Multi Platform Black Myth: Wukong

​

بازی Black Myth: Wu Kong معرفی شد. عنوانی بر اساس دنیای معروف میمون شاه و Journey To The West که توسط استودیوی چینی Game Science در دست ساخت هست. ژانر بازی Action RPG بوده و به صورت تک نفره دنبال میشود. این عنوان توسط موتور گرافیکی UE4 در حال ساخت بوده و برای کنسول ها و PC عرضه خواهد شد. هنوز تاریخ عرضه ای برای این عنوان در نظر گرفته نشده است.

آخرین اطلاعات از بازی:

بازی در سبک سولزلایک و ساختاری نیمه‌ اوپن‌ورلد دارد
سلاح اصلی بازی Golden Cudgel Staff است
بازی سه حالت کمبت دارد:
Smash/Pillar/Thrust
امکان ترکیب حرکات Light و Heavy Attack برای Combo زدن وجود دارد
بازی دارای جادو و Spell است
امکان تبدیل شدن به حیوان‌هایی همچون گرگ و ... وجود دارد
ماموریت‌های فرعی شما را به سوی موجودات جدید و باس های مخفی میرساند
ممکن است عنوان Black Myth Wukong دارای خریدهای درون‌ برنامه‌ای باشد!
این عنوان در تابستان 2024 برای کنسول های نسل نهم و PC منتشر خواهد شد

️️️️️️️️️
صفحه استیم بازی فعال شد
LINK

تصاویر گرفته شده از دمو

​

 

[Dinosaur]

@Dinosaur اریا هر روز بیا از تجربه بازیت بگو من عشق کنم،

هر کی ووکانگ بازی میکنه بیاد از حسش از چیزایی که فهمیده از هر چیزیش بگه جان ما این تاپیک رو میخوام تا ابد زنده نگه دارم

من چون آهسته و پیوسته می‌رم و بعضی روزها بازی نمی‌کنم، گزارش دادن سخته!
ولی واقعاً دارم حیرت می‌کنم از همچین بازی‌ای به عنوان اولین پروژه بزرگ یه استودیو و خیلی منتظر ببینم در آینده چه می‌کنن.
------
الآن رسیدم به اونجایی که با بانو مبارزه می‌کنیم و تبدیل به اژدها می‌شه و بعدش با استاد از روی لاک‌پشت پیاده می‌شیم. خوشبختانه اون موجود طلایی خفاش‌مانند رو هم کشتم و خیلی نگران بودم که از دست بره، چون گویا جزو باس‌هایی هست که احتمال گم و گور شدن‌شون وجود داره.
مبارزه فجیعی هم با Cyan Loong داشتم که تا الآن سخت‌ترین باس بازی برای من بوده و به بدبختی شهیدش کردم!
چیزی که انتظارش رو توی Wukong نداشتم، اون منطقه زندان بود که یه دفعه زد توی فاز سولزبورن و جونورهایی مثل Winter Lanternهای بی‌شرف! اتمسفر بازی زیر و رو شد و گذشته از سخت بودن بعضی از دشمن‌های اون منطقه، عجب افکت صوتی مخوفی هم داشت وقتی چشم‌هامون قرمز می‌شد! بعد لامصب یه جوری هم بود که ۶۰ دور چرخیدم توش. یه بار همه رو ترکوندم و رسیدم بالا. بعدش یادم اومد یه جا خونده بودم که قبل از مبارزه با Captain Wise-Voice باید یه کاری انجام بدیم که فلان آیتم رو بده و رفتم نگاه کردم و دیدم باید همه اون درازهای ترسناک رو می‌کشتم، در حالی که یدونه یه جایی مونده بود که پیداش نکرده بودم! دوباره برگشتم اون‌ها رو زدم و بعد هم کاپیتان و بعدش اون یکی کاپیتان و باز یه بار دیگه از اول رفتم همه درهایی که قفل بودن رو بررسی کردم. یعنی قشنگ پیر شدم توی اون منطقه!
بریم ببینیم ادامه ماجراهای منطقه برفی چطوره.

 

[AM!R]

