Halo 3

امتیاز شما به HALO3


  • مجموع رای دهنده‌ها
    292
بچه هایی که میخوان این بازی رو زودتر از 26 سپتامبر یا 4-شنبه بگیرن و بازی کنن به این نکات حتما دقت کنن:
1- بهیچوجه قبل از 26 سپتامبر یا 4-شنبه به لایو وصل نشین.
2- بهتره در حالت آفلاین هم تاریخه کنسولتونو به 26/9/2007 تغییر بدین.

اگه مایکروسافت به هر شیوه ای متوجه بشه شما زودتر از تاریخ ریلیز Halo 3 رو بازی کردین، احتمالا بن خواهید شد.
اگر هم میتونید تا 4-شنبه صبر کنین که چه بهتر.
 
بچه ها شایعه شده این Halo 3 اگه کپی باشه X360 رو از کار میندازه!!!
مایکروسافت اینکارو کرده تا همه مجبور بشن اورجینال بخرن تا فروش کنه!
اما به نظر من چرت و پرت هست چون اون موقع هیچ اکس باکسی نمیمونه!

مطمئني از كار ميندازه ؟ گفتن اگه قبل از 26 سپتامبر بازي كني بن ميشي ! نگفتن دستگاه از كار ميوفته !!

در حد یک شایعه بیان شده.

متن اصلی:

>> It was already confirmed via MS spokepersons on 3rd party site, but now it's also been confirmed by the Microsoft PR Gaming Blog site:
Hopefully I can put these Halo 3 ban rumors to rest...

If you obtain a copy of Halo 3 prior to its street date of Sept 25th, you will NOT be banned from Xbox Live for playing Halo 3 early (not even my fellow softies).

Of course they are talking about original Halo3 discs here. As Halo3 is out there in the wild as well now, playing it off a DVD+-DL is against their EULA (and illegal if you don't own the original) and might get you banned if they can and want to detect it.​

منبع : www.xbox-scene.com
 
دوستان من یه چند تا موضوع رو بگم .
اگه یادتون باشه ms سر gears هم از این چرت و پرتا زیاد می گفت .اینم مثل بقیه .
اما اگه می خواهید بن نشید که بعید می دونم بن کنه . بهتر آن نشید همین که تو سروراش نبیندتون . که اونم بهتون قول میدم چرت من خودم ریسکشو می کنم به محض آماده شدن میرم لایو چون دیگه گول این ms رو نمی خورم اون می خواد فروش کنه . بعدشم فک کردید چرا این حرفو زده . معلومه خودش بازیو زودتر داده بیرون خواسته بگه ما نبودیم و انقدر بازی خفنه سری بلند میشه .
گفتم بگم کسی بیخودی نترسه .
 
یه خبر کوچیک:
اونجوری که تو انجمنهایه دیگه خودنم، از لحاظ گرافیک خیلیها از این بازی راضی نبودن و میگفتن اصلا در حد اسمش نیست.(نظر اکثریت)
ولی دیگه هر کسی میدونه Halo 3 یعنی Gameplay.
پ.ن: آقا ما رفتیم بچرخیم، برگشتم نبینم کسی گیر داده! من خودم طرفدار پروپاقرص این بازیم.
 
این مطلبو حمید رضا دشتی تو وبلاگش گذاشته و اجازه داده که با نام خودش ازش کپی برداریم منم برای اینکه بقیه استفاده کنن اینجا کپیش کردم
البته این مطلب پنج قسمته

halo.gif




بین سال های 2160 و 2200 حکومت ها و حزب های مختلف برای بدست گرفتن کنترل زمین و Colony ها (سیاراتی که به وسیله انسان ها اشغال شده بود) با یکدیگر به جنگ پرداختند. به دنبال افزایش بی رویه جمعیت و آشوب و ناآرامی بر روی زمین، یک جنبش سیاسی جدید توسط Jovian Frieden و Koslovics و به رهبری Vladimir Koslov شکل گرفت تا به این ترتیب فاشیسم و نئو کمونیسم دوباره احیا شوند و این سرآغازی بود بر جنگ های بین سیاره ای مانند Rain Forest و جنگ مریخ، که البته در نهایت این جنبش توسط United Nations Space Command یا به اختصار UNSC سرکوب شد! UNSC در واقع توسط سازمان ملل متحد بنیان گذاشته شده و نیروی اصلی دفاع از انسان ها است.

