من باب بحثتون عزیزان. باید اشاره کنم که بازیگرانی مثل دی لوییس و دیکاپریو و دنیرو از شیوه ی مِتد اکتینگ استفاده میکنند که بنیان گذارش کنستانتین استنیسلاوسکی بوده و الیاکازان همراه با گروهش اون رو در هالیوود جا انداخته. متد اکتینگ باعث میشه طرف بواسطه یک سری فنون، منِ خودش رو بزاره کنار و منِ نقش رو به عهده بگیره که جدی میگم، خیلی خطرناکه چون اگه نقشی که اجرا میشه، اگه اتفاقی مشابه رو برای خود بازیگر تداعی کنه باعث میشه مدتها بازیگر توی حال و هوای اون شخصیت بمونه و خطراتی مثل اختلالات روانی رو در پی داره.
دیکاپریو خودش رو میزاره کنار. دیکاپریو بودنش را حفظ نمیکنه. اگه دیدید هم نتونسته اینکار رو انجام بده، یا بد بازی کرده یا رُل تکراری به دوش گرفته که مورد دوم محتمل تره چون به جز جوردن بلفورتِ گرگ وال استریت و هیو گلسِ Revenent بقیه نقش هاش خیلی به هم نزدیکه. واضحتر بگم، دی لوییس برای انتخاب نقش، سعی میکنه دنیل پلین ویو رو توی خون به پا خواهد شد اجرا کنه که آدم کج خلقیه. از اون طرف توی لینکلن نقش یک مرد متواضع و خوش اخلاق رو داره. اما دیکاپریو نقشِ پسر شجاع رو زیاد بازی کرده و شاید همین باعث بشه که بگید این دیکاپریوست. دیکاپریو خیلی خوبه اما باید رُل های متنوع تری رو به دوش بگیره. مثل رُل کلوین کندی توی جنگو و از نقش های تکراری فیلمهایی مثل Inception و شاترآیلند دوری کنه. حتی گتسبی بزرگ هم انتخاب درستی نبود.
دیکاپریو خودش رو میزاره کنار. دیکاپریو بودنش را حفظ نمیکنه. اگه دیدید هم نتونسته اینکار رو انجام بده، یا بد بازی کرده یا رُل تکراری به دوش گرفته که مورد دوم محتمل تره چون به جز جوردن بلفورتِ گرگ وال استریت و هیو گلسِ Revenent بقیه نقش هاش خیلی به هم نزدیکه. واضحتر بگم، دی لوییس برای انتخاب نقش، سعی میکنه دنیل پلین ویو رو توی خون به پا خواهد شد اجرا کنه که آدم کج خلقیه. از اون طرف توی لینکلن نقش یک مرد متواضع و خوش اخلاق رو داره. اما دیکاپریو نقشِ پسر شجاع رو زیاد بازی کرده و شاید همین باعث بشه که بگید این دیکاپریوست. دیکاپریو خیلی خوبه اما باید رُل های متنوع تری رو به دوش بگیره. مثل رُل کلوین کندی توی جنگو و از نقش های تکراری فیلمهایی مثل Inception و شاترآیلند دوری کنه. حتی گتسبی بزرگ هم انتخاب درستی نبود.