این صحبتها که فیلمهای مارول سینمای واقعی نیستن، به شدت خندهدار و مسخره هستن!
تعریف سینما دقیقاً چیه؟! یعنی یه تعریف خاصی داره که مثلاً پدرخوانده رو میشه فیلم سینمایی دونست و اینا رو نمیشه؟ نه، هر دوی اینا فیلم هستن و فقط سبک و مدلشون فرق میکنه. یکی در اوج کیفیت کارگردانی و بازیگری قرار داره و اون یکی یه فیلم مفرح و جذاب هست که ملت میرن میبینن و لذت میبرن. اگه مثلاً یکی بره دو ساعت از قیافهی یه بز در حال علف خوردن فیلم بگیره و توی ثانیهی آخر هم بزه به دوربین نگاه کنه و بخنده، این هم اسمش فیلم هست، همونطور که همشهری کین هم فیلمه.
یعنی چی که فیلم باید یه ما یه چیزی آموزش بده؟! مگه داریم کتاب فلسفه میخونیم؟!

آدم دقیقاً یاد اهالی سینمای خودمون توی دهه ۶۰ میافته که اکثر بازیگرهای قبل از انقلاب رو منهدم کردن و تا مدتی جلوی ساخت فیلمهای سرگرمکننده رو گرفتن، چون فکر و ذکرشون این شده بود که سینما باید یه هنر انقلابی و والا باشه که آدم با دیدنش وارد دنیایی از کمال و معرفت بشه! یعنی مثلاً اگه فیلم داستان شاد و شنگولی داشت یا چمیدونم یه پسری عاشق دختری میشد، از نظر اینا کفر بود و باید حتماً یه پیام معنوی و خفنی داشت که بیننده قبل و بعد از ورود به سینما، یه جور نباشه و موقع خارج شدن از سالن، تبدیل شده باشه به یه اندیشمند و متفکر!
سینما از همون روزهای اولش این مدلی بوده، یعنی یه سرگرمی بوده که هر کارگردانی نسبت به تفکرات خودش یه چیزی میساخته. یکی ۹۰ سال پیش فیلمی میساخته که ملت میافتادن توی یه منطقهای پُر از دایناسور، مفهوم معنوی خاصی هم نداشته و فقط یه داستان سرگرمکننده بوده. الآن هم همون رو میسازن و فقط به جای یه مشت اسباببازی پلاستیکی، از جلوههای ویژه استفاده میکنن. دهه ۶۰ (یعنی بیشتر از نیم قرن پیش) سریال بتمن میساختن که توش کلی هم لودهبازی و صحنههای سَبُک وجود داشته، الآن هم سریال براساس این شخصیتها میسازن. سال ۱۹۹۰ فیلم کاپیتان آمریکا میساختن که امروز اگه یکی بتونه از اول تا آخرش رو ببینه بهش جایزهی مقاومت اهدا میکنن. الآن هم همون کاپیتان آمریکا رو میسازن ولی با کیفیت چند صد برابر.
چه بخوایم چه نخوایم، باید قبول کرد که فیلمهای مارول تونستن با یه سیاستگذاری به شدت عالی و کیفیت مناسب، کاری کنن که هر نسخهی جدید از این فیلمها چند صد میلیون یا بالای میلیارد فروش میکنه. تونستن یه دنیای سینمای واقعاً خوب طراحی کنن که طرفدارها برای تماشای هر نسخهی جدید روزشماری میکنن و این هم واقعاً چیز بدی نیست. فیلمهای عظیم این مدلی هم همیشه وجود داشتن و فقط شکل و شمایلشون عوض شده. یه زمانی Jaws رو داشتیم که ملت به خاطر تماشای یه فیلم خوشساخت با حضور یه کوسهی عظیم میرفتن سینما و بعد از تماشای فیلم هم به درجات بالای الهام و معنویت نمیرسیدن. یه زمانی Star Wars بود که میرفتن مبارزات شمشیرهای نوری و جک جونورهای رنگارنگش رو ببینن. یه زمانی Terminator بود و یه موقع هم Jurassic Park. الآن هم فیلمهای کمیکی مُد هستن و کیفیتشون هم خوبه. برای کسی که دنبال پیامهای والا هست، خیلی اعصابخوردکن هستن ولی برای کسی که میخواد ۲،۳ ساعت بره سینما و فقط لذت ببره، خیلی هم جذاب هستن. این دیگه تقصیر سازندههای اینا نیست که تونستن انقدر خوب کار کنن که هر روز یه بازیگر بزرگ جدیدی وارد فیلمهاشون میشه و دوست داره یه سهمی در این قضیه داشته باشه.
اتفاقاً به نظر من باید به مدیران مارول آفرین گفت که تونستن همچین مجموعهای درست کنن که تا ۱۰ سال پیش دیدنش آرزوی هر علاقمند کمیکی بود. نمیشه که به زور بگیم داداش فیلم جذاب نساز تا ملت برن بقیهی فیلمها رو ببینن!

خب این بقیهی فیلمها هستن که باید تلاش کنن مشتری جذب کنن، نه برعکسش.
در ضمن فیلمهای مارول تأثیر خاصی روی فروش آثار کسی مثل اسکورسیزی نمیذارن که بخوایم نگران نابودی فیلمهای افرادی مثل استاد باشیم. فقط کافیه یه نگاهی به فروش فیلمهای اسکورسیزی از ۲۰۰۰ به بعد بندازیم:
Gangs of New York: ۱۹۳
The Aviator: ۲۱۳
The Departed: ۲۹۳
Shutter Island: ۲۹۴
Hugo: ۱۸۵
The Wolf of Wall Street: ۳۹۲
Silence: ۲۳
یعنی به جز Silence که کلاً خیلیها ندیدنش و بینام و نشان بود، بقیهی فیلمهای اسکورسیزی توی همین محدودهها فروختن و اتفاقاً پرفروشترین فیلم عمر اسکورسیزی یعنی گرگ والاستریت، در یکی از دورانهای اوج فیلمهای مارول اکران شد. یعنی یه سال بعد از The Avengers، ولی مشکلی هم برای فیلم پیش نیومد و کلی ازش استقبال شد. پس تقصیر مارول نیست اگه فلان فیلم کمتر میفروشه.
یا همین فرانسیس فورد کوپولا که غُر میزنه، کسی در کیفیت بالای بعضی فیلمهاش شکی نداره ولی چرا باید انقدر از مارول بناله؟ خودش دقیقاً چیکار کرده توی این سالها؟ آخرین فیلم ایشون که مخاطب جذب کرد، همون دراکولای برام استوکر بود که ۲۱۵ میلیون فروخت و بعدش کلاً محو شد. بریم سراغ همون سال ۹۲. اونجا فیلم دراکولا رتبه نهم رو بین پرفروشها داشت. حالا کی اول شد؟ یه فیلم معناگرا که بیننده بعد از دیدنش وارد جهانی از معرفت میشد؟ نه! کارتون علاءالدین!

دومین فیلم The Bodyguard بوده که من خودم ندیدمش، ولی همین که الآن نام و نشان خاصی ازش نیست یعنی احتمالاً چیز ویژهای نبوده. بعد هم تنها در خانه ۲ و فیلم بسیار جذاب(!) Basic Instinct و... رتبههای بعدی هم میرسه به فیلمهایی مثل Lethal Weapon 3 و A Few Good Men و Sister Act و البته Batman Returns.
منظور اینه که سال ۱۹۹۲ که خبری از مارول نبوده هم همچین اوضاع متفاوتی نسبت به امروز نداشتیم و اکثر فیلمهای پرفروش، چیزهای سرگرمکننده و جذابی بودن که هدفشون هدایت انسان به صراط مستقیم نبوده. مارول و موج جدید فیلمهای کمیکی هم که تازه ۱۰ ساله راه افتادن. قبلش اینا به کی فحش میدادن؟!

بله، فیلمهای مارول و کلاً آثار کمیکی توی این سالها به شدت پرفروش بودن، ولی جای کسی رو هم تنگ نکردن. هنوز هم هر سال کلی فیلم هنری و باکیفیت میاد که با بودجههای کم و متوسط کلی سر و صدا میکنن، یا کسی مثل تارانتینو هنوز فیلم میسازه و مخاطب داره و اتفاقاً دومین فیلم پرفروش عمرش رو توی همین دوران استکبار و استعمار مارول ساخته و فیلمهای غیرسینمایی(!) مارول تأثیری روی Once Upon a Time in Hollywood نذاشتن.