بین سال های 2170 تا 2291 سازمان UNSC موفق شد اولین وسیله برای سفرهای با سرعت مافوق نور با نام Shaw-Fujikawa Translight Engine را طراحی کند. برای اولین بار در تاریخ اشغال و استعمار سریع دیگر سیارات ممکن شد و بدین ترتیب تا سال 2190 انسان ها 210 سیاره را به اشغال خود درآورده و آنها را با شرایط زندگی انسان تطبیق دادند (Terraform). این سیارات به عنوان Inner Colonies شناخته می شدند. تا سال 2490 امپراطوری کهکشانی UNSC به 800 تا 1000 سیاره در صورت فلکی Orion Arm در کهکشان راه شیری گسترش یافت. یکی از این سیارات Reach نام داشت که پس از زمین مهمترین سیاره انسان ها از لحاظ استراتژیک و نظامی بود و یکی از دو مرکز فرماندهی نظامی و دولتی UNSC در این سیاره مستقر بود (دیگری در سیاره زمین بود) به همراه مراکز فرماندهی Fleet Command و Marine Corps و چندین پایگاه Office of Naval Intelligence یا به اختصار ONI که یکی از این پایگاه ها CASTLE Base بود.

180px-Blue_UNSCDF_Logo.gif


Reach در منظومۀ ستاره ای Epsilon Eridani مستقر بود و در ابتدا به خاطر منابع غنی تیتانیوم توسط انسان ها اشغال شد. CASTLE Base نیز در زیر سلسله جبال Menachite قرار داشت و بعد ها به عنوان مرکز تمرین اسپارتان ها (Spartans) مورد استفاده قرار گرفت. Reach پس از زمین از بیشترین و مجهزترین سیستم دفاعی بهره می برد و در واقع به عنوان قلب Inner Colonies بود. هم چنین در این سیاره کریستالی کشف شد که امکان دستکاری Slipspace و سفر های درون فضایی با سرعت مافوق نور را می داد.

به سبب جنگ های Brushfire که احزاب مختلف در آن شرکت داشتند و هم چنین دزدی های فضایی، روحیه نظامیان و مردم عادی به شدت تضعیف شده بود. UNSC در سال 2517 برای مقابله با این تهدید ها پروژه ای جدید را بنیان گذاشت، Project ORION، پروژه ای که با هدف تربیت گروهی از سوپرسربازان با توانایی های غیرانسانی آغاز شد. این پروژه در واقع پروژه تولید SPARTAN-II بود (ادامه ای بر پروژه SPARTAN-I). عنوان SPARTAN برای این سربازان از اسپارتان های یونان باستان اقتباس شده بود. از نظر تاریخی اسپارتا یک منطقه کاملا نظامی بوده، در آنجا کودکان از همان بدو تولد از نظر جسمی غربال می شدند و آنهایی که از هر نظر نقص و یا معلولیتی داشتند کشته می شدند، از آنجایی که بیشتر جمعیت آن برده (helot) بودند، شهروندان معمولی باید تمام مدتی که بیدار بودند را صرف تمرینات و دیدن آموزش های نظامی می کردند. تاریخ می گوید اسپارتان ها بسیاری از جنگ های خود را فقط به واسطه قدم گذاشتن در میدان جنگ پیروز شده اند. همین پیشینه درخشان اسپارتان ها باعث شد تا UNSC نام سوپرسربازان خود را اسپارتان بگذارد.

