Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

چند درصد از کیفیت ساخت انیمه One Piece راضی هستید؟

  • 100%

  • 80%-90%

  • 60%-70%

  • 40%-50%

  • 20%-30%

  • 10%

  • فاقد ارزش گذاری

  • وان پیس نگاه نمی کنم "دیدن نتایج"


Results are only viewable after voting.
در یک وضعیت خیلی داغونی میباشم که الان برای گرفتن زیرنویس غیر از اینجا، به جایی دسترسی ندارم:|
اگر گسی حوصله داره دست یاری به ما برسونه،علی الحساب این ها رو میخوام :
Black Clover از 49 به بعد
Fairy Tail 290
Psycho-Pass S2 و Dororo قسمت های اولشون (چندتا اومده اصلا؟ :-" هرچی که اومده:دی )
Radiant و Jojo و Slime (اسمش طولانیه:| ) هم قسمت های این هفتشون:دی

خدایی چه وضعیتی گیر کردیما:|
 
  • Like
Reactions: m.a.t and zack fair
سلام
انیمه های مثل
..Yahari no ore,
Hyouka
K-on
Code geass
Chihayafuru
Erased
میشه معرفی کنید؟
یه انیمه اکشن(نه مثل حمله به تایتان) هم ممنون میشم معرفی کنید
سلام
نگفتی از چه نظر شبیه این انیمه ها باشن:D
به هر حال شبیه یاهاری
Gosick
Toradora
Youkoso Jitsuryoku Shijou Shugi no Kyoushitsu e
ReLife
White Album
Seishun Buta Yarou wa Bunny Girl Senpai no Yume wo Minai
Monogatari Series (که چند فصل و چند تا فیلم داره)
Hanasaku Iroha
Suzumiya Haruhi no Yuuutsu
Boku wa Tomodachi ga
Nisekoi
Ano Hi Mita Hana no Namae wo Bokutachi wa Mada Shiranai
Kubikiri Cycle: Aoiro Savant to Zaregototsukai
و... (که همه شبیه هستن ولی در عین حال متفاوتن:D)

برای هیوکا و K-ON هم هر چی که کیوتو انیمیشن (س) ساخته رو میتونی ببینی:D (به غیر از Free البته:-")
این لیست انیمه های کیوتو انیمیشن هست : Kyoto Animation - Anime Producer - MyAnimeList.net


برای کد گیاس
Death Note
No Game, No Life
The Legend of Galactic Heroes (اگه حوصله دیدن سری قدیمی رو نداری بازسازی جدیدش رو ببین ولی حالا حالاها باید صبر کنی تا تموم بشه)
Psycho-Pass
Kaiji
و...

برای Chihayafuru هم جزو انیمه های ورزشی به حساب میاد و از نظر من همه انیمه های ورزشی مثل هم هستن پس فرقی نداره چی انتخاب کنی ولی یه دو سه تا معرفی میکنم
Kuroko no Basket
Haikyuu!!
Days
و...
اینم یه لیست از انیمه های ورزشی : Sports - Anime - MyAnimeList.net

در مورد Earesd یا همون Boku Dake هم
Steins;Gate
Re:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu
ReLIFE
Orange
Kimi no Na wa
Yojouhan Shinwa Taikei
Another
Toki wo Kakeru Shoujo
Zetsuen no Tempest
Kokoro Connect
Houseki no Kuni

انیمه اکشن هم خیلی زیاد داریم خودت از لیست هر چی امتیازش خوب بود انتخاب کن:-"
Action - Anime - MyAnimeList.net
 
کسی
سلام
نگفتی از چه نظر شبیه این انیمه ها باشن:D
به هر حال شبیه یاهاری
Gosick
Toradora
Youkoso Jitsuryoku Shijou Shugi no Kyoushitsu e
ReLife
White Album
Seishun Buta Yarou wa Bunny Girl Senpai no Yume wo Minai
Monogatari Series (که چند فصل و چند تا فیلم داره)
Hanasaku Iroha
Suzumiya Haruhi no Yuuutsu
Boku wa Tomodachi ga
Nisekoi
Ano Hi Mita Hana no Namae wo Bokutachi wa Mada Shiranai
Kubikiri Cycle: Aoiro Savant to Zaregototsukai
و... (که همه شبیه هستن ولی در عین حال متفاوتن:D)

برای هیوکا و K-ON هم هر چی که کیوتو انیمیشن (س) ساخته رو میتونی ببینی:D (به غیر از Free البته:-")
این لیست انیمه های کیوتو انیمیشن هست : Kyoto Animation - Anime Producer - MyAnimeList.net


برای کد گیاس
Death Note
No Game, No Life
The Legend of Galactic Heroes (اگه حوصله دیدن سری قدیمی رو نداری بازسازی جدیدش رو ببین ولی حالا حالاها باید صبر کنی تا تموم بشه)
Psycho-Pass
Kaiji
و...

برای Chihayafuru هم جزو انیمه های ورزشی به حساب میاد و از نظر من همه انیمه های ورزشی مثل هم هستن پس فرقی نداره چی انتخاب کنی ولی یه دو سه تا معرفی میکنم
Kuroko no Basket
Haikyuu!!
Days
و...
اینم یه لیست از انیمه های ورزشی : Sports - Anime - MyAnimeList.net

در مورد Earesd یا همون Boku Dake هم
Steins;Gate
Re:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu
ReLIFE
Orange
Kimi no Na wa
Yojouhan Shinwa Taikei
Another
Toki wo Kakeru Shoujo
Zetsuen no Tempest
Kokoro Connect
Houseki no Kuni

انیمه اکشن هم خیلی زیاد داریم خودت از لیست هر چی امتیازش خوب بود انتخاب کن:-"
Action - Anime - MyAnimeList.net



سلام خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی کاملتون

بعضی از انیمه هایی که معرفی کردید رو دیدم(your name,seishun buta,psycho pass,relife..)
بقیشونو میذارم توی لیست دانلود
یه قسمت از سوزومیا هاروهی رو دیدم(خیلی ازش تعریف میکردن) با وجود اینکه sugita tomokazu جز شخصیتای اصلی بود و میخواستم انیمه رو ببینم با دیدن همون یک قسمت انقدر گیج شدم و ... که تصمیم گرفتم نبینمش
اگه ادامه بدم بازم همینجوری میمونه؟ یا بهتر میشه؟
برای دیدن سینمایی اش باید حتما انیمه رو ببینم؟
 
