Hidetaka Miyazaki Games Community

voldmort

AʙʏsSw̶ᴀʟᴋεЯ
کاربر فعال
May 28, 2015
10,014
نام
ali
"یک گیمر واقعی هیچ وقت تسلیم نمی‌شود"
"Hidetaka Miyazaki"

miazaki 1500 (1).png
(BY: @.Amirone )

هدف تاپیک:
خب اول از همه یه سلام گرم خدمت عزیزان بازی سنتر:D
امیدواریم که با حضور گرم شما سروران، این تاپیک تبدیل شود به مکانی برای گردهم آمدن عاشقان و هوادارن استاد
پیش از این در گذشته تاپیکی در خصوص سری سولز ایجاد شده بود که به علت گسترش ipهای حضرت، وجود همچین تاپیکی در این مقطع شدیدا احساس میشد
طبیعتا یکی از اهدف اصلی ایجاد این تاپیک، تبادل نظر در مورد هر آن چیزیست که به استاد و پروژه های ایشون مرتبطه...

ضمنا قرار دادن:
+اسپم
+میم
+کلیپ
+اسکرین شات های شخصی و..

+فن آرت ها و ...
*چه از بازی های گذشته چه بازی های در حال تولید، کاملا آزاد میباشد



پیش مقدمه:
"سخنی کوتاه با گیمرهایی که بدون هیچ آگاهی پا به دنیای بازی های استاد میگذارند"
در اولین دقایق بازی شاید سخت بودن بازی کلافه اتون بکنه ولی در عین حال یک حس کنجکاوی توام با سرسختی در وجودتون، شما رو به ادامه بازی تشویق می‌کنه...
بازی ای که به سختی می‌شه از پس دشمنان براومد و به شما این قابلیت رو نمیده که هر لحظه و هر مکان بازی رو ذخیره کنید و بعد ادامه بدین، با این وجود، اینها تنها ویژگی‎‌های بازی نیستند!
طراحی مراحل فوق العاده، جذابیت، تنوع اسلحه و لباس، پیچیدگی و در عین حال زیبایی و حماسی بودن داستان و ... همه و همه گویای این هستند که یک ذهن نابغه و خلاق پشت ساخت این بازی قرار داره.
ذهنی که این جسارت و جرات رو به خودش داده تا مرزهای کلیشه ای بازی سازی رو بشکنه و بازی ای بسازه که در کمال سخت بودن عطش مبارزه و ادامه دادن رو در گیمر ها ایجاد کنه!
این ذهن جسور و زیبا متعلق به کسی نیست جز هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) ، کارگردان و طراح مرحله ای که در حال حاضر مدیریت شرکت نام آشنای From Software را عهده دار هست.
اکثرا ایشان رو با کارهایی مانند سری بازی های دارک سولز ، بلادبورن ، دیمنز سولز و سکیرو می‌شناسیم




مقدمه:
هیدتاکا ابتدا در سال 2004 به عنوان برنامه نویس وارد شرکت From Software شد
به گفته خودش:
" اولین باری بود که در زندگی دنبال هدف جدیدی بودم و از اونچه که در زندگیم می‌گذشت خسته بودم"
همین جمله کافیه تا کنجکاو بشیم و سری به دنیای کودکی این فرد موفق مانند تمام افراد موفق دیگر بزنیم!
هیدتاکا متولد سال 1975 در یکی از شهرهای حومه توکیو به نام شیزوکاست.
خودش در مورد کودکیش میگه : " برخلاف تمام همسن های خودم هیچ رویا و هدفی در سر نداشتم و آدم جسوری نبودم."
پدر و مادرش کارمندان ساده دولتی بودند و جزو خانواده های فقیر به حساب میومدند. انها به خاطر درامد پایین، امکان خرید کتاب های غیر درسی رو برای فرزندشون نداشتن، به همین خاطر هیدتاکا کتاب های مورد علاقه خودش رو از کتاب خونه به امانت می‌گرفت.
موضوع های مورد علاقه هیدتاکا کتابهایی با موضوعات حماسی و اساطیری باستانی بود.
به گفته خودش من هیچی از این کتاب ها نمی‌فهمیدم !
مگه از یک پسر بچه دبستانی چه توقعی میشه داشت ؟!
من ابتدای کتاب رو می‌خوندم و به محض اینکه به جایی از کتاب می‌رسیدم که دیگه چیزی متوجه نمیشدم چشمام رو میبستم و میذاشتم ذهنم و تخیلم داستان رو برای خودش ادامه بده !
هیدتاکا بدون هیچ انگیزه و امید به آینده در رشته علوم اجتماعی فارغ التحصیل شد و سپس در شرکت آی تی اوراکل شروع به کار کرد. یک روز به پیشنهاد یکی از همکارانش شروع به تجربه بازی Ico کرد که باعث شد زندگی این مرد کاملا عوض بشه !
و....



