوچ بنظر بیاد. "]
 
سلام
عکس العمل رعنا بخاطر تجاوز به حریم شخصی ـش بود. در واقع چون به این حریف و چارچوب شخصی ـش تجاوز شده بود احساس نا امنی میکرد و از یه طرفی هم خجالت میکشید. وقتی که از رفتن به کلانتری خودداری میکنه و یا مثلا وقتی چند بار از عماد میپرسه که کدوم یک از همسایه هاشون اونو تو اون حالت پیدا کرده.
اینو فرهادی در ادامه همون مصاحبه گفته بود:

اما در مورد چینش وسایل طرف من خودم موقع دیدن فیلم و بعدش داشتم به این موضوع فکر میکردم که چه سناریویی میتونه باعث اون حالت شده باشه. حالتی که من فکر میکنم اتفاق افتاده اینه که پیرمرد وارد اتاق شده و رفته سر وسایل و متوجه شده اینا جدید هستن. بعدش دوچرخه ای که خودش خریده بوده رو دیده و کلید و موبایلش رو میذاره اونجا. بعدش رفته اون یکی اتاق پول رو بذاره (شاید همیشه اونجا میذاشته) بعدش متوجه شده لباس های یک زن رو تخت خواب هست که آشنا نیستن و بعدش حمام و ... .
حالت دوم میتونه بعد درگیری باشه و طرف احساس گناه کرده و هل کرده و پول رو گذاشته و رفته. :D شایدم اصلا همسایه ها جابجاشون کردن. :D
هادی بحثتون درباره چیه الان ؟
همش شد Spoiler . الان باز کنیم چی توشه ؟
 
فروشنده فرهادی رو هنوز ندیدم اما چیزی که برام خیلی عجیب بود این بود که فراستی این فیلم رو ما قبل فیلم بد توصیف کرد ، به شدت فیلم رو کوبوند ... البته کلا فراستی از سر جدایی با فرهادی چپ افتاده و ول کن هم نیست ، اون اسکار هنوزم براش عجیبه ، در کل من به شدت فراستی رو آدم با سوادی میدونم فقط برام عجیبه که چرا همه دارن 9 و 10 میدن به فیلمه .
 
="جوراب رو هم جا انداختید(من هنوز نمیفمهم چرا در اورده):Dالبته الان من یکم فکر کردم ببینید اگر پول رو بعدا گذاشته باشه باید ردپاش(چون همراه با خون است)رو کف اتاق باشه که من حقیقتا یادم نمیاد پس به احتمال زیاد قبل از واقعه پول رو گذشته.یچیز دیگه هم که فکر من رو مشغول کرده بود اینکه چرا سوویچ و موبایل رو اصلا در اورده چرا کیف پول رو که مشخصاتش توشه در نیاورده یا اگر با قصد(که همینطوره) وارد حمام شده به هوای یکی دیگه چرا با لباس رفته تو حموم:D:Dشاید کمی مسخره بیاد ولی فرضا که حالا روسپی واقعی بود فرد که نمیاد با لباس بره حموم لباس هاش خیس بشه و برای خشک شدن حداقل یک روز صبر کنه:Dاین جا فرهادی به نظر من باید بیشتر روش کار میکرد چون هر چقدر که میگذره بیشتر ایراد به ذهنم میرسه:Dدر فیلم من نمیتونم درک کنم که چرا رعنا میگه دنبالش نرو(حالا پلیس طبق گفته شما توجیح میشه)چرا یکجورایی میخواد ببخشتش و ولش کنه(شاید بخاطر اینکه میدونه و یادش میاد که پیرمرده که باز هم سناریو مخفی کردن از عماد پیش میاد و ...) در مورد حرکات رعنا هم به عنوان یک مخاطب سینما این رفتار ها رو فقط در فیلم هایی دیدم که تجاوز صورت گرفته(البته خارجی) بعد(اینارو شک دارم اگر اشتباه میگم اصلاح کنید) یکجا هم همسایه ها میگن صدای جیغ و داد و ... که