کسی




سلام خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی کاملتون

بعضی از انیمه هایی که معرفی کردید رو دیدم(your name,seishun buta,psycho pass,relife..)
بقیشونو میذارم توی لیست دانلود
یه قسمت از سوزومیا هاروهی رو دیدم(خیلی ازش تعریف میکردن) با وجود اینکه sugita tomokazu جز شخصیتای اصلی بود و میخواستم انیمه رو ببینم با دیدن همون یک قسمت انقدر گیج شدم و ... که تصمیم گرفتم نبینمش
اگه ادامه بدم بازم همینجوری میمونه؟ یا بهتر میشه؟
برای دیدن سینمایی اش باید حتما انیمه رو ببینم؟
آره باید حتماً دو فصل انیمه رو دیده باشی تا متوجه داستان فیلم بشی، البته میتونی هفت قسمت از فصل دومش رو به کل حذف کنی:D بهت حق میدم که گیج بشی مخصوصاً اینکه انیمه رو هم میشه به دو روش دید که در هر روش ترتیب دیدن قسمت ها جابجا میشه. یه روش اینه که به همون ترتیبی که منتشر شدن نگاهشون کنی (که احتمالاً برای همینم گیج شدی چون قسمت 01 در واقع قسمت 25 ام به حساب میاد:)) ) روش دوم اینه که از ترتیبی که در زیر گذاشتم برای دیدن انیمه استفاده کنی که ترتیب اتفاق افتادن حوادث داستان هست :
The Melancholy of Haruhi Suzumiya (anime)
البته این لینکی که گذاشتم هر دو تا فصل رو ادغام کرده و یه فصل 28 قسمتی در نظر گرفته شون.

پ.ن: فکر کنم بیشتر گیج شدی:D
 
در یک وضعیت خیلی داغونی میباشم که الان برای گرفتن زیرنویس غیر از اینجا، به جایی دسترسی ندارم:|
اگر گسی حوصله داره دست یاری به ما برسونه،علی الحساب این ها رو میخوام :
Black Clover از 49 به بعد
Fairy Tail 290
Psycho-Pass S2 و Dororo قسمت های اولشون (چندتا اومده اصلا؟ :-" هرچی که اومده:D )
Radiant و Jojo و Slime (اسمش طولانیه:| ) هم قسمت های این هفتشون:D

خدایی چه وضعیتی گیر کردیما:|
Black Clover
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 49.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 50.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 51.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 52.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 53.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 54.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 55.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 56.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 57.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 58.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 59.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 60.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 61.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 62.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 63.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 64.zip
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 65.zip

من فیری تیل آپلود کردم


Dororo
http://newsolarium.site/s1/Anime/2019/zemestan/Dororo/sub/[takanime.biz] Dororo 01.zip
قسمت دومش رو هم پیوست میکنم

psycho-pass 2
http://newsolarium.site/s1/Anime/Ended/Psycho-Pass/S2/sub/[takanime.pw][Psycho-Pass_2][1-11].rar

radiant
http://newsolarium.site/s1/Anime/2018/paiiz/Radiant/sub/[takanime.biz] Radiant 15.zip

Tensei shitara Slime Datta Ken
http://newsolarium.site/s1/Anime/20...me.biz] Tensei shitara Slime Datta Ken 15.zip

jojo هم آپلود کردم
 

Attachments

Black Clover
http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 49.zip
%20Black%20Clover%20-%2050.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 50.zip
%20Black%20Clover%20-%2051.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 51.zip
%20Black%20Clover%20-%2052.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 52.zip
%20Black%20Clover%20-%2053.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 53.zip
%20Black%20Clover%20-%2054.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 54.zip
%20Black%20Clover%20-%2055.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 55.zip
%20Black%20Clover%20-%2056.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.pw] Black Clover - 56.zip

http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 57.zip
%20Black%20Clover%20-%2058.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 58.zip
%20Black%20Clover%20-%2059.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 59.zip
%20Black%20Clover%20-%2060.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 60.zip
%20Black%20Clover%20-%2061.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 61.zip
%20Black%20Clover%20-%2062.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 62.zip
%20Black%20Clover%20-%2063.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 63.zip
%20Black%20Clover%20-%2064.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 64.zip
%20Black%20Clover%20-%2065.zip']http://newsolarium.site/s1/Anime/2017/paiiz/Black Clover TV/sub/[takanime.biz] Black Clover - 65.zip


من فیری تیل آپلود کردم


Dororo
http://newsolarium.site/s1/Anime/2019/zemestan/Dororo/sub/[takanime.biz] Dororo 01.zip
قسمت دومش رو هم پیوست میکنم

psycho-pass 2
http://newsolarium.site/s1/Anime/Ended/Psycho-Pass/S2/sub/[takanime.pw][Psycho-Pass_2][1-11].rar

radiant
http://newsolarium.site/s1/Anime/2018/paiiz/Radiant/sub/[takanime.biz] Radiant 15.zip

Tensei shitara Slime Datta Ken
http://newsolarium.site/s1/Anime/2018/paiiz/Tensei shitara Slime Datta Ken/sub/[takanime.biz] Tensei shitara Slime Datta Ken 15.zip

jojo هم آپلود کردم

دمت گرم! :D
و LOL به خودم! منظورم Mob-Psycho بود :))
بریم یکم انیمه ببینیم در این وضعیت بغرنج:x
 
  • Like
Reactions: m.a.t and zack fair
آره باید حتماً دو فصل انیمه رو دیده باشی تا متوجه داستان فیلم بشی، البته میتونی هفت قسمت از فصل دومش رو به کل حذف کنی:D بهت حق میدم که گیج بشی مخصوصاً اینکه انیمه رو هم میشه به دو روش دید که در هر روش ترتیب دیدن قسمت ها جابجا میشه. یه روش اینه که به همون ترتیبی که منتشر شدن نگاهشون کنی (که احتمالاً برای همینم گیج شدی چون قسمت 01 در واقع قسمت 25 ام به حساب میاد:)) ) روش دوم اینه که از ترتیبی که در زیر گذاشتم برای دیدن انیمه استفاده کنی که ترتیب اتفاق افتادن حوادث داستان هست :
The Melancholy of Haruhi Suzumiya (anime)
البته این لینکی که گذاشتم هر دو تا فصل رو ادغام کرده و یه فصل 28 قسمتی در نظر گرفته شون.

