این پارازیتو کی انداخت تو دهن ملت موندم تو همه سایتا و کانالای تلگرامیم اسم فیلمو میگن پارازیت ! پارازیت چه گندیه دیگه ! اقا پاراسایته ! معنی این دوتا کلمه زمین تا زیر زمین فرقشونه
قبل اینکه مهملاتی مثل متری شش و نیمو با پاراسایت مقایسه کنید اول اسم فیلمارو درست یاد بگیرید بعد برید بالا منبر فکت صادر کنید
حالا این وسط این که تلفظ اسم رو ایراد می گیری (اولا به قول کاربر
@Prince78 فرقی نمی کند که پارازیت است یا پاراسایت و خیلی ها حال می کنن میگن انگل که من با همان پارازیت عشق می کنم) یا میخوای بگی میخت رو بکوبنی به زمین که اصلا چه معنا دارد که اثر پارازیت!!! با متری و شیش و نیم و امثال سینمای ایران مقایسه شود؟! جد از مبحث متری شیش و نیم، سینمای ایران هم سینمای دست و پا بسته و غریبی در سینمای ملل نیست! هزارتا منابع معتبر رجوع کن که در همشون جدایی یا در جز تاپ تن است یا کیارستمی جز برترین کارگردان های جهان! سینمای ایران عقب مانده ندانید!
تازه این در شرایط داغون فعلی سینمای ایران هست. فیلم انگل بونگ جو هو نیمه ابتدایی کلا با اتفاق میره جلو! مقایسه کنید با بسترسازی که سعید روستایی برای متری شیش و نیم انجام میده
حیف اوردن اسم "لیلا" داریوش مهرجویی تو این بحث
پیش از این که متری شیش و نیم را تمام قد ازش دفاع کنم؛ می گفتند که خیلی شخصیت ناصر خاکزاد و موش و گربه بازی بین او و صمد (پیمان معادی)، شبه بریکینگ بدی است؛ نظرام را برمی گردانم و برای تماشای بار سوم، می توانم بگویم که بیشتر روند پروسه پلیسی فیلم روستایی به فصل اول وایر نزدیک است. روستایی همانند سایمون دید کلی به مسئله مواد مخدر در شهر تهران دارد (همان طور که در شهر بالتیمور شاهدش بودیم) در دو سکانس که مامورها می ریزند و افراد معتاد را دستگیر می گیرند، سکانس هایی که تداعی پلان های سریال وایر می اندازد. ناصر خاکزاد شبیه والتر وایت نیست؛ بیشتر شبیه ایوان بارکزدیل است؛ مردی از طبقه پایین شهر که سودای پولدار شدن را دارد. کاملا سعید روستایی بر چیزی که نوشته و کارگردانی کرده مسلط است. از همان اول می داند که هدفش چیست و مخاطب را از همان اول درگیر گره گشایی آن کیست و آن چیست نمی کند. مامور کاربلد داستان با بازی خوب پیمان معادی دربه در به دنبال خاکزاد است؛ داستان خوب هم جلو می رود. از خرده ریزها شروع می کند و به خاکزاد می رسد. تیر و تیراندازی هم در نمی کند (وای چقدر شبیه وایر شد!) و مثل کارهای پلیسی دسته چندم سیروس مقدم از موسیقی متن کپی هم استفاده نمی کند. بله فیلم در پایان معنای شعاری پیدا می کند البته اگر نسخه سانسور شده است را دیده باشید؛ در آن نسخه چیزهایی را می بینید که شاید شما را از آن واژه شعار بیخیال کند. فیلم همان قدر خاکزاد را از همان ابتدا اسکوبار یا بارکزدیل به مخاطب معرفی می کند، ذره ذره خرد و در نهایت به یک تکه استخوان و نزدیک به مرگ تبدیل می شود.
دلیل اینکه پارازیت چرا ژانر مشخص ندارد؟ نمی دانم درام، کمدی است، ترسناک است یا پارودی؟ حالا ترکیب درام با کمدی سیاه خوب است اما اینکه در پایان فیلم روندش عوض شود و همه این روند را تحسین کنند را درک نمی کنم؛ فیلم ابدا اصیل نیست و کاملا سعی دارد به سینمای مستقل امروزه آمریکا یا تارانتینویی نزدیک شود. شرایط فعلی سینما ایران وخیم است اما وخامتش در پشت پرده است. کمدی که تعطیل است اما حداقل در این چند سال به لطف چند کارگردان جوان، توانستیم چند درام قوی را ببینیم.