تازه بازی رو شروع کردم و... به طرز فجیعی در اکثر زمینهها برای من یه حالت دوگانهای داره و فعلاً که تا اونجا رفتم که
بندیکتا غم و غصه میخوره و چشمهاش میدرخشه و گردباد میاد بازی ناامیدم کرده.
گیمپلی بعضی جاها به شدت جذاب و خفن میشه و مبارزه با باسها و بخشهای حماسی خیلی خوبه با اون موسیقیهای محشرشون، ولی بقیه جاها انقدر ساده و آسونه که فکر میکنم سازندههای بازی از دستشون رفته و یه سری اشتباهات بنیادین داشتن که اینطوری شده.

خودآزاری ندارم و دنبال گیمپلی خیلی سخت و فجیع نیستم و معمولاً بازیها رو دور اول روی نرمال میرم، ولی این دیگه رسماً شبیه تماشای کاتسینه و یه جورایی حس توهین بهم دست میده!

به جز مبارزات نزدیک، حتی جاهایی که مثلاً دشمنان قوی یه جادویی میفرستن و باید جاخالی بدیم هم میشه با کلی تأخیر این کار رو انجام داد و نیازی به دقت بالایی نیست. بعد نهتنها گزینه خاصی برای سختتر کردن بازی نیست، که از اون طرف گزینههای کمکی مختلفی برای آسونتر کردنش هم گذاشتن که دیگه واقعاً عجیبه.
طراحی شخصیتها هم یه حالت دوگانهای برام داره و بعضیها خوب هستن و بعضیها کلهشون شبیه سنجابه یا مثلاً نسبت سر به بدنشون عجیبه!

همینطور گرافیک که بعضی جاها فوقالعاده هست، ولی بعضی جاها انگار افتاده توی ماشین لباسشویی و رنگش رفته. فریمریت هم با اینکه توی مبارزات اکثراً خوبه، ولی بعضی جاهای آروم انقدر پایین میاد که انگار 30fps هست نه 60fps.
کارگردانی بازی هم یکی دیگه از موارد دوگانه هست که یه جاهایی در حد فیلمهای سینمایی درجه یک میشه و آدم قشنگ توی حس و حال حماسی غرق میشه و یه جاهایی یادآور دوران PS2. یا مثلاً پُر از این حالتهایی هست که ۱۰ متر راه میری و یه در رو باز میکنی و کاتسین پخش میشه و بعدش ۵ متر دیگه میری و کاتسین بعدی و... خب کلاً اون بخشهای راه رفتن رو حذف میکردن دیگه.
در مجموع تا اینجای کار که پایینتر از انتظارم بوده و تنها مواردی که باعث میشن ادامه بدم، باسها و بخشهای GoWطور هستن، در کنار موسیقی و کمی هم کنجکاوی بابت داستان.
بازی تا آخر همین قدر آسون میمونه یا از یه جایی به بعد یه دفعه سخت میشه؟ اگه قراره همین مدلی بمونه، ترسی بابت از دست دادن مأموریتهای جانبی و Level Up نداشته باشم و فقط همون بخش اصلی رو برم.