Inglourious Bastards
تارانتینو هیچوقت کارگردان محبوب من نبوده، شاید تنها فیلمی که ازش عالی میدونم پالپ فیکشن بوده. Kill Bill بیش از حد وفادار به فیلمایه قدیمیه و مصنوعیه، هر جند از اغراقش خوشم میاد. Django هم با این که فیلم کاملا استانداردیه ولی به جز بازی بینظیر کریستف والتز فاکتور خاص دیگهای نداره و یه اثر انتقامی خالصه. هنوز بقیهی فیلماشو ندیدم، ولی شک دارم نظرم عوض شه.
Inglourious Bastards رو کاملا با دید یه فیلم انتقامی تارانتینویی شروع کردم، ولی خیلی با بقیه فیلمش فرق داشت، هر چند شاید یکم روح انتقامجویانه بهش تزریق کرده باشه ولی درونمایهی اصلیش چیز دیگست. از چیزی که فیلم میخواست بگه، هرچند غیر مستقیم، خیلی خوشم اومد و موضوعیه که برای خودمم و خیلیا به یه شکل دیگه پیش اومده. تنها چیزی که یکم رو اعصابم بود این بود که فیلم خودشو جدی نمیگرفت که البته خودش یکی از ویژگیای تارانتینوئه.
اما ظراحی هنری فیلم زیاد جذبم نکرد، شخصیتا به جز لاندا (؟) ویژگی هنری مشخصی نداشتن که نمایانگرشون باشه و بشه روحیاتشون رو با اون شناخت. طراحی صحنه و محیطی فیلمم به علت موضوعیتش خیلی یکنواخت بود.
بازیا اکثرا خوب بودن، مخصوصا کریستف والتز که یه بار دیگه نشون داد تو یه گروه پر ستاره یه سر و گردن از همشون بالاتره. فقط برد پیت یکم یکنواخت بود که اونم بخاطر نقشش بود. هر چند بهترین سکانس فیلم به نظرم اون سکانس توی کافهای بود که هیچکدوم از اینا توش نبودن و نقش کوتاه مایکل فسبندر درش خلاصه میشود. واقعا جذاب و هیجانانگیز بود اون تیکه و اصلا نمیشد نتیجشو پیشبینی کرد.
در پایان IB بین فیلمای تارانتینویی که من دیدم بعد پالپ فیکشن بهترین بود و هر چند خودشو جدی نمیگرفت، اما دو ساعت سرگرم کننده رو رقم میزنه و اثریه که حتما باید دیده بشه.
7.5/10