Assassin Creed:Trivia|پست اول حتما خوانده شود Spoiler Warning*|

نقش مطالب این تاپیک در بهبود اطلاعات شما از داستان AC

  • زیاد

    رای‌ها: 216 74.2%
  • متوسط

    رای‌ها: 44 15.1%
  • کم

    رای‌ها: 13 4.5%
  • هیچ

    رای‌ها: 18 6.2%

  • مجموع رای دهنده‌ها
    291
ویرایش: از اونا در بازی دکتر ویدیچ و MINERVA به عنوان :
THOSE WHO CAME BEFORE یاد میشه
جاییکه ویدیچ به دزموند میگه:
اقای مایلز این هدیه ها (توانایی ها)از کسانی هستند که قبلا بودند
They're gifts, Mr. Miles. From those who came before

3htni2gbi98yd5yb4i4.png

اونا خدایان(الهه ها)یی هستند که قبلا رو زمین بودند طبق گفته ی MINERVA اونا با همون عدن که دست یکی از اونا ما میبینیم انسان ها رو برده ی خودش در اورده بعد ها این قطعه دست ادم و حوا میافته و اون خدایان:-/رو میفرستن جایی که بودند.تمپلارها هم همون برده های اونا هستند که میخوان قطعه رو برگردونن و با ماهواره از طریق فضا با اون، همه ی مردم رو تحت کنترل خودشون در بیارن تا زمینه رو برای ظهور اربابشون؟! آماده کنند. (از این پدیده تمثیل امروزیش NEW ORDER WORLD هست که شعارش هم LIFE IS NOW! مبیباشد)
من بعدا به طور مفصل در مورد NOW توضیح میدم
اونا به هیچ وجه نگفتن که ما همون خدایان هستیم. دقیقا اون ابتدا وقتی که اون زنه شروع به معرفی خودشون به دزموند میکنه، دزموند بر میگرده ازشون بمیپرسه "یعنی شما همون خدایان هستید؟" بعد زنه برمیگرده میگه نه این اسمی هست که شما ها روی ما گذاشتید!" بعد شروع میکنه یه سری مسائل مبهم درباره اینکه اونا نمیخواستن که نسل بشر نابود بشه و برا همین اونا رو به زمین منتقل کردن و بهشون اموزش دادن و....اینا رو مطرح میکنه. اخرشم که یه اختار درباره2012 میده و تموم.
 
  • Like
Reactions: hosein_fisher
درود بر شما


خوب من از یه جایی شروع کنم که خیلی شوک هست!
توی AC2 قسمتی بود به اسم TRUTH که باید 20 تا معما رو حل میکردید تا باز بشه
بعد از اون یه ویدئویی هست که دو نفر دونده رو نشون میده که همدیگر رو آدم و حوا صدا میکنند
خوب از موزیکش شروع کنیم:
موزیکی که نواخته میشه رو ما اول بازی شنیدیم جایی که دزموند و لوسی از ABSTERGO (به لاتین به معنی من پاک هستم) فرار میکنند. اسم این آهنگ Wetlands Escape هستش

در ادامه این ,آدم و حوا از ساختمان های شیشه ای بالا میرند و به بالای اون ساختمان میرسند
اینجا دوربین یه نمای دور از پشت بوم ساختمان نشون میده که محیط پشت ساختمان معلوم هست. اما چیزی توجه هر کسی رو جلب میکنه کوه کلیمانجارو (در جنوب غرب کنیا و در مرز تانزانیا ) خودش رو نشون میده .از طرفی بعضی از باستان شناسان میگن که جای اولیه انسان های اولیه توی قاره ی آفریقا هست که میشه این برداشت رو از این تصویر کرد.

h1zm5qn9c0hi0rz82l.jpg


بعد از این تصویر حوا رو میبینیم که به ادم میگه:Look Out!
این کلمه رو حوا در نسخه های pc , x360 میگه اما در نسخه ی ps3 نمیگه!
و فقط ساکت هستش و کد زیر میاد

01000101 01000100 01000101 01001110
اگر 0 ها رو بشمرید میشه 20 تا اگر 1 ها رو بشمارید میشه 12
که همون 21 دسامبر 2012 رو یاد ما میندازه
و از طرفی ترجمه ی این اعداد میشه:
01000101=E
01000100=D
01000101=E
01001110=N
(در مورد عدن اگه نکته ی خاصی به نظرتون میاد بگید)


خوب اول تشکر میکنم بابت این تاپیک.....

من به خودم قول داده بودم که دیگه به این بحث فکر نکنم که نشد

خوب همون طور که میدونید این همون حقیقتی هس که المعلم کشف کرده بود.........

I found the truth.....that nothing is true..


همون طور که توی ویدیو هم دیدین آدم و حوا اولین انسان های روی کره زمین نبودن بلکه اولین انسان هایی بودن که خودشونو از ظلم و ستم وبردگی دیگران (اینجا همون THOSE WHO CAME BEFOREکه به وسیله Pieces of Eden انسان هارو کنترل میکردن)نجات داده بودن...که این البته خلاف همه حقایق دنیاست حتی نظریه تکامل

به نظر من تمام این قضایا یه ربطی به سال 2012 و نابودی زمین داره همون طوری که اون خانم آخر کار میخواد بگه چیزی که مارو از بین برد دوباره اتفاق میوفته....
.............................

راستی آخرین دقایق بازی که رویارویی دوباره اتزیو با رودریگو هس به نظر من جز تاثیر گذارترین و زیباترین لحظات بازیه.....به طوری که باعث شد 2 روز نرم دانشگاه....و بشینم به این موضوع فکر کنم..

