Devil May cry4 Novel

سلام
داشتم برای خودم سرچ می کردم که متوجه شدم جدیدا کتابی با نام Devil May Cry 4 novel در ژاپن توسط نویسنده ی ژاپنی Morihashi Bingo نوشته شده و منتشر شده ، هنوز نسخه ی انگلیسی این کتاب نیومده اما به زودی عرضه خواهد شد . جالب اینکه تو این کتاب ابهامات بازی نسخه ی 4 برطرف شده و یه جورایی داستانش کامل شدم ، از اونجایی که آقای Bingo ایده ی داستان دویل 3 و 4 رو داده بود و قبلا با کاپکوم همکاری می کرده خودش گفته که این کتاب در واقع کامل شده ی داستان دویل 4 هستش لازم به ذکره که ایشون در حال حاضر دیگه با کاپکوم کار نمی کنه و این کتاب هم یکی از Free Story هایی هست که قبلا هم داشته . خب اشاراتی که در بازی نشده اما در رمان آورده شده رو من اینجا براتون میارم امیدوارم طرفداران DMC لذت ببرن !
با تشکر از همه ی طرفداران DEVIL MAY CRY >:d<
منبع : http://devils-lair.org/dmc4novel.php

---------- نوشته در 09:30 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:52 PM ارسال شده بود ----------

کلا 16مورد در قسمت اول کتاب هست که من براتون می زارم :
قسمت اول رمان:1
-بعد از اولین جنگ دانته با نیرو فورا این فکر در ذهن دانته ایجاد میشه که نگاه نیرو بسیار به نگاه ورجیل شبیه هست ، به طریکه تنها دانته متوجه این شباهت نزدیک میشه و می گه : Hmm…
2- درست بعد از اولین مبارزه با نیرو ، ماموریت دانته این بوده که سراغ بقیه ی ماموران مرکز فرماندهی بره و باقی اونها رو نابود کنه و کلا The Order رو شکست بده اما تصمیم می گیره از وقت کمی که داره استفاده کنه و اطراف شهر Fortuna بگرده تا شاید نشانه هایی از حضور اسپاردا در سالهای پیش در اون شهر رو پیدا کنه رمان توضیح میده که دانته واقعا اهمیت نمی داده به اینکه اسپاردا کجا زندگی می کرده و با چه افرادی ارتباط داشته یا دشمنان

او چه کسانی بودند و اکثر مطالبی هم که دانته در مورد اسپاردا می دونه چیزایی هست که از بقیه شنیده و چون

براش مهم نبوده در راستی و درستی اونها هم شکی نکرده و بی مهابا همه رو می پذیرفته. اما شایعاتی که در

مورد برادر دوقلوش شنیده بوده.... دانته به ورجیل اهمیت می داده و چیزایی که راجع به اون می شنیده تا خودش
به یه یقین نمی رسیده باور نمی کرده . ورجیل در مورد هر کاری که انجام میداد با حساسیت زیادی عمل می کرد و
هم چنین نشانه هایی وجود داشت مبنی بر حضور ورجیل در فورتونا برای دلیل خاصی.