BUTTON 1.png
+ نحوی آشنایی استاد با عنوان ICO

رفتن به دانشگاه و آغاز دوره‌ای جدید...
هیدتاکا میازاکی، در دانشگاه کیئو و در رشته‌ی علوم اجتماعی تحصیل ‌کرد. حالا دیگر قانون بازی‌های ویدئویی ممنوع وجود نداشت. میازاکی در دانشگاه مدت زیادی را صرف بازی کردن ویدئو گیم می‌کرد؛ البته شاید فک کنید که خواندن علوم اجتماعی کمکی به حرفه‌ی میازاکی نکرده است؛ اما جالب است بدانید تحصیل در این رشته به او کمک کرد تا بتواند آن سیستم خاص تعامل بازیکن‌ها با یکدیگر را در سری بازی‌های سولز، طراحی کند.
بعد از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه، هیدتاکا شروع به کار در شرکت اوراکل (Oracle Corporation) کرد.
او برای سال‌ها در این شرکت مشغول بود و زندگی و شغل آرام و راحتی داشت. میازاکی، هیچوقت به فکر تغییر شغل خود نبود؛ اما همه چیز در شرف تغییر و تحول بزرگی بود وقتی که هیدتاکا با یک دوست قدیمی دیدار کرد.
هیدتاکا با دوست قدیمی دوران دانشگاه دیدار کرد و باهم درمورد خاطرات گذشته،بازی کردن ویدئو گیم و... صحبت کردند.
اما دوست هیدتاکا بازی‌ای رو بهش معرفی کرد که قرار بود زندگی او را برای همیشه تغییربدهد! (ICO)
این بازی بود که به هیدتاکا پشنهاد شد. دوست او، اینگونه بازی را برای میازاکی تعریف کرد:
«ICO یک بازی داستان محور در مورد دختر و پسری است که باید با حل کردن معما‌ها و پازل‌ها از دشمنی به شکل سایه فرار کنند.»
برای هیدتاکا، ایده کلی بازی جذاب به نظر میرسید و تصمیم گرفت تا بازی را تجربه کند.از زمانی که هیدتاکا شروع به بازی کردن ICO کرد، تحت تاثیر بازی قرار گرفت و نمی‌توانست دست از بازی کردن بردارد. ICO تنها یک بازی پلتفرمر ساده نبود؛ بلکه یک بازی بزرگ با داستانی زیبا و تعاملی بود.
هیدتاکا از اینکه یک بازی به این اندازه میتواند تاثیر‌گذار باشد، تعجب کرده بود. ICO، برای اولین بار حسی را در وجود میازاکی برانگیخت، او برای اولین بار در زندگی خود یک هدف داشت؛ هیدتاکا میازاکی، تصمیم گرفت تا یک بازی ویدئویی بسازد.
میازاکی میخواست یک بازی مثل ICO بسازد،
او میخواست از تمام ایده‌های مورد علاقه‌اش استفاده کند؛ شمشیر، جادوگری، هیولا‌ها و اهریمن‌ها

میازاکی در نظر داشت تا برای بازیکن ها چالش‌هایی در نظر بگیرد و در صورت غلبه کردن بر چالش‌ها، به بازیکن‌ها پاداش بدهد؛ میازاکی میخواست بازی‌ای بسازد به زیبای و بزرگی ICO. به دنبال این هدفی که تازه در زندگی‌اش ایجاد شده بود، از شغل خود در اوراکل استعفا داد!
حالا، برای اولین بار، هیدتاکا یک رویا داشت و باید برای تحقق رویای خود می‌جنگید.
سرانجام، هیدتاکا میازاکی، به استخدام یک شرکت کوچک به نام فرام‌سافتور درآمد.این شروع کار میازاکی به عنوان یک بازیساز بود. در ابتدا، میازاکی وظیفه‌ی برنامه نویسی بازی Armored Core: Last Raven را برعهده گرفت؛ اما برای او که هدف‌های بلند پروازانه‌ای در سر داشت، کار کردن به عنوان یه برنامه نویس برایش طاقت‌فرسا بود. میازاکی عملکرد بسیار خوبی در این بخش ارائه داد؛ در واقع عملکردش به قدری خوب بود که برای بازی بعدی این شرکت به نام Armored Core 4 به برنامه نویس اصلی تبدیل شد؛ اما به خاطر عملکرد درخشان میازاکی٬ فرام سافتور او را به عنوان کارگردان بازی بعدی این شرکت، یعنی Armored Core for Answer معرفی کرد...

میازاکی که در حال کار روی بازی Armored Core for Answer بود،متوجه بازی دیگری که توسط فرام‌سافتور در حال توسعه بود و با مشکلات فنی و غیرفنی مختلفی طرف بود شد.در شرکت فرام سافتور از این پروژه به عنوان یک شکست تلقی میشد، اما بخاطر ژانر فانتزی این بازی، که از قضا ژانر محبوب میازاکی هم بود،توجه‌اش نسبت به این بازی جلب شد.
اسم این بازی دیمنز سولز(demon's souls) بود.
بازی‌ای که قرار بود یک اکشن فانتزی قرون وسطایی هیجان انگیز باشد،بدون داشتن حتی یک نمونه اولیه مناسب،در آستانه‌ی لغو شدن قرار داشت.درحالی که تمام کارکنان شرکت میخواستن تا جایی که امکان دارد از این بازی دور بمانند،هیدتاکا بسیار هیجان زده بود.این شانس او برای ساختن بازی رویاهاش بود.
اینکه دیمنز سولز به عنوان یک پروژه‌ی شکست خورده حساب میشد برای میازاکی یک نکته مثبت بود
اون میتوانست آزادانه روی این بازی کار کند و بدون اینکه نگران بد بودن بازی یا شکست بازی در زمینه فروش باشد ایده‌های مختلف خودش را روی بازی امتحان کند،این یک فرصت طلایی برای میازاکی بود تا استعداد خود را در قامت یک بازی ساز تخمین بزند.