خوندن دوباره دیالوگای اون صحنه خالی از لطف نیس...

همین جا بگم که من فقط ترجمه کردم........
[As Rodrigo and Ezio fight for the last time in the Vault]
Ezio Auditore: What do you even want with the Vault, Rodrigo!?
Rodrigo Borgia: [surprised] Don't you know what lies within!? Or do you mean to tell me the great and powerful Assassins never figured it out!?
Ezio Auditore: Figured what out?
Rodrigo Borgia: GOD! It's God that dwells within!
Ezio Auditore: [skeptical] You expect me to believe God lives beneath Il Vaticano?
Rodrigo Borgia: A more logical location than a kingdom on a cloud, don't you think? Surrounded by singing angels and cherubim. Makes for a lovely image, but the truth is far more interesting!
Ezio Auditore: Let's say I was to believe you; what do you think he'll do when you open that door?
Rodrigo Borgia: I don't care. It's not approval I'm after-only power!
Ezio Auditore: And you think he'll give it up!?
Rodrigo Borgia: What lies beyond that wall will not be able to resist the Staff and Apple. They were made for felling Gods.
Ezio Auditore: God is supposed to be all-knowing, all-powerful. You think a couple of ancient relics can harm him!?
Rodrigo Borgia: You know nothing, boy. You take your image of the Creator from anancient book; a book, mind you, written by men!
Ezio Auditore: You are the Pope! And yet you dismiss the central text of your faith!?
Rodrigo Borgia: [laughes coldly] Are you really so naive!? I became Pope because it gave me access. It gave me power! Do you think I believe a single goddamn word of that ridiculous book!? It's all lies and superstition, just like every other religious tract written over the past ten thousand years!
Rodrigo Borgia: You can't! You can't! It's MY destiny! MINE! I am the prophet!
Ezio Auditore: You never were...
Rodrigo Borgia: Get it over with then.
Ezio Auditore: No. Killing you won't bring my family back...I'm done. Nulla é reale, tutto é lecito. Requiescat in Pace. (Nothing is true, everything is permitted. Rest in Peace.)


اتزیو در حال مبارزه با رودریگو درون The Vault :

اتزیو :رودریگو اصلا میخوای اینجا چی کار کنی؟

رودریگو :نمیدونی درون این صندوق چیه؟یا میخوای بگی شما اسسین های مثلا قوی و قدرت مند هیچوقت نتونستین کشفش کنین؟

اتزیو :چی رو کشف کنیم؟

رودریگو :خدا!!! خدایی که این جا است خدایی که این جا اقامت داره!!!!

اتزیو :انتظار داری من باور کنم که خدا زیر واتیکان زندگی میکنه؟

رودریگو :حداقل اینجا منطقی تر از اون عرش آسمانی که دوروبرشو فرشتهای نغمه زن احاطه کرده هست مگه نه؟چه صحنه ی عاشقانه ای ......ولی حقیقت خیلی جالب تر از اینه...


اتزیو :فرض کن من حرفتو باور کردم....فکر میکنی وقتی درو باز میکنی اون چیکار میکنه؟

رودریگو :برام مهم نیس!!!اهمیت نمیدم...من فقط دنبال قدرت ام!!

اتزیو :و فکر میکنی اون به این راحتی تسلیم میشه و قدرتو رها میکنه؟

رودریگو :هر چی که پشت اون دیوار آرمیده قدرت مقامت در برابر عصا و این سیب رو نداره..اینا برای از بین بردن خدایان ساخته شدن!!!

اتزیو :خدا عالمه خدا قادره....فکر میکنی مشتی عتیقه توانایی صدمه زدن به اونو دارن؟

رودریگو :تو هیچی نمیدونی پسر...تو تصوراتت از پروردگار چیزی هس که تو کتاب خوندی(انجیل)یه کتاب فقط یه کتاب نوشته ی دست بشر!!!

اتزیو :تو پاپ اعظمی!!!با این همه نوشته مقدس خودتونو تکذیب میکنی؟

رودریگو :واقعا این قدر ساده ای؟من به خاطر قدرت پاپ شدم.فکر میکنی حتی یه کلمه از اون کتاب لعنتی رو باور میکنم!!!!همش دروغو خرافاته..درست مثه هر متن دینی که تو این 10 هزار سال نوشته شده...

لحظات پایانی:

رودریگو :نه تو نمیتونی!!!!این سرنوشت منه.....من پیامبرم!!!!!

اتزیو :هیچوقت پیامبر نبودی

رودریگو :پس تمومش کن دیگه

اتزیو :نه....کشتن تو خونواده منو بر نمیگردونه...دیگه بریدم دیگه بسه......Nulla é reale, tutto é lecito. Requiescat in Pace. (Nothing is true, everything is permitted. Rest in Peace.)

امیدوارم مفید بوده باشه.....اون لحظات آخری(که دیوونم کرد:|) هم که با اون الاهه یا اون چیز:d صحبت میکنه اتزیو...رو هم اگه شد بعدا میزارم...موفق باشین
 
به نظر من این نظریه ای که شما میگین که ادم و حوا در حقیقت اولین انسانهایی بودن که از بردگی خودشون رو نجات دادن خیلی شبیه نظریه ماتریکسی هستش که خیلی جای تامل داره.
 
