Movie Center

اینجور مصاحبه‌ها که علنا میزنن فیلم‌های یه شرکت رو نابود میکنن خیلی جالبه...
اینا دیدن توجه خیلی از مخاطب‌ها به طرف فیلم‌های ابرقهرمانی رفته، واسه همین از این مضخرفات میگن. قبلا فیلم‌هاشون انتخاب شماره یکه عموم مخاطب‌ها بودن، الان دیگه نیستن.
این جور افراد یه زمانی بازیها رو هم میکوبیدن و میگفتن که هنر نیست و مدیوم بازی هیچوقت نمیتونه به سینما برسه و فلان.
دقیقا وقتی می‌بینن جایگاهشون تهدید شده، این جور کامنتا رو میدن...شاید هم دست خودشون نیست و تنها همون چیزی رو درک میکنن که سالها دارن انجام میدن و به اطرافشون بی‌اعتنا هستن...
من خودم خیلی فیلم‌های ابرقهرمانی نمیبینم و فقط فیلم‌های مهم و محبوب مارول رو دیدم...ولی اینکه بیان بگن اینجور فیلما سینما نیست و هیچی ازش نمیشه بدست آورد مضخرف‌ترین چیزیه که میشه گفت.

اتفاقا فیلم های مارول به فیلم های اسکورسیزی و این مدلی خسارتی نمیزنه ، بزرگترین خسارتی که زده اتفاقا به سینمای اکشن و عامه پسند بوده ، من مثل اسب دلم لک زده برای فیلم های مثل face off بدلکاری واقعی ، انفجار های واقعی ،،، این فیلم های ابر قهرمانی کل سینما رو فیک کرده ،،
 