"من فهمیدم اگریک راهی پیدا کنم تا بتوانم کارگردانی این بازی رو برعهده بگیرم٬میتوانم این بازی رو به هر چیزی که دوست دارم تبدیلش کنم٬در بدترین حالت و شکست ایده‌های من،کسی اهمیتی نمیداد چون این بازی از قبل یک پروژه‌ی شکست خورده قلمداد می‌شد."

بعد از مذاکره با فرام سافتور، هیدتاکا میازاکی کارگردانی این پروژه را بر‌عهده گرفت.میازاکی تقریبا تمام کارهایی که روی این بازی انجام شده بود را دورانداخت و تصمیم گرفت از ابتدا و فقط با ایده وکلیات اصلی بازی، شروع به ساختن بازی خودش کند. هیدتاکا٬دیمنز سولز رو پرکرد از دشمن‌ها و پازل‌های چالش برانگیز،می‌توان گفت هیدتاکا درحال ساخت یک بازی برای سلیقه‌های خاص بود.
دیمنز سولز بازی‌ای نبود که بازیکن بتواند به راحتی به هر طرفی که خواست برود و با شمشیرش به تمام دشمنان غلبه کند و دراخرمثل یک قهرمان ادم بده رو شکست بدهد و بازی‌ را به اتمام برسوند.دیمنز سولز یک بازی بسیار چالش برانگیز بود که بازیکن باید برای پیروزی و شکست دادن دشمن‌ها، مکانیزم‌های بازی رو به خوبی فراگیرد و الگوی‌های حرکتی انهارو یادبگیرد!
دیمنز سولز به سبک بازی‌های دوره‌های اولیه‌ی این صنعت ساخته شده بود، وقتی که گزینه‌ای به نام انتخاب درجه سختی وجود نداشت.
هیدتاکا با هیجان بازی خودش را به توکیو گیم شو(Tokyo Game Show ) فرستاد، او مشتاق بود تا واکنش مخاطبین نسبت به این بازی را ببیند.

متاسفانه بازی مورد توجه منتقدین قرار نگرفت و نسخه های خیلی کمی از اون به فروش رفت.
تعداد بسیار کمی از گیمر‌‌ها برای بازی کردن دیمنز سولز حاضر شدن و واکنش‌های همون عده‌ی کم نسبت به دیمنز سولز بسیار تند بود و از بازی به عنوان یک فاجعه یاد میکردند،حتی تعداد از بازیکن‌ها مرحله شخصی سازی و ساختن شخصیت بازی رو هم تموم نکردند!
فرام سافتور از شکست تجاری بازی مطمئن بود اما اینکه به چه اندازه شکست میخورد هنوز معلوم نبود.دیمنز سولز در هفته اول انتشار تنها ۲۰٫۰۰۰ نسخه فروخت. این شکست تجاری حتی بزرگتر از آن‌چیزی بود که فرام سافتور پیشبینی می‌کرد.
میازاکی که تمام وقت و زندگی خودش را پای ساختن این بازی گذاشته بود احساس افسردگی می‌کرد، او از این بازخورد منفی متعجب شده بود و نمیدونست که ایا این همه زمانی که صرف ساخت این بازی کرده بود ارزشش رو داشته یا نه.
اما در عرض چند ماه پس از انتشار بازی به نظر میرسید که نظر مردم نسبت به دیمنز سولز تغییر کرده، نمی‌توان گفت که این تغییر دیدگاه نسبت به دیمنز سولز در زمان و تاریخ خاصی اتفاق افتاد، اما کم‌کم و در طول زمان بازیکن‌های مختلف با کشف اینکه شکست دادن دشمنان و غلبه بر چالش‌های بازی چقدر پاداش دهنده و لذت‌بخش هست به بازی علاقه‌مند شدند و بازی دیمنز سولز سر زبان‌ها افتاد.
سرانجام با سرزبان‌ها افتادن دیمنز سولز،فروش بازی هم به ۱۰۰٫۰۰۰ نسخه رسید که دیگر یک شکست تمام‌عیار محسوب نمیشد.به همین سبب،فرام سافتور به هیدتاکا این فرصت را داد تا یک دنباله برای دیمنز سولز بسازد!