فکر کردن دعوای زن و شوهر است یعنی مرد هم عکس العملی نشون داده و قطعا نمیشه گفت از روی ترس بوده چون انتظار همچین چیزی داشته پس ایشون قطعا فردی اینقدر ضعیف(که با یک سیلی بمیره)نبوده و کاری کرده و فقط به وارد شدن و رفتن خلاصه نمیشه (نمیدونم زده و یا کار دیگه ای کرده اما حتما الکی داد نزده)بعد ارتباط فیلم با مرگ فروشنده خیلی واضح نیست من نقد های منتقدین خارجی و گفت و گو های این تاپیک رو هم خوندم هر نتیجه ای که در رابطه با ارتباطشون گرفتند بخاطر آشنایی قبلیشون با نمایشنامه بوده و فیلم عملا چیز خاصی در مورد ارتباط (جز جوراب )در رابطه با نمایشنامه بخوبی نمیگه که باعث میشه تمام سکانس هایی که مربوط به تاتر هست یکجورایی پوچ بنظر بیاد. "]
آره کلا خونی نشون داده نمیشه و نمیشه گفت بعدش بوده یا قبلش. ولی تا اونجایی که یادمه و نوشتم تو پست قبلیم فکر کنم پیرمرد بعد گذاشتن پول متوجه لباس های زنانه میشه که رو تخت خواب هست ولی لباس ها غریبه بودن و احتمالا با شک رفته تو حموم که ببینه اصلا کیه اون تو. یعنی اصلا کار به مرحله لباس درآوردن و اینا نمیکشه. :D پیرمرده میره تو و رعنا متوجه ـش میشه و از روی ترس شروع میکنه به جیغ و داد. صحنه که نشون داده نمیشه ولی احتمالا پیرمرد سعی کرده ساکتش کنه و درگیر شدن و شیشه شکسته و رعنا بیهوش شده و اینم ترسیده و فرار کرده و بعدش همسایه ها اومدن و ... .
اما در مورد رفتار رعنا کلا اینا دو راه حل داشتن یا برن پیش پلیس یا خودشون دست بکار بشن. رعنا نمیخواست پیش پلیس بره و داستان رو تعریف کنه. از طرفی اگه عماد میرفت ممکن بود کار به جاهایی بکشه که نمیخواستن و برای همین میخواست فراموش کنه. اما خب عماد هم نمیتونست فراموش کنه و خودش میره دنبال طرف. بازم مصاحبه فرهادی هست در این مورد: :دی
عماد هرچه تلاش می کند فراموش کند، نمی تواند و فراموش شدنی نیست. او اصلا کنجکاو است که بداند چه اتفاقی در آنجا رخ داده است، چون احساس مي کند شاید چیزی هست که همسرش به او نگفته است. عماد آن مرد را پیدا می کند. نکته مهم در این است که مخالفت رعنا با عماد در این نیست که این مرد را ببخش چون خطایی نکرده است، حتی وقتی مرد متجاوز مي خواهد از خانه خارج شود و خطاب به رعنا می گوید ببخشید، رعنا جواب او را نمی دهد چون مشخص است که او را نبخشیده است و آن انزجار در رعنا همچنان وجود دارد. اعتراض رعنا به انتقام گرفتن است به جای جزا کردن یک آدم. فراموش شدن اصل موضوع است.
خب راه جزا را هم خود رعنا با مخالفت برای رفتن نزد پلیس بسته است.
بله و به همین دلیل است که با موقعیت پیچیده ای روبرو می شویم. رعنا از این نارحت است که چرا عماد می خواهد آبروی این مرد را جلوی خانواده اش ببرد. خودش قطعا یکی از کسانی ست که مانع حرکت صحیح همسرش شده و به دلایلی که باز قابل درک است اجازه نداده که از قانون کمک بگیرند.
این را در یک جمله بیان میکند، اینکه تو میخواهی انتقام خودت را بگیری.