a_spartan_soldier.jpg


این پروژه در حقیقت از مغز متفکر یکی از بزرگترین دانشمندان آن زمان، دکتر هالزی (Catherine Elizabeth Halsey) سرچشمه گرفت، دکتر هالزی با این هدف شروع به جمع آوری کودکانی کرد که از لحاظ ژنتیکی دارای شرایط لازم پروژه بودند، بدین ترتیب آنها 150 کودک را انتخاب کردند که بعدا به خاطر بودجه محدود پروژه این تعداد به نصف یعنی 75 کودک کاهش یافت، سپس آنها را دزدیده، کلون هایی از روی آنها تولید کرده و با کودک اصلی جایگزین می کردند، این کلون ها به خاطر مشکل سهوی پروسه کلون، ناپایدار بوده و پس از مدتی به شکل طبیعی می مردند بدون این که خانواده آنها متوجه شوند که او فرزند حقیقی آنها نبوده و یک کلون است. یکی از این کودکان John نام داشت که دکتر هالزی و ستوان کیس (Keyes) در سفر خود به سیاره Eridanus 2 این کودک 6 ساله را ملاقات کرده بودند. او در آن زمان یک سر و گردن از همتایان خود در مدرسه بالاتر بود و این نشانه ای بود از هماهنگی عالی او با شرایط پروژه. از لحاظ ظاهر او یک کودک معمولی بود با موهای قهوه ای، کک مک بر روی صورت و یک شکاف بین دو دندان جلویی! این کودکان به طور رسمی توسط بخش سوم سازمان ONI مشمول نظام وظیفه شدند و به همین خاطر هم هست که بعدها اسپارتان ها درجات Naval کسب کردند و عضو Marine Corps نبودند با این که همواره در کنار تفنگداران (Marines) می جنگیدند.

این کودکان همگی به سیاره Reach فرستاده شدند تا از سن 6 سالگی تحت آموزش های جنگاوری و تاکتیکی قرار بگیرند علاوه بر این که آموزش های علمی آکادمیک و بسیار سطح بالا نیز به آنها داده می شد (به جای این که به مدرسه بروند!!) آموزش های فیزیکی و نظامی توسط ناوبان دوم مندز (Mendez) و آموزش های علمی نیز توسط یک هوش مصنوعی (AI) با نام Deja داده می شد. این کودکان به گروه های سه نفره تقسیم بندی شدند و هر گروه می بایست با گذر از یک سری مانع و بالا رفتن از طناب، یک زنگ را به صدا در می آوردند. آخرین گروهی که زنگ را به صدا در می آورد از خوردن شام محروم می شد و دیگران نیز با غذایی مجلل پذیرایی می شدند. در همان ابتدای کار بود که John متوجه شد هدف از آموزش های مقدماتی، آموزش کارهای تیمی است. در اولین روز تمرین John به این خاطر که از دیگر اعضای گروه یعنی Kelly-087 و Sam-034 بهتر بود، از آنها جلو زد و به تنهایی به عنوان اولین نفر زنگ را به صدا درآورد اما به او گفته شد که در مسابقه بازنده شده چرا که دیگر اعضای گروه او به عنوان آخرین افراد زنگ را به صدا درآورده اند، به این ترتیب John لزوم کار گروهی را یاد گرفت و در روزهای بعد با کمک به دیگر اعضای گروه خود دیگر آخر نشد! این سه بعدها به دوستانی بسیار صمیمی تبدیل شدند. در یکی دیگر از تمرینات نظامی، اسپارتان ها در ارتفاعات یک کوه به طور جداگانه تنها با همراه داشتن یک نقشه رها شدند، آنها باید راه خود را تا رسیدن به یک extraction point مشخص که یک هلی کوپتر Pelican در آنجا مستقر بود، پیدا می کردند، آخرین نفر هم همان جا رها می شد! این اولین جایی بود که قدرت رهبری John نمایان شد. او نقطه ای نزدیک یک دریاچه را مشخص کرد که اسپارتان ها پس از رها شدن در منطقه در آن نقطه جمع شوند و به نقطه پایانی برسند. با رسیدن به انتهای مسیر آنها متوجه شدند که عده ای آموزشیار در آنجا وجود دارند که وظیفه مقاومت در برابر اسپارتان ها را دارند به همین خاطر John و دیگر اسپارتان ها با یک تاکتیک تیمی هماهنگ با آنها درگیر شده، آنها را شکست داده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند چون نمی خواستند کسی را در آنجا رها کنند، John نیز به عنوان آخرین نفر سوار هلی کوپتر شد تا مطمئن شود کسی جا نمی ماند! پس از بازگشت از عملیات John اصرار داشت که اگر قرار باشد کسی تنبیه شود آن شخص خود اوست چرا که به عنوان آخرین نفر سوار هلی کوپتر شده به همین خاطر دکتر هالزی با مشاهده توانایی های او، مندز را متقاعد کرد تا او را به عنوان فرمانده اسپارتان ها انتخاب کند.