درود بر تمامی دوستان
بازم میگم از تمامی دوستانی که کمک میکنند و فکر میکنند که یه چیزی من یا بقیه اشتباه توضیح دادیم یا یک اطلاعات مفیدی دارند یک دنیا ممنونیم

تو معما ها عکسای عجیبی بود.مثلا یه سیب تو یه جنگ پیدا میشد یه سیب تو یه تابلو نقاشی!
برای من هم عجیب بود ولی اشخاصی که با اون ارتباط داشتند مثل چرچیل یا استالین(نه تایید میکنم نه تکذیب) لیستشون توی اعضای فراماسونری یا همون تمپلارها بود که به نوعی شاید نمیدونم برداشت من هم اینه که باهاش اعمال قدرت میکردند و درجایی ما یکی از اون سیب ها رو توی فضا میبینیم کره ی ماه که به همکاری ناسا و ابسترگو اشاره میشه که اشاره شده:
شرکت دولتی که برای برگرداندن piece of eden به ماه میره
این لیست کامل شرکت ها و اشخاص وابسته به تمپلار ها که فقط توی بازی اشاره شده:
Third Crusade


Renaissance


Modern Times


Templar Groups

There are groups who act as unofficial divisions of the Templars, unrelated to them publicly, but in fact commanded by Templars (some of them through the membership of their leaders and others are part of the Templar Order itself).


فقط چون برام مبهم بود سوال کردم شاید من خوب دقت نکردم ، وگرنه منظوره خاصی نداشتم ، توقع داشتم برام توضیح بدید نه اینکه سوء برداشت کنید
اگه سوء تفاهم شده من معذرت میخوام-در یک جمله بگم ناگفته های بازی در حاشیه داستان و شخصیت ها
اونا به هیچ وجه نگفتن که ما همون خدایان هستیم. دقیقا اون ابتدا وقتی که اون زنه شروع به معرفی خودشون به دزموند میکنه، دزموند بر میگرده ازشون بمیپرسه "یعنی شما همون خدایان هستید؟" بعد زنه برمیگرده میگه نه این اسمی هست که شما ها روی ما گذاشتید!"
مرسی از اصلاحت یه دنیا ممنون;)نمیدونستم
پس توی پست اولت این مورد رو تذکر بده
بله انجام شد

یه چیزایی در مورد subject 16 به طور خلاصه


برای چه ما این استعداد ها داریم؟این توانایی ها؟ برای اینکه در خون ماست.
این بذری است که در دو دنیا کاشته شده است و تبدیل به یک دنیای واحد شده است.

بنگرید حشاشین ای فرزندان دو جهان----------نقل قول از 16

16 توسط نیروهای سازمان ابسترگو دزدیده شد تا فردی باشد که انیموس قبل از دزموند مایلز بر روی او امتحان شده باشد
16 از نواده ی الطیر ابن لا احد است و با دزموند مایلز پیوند خانودادگی دارد.
همچنین نیاکان او به فرمانده ی نبرد گتیزبرگ میرسد کسی که با ملکه ایزابلا ارتباطی مخفی توسط انجمنهای مخفی داشت

بیوگرافی:
زندگی در ابسترگو:
16 به طور منحصر به فردی توسط تمیلارهایی که در سازمان ابسترگو بودند گرفته شد تا نقطه نظرات تمپلارها درباره 2012
را در دستگاه انیموس که ژنتیک فرد را میخواند به آنها نشان دهد
در تمام این مدت 16 زیر نگاه وارنر ویدیچ در آزمایشگاه بود.16 مدتهای طولانی با انیموس در ارتباط بود که میتوانست برای او بسیار خطرناک باشد طوری که گاهی او تا نصف روز را در انیموس میگذراند.
وی به خاطر قرار گرفتن طولانی مدت در انیموس به ( bleeding effect ) دچار شد
تاثیر خونی حافظه ی 16 را باز میکرد بدون اینکه از انیموس استفاده میشد او میتوانست حافظه ی نیاکانش را در ذهن خود بدون استفاده از انیموس بخواند که این به خاطر استفاده ی بیش از حد 16 در انیموس بود که این یکی از عوارض انیموس بود
او با نیرویی که داشت بینایی را به دست اورده بود که او را از اینده با خبر میکرد به همین دلیل به طور ناگهانی دست به خودکشی زد
قبل از مرگ او ابسترگو در حافظه ی او به دنبال باز کردن خاطرات اتزیو بود،کسی که تمپلارها باید میدانتسند که
در زمان زندگیش کجا بوده و چگونه وارد آنجا شده (جاییکه آخر بازی اتزیو بعد از شکست رودریگو وارد میشه)the vault
16 با خون خود پیغام های مرموزی بر روی دیوارها و زمین ازمایشگاه ابسترگو نقاشی کرد
16 با این پیغامهای خواست تا اهداف تمپلارها را اشکار کند
میراث:
در ادامه مرگ او تمپلار ها او را بدون هیچ ارامگاه یا قبری ترک کردند
اما دانستند که اتزیو نوه ی الطیر ابن لا احد قطعه ای از عدن را یک بار داشته است
با دانستن این مسئله ابسترگو دزموند مایلز یکی دیگر از نوادگان اتزیو و الطیر را ربود.در تمام مدتی که دزموند حبس بود او با دستیار دکتر ویدیچ -لوسی استیلمن درباره چیز های بسیاری صحبت میکدد.
در ادامه دزموند با کمک لوسی از ابسترگو گریخت تا سفر تازه ای در خاطره های اتزیو که 16 به او اشاره کرده بود وارد شود . لوسی دزموند را به مقری که خود و دوستانش انمیموس 2 را ساخته بودند برد تا این اطلاعات مربوط به اتزیو را بخواند.
بعد از رمز گشای بیست فایل یک فایل ویدئویی وجود داشت که دو نفر دونده را نشان میداد که از ساختمان های شیشه ای بالا میروند و دستشان قطعه ای از عدن هست . این دو نفر در ویدئو ادم و حوا شناخته شدند.