پ.ن: فکر کنم بیشتر گیج شدی:D

سر اینکه چجوری قسمت اول قسمت ۲۵ میشه گیج شدم @-)
برای روش دوم بازم میتونم اون ۷ قسمت فصل اخرو نبینم؟
بازم ممنونم:Rose:
 
  • Like
Reactions: m.a.t and zack fair
سر اینکه چجوری قسمت اول قسمت ۲۵ میشه گیج شدم @-)
برای روش دوم بازم میتونم اون ۷ قسمت فصل اخرو نبینم؟
بازم ممنونم:Rose:
زیاد فکرشو نکن از این اتفاقا زیاد میوفته، نمونه اش مونوگاتاری:-" دقیق یادم نیست ولی فکر کنم یه ترتیب از دید کیون بود و اون یکی از دید هاروهی
اون 7 قسمت که میگم مال آرک Endless Eight هست که هشت قسمت مشابه هم با یکمی تغییرات هست و فقط دیدن قسمت هشتمش کافیه:>
خواهش:>
 
دستت درد نکنه به خاطر معرفی مانگا:Dمن خیلی کم دیده بودم سطح نویسنده‌ای در طول یک داستان انقدر پیشرفت بکنه. منظورم این نیست که مثلا از سطح خوب به عالی برسه، توی این مانگا قشنگ از سطح ضعیف به خوب می‌رسه. الان می‌گم چرا به نظرم داستان در ابتدا ضعیفه. اگه انقدر تعریف نمی‌کردی از داستان، توی حالت عادی نهایت 15 تا چپتر ازش می‌خوندم و بعد قطعا ول می‌کردم:D ولی دست درد نکنه که تعریف کردی، 10-15 جپتر آخر ارزش اون شروع ضعیف را داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایده داستان، حداقل تویِ دنیایِ مانگا و انیمه، ایده آشنایی است. قرار دادنِ شخصیت‌های دوست داشتنی و معمولا ساده در مقایل یک دنیایِ خشن. مثال خیلی بارزش را هم می‌شه توی grave of the fireflies و in the corner of the world دید. تویِ اولی یک خواهر و برادر و توی دومی یک دختر ساده در مقابل واقعیت تلخی مثلِ جنگ جهانی دوم قرار می‌گیرند. هدف این دو انیمه تلطیف فضای جنگ با استفاده از شخصیت‌های داستان نیست، بلکه هدفشان اتفاقا برجسته کردن تلخی‌های جنگه. تضادی که بین پاکی این شخصیت‌ها و زشتی جنگ وجود داره، باعث می‌شه واقعیت جنگ بهتر به نمایش دربیاد. توی این مانگا، حداقل تا دو سوم ابتدایی‌اش، همچین چیزی نیست و اتفاقا حضور بچه‌ها کاملا باعث تلطیف دنیایِ داستان می‌شه. درسته اتمسفر داستان قابل مقایسه با کارهایِ دبیرستانی مشابه نیست، ولی دنیایِ آخرالزمانی داستان هم اصلا به اون سختی که باید باشه، نیست. این موضوع البته جزء ایرادات ابتدایِ داستان نیست، مشکل داستان اینجاست که نویسنده با ژانر داستان، که قطعا علمی-تخیلیه، اصلا آشنا نیست. حالا یعنی چی؟
مورد اول: شروع داستان ایراد داره. چهار تا بچه در یک دبیرستان هستند و خوب این چهار نفر، تنها کسانی‌اند که توی این دبیرستان زنده موندند. خوب سوال اینجاست که چطور زنده موندند؟ خود نویسنده هم نمی‌دونه. تنها توضیح مستقیمی که درباره این موضوع میده این هست که هنگام شروع اپیدمی، این افراد در طبقه ششم بودند. خوب الان تمام طبقاتِ مدرسه به غیر از طبقه ششم که این چهار نفر حضور دارند، پر زامبیه. تنها کاری که می‌تونند بکنند این هست که در ورودی پشت‌بام را قفل کنند. بعدش چیکار می‌تونند بکنند؟ الان چطور با کمک یک بیل تونستند چندین طبقه را کامل پاکسازی کنند؟؟ توی walking dead هم کسی توانایی همچین کاری رو نداره:D جالب اینجاست که نویسنده در مورد این اتفاق همچین جمله‌ای را می‌گه : «به یک طریقی، تونستیم زنده بمونیم»، یعنی خودش هم نمی‌دونه چطور این اتفاق افتاده. جالب این جاست که این اشتباه را در مورد شخصیت میکی تکرار نمی‌کنه و این روند اونجا کاملا درسته.
مورد دوم:
طبیعتا وقتی دنیا با همچین آشوبی مواجه می‌شه، منطقی‌ترین کار دنبال کردنِ خبرها از رادیو است. چون سایر وسایل ارتباطی احتمالا قطع شدند. احتمال زیادی وجود داره که ارتش به مردم بگه مثلا فلان جا جمع بشن. ولی تا چپتر بیست و خورده‌ای اصلا المانی به نام رادیو وارد داستان نمی‌شه. البته وقتی هم که وارد می‌شه، نقش پررنگی پیدا می‌کنه. خوب سوال اینجاست چرا انقدر دیر؟ تا قبلش کسی نمی‌دونسته رادیویی هم وجود داره؟ بعد دولت یا ارتش هیچ خبری را از رادیو اعلام نکردند؟ اگه نکردن، سوال پیش نیامده برایِ شخصیت‌ها که چرا این کار را نکردند؟
مورد سوم:
توی داستان نویسنده به این اشاره می‌کنه که به کمک انرژی خورشیدی، برق مدرسه و به کمک باران و آب‌های زیرزمینی آب مورد نیاز این افراد تعیین می‌شه. این توضیح ناقصه. به قسمت آب زیرزمینی که تازه چپتر 50-60 یه اشاره‌ی خیلی گذرا می‌شه. منابع آب زیرزمینی معمولا کنار دریاچه‌ یا رودخانه‌ باید پیدا بشه. چطوری انشعاب به مدرسه کشیدن؟ خیلی توضیخ ناقضه. در مورد برق هم چندتا صفحه خورشیدی چقدر می‌تونن برق تولید کنند که این دوستان با آسودگی خاطر از تمام وسایل برقی دارن استفاده می‌کنند؟ به این اشاره می‌شه که روزهایِ بارانی اخیرا زیاد شده، به خاطر همین هم منابع آب اوکیه. خوب توی روز بارانی هوا ابریه، طبیعتا تویِ این شرایط باید با مشکل برق مواجه بشن، ولی نمی‌شن. اینکه انرژی خورشیدی و آب باران منبع بی‌نهایت برای آب و برق‌اند (به گفته کتابچه) خیلی ادعای بزرگیه و نویسنده اصلا نتونسته توجیه‌اش کنه. در یک کار علمی-تخیلی، همچین توضیح ناقصی اصلا قابل قبول نیست، اونم در مورد موضوع مهمی مثل آب و برق.

