واقعا خجالت آوره بعد از این همه تبلیغ روی آپدیت 2.0!!!
بعد یک سری دوستان میگن چرا دارن بی خیال این انجین شاهکارشون میشن؟
جدی نمیدونم بعضیاتون چطور بازی میکنید که تا حالا تو این بازی به باگ Game Breaking بر نخوردید!!!
بیانیه اساتید CDPR در این مورد:
We're working on an issue where the distorted Relic effect can persist after talking to Johnny at the end of Automatic Love.
In the meantime, here's a workaround:
1. Load an earlier save from before the conversation with Johnny after leaving the elevator.
2. During the conversation DO NOT select the "F**ked in the head worse than me" dialogue option.
3. Proceed with the quest as normal.
واقعا خجالت آوره بعد از این همه تبلیغ روی آپدیت 2.0!!!
بعد یک سری دوستان میگن چرا دارن بی خیال این انجین شاهکارشون میشن؟
جدی نمیدونم بعضیاتون چطور بازی میکنید که تا حالا تو این بازی به باگ Game Breaking بر نخوردید!!!
بیانیه اساتید CDPR در این مورد:
We're working on an issue where the distorted Relic effect can persist after talking to Johnny at the end of Automatic Love.
In the meantime, here's a workaround:
1. Load an earlier save from before the conversation with Johnny after leaving the elevator.
2. During the conversation DO NOT select the "F**ked in the head worse than me" dialogue option.
3. Proceed with the quest as normal.
من تازه وقت کردم شروع کنم اولا که اول بازی ازت تشکر میکنه که دی ال سی رو خریدی بعد از اون هم وقتی new game رو میزنی میگه میخوای از اول با داستان V بازی رو شروع کنی یا مستقیم phantom liberty رو.
وقتی از عمق اسکیل تری و بیلد سازی تو این بازی و پیشرفت چندین و چند برابری اش نسبت به ویچر میگیم برا این چیزاست.
ویچر عملا پلی ترو های مختلف، اکثرا شبیه همن. پلی استایل خیلی مفهوم نداره.
اینجا یوتیوب پر شده از پلی استایل های کاملا متفاوت با بیلد متفاوت.
عمق کاملت+اسکیل تری ۲ بازی قابل قیاس نیست.
اینم برا ایراد از ویچر نمیگم. میخوام پیشرفت CDPR رو یادآوری کنم وگرنه خود ویچر تو یه سری چیزا بنچ مارک بود وقتی اومد.
این یه نمونه گیمپلی.
میشه چندین صورت دیگه هم بازی رو پیش برد.
میتونی کلا یه OS دیگه بزاری اصلا و از اساس بیخیال کوییک هک شی.
و خیلی کار های متفاوت دیگه.
جان لاک یه نظریه داره انگار که میگه "هویت انسانی به خاطراتشه".
ینی میگه انسان کسی هستش که میتونه خاطره خلق کنه و داشته باشه. البته منم در حد همین ۱ جمله میدونم ازش. نمیدونم توضیح بیشترش چیه.
ولی خب تم اصلی بلید رانر هم همین بود. آخرش که روی بتی جلوی دکارد، به جای کشتنش، یه مونولوگ از خاطراتش و چیزایی که دیده تو زندگی کوتاهش میگه و بعدش هم میمیره. و فیلم به شکل غیر مستقیم میگه همینکه روی بتی تونسته چنین خاطراتی داشته باشه و حسشون کنه، ینی به اون انسانیتی که از اول فیلم دنبالش بوده رسیده.
تو سایبر هم این کوئست جفرسون مورالس(دادستان نایت سیتی و کاندید پیشتاز انتخابات شهرداری) همینه تقریبا.
اول استخدام میشیم که یه اتفاق ساده رو بررسی کنیم. بعد میفهمیم اینا تو خونه خودشون دارن شنود میشن.
بعد میفهمیم فقط شنود نیست، اصلا تو مغزشون لینک های عصبی کار گزاشتن برا تاثیر گزاشتن رو تصمیماتشون. جلوتر میفهمیم حتی taste و سلیقه شون رو دارن دستکاری میکنن.