از گوشه و کنار


در بخش هایی Assassin’s Creed - French Graphic Novel
16 زنده نشان داده شد ، اسم او مایکل است.
اطلاعات فردی:
زمان زندگی:قرن 21
اطلاعات سیاسی
وابسته به :assassin
وجود داشته در:Assassin's Creed (mentioned)
Assassin's Creed II (voice)

دوبلور:Cam Clarke
 
آخرین ویرایش:
اقا در مورد اون ویدئو truth
مگه تو زمان ادم و حوا ساختمان شیشه ای بوده ؟
در ضمن در یکی از طبقه های همون ساختمان دارن جوشکاری میکنن قضیه چیه؟
دوست عزیز ویدیو مربوط می شه به فرار آدم و حوا از بهشت!یعنی سیب را برداشته بودند داشتن فرار می کردن.تو بهشت بودن...
 
دوست عزیز ویدیو مربوط می شه به فرار آدم و حوا از بهشت!یعنی سیب را برداشته بودند داشتن فرار می کردن.تو بهشت بودن...
اون وقت تو بهشت جوشکاری بوده؟ خیلی باهاله بهشت!:)) منم همین موضوع گیجم کرد. به نظر یه جای مدرن میاد! تو ویدیو یه در بزرگ مثل در گاوصندوق های بانک بود. جریان چیه؟ اونا از یه ساختمون شیشه ای بالا رفتن. شیشه ای و فلزی. فکر نکنم بهشت این شکلی باشه.:-/
وقتی اولین معما رو تو بازی حل میکنی یکی داره با اضطراب صحبت میکنه. اون دزمونده؟
خیلی بازی عجیبی بود. داستان این اساسین به صورت رمانه؟ یعنی بازی از رو یه داستان نوشته شده؟ گیر میاد؟ خیییییییییلی جالبه. هیچ وقت لحظات این دو تا باز یادم نمیره.



در ضمن لطفا تمام مطالبی که ایجاد کننده تاپیک میبینه درسته تو پست اول بیاد. این بازی خیلی چیزا داره
 
یادم میاد وقتی معماهای آخر رو داشتم حل میکردم SUB16 از دختری حرف میزد که باهاش تنها بوده و گریه میکرده بقیش رو اونایی که رفتن میدونن چی میگفت!
و آخرین معما رو که حل کردم افشا کرد که SUB16رو لوسی کشته! یه همچین چیزایی
گفته شده شخصی به اسم Leila Marino که فقط در شماره 1 بازی توی ایمیل ها یه چیزایی ازش میفهمیم
از دوستان نزدیک لوسی استیلمن بوده و در سال 2007 قبل از 16 کشته شده.وقتی هم که لوسی پی کشته شدنشو میگیره ویدیچ بهش هشدار میده که دست نگهداره.
گفته میشود با شخصی به اسم مستعار Neumann رابطه داشته که توی قتلش یا خودکشی دست داشته و برداشت دیگه این هست که 16 با خون خودش اون پیغام ها رو ننوشت چون امکان داشت حین نوشتن بمیره و کامل نتونه پیامش رو برسونه و با خون این لیلا نوشته..حال چه طوری نمیدونم!؟
اما چیزی که نظریه بالا رو تایید میکنه زنده بودن 16 در در بخش هایی Assassin’s Creed - French Graphic Novel هست که حتی اونجا مایکل صدا زده میشه(توی پست اول درباره 16 توضیح دادم)
خیلی عالی میشه اگر تمام این اطلاعات در پست اول آرشیو بشه !
بله انجام شد..ممنون از پیشنهاد شما
 
آخرین ویرایش:
اون وقت تو بهشت جوشکاری بوده؟ خیلی باهاله بهشت!:)) منم همین موضوع گیجم کرد. به نظر یه جای مدرن میاد! تو ویدیو یه در بزرگ مثل در گاوصندوق های بانک بود. جریان چیه؟ اونا از یه ساختمون شیشه ای بالا رفتن. شیشه ای و فلزی. فکر نکنم بهشت این شکلی باشه.:-/
وقتی اولین معما رو تو بازی حل میکنی یکی داره با اضطراب صحبت میکنه. اون دزمونده؟
خیلی بازی عجیبی بود. داستان این اساسین به صورت رمانه؟ یعنی بازی از رو یه داستان نوشته شده؟ گیر میاد؟ خیییییییییلی جالبه. هیچ وقت لحظات این دو تا باز یادم نمیره.



در ضمن لطفا تمام مطالبی که ایجاد کننده تاپیک میبینه درسته تو پست اول بیاد. این بازی خیلی چیزا داره
دزموند نیست,مورد شماره ی 16 هست.
بیخیال دیگه,اوجا بهشت بوده.تو مگه می دونی بهشت چه شکلیه؟
 
همون طور که توی ویدیو هم دیدین آدم و حوا اولین انسان های روی کره زمین نبودن بلکه اولین انسان هایی بودن که خودشونو از ظلم و ستم وبردگی دیگران (اینجا همون THOSE WHO CAME BEFOREکه به وسیله Pieces of Eden انسان هارو کنترل میکردن)نجات داده بودن...که این البته خلاف همه حقایق دنیاست حتی نظریه تکامل

به نظر من تمام این قضایا یه ربطی به سال 2012 و نابودی زمین داره همون طوری که اون خانم آخر کار میخواد بگه چیزی که مارو از بین برد دوباره اتفاق میوفته....
.............................
البته اگه به قران یا کتابای اسمانی دیگه مراجعه کنی متوجه میشی که خداوند 7 نسل از انسانها رو روی زمین اورده! نسل ما 7500 سال پیش با ادم و حوا، رو زمین اومده.این مسئله با تحقیقاتی که تا به حال بر روی تاریخ حیات انسانها رو کره زمین صورت گرفته همخونی داره.
 
البته اگه به قران یا کتابای اسمانی دیگه مراجعه کنی متوجه میشی که خداوند 7 نسل از انسانها رو روی زمین اورده! نسل ما 7500 سال پیش با ادم و حوا، رو زمین اومده.این مسئله با تحقیقاتی که تا به حال بر روی تاریخ حیات انسانها رو کره زمین صورت گرفته همخونی داره.
نه عزيز 6 نسل بوده كه خدا خودش هم گفته كه دنيا رو در 6 روز به وجود آوردم.قوم مايا هم گفته كه دنيا 6 دوره داره كه 2012 پنجميش فكر كنم شروع ميشه.هر كدامش هم 640000 ساله.
يك سري توضيحات و اطلاعات دارم كه اگه ندم تو دلم ميمونه;;).كه مطمئنا ارتباط مستقيمي با داستان بازي داره.
اول بگم دوستان كتابي با نام ارابه ي خدايان وجود داره كه درباره ي بهشت قوم مايا و اهرام مصر اين موجودات فرا زميني و غيره توش هست.اين كتاب كه ترجمه شدست در واقع سال ها 1368 به بعد منتشر شده اگر اشتباه نكنم و بعد از عرضه هم بعد از مدتي جلويش نشرش گرفته شده و ديگه جايي پيدا نميشه و دسترسي بهش واقعا سخته.چون واقعا اين كتاب ميتونه روي مغزتون تاثير بزاره جدي ميگم من خودم تا مدتي توي شوك بودم.:rolleyes:
--------------
(اين مطالبي كه مينويسم همش 100 درصد تاييد نشده خيلي هاش هنوز واسه هيچ كس قابل قبول نيست.)
اساسين ها در پايان بازي AC2 فكر ميكنند كه اون قسمت هاي روي نقشه در واقع محل هاي eden هاست.ولي در واقع اون قسمت ها هر كدام محل وجود هر يك از به اصطلاح خدا ها هست.تو كتاب ارابه ي خدايان گفته ميشه كه اهرامي در مصر وحود دارند كه بشر فكر ميكنه كه در اون اجساد فرعون ها هست ولي در واقع اين اهرام رو موجوداتي ساختند كه هزاران سال پيش به روي زمين آمدند و رفتند.و بازمانده اي در هر كدامشون دارند.همچنين شكل قرار گيريه اهرام هم به صورت معادلاتي هست كه اگه اشتباه نكنم با ستارگان همخواني داره.
اين موجودات اصولا در آن زمان تكنولو‍ژي داشتند كه ما هنوز به آن نرسيديم در عصر حاضر.
اين بازمانده ها نه تنها در مصر بلكه حيلي جاهاي ديگه در زمين قرار دارند مثل مكزيك ايتاليا چين و خيلي جاهاي ديگه.حتما شما تصاويري شبيه به زير ديديد.

اينجا درواقع يك مزرعه هست ولي هيچ طراحي صورت نگرفته.افراد محلي يك اشعه ي را دليل به وجود اومدنش ميدونن.وقتي اين اشعه به اين منطقه اصابت ميكنه گياهان به صورت اتوماتيك از ساقه خم ميشوند و به صورت خوابيده در مياند و اين طرح به وجود مياد.جالبه بدونيد كه اين مناطق تا ساعاتي بعد از اصابت اشعه كاملا مغناطيسي بودند طوري كه هركس نزديك اين منطقه ميشده يا ميمرده يا ديوانه ميشده.يا هم به طور عجيبي هيچ اثري ازش باقي نميمونده.
اين اثر مغناطيسي همچنان هم باقيست اما با شدت ضعيفي طوري كه در اين مناطق قطب نما فقط ميچرخد در كتاب ارابه خدايان اين مناطق رو محل دقيق يا نزديك به محل قرارگيري اين موجودات ميدونند.

جالبه بدونيد كه تماميه اين تصاوير ذر ديواره ي معبد مايا وجود داره.كه هركدام نشونه ي يكي از اين موجوداته.خيلي از اين مكان ها تو قسمت هاي مختلف وجود داره.گفته شده كه يك روز اين موجودات از طريق اين بازمانده ها به زمين برميگردن.
قسمت هاي واقعي AC2 جاي تامل بيشتري نسبت به شماره ي 1 داره.
قوم مايا ميگه كه 2012 پايان يك دوره است.همزمان با اين تاريخ چند اتفاق ميافته.
1-قرار گيريه تمامي سيارات منظومه ي شمسي در يك راستا
nibiru.gif


2-اولين روز زمستان.در اين روز زمين كاملا با خورشيد فيس تو فيس قرار ميگيرند:d
--------------------------
خيلي مطالب ديگه هم هست كه بگم ولي باش براي پست بعدي فلن حسش نيست.;)
 
  • Like
Reactions: hosein_fisher
بیوگرافی مختصر از المعلم
هر عزیزی که به نظرش میرسه من یه جای مقاله رو اشتباه نوشتم یا چیز بیشتری میدونه خواهشا بگه
ikapwbsjkb3659n25rh.png