مورد چهارم:
وقتی هلکوپتر آتش می‌گیره، آتیش به مدرسه هم می‌رسه؛ مثلا صفحات خورشیدی را می‌سوزونه و حتی باعث داغ شدن درِ پناهگاه هم می‌شه. شخصیت‌های داستان یک شب تویِ پناهگاه می‌خوابند و بعد صبح وارد مدرسه می‌شن و آثار سوختگی را رویِ در و دیوار و البته صفحات خورشیدی می‌بینند. خوب سوال اینجاست، خود آتش کجا رفته؟ خود به خود که خاموش نمی‌شه. مثلا الان خونه‌ی من اتش بگیره و من برم شب را توی پناهگاهی که توی زیر زمینه بگذرونم، صبح که بیدار می‌شم آتش خاموش می‌شه؟ نه صبح احتمالا من به خاطر گرمای شدید در حال ذوب شدن‌ام:D یه اگه ماده به کار رفته تویِ پناهگاه عایق بی‌نظیری باشه، من نهایتش توی این پناهگاه از آتش در امان می‌مونم، ولی بیرون نمی‌تونم دیگه برم.

مورد پنجم که خیلی عجیبه و من حتی شک دارم درست برداشت کرده باشم:
بعد از اینکه به ساختمان randal ( یا هرچی که اسمش بود:D) می‌رسن، اون خانومه که باهاشونه بهشون می‌گه که این باکتری، به خاطر عدم رعایت نکات ایمنی، اینکه یکسری از دانشمندها دست‌هاشون را نشستن شیوع پیدا کرده! خوب این شوخیه اصلا! نیازی به توضیح نداره که چرا مضحکه. انقدر عجیبه که فکر می‌کنم من اشتباه برداشت کردم:D

این موضوع های بالا همه مربوط به پلات داستان می‌شه و اینکه نویسنده باید بدونه روابط علت معلولی در یک داستان علمی تخیلی خیلی مهم‌تر از سایر داستان‌هاست. نویسنده باید خواننده را توجیه کنه.
اما موضوع دوم به شخصیت پردازی برمی‌گرده:
مورد اول:
برداشتی که از شخصیت یوکی در ابتدا من کردم، این بود که این بنده‌ی خدا به خاطر شوک این اتفاق، داره واقعیت را انکار می‌کنه. رفتارش با چنین فرضی در خیلی از مواقع توجیه‌پذیر بود. اما همچین فردی می‌تونه دست به کارهایِ خیلی خطرناکی بزنه. کسی که ذهنش داره واقعیت را تا این حدِ شدید در این دنیایِ خشن پس می‌زنه، قشنگ پتانسیل انجام کارهای عجیب غریب را داره؛ مثلا من منتظر بودم که یوکی بره تویِ حیاط و با زامبی‌ها، که فکر می‌کنه دانش آموزن، بازی کنه. ولی مشخص می‌شه که اتفاقا عقلش توی این مسائل خوب کار می‌کنه. پس این حجم از توهم زدن برای چیه؟ برای عوض کردن جو بقیه است؟ پس چرا توی خلوت خودش هم همین طوریه، مثلا با معلم مرده‌اش حرف می‌زنه؟
نویسنده به این سوالات جواب می‌ده؟ نه، ولی همه این سوالات را از زبان میکی می‌پرسه!:D آیا جواب قانع‌کننده‌ای می‌ده؟ نه، فقط شدت این سوالات رو بیشتر می‌کنه و صد البته که میکی کاملا قانع می‌شه. ای کاش می‌گفت چرا قانع شده:D بحث اینجاست که توی شخصیت‌پردازی، نمی‌شه هر موقع که نویسنده خواست، شخصیت‌ها عوض بشن. اگه یوکی نمی‌تونه واقعیت را بپذیره، طبیعتا این موضوع باید منجر به رفتارهایِ خطرناکی بشه که نمونه‌اش را مثال زدم.
نکته جالب اینجاست که نویسنده متوجه این موضوع ظاهرا شده. چون هر چقدر که داستان جلوتر می‌ره، این شخصیت توهماتش کمتر می‌شه و در آخر تبدیل به همان شخصیتی می‌شه که با رفتارش باعث روحیه گرفتن سایرین می‌شه.
اما چرا این اتفاق می‌افته؟ هر چقدر داستان جلوتر می‌ره، به وضوح دخترها در موقعیت سخت‌تری قرار می‌گیرند، چطور دختری که تا این حد مشکل روانی داره، با قرار گرفتن توی موقعیت‌های سخت، بهبود پیدا می‌کنه؟ به نظرم دلیلی نداره، جز اینکه نویسنده فهمیده که شخصیت‌اش مشکل داره.
مورد دوم که خیلی شدیتر از مورد اوله:
در مورد شخصیت یورین هست. اینکه یک دفع مشخص می‌شه یک خواهر کوچک‌تر داشته، عاشق خواهرش بوده و تا الان به صورت ناخودآگاه یوکی را جایگزین این خواهر کرده بود. توی این شرایط، وقتی یادش می‌افته که این خواهر وجود داشته، یک عروسک را جایگزینش می‌کنه. خوب یک سوالی پیش می‌یاد، چطور ممکنه یورین خواهری را که انقدر براش عزیزه در همچین شرایط مهمی که دنیا دچار چنین اشوبی شده، فراموش کنه؟ نویسنده باید بدونه که درست که هر انسانی می‌تونه اقدام به هر کاری بکنه، اما به شرطی که مقدمه چینی لازم انجام بشه. اگه این خواهر انقدر مهم بود، کافی بود که توی چند پنل نشون می‌داد که مثلا وقتی یورین شب داره در مدرسه می‌خوابه، به این فکر می‌کنه که خواهرش الان کجاست یا در مورد این موضوع با بقیه حرف می زنه و مواردی مشابه. مواردی که مشخص کنه این دختر، خواهری داشته که براش خیلی عزیز بوده. توی چنین شرایطی، وقتی که نزدیک مدرسه خواهرش می‌شدند و اون پیام را می‌دیدند، این احساسات به شکل قابل باور فوران می‌کرد و به این شکل خودش را نشان می‌داد، نه اینکه تازه وقتی که به مدرسه رسیدند، این خواهر به وسیله‌ی نویسنده یک دفع به وجود بیاد.
جالب اینجاست که یورین خواهری را که انقدر براش عزیر بوده، آخرش به امان خدا رها و تقدیم یک نفر دیگه می‌کنه، به این بهانه که بیرون خطرناکه، رفتاری که طبیعتا در تضاد با احساسات این آدم در مورد خواهرشه. اینجا هم به نظرم نویسنده متوجه شده که اشتباه کرده و نمی‌تونه با این شرایط، داستان را به جلو ببره.

خوب اینها ایرادات داستان بودند. اما چرا نویسنده پیشرفت کرده . یک نمونه خیلی خوبش را مثال می‌زنم:
وقتی که نرم‌افزار بومن معرفی می‌شه، خانوم دانشمند می‌گه که با update ای که انجام داده، این نرم‌افزار می‌تونه در حد یک فرد 5 ساله بفهمه. باز دوباره به این موضوع دقت کنیم که ژانر داستان علمی تخیلیه. آیا همچین چیزی با تکنولوژی موجود در مانگا شدنیه؟ انتشار یک باکتری خطرناک قابل قبوله کاملا. اتفاقا توضیحات خوبی هم نویسنده در موردش می‌ده. اما ساخت نرم‌افزاری که زبان انسان را می‌فهمه، توانایی استدلال داره و حتی دارای احساسه ( مثلا وقتی بچه ها داشتند از مرکز می‌رفتند، احساس تنهایی می‌کرد) آیا با سطح تکنولوژی که توی مانگا نشان داده شده، قابل ساخته؟ جواب قطعا خیره. کسی که به این موضوع دقت کرده باشه، وقتی نویسنده می‌گه این قسمت از حرف‌هایِ بومن را خانوم دانشمند زده بود،قشنگ کیف می‌کنه. برای اینکه می‌فهمه نویسنده حواسش بوده. کسی هم که دقت نکرده باشه، بازم به خاطر تیزهوشی نویسنده کیف می‌کنه.
حالا این را مقایسه کنیم با داستان آتش، برق و آب بی‌نهایت و پشت بام! پیشرفت خیلی مشخصه<:-P

ده پانزده چپتر اخیر خیلی خوب بوده. امیدوارم همین روند را تا آخر ادامه بده. بهترین کاراکتر داستان از نظر شخصیت پردازی هم به نظرم تا الان میکی بوده. تقریبا تمام ایرادات بقیه شخصیت‌ها، نقطه قوتش بوده. اون خانوم قولدره که توی دانشگاه بود و اون پسره هم شخصیت‌های جالبی بودند.

همه رو کنیم تو اسپویلر جواب بدیم :دی

اول این که طبقه شیشم :o
اون مدرسه رو من هر جور بهش نیگاه می کنم بیشتر از 3 یا چهار طبقه نداشت
مدرسه شیش طبقه ای، مدرسه نیست که مجتمعه :))
مانگا میگه اینا موقع حادثه رو پشتبوم بودن. و این جور که مشخصه دوست پسر کورومی میرسه اون جا و کورومی با بیل میزنتش و اینا دوهزاریشون میفته و در رو میبندن.
بعد هیچ جای مانگا نمیگه اینا با بیل تمام طبقات رو پاکسازی کردن
در حقیقت هیچی نمیگه و خب روش فکر کنی تا حدودی منطقیه. وقتی یکی کاملاً با ویروس مبتلا میشه بیشترین چیزی که بهش واکنش نشون میده صداست. طبیعتاً هم بیشترین منبع صدا مختص به خیابون ها و زمینه. این که در نظر بگیریم به غیر از چند مورد سرگردون، اکثر زامبی ها سرو کله شون از حیاط و خیابون در میاد منطقی به نظر میرسه. و خب تنها طبقه ای که اینا به طور کامل پاکسازی می کنن همون طبقه سومه و با میز و صندلی کامل سنگر میسازن اون جا. بقیه طبقات که کتابخونه هم قاطی شونه و بهش سر میزنن، همیشه زامبی داره. ولی خب بازم تعدادشون نسبت به تعداد نمایش داده شده تو حیاط کمتره.
این حتی تو بقیه جاهای مانگا هم رعایت میشه و طبقات فوقانی و خیابون های روستایی و خلوت تقریباً هیچ وقت زامبی های خطرناک و زیادی ندارن.

این که دیر المان رادیو وارد داستان میشه رو موافقم خیلی عجیب بود. ولی به نظرم نحوه پیاده سازی اش محشر بود... من رو یاد سناریوهای مربوط به رادیو تو Fallout 3 و Fallout 4 مینداخت. و همین به نظر من واقعاً برای چشم پوشی از کل قضیه کافیه...(البته توجیح نمیکنه ولی خب قابل گذشت اش می کنه)

تو آرک مدرسه که اینا اتفاقاً خیلی صرفه جو بودن...من یادم نمیاد جایی رااااحت از وسایل برقی استفاده کرده باشن. و خب تو آرک دانشگاه هم که اونا از اول به تجهیزات از پیش آماده شده ی دانشگاه و Randal دسترسی داشتن و خب به طبعه اش کلی انرژی هم داشتن(هر چند اونا آب و غذاشون محدود بود)
در مورد آب اتفاقاً یه جا می گفت که یه انشعاب از رودخونه به مدرسه وصله...یکی از تئوری های مانگا در مورد مصونیت بچه ها به آلودگی هوایی ویروس در مورد همین رودخونه ـست... که البته یکم ناقصه، چون تبدیل شدن دوست پسر کورومی رو روی پشت بوم توجیح نمی کنه ولی با این حال تامین آب شون رو توجیح می کنه

منم با اون تیکه آتیش سوزی مشکل داشتم و به نظر منم اصن درست توضیحش نداد. فقط میدونم ذوب نشدن در پایگاه زیرزمینی منطقیه. چون اگه شدت آتیش اون قدر قوی بوده که اون در رو ذوب کنه باید تیرآهن و ستون مدرسه رو هم ذوب می کرده و مثل ساختمون پلاسکو باید دچار تخریب میشد وسط آتیش سوزی که این اتفاق نمی افته./:)
ولی این که چطوری اون زیر دووم آوردن و چطوری اون در لعنتی داغ رو بالا آوردن و چطوری آتیش پخش شده یا اصن خاموش شده اصن درست چیزی نگفت مانگا :|

در مورد علت شیوع باکتری پرفسور فقط یکی از علت های احتمالی رو گفت...خطای محاسباتی، خطای امنیتی و ده جور کوفت دیگه میتونسته عامل اش باشه. فقط اون جا گفت که دست نشستن تا بقیه متوجه شن چقدر ناپایدار ـه این پروژه... هر چند اگه اینم باشه باز منطقیه :دی میخواستن دست هاشون رو بشورن :دی بیخود نیست که هشدار استریلیزه شدن میدن قبل ورود به آزمایشگاه ها :دی

بریم شخصیت پردازی ها

یوکی الان که تو مانگا قشنگ تو مرز بین رویا و واقعیت ـه و هر دو رو درک می کنه...یه وضع عجیبیه و خب فکر کنم همین آرک آنگویینگ معلوم باشه که خودش رو در قبال وضعیت روحی دوستاش مسئول میدونه
ولی اول داستان اتفاقاً مشخصه این بشر هیچی دست خودش نیست. همون پنل شروع داشت ازمدرسه میرفت خونه که ساکورا جلوش رو میگیره. در حقیقت کل اعضای کلوپ دارن با قوانین یوکی رو اول داستان کنترل می کنن که کار خطرناکی نکنه... وقتی میکی سعی می کنه چشماشو روشن کنه و ببرتش طبقه دوم قشنگ معلومه این بشر هیچ درکی از اطراف نداره. آخرای آرک میشه که آروم آروم دستش میاد و تو آرک Randal بالاخره به بلوغ فکری میرسه یوکی.
و خب چیزایی که یوکی طی داستان باهاش روبرو میشه یخورده منطقیه برا تغییر رفتارش.
و خب این مانگائه...یه سری از تغییرات شخصیت ها... یا بهتره بگم همشون، برا منم تو توکیو گول خیلی منطقی نیست. ولی باهاش حال می کنم و با فضای داستان کامل جور در میاد :دی

در مورد پروسه یوری، خواهرش خیلی یهویی اضافه و خیلی یهویی حذف شد... ولی خب باز پروسه این وسط به نظر من کاملاً خوب بود. بازم شاید این نظر منه. ولی خب کل این مانگا بر اساس رفتار های غیر منطقی شخصیت ها میره جلو. این که یوری کل آرک اول داستان خواهرش رو از ذهنش حذف کرده تا خیالش راحت تر باشه تو کانسپت به اندازه کافی فاکد آپ داستان به نظر منطقیه...(طبیعتاً نمیشه همچین موردی رو تو هر داستان دیگه پیاده سازی کرد)

طبیعتاً جلوتر مانگاکا میگیره یه سری چیزها رو در مورد خیلی از شخصیت ها بدون اضافه و حذف زیاد از شخصیت ها و پلات اصلی تغییر میده که بهتر می کنه داستان رو
و این که پلات هول های اول داستان رو بپوشونی و درستشون کنی به نظر من ضعف نیست. قدرته.
و این که منم قبول دارم داستان تو نیمه اوّل مانگا مخصوصاً چیز خاصی نداره و مشکل هم زیاد داره و منطقی پیش نمیره آن چنان
ولی اتمسفر، شخصیت ها و وحشت خود مانگا برا جبران همش برا من کافیه و دلیل خوندن اش هم برا من همینه حقیقتاً

و با تمامی این اوصاف از اون موقع که پست زدم در موردش تا الان یه چپتر هم نیومده:((:((:((
 
همه رو کنیم تو اسپویلر جواب بدیم :D

اول این که طبقه شیشم :o
اون مدرسه رو من هر جور بهش نیگاه می کنم بیشتر از 3 یا چهار طبقه نداشت
مدرسه شیش طبقه ای، مدرسه نیست که مجتمعه :))
مانگا میگه اینا موقع حادثه رو پشتبوم بودن. و این جور که مشخصه دوست پسر کورومی میرسه اون جا و کورومی با بیل میزنتش و اینا دوهزاریشون میفته و در رو میبندن.
بعد هیچ جای مانگا نمیگه اینا با بیل تمام طبقات رو پاکسازی کردن
در حقیقت هیچی نمیگه و خب روش فکر کنی تا حدودی منطقیه. وقتی یکی کاملاً با ویروس مبتلا میشه بیشترین چیزی که بهش واکنش نشون میده صداست. طبیعتاً هم بیشترین منبع صدا مختص به خیابون ها و زمینه. این که در نظر بگیریم به غیر از چند مورد سرگردون، اکثر زامبی ها سرو کله شون از حیاط و خیابون در میاد منطقی به نظر میرسه. و خب تنها طبقه ای که اینا به طور کامل پاکسازی می کنن همون طبقه سومه و با میز و صندلی کامل سنگر میسازن اون جا. بقیه طبقات که کتابخونه هم قاطی شونه و بهش سر میزنن، همیشه زامبی داره. ولی خب بازم تعدادشون نسبت به تعداد نمایش داده شده تو حیاط کمتره.
این حتی تو بقیه جاهای مانگا هم رعایت میشه و طبقات فوقانی و خیابون های روستایی و خلوت تقریباً هیچ وقت زامبی های خطرناک و زیادی ندارن.