من چون آهسته و پیوسته می‌رم و بعضی روزها بازی نمی‌کنم، گزارش دادن سخته!
ولی واقعاً دارم حیرت می‌کنم از همچین بازی‌ای به عنوان اولین پروژه بزرگ یه استودیو و خیلی منتظر ببینم در آینده چه می‌کنن.
------
الآن رسیدم به اونجایی که با بانو مبارزه می‌کنیم و تبدیل به اژدها می‌شه و بعدش با استاد از روی لاک‌پشت پیاده می‌شیم. خوشبختانه اون موجود طلایی خفاش‌مانند رو هم کشتم و خیلی نگران بودم که از دست بره، چون گویا جزو باس‌هایی هست که احتمال گم و گور شدن‌شون وجود داره.
مبارزه فجیعی هم با Cyan Loong داشتم که تا الآن سخت‌ترین باس بازی برای من بوده و به بدبختی شهیدش کردم!
چیزی که انتظارش رو توی Wukong نداشتم، اون منطقه زندان بود که یه دفعه زد توی فاز سولزبورن و جونورهایی مثل Winter Lanternهای بی‌شرف! اتمسفر بازی زیر و رو شد و گذشته از سخت بودن بعضی از دشمن‌های اون منطقه، عجب افکت صوتی مخوفی هم داشت وقتی چشم‌هامون قرمز می‌شد! بعد لامصب یه جوری هم بود که ۶۰ دور چرخیدم توش. یه بار همه رو ترکوندم و رسیدم بالا. بعدش یادم اومد یه جا خونده بودم که قبل از مبارزه با Captain Wise-Voice باید یه کاری انجام بدیم که فلان آیتم رو بده و رفتم نگاه کردم و دیدم باید همه اون درازهای ترسناک رو می‌کشتم، در حالی که یدونه یه جایی مونده بود که پیداش نکرده بودم! دوباره برگشتم اون‌ها رو زدم و بعد هم کاپیتان و بعدش اون یکی کاپیتان و باز یه بار دیگه از اول رفتم همه درهایی که قفل بودن رو بررسی کردم. یعنی قشنگ پیر شدم توی اون منطقه!
بریم ببینیم ادامه ماجراهای منطقه برفی چطوره.

این loong ها فک‌ کنم سه تا بودن ، اونی که تو جنگل اول های بازی هستش حقیقتا سخت بود برام ، اینقدر مردم خودش آخرش گفت بیا بزن خسته مون کردی انگار باگ خورد افتاد یه گوشه بعد تکون نخورد منم تا می‌خورد زدمش!
این Cyan واقعا دیوانه م کرد
ولی وقتی زدمش راضیم‌ کرد
ولی هیچکدومشون اندازه اونی که تو چپتر لانه عنکبوت ها هستش نبود ، واقعا سخت بود
yellow loong ، اینو برسی بهش واقعا رُسِت رو میکشه

 

[Dinosaur]

این loong ها فک‌ کنم سه تا بودن ، اونی که تو جنگل اول های بازی هستش حقیقتا سخت بود برام ، اینقدر مردم خودش آخرش گفت بیا بزن خسته مون کردی انگار باگ خورد افتاد یه گوشه بعد تکون نخورد منم تا می‌خورد زدمش!
این Cyan واقعا دیوانه م کرد
ولی وقتی زدمش راضیم‌ کرد
ولی هیچکدومشون اندازه اونی که تو چپتر لانه عنکبوت ها هستش نبود ، واقعا سخت بود
yellow loong ، اینو برسی بهش واقعا رُسِت رو میکشه

فکر کنم بیشتر باشن. من فعلاً قرمز و سیاه و Cyan (فیروزه‌ای) رو زدم. هنوز به زرد نرسیدم ولی این‌طوری که در موردش گفتی، از الآن وحشت کردم!
Loongها خیلی حس و حال جالبی دارن و برعکس اکثر باس‌ها که اولش یه چیزی می‌گن و قلدربازی درمیارن، اینا بدون چرت و پرت گفتن می‌افتن به جون آدم! اون فیروزه‌ای هم خیلی باحال بود و با یه استایل هیهاچی‌مانندی نشسته بود روی لبه کوه و با یه تکبر خاصی بلند شد و مبارزه رو شروع کرد.

 

[AM!R]

فکر کنم بیشتر باشن. من فعلاً قرمز و سیاه و Cyan (فیروزه‌ای) رو زدم. هنوز به زرد نرسیدم ولی این‌طوری که در موردش گفتی، از الآن وحشت کردم!
Loongها خیلی حس و حال جالبی دارن و برعکس اکثر باس‌ها که اولش یه چیزی می‌گن و قلدربازی درمیارن، اینا بدون چرت و پرت گفتن می‌افتن به جون آدم! اون فیروزه‌ای هم خیلی باحال بود و با یه استایل هیهاچی‌مانندی نشسته بود روی لبه کوه و با یه تکبر خاصی بلند شد و مبارزه رو شروع کرد.

الان که دقت کردم آره یکی دیگه هم توی چپتر محیط بیابونی هستش، که طبق ضرباهنگ ضربه میزنه!
...
نترس ، ولی خودتو آماده کن حسابی به چالشت بکشت ،
البته واسه من اینطوری بود، چون سولز باز نیستم تقریبا جزو اولین تجربه هام‌بود.
...
راجع به Cyan ، نکته ی خیلی خوبی رو گفتی ، چقدر سازنده ی حلال خوری بوده ، یه باس فایت فرعی که میشه اصلا باهاش مبارزه نکرد ، چقدر شخصیت پردازی خوبی داره که به غرورش یادمونه!