اطلاعات شخصی
اسم کامل: المعلم وضعیت:مرده در سال 1191-مصیاف-سوریه

اطلاعات سیاسی
وابسته به :اساسین ها و تمپلارها(شوالیه های معبد)
وجود داشته در:
Assassin's Creed: Altaïr's Chronicles
Assassin's Creed

صدا پیشه:
Peter Renaday


تنها فرق من با استادت(المعلم) این هست که اون نمیخواست(در قدرت) شریک باشه.
رابرت دی سابل به الطیر

المعلم استاد اعظم assassin در سوریه در خلال جنگ صلیبی سوم بود.استاد الطیر همچنین به طور کاملا پنهانی عضور تمپلارها نیز بود(شوالیه های معبد)

بیوگرافی
Assassin's Creed: Altaïr's Chronicles

در سال 1191 بعد از میلاد،المعلم به شاگردش الطائر ماموریت پیدا کردن جام شراب مقدس را داد.
وی در این بازی ریش های کوتاه تر و به رنگ سیاه داشت.
Assassin's Creed
المعلم:من سندی رو پیدا کردم
الطائر:چه سندی؟
المعلم:هیچ چیز درست است.همه چی میسر شدنی است

That nothing is true and that everything is permitted!(شاید ترجمه ی مختلفی داشته باشه)
المعلم به الطیر در مصیاف

در 1191،المعلم الطائر رو برای بازگرداندن گنجی که در زیر معبد سلیمان پنهان شده میفرستد تا آن را به مصیاف بازگرداند
الطائر در این ماموریت با دو اساسین دیگری همراه بود،Malik A-Sayf و برادرشKadar A-Sayf
درون معبد الطائر یکی از اصول مربوط به اساسین ها رو میشکنه با کشتن پیرمردی که نگهبان در ورودی بود.(باید به صورت کاملا مخفی انجام میشد)
بار دیگر در داخل معبد الطائر توسط رابرت دی سابل Robert De Sable استاد اعظم شوالیه های معبد دیده میشه در ادامه رابرات و محافظانش به اساسین ها حمله میکنند.Kadar A-Sayf کشته میشه و براردش مالکMalik A-Sayf دستش را از دست میدهدودر نهایت الطائر با توانایی هایی که داشت فراری را ترتیب میدهد و به مصیاف با تنها همراه خود بازمیگردد.وقتی الطائر به المعلم گزارش شکست در ماموریت را میدهد؛او عصبانی میشود، اما خیلی زود عصبانیتش تبدیل به جنون میشود، وقتی مالک را خون آلود و زخمی میبیند.اوضاع وخیم تر هم میشود،رابرت و تمپلارها به مصیاف حمله میکنند .استاد اعظم اساسین ها با رابرت صحبت میکند و او را متقاعد میکند که با سپاهیانش برگردد.المعلم الطائر را از استادی به نوآموز تنزیل درجه میکند و اختیار و تسلیحات شاگردش را اخذ میکند.
المعلم به شاگرد سقوط کرده ی خود دستور کشتن 9 مرد که باعث رخدادهای جنگ سوم صلیبی شدند از دو طرف مسلمان و مسیحی را میدهد، تا یک بار دیگر به الطائر شانس این را بدهد درجه ی خود را ارتقا دهد و باردیگر خودش را ثابت کند.
الطائر به سرزمین مقدس سفر میکند و اهداف را شکار میکند.موقعی که به رابرت دی سابل مرد شماره نه میرسد ،استاد اعظم تمپلارها حقیقتی درباره استاد اعظم اساسین ها افشا مکیند.وی به الطائر میگوید که المعلم خودش تمپلار بوده،گنجی که در زیر معبد سلیمان پنهان بوده در واقع piece of eden بوده و نقشه ی تمپلارها این بود که از آن استفاده کنند تا ذهن مردم را کنترل کنند،با این حال المعلم کسی بود که میخواست قدرت مطلق باشد او در تقسیم قدرت شریک نمیخواست.

الطائر این حرف رابرت را باور نمیکند و خود مصیاف میرود تا شاهد حقیقت باشد.وقتی که به مصیاف میرسد مردم را هیبنوتیزم شده میابد. الطائر به سمت اقامتگاه المعلم میرود در این بین اساسین ها که هیبنوتیزم شده بودند الطائر را خیانت کار دانستند و به او حمله ور شدند الطائر به راحتی چند تنشان را کشت اما هرچه جلو تر میرفت تعداشان بیشتر شد در حین مبارزه مالک و یارانش میرسند و به الطائر کمک میکنند تا راه خود را باز کنند عجیب است که آنها تحت کنترل در نیامده بودند.الطائر در قلعه المعلم را میابد و میفهمد که همه ی چیزی که درباره ی کشتن 9 مرد دانسته بود دروغ بوده و وی ابزاری بوده تا اهداف استادش را کامل کند.بعد از مبارزه با 9 کپی از 9 فردی که در بازی ترور کرده بودیم نوبت به مبارزه با المعلم میرسد و در انتها الطائر استاد خودش را میکشد.در حین مرگ المعلم باور نمیکند که شاگرد خودش وی را کشته و به او میگوید که الطائر نمیتواند piece of eden را نابود کند
.بعد از مرگ المعلم مقامش به الطائر میرسد:استاد اعظم اساسین های مصیاف!

ویژگی ها شخصیتی
المعلم خردمند و دقیقا مانند یک رهبر شایسته کلام آرام و رسایی دارد.او هرگز درباره مسائل شخصیش صحبت نمیکرد.گاهی اوقات مرموز و گاهی دمدمه مزاج خودش را نشان میداد.هنگامی که مردم ازش سوال میپرسیدند،موضوع را عوض میکرد یا جواب های غیر منتظره میداد یا به قول الطائر:بسیار عمیق.
اقرار به گناه در کارش نبود اما خودش پنهان کاریهای بسیاری داشت
یک شهر محتاطانه در جنگل و کوه های سوریه داشت که بیشتر وقت خود را صرف خواندن و آموزش میکرد.
با تلاش های بسیار او محفلش به مبهم کردن کارهایش رسید و کسی سر از کارهایشان درنمیاورد.به این شوند در باب آنها افسانه ها و شایعات رواج یافت.
المعلم هیچ نگرانی بابت قتلهای سیاسی که به دست او انجام میشد نداشت بلکه آنها را به خوبی آموزش میداد/
قوه ی ادراک و آگاهی رهبر اساسین ها با فلسفه در آمیخته بود.این دانش او باعث استخدام شدن افراد زبده و کارآمد در میشد.
او موعظه گر عقیدشان بود و تنها عقیده را عامل موفقیت برادری و آشتی میدانست.او بر روی عقیده ای پافشاری میکرد که میتوانست آشتی را به خوبی نگه میداشت.
در یکی از پندهایش به الطائر میگوید که دشمنهایش را جن زده نکند:
هرگز به قربانی هایی که ازشان نفرت داری پناهگاه نده،برای هر چیزی سمی وجود دارد
رهبر اساسین ها اغلب فرزندانش را (اساسین ها)جنگجویان سیاسی استخدام میکدد.
کسانی که ماموریت را انجام میداند به آنها ثروت فراوان از همه لحاظ میداد،اما متنفر از شکست بود و تحمل خائنین را نداشت.

آخرین حرفهای المعلم:
dnu2sh7o5lcbssiuyn.jpg

(المعلم بر روی زمین میافتد و piece of eden از دستش جدا میشود و بر روی زمین غل میخورد.
المعلم:غیر ممکنه!شاگردان معلمانشان را شکست نمیدهند
الطائر:هر چیزی ممکنه اتفاق بیافته...
(Arabic:) La shai' waqee mutlak bl kollin mumkin. (English : Nothing is true, everything is permitted* )
یا هیچ چیز درست است..همه چی میسر شدنی است یا هیچ چیزی واقعی نیست،بلکه هر چیزی ممکن است
المعلم:پس به نظر میرسه که تو بردی.برو و جایزه ات رو بخواه(بگیر)
الطائر:تو آتش رو در دستت نگه میداشتی پیرمرد،این باید نابود شه!
المعلم:نابود کردنش تنها چیزیه که میتونه جنگهای صلیبی را تموم کنه و یک آشتی واقعی رو برقرار کنه؟هرگز!!
الطائر:من اینکار رو میکنم....
المعلم: بعدا میبینیمش......


از گوشه و کنار
*همه ی اساسین ها باید نه انگشت داشته باشند چون جز قانونشون هست و با قطع کردن انگشتشون وفاداریشون رو نشون میدند،اما المعلم 10 انگشت داره!
*درAssassin's Creed: Altaïr's Chronicles,المعلم جوانتر و با ریشهای سیاه نمایش داده میشه و با لباس های متفاوت
*تخمین زده میشه سن او در بازی اول 50 سال بوده
*وقتی در مرحله ی آخر او از جایی به جای دیگه تله پورت میشه میتوانید با پرتاب چاقو او را بزنید و نزدیکش بروید و راحت تر بکشیدش
*در همان مرحله شما آزادنه میتوانید حرکت کنید از دیواری برید بالا و با hiden blade میتوانید او را بکشید
* کامیک بوکی در وبسایت penny arcade هست که نشان داده میشود که الطائر به دنبال شخصی است که شبیه اساسین ها هست،در آن رابطه ی پدر و پسری بودن الطائر و المعلم بیان میشود جاییکه هدف تعقیب شده به الطائر میگوید:
من فکر میکنم که او را (المعلم) در چهره ی تو میبینم
*المعلم بسیار شبیه شخصی به نام رشیدالدین سینان(یا راشد الدین)داعی بزرگ قلعه ی مصیاف هست که به شیخ کوهستان معروف هست که در سوریه بوده و زمان مرگش و اقداماتش بسیار شبیه المعلم و سیر زمانی assassin creed میباشد.

 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: FF-Zack Fair
نه عزيز 6 نسل بوده كه خدا خودش هم گفته كه دنيا رو در 6 روز به وجود آوردم.قوم مايا هم گفته كه دنيا 6 دوره داره كه 2012 پنجميش فكر كنم شروع ميشه.هر كدامش هم 640000 ساله.
يك سري توضيحات و اطلاعات دارم كه اگه ندم تو دلم ميمونه;;).كه مطمئنا ارتباط مستقيمي با داستان بازي داره.
اول بگم دوستان كتابي با نام ارابه ي خدايان وجود داره كه درباره ي بهشت قوم مايا و اهرام مصر اين موجودات فرا زميني و غيره توش هست.اين كتاب كه ترجمه شدست در واقع سال ها 1368 به بعد منتشر شده اگر اشتباه نكنم و بعد از عرضه هم بعد از مدتي جلويش نشرش گرفته شده و ديگه جايي پيدا نميشه و دسترسي بهش واقعا سخته.چون واقعا اين كتاب ميتونه روي مغزتون تاثير بزاره جدي ميگم من خودم تا مدتي توي شوك بودم.:rolleyes:
--------------
(اين مطالبي كه مينويسم همش 100 درصد تاييد نشده خيلي هاش هنوز واسه هيچ كس قابل قبول نيست.)
اساسين ها در پايان بازي AC2 فكر ميكنند كه اون قسمت هاي روي نقشه در واقع محل هاي eden هاست.ولي در واقع اون قسمت ها هر كدام محل وجود هر يك از به اصطلاح خدا ها هست.تو كتاب ارابه ي خدايان گفته ميشه كه اهرامي در مصر وحود دارند كه بشر فكر ميكنه كه در اون اجساد فرعون ها هست ولي در واقع اين اهرام رو موجوداتي ساختند كه هزاران سال پيش به روي زمين آمدند و رفتند.و بازمانده اي در هر كدامشون دارند.همچنين شكل قرار گيريه اهرام هم به صورت معادلاتي هست كه اگه اشتباه نكنم با ستارگان همخواني داره.
اين موجودات اصولا در آن زمان تكنولو‍ژي داشتند كه ما هنوز به آن نرسيديم در عصر حاضر.
اين بازمانده ها نه تنها در مصر بلكه حيلي جاهاي ديگه در زمين قرار دارند مثل مكزيك ايتاليا چين و خيلي جاهاي ديگه.حتما شما تصاويري شبيه به زير ديديد.

اينجا درواقع يك مزرعه هست ولي هيچ طراحي صورت نگرفته.افراد محلي يك اشعه ي را دليل به وجود اومدنش ميدونن.وقتي اين اشعه به اين منطقه اصابت ميكنه گياهان به صورت اتوماتيك از ساقه خم ميشوند و به صورت خوابيده در مياند و اين طرح به وجود مياد.جالبه بدونيد كه اين مناطق تا ساعاتي بعد از اصابت اشعه كاملا مغناطيسي بودند طوري كه هركس نزديك اين منطقه ميشده يا ميمرده يا ديوانه ميشده.يا هم به طور عجيبي هيچ اثري ازش باقي نميمونده.
اين اثر مغناطيسي همچنان هم باقيست اما با شدت ضعيفي طوري كه در اين مناطق قطب نما فقط ميچرخد در كتاب ارابه خدايان اين مناطق رو محل دقيق يا نزديك به محل قرارگيري اين موجودات ميدونند.

جالبه بدونيد كه تماميه اين تصاوير ذر ديواره ي معبد مايا وجود داره.كه هركدام نشونه ي يكي از اين موجوداته.خيلي از اين مكان ها تو قسمت هاي مختلف وجود داره.گفته شده كه يك روز اين موجودات از طريق اين بازمانده ها به زمين برميگردن.
قسمت هاي واقعي AC2 جاي تامل بيشتري نسبت به شماره ي 1 داره.
قوم مايا ميگه كه 2012 پايان يك دوره است.همزمان با اين تاريخ چند اتفاق ميافته.
1-قرار گيريه تمامي سيارات منظومه ي شمسي در يك راستا
nibiru.gif


2-اولين روز زمستان.در اين روز زمين كاملا با خورشيد فيس تو فيس قرار ميگيرند:d
--------------------------
خيلي مطالب ديگه هم هست كه بگم ولي باش براي پست بعدي فلن حسش نيست.;)


ممنون از اطلاعاتی که دادین...واقعا جای بحث و گفت و گو داره!!!

راستی این کتابی که میگید همونی هست که نوشته اریک فون دانیکن هس..؟اینو پیدا کردم ولی نمیدونم نصخه اصلی هس ...نظر شما چیه:

ارابه خدایان دانلود
(این ترجمه آقای محمد علی نجفی هست...نوشته چاپ سوم بهار 1358:-o)



این دو تا چی البته به نظر میرسه اینا چاب جدیدن که احتمالا اصلاحات زیادی توش بکار رفته:
ارابه خدایان



........................
بیوگرافی مختصر از المعلم

واقعا یکی از دلایلی که من AC1 رو بیشتر دوست دارم همین المعلمه...و اون به قول معروف بده بستونای بین اون و الطائر....برای هر سوالی جواب قانع کننده ای داشت...نسبتا...که احتمالا این خردمندی رو مدیون Piece of Eden هس
 
آخرین ویرایش:
ممنون از اطلاعاتی که دادین...واقعا جای بحث و گفت و گو داره!!!

راستی این کتابی که میگید همونی هست که نوشته اریک فون دانیکن هس..؟اینو پیدا کردم ولی نمیدونم نصخه اصلی هس ...نظر شما چیه:

ارابه خدایان دانلود
(این ترجمه آقای محمد علی نجفی هست...نوشته چاپ سوم بهار 1358:-o)



این دو تا چی البته به نظر میرسه اینا چاب جدیدن که احتمالا اصلاحات زیادی توش بکار رفته:
ارابه خدایان
آره فكر كنم همين باشه همون 1358 رو دانلود كن.خيلي قدميه.من اين كتابو سال ها پيش خوندم.دقيقا مطالبش يادم نيست.
من اشتباه كردم 1358 درسته من نوشتم 1368.
 
دوستان نمیتونن تمام صحبت های subject16رو گردآوری کنن؟ چون مطالب مهمی رو میگفت و چون یک بار میشد شنید تو حافظه ام ثبت نمیشد!
کسی نمیدونه چطور بعد از تمام کردن The truthمیتونم دوباره بهش دسترسی داشته باشم؟


راستی تو اون جوشکاری داشتن POEمیساختن!

hosein_fisher عزیز شما لطفآ تمام مطالب رو توی پست اول جمع آوری کن.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or