BUTTON 2.png
+ شروع یک مجموعه افسانه‌ای (Dark Souls)
بازی با همون خمیر مایه بازی Demon Souls ساخته شد چرا که هیدتاکا باور داشت که جهان بازی سازی باید سبک و بازی اون رو به عنوان سبکی نوین در بازی های نقش آفرینی بپذیره!
هیدتاکا برای کار پروژه‌ی جدیدش٬حتی بیشتر از قبل به سمت معماری‌های گوتیکی(یک نوع سبک معماری خاص و قرون وسطایی) که در کودکی میخواند کشیده شده بود.هیدتاکا برای طراحی محیط‌ و مراحل بازی جدید خود به اروپا سفر کرد تا از معماری‌ها و نقاشی‌های خارق‌العاده‌ی این قاره دیدن کند. استاد همیشه علاقه‌ی خاصی به این نوع معماری داشته و حالا با دیدن از نزدیک این ساختمان‌ها خیلی بهتر از قبل می‌توانست انچه که در ذهن دارد را روی بازی خودش اجرا کند.
هیدتاکا میخواست بازی جدیدش رو از یک تجربه خطی و سر‌راست مثل دیمنز سولز به یک بازی بهتر و بزرگتر گسترش دهد٬هیدتاکا میخواست بازی جدیدش دنیایی بزرگ و بهم پیوسته داشته باشد و میخواست به بازیکن‌ها تجربه‌ای یک‌پارچه با گیم‌پلی روان و صدالبته چالشی تحویل دهد.
قصد داشت دشمنان و پازل‌های بازی رو حتی چالش‌برانگیزتر از دیمنز سولز کند.
میازاکی دوست داشت بازیی بسازد که برای گیمر‌ها چالشی باشد و برای موفقیت و غبله بر دشمنان خود٬ بازیکن‌ها باید به خوبی مکانیزم‌های بازی رو یاد میگرفتند و هیچوقت دست از تلاش کردن برای شکست دادن دشمن و رسیدن به موفقیت برنمی‌داشتند.عقیده‌ی میازاکی این بود که هرچقدر شکست دادن دشمن‌ها سخت‌تر باشد پاداشی که بازیکن‌ها میگیرند باارزش‌تر است.
دارک سولز در سال 2011 ساخته و به پایان رسید و در کمال ناباوری مورد توجه تمام منتقدین سراسر دنیا قرار گرفت و به فروش قابل توجهی دست پیدا کرد.
بعد از انتشار دارک سولز، واکنش مخاطبین بسیار متفاوت‌تر از واکنش انها نسبت به دیمنز سولز بود، دارک سولز تنها درهفته انتشار تونست به فروش بیشتری نسبت به فروش کلی بازی دیمنز سولز برسد!
بازی بین گیمر‌ها‌ به محبوبیت زیادی رسید.البته نحوه روایت دارک سولز هم خاص بود، هیدتاکا مثل دیمنز سولز، در دارک سولز هم از طریق محیط‌ها، نوشته‌های و ازهمه مهمتر با استفاده از قوه تخیل بازیکن داستان سرایی میکرد اما این‌بار خیلی حرفه‌ایی‌تر و بهتر اینکار رو انجام داد.
دارک سولز همه‌چیز رو تغییر داد،نه تنها برای خود میازاکی بلکه تاثیری که بر این صنعت داشت،با توجه به اینکه بازی در سال ۲۰۱۱ عرضه شد فقط زمان تاثیر واقعی دارک سولز رو مشخص میکند.اما در همین مدت زمان کم، تاثیری که این بازی رو بازی‌های مدرن و درکل صنعت بازی‌سازی گذاشته غیرقابل انکار است.تاثیر دارک سولز رو میشه در بازی‌های متفاوت با سبک‌های مختلف دید،از دستنی(Destiny)تا شاول نایت(shovel knight) دوتا بازی که کاملا متفاوت هستند ولی هردو از دارک سولز الهام گرفتند.
دارک سولز یک زیر ژانر جدید هم به بازی‌های ویدئویی اضافه کرد،بازی‌های شبیه سولز(souls like game)،اگر دیمنز سولز نیاز به زمان داشت تا توسط بازیکن‌ها شناخته بشه٬دارک سولز از همون هفته‌های اول انتشار بین طرفدار‌ها محبوب شد و از این بازی به عنوان یکی از بهترین بازی‌ها قرن نام برده می‌شد.
میازاکی با دارک سولز به رده‌ی جدیدی از احترام و محبوبیت دست پیدا کرده بود
دارک سولز، نام هیداتاکا میازاکی رو سر زبان گیمر‌ها در سرتاسر دنیا انداخت


BUTTON 3.png
+ داستان BB و انتصاب حضرت به عنوان مدیریت ارشد FS
4ماه بعد از انتشار دارک سولز، فرام‌سافتور خبر توسعه قسمت دوم این بازی رو به هوادار‌ها داد اما خبری از اسم هیدتاکا میازاکی نبود!
بعد از خشم و همهمه گیمر‌ها، فرام‌سافتور اعلام کرد که میازاکی درحال کار بر روی یک پروژه‌ی جدید است، یک بازی جدید برای نسل هشتم کنسول‌ها!
اما قبل از عرضه بازی جدید میازاکی٬، او به سِمت ریاست شرکت فرام‌سافتور رسید.بله، شخصی که در سن 30 سالگی و بدون هیچ تجربه‌ایی در زمینه بازی سازی و به عنوان یک برنامه نویس ساده وارد فرام‌سافتور شده بود در عرض ۱۰ سال نه تنها به ریاست شرکتی که روزی به عنوان یک کارمند ساده درش کار میکرد رسید بلکه با ساختن چند دست از بهترین بازی‌های قرن21 از او به عنوان یکی از بهترین و تاثیرگذار‌ترین کارگردان‌های ویدئو گیم در این قرن نام میبردند.
میازاکی به خاطر اینکه ساخت بازی بلادبورن تمام وقتش را میگرفت نمی‌تونست همزمان بر روی ساخت Dark Souls II هم کار کنه به همین خاطر یک تیم را زیر نظر خودش مامور ساخت و اتمام پروژه دارک سولز 2 کرد و خودش به عنوان کارگردان و مدیر پروژه به ساخت بلادبورن پرداخت.