3-
نیرو یه یتیم بوده . مردم شهر وقتی که اونو پیدا می کنن به یتیم خونه ی شهر می سپارند و مسئولان یتیم خونه اسم اونو نیرو می زارن ( فکر می کنم Nero در زبان یونانی به معنای سیاه پوش باشه چون که در کتاب گفته شده از نظر مسئولان یتیم خونه دلیل این نام گذاری این بوده که نیرو در پارچه ای مشکی پوشیده شده بوده اما بعدا خوده نویسنده میگه که این دلیل مزحکه و این اسم خیلی ناگهانی به ذهنشون رسیده و می تونست هر اسم دیگه ای داشته باشه ، اجالتا اسامی یونانی انتخاب شدند و این مسئله در قسمت دوم کتاب مطرح شده) همزمان که نیرو بزرگ میشه بچه های دیگه اون رو بخاطر اینکه مادرش مشخص نیست و احتمال می رفته یه زن خیابونی باشه مورد تمسخر قرار میدن . دلیلش هم اینکه فورتونا یه شهر کوچک که همه ، همدیگرو میشناسن و اینکه مادر نیرو فرد نامعلومی بوده باعث شده بود که مردم اون رو حرامزاده بدونند.
4- همونطوری که گفته شد نیرو یتیم بوده اما کایری ( که حتی یک سال هم از نیرو بزرگتره) و برادرش کریدو پدر و مادر داشتن و والدینشون هم اتفاقا از مسئولین یتیم خونه بودند . در کتاب گفته شده پدر و مادر آن دو افراد معتقد و مهربانی بودند و از اسپاردا بخاطر نجات بشر سپس گذار بودند و به نوعی اسپاردا بت اونها بودند و از این رو که نیرو با موهای سفیدش شباهت بسیاری به اسپاردا داشته تمام لطف و مهربانی خود را به او هدیه می دهند پس دوران کودکی نیرو بی هیچ غم و غصه ای می گذره.
5- متاسفانه چند ساله بعد آنها توسط تعدادی از شیاطین به قتل می رسند . طبق تصورات مردم این شیاطین همانهایی بودند که توانسته بودند به نوعی از دروازه ی جهنمی عبور کرده و به این دنیا بیایند. این دسته از مردم همانهایی بودند که از The order دستور می گرفتند و بعدها گروهی را تشکیل دادند که اتفاقا شکست خورد. طبق رمان آنها که ( قوی ) هستند می تونند از دست شیاطین نجات یابند . ( منظور از قوی بودن احتمالا هر دو قدرت روح و جسم یا چیزی شبیه به این مد نظر هست) آنهایی که ضعیف هستند به راحتی در دست شیاطین می افتند یا خود شیطان می شوند یا نیمه شیطان خواهد شد و کنترل روح و روانشان را از دست خواهند داد. کریدو یکی از معدود کسانی بود که می دونست واقعا چه اتفاقی داره می افته اما به خاطر یه سری دلایل مشخص نمی تونست به کایری چیزی بگه! نیرو هیچوقت پسر مذهبی نبود اما بعد از مرگ ناپدری و نامادریش به این نتیجه رسید که آنچه به عنوان خدا آن دو می پرسیدند وجود خارجی ندارد و اگر بود هرگز نمی گذاشت که چنین انسانهای خوب و مهربانی که خانواده ای به او هدیه داده بودند نابود شوند.

ممنون برای ترجمه هر چند من زیاد نخوندم ولی حداقل اون دو بخشی که مشخص کردم اشتباه ترجمه شده
After their first battle, Dante immediately had the idea/impression that Nero had the same look in his eyes as Vergil. What ‘look’ that is, no one knows. Dante didn’t explain a thing. Hmm…
بعد از مبارزه اول ، دانته سریعا این ایده به ذهنش رسید که طرز نگاه کردن نرو خیلی به طرز نگاه کردن ورجیل شباهت داره . این که چه نوع نگاهیه هیچکس نمیدونه . دانته هم هیچ توضیحی در این مورد نداد

but the same couldn’t be said about his twin. Vergil was one who was obsessed to look up everything he could, and this was set as a hint to show that Vergil was likely to have set foot in Fortuna City for that reason.
اما برادر دوقولوش فرق داشت . ورجیل وسواس داشت که همه چیز رو به دقت بررسی کنه و این موضوع میتونست دلیلی باشه بر اینکه ورجیل قبلا به همین دلیل ( فهمیدن حقیقت در مورد اسپاردا ) به Fortuna City اومده باشه

بقیه متن رو نخوندم ولی بهتره اونا رو هم یه نگاهی بکنی شاید اشکالی توش باشه ;)
 
وووای چه بد ! فکر کنم ضایع شدم مورد دوم که اشاره کردین واقعا اشتباه ترجمه کردم :">
وووووای خیلی ممنون من یه ذره تو ترجمه ش مشکل داشتم ، بقیه رو تا حدی مطمئنم اما واقعا این دو تا رو شک داشتم پس خواهشا شما اگه وقت کردین یه بررسی بکنین ، من هم جاهایی رو که نفهمیدم انگلیسیشو می زارم!

