ميدونيد من هم فكر ميكردم ماريا مرده ولي نميدونم چرا يك انقلاب دروني بهم ميگه نمرده.
آخه وقتي تير زده شد يك لحظه ماركوس جا خورد و فكر ميكنم خودش هم انتظار نداشت چنين اتفاقي بيوفته براي ماريا و مهم تر از همه اين كه دام اصلا بعد از كشتن مثلا ماريا هيچ ناراحت نبود.
و بعدش هم يكي از بچه ها گفت خب ميمونه اون وسط ميان ميكشنش لوكاست هاي نازنين خب باز بر ميگردوننش توي همون قفسه اين كه كاري نداره.
ولي ماريا رو كور نكرده بودن؟ يك حس انقلابي ديگه بهم ميگه اين لوكاست ها يك كاري با اين بنده خدا ها مي كنند كه يا خود كشي مي كنند يا ... چون اون دوستمون ديگه برا چي خودش كشت فقط يك كم خطاطيش كرده بودن ديگه!
كلا بازي از لحاظ داستاني خيلي سوال گذاشت. تازه من مطمئنم آدام فينكس زنده نيست.
آخه وقتي تير زده شد يك لحظه ماركوس جا خورد و فكر ميكنم خودش هم انتظار نداشت چنين اتفاقي بيوفته براي ماريا و مهم تر از همه اين كه دام اصلا بعد از كشتن مثلا ماريا هيچ ناراحت نبود.
و بعدش هم يكي از بچه ها گفت خب ميمونه اون وسط ميان ميكشنش لوكاست هاي نازنين خب باز بر ميگردوننش توي همون قفسه اين كه كاري نداره.
ولي ماريا رو كور نكرده بودن؟ يك حس انقلابي ديگه بهم ميگه اين لوكاست ها يك كاري با اين بنده خدا ها مي كنند كه يا خود كشي مي كنند يا ... چون اون دوستمون ديگه برا چي خودش كشت فقط يك كم خطاطيش كرده بودن ديگه!
كلا بازي از لحاظ داستاني خيلي سوال گذاشت. تازه من مطمئنم آدام فينكس زنده نيست.
حواسم نبود :biggrin1:يه حس انقلابي هم به من ميگه Spoiler خوب چيزيه :biggrin1:
آخرین ویرایش: