سلام به همه ... عجب چيزيه اين بازي ! 2روزه شروع كردم !!!....
دوستان 3تا سوال داشتم :
1-الطاير تو شماره يك چه بلايي سرش اومد ؟!
2- من تا اونجا رفتم كه من رو اون دكترا براي اولين بار از خواب بيدار ميكنن ...
و يه چيزايي گفتن كه نفهميدم دقيقا ! كه من (شخصيت بازي) نميدونم واسه چي اينكار رو كردن !...
بعد از چپتر6 هست اگه اشتباه نكنم , كه با داوينچي از سوار كشتي ميشم ...
ميخوام ببينم وقتي بيدار شدم! اون دكترا دقيقا چي ميگن بهم ! يعني واسه چي منو از خواب بيدار كردن ...
سوال 3: بعد از اين ماجرايي كه گفتم , بعد از انجام دادن يه سري كارا (تو همون كارگاهه كه با دكترا هستيم...)
من (شخصيت بازي) تو ذهنم لحضات بازي مياد و ميره !... تا اينكه يدفه خودمو تو زمان الطاير ميبينم !...
يه يارو رو دنبال ميكنم , تا يه جا كه در بسته ميشه و بايد از ديوار برم بالا ...
تا يه جايي كه ميرم , نميتونم يدونه چوب رو بگيرم ! هر كاري ميكنم نميشه ! به نظر هم هيچ راهه ديگه اي نداره به غير
از گرفتن اون چوب !... دقيق توضيح دادم كه متوجه بشيد كجاي بازي رو ميگم ...
خيلي خيلي ممنون...