این که دیر المان رادیو وارد داستان میشه رو موافقم خیلی عجیب بود. ولی به نظرم نحوه پیاده سازی اش محشر بود... من رو یاد سناریوهای مربوط به رادیو تو Fallout 3 و Fallout 4 مینداخت. و همین به نظر من واقعاً برای چشم پوشی از کل قضیه کافیه...(البته توجیح نمیکنه ولی خب قابل گذشت اش می کنه)

تو آرک مدرسه که اینا اتفاقاً خیلی صرفه جو بودن...من یادم نمیاد جایی رااااحت از وسایل برقی استفاده کرده باشن. و خب تو آرک دانشگاه هم که اونا از اول به تجهیزات از پیش آماده شده ی دانشگاه و Randal دسترسی داشتن و خب به طبعه اش کلی انرژی هم داشتن(هر چند اونا آب و غذاشون محدود بود)
در مورد آب اتفاقاً یه جا می گفت که یه انشعاب از رودخونه به مدرسه وصله...یکی از تئوری های مانگا در مورد مصونیت بچه ها به آلودگی هوایی ویروس در مورد همین رودخونه ـست... که البته یکم ناقصه، چون تبدیل شدن دوست پسر کورومی رو روی پشت بوم توجیح نمی کنه ولی با این حال تامین آب شون رو توجیح می کنه

منم با اون تیکه آتیش سوزی مشکل داشتم و به نظر منم اصن درست توضیحش نداد. فقط میدونم ذوب نشدن در پایگاه زیرزمینی منطقیه. چون اگه شدت آتیش اون قدر قوی بوده که اون در رو ذوب کنه باید تیرآهن و ستون مدرسه رو هم ذوب می کرده و مثل ساختمون پلاسکو باید دچار تخریب میشد وسط آتیش سوزی که این اتفاق نمی افته./:)
ولی این که چطوری اون زیر دووم آوردن و چطوری اون در لعنتی داغ رو بالا آوردن و چطوری آتیش پخش شده یا اصن خاموش شده اصن درست چیزی نگفت مانگا :|

در مورد علت شیوع باکتری پرفسور فقط یکی از علت های احتمالی رو گفت...خطای محاسباتی، خطای امنیتی و ده جور کوفت دیگه میتونسته عامل اش باشه. فقط اون جا گفت که دست نشستن تا بقیه متوجه شن چقدر ناپایدار ـه این پروژه... هر چند اگه اینم باشه باز منطقیه :D میخواستن دست هاشون رو بشورن :D بیخود نیست که هشدار استریلیزه شدن میدن قبل ورود به آزمایشگاه ها :D

بریم شخصیت پردازی ها

یوکی الان که تو مانگا قشنگ تو مرز بین رویا و واقعیت ـه و هر دو رو درک می کنه...یه وضع عجیبیه و خب فکر کنم همین آرک آنگویینگ معلوم باشه که خودش رو در قبال وضعیت روحی دوستاش مسئول میدونه
ولی اول داستان اتفاقاً مشخصه این بشر هیچی دست خودش نیست. همون پنل شروع داشت ازمدرسه میرفت خونه که ساکورا جلوش رو میگیره. در حقیقت کل اعضای کلوپ دارن با قوانین یوکی رو اول داستان کنترل می کنن که کار خطرناکی نکنه... وقتی میکی سعی می کنه چشماشو روشن کنه و ببرتش طبقه دوم قشنگ معلومه این بشر هیچ درکی از اطراف نداره. آخرای آرک میشه که آروم آروم دستش میاد و تو آرک Randal بالاخره به بلوغ فکری میرسه یوکی.
و خب چیزایی که یوکی طی داستان باهاش روبرو میشه یخورده منطقیه برا تغییر رفتارش.
و خب این مانگائه...یه سری از تغییرات شخصیت ها... یا بهتره بگم همشون، برا منم تو توکیو گول خیلی منطقی نیست. ولی باهاش حال می کنم و با فضای داستان کامل جور در میاد :D

در مورد پروسه یوری، خواهرش خیلی یهویی اضافه و خیلی یهویی حذف شد... ولی خب باز پروسه این وسط به نظر من کاملاً خوب بود. بازم شاید این نظر منه. ولی خب کل این مانگا بر اساس رفتار های غیر منطقی شخصیت ها میره جلو. این که یوری کل آرک اول داستان خواهرش رو از ذهنش حذف کرده تا خیالش راحت تر باشه تو کانسپت به اندازه کافی فاکد آپ داستان به نظر منطقیه...(طبیعتاً نمیشه همچین موردی رو تو هر داستان دیگه پیاده سازی کرد)

طبیعتاً جلوتر مانگاکا میگیره یه سری چیزها رو در مورد خیلی از شخصیت ها بدون اضافه و حذف زیاد از شخصیت ها و پلات اصلی تغییر میده که بهتر می کنه داستان رو
و این که پلات هول های اول داستان رو بپوشونی و درستشون کنی به نظر من ضعف نیست. قدرته.
و این که منم قبول دارم داستان تو نیمه اوّل مانگا مخصوصاً چیز خاصی نداره و مشکل هم زیاد داره و منطقی پیش نمیره آن چنان
ولی اتمسفر، شخصیت ها و وحشت خود مانگا برا جبران همش برا من کافیه و دلیل خوندن اش هم برا من همینه حقیقتاً

و با تمامی این اوصاف از اون موقع که پست زدم در موردش تا الان یه چپتر هم نیومده:((:((:((