رعنا زمانی که متوجه می شود، عماد از خانواده این مرد خواسته بیایند تا در مقابل آن ها ماجرا بازگو شود، متوجه می شود این کار انتقام است. پس رعنا برخلاف آنچه که برخی در بوق کرده اند و با آن سروصدا می کنند، نمی گوید باید از این مرد گذشت، او در دلش هیچ وقت از او نمی گذرد، اما با این مخالف است که آبروی این مرد در مقابل خانواده اش برود و اصلا آبروی او ابزاری برای انتقام گیری باشد. شاید اگر خانواده آن مرد در راه نبودند، رعنا پیشنهاد می داد پلیس در همان جا حاضر شود. شکاف بین رعنا و عماد بر سر این است که شیوه عماد برای رعنا قابل پذیرش نیست. رعنا بر این باور است که آن مرد خطاکار است و حالا چرا باید آبروی او جلوی داماد و دخترش که می خواهد تازه ازدواج کند برود. چرا باید حالا که عماد کاری از دستش ساخته نیست با افشاگری و برملا کردن این موضوع انتقامش را بگیرد و آبروی مرد را خدشه دار کند.
 
آره کلا خونی نشون داده نمیشه و نمیشه گفت بعدش بوده یا قبلش. ولی تا اونجایی که یادمه و نوشتم تو پست قبلیم فکر کنم پیرمرد بعد گذاشتن پول متوجه لباس های زنانه میشه که رو تخت خواب هست ولی لباس ها غریبه بودن و احتمالا با شک رفته تو حموم که ببینه اصلا کیه اون تو. یعنی اصلا کار به مرحله لباس درآوردن و اینا نمیکشه. :D پیرمرده میره تو و رعنا متوجه ـش میشه و از روی ترس شروع میکنه به جیغ و داد. صحنه که نشون داده نمیشه ولی احتمالا پیرمرد سعی کرده ساکتش کنه و درگیر شدن و شیشه شکسته و رعنا بیهوش شده و اینم ترسیده و فرار کرده و بعدش همسایه ها اومدن و ... .
اما در مورد رفتار رعنا کلا اینا دو راه حل داشتن یا برن پیش پلیس یا خودشون دست بکار بشن. رعنا نمیخواست پیش پلیس بره و داستان رو تعریف کنه. از طرفی اگه عماد میرفت ممکن بود کار به جاهایی بکشه که نمیخواستن و برای همین میخواست فراموش کنه. اما خب عماد هم نمیتونست فراموش کنه و خودش میره دنبال طرف. بازم مصاحبه فرهادی هست در این مورد: :D
عماد هرچه تلاش می کند فراموش کند، نمی تواند و فراموش شدنی نیست. او اصلا کنجکاو است که بداند چه اتفاقی در آنجا رخ داده است، چون احساس مي کند شاید چیزی هست که همسرش به او نگفته است. عماد آن مرد را پیدا می کند. نکته مهم در این است که مخالفت رعنا با عماد در این نیست که این مرد را ببخش چون خطایی نکرده است، حتی وقتی مرد متجاوز مي خواهد از خانه خارج شود و خطاب به رعنا می گوید ببخشید، رعنا جواب او را نمی دهد چون مشخص است که او را نبخشیده است و آن انزجار در رعنا همچنان وجود دارد. اعتراض رعنا به انتقام گرفتن است به جای جزا کردن یک آدم. فراموش شدن اصل موضوع است.
خب راه جزا را هم خود رعنا با مخالفت برای رفتن نزد پلیس بسته است.
بله و به همین دلیل است که با موقعیت پیچیده ای روبرو می شویم. رعنا از این نارحت است که چرا عماد می خواهد آبروی این مرد را جلوی خانواده اش ببرد. خودش قطعا یکی از کسانی ست که مانع حرکت صحیح همسرش شده و به دلایلی که باز قابل درک است اجازه نداده که از قانون کمک بگیرند.
این را در یک جمله بیان میکند، اینکه تو میخواهی انتقام خودت را بگیری.
رعنا زمانی که متوجه می شود، عماد از خانواده این مرد خواسته بیایند تا در مقابل آن ها ماجرا بازگو شود، متوجه می شود این کار انتقام است. پس رعنا برخلاف آنچه که برخی در بوق کرده اند و با آن سروصدا می کنند، نمی گوید باید از این مرد گذشت، او در دلش هیچ وقت از او نمی گذرد، اما با این مخالف است که آبروی این مرد در مقابل خانواده اش برود و اصلا آبروی او ابزاری برای انتقام گیری باشد. شاید اگر خانواده آن مرد در راه نبودند، رعنا پیشنهاد می داد پلیس در همان جا حاضر شود. شکاف بین رعنا و عماد بر سر این است که شیوه عماد برای رعنا قابل پذیرش نیست. رعنا بر این باور است که آن مرد خطاکار است و حالا چرا باید آبروی او جلوی داماد و دخترش که می خواهد تازه ازدواج کند برود. چرا باید حالا که عماد کاری از دستش ساخته نیست با افشاگری و برملا کردن این موضوع انتقامش را بگیرد و آبروی مرد را خدشه دار کند.