با تمرکز روی داستان‌های گوتیک برم استوکر(bram stoker) ترس‌های لاوکرفت و کمبتی سریع، پرخاشگر و تهاجمی، عرضه بازی بلاد‌بورن (bloodborn) با واکنش شدیدا مثبت طرفدار‌‌ها و منتقدین روبرو بود.
به عقیده خیلی‌ها بلادبورن هنوزم بهترین بازی عرضه شده برای ps4 است.
میازاکی در این بازی نه تنها سبک داستان گویی خودرا حفظ میکند بلکه این نوع داستان گویی که مخصوص خودش هست را به سطح بالاتری میرساند.
داستان بلادبورن به قدری قدرتمند٬احساسی٬پرمعنا و درگیرکننده هست که میشود یک مقاله‌ی چندین و چند صفحه‌ای درموردش نوشت!
میازاکی با همان نحوه روایت داستان همیشگیش داستان سرایی میکند و مثل بازی‌های قبلیش این‌بارهم بازیکن باید خود به دنبال داستان برود و با گذاشتن سرنخ‌ها کنار یکدیگر و ریزبینی در محیط،داستان بازی رو بفهمد
بلادبورن همان بازی هست که میازاکی به عنوان یک بازی ساز جوان ارزوی ساختنش را داشت!
یک بازی با دنیایی پیوسته و یکپارچه٬گیم‌پلی روان و درگیرکننده و دشمن‌ها و پازل‌های چالش برانگیز که بازیکن با غلبه برآنها به پاداش بزرگ و لذت‌خش خودش دست پیدا میکند.


BUTTON 4.png
+ ساخت ادامه ی سری محبوب دارک سولز
در این بین هرقدر واکنش‌ها نسبت به بازی بلاد بورن مثبت بود، دارک سولز 2 با واکنش‌های مختلفی روبرو شد، هرچند میازاکی به عنوان مشاور بر روند توسعه بازی نظارت داشت اما طرفداران به وضوح جای خالی میازاکی رو در این بازی حس میکردند.
با شنیدن زمزمه‌هایی از شروع ساخت بازی دارک سولز ۳ و واکنش ها به دارک سولز ۲ معلوم بود که میازاکی به این مجموعه برمیگردد.
این اتفاق هم افتاد و میازاکی به مجموعه بازگشت تا کاری را که شروع کرده به پایان برساند.
دارک سولز 3 به عنوان یک دنباله و بازی که قرار است به این مجموعه پایان بدهد عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت
نسخه ی سوم سری سولز ترکیبی از دارک سولز 1 و بلادبورن بود!
کمبت ارام‌ و دنیای سرد نسخه اول و معماری و قصه‌گویی گوتیک و داستان لاوکرفتی بلادبورن، دارک سولز 3 رو به یک بازی درخور این اسم تبدیل کرده بود.
البته فرام سافتور و میازاکی بار دیگر بخاطر ساخت یک شاهکار مزد خودشان را با واکنش‌های مثبت طرفداران و منتقدین گرفتند...


BUTTON 5.png
+نقل قول هایی از استاد:
" بر خلاف اکثر کودکان ژاپنی، رویایی نداشتم و بلند پرواز نبودم "
هیدتاکا میازاکی بدین شکل خودش را توصیف می‌کرد؛ بدون رویا و بدون داشتن پروژه‌ و هدف خاصی در زندگی. اگر در دوره‌ی نوجوانی از او درمورد آینده‌اش سوال می‌کردید، به شما میگفت قرار است مثل خیلی از جوانان ژاپنی بعد از به اتمام رساندن دانشگاه، در اداره‌ایی مشغول به کار کردن بشود و تا بازنشستگی‌اش در همانجا بماند؛اما ذهنیت و زندگی او به واسطه‌ی یک بازی که توسط دوستش به او معرفی شده بود، تغییر کرد. بعد از گذشت ۱۰ سال از این اتفاق،هیدتاکا میازاکی به مقام ریاست فرام‌سافتور (fromsoftware) رسید و به یکی از تاثیر‌گذارترین شخصیت‌های صنعت بازی‌های ویدئویی در قرن ۲۱ تبدیل شد. برای درک و فهم بهتر ذهنیت و سبک بازیسازی هیدتاکا میازاکی، باید به دوران کودکی او رفته و از آنجا شروع کنیم

" بازی های من از سه عنصر اصلی مبارزه ، هیولا و اکتشاف تشکیل شده که مثل اون رو در بازی Dungeons and Dragons شاهد بودیم ولی برای اینکه شکل خاص و منحصر به فرد خودشون رو داشته باشن اونها رو در محیط های ترسناک و پیچیده -که اکثرا از معماری اروپایی الهام گرفته شده – و پر از عناصر شیطانی هستش قرار دادم تا وقتی که گیمر در حال گشت زدن هست مجبور بشه تا از نبوغ خودش در شکل دهی مبارزات پیچیده علیه این عناصر استفاده کنه تا بتونه از پس موانع بر بیاد و اونارو پشت سر بزاره."

" می‌خواهم ماجراجویی و کشف کردن،فهمیدن داستان بازی را بر‌عهده‌ی خود بازیکن بذارم. به همین دلیل تمرکزم روی داستان سرایی محیطی است. اینکه خود بازیکن به دنبال داستان برود و با کنار هم گذاشتن سرنخ‌ها، ایده‌هایی از داستان بگیرد، خیلی باارزش‌تر است و تاثیر بیشتری دارد تا اینکه بازی به صورت خودکار و مرحله به مرحله داستان رو در اختیار بازیکن‌ها بذارد."