این صحبت‌ها که فیلم‌های مارول سینمای واقعی نیستن، به شدت خنده‌دار و مسخره هستن!
تعریف سینما دقیقاً چیه؟! یعنی یه تعریف خاصی داره که مثلاً پدرخوانده رو میشه فیلم سینمایی دونست و اینا رو نمیشه؟ نه، هر دوی اینا فیلم هستن و فقط سبک و مدلشون فرق می‌کنه. یکی در اوج کیفیت کارگردانی و بازیگری قرار داره و اون یکی یه فیلم مفرح و جذاب هست که ملت میرن می‌بینن و لذت می‌برن. اگه مثلاً یکی بره دو ساعت از قیافه‌ی یه بز در حال علف خوردن فیلم بگیره و توی ثانیه‌ی آخر هم بزه به دوربین نگاه کنه و بخنده، این هم اسمش فیلم هست، همون‌طور که همشهری کین هم فیلمه.
یعنی چی که فیلم باید یه ما یه چیزی آموزش بده؟! مگه داریم کتاب فلسفه می‌خونیم؟! :D آدم دقیقاً یاد اهالی سینمای خودمون توی دهه ۶۰ می‌افته که اکثر بازیگرهای قبل از انقلاب رو منهدم کردن و تا مدتی جلوی ساخت فیلم‌های سرگرم‌کننده رو گرفتن، چون فکر و ذکرشون این شده بود که سینما باید یه هنر انقلابی و والا باشه که آدم با دیدنش وارد دنیایی از کمال و معرفت بشه! یعنی مثلاً اگه فیلم داستان شاد و شنگولی داشت یا چمیدونم یه پسری عاشق دختری می‌شد، از نظر اینا کفر بود و باید حتماً یه پیام معنوی و خفنی داشت که بیننده قبل و بعد از ورود به سینما، یه جور نباشه و موقع خارج شدن از سالن، تبدیل شده باشه به یه اندیشمند و متفکر!
سینما از همون روزهای اولش این مدلی بوده، یعنی یه سرگرمی بوده که هر کارگردانی نسبت به تفکرات خودش یه چیزی می‌ساخته. یکی ۹۰ سال پیش فیلمی می‌ساخته که ملت می‌افتادن توی یه منطقه‌ای پُر از دایناسور، مفهوم معنوی خاصی هم نداشته و فقط یه داستان سرگرم‌کننده بوده. الآن هم همون رو می‌سازن و فقط به جای یه مشت اسباب‌بازی پلاستیکی، از جلوه‌های ویژه استفاده می‌کنن. دهه ۶۰ (یعنی بیشتر از نیم قرن پیش) سریال بتمن می‌ساختن که توش کلی هم لوده‌بازی و صحنه‌های سَبُک وجود داشته، الآن هم سریال براساس این شخصیت‌ها می‌سازن. سال ۱۹۹۰ فیلم کاپیتان آمریکا می‌ساختن که امروز اگه یکی بتونه از اول تا آخرش رو ببینه بهش جایزه‌ی مقاومت اهدا می‌کنن. الآن هم همون کاپیتان آمریکا رو می‌سازن ولی با کیفیت چند صد برابر.
چه بخوایم چه نخوایم، باید قبول کرد که فیلم‌های مارول تونستن با یه سیاست‌گذاری به شدت عالی و کیفیت مناسب، کاری کنن که هر نسخه‌ی جدید از این فیلم‌ها چند صد میلیون یا بالای میلیارد فروش می‌کنه. تونستن یه دنیای سینمای واقعاً خوب طراحی کنن که طرفدارها برای تماشای هر نسخه‌ی جدید روزشماری می‌کنن و این هم واقعاً چیز بدی نیست. فیلم‌های عظیم این مدلی هم همیشه وجود داشتن و فقط شکل و شمایلشون عوض شده. یه زمانی Jaws رو داشتیم که ملت به خاطر تماشای یه فیلم خوش‌ساخت با حضور یه کوسه‌ی عظیم می‌رفتن سینما و بعد از تماشای فیلم هم به درجات بالای الهام و معنویت نمی‌رسیدن. یه زمانی Star Wars بود که می‌رفتن مبارزات شمشیرهای نوری و جک جونورهای رنگارنگش رو ببینن. یه زمانی Terminator بود و یه موقع هم Jurassic Park. الآن هم فیلم‌های کمیکی مُد هستن و کیفیتشون هم خوبه. برای کسی که دنبال پیام‌های والا هست، خیلی اعصاب‌خوردکن هستن ولی برای کسی که می‌خواد ۲،۳ ساعت بره سینما و فقط لذت ببره، خیلی هم جذاب هستن. این دیگه تقصیر سازنده‌های اینا نیست که تونستن انقدر خوب کار کنن که هر روز یه بازیگر بزرگ جدیدی وارد فیلم‌هاشون میشه و دوست داره یه سهمی در این قضیه داشته باشه.
اتفاقاً به نظر من باید به مدیران مارول آفرین گفت که تونستن همچین مجموعه‌ای درست کنن که تا ۱۰ سال پیش دیدنش آرزوی هر علاقمند کمیکی بود. نمیشه که به زور بگیم داداش فیلم جذاب نساز تا ملت برن بقیه‌ی فیلم‌ها رو ببینن! :D خب این بقیه‌ی فیلم‌ها هستن که باید تلاش کنن مشتری جذب کنن، نه برعکسش.
در ضمن فیلم‌های مارول تأثیر خاصی روی فروش آثار کسی مثل اسکورسیزی نمی‌ذارن که بخوایم نگران نابودی فیلم‌های افرادی مثل استاد باشیم. فقط کافیه یه نگاهی به فروش فیلم‌های اسکورسیزی از ۲۰۰۰ به بعد بندازیم:
Gangs of New York: ۱۹۳
The Aviator: ۲۱۳
The Departed: ۲۹۳
Shutter Island: ۲۹۴
Hugo: ۱۸۵
The Wolf of Wall Street: ۳۹۲
Silence: ۲۳
یعنی به جز Silence که کلاً خیلی‌ها ندیدنش و بی‌نام و نشان بود، بقیه‌ی فیلم‌های اسکورسیزی توی همین محدوده‌ها فروختن و اتفاقاً پرفروش‌ترین فیلم عمر اسکورسیزی یعنی گرگ وال‌استریت، در یکی از دوران‌های اوج فیلم‌های مارول اکران شد. یعنی یه سال بعد از The Avengers، ولی مشکلی هم برای فیلم پیش نیومد و کلی ازش استقبال شد. پس تقصیر مارول نیست اگه فلان فیلم کمتر می‌فروشه.
یا همین فرانسیس فورد کوپولا که غُر می‌زنه، کسی در کیفیت بالای بعضی فیلم‌هاش شکی نداره ولی چرا باید انقدر از مارول بناله؟ خودش دقیقاً چیکار کرده توی این سال‌ها؟ آخرین فیلم ایشون که مخاطب جذب کرد، همون دراکولای برام استوکر بود که ۲۱۵ میلیون فروخت و بعدش کلاً محو شد. بریم سراغ همون سال ۹۲. اونجا فیلم دراکولا رتبه نهم رو بین پرفروش‌ها داشت. حالا کی اول شد؟ یه فیلم معناگرا که بیننده بعد از دیدنش وارد جهانی از معرفت می‌شد؟ نه! کارتون علاءالدین! :D دومین فیلم The Bodyguard بوده که من خودم ندیدمش، ولی همین که الآن نام و نشان خاصی ازش نیست یعنی احتمالاً چیز ویژه‌ای نبوده. بعد هم تنها در خانه ۲ و فیلم بسیار جذاب(!) Basic Instinct و... رتبه‌های بعدی هم میرسه به فیلم‌هایی مثل Lethal Weapon 3 و A Few Good Men و Sister Act و البته Batman Returns.
منظور اینه که سال ۱۹۹۲ که خبری از مارول نبوده هم همچین اوضاع متفاوتی نسبت به امروز نداشتیم و اکثر فیلم‌های پرفروش، چیزهای سرگرم‌کننده و جذابی بودن که هدفشون هدایت انسان به صراط مستقیم نبوده. مارول و موج جدید فیلم‌های کمیکی هم که تازه ۱۰ ساله راه افتادن. قبلش اینا به کی فحش می‌دادن؟! :D
بله، فیلم‌های مارول و کلاً آثار کمیکی توی این سال‌ها به شدت پرفروش بودن، ولی جای کسی رو هم تنگ نکردن. هنوز هم هر سال کلی فیلم هنری و باکیفیت میاد که با بودجه‌های کم و متوسط کلی سر و صدا می‌کنن. یا کسی مثل تارانتینو هنوز فیلم می‌سازه و مخاطب داره و اتفاقاً دومین فیلم پرفروش عمرش رو توی همین دوران استکبار و استعمار مارول ساخته و فیلم‌های غیرسینمایی(!) مارول تأثیری روی Once Upon a Time in Hollywood نذاشتن.
 