="بازم مشکل من با اون سکانس حل نشد:D.آخه یک آدم سکته ای که با یک سیلی میمیره چجوری تونسته تا پای تجاوز به یک نفر بره(البته در اخر انجام نده) و داد بزنه و سعی به آروم کردن یا شاید راضی کردن و یا اجبار کردن رعنا رو داشته باشه !!حرفات شاید درست باشه اما فیلمساز اصلا این ها رو به مخاطب ارائه نمیده اینطور که در انتهای فیلم دیدیم رعنا شخصی کاملا احساساتی و حساسه که از انتقام میگذره اما جز سکانس آخر و سکانس دعوت اون بچه به خونشون(که اونم دلیلش میتونه چیزه دیگه ای باشه)هیچ چیز دیگه ای ما ازش نمیبینیم که نشون دهنده این رفتار باشه و شخصیت پردازی رعنا برخلاف عماد کاملا لق میزنه بعد انگار فرهادی سورئال لینچی یا بونوئل ساخته که میاد فیلمش رو توضیح میده :Dیعنی بنظرم با همین توضیحات یکجورایی قبول داره که کارگردانیش در این فیلم بده و نتونسته چیزی که مد نظرش است رو به مخاطب برسونه شاید اگر اون پایان رو نداشت و در سکانس آخر رعنا و عماد و صحبت هاشون رو پس از واقعه نشون میداد و حرف هایی که فرهادی در مصاحبه گفته بود رو ما در این سکانس متوجه میشدیم اینقدر سوال بی جواب انتهای فیلم باقی نمیموند که هر کس برداشت خاصی بکنه بعد کارگردان بگه همتون اشتباه کردید منظور من این بود:D"]
 
="بازم مشکل من با اون سکانس حل نشد:D.آخه یک آدم سکته ای که با یک سیلی میمیره چجوری تونسته تا پای تجاوز به یک نفر بره(البته در اخر انجام نده) و داد بزنه و سعی به آروم کردن یا شاید راضی کردن و یا اجبار کردن رعنا رو داشته باشه !!حرفات شاید درست باشه اما فیلمساز اصلا این ها رو به مخاطب ارائه نمیده اینطور که در انتهای فیلم دیدیم رعنا شخصی کاملا احساساتی و حساسه که از انتقام میگذره اما جز سکانس آخر و سکانس دعوت اون بچه به خونشون(که اونم دلیلش میتونه چیزه دیگه ای باشه)هیچ چیز دیگه ای ما ازش نمیبینیم که نشون دهنده این رفتار باشه و شخصیت پردازی رعنا برخلاف عماد کاملا لق میزنه بعد انگار فرهادی سورئال لینچی یا بونوئل ساخته که میاد فیلمش رو توضیح میده :Dیعنی بنظرم با همین توضیحات یکجورایی قبول داره که کارگردانیش در این فیلم بده و نتونسته چیزی که مد نظرش است رو به مخاطب برسونه شاید اگر اون پایان رو نداشت و در سکانس آخر رعنا و عماد و صحبت هاشون رو پس از واقعه نشون میداد و حرف هایی که فرهادی در مصاحبه گفته بود رو ما در این سکانس متوجه میشدیم اینقدر سوال بی جواب انتهای فیلم باقی نمیموند که هر کس برداشت خاصی بکنه بعد کارگردان بگه همتون اشتباه کردید منظور من این بود:D"]
این توضیحات فرهادی مربوط به یک مصاحبه هستش که پرسیدن و جواب داده. :دی دیگه اینجوری نبوده که نشسته باشه و توضیح داده باشه همینجوری. البته اوایل همین توضیح رو هم نمیداد منتها به قدری صحنه ها و داستان رو تحریف کردن یه سری ها که مجبور شد توضیح بده. شما یه سرچی بزن ببین چه تحلیل های خفنی نوشتن دوستان! :دی فیلم روی موضوع حساسی دست گذاشته و شما شرایط مملکت رو هم در نظر بگیرین به هر حال. :دی
پیرمرده هم اینجوری نبوده که با یه سیلی بمیره. :دی درسته قلبش ضعیف بوده و دارو مصرف میکرده ولی تو فیلم و بعد از ملاقاتش با عماد در کنار درگیری های فیزیکیش کلی فشار روانی هم بهش میاد. اینکه آبروی چندین ساله یه نفر سر یه اشتباه پیش مردم و بخصوص افرادی که براش عزیزن بره مسئله راحتی نیست که ازش میگذرین. فکر و خیال همچین اتفاقی میتونه خیلی ها رو از پا بندازه چه برسه که طرف مشکل قلبی هم داشته باشه. :دی
 