BUTTON 6.png
+علایق:
میازاکی با خواندن کتاب‌هایی در ژانر وسترن، فانتز-ترسناک، ماجراجویی و البته با بازی کردن بازی‌های رومیزی در این ژانر، توانست آن تجربه و حسی که باید در دوران کودکی از بازی‌های ویدئویی میگرفت را از این کتاب‌ها و بازی‌های رومیزی بگیرد.
استاد علاقه‌ی خاصی به کتاب‌هایی که شوالیه‌های باوقار و تنومند داشتند و با هیولا‌ها مبارزه می‌کردند داشت!!
به گفته خود میازاکی، این روال برای او خیلی بهتر بود و تاثیر بسیار زیادی در روند زندگی‌اش به ‌عنوان یک بازیساز گذاشت. میازاکی، در اون سن تسلط زیادی به زبان انگلیسی نداشت و در کتاب‌هایی که میخواند کلمات سنگین پرشماری به کار میرفت.
به گفته خودش، بعضی وقت‌ها یک صفحه را می‌خواند بدون آنکه معنی آن ‌را بفهمد.به همین دلیل میازاکی مقدار زیادی از مطالب را نمی‌فهمید و درکی از آن‌ها نداشت.
میازاکی، برای رفع این مشکل از قدرت تخیل خودش استفاده می‌کرد. او داستان خودش را که با قدرت تخیل‌اش درست کرده بود، جایگزین‌ اون قسمت‌هایی از داستان می‌کرد که نمی‌فهمید. میازاکی، از اینکه برای خواندن کتاب‌ها باید از قوه تخیلش استفاده می‌کرد، لذت می‌برد؛ البته هیدتاکا با خواندن این دسته از کتاب‌ها هدفی غیراز سرگرم شدن نداشت و به فکرش هم نمی‌رسید که روزی این کتاب‌ها و روشی که هیدتاکا برای خواندنشان داشت، قرار است او ‌را به بازیسازی قهار تبدیل کند!!!!



BUTTON 7.png


BUTTON 8.png
Elden Ring
Initial release date: January 21, 2022
Developer: FromSoftware, Inc
Writers: George R. R. Martin, Hidetaka Miyazaki
Platforms: PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X and Series S, Microsoft Windows
Publishers: BANDAI NAMCO, Namco Bandai Games America Inc

909090.png

اطلاعات تکمیلی:
همه چیز در مورد بازی Elden Ring - بازی سنتر
@Ludens
knowll
gameinformer video game story time/youtube
wikipedia
reddit
Theguardian

و...

قوانین تاپیک:
مشابهه تاپیک های گذشته، اینجا هم قانون خاصی نداریم به غیر از اینکه به همدیگه توهین نفرمایید


* به مرور تاپیک آپدیت و شکیل تر خواهد شد
* همچنین در آینده نیز نظرسنجی هایی به پیشنهاد شما عزیزان در رابطه به مضمون تاپیک قرار خواهد گرفت
 

HalfLife G

کاربر سایت
Feb 21, 2009
3,741
نام
مراد حلیمی
ممنون بابت این تاپیک جذاب
نزدیک 3 دهه هستش که گیم میزنم و تا حالا خیلی از بازیها منو به تحسین و شگفتی واداشتن(پکیج کلیشون منظورم نه یه قسمت و المان خاصشون)، ولی این حس داشت رفته رفته با کم تر شدن خلاقیت تو بازیها و تکراری شدن بازیها (به دلیل تجربه مداوم همه بازیها) از ذهنم پاک میشد که میازاکی با بازیهای خودش ( مخصوصا دارک سولز1 و بلادبورن) بازم اون حس تحسین و شگفتی رو در من زنده کرد و باید اعتراف کنم بعد از این دو بازی هنوز بازی در اون حد در تمامی المان هاش برام wow نبوده که این حس رو در من زنده کنه.
سری بازیهایی که هم روایت / هم داستان / هم گیم پلی / هم درجه سختی / هم طراحی هنری و هم اتمسفرشون همگی به طرز عجیب غریبی جدید و بشدت با هم در هم تنیده و بالانس بودن و نتیجه واقعا تبدیل به آثاری افسانه ای شد.

امیدوارم بازی جدید استاد یعنی الدن رینگ هم (با وجود اینکه یه دلخوری های کوچیکی بابت گرافیک فنی بازی دارم) ادامه دهنده این راه باشه و بازم منو به وجد بیاره.

.
 
آخرین ویرایش:

Kiami

کاربر سایت
Dec 10, 2010
2,855
همیشه گفتم و بازم تاکید میکنم ، امثال میازاکی جزو کارگردان های مولف این صنعت محسوب میشن . یعنی با خلق یه ip فقط یه اثر خوب به ارشیو صنعت گیم اضافه نکردن ! بلکه یک راه جدید رو خلق کردن و در ادامه تاثیرشون رو روی خیلی از فرنچایزهای بزرگ هم میذارن . برای من تمام ساخته های میازاکی حکم یه طلای ناب رو داره . خیلی هم علاقه ندارم طبقه بندی کنم بلادبورن بهتره یا دارک ۱ و ... همشون اثرات یه مولف بزرگدر صنعت ویدیئو گیم هستن که باید تک تکشون رو تجربه کرد و ساعت ها واسشون وقت و انرژی صرف کرد و فقط لذت برد !