آخرین ویرایش:
اتفاقا فیلم های مارول به فیلم های اسکورسیزی و این مدلی خسارتی نمیزنه ، بزرگترین خسارتی که زده اتفاقا به سینمای اکشن و عامه پسند بوده ، من مثل اسب دلم لک زده برای فیلم های مثل face off بدلکاری واقعی ، انفجار های واقعی ،،، این فیلم های ابر قهرمانی کل سینما رو فیک کرده ،،
شما مازیار از Alita خیلی خوشت اومد طوری که چند بار دیدیش، شخصیتی که کاملا موشن کپچر شده و CGI بود، هر چند از روی نسخه اصلیش بازسازی شده بود ولی روایت ضعیفی داشت، مال مارول هم نبود! این چیزی نیست که فقط به مارول مربوط باشه، با اینحال جذبش شدی، خیلی فیلمهای دیگه از جمله گرگ وال استریت ایشون، یا گتسبی بزرگ VFX کار کردن حتی برای سنگ فرش خیابون!مشکل از انفجارها نیست، فیلم اگر خوش ساخت باشه بقیه موارد هم عمق پیدا می کنن، مسئله مارول نیست، مارول چون تو بوقه ایشون انگشتشو فرو کرده! وگرنه مارول از هر کمپانی دیگه ای تکلیفش مشخص تره، همونطور که اسکورسیزی مسیر مشخصی داره، اینا رو برای این نمیگم که از فیلمهای مارول تعریفو تمجید کنم، دارم از اسکورسیزی انتقاد می کنم که صداش اگه بلنده!.. مگه دهه های قبلی فیلمای چرتو پرت کم بود، مگه الان خیلی فیلمهای خوبی با کارگردانان پرمغز وجود داره که مارول شده بدترینشون؟ الان چرا دهنشو بسته و فقط مارولو می بینه؟ من طرفدارشم ولی مشخصه داره به مسئله مارول از دیدگاه سینمایی نگاه نمی کنه و فقط قصدش حاشیه سازیه، از نظر من خودشو کوچیک می کنه تا اینکه پیغامی معنادار! بده. آواتار از جمله فیلمهایی بود که سینما رو از اون حالت کلاسیک همیشگیش خارج کرد. وقتی این حرف زده میشه کل این مجموعه رو زیر سوال می بره نه فقط مارول.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Irisviel Ackerman
این صحبت‌ها که فیلم‌های مارول سینمای واقعی نیستن، به شدت خنده‌دار و مسخره هستن!
تعریف سینما دقیقاً چیه؟! یعنی یه تعریف خاصی داره که مثلاً پدرخوانده رو میشه فیلم سینمایی دونست و اینا رو نمیشه؟ نه، هر دوی اینا فیلم هستن و فقط سبک و مدلشون فرق می‌کنه. یکی در اوج کیفیت کارگردانی و بازیگری قرار داره و اون یکی یه فیلم مفرح و جذاب هست که ملت میرن می‌بینن و لذت می‌برن. اگه مثلاً یکی بره دو ساعت از قیافه‌ی یه بز در حال علف خوردن فیلم بگیره و توی ثانیه‌ی آخر هم بزه به دوربین نگاه کنه و بخنده، این هم اسمش فیلم هست، همون‌طور که همشهری کین هم فیلمه.
یعنی چی که فیلم باید یه ما یه چیزی آموزش بده؟! مگه داریم کتاب فلسفه می‌خونیم؟! :D آدم دقیقاً یاد اهالی سینمای خودمون توی دهه ۶۰ می‌افته که اکثر بازیگرهای قبل از انقلاب رو منهدم کردن و تا مدتی جلوی ساخت فیلم‌های سرگرم‌کننده رو گرفتن، چون فکر و ذکرشون این شده بود که سینما باید یه هنر انقلابی و والا باشه که آدم با دیدنش وارد دنیایی از کمال و معرفت بشه! یعنی مثلاً اگه فیلم داستان شاد و شنگولی داشت یا چمیدونم یه پسری عاشق دختری می‌شد، از نظر اینا کفر بود و باید حتماً یه پیام معنوی و خفنی داشت که بیننده قبل و بعد از ورود به سینما، یه جور نباشه و موقع خارج شدن از سالن، تبدیل شده باشه به یه اندیشمند و متفکر!
سینما از همون روزهای اولش این مدلی بوده، یعنی یه سرگرمی بوده که هر کارگردانی نسبت به تفکرات خودش یه چیزی می‌ساخته. یکی ۹۰ سال پیش فیلمی می‌ساخته که ملت می‌افتادن توی یه منطقه‌ای پُر از دایناسور، مفهوم معنوی خاصی هم نداشته و فقط یه داستان سرگرم‌کننده بوده. الآن هم همون رو می‌سازن و فقط به جای یه مشت اسباب‌بازی پلاستیکی، از جلوه‌های ویژه استفاده می‌کنن. دهه ۶۰ (یعنی بیشتر از نیم قرن پیش) سریال بتمن می‌ساختن که توش کلی هم لوده‌بازی و صحنه‌های سَبُک وجود داشته، الآن هم سریال براساس این شخصیت‌ها می‌سازن. سال ۱۹۹۰ فیلم کاپیتان آمریکا می‌ساختن که امروز اگه یکی بتونه از اول تا آخرش رو ببینه بهش جایزه‌ی مقاومت اهدا می‌کنن. الآن هم همون کاپیتان آمریکا رو می‌سازن ولی با کیفیت چند صد برابر.