خیلی خیلی ممنون;)

---------- نوشته در 11:53 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:44 PM ارسال شده بود ----------

دوستان اگه احساس کردین مشکلی در ترجمه هست به منبع مراجعه کنین! ;)
 
الان متن انگلیسی رو کامل خوندم ، من که زیاد ازش خوشم نیومد خیلی ورجیل رو بد جلوه داده :|

فکر کنم تنها نکته مفیده این Novel همون تایید کردن رابطه ورجیل و نرو بود از بقیه اش اصلا خوشم نیومد

وووای چه بد ! فکر کنم ضایع شدم مورد دوم که اشاره کردین واقعا اشتباه ترجمه کردم
yahoo_9.gif

وووووای خیلی ممنون من یه ذره تو ترجمه ش مشکل داشتم ، بقیه رو تا حدی مطمئنم اما واقعا این دو تا رو شک داشتم پس خواهشا شما اگه وقت کردین یه بررسی بکنین ، من هم جاهایی رو که نفهمیدم انگلیسیشو می زارم!

خیلی خیلی ممنون
yahoo_3.gif

دوستان اگه احساس کردین مشکلی در ترجمه هست به منبع مراجعه کنین!
yahoo_3.gif

ترجمه تون خوبه و اون دوتا بخش هم واقعا یه ذره نگارش انگلیسیش عجیب بود و به همین دلیل توی ترجمه اشکال ایجاد کرده بود در کل ترجمه تون خوبه و تفاوت چندانی با متن اصلی نداره
yahoo_3.gif
 
خواهش می کنم بهاره جون !
بله الان این پسره ی خوش تیپ و در عین حال منفور با ما فامیل شد و دانته میشه عموش !
نمی دونم عزیزم فکر کنم تازه به انگلیسی ترجمه شده که خبرش هم تازه به مارسیده!
فعلا دارم قسمت دوم رو ترجمه می کنم!

---------- نوشته در 10:17 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:07 PM ارسال شده بود ----------

البته همین جا باید اعتراف کنم که من به شدت از نیرو بدم می اومد اما حالا که کتابو خوندم ، و نکاتش رو فهمیدم ، باید بگم به شدت از نیرو خوشم اومده و از ورجیل به همون اندازه بدم اومده اصلا بیاین فکر کنیم کی ورجیل وقت کرد بره از Sh*t work! )x
خب حالا مگه چیه؟ مگه ورجیل دل نداره؟ :دی مگه این نویسنده بیکار نیست؟ :دی.
این دانته خودش وضعش خراب تر از ورجیله :-" ...

=========================

من تو کتم نمیره Nero بچه ورجیل باشه آخه یعنی چی؟ چرا فیلم هندیش کردن؟ به خدا همون که روح ورجیل توی Nero باشه داستان رو بیشتر جذاب میکرد تا بچه اش باشه.

اگر بحث سر Novel دادنه شیطونه میگه بشینم یه Novel بنویسم چون انگار خیلی کشکیه :دی.
 
