چند وقت پيش يك مطلب تويه وبلاگ خودم (كه الان سايت شده) گذاشته بودم ، گفتم بد نيست اينجا هم قرار بدم.
بيداري در ميان خفتگان:
خواب چيست ؟ ... تا به حال شده خوابي ببينيد كه به واقعيت نزديك باشد؟ ... آيا خواب شما تا به حال به واقعيت تبديل شده است ؟... آيا در خواب عاشق كسي شده ايد؟ ... آيا در خواب كسي را كشته ايد ؟........... كافي است. بيدار شويد !.
چند روزي بود با دختري از تورنتو در مورد بعد روانشناسي بازي Alan Wake صحبت مي كرديم كه هر كدام به نتايج جالبي رسيديم. من در اينجا فقط ديدگاه خودم رو مي نويسم.
آيا وقتي به كتاب فروشي رفتيد نام Alan Wake را ديديد؟ اگر نديديد معلوم است كه دروغ مي گوييد. الن يك نويسنده معروف ژانر وحشت است.
الن داستاني نوشته كه هيچ گاه آن را نخوانده؟ چطور ممكن است كسي داستاني بنويسد ولي خودش آن را نداند؟؟ ... شايد اصلا داستاني نبوده؟ شايد اين فقط ضمير نا خود آگاه الن است.
در روز بعضي صحنه ها را مي بينيد كه در يك لحظه برايتان خيلي آشنا است. به اين عمل Deja vu گويند. قضيه آشناپنداري چيزي است كه هنوز به طور كامل كشف نشده. بسياري مي گويند اين صحناتي در خوابهايي است كه ما ديده ايم...آيا خوابهاي ما آينده ما است؟ ... تئوري سمبل شناسي و نماد گرايي وجود دارد كه تمام جهان هستي را توجيح مي كند. شما مي توانيد از هرچيزي اطلاع پيدا كنيد اگر نماد شناس خوبي باشيد.
خواب هاي ما نمادهايي از زندگي آينده و يا در حال حاظر ما است... خواب هاي بي مربوط ما دقيقا يك هدف خواص و كاملا مفهوم را توجيح مي كنند. Alan داستانهاي خود را در شهر Brightfalls پيدا مي كند. در واقع اين شهر نمادي از ضمير نا خود آگاه Alan است كه برگه هاي گمشده ي آن سرنوشت و به قولي تقديري است كه خود او براي خود رقم زده و ديگر قابل بازگشت نيست.
نام شهر به نماد روشنايي تبديل شده و ما در روز نمايي زيبا از شهري جنگلي با مناظر وسيع مي بينيم كه بسيار جالب است. ولي شب چطور؟ .... شب و تاريكي قسمتي از ضمير ناخود آگاه دست نيافته ذهن انسان است ، همچين چيزي را در بازي Fahrenheit و Max Payne و حتي Assassin's Creed ديده ايم. قسمتي تاريك و قفل در ذهن انسان وجود دارد كه حاوي حقايق و شخصيت اصلي ما است. ماركوس در بازي Fahrenheit با كمك اوراكل به اين قسمتهاي تاريك و اعمالي كه در گذشته انجام داده بود رسيد. مكس پين پا به روياهاي خود گذاشت و بازتابي از زندگي واقعي خود را ديد. دزموند حافظه Block شده خود را باز كرد و به حقايق اجداد خود رسيد.
حال آيا Alan باز هم خواب مي بيند؟؟؟ اين جا است كه شب رنگ واقعيت گرفته و دقيقا ذهن آشفته ي يك نويسنده ي ژانر وحشت را بازتاب مي كند؟ تاريكي Brightfalls در حقيقت روشني حقيقت الن است. حال مي فهميم كه چرا ما Alan را با نام Alan Wake مي شناسيم.
چه كسي در تاريكي زندگي مي كند؟ چرا تاريكي پوششي زشت از حقايق است. مردم Brightfalls با سقوط به تاريكي نماي زشت خود را نشان مي دهند و وقتي الن با نور پوشش آنها را مي شنكند و مي كشد ما انسان واقعي را مي بينيم.
آليس كيست؟ آليس همانند بازي مكس پين هدفي است كه در ابتدا الن را جذب مي كند. مكس پين ابتدا كار خود را با انتقام از قاتلان خانواده خود شروع كرد و در نهايت هدف او كاملا تغيير كرد و به دنبال چيزي به غير از انتقام رفت....رستگاري. الن هم ابتدا به دنبال همسر خود است ولي در راستاي اين جستجو به رستگاري و به شناخت خود مي رسد. مي گويند سخت ترين كار شناخت خود است. به قول نوشته ي لاتين در خانه ي اوراكل در ماتريكس: "خويشتن را بشناس". آيا عاشق هستيد؟ آيا برگزيده ايد؟ "خويشتن را بشناس.
الن در تاريكي شهر به دنبال روشنايي زندگي و در نهايت شخصيت خود مي گردد. نوعي پيدايش شخصيت همانند كتاب ارواح اثر پائول استر.
در نمايش جديد Alan Wake او را در حال فرار از نور مي ديديم. آيا اين چيزي مخالف هدفي نيست كه الن در ابتدا به دنبال آن بود؟ الن براي نجات خود به دل تاريكي فرار مي كند ، به جايي كه هميشه از آن ترس داشته و حال بايد با ترس و در نهايت حقيقت رو به رو شود.
آيا تمام ماجراي Alan Wake همانند Secret Window يك تصور و كابوس است؟ اين بستگي دارد كه چقدر خود را مي شناسيد؟ آيا به خود اعتماد داريد؟ شما كي هستيد؟ ... Alan Wake تنها نامي است كه واسطه ي شناخت خود شما است.
در كل بحث هاي زيادي مي توان در مورد Alan Wake كرد ، اين اثر روانشناسانه چيزي فراتر از يك بازي است و همانند Max Payne بعد انساني را مهم تر از هر چيزي مي داند.
Be Awake...
بيداري در ميان خفتگان:
خواب چيست ؟ ... تا به حال شده خوابي ببينيد كه به واقعيت نزديك باشد؟ ... آيا خواب شما تا به حال به واقعيت تبديل شده است ؟... آيا در خواب عاشق كسي شده ايد؟ ... آيا در خواب كسي را كشته ايد ؟........... كافي است. بيدار شويد !.
چند روزي بود با دختري از تورنتو در مورد بعد روانشناسي بازي Alan Wake صحبت مي كرديم كه هر كدام به نتايج جالبي رسيديم. من در اينجا فقط ديدگاه خودم رو مي نويسم.
آيا وقتي به كتاب فروشي رفتيد نام Alan Wake را ديديد؟ اگر نديديد معلوم است كه دروغ مي گوييد. الن يك نويسنده معروف ژانر وحشت است.
الن داستاني نوشته كه هيچ گاه آن را نخوانده؟ چطور ممكن است كسي داستاني بنويسد ولي خودش آن را نداند؟؟ ... شايد اصلا داستاني نبوده؟ شايد اين فقط ضمير نا خود آگاه الن است.
در روز بعضي صحنه ها را مي بينيد كه در يك لحظه برايتان خيلي آشنا است. به اين عمل Deja vu گويند. قضيه آشناپنداري چيزي است كه هنوز به طور كامل كشف نشده. بسياري مي گويند اين صحناتي در خوابهايي است كه ما ديده ايم...آيا خوابهاي ما آينده ما است؟ ... تئوري سمبل شناسي و نماد گرايي وجود دارد كه تمام جهان هستي را توجيح مي كند. شما مي توانيد از هرچيزي اطلاع پيدا كنيد اگر نماد شناس خوبي باشيد.
خواب هاي ما نمادهايي از زندگي آينده و يا در حال حاظر ما است... خواب هاي بي مربوط ما دقيقا يك هدف خواص و كاملا مفهوم را توجيح مي كنند. Alan داستانهاي خود را در شهر Brightfalls پيدا مي كند. در واقع اين شهر نمادي از ضمير نا خود آگاه Alan است كه برگه هاي گمشده ي آن سرنوشت و به قولي تقديري است كه خود او براي خود رقم زده و ديگر قابل بازگشت نيست.
نام شهر به نماد روشنايي تبديل شده و ما در روز نمايي زيبا از شهري جنگلي با مناظر وسيع مي بينيم كه بسيار جالب است. ولي شب چطور؟ .... شب و تاريكي قسمتي از ضمير ناخود آگاه دست نيافته ذهن انسان است ، همچين چيزي را در بازي Fahrenheit و Max Payne و حتي Assassin's Creed ديده ايم. قسمتي تاريك و قفل در ذهن انسان وجود دارد كه حاوي حقايق و شخصيت اصلي ما است. ماركوس در بازي Fahrenheit با كمك اوراكل به اين قسمتهاي تاريك و اعمالي كه در گذشته انجام داده بود رسيد. مكس پين پا به روياهاي خود گذاشت و بازتابي از زندگي واقعي خود را ديد. دزموند حافظه Block شده خود را باز كرد و به حقايق اجداد خود رسيد.
حال آيا Alan باز هم خواب مي بيند؟؟؟ اين جا است كه شب رنگ واقعيت گرفته و دقيقا ذهن آشفته ي يك نويسنده ي ژانر وحشت را بازتاب مي كند؟ تاريكي Brightfalls در حقيقت روشني حقيقت الن است. حال مي فهميم كه چرا ما Alan را با نام Alan Wake مي شناسيم.
چه كسي در تاريكي زندگي مي كند؟ چرا تاريكي پوششي زشت از حقايق است. مردم Brightfalls با سقوط به تاريكي نماي زشت خود را نشان مي دهند و وقتي الن با نور پوشش آنها را مي شنكند و مي كشد ما انسان واقعي را مي بينيم.
آليس كيست؟ آليس همانند بازي مكس پين هدفي است كه در ابتدا الن را جذب مي كند. مكس پين ابتدا كار خود را با انتقام از قاتلان خانواده خود شروع كرد و در نهايت هدف او كاملا تغيير كرد و به دنبال چيزي به غير از انتقام رفت....رستگاري. الن هم ابتدا به دنبال همسر خود است ولي در راستاي اين جستجو به رستگاري و به شناخت خود مي رسد. مي گويند سخت ترين كار شناخت خود است. به قول نوشته ي لاتين در خانه ي اوراكل در ماتريكس: "خويشتن را بشناس". آيا عاشق هستيد؟ آيا برگزيده ايد؟ "خويشتن را بشناس.
الن در تاريكي شهر به دنبال روشنايي زندگي و در نهايت شخصيت خود مي گردد. نوعي پيدايش شخصيت همانند كتاب ارواح اثر پائول استر.
در نمايش جديد Alan Wake او را در حال فرار از نور مي ديديم. آيا اين چيزي مخالف هدفي نيست كه الن در ابتدا به دنبال آن بود؟ الن براي نجات خود به دل تاريكي فرار مي كند ، به جايي كه هميشه از آن ترس داشته و حال بايد با ترس و در نهايت حقيقت رو به رو شود.
آيا تمام ماجراي Alan Wake همانند Secret Window يك تصور و كابوس است؟ اين بستگي دارد كه چقدر خود را مي شناسيد؟ آيا به خود اعتماد داريد؟ شما كي هستيد؟ ... Alan Wake تنها نامي است كه واسطه ي شناخت خود شما است.
در كل بحث هاي زيادي مي توان در مورد Alan Wake كرد ، اين اثر روانشناسانه چيزي فراتر از يك بازي است و همانند Max Payne بعد انساني را مهم تر از هر چيزي مي داند.
Be Awake...
. 
Google