Movie Center

من تا الان که Fast 7 رو ندیده بودم پیش خودم میگفتم حتما بچه ها خیلی سخت میگیرن که اینهمه انتقاد میکنن ازش، ولی واقعا فاجعه بود:|
سوای اتفاقات غیر ممکنی که توش میفتاد فیلم پر شده بود از دیالوگای مسخره رابطه های عاطفی فاجعه و ... بدتر از همه صحنه های اکشنی که اصلا هیجان نداشت:|
حیف قسمت اول این فیلم که برای خودش سبک تازه ای بود و الان باید یه مشت اکشن گرافیکی بی حس و حال و کاراکترای مقوایی رو تحمل کنیم...خاک تو سر مردم آمریکا که برای همچین آشغالایی سرودست میشکونن میرن سینما بعد یچی مثل مکس خل نصف اینم نمیفروشه:|زودتر این بلوری مدمکس بیاد این تجربه مضخرف زود از ذهنمون پاک شه:d

دقیقاََ . آدم خوابش میگیره موقع دیدن این فیلم/:)
 
شهاب رو چه حساب! واسه این فیلم سینه چاک میداد من نمیدونم :دی
خب من خوشم اومد! دقیقا برعکس دوستمون، من عین 2 ساعت فیلم رو میخکوب صندلی شده بودم بخاطر صحنه های هیجان انگیز و نفس گیر فیلم. دقیقا همون چیزی که من انتظار داشتم.

یکی میخواد شماره هفتم یه سری عین فیلم اولش باشه (Street Racing؟؟ واقعا یعنی الان فیلم استریت ریسینگ به نظرتون retro به حساب نمیاد :دی؟) یکی هم مثل من از تکامل فیلم لذت میبره و بهش یه 10 از 10 میده.
 
میگم حالا که تولد استاده بیاین فیلماش رو به سلیقه خودتون ردیف کنین (کار خیلی سختیه میدونم :d)

این مال من:

1 - 2001
2 - A Clockwork Orange
3 - Dr. Strangelove
4 - Paths of Glory
5 - Shining
6 - Full Metal Jacket
7 - Eyes Wide Shut
8 - Lolita
9 - Spartacus

بقیه رو ندیدم. این رو هم بگم من Eyes Wide Shut رو فقط یه بار دیدم. احساس میکنم اگر چندبار دیگه نگاه کنم بیاد بالاتر.
 
کوبریک واقعا سخته رتبه بندی کنی کاراش رو :دی همه اشون واقعا جو و فضای خودشون رو دارن ولی خب حالا بر اساس حس لذتی که بردم یه رتبه بندی کوچولو میکنم:دی:

1- A Clockwork Orange
2- Full Metal Jacket
3- Shining
4- Dr. Strangelove
5- 2001 Space
6- Eyes Wide Shut
7- Lolita

متاسفانه Spartacus و Paths Of Glory رو ندیدم. لولیتا رو هم خیلی وقت پیش دیدم و نیاز داره باز ببینمش :دی
 
کوبریک برای من تو درخشش خلاصه شده :d
1. shining
2. 2001 space
3. a clockwork orange
4. full metal jacket
5. Dr .Strangelove
6. path of glory
7. eyes wide shut

متاسفانه هنوز چشمم به جمال اسپارتاکوس و لولیتا روشن نشده :(
 
کوبریک قابل تحسینه، خودش کامپوزیشن رو انجام میداده. و بلاکینگش حرف نداره. علاوه بر اون، اونقدر به جزئیات توجه داشته که لنزهای ساینی رو بیخیال شده و لنزهای با اپرچر پایین از ناسا قرض گرفته تا بری لیندون رو فقط با نور شمع لومینیت کنه. این خیلی کاره. من با دوتا یونیت هشتصد نمیتونم یک اتاق رو درست نور پردازی کنم. البته همه چیش وابسته به تصویربردارشه، مثلا گَرت براون رو مجبور کرده استدیکم رو برای صحنه ی هزارتوری شاینینگ سیخ کنه تا درست دربیاد. وگرنه قبلش استدیکم طراحی شده بوده برای پله، البته خیلی جوون بوده اون زمان این تکنولوژی. حقیقتش اگر تمام صحنه هایی که از 1974 تا 1980 استدی کم استفاده شده رو نگاه کنیم، میبینیم وجودش فقط تجمله. ولی در شاینینگ وجودش به داستان کمک میکنه.

کوبریک pragmatist بوده. مثلا عوض دالی از ویلچیر استفاده میکرده، که عکسهاش توی اینترنت موجوده، مخصوصا صحنه های دالی کردن سه چرخه ی دنی که کاملا روی ویلچیر انجام شده. البته اینروزا استیبلایزر این کاررو انجام میده... در کل حرفم اینه که اگر کوبریک نبود نه پالپ فیکشن رو داشتیم، نه استیلبایزر و نه هرکسی جرئت میکرد با یک تی تری آی و لنز استوکش فیلم بسازه چون کوبریک در اوایل دهه ی چهل یک کاری تقریبا اینطوری کرده. البته من بیکار نیستم اسم فیلمای ایندی دهه ی چهل رو حفظ کنم. جالبه بدونید درین فیلم برای دود از گاز سمی استفاده کرده، که باعث مریض شدن بازیگراش شده. بلاخره همه اشتباه میکنن.
 