طبقه ششم را فکر کنم توی مانگا گفته بود، ولی خوب، حقیقتش نمی‌دونم از کجا در آوردم:D بحثِ من سر اینه که یک سوم ابتدایی مانگا تویِ مدرسه داره می‌گذره، اینکه چطور چهار نفر که فقط یکیشون توانایی جنگیدن داره، تونستند به کمک یک بیل (سلاح دیگه‌ای ندارند و نشان هم داده نمی‌شه)، چند طبقه را پاکسازی کنند، ورودیِ مدرسه را با تخته و میخ مسدود کنند و مسائلی از این قبیل، باید به من مخاطب توضیح داده بشه. من فقط می‌دونم این چهار نفر پشت‌بام بودند، در را هم از ترس قفل کرده بودند. فرض کنیم این نقطه A داستان هست. حالا نقطه‌ی B داستان کجاست؟ این چهار نفر تونستند یک فضای قابل‌توجهی از مدرسه را ایمن کنند. بین نقطه A و B فاصله زمین تا آسمونه. پلات داستان چی را مشخص می‌کنه؟ روابط علت و معلولی یا منطق سببیت یک داستان را مشخص می‌کنه. الان چطوری از نقطه A به B رسیدند؟ این می‌شه طرح داستان. توضیح نویسنده چیه؟ توی خاطرات خانوم معلوم می‌گه: «به طریقی زنده موندیم»، یعنی هیچ توضیحی نداده. شما می‌گید به خاطر صدا بوده؟ خوب این موضوع باید توی داستان به نمایش دربیاد. من می‌گم سر و صدای داخل طبقات به خاطر کلوپ‌ها و... اتفاقا باید بیشتر می‌بوده. یکی دیگه می‌یاد می‌گه در شروع چنین فاجعی، قطعا نیرویِ پلیس محلی باید درگیری شدیدی با زامبی‌ها داشته باشه، درنتیجه سر و صدای قابل‌توجهی ایجاد می‌شه، چرا به این سمت زامبی‌ها جذب نشدند؟ و ده‌ها توضیح احتمالی دیگه. هیچکدام از این توضیح نه درسته و نه غلطه. نویسنده باید مشخص می‌کرده چطور از نقطه A به B رسیدند. شما خودت را جای این چهار نفر بذار. سه تا دختر دبیرستانی و یک معلم. خانوم معلم توانایی‌های نظامیش به صفر میل می‌کنه. دوتا از بچه هایِ دبیرستانی قوای جسمانیشون ضعیفه. تنها سلاحی که دارند یک بیله. روی پشت بام مدرسه هستند. این پشت‌بام فقط یک خروجی داره و از ترس قفلش کردند. دوستانشان مشغول خوردن گوشت و پوست هم دیگه‌اند:D بدون هیچ شک و تردیدی، این بزرگترین چالشی هست که در طول مانگا برای شخصیت‌ها به وجود آمده و نویسنده، هیچ توضیحی از این بزرگترین چالش نمی‌ده.

در مورد آب درست می‌گی. چندتا صفحه خورشیدی روی پشت‌بام هست. بعد این چندتا صفحه خورشیدی برق مدرسه را تامین می‌کنه، زحمت گرم کردنِ آب را می‌کشه، گرمایش اتاق‌ها را انجام می‌ده و به غیر از این‌ها، انقدری انرژی دارند که با خیال راحت ویدئو فارغ التحصیلی بگیرند و یا تویِ دانشگاه با خیال راحت گیم بازی کنند. همه‌ی این‌ها به کنار، هوا هم توی حداقل چند چپتر اول، به گفته‌ی خود شخصیت‌ها، حسابی بارانی بوده. مگه می‌‌شه چندتا صفحه خورشیدی یک همچین حجم شگفت انگیزی از انرژی را تامین کنه؟؟ به نظرم نویسنده توضیح قانع‌کننده‌ای برای ادعایی به بزرگی منابع برق نامحدود به مخاطب نمی‌ده. فقط کافیه این موضوع را مثلا با کتاب گذرگاه ( The passage) نوشته جاستین کرونین مقایسه کنی. توی این کتاب، از یک نیروگاه بادی بزرگ برای تامین برق یک پناهگاه استفاده شده. بعد افراد باید هر چند وقت یکبار برند و این نیروگاه را کامل چک کنند . برای همین هم فردی که مهندس اون پناهگاه هست، اهمیت ویژه‌ای کارش داره.

قضیه دست نشستن فقط وقتی می‌تونه قانع‌ام کنه که افرادِ مسئول آزمایش به عمد قصد انتشار ویروس را داشتند. الان هم منتظرم که در مورد این اتفاق در چپترهای بعد حرف بزنند:D آحه ایران که نیست، ژاپنه. البته توی ایرانش هم این طوری نیست:D کلا توی هیچ جای دنیا اینطوری نیست. وقتی با یک ویروس خطرناک به صورت آزمایشگاهی داره کار می‌شه، افراد با لباس‌های مخصوص وارد یک محیط کامل ایمن می‌شن. قبلش هم از این راهرو هایی رد می‌شند که مخصوص شست و شو دادنه. و مسائلی ایمنی از این قبیل. اصلا شوخیه این بیماری با دست نشستن انتقال پیدا کنه، مگر اینکه می‌خواستند از عمد این ویروس را گسترش بدند.

در مورد یورین... این پروسه را باید نویسنده نشان بده. چرا اتمسفر داستان باعث شده یوری خواهرش را که به شدت براش عزیزه، فراموش کنه؟ طبیعتا اگه فردی براتون خیلی عزیر باشه، توی چنین شرایطی به شدت نگرانش می‌شین. ولی برای یورین خانوم، این اتفاق باعث شده کلا خواهرش از ذهنش محو بشه. وقتی یک همچین اتفاق عجیبی افتاده، توضیح مناسبی هم می‌طلبه. بله، اگه مثلا یورین از اول نگران خواهرش بود، دلیلی نداشت نویسنده توضیح بده چرا نگرانشه. خوب، معلومه! همه ملت زامبی شدند و دارند همدیگر رو می‌خورند، طبیعیه که نگرانش باشه:D ولی رفتار یورین اصلا رفتار طبیعی نیست و طبیعتا باید نویسنده در موردش توضیح بده.

حرف‌های آخرت رو هم کامل قبول دارم. رفع کردن مسائلی که نقاط قوت داستان نیست، کار خیلی خوبیه. برایِ همین هم به نظرم مانگا از سطح می‌شه گفت حتی ضعیف تا سطحی پیشرفت می‌کنه که که واقعا خوبه.

مانگای دیگه‌ای نداری معرقی کنی؟B-):D
 
آخرین ویرایش:
اینجا طرفدار زیاد شاید نداشته باشه ولی میزارم:D
99977
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or