چه بخوایم چه نخوایم، باید قبول کرد که فیلم‌های مارول تونستن با یه سیاست‌گذاری به شدت عالی و کیفیت مناسب، کاری کنن که هر نسخه‌ی جدید از این فیلم‌ها چند صد میلیون یا بالای میلیارد فروش می‌کنه. تونستن یه دنیای سینمای واقعاً خوب طراحی کنن که طرفدارها برای تماشای هر نسخه‌ی جدید روزشماری می‌کنن و این هم واقعاً چیز بدی نیست. فیلم‌های عظیم این مدلی هم همیشه وجود داشتن و فقط شکل و شمایلشون عوض شده. یه زمانی Jaws رو داشتیم که ملت به خاطر تماشای یه فیلم خوش‌ساخت با حضور یه کوسه‌ی عظیم می‌رفتن سینما و بعد از تماشای فیلم هم به درجات بالای الهام و معنویت نمی‌رسیدن. یه زمانی Star Wars بود که می‌رفتن مبارزات شمشیرهای نوری و جک جونورهای رنگارنگش رو ببینن. یه زمانی Terminator بود و یه موقع هم Jurassic Park. الآن هم فیلم‌های کمیکی مُد هستن و کیفیتشون هم خوبه. برای کسی که دنبال پیام‌های والا هست، خیلی اعصاب‌خوردکن هستن ولی برای کسی که می‌خواد ۲،۳ ساعت بره سینما و فقط لذت ببره، خیلی هم جذاب هستن. این دیگه تقصیر سازنده‌های اینا نیست که تونستن انقدر خوب کار کنن که هر روز یه بازیگر بزرگ جدیدی وارد فیلم‌هاشون میشه و دوست داره یه سهمی در این قضیه داشته باشه.
اتفاقاً به نظر من باید به مدیران مارول آفرین گفت که تونستن همچین مجموعه‌ای درست کنن که تا ۱۰ سال پیش دیدنش آرزوی هر علاقمند کمیکی بود. نمیشه که به زور بگیم داداش فیلم جذاب نساز تا ملت برن بقیه‌ی فیلم‌ها رو ببینن! :D خب این بقیه‌ی فیلم‌ها هستن که باید تلاش کنن مشتری جذب کنن، نه برعکسش.
در ضمن فیلم‌های مارول تأثیر خاصی روی فروش آثار کسی مثل اسکورسیزی نمی‌ذارن که بخوایم نگران نابودی فیلم‌های افرادی مثل استاد باشیم. فقط کافیه یه نگاهی به فروش فیلم‌های اسکورسیزی از ۲۰۰۰ به بعد بندازیم:
Gangs of New York: ۱۹۳
The Aviator: ۲۱۳
The Departed: ۲۹۳
Shutter Island: ۲۹۴
Hugo: ۱۸۵
The Wolf of Wall Street: ۳۹۲
Silence: ۲۳
یعنی به جز Silence که کلاً خیلی‌ها ندیدنش و بی‌نام و نشان بود، بقیه‌ی فیلم‌های اسکورسیزی توی همین محدوده‌ها فروختن و اتفاقاً پرفروش‌ترین فیلم عمر اسکورسیزی یعنی گرگ وال‌استریت، در یکی از دوران‌های اوج فیلم‌های مارول اکران شد. یعنی یه سال بعد از The Avengers، ولی مشکلی هم برای فیلم پیش نیومد و کلی ازش استقبال شد. پس تقصیر مارول نیست اگه فلان فیلم کمتر می‌فروشه.
یا همین فرانسیس فورد کوپولا که غُر می‌زنه، کسی در کیفیت بالای بعضی فیلم‌هاش شکی نداره ولی چرا باید انقدر از مارول بناله؟ خودش دقیقاً چیکار کرده توی این سال‌ها؟ آخرین فیلم ایشون که مخاطب جذب کرد، همون دراکولای برام استوکر بود که ۲۱۵ میلیون فروخت و بعدش کلاً محو شد. بریم سراغ همون سال ۹۲. اونجا فیلم دراکولا رتبه نهم رو بین پرفروش‌ها داشت. حالا کی اول شد؟ یه فیلم معناگرا که بیننده بعد از دیدنش وارد جهانی از معرفت می‌شد؟ نه! کارتون علاءالدین! :D دومین فیلم The Bodyguard بوده که من خودم ندیدمش، ولی همین که الآن نام و نشان خاصی ازش نیست یعنی احتمالاً چیز ویژه‌ای نبوده. بعد هم تنها در خانه ۲ و فیلم بسیار جذاب(!) Basic Instinct و... رتبه‌های بعدی هم میرسه به فیلم‌هایی مثل Lethal Weapon 3 و A Few Good Men و Sister Act و البته Batman Returns.
منظور اینه که سال ۱۹۹۲ که خبری از مارول نبوده هم همچین اوضاع متفاوتی نسبت به امروز نداشتیم و اکثر فیلم‌های پرفروش، چیزهای سرگرم‌کننده و جذابی بودن که هدفشون هدایت انسان به صراط مستقیم نبوده. مارول و موج جدید فیلم‌های کمیکی هم که تازه ۱۰ ساله راه افتادن. قبلش اینا به کی فحش می‌دادن؟! :D
بله، فیلم‌های مارول و کلاً آثار کمیکی توی این سال‌ها به شدت پرفروش بودن، ولی جای کسی رو هم تنگ نکردن. هنوز هم هر سال کلی فیلم هنری و باکیفیت میاد که با بودجه‌های کم و متوسط کلی سر و صدا می‌کنن، یا کسی مثل تارانتینو هنوز فیلم می‌سازه و مخاطب داره و اتفاقاً دومین فیلم پرفروش عمرش رو توی همین دوران استکبار و استعمار مارول ساخته و فیلم‌های غیرسینمایی(!) مارول تأثیری روی Once Upon a Time in Hollywood نذاشتن.