H2-High_Charity_Exterior_800.jpg
 
Halo 3 Preview: Part 1-a


در سال 2519 در یک عملیات تمرینی 68 کودک حضور پیدا کردند که این نشان می دهد 7 کودک در فاصله این دو سال به سرنوشتی نامعلوم دچار شده اند. سرانجام در سن 14 سالگی این افراد که به سن نوجوانی رسیده بودند تحت یک سری آزمایش های بسیار سنگین ژنتیکی قرار می گیرند تا به توانایی هایی فراتر از یک انسان معمولی دست یابند. مراحل این آزمایش عبارت بودند از:

Carbide Ceramic Ossification: یک ماده پیشرفته به ساختار اسکلتی فرد پیوند زده می شود تا استخوان را بالقوه غیر قابل شکستن و خرد شدن، کند. این ماده به خاطر فساد بافت های گلبول های سفید خون نباید بیش از 3 درصد از حجم کلی استخوان را بپوشاند. با این حال در دوران نوجوانی به خاطر رشد استخوان ها ممکن است صدمات جبران ناپذیری به استخوان زده شود و یا در حالتی حتی استخوان پودر شود!

Muscular Enhancement Injections: به منظور افزایش تراکم بافت ها و کاهش زمان بازیافت lactase (آنزیمی که توانایی هیدرولیز کردن لاکتوز به گلوتوز و گالاکتوز را دارد) یک کمپلکس پروتئین به صورت درون ماهیچه ای به فرد تزریق می شود. 5 درصد از افراد تحت این آزمایش با افزایش کشنده حجم قلب مواجه شدند.

Catalytic Thyroid Implant: یک گلوله کوچک پلاتینی شامل هورمون رشد در غده تیروئید کار گذاشته می شود تا رشد ماهیچه و استخوان ها را تسریع ببخشد و غریزه جنسی را نیز در فرد از بین ببرد. چندین مورد رشد بی رویه اعضای مختلف بدن و معلولیت در این مرحله گزارش شد.

Occipital Capillary Reversal: جریان خون در شبکیه چشم فرد تقویت شده و قدرت بینایی بیش از یک انسان معمولی می شود. البته ممکن است شبکیه چشم، آن را پس بزند و در این صورت فرد به طور دائم کور می شود.

Superconducting Fibrification of Neural Dendrites: کارگذاری عصب های بیوالکتریکی در بدن فرد که رفلکس و عکس العمل های فرد را تا 300درصد افزایش می دهد. آزمایش ها نشان می دهد که پس از این مرحله هوش، حافظه و خلاقیت فرد به طور قابل توجهی افزایش می یابد. البته چندین مورد هم ابتلا به پارکینسون و سندروم فلچر گزارش شده است.