من تو کتم نمیره Nero بچه ورجیل باشه آخه یعنی چی؟ چرا فیلم هندیش کردن؟ به خدا همون که روح ورجیل توی Nero باشه داستان رو بیشتر جذاب میکرد تا بچه اش باشه.
من اتفاقا با موضوع روح کاملا مخالف بودم. اخه مگه الکیه.
نمیدونم چرا ولی باور میکنم پدر نیرو ورجیله اما مردم فورتیونا چون مادر نیرو نمیشناختن بهش گفتن حرومزاده اما احساس میکنم ماد نیرو واقعا ****نیست.در اصل ورجیل خیلی عمل شده کار میکرد
اگر بحث سر Novel دادنه شیطونه میگه بشینم یه Novel بنویسم چون انگار خیلی کشکیه :biggrin1:
نکات دیگه روو نمیدونم اما ماجرای نیرو پسر ورجیل برای من هم غیر قابل انتظار بود. اوایل فکر میکردم اسپاردا پدر نیرو باشه. اما حالا واقعا متحول شدم. اما خوب در اصل همین رمان در داستان سری های بعدی تاثیر زیادی رو داره.:d
البته همین جا باید اعتراف کنم که من به شدت از نیرو بدم می اومد اما حالا که کتابو خوندم ، و نکاتش رو فهمیدم ، باید بگم به شدت از نیرو خوشم اومده و از ورجیل به همون اندازه بدم اومده اصلا بیاین فکر کنیم کی ورجیل وقت کرد بره
اونقدر ورجیل رو بد جلوه داده که از ورجیل قبل خوشم میومد ولی حالا ازش بدم میاد از نوع اول.
یعنی الان این فرد منفور و خوش قیافه با ما فامیله ؟
تروخدا!!!!
نیرو بدبخت کجاش منفوره=((
 
آخرین ویرایش:
جالبه این عکسا ولی آخه تصورش مشکله! :d
تو رمان اومده که ورجیل 17 سالش بوده که به فورتونا رفته ........ آخه من موندم 17 سالگی چه وقته***** :d
بابا باز لاقلش دانته معلومه داره چیکار می کنه تازه دانته مواظب کاراش هست!!! :d

یه چیز دیگه شاید هم ورجیل واقعا یه پسر می خواسته که جای اون قدم برداره .... این احتمالش زیاد ( دور از شوخی)

---------- نوشته در 10:59 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:26 AM ارسال شده بود ----------

قسمت دوم رمان
1- لیدی در ماموریتی بود که متوجه میشه یه Bianco Anglo شیطانی رو که لیدی سعی داشته شکار کنه قبل از

اون شکار می کنه. این اتفاق چندین بار تکرار میشه و به نوعی ماموریت های لیدی توسط گروه دیگری دزدیده می

شود. در حین انجام ماموریت لیدی متوجه می شود که ان گروهی که شیاطین مورد نظر لیدی را شکار می کند و

ابزارآلات شیطانی آنها را می دزدد خود نیز شیطان هستند. از اونجایی که این اقدام اونها غیر منطقی بوده ( یعنی

یه شیطان ابزارآلت شیطانی دیگری رو جمع آوری کنه) و هم چنین به دلیل اینکه سلاحهای لیدی در مقابل اونها

ناکارآمد بوده لیدی تصمیم می گیره از دانته در خواست کنه تا اتفاقات پشت پرده و اقدامات مرموز فرشته ها رو (
Angelo
َ
) کشف کنه و بدین ترتیب داستان شروع میشه.

لیدی اطلاعاتی رو از شهر فورتونا و مردم اون بدست میاره و در این راه از یکی از آشناهاش که توشهر بوده و اتفاقا کارش کالکت کردن Devil Arms و اشیای قدیمی با ارزش بوده سوالاتی می پرسته ، اون یارو هم اطلاعاتی از فورتونا و مردمش و همچنین the order of sword در اختیار لیدی می زاره.


2- یاماتو به عنوان شمشیر میراث اسپاردا برای جدا کردن دنیای شیاطین و انسانها به یادگار مانده.
این می تونه دلیل همون مسئله باشه که چطور تونست نیرو رو از ذوب شدن و با Savior یکی شدن نجات بده. در داستان اشاره شده که بدن نیرو از همون ابتدا در حال تسخیر شدن و ذوب شدن در Savior بوده اما اون سعی می کنه هوشیاری خودش رو با هدف زنده موندن و حمایت کردن از افرادی که دوستشون داره حفظ کنه. اگر با خودتون فکر می کنین که
چرا سنکتوس حتی بعد از اینکه به هدفش رسیده بود باز هم کایری رو زنده گذاشت در رمان اشاره شده که
سنکتوس باید احتیاط می کرد که اگه یه وقت نیرو تونست نجات پیدا کنه یا فرار کنه ، سنکتوس می تونه با تهدید
کردن نیرو اونو دوباره برگردونه.