یک نفره بره از یک شغال دو ساعت ویدیو ضبط کنه، فیلم حساب میشه، یکی هم همشهری کین رو بسازه هم فیلم. ولی تفاوت اینکه یکی سینما هست و یکی نیست. راحت تر بگیم هر تصویر ضبط شده ای فیلم حساب میشه (حتی شما 5 دقیقه با گوشیت از پلی استیشن بازی کردنت ویدیو ضبط کن ) ولی سینما نه

سینما یک مدیوم هنری فرم محوره که اسکورسیزی پیش تر به زیبایی گفت به معنی انتقال عواطف انسانی (هم زشت و هم زیباست) هست و کاپولا در ادامه افزوده باید چیزی در بیابیم از سینما. یعنی باید وقتی یک اثر سینمایی رو میبینیم درگیر گفته های خالق کل بشیم، فردی که اون اثر رو خلق کرده. بخوایم قبول کنیم یا نکنیم دیزنی با فیلمهای مارول (که استار وارز هم بهش اضافه شده) سینمای کل دنیا رو برده به صد سال پیش. به دوران پیش از هیچکاک که کارگردان به عنوان یک هنرمند کمترین ارزش رو در خلق یک فیلم داشت و نفر اول تمام پروژه ها تهیه کنندگان بودند (در حال حاضر کوین فایگی) و پسران بد سینمای امریکا (اسکورسیزی، کاپولا، جورج لوکاس (که اول از همه به دیزنی انتقاد کرد)) زورشون میاد ببینند تمام دستاورد خودشون و پدرخوانده اشون (هیچکاک) در راستای تثبیت جایگاه یک کارگردان هنری در ساخت اثار سینمایی از بین رفته و حالا برگشتیم به نقطه اول سینما که تهیه کننده بدون هیچ بینشی براساس میل بیننده ها بازیگر انتخاب میکرد، براساس میل بیننده ها داستان مینوشت، براساس میل بیننده ها روز به روز اکشن های توخالی اضافه میکرد. در یک اثر سینمایی گفتم خالق کل یعنی کارگردان باید از بیننده جلوتر باشه ولی با اثار دیزنی ما برگشتیم به صد سال عقب ...