در مورد فروشنده و سوالاتی که وجود داره:
پیرمرد فقط به خاطر یه سیلی نمرد! :D ایشون کاری میکرده که از زنش پنهان نگه داشته بود و آدمی بود که توی خونواده و دوست و آشنا کلهم یه جور دیگه روش حساب میکردن. از اون طرف مشکل و بیماری هم داشته. حالا شرایطی که برای طرف پیش اومد چی بود؟
1. عماد آوردش توی اون خونه و به تدریج قضیه لو رفت.
2. عماد صد بار تاکید کرد که به خونواده طرف میگه که چیکار کرده. یعنی فشاری که روی طرف بود لحظه به لحظه بیشتر میشد و شرایطش داشت خطرناک میشد.
3. با عماد درگیر شد و عماد انداختش توی اتاقک و در رو برای چند ساعت روش قفل کرد، اون هم توی ساختمونی که وضعیت خوبی نداشت و طرف قبلش به شوخی گفته بود الآن ساختمون میریزه پایین. اون هم آدمی که خودش گفت من توی فضای بسته و تاریک دووم نمیارم.
4. چند ساعت گذشت و اینا رفتن سراغش و تقریبا دم مرگ بود و اولش فکر کردن مرده. یعنی وضعیتش خیلی خراب شده بود و به زور دارو و ... زنده ش کردن.
5. باز تا اومد خوب بشه، بحث خونواده و آبرو مطرح شد و براش دادگاه (!) تشکیل دادن و دوباره اوضاعش بهم ریخت.
6. خونواده اومدن و طرف دیگه فکر کرد خبری نمیشه و در لحظه آخر عماد صداش کرد و این هم در حالی که قلبش داشت از بدبختی و ترس میترکید، سیلی ای خورد که منم توی سینما نزدیک بود سکته کنم! :D
همه این موارد دست به دست هم داد که آدمی که مشکل و بیماری داشته و ساعاتی قبلش هم تقریبا در حال مرگ بوده و با کلی بدبختی زنده مونده، بمیره. یعنی قضیه این طوری نبوده که طرف خیلی خوشگل و سر حال بیاد توی اون خونه و سلام و احوال پرسی کنن و یه سیلی بخوره و در جا بیفته زمین شهید بشه.
باز در مورد کیف پول و فلان و چنان هم چیزی نیست که بشه گفت در مورد همه آدم ها یکسان هست و چرا یارو این طوری بوده. مثلا خود من هر جا میرم موبایلم رو درمیارم میذارم یه گوشه، چون توی جیبم بهش فشار میاد و حس خوبی ندارم! :D از اون طرف همیشه کارت ماشین و کارت ملی و کیف پول داخل شلوارم هست. یعنی اگه زبونم لال منم جای طرف بودم احتمالا همین طوری میشدم. کیف پول رو درمی آوردم و یه پولی میذاشتم روی میز (کاری که دفعات قبل میکرده) و موبایل هم کنارش، بعد کیف پول رو برمی گردوندم توی جیب. جوراب رو درمی آوردم که وارد حموم بشم (چون حالم بهم میخوره که جورابم خیس بشه! :D) و وقتی میخواستم لباس و شلوار رو هم دربیارم، چشمم به لباس های ناشناس میخورده همون طور که هادی هم گفت. برای اینکه از قضیه مطمئن بشم وارد حموم میشدم و ... دیگه برای بعضی ها سخته که در اون شرایط وارد حموم بشن و یه زن لخت ببینن و بگن خواهر ببخشید مزاحم شدم، الآن تشریف میبرم! :D طرف جنبه نداشته و در لحظه وسوسه شده و نزدیک زن عماد شده و لمسش کرده و زن عماد فهمیده که طرف ناشناس هست و جیغ و داد و کوبیدن به در و دیوار و زخمی شدن و رفتن شیشه در پای پیرمرد و فرار پیرمرد با بیشترین سرعتی که توانش رو داشته. دیگه در اون لحظه هم مغزش یاری نداده که حاجی جورابت جا موند یا موبایلت توی اتاق مونده.