p.s : علی بهترین تاپیک تاریخ حیاتت تو این سایتو زدی فکر کنم :D
 

ShahryR

کاربر سایت
Sep 7, 2012
657
نام
شهریار
بازی‌های میازاکی فرسنگ‌ها فراتر از سرگرمی صرف هستن. شاید بشه اسمشون رو اثر ادبی گذاشت. خصوصا دارک سولز یک و سه و بلادبورن که من هنوز هم بهشون فکر می‌کنم و توی ردیت و یوتیوب پیگیرشونم.
بابت تاپیک هم ممنون، خیلی قشنگه :D
 

Ludens

Fallen Angel of the Night
Loyal Member
Dec 7, 2015
5,382
عجب تاپیکی، ایشالا به مرور اینجا پر از خاطره میشه و چند سال دیگه یکی از گنجینه های خفن انجمن به حساب میاد. :D اون دوستی که اولین بار ICO رو به میازاکی معرفی کرد هم خدا خیرش بده، کلا شما بازی خوب دیدید دریغ نکنید از بقیه، به هرکی خواستید پیشنهادش بدید. :))

یه نکته جالبی که در مورد میازاکی هست اینه که با اینکه امروز یه چهره بشدت محبوبه بین طرفدارا، اما همچنان همون آدم سر به زیر و خجالتی مونده. یعنی تقریبا مصاحبه ویدئویی انجام نمیده. :D یا همین گیم اواردز 2019 که سکیرو جایزه اصلی رو برد، میگن که به زور راضی شده بیاد برای مراسم. (میدونم که احتمالا خیلی وقت برده راست و ریست کردن تاپیک @voldmort اما کاش یه اشاره ریزی به سکیرو میکردی. :D ماشالا فرام سافتور و میازاکی تو این 10-15 سال انقدر پرکار بودن گاهی اوقات از دست آدم در میره اصلا! :)) )

پ.ن: برای اینکه همش اسپم و پرحرفی نباشه، این موزیک ویدئوی معروفی که چند سال پیش برای یادبود سری سولز ساخته شده رو اگه ندیدید حتما دریابید:
:((:((
 

voldmort

AʙʏsSw̶ᴀʟᴋεЯ
کاربر فعال
May 28, 2015
10,014
نام
ali
عجب تاپیکی، ایشالا به مرور اینجا پر از خاطره میشه و چند سال دیگه یکی از گنجینه های خفن انجمن به حساب میاد. :D اون دوستی که اولین بار ICO رو به میازاکی معرفی کرد هم خدا خیرش بده، کلا شما بازی خوب دیدید دریغ نکنید از بقیه، به هرکی خواستید پیشنهادش بدید. :))

یه نکته جالبی که در مورد میازاکی هست اینه که با اینکه امروز یه چهره بشدت محبوبه بین طرفدارا، اما همچنان همون آدم سر به زیر و خجالتی مونده. یعنی تقریبا مصاحبه ویدئویی انجام نمیده. :D یا همین گیم اواردز 2019 که سکیرو جایزه اصلی رو برد، میگن که به زور راضی شده بیاد برای مراسم. (میدونم که احتمالا خیلی وقت برده راست و ریست کردن تاپیک @voldmort اما کاش یه اشاره ریزی به سکیرو میکردی. :D ماشالا فرام سافتور و میازاکی تو این 10-15 سال انقدر پرکار بودن گاهی اوقات از دست آدم در میره اصلا! :)) )

پ.ن: برای اینکه همش اسپم و پرحرفی نباشه، این موزیک ویدئوی معروفی که چند سال پیش برای یادبود سری سولز ساخته شده رو اگه ندیدید حتما دریابید:
:((:((
قربانت، دقیقا همینطوره:D
به نکته ی جالبی اشاره کردی
استاد همونقدر که بین همکاران و کارمندان و طرفدارانش محبوبه، در عین حال شخصیتش عین بازی هاش مبهمه!
نه فقط تو فیلم و.. ظاهر نمیشه بلکه زمان ملاقات با دوستان و طرفدارها هم از زندگی شخصیش صحبتی نکرده و مسایل شخصیش رو همیشه به صورت یک راز پیش خودش نگه میداره:D
حین کنفرانس بحث ها رو به سمت بازی ها و تیمش متمرکز می‌کنه تا مسائل شخصی و..
استاد ثابت کرده که برای به وجود اومدن ایده های خلاق و ناب نیازی به معجزه نیست!

پ.ن: در رابطه با سکیرو نگاه ریز که نه، بلکه درست حسابی به پرونده اش رسیدگی خواهم کرد و بعدها به پست اول اضافه خواهد شد
>:)