درباره مقایسه امار فروش و این مسائل خب یکم خنده داره! اول اینکه صرفا رقم فروش رو نباید مطرح کنید، باید درباره تاثیرگذاری بحث بشه. برای مثال کوبریک فیلم هاش در همین حدودی که شما ذکر کردی کمتر فروش داشته ولی جزئه 10 کارگردان تاثیرگذار کل سینمای جهان هست(خیلی گله و گشاد گفتم ده تا) و شما باید تاثیر منفی دیزنی و مارول رو بررسی کنی! بر روی سازه های دیگه مثل وارنر و یونیورسال و ...
از جنگ ستارگانی که به عنوان زیباترین داستانی حماسی نبرد خیر و شر داره مثال میزنی، از ترمیناتوری مثال میزنی که جزئه پربحث ترین فیملهای اخرالزمانی و ظهورمنجی حساب میشه! حالا مقایسه کن با اثار شابلونی کوین فایگی در ده سال اخیر. و بخش نادیده گرفته شده بحث قراردادهای انحصاری وحشتناک دیکتاتور گونه دیزنی با سینمادارها هست که تقریبا میشه گفت کل سینمای امریکا و بعضا دنیا رو داره به انحصار خودش در میاره واقعا دردناکه

به صورت کلی این زخم چرکی داره میترکه. سلیقه بیننده ها تنزل یافته. و طبیعی هست صدای شکل دهنده های این هنر هفتم در بیاد (اروپایی ها که سالها سر و صداشون درامده)
 
بعنوان یه عاشق کمیک بوک‌ها و فرمت داستانیشون، حقیقتا چندین ساله حالم از فیلم‌های مارول و دی‌سی و کلا ابرقهرمانی بهم خورده و خواستار هرچه زودتر نابودی این سریال‌های سینمایی هستم :دی اصلا هم برام مهم نیست اتفاقا فروششون باعث میشه شرکت‌ها بیشتر رو فیلم‌های کوچک و کم مخاطب سرمایه گذاری کنن :دی مارول ورشکسته چندین سال قبل خیلی جذاب‌تر و جالب‌تر بود :دی
کلا فیلم‌های سازمانی و فن فیوریت حال بهم زنن :دی
 
من خودم عاشق سینمای کلاسیک هستم و اگه بخوام لیست تاپ ۱۰۰ عمرمو بدم شاید بیشتر از ۵ الی ۸ تا فیلم ابر قهرمانی داخلش نذارم ولی فیلم های مارول یا ابر قهرمانی هم دوست دارم و نگاه میکنم ، اینجور فیلم ها برای سرگرمی و دور هم نگاه کردن عالین . ( هر چند جدیدا خیلی زیاد شدن :D )

کلا کسی که عاشق سینما باشه نباید زیاد نگاه تعصبی به فیلم ها داشته باشه وگرنه لذت فیلم دیدن از بین میره .
سینما یعنی تنوع ژانر و سبک ، اگه بخوایم فقط فیلم مد نظر این کارگردانارو ببینیم که بعد یه مدت ببخشید بالا میاریم . :D
خودم ۹۰ درصد فیلم این دو کارگردان بزرگ تاریخ سینمارو دیدم و خیلیم دوسشون دارم ، ولی به عنوان کسی که واقعا فیلم زیاد میبینم میگم که واقعا نظرشون در این مورد اشتباهه :D

اینقدری فیلم دیدم که بتونم در این مورد درست نظر بدم :D
120102
 
آخرین ویرایش:
فیلم های ابرقهرمانی مارول انصافا تو زیر مجموعه خودش الان طراز اول به حساب میاد و اکثرا می تونن حداقل تو مدت زمانی که دارن، مخاطب رو کاملا سرگرم کنن ولی بعد از این واقعا هیچ چیزی نیست.
من تو هفته ای که گذشت avengers infinity war رو بعد مدت ها بالاخره دیدم، می تونم بگم بهترین فیلم ابرقهرمانی بود که تا حالا دیدم ولی الان چیزی ازش یادم نیست. ولی اون رف فیلمی مثل جزیره شاتر، کی دیدم؟ خودم یادم نیست ولی تک تک سکانس هاش هنوز تو ذهنمه، هر وقت میرم تو پوشه فیلم هام دوباره دوست دارم چند دقیقه براش وقت بزارم و با اینکه مدت از تماشای فیم گذشته ولی هنوز به خیلی فیلم ها ترجیح می دم، خیلی جاها یاد صحنه هاش میوفتم و ...

کل فیلم های مارول و DC با هم نمی تونن همچین حسی رو ایجاد کنن.

فیلم های ابرقهرمانی هم لازم هستن به نظرم، همونطور که برای صنعت بازی امثال COD و بتلفیلد در کنار بایوشاک و ویچر و اسکایریم و ... لازم هستن.
 
سال های 81 تا 84 سه گانه افسانه ماردوش (عظیم‌ترین پروژه عروسکی ایران) ساخته شده هر چند از بعد فنی ضعیف اما دیدنشون خالی از لطف نیست

جام جهان بین

افسانه ی ماردوش (بخش یکم)

آژید هاک

فیلم سینمایی افسانه ماردوش - ضحاک ماردوش

نبرد فریدون

کارتون سینمایی افسانه ماردوش نبرد فریدون

----------------------------
 
Spider Man Far from Home این فیلم هم ابر قهرمانی حساب میشه؟ باور کنید یا نه از اول تا اخرش دیدمش نزدیک بود 120 بار استفراغ کنم. الان این فیلم چی داره؟ چه حسی داره؟ چه معنی داره؟ هیچ پوچ:|
اون وقت یک فیلم مثل Interstellar رو دیدم، میدونید چه حسی داشتم؟حس گم شدن، حس غرق شدن، حس عظمت اسمان و کهکشان ها، حس زنده ماندن، حدقل با یک چیزی اشنامون کرد، یک چیزی یادمون داد، یک چیزی رو درک کردیم و چشیدیم ولی این فیلم های ابر قهرمانی چی؟
 
نمیخواستم پستی بدم در این مورد چون از کارگردانان بنام صنعت سینماست، ولی این افراطی گریشون در این مورد حال منو هم بهم زده!
یه جواب دارم که فکر می کنم قانع کنندس، وقتی میشه غذای سالم خورد که برای بدن مفیده و پر از ویتامینه، پس چرا با این که اطلاع داریم بعضی اوقات پیتزا می خوریم، فست فود می خوریم، نوشیدنیهایی مصرف می کنیم که برای بدن مضره، آخر هفته ها خودمونو با تنقلات خفه می کنیم!... حس انزجار و تنفر وقتی میاد که زندگیمون یکنواخت بشه، بعضی اوقات فیلم نگاه می کنم با ذهنم بازی کنه، بعضی اوقات هم حوصله ندارم.. خسته می شم از فلسفه فیلمها! تنوع میخوام، دنبال هیجانم و دوس دارم فیلمها یا سریالهایی رو انتخاب کنم که.. مثلا سریالی مثل Stranger Things حس فوق العاده ای بهم میده، آقای اسکورسیزی با غرور میگه من فیلمهایی میسازم که معنا داره، معنای فیلم دیدن در نظر مخاطب عام سرگرمیه و قاعده اصلی سینما بر این پایه بنا شده که مخاطبشو به خوبی بتونه سرگرم کنه، حالا در هر ژانری میخواد باشه، اینکه شما برای خودت یه چارچوب درست کنی و بگی سینما یعنی این، بنظرم به مخاطبین سینما مستقیم داری توهین می کنی نه به هیچکس دیگه.
نکته اول اینکه کاپولا رک حدف زده ولی نظرش رو گفته. مشکلی هم نداره.
اما شما فک کنم حرفای اسکورسیزی رو درست نخوندی. خصوصا مصاحبه دومش رو. اونجا علنا گفت به نظرش این فیلما مثل شهر بازی هستن(نظر شخصی) ولی وجودشون هیچ مشکلی نداره.
مشکلی که هست اینه که دارن سینما رو میبلعن و جای تنفس به چیزای دیگه نمیدن.
هیچ جای این حرف اشکالی نداره.


و راجب بخش دیگه حرفت، بلاک باستر به معنای امروزی رو اتفاقا اسپیلبرگ و جورج لوکاس که هردو از رفقای صمیمی اسکورسیزی هستن بنا کردن. اتفاقا اینا با هم خیلی زیاد همکاری داشتن سر تولید فیلماشون.
اسکورسیزی هیچ جا نگفت کلا مخالف بلاک باستر سازیه و همه فیلما باید تاکسی درایور و گاو خشمگین بشن.
ولی من قضیه رو بیشتر باز میکنم...
بلاک باستر میتونه ترمیناتور ۲ باشه. میتونه اپیزود ۴ و ۵ جنگ ستارگان باشه. میتونه آرواره ها باشه. میتونه ET باشه. میتونه پارک ژوراسیک باشه. میتونه ارباب حلقه ها باشه. میتونه بیگانه و بیگانه ها باشه. و کلی مثال دیگه.

و میتونه انتقام جویان: پایان بازی هم باشه!!!


فیلم کامیک بوکی هم میتونه دارک نایت باشه. میتونه لوگان باشه. میتونه اسپایدرمن ۲ باشه.


و مجددا میتونه انتقام جویان: پایان بازی هم باشه!!!


ولی بحث نه مخالفت با بلاک باستره، نه مخالف با فیلم های کامیک بوکی، نه حتی مخالف با معجون پوچ(حتی از نظر جلوه های ویژه) مارول که حتی انگشت کوچیکه کامیک بوکی ها و بلاک باستر هایی که نام بردم هم نمیشن.
بحث اینه که دیزنی الان صاحب ۴۵ درصد گیشه امریکاست و داره هالیوود رو میبلعه و یه فرمول تکراری، کلیشه ای و نخ نمای یکسان رو تو همه فیلماش علی الخصوص شاهکار های مارول پیاده میکنه و روز به روز با همین فرمول گنده تر میشه و این خیلی ترسناک و بده. و هر کسی که عاشق سینماست به نظر من باید نگران باشه.
اون ۲ تا بنده خدا هم عمده ناراحتی و نگرانیشون از همین مورد هستش و کاملا هم به حقه و امیدوارم افراد بیشتری این نگرانی براشون بوجود بیاد و اعتراض کنن چون چیزی که الان معلومه نصف سینما شده دیزنی و مارول و نصف دیگه دلواپسی های SJW ها.
این وسط ۱۰ سال دیگه هالیوود چی قراره بشه رو خدا میدونه.


علی بالاتر درست گفت. چند دهه طول کشید تا اوت ۵تا رفیق دهه ۷۰ شاخ استودیو هارو شکستن و باعث شدن اسم کارگردان قبل از استودیو اورده بشه.
۴۰ سال بعد دوباره برگشتیم سر نقطه اول. هیچ فرقی نداره کسی کارگردان معجون بعدی مارول باشه. یه فرمول یکسان و کلیشه ای و نخ نما که دست پخت کوین فایگی( هم تراز همون رییس استودیو هایی که با بدبختی پایین کشیده شدن دهه ۷۰) رو تو همه شون شاهد خواهیم بود.
 
آخرین ویرایش:
وقتشه این اسطوره ها قبل از مرگشون سینما رو به مسیر درستش برگردونن!

لعنت به این صفحه سبز ،دیگه بازیگرا رو هم حذف کنن همش رو با کامپیوتر بسازن !
چند روز پیش داشتم باز قسمت دوم ارباب حلقه هارو میدیدم جلوه های ویژه بی نظیرشو با پرده سبز های فعلی مقایسه میکردم
جلوه های میدانی کم کم دارن فراموش میشن
همه چی شده پرده سبز لعنتی مصنوعی و مزخرف‌.
حتی هابیت رو اگه با ارباب حلقه ها مقایسه کنی تفاوتو میبینی. اورک ها تو ارباب حلقه ها بازیگر داشتن و تو هابیت همه شده بودن کامپیوتری.
 
درسته که این فیلمای نوظهور ابرقهرمانی نمیتونن اون حس و معرفتی که مثلا با تماشای Virgin Spring برگمان یا Ugetsu میزوگوچی در یه بعد از ظهر پاییزی بهم هجوم میاوردن رو بدن بهم. ولی بشدت از اینجور فیلمای ابرقهرمانی هم خوشم میاد و اتفاقا چند وقتیه این فکر تو ذهنم جا خوش کرده که این فیلما چقدر هم کلاسیک هستن.
این فکر داره رفته رفته اینجور فیلما رو بدجور برام لذت بخش میکنه. مگه سینمای کلاسیکی که ما میشناسیم پر نبود از قهرمانهای اغراق شده و villainهای عجیب غریب و محیرالعقول و سیر داستانی که آخرش به شکست اون آدم بده منجر میشد؟ مگه اصلا تعریف یه قصه کلاسیک همین نیست؟ یادمون هست که فیلمای خیلی قدیمی مثل شاهکارهای George Melies دقیقا همین هستن.
به نظر من اسپایدرمن 2 یا اونجرز اینفینیتی وار تو این دیدگاه سینمایی، هیچی از پدرخوانده و یک ادیسه فضایی کم نداره، و بلکه کلاسیک تر و سینمایی تر هم شاید بشه بهشون گفت.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or