کلا اگه با این دید به بقیه فیلم ها نگاه کنیم که چرا فلان طور شد و فلانی فلان کار رو کرد و ...، میشه راحت از خیلی از فیلم ها ایراد گرفت. مثلا همون جدایی نادر از سیمین:
بابای نادر آلزایمر داره و نادر دنبال یه پرستار هست. حالا از بین هزاران انتخاب ممکن، چرا دقیقا یکی میاد سراغش که شوهرش از کار کردنش خبر نداره که بعدا شر به پا کنه؟ از بین هزاران انتخاب چرا یکی میاد پیشش که حامله هست که بعدا بچه ش منهدم بشه؟! چرا طرف باید یه حادثه ای براش پیش بیاد (یادم نیست توی خیابون یا کجا) که بچه ش از بین بره و بعدا بیننده فکر کنه نادر بچه رو نابود کرده؟ چرا از بین موقعیت های مختلف که میتونه بین نادر و خانومه پیش بیاد، دقیقا حالتی پیش میاد که میتونه شک و گمان در مورد ترکیدن بچه رو ایجاد کنه که داستان رو پیچیده کنه؟ یعنی مشکل این دو نفر میتونست یه جور دیگه حل بشه، ولی با ضربه نادر و پرت شدن طرف و ... همراه شد که داستان شکل بگیره. چرا دقیقا در همون روزهایی که داستان میگذره باید اون پوله در فلان جا قرار بگیره که شک و تردید در مورد دزدی پیش بیاد؟!! خب از این چیزا بخوایم بگیم که چرا این طور شد و یه طور دیگه نشد، قضیه خیلی فراتر از فروشنده میره و در مورد خیلی فیلم ها صدق میکنه! :D
ولی من به اینا نمیگم ایراد. فیلمنامه نویس دلش خواسته حوادث رو این طوری پیش ببره و چیز غیرمنطقی هم توش نیست. شاید احتمالش کم باشه، ولی غیر ممکن نیست و برای رسیدن به یه داستان و پایان جالب از این راه جلو رفته و مشکلی نداره.. حالا ممکنه دو تا دونه سوتی هم اون وسط باشه که توی 90% فیلم های بزرگ و کوچیک سینما هست.

فروشنده فرهادی رو هنوز ندیدم اما چیزی که برام خیلی عجیب بود این بود که فراستی این فیلم رو ما قبل فیلم بد توصیف کرد ، به شدت فیلم رو کوبوند ... البته کلا فراستی از سر جدایی با فرهادی چپ افتاده و ول کن هم نیست ، اون اسکار هنوزم براش عجیبه ، در کل من به شدت فراستی رو آدم با سوادی میدونم فقط برام عجیبه که چرا همه دارن 9 و 10 میدن به فیلمه .
فراستی چند تا فیلم رو تحویل گرفته که بخواد با فروشنده حال کنه؟! :D کلا هر چی جلوی استاد بذاری یه اخ و تفی میکنه و میگه این ما قبل نقده و اون یکی در نیومده و ...
نکته بسیار جالب در مورد برنامه هفت اینه که معمولا رسم هست یه مدتی از اکران فیلم میگذره و بعد نقدش میکنن. ولی فروشنده هنوز به هفته دوم نرسیده بود که قشنگ فیلم رو ترکوندن و نه تنها نقد کردن، که داستان رو هم لو دادن. یعنی برنامه از این مزخرف تر نمیشه که به خاطر لج بازی با یه فیلم، بیان داستانش رو انقدر سریع لو بدن. به این کار میگن کثافت کاری، نه نقد.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or