در کل به مرور پست اول پرملات تر و تکمیل تر خواهد شد:D:p

IMG_20210508_221414.jpg
 

Nameless King

4:20
کاربر سایت
May 5, 2014
661
نام
امیرحسین
بهترین باس‌فایت‌ها بین عناوین میازاکی که بازی کردم به دارک‌سولز 3 تعلق داره
Abyss Watchers
Sister Friede and Father Ariandel
Dancer of the Boreal Valley
Dragonslayer Armour
Nameless King
Soul of Cinder
The Twin Princes
Champion Gundyr
Pontiff Sulyvahn
Darkeater Midir
Slave Knight Gael
:|
نظرات متفاوت را پذیراییم:D
 

navid-25

کاربر سایت
Aug 7, 2020
298
نام
نوید
بهترین باس‌فایت‌ها بین عناوین میازاکی که بازی کردم به دارک‌سولز 3 تعلق داره
Abyss Watchers
Sister Friede and Father Ariandel
Dancer of the Boreal Valley
Dragonslayer Armour
Nameless King
Soul of Cinder
The Twin Princes
Champion Gundyr
Pontiff Sulyvahn
Darkeater Midir
Slave Knight Gael
:|
نظرات متفاوت را پذیراییم:D
فقط در یه صورت قبوله که دارک سولز و بلادبورن بازی نکرده باشی :D
Father Gascoigne
Gehrman
MARTYR LOGARIUS
Ludwig
Lady Maria
Orphan of kos
Great Grey Wolf sif
Ornstein and smough
Artorias the Abysswalker
Black Dragoon Kalameet
 

voldmort

AʙʏsSw̶ᴀʟᴋεЯ
کاربر فعال
May 28, 2015
10,014
نام
ali
فقط در یه صورت قبوله که دارک سولز و بلادبورن بازی نکرده باشی :D
Father Gascoigne
Gehrman
MARTYR LOGARIUS
Ludwig
Lady Maria
Orphan of kos
Great Grey Wolf sif
Ornstein and smough
Artorias the Abysswalker
Black Dragoon Kalameet
کلامیت یکی از خفن ترین باس فایت های تاریخ سری عه به نظرم!
الله اکبر از این همه عظمت!!
این گرفتار شدنش در ابیس(عین سلطان آرتوریاس:() تبدیلش کرده به هیولایی خفن تر از اون ورژنش که در عهد کهن در مقابل لردها قد علم کرد!
تمام انورلاندو با اون عظمتش از خشم این بشر واهمه داشتن!!

8080.jpg
پ.ن: فکر کن چه کسی یه همچین جمله ایی در وصف این هیولا گفته!!!!!!!!!
هیبتو ببین!
یه چشم سرخ رنگ و نفس های دارک و چرکین که نشون از گرفتار شدنش در ابیس میداد!


Alvh-Omega's Lair.png
 

REZA TAEL

کاربر سایت
Mar 25, 2007
4,137
نام
طائل
از زمانی که سولز رو تموم کردم یه 7-8 سالی میگذره ، مدتی پس از اون کلا مسیر زندگیم به سمت دیگه ای کشیده شد و برا همین مطالعات و علایقم به کل به جاهایی رفت که اصلا انتظارش رو نداشتم، اما با این حال من تو هر فاز و حالتی که هستم، بی اغراق میگم هر اثر هنری ساخت انسان مث موسیقی و نقاشی یا طبیعی عین کوه و شب و جنگل و گردباد پتانسیل این رو داره که من رو یاد سولز بندازه . در این سال ها نه تنها فکر کردنم به این بازی کم نشده بلکه بیشتر هم شده و هر چقدر از زندگی بیشتر میفهمم، جنبه های دیگه این بازی برام روشن تر میشه. به خودم میگم یعنی میازاکی تمام این مطالعات روانشناسی رو داشته یا از تجربه زندگی این چیزا رو فهمیده یا هر دو؟ چون این آدم در حوزه بازی (حتی اگر تمام حوزه های هنر رو هم حساب کنیم باز معدود آدمایی این شکلین) تنها کسی هست که نیروهای Dark روان آدمی رو به رسمیت میشناسه و همونقدر میدونه که برای وجود Light به همون اندازه Dark نیازه و دوقطبی بودن طبیعت و پارادوکسش رو هضم کرده. برا همین میگه من در تباه شده آرتوریاس زیبایی میبینم (نمیدونم این رو خودم گفتم یا میازاکی)، اما این رو مطمئنم خودش گفته که من زیبایی میبینم Out of Darkness .

من دو نقل قول میارم اولی از کارل یونگ دومی از فردریش نیچه که ببیند بعد کنار گذاشتن تمام مسائل فنی مربوط به بازیسازی که اونم در بالاترین لول قرار داره، این بازی از نظر نمایش ذات انسانی هم تا کجا پیش رفته :

One does not become enlightened by imagining figures of light, but by making the darkness conscious.

when you gaze long into the abyss. The abyss gazes also into you
 

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
تاپیک بسیار خوبیه و کمبودش حس میشد
بحث باس فایت های برتر سری شد اکثرا به باس هایی اشاره شد که سیستم مبارزات پیچیده تر و به طور کلی مبارزه سخت تری برای گیمر ترتیب دادن مثل اورنستین و اسمو آرتوریاس نیملس کینگ و ...
دوست دارم اینجا به باس فایتی اشاره کنم که سیستم مبارزات پیچیده ای نداشت و باس ساده ای بود ولی از نظر طراحی جز بهترین های میازاکی هست ، دارک سان گوییندولین .یادتون بیاد وقتی وارد محیط باس فایت میشیم اون راهرو فوق العاده که با قدرت توهمی گوییندولین تبدیل به یه راهرو بی انتها میشه و باس فایت دقیقا روی نقطه پرسپکتیو راهرو قرار می گیره و باید با سرعت با سمت باس بدویم یعنی دقیقا به سمت همون نقطه پرسپکتیو و وقتی می رسیم بهش می بینیم دوباره تلپورت میشه به عقب تر واقعا طراحی بی نقص و فوق العاده ای است که خیلی کم بهش اشاره میشه
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر