این چند روز گفتم بشینم هرچی فیلم های اسکاری که کیفیت خوبشون اومده رو ببینم که از قضا هر 3 تا، فیلم هایی کاملا با محوریت بازیگر های زن بود
دوتاش که تو یه برهه تاریخی مشابهه هم بودن
Room
Frank عالی بود و این عالی تر! یه پلات فوق جسورانه و جذاب که تا اواسط فیلم کلا تو حالت « دا فاک؟» میمونید. خیلی خیلی کم پیش میاد یه یه فیلم بتونه تو همون لحظه و در عین حال روتون تاثیر بگذاره یعنی کلا ثانیه ای که فیلم تموم شد اونم ساعت 3 صبح از اتاقم اومدم بیرون و یه چند دقیقه ای تو حیاط قدم زدم، در این حد! اونم برای کسی مثل من که دیگه خیلی وقته فیلم ها رو تو همون فیلم رها میکنم اما Room واقعا فرق میکنه و میتونه طرز فکرتون رو به کل عوض کنه، بدون اغراق میگم چون واقعا دست رو موضوعی میزاره که میتونه باعث ایجاد یه ایده و راه جدید در ذهنتون بشه. چیزی که بیشتر از همه باعث ایجاد این حس میشه بازی های فوق العاده بی نقص هست، Brie Larson بدون شک حتی با وجود دیدن دوتا فیلم های پایین کاملا مستحق دریافت تمامی جوایز بوده و اتفاق خاصی هم نیوفته اسکار هم مال خودش هست. اما این بچه داخل فیلم، انصافا این مو هاش از 66 زاویه مادی و غیر مادی تو حلقم، عجب مو هایی، به به
حالا این به کنار من تا آخر فیلم هنوزم مشکوک بودم که این دختر بود یا پسر! بهرحال بازیش خیلی خوب بود و کاملا با بری لارسون مچ شده بود.
فیلم رو که داشتم میدیدم با خودم صحبت میکردم که احتمالا کل فیلم حول محور همون اتفاق و رهایی میخواد بیوفته اما خب غافلگیر شدم و فیلم خیلی راحت و به بهترین شکل به تمامی زوایای موضوع که لازمه میپردازه هرچند میتونست یکم بیشتر رو شخصیت اصلی مانور بده.
لازم به گفتن چیز خاصی نیست، بخاطر پلات هم که شده باید فیلم رو دید.
8.5/10
Carol
عجب موزیک هایی، عجب! بی نظیر، بعد از دیدن Sicario و The Revenant و The Hateful Eight فکر نمیکردم دیگه حداقل تا کار های بعدی دیکینز و لوبزکی و ریچاردسون تا امسال از نظر فیلمبرداری فیلمی در این سطح و اندازه اون 3 تا ببینم اما Carol کاملا خلاف نظرم رو ثابت کرد. فیلمبرداری این فیلم از اون 3 تا بهتر نباشه به هیچ وجه کمتر نیست، فییلتر هایی که در فیلمبرداری به کار برده شده به بهترین شکل ممکن رو جو و فضای فیلم و کاراکتر ها نشسته و زاویه هایی که شات ها رو گرفته واقعا فیلم رو فضایی کرده، نمیدونم اگه این فیلمبرداری نبود فیلم میتونست اصلا اون حس و ماهیتش رو به بیننده القا کنه یا نه. رقابت سنگینی امسال تو این رشته وجود داره و هر 4 فیلمبردار بدون شک لایق جایزه خواهند بود، میگم هر 4 تا چون از نظر من Mad Max هم خیلی خوب بود در این زمینه ولی در حد و اندازه اون 4 تا نبود. دلیل عمده صحبتم در این باره اینه که به شخصه تو هر فیلم و سریال فیلمبرداری خیلی برام مهمه و اثرش میتونه از هر عنصر فیلمی مهمتر باشه. کیت بلانشت هم که جا پای مریل استریپ داره میزاره و هر سال بهتر از پارسال با یه فیلم بهتر ظاهر میشه، تو این فیلم هم به شکل جالبی و کاملا برعکس Blue Jasmine یه نقش زن قوی و با کاریزما رو استادانه بازی میکنه و از اون طرف رونی مارا هم زیبا نقش یه دختر سردرگم که خبری از آینده خودش نداره و تصمیمی هم نداره که بدونه، ایفا میکنه. از موسیقی ها و فیلمبرداری فیلم که بگذریم بعنوان دوتا بخش که فیلم رو کاملا تضمین میکنن میمونه فضا سازی و لباس ها و کلا ساختن محیط های اون زمان که خیلی خوب از آب در اومده و در مقام مقایسه با فیلمی مثل Brooklyn کاملا سطح و تفاوت رو نشون داده، چه در زمینه لباس ها و چه در آوردن حس اون زمان و اشیا و محیطی. داستان عاشقانه فیلم هم خیلی خوب پیش میره هرچند