بعد تیر آخر اینه میفهمیم حتی خاطرات میزارن تو مغزشون یا ورمیدارن. یارو نمیدونه خاطراتش با برادرش واقعی بوده یا نه. نمیدونه فلان کار رو واقعا کرده و فلان سفر رو رفته؟ یا اینه fake memory عه.
بعد آخرش که خودش میفهمه این قضیه رو، یه جورایی به وی میگه من بدون خاطراتم اصلا چی هستم؟(دقیقا همین جملات رو نمیگه البته.)
اینم باز اشاره به همون تئوری و احتمالا بلید رانر داشت. که این با اینکه یه انسانه به صورت فیزیکی ولی وقتی حتی به خاطرات خودش نمیتونه اعتماد کنه پس نمیشه انسان دونستش.
جزو بهترین کوئست های بازی بودن این کوئست های مورالس ها و کلا این تم که با کنترل بیش از حد، انسانیت رو از مردم میگیرن جزو تم های همیشگی همه آثار سایبرپانکیه.
جان لاک یه نظریه داره انگار که میگه "هویت انسانی به خاطراتشه".
ینی میگه انسان کسی هستش که میتونه خاطره خلق کنه و داشته باشه. البته منم در حد همین ۱ جمله میدونم ازش. نمیدونم توضیح بیشترش چیه.
ولی خب تم اصلی بلید رانر هم همین بود. آخرش که روی بتی جلوی دکارد، به جای کشتنش، یه مونولوگ از خاطراتش و چیزایی که دیده تو زندگی کوتاهش میگه و بعدش هم میمیره. و فیلم به شکل غیر مستقیم میگه همینکه روی بتی تونسته چنین خاطراتی داشته باشه و حسشون کنه، ینی به اون انسانیتی که از اول فیلم دنبالش بوده رسیده.
تو سایبر هم این کوئست جفرسون مورالس(دادستان نایت سیتی و کاندید پیشتاز انتخابات شهرداری) همینه تقریبا.
اول استخدام میشیم که یه اتفاق ساده رو بررسی کنیم. بعد میفهمیم اینا تو خونه خودشون دارن شنود میشن.
بعد میفهمیم فقط شنود نیست، اصلا تو مغزشون لینک های عصبی کار گزاشتن برا تاثیر گزاشتن رو تصمیماتشون. جلوتر میفهمیم حتی taste و سلیقه شون رو دارن دستکاری میکنن.
بعد تیر آخر اینه میفهمیم حتی خاطرات میزارن تو مغزشون یا ورمیدارن. یارو نمیدونه خاطراتش با برادرش واقعی بوده یا نه. نمیدونه فلان کار رو واقعا کرده و فلان سفر رو رفته؟ یا اینه fake memory عه.
بعد آخرش که خودش میفهمه این قضیه رو، یه جورایی به وی میگه من بدون خاطراتم اصلا چی هستم؟(دقیقا همین جملات رو نمیگه البته.)
اینم باز اشاره به همون تئوری و احتمالا بلید رانر داشت. که این با اینکه یه انسانه به صورت فیزیکی ولی وقتی حتی به خاطرات خودش نمیتونه اعتماد کنه پس نمیشه انسان دونستش.
جزو بهترین کوئست های بازی بودن این کوئست های مورالس ها و کلا این تم که با کنترل بیش از حد، انسانیت رو از مردم میگیرن جزو تم های همیشگی همه آثار سایبرپانکیه.
طرف بیچاره هم در هر حال دهنش سرویس میشه. اگه بهش بگی حقیقتو، از شدت paranoia عملا دیوانه میشه. اگه بهش نگی هم تبدیل به عروسک خیمه شب بازی کسایی که کنترلش میکنن میشه.
این River یکی از بهترین کارکترهایی هست که CDPR تا الان خلق کرده. چقدر دوست داشتم یه DLC میدادن راجع به ایشون. پتانسیلش رو داشت. مثلا در نقش ایشون یه کارگاه NCPD میبودیم...