نکته‌ای که همیشه تو کارهای کوبریک وجود داشته اینه که تقریبا تمام کارهاش اقتباسی بودن، ولی اثری که در نهایت می‌بینیم امضای کوبریک رو داره که این یکی از خصوصیت‌های کارگردان‌های بزرگ هست که خب از کسی که شیفته‌ی برگمان بود کمتر از این انتظار نمی‌ره. کسی که همزمان یک پرگمتیک و پرفکشنیست بود (چه ترکیب عالی) و تا قانع نمی‌شد که اثرش کامله پروژه رو تموم نمی‌کرد که خب باعث می‌شد هر کسی نتونه باهاش کار کنه و اون‌هایی هم که کار کردن ازش به عنوان بهترین تجربه‌ای یاد می‌کنن که در عین خوب بودن دوست ندارن تکرار بشه (مثلا شلی دووال)، چون به قیمت سلامت فکری و جسمی‌شون تموم می‌شد. لیست رو براساس کیفیت اثر—جدا و با اقتباس، در مقایسه با هم—درست کردم. تنها فیلمی که از کوبریک دیدم و ناراضی بودم—اگه «Fear and Desire» رو حساب نکنیم، به قول کوبریک—«The Shining» هست. این فیلم یکی از قوی‌ترین بازی‌های تاریخ رو داره ولی توجه بیش از حد کوبریک به جزییات باعث شد که به کلی از داستان غافل بشه. می‌شه گفت یکی از ضعیف‌ترین کارهاش هست چون بیننده هیچ چیزی از داستان سر در نمیاره، به خصوص سکانس پایانی فیلم که به جای روشن کردن قضیه همه رو گیج می‌کنه. حتی خود کینگ هم به کوبریک اعتراض می‌کنه و می‌ره به یه فیلم دیگه کمک می‌کنه که خب افتضاح عمل می‌کنه. البته من قبل از این که فیلمش رو ببینم کتاب کینگ رو خونده بودم و متوجه نکات ریز فیلم (از جمله دو مردی که با لباس عروسک مشغول... هستن) شدم، ولی کسی که با کتاب آشنا نباشه عملا هیچی از داستان سر در نمیاره که خب این بدترین ضربه رو به فیلم می‌زنه. حالا هر چقدرم فروش کرده باشه یا سکانس تبرش رو مردم دیده باشن، این نکته‌ای هست که خیلی‌ها بهش اشاره نمی‌کنن که خب گفتم به عنوان فن کوبریک این‌جا بگم تا حداقل من رو متهم به هیتر بودن نکنن. وگرنه می‌تونست به کامل‌ترین اثرش تبدیل بشه. بهترین کارش هم به نظر من «Paths of Glory» هست. بعد از اون «Dr. Strangelove» رو خیلی دوست دارم، «Lolita» و «The Clockwork Orange» هم همین‌طور. کلا تمام این‌هایی که لیست کردم رو دوست دارم! متاسفانه یا خوشبختانه اینقدر هم کم‌کار بوده که راحت بشه یه لیست درست کرد.

  1. Dr. Strangelove or: How I Loved to Stop Worrying and Love the Bomb
  2. Paths of Glory
  3. Lolita
  4. A Clockwork Orange
  5. Barry Lyndon
  6. 2001: A Space Odyssey
  7. Eyes Wide Shut
  8. Full Metal Jacket
  9. The Killing
  10. Spartacus
  11. The Shinning
 
آخرین ویرایش:
دوستان یه فیلم بود اگر اشتباه نکنم کار یه کارگردان ایتالیایی که یه مدت بعد ساختش کشته میشه، فیلم رو ندیدم ولی فک کنم کلیتش در مورد خشونت علیه نوجوان ها بود ...
اسمش رو یادتون هست؟
 
یکی میخواد شماره هفتم یه سری عین فیلم اولش باشه (Street Racing؟؟ واقعا یعنی الان فیلم استریت ریسینگ به نظرتون retro به حساب نمیاد :دی؟) یکی هم مثل من از تکامل فیلم لذت میبره و بهش یه 10 از 10 میده.
اگر تکامل اینه که یه Street Racing رو بکنی یه G.I. Joe کاش همه منقرض شیم:d
ولی اصلا سبکش و داستان خنده دارش به کنار آخه کدوم آدم احمقی سر ماشینو برمیگردونه سمت دره بعد یه نیشخند خفن میزنه که آره من چقدر خفنم که میخوام برم ته دره:|جالبش اینجاست که یه خراشم بر نمیدارن کلا خانوادگی:dدیگه اونجاش که یارو با مسلسل کرت راسل رو هدف گرفته بود برگشت یه چشمک زد قشنگ خندم گرفت از میزان مسخرگی فیلم:)):d
 
دوستان یه فیلم بود اگر اشتباه نکنم کار یه کارگردان ایتالیایی که یه مدت بعد ساختش کشته میشه، فیلم رو ندیدم ولی فک کنم کلیتش در مورد خشونت علیه نوجوان ها بود ...
اسمش رو یادتون هست؟

کارگردانش pier paolo pasolini

فیلم هم salo
 
The Four Hundred Blows

6/10

برای من عجیبه با دوربینهای اون زمان تونستن همچین تصویری بگیرن. نه استدی کم بوده نه ویدئو فیدبوده نه هیچی، میزانسنش هم شاهکاره مخصوصا اونجا که بچه هه از گروه جدا میشه، میره اونور خیابون، اونوقت پَن میکنه به گروه. واقعا شاهکار بود. داستانش، نمیدونم.

نمیدونم Los Olvidados (به انگلیسی The Young and the Damned) بونوئل رو دیدی یا نه،اما پسرک 400 ضربه کاملا کپی گرفته از شخصیت پدرو فیلم بونوئله،کل فیلم هم به شدت تحت تاثیر فیلم بونوئله.
 
شاینینگ و اسپارتاکوس واسه من هم خیلی دوست داشتنین و هم خاطره انگیز به خصوص اسپارتاکوس که خیلی بچه بودم دیدم و باهاش نمیدونم چرا حال کردم انقد :دی
 


پاسخ خود را بنویسید ...

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or