از 68 نوجوانی که تحت این آزمایشات قرار گرفتند، 23 نفر جان خود را از دست دادند و 12 نفر هم به ناتوانی های مختلف گرفتار شدند تا جایی که توان حضور در میدان مبارزه را از دست دادند ولی چند نفر از آنها به پست های بالای دفتری منصوب شدند تا از توانایی های پیشرفت کرده ذهنی آنها استفاده شود. و اما 33 سرباز دیگر که آزمایش ها را با موفقیت پشت سرگذاشته بودند به نخبه ترین نیروهای UNSC تبدیل شدند و توسط تمام پرسنل این سازمان شدیدا مورد احترام قرار می گرفتند.

در جریان تمرینات اسپارتان ها روابط دوستانه عمیقی برقرار کردند و به یکدیگر به عنوان برادر و خواهر نگاه می کردند. حتی پس از اینکه پوشش نظامی MJOLNIR را دریافت کردند و صورت آنها به طور کامل پوشیده شد، آنها یکدیگر را از روی طرز راه رفتن نیز می شناختند درست مثل دکتر هالزی. آنها حتی برای نشان دادن احساس خود از اشاراتی استفاده می کردند مثلا وقتی یکدیگر را می دیدند، دو انگشت خود را جلوی visor (قسمت جلویی helmet) نگه می داشتند که علامت لبخند بود و نشان می داد از دیدن یکدیگر خوشحال شده اند.

این افراد با نام کوچک خود به علاوه کدی که هنگام آزمایشات به آنها داده شده بود شناخته می شدند مثلا John-117 که همان Master Chief محبوب و مشهور و یکی از مهمترین شخصیت های دنیای Halo است (البته Master Chief Petty Officer عنوان کامل نظامی او است و در واقع همان "استوار یکم" است و اغلب از او به "چیف" یاد می کنند). برای ایجاد این طرز تفکر که سربازان اسپارتان شکست ناپذیر هستند و هم چنین برای افزایش روحیه پرسنل UNSC هیچ گاه وضعیت یک اسپارتان "کشته شده در ماموریت" یا K.I.A گزارش نشد و در عوض از عباراتی هم چون "مفقودالاثر" یا "مجروح" استفاده می شد هر چند که تعداد این گزارشات بسیار کم بود چون اسپارتان ها واقعا سربازانی دلیر و قدرتمند بودند. بعد ها هم برای افزایش روحیه نظامیان وجود این سوپرسربازان به طور علنی اعلام شد.

اولین ماموریتی که اسپارتان ها در آن مورد استفاده قرار گرفتند در سال 2525 منظومه Eridanus انجام شد که طی آن باید یک گروه یاغی سرکوب می شدند. در نهایت کولونل رابرت واتز رهبر شورشی ها بازداشت شد ولی چیف در جریان عملیات مجروح شد به همین خاطر نشان نظامی Purple Heart را دریافت کرد. دکتر هالزی از او به عنوان luckiest (خوش شانس ترین) یاد می کرد، چیف هم چنین اولین کسی بود که مدرن ترین پوشش نظامی انسان ها یعنی MJOLNIR armor (بخوانید میولنیر) را امتحان کرد.



درود به حمید رضا دشتی عزیز
منبع
 
ما منتظر سومیش هستیم ------------- هیچ جا نمیریم همین جا هستیم:cool::biggrin1:
دمت گرم آخرباحال بود:love::love::love:
پ.ن : مدیران محترم به این پست به چشم اسپم نگاه نکنید:biggrin1:
 
هرکی بازی رو بگیره و یه توضیح درست و حسابی ازش نده مدیونه ! :crying1:
تم آهنگش رو هم بیاین بگین چطوریه ؟ امین میدونه من عاشق تم اصلی Halo هستم. :((
 
هرکی بازی رو بگیره و یه توضیح درست و حسابی ازش نده مدیونه !
تم آهنگش رو هم بیاین بگین چطوریه ؟ امین میدونه من عاشق تم اصلی Halo هستم.
درود
چرا سوگند میدی برادر من :biggrin1:.
اهنگ های بازی اکثرا در این سبک هستن

Fast-Paced Instrumental Music
از بابت اهنگ و صدا گذاری خیلت تخت تخت باشه:love:.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or