 
  • Like
Reactions: Medusa
خب وقت شد یه ذره در مورد Novel تحقیق کردم و فهمیدم که خوشبختانه Canon نیست و داستانش ربطی به سری اصلی DMC نداره ( مثل همین DmC جدیده )

در واقع همه Novel های Devil May Cry به همین صورتن و هیچکدوم Canon نیستن

در واقع این اصلا داستان رسمی نیست و هیچ ربطی به DMC4 نداره ( پس الکی از ورجیل متنفر نشید :دی )

ٍEdit : هر چی بیشتر در مورد داستان DMC میفهمم بیشتر قانع میشم که ریبوت کردن داستان بازی کار درستی بود ( البته نتونستن ریبوت رو اونطوری که باید انجام بدن )

کلا داستان سری اصلی خیلی قاطی پاطی شده :دی
 
آخرین ویرایش:
در واقع همه Novel های Devil May Cry به همین صورتن و هیچکدوم Canon نیستن
من داستان رو نظری نمیدم اما مطمئن طمئن هستم نیرو پسر ورجیله البته به دلایل زیر که خود کپکام تاید رسمی کرده اینو جای دیگه نوشتم اینجا نقل قول میزنم:
بخدا منم تاکید بر این مسئله ندارم بلکه کپکام روی این موضوع اشاره کرده.من اوایل خیال میکردم نیرو برادر دانته و ورجیله و با خوندن این خبر اینطور شدم:-oقبول دارم چطور میشه ورجیلی که فقط قدرت براش مهم بود پدر نیرو باشه اصلا امکان نداره.اما حرف کپکام یک مدرک کاملا رسمیه. واقعا تو روحت کپکام با اون داستان های مجهولت که نیمه تمام میذاری.این ماجرا قضیه داره.پس از انتشار dmc 4سازنده بازی اظهار داشت من این شخصیت رو خلق کردم و در مراحل اولیه قرار دادم.برای dmc 5قصد رشد شخصیت جدیدم و انتشار گذشته پر مفهو اورا خواهم داشت اما تاکید دارم او از خون اسپارداست.همه با فهمیدن این موضوع شایعه برادری نیرو و دانته و انتشار دادند .پس از دو سال فروم ها شایعه های مختلفی مبنی بر گذشته نیرو را بر ملا کردند.اولین گفته ای که همراه با طراحی تصویر همراه بود نظریه نیرو پسر ورجیله.برای اولین بار اعتراف میکنم همخندم گرفت و هم متعجب شده بودم...........اه............نیرو کجا و ورجیل کجا.حرف رو قبول نکردم اما تحقیق خودمو شروع کردم .در فرومی شباهت های نیرو با ورجیل ا بیان کرده بود و بعضی دیگر داستان هایی را در این زمینه بیان کرده بودند.بالاره در 30 اکتبر 2010 در فروم دویل می کرای این مسئله بطور قطعی ازطرف کپکام تایید شد و منابعی معتبر از سایت کپکام را به عنوان منبع قرار داده بود.منابع دلایل رسمی رو بیان کردن از قبیل:
1-از لحاظ ظاهری نیرو کاملا شبیه ورجیله
2-شمشیر یاماتو دومین صاحب خود را نیرو معرفی کرده بود این به معنای هم خونی متقابل نیرو و ورجیله.
3-یرو به عنوان یتیمی در پرورشگاه گذاشتند.این معنای اینه که پدر و مادر نیرو مشخص نیستند
4- از گذشته دانته تمام حقایق را میدانیم و امکان اینکه نیرو پسر دانته باشد وجود ندارد
5-ورجیل گذشته تقریبا نامفهومی را دارا است.
6-ورجیل اگر در میان انسانها بزرگ میشد مسلما تقریبا اخلاق نیرو را خواهد داشت
و..................
اما داستان اصلی مشخص نشده
واقعا برای اینکه میگن ورجیل با یه زن******رابطه داشته نمیدونم چی بگم چون خیلی رو اعصابه اما میتونم به صراحت بگم نیرو پسر ورجیله. اما باید بگم طرف هم بوق نبوده نویسنده دویل می کرای بوده و داستان 4 رو طراحی کرده حتما همچین ارمانهایی رو در نظر داشته وگرنه اگه یه ادم معمولی مینوشت میتونیم بگیم تایید نشده معمولا نویسنده هها داستان کامل رو در اختیار کارگردان و شرکت بازیسازی میزارن تا تایید شه اگه تایید نشه که رمان بیرون نمیدن الکی.
هر چی بیشتر در مورد داستان DMC میفهمم بیشتر قانع میشم که ریبوت کردن داستان بازی کار درستی بود ( البته نتونستن ریبوت رو اونطوری که باید انجام بدن )
من با ریبوت هم موافق بودم اما نه از این نوعش.:-o
داستانش ربطی به سری اصلی DMC نداره ( مثل همین DmC جدیده )
هنوزم معلوم نیست چه میکنن چون میگن دانته فرزند یه شیطان فرشته کردن و در اون ورجیل حضور داره و اسپاردا هم ریبوت نشده.اینا هربار یه چیزی راجب این سری میدن پس باید منتظر بود.
 
آخرین ویرایش:
اینکه نرو پسر ورجیل باشه بعید نیست ولی این که ورجیل با **** رابطه داشته باشه اصلا جالب نبود که خوشبختانه داستان Novel ربطی به سری اصلی نداره
 
اینکه نرو پسر ورجیل باشه بعید نیست ولی این که ورجیل با **** رابطه داشته باشه اصلا جالب نبود
کاملا تایید میکنم چون ورجیل خیلی کارهاش عمل شده بود و تنها فکری که نداشت همین موضوع*******هست شاید دانته گول اینجور چیزا رو میخورد اما ورجیل رو هر جور که فکر میکنم مخم متلاشی میشه!!!
ممکن بوده قبل از حوادث سه ورجیل صاحب یه پسر بشه البته نه از این راه!
یا ممکنه بعد از dmc1ورجیل زخمی میشه و تحت حمایت خانمی میمونه بعد هم دیگه بماند
که خوشبختانه داستان Novel ربطی به سری اصلی نداره
راستی لطفا منبع بذارین از اینکه رمان جزء سری ها نیست.:d
اما نمیدونم چرا این رو میگم مطمئن نیستم رمانه برخلاف نظر کپکام چیزی نوشته باشه با اینکه بعضی داستاناش چرنده اما نویسنده شاید میخواسته قبل از ریبوت شدن بازی تمام ابهامات رو برطرف کنه تا نویسنده و کپکام تایید نکنن رمان نوشته نمیشه! راستی باید بگم رمان رو نمیدونم برای چه تاریخیه اما خبری که قبلا داده بودم مربوط به پارساله. پس مطمئنا این حرف نیرو پسر ورجیله رسمیه. با اینکه گفته بودم کپکام داستان متعجب اوری رو خلق کرده.
 
آخرین ویرایش:
آتوسا جون به خاطر قسمت دوم رمان مرسی.
بازم خسته نباشی عزیزم :-*

وووای چه بد ! فکر کنم ضایع شدم مورد دوم که اشاره کردین واقعا اشتباه ترجمه کردم
تو جیگری آتوسا جونم. همینکه کلآ زحمت کشیدی و دست به ترجمش زدی خودش خیلیه عزیزم. چنتا جمله که چیزی نیست. >:d<


بابا باز لاقلش دانته معلومه داره چیکار می کنه تازه دانته مواظب کاراش هست!!!
:biggrin1: :biggrin1: :biggrin1:


میگم این رمان درست مثل یه کتاب معمولیه و داستان شماره چهار یازیو کامل از مرحله یک تا آخر + مقداری شفاف سازی توضیح داده؟
یا اینکه به صورت نکته نکته همونطوری که تو داری مینویسی شفاف سازی و رفع ابهام کرده؟


و یک چیز دیگه.
تو کتاب ذکر شده که مادر نیرو خانم درستی نیست؟
یا فقط به خاطر این که مادرش ناشناختس و مردم فورتونا نمیدونن کیه شما دارین اینو میگین؟
 
تو کتاب ذکر شده که مادر نیرو خانم درستی نیست؟
یا فقط به خاطر این که مادرش ناشناختس و مردم فورتونا نمیدونن کیه شما دارین اینو میگین؟
بنظر من منظورش اینه که مردم فورتیونا چون مادر نیرو رو نمیشناختن و اونجا شهر کوچیکی بود اینو گفتن. البته شاید..........
 
کاملا تایید میکنم چون ورجیل خیلی کارهاش عمل شده بود و تنها فکری که نداشت همین موضوع*******هست شاید دانته گول اینجور چیزا رو میخورد اما ورجیل رو هر جور که فکر میکنم مخم متلاشی میشه!!!
ممکن بوده قبل از حوادث سه ورجیل صاحب یه پسر بشه البته نه از این راه!
یا ممکنه بعد از dmc1ورجیل زخمی میشه و تحت حمایت خانمی میمونه بعد هم دیگه بماند

راستی لطفا منبع بذارین از اینکه رمان جزء سری ها نیست.:d
اما نمیدونم چرا این رو میگم مطمئن نیستم رمانه برخلاف نظر کپکام چیزی نوشته باشه با اینکه بعضی داستاناش چرنده اما نویسنده شاید میخواسته قبل از ریبوت شدن بازی تمام ابهامات رو برطرف کنه تا نویسنده و کپکام تایید نکنن رمان نوشته نمیشه! راستی باید بگم رمان رو نمیدونم برای چه تاریخیه اما خبری که قبلا داده بودم مربوط به پارساله. پس مطمئنا این حرف نیرو پسر ورجیله رسمیه. با اینکه گفته بودم کپکام داستان متعجب اوری رو خلق کرده.

منبع : یکی از آدمین های فروم کاپکام این موضوع رو تایید کرده و خبر کاملا رسمیه حالا اگه میخوای تا لینک هم بزارم ( من و شایعه :دی )

این رمان مربوط به سال 2009 هست و نویسنده از کاپکام جدا شده

رمان های نسخه 2 و 1 هم ربطی به سری اصلی ندارن ، همینطور Manga نسخه 3 هم گویا Canon نیست ، کلا از این اتفاقا زیاد میوفته ، این رمان ها فقط برای پول در آوردن بوده و اصلا ربطی به سری داستان بازی های DMC نداشته :دی

در مورد مادر نرو هم چون توی شهر Fortuna مردم شهر با همدیگه آشنا بودن ( شهر کوچیکی بوده ) و اگه کسی حامله میشده و بچه بدنیا میورده مردم متوجه میشدن بخاطر همین وقتی کسی مادر نرو رو نمیشناخته ( موقع بدنیا اومدن نیرو کسی توی شهر حامله نبوده و وضع حمل نکرده ) مردم هم فکر میکنند که مادر نرو **** است ( گویا اون موقع اینکار یه جورایی رواج داشته برای همین اینطوری فکر میکنند :دی )

من موندم الان که داستان ربطی به بازی نداره چرا داریم سر مادر نرو بحث میکنیم :دی

راستی اگه اشتباه نکنم کاپکام خودش این موضوع رو تایید کرده که نرو پسر ورجیله و احتیاجی نیست که حتما از توی رمان به این موضوع پی ببریم ;)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or