 

[SaDrA-HhH]

فکر کنم بیشتر باشن. من فعلاً قرمز و سیاه و Cyan (فیروزه‌ای) رو زدم. هنوز به زرد نرسیدم ولی این‌طوری که در موردش گفتی، از الآن وحشت کردم!
Loongها خیلی حس و حال جالبی دارن و برعکس اکثر باس‌ها که اولش یه چیزی می‌گن و قلدربازی درمیارن، اینا بدون چرت و پرت گفتن می‌افتن به جون آدم! اون فیروزه‌ای هم خیلی باحال بود و با یه استایل هیهاچی‌مانندی نشسته بود روی لبه کوه و با یه تکبر خاصی بلند شد و مبارزه رو شروع کرد.

لونگ آخرى به نظرم از همشون سخت تره.

 

[vahid_ba]

من چون آهسته و پیوسته می‌رم و بعضی روزها بازی نمی‌کنم، گزارش دادن سخته!
ولی واقعاً دارم حیرت می‌کنم از همچین بازی‌ای به عنوان اولین پروژه بزرگ یه استودیو و خیلی منتظر ببینم در آینده چه می‌کنن.
------
الآن رسیدم به اونجایی که با بانو مبارزه می‌کنیم و تبدیل به اژدها می‌شه و بعدش با استاد از روی لاک‌پشت پیاده می‌شیم. خوشبختانه اون موجود طلایی خفاش‌مانند رو هم کشتم و خیلی نگران بودم که از دست بره، چون گویا جزو باس‌هایی هست که احتمال گم و گور شدن‌شون وجود داره.
مبارزه فجیعی هم با Cyan Loong داشتم که تا الآن سخت‌ترین باس بازی برای من بوده و به بدبختی شهیدش کردم!
چیزی که انتظارش رو توی Wukong نداشتم، اون منطقه زندان بود که یه دفعه زد توی فاز سولزبورن و جونورهایی مثل Winter Lanternهای بی‌شرف! اتمسفر بازی زیر و رو شد و گذشته از سخت بودن بعضی از دشمن‌های اون منطقه، عجب افکت صوتی مخوفی هم داشت وقتی چشم‌هامون قرمز می‌شد! بعد لامصب یه جوری هم بود که ۶۰ دور چرخیدم توش. یه بار همه رو ترکوندم و رسیدم بالا. بعدش یادم اومد یه جا خونده بودم که قبل از مبارزه با Captain Wise-Voice باید یه کاری انجام بدیم که فلان آیتم رو بده و رفتم نگاه کردم و دیدم باید همه اون درازهای ترسناک رو می‌کشتم، در حالی که یدونه یه جایی مونده بود که پیداش نکرده بودم! دوباره برگشتم اون‌ها رو زدم و بعد هم کاپیتان و بعدش اون یکی کاپیتان و باز یه بار دیگه از اول رفتم همه درهایی که قفل بودن رو بررسی کردم. یعنی قشنگ پیر شدم توی اون منطقه!
بریم ببینیم ادامه ماجراهای منطقه برفی چطوره.

کلا از همون مرحله زندان تا چند ساعتی جلوتر فاز بازی خیلی دارک میشه و دریچه جدیدی از دنیای بازی برات باز میشه که یهو میفهمی بازی هنوز خیلی چیزا برای رو کردن داره
راستی این transformer ها رو بگیری حتما که اخر بازی عجیب به کارت میاد روی بعضی باس ها
خوبه ممنون از گزارشت، گزارش بعدی فراموش نشه

 

[AM!R]

کلا از همون مرحله زندان تا چند ساعتی جلوتر فاز بازی خیلی دارک میشه و دریچه جدیدی از دنیای بازی برات باز میشه که یهو میفهمی بازی هنوز خیلی چیزا برای رو کردن داره
راستی این transformer ها رو بگیری حتما که اخر بازی عجیب به کارت میاد روی بعضی باس ها
خوبه ممنون از گزارشت، گزارش بعدی فراموش نشه

یه دونه transformer توی یکی از سلول های همین زندان هستش که یکی از خوباش هست .

 

[RedShift]

دوستان من میخام این سلاح رو بسازم و همه موارد مورد نبازش هم دارم ولی میگه متریال کافی نبست علتش چیه؟

 

[Farh@d]

دوستان من میخام این سلاح رو بسازم و همه موارد مورد نبازش هم دارم ولی میگه متریال کافی نبست علتش چیه؟
View attachment 366873

شما باس مخفی چپر اول (red loong) رو باید بکشی که نیازمند انجام کارهایی و کشتن باس‌های چپتر ۲ هست‌. از اینجا ببین.

 

[|PREDATOR|]

رو گیم پس میاد؟
قفل دنوو معمولا کی،برداشته میشه؟

 

[vahid_ba]

فکر کنم بیشتر باشن. من فعلاً قرمز و سیاه و Cyan (فیروزه‌ای) رو زدم. هنوز به زرد نرسیدم ولی این‌طوری که در موردش گفتی، از الآن وحشت کردم!
Loongها خیلی حس و حال جالبی دارن و برعکس اکثر باس‌ها که اولش یه چیزی می‌گن و قلدربازی درمیارن، اینا بدون چرت و پرت گفتن می‌افتن به جون آدم! اون فیروزه‌ای هم خیلی باحال بود و با یه استایل هیهاچی‌مانندی نشسته بود روی لبه کوه و با یه تکبر خاصی بلند شد و مبارزه رو شروع کرد.

به کجا رسیدی...

 

[Dinosaur]

به کجا رسیدی...

اواسط فصل ششم هستم و احتمالاً به زودی تموم بشه و پست می‌دم.
کل بازی یه طرف و اون ملخ عظیم‌الجثه (ژنرال نمی‌دونم چی) یه طرف! لامصب یه دفعه از ناکجاآباد افتاد روم و دچار شوک بدی شدم!
این باس‌های متفاوت بازی هم خیلی جالب هستن. از باس فصل سوم که یه دفعه وارد فضاهای عجیبی می‌شد و یه جورایی می‌شه گفت خودش یه مرحله بود، تا باس فصل چهارم که اولش با یه حالت سینمایی خفنی شروع می‌شد و انگار وسط یه کاتسین جذاب بودیم. کلاً این مدل خلاقیت‌های بازی توی بخش‌های مختلف رو خیلی دوست دارم.

 

[SaDrA-HhH]

اواسط فصل ششم هستم و احتمالاً به زودی تموم بشه و پست می‌دم.
کل بازی یه طرف و اون ملخ عظیم‌الجثه (ژنرال نمی‌دونم چی) یه طرف! لامصب یه دفعه از ناکجاآباد افتاد روم و دچار شوک بدی شدم!

حواست باشه سوزن و بادبزن رو حتما بگيرى

 

[Dinosaur]

حواست باشه سوزن و بادبزن رو حتما بگيرى

گرفتم.
فکر کنم هر چیزی که تا الآن می‌شده به دست آورد رو دارم، ولی گند زدم توی ماجرای اسب مظلوم! با اینکه کل سوراخ سنبه‌های محیط‌ها رو می‌گردم، ولی نمی‌دونم چی شد که اسب رو توی فصل سوم پیدا نکردم. بعدش هم که ویدیوی راهنما رو نگاه کردم، دیدم که قبلاً اونجا رفتم ولی متوجه ایشون نشدم.
خیلی جاها نوشتن که می‌شه تا قبل از یکی از باس‌های فصل پنجم، دوباره برگشت به فصل‌های قبلی و اسب رو ملاقات کرد ولی من با اینکه قبل از اون باس برگشتم عقب، دیگه خبری از این بنده خدا نبود.
البته در هر حال توی یه دور نمی‌شه کل تروفی‌ها رو گرفت، ولی از این نظر غصه می‌خورم که همه باس‌ها رو تا این لحظه زدم و کل مأموریت‌های جانبی رو هم رفتم، ولی این یکی که تقریباً نیاز به هیچ کار خاصی نداره جا موند!

 

[SaDrA-HhH]

گرفتم.
فکر کنم هر چیزی که تا الآن می‌شده به دست آورد رو دارم، ولی گند زدم توی ماجرای اسب مظلوم! با اینکه کل سوراخ سنبه‌های محیط‌ها رو می‌گردم، ولی نمی‌دونم چی شد که اسب رو توی فصل سوم پیدا نکردم. بعدش هم که ویدیوی راهنما رو نگاه کردم، دیدم که قبلاً اونجا رفتم ولی متوجه ایشون نشدم.
خیلی جاها نوشتن که می‌شه تا قبل از یکی از باس‌های فصل پنجم، دوباره برگشت به فصل‌های قبلی و اسب رو ملاقات کرد ولی من با اینکه قبل از اون باس برگشتم عقب، دیگه خبری از این بنده خدا نبود.
البته در هر حال توی یه دور نمی‌شه کل تروفی‌ها رو گرفت، ولی از این نظر غصه می‌خورم که همه باس‌ها رو تا این لحظه زدم و کل مأموریت‌های جانبی رو هم رفتم، ولی این یکی که تقریباً نیاز به هیچ کار خاصی نداره جا موند!

يه سرى دشمن و اينا هم هست احتمال داره ميس كنى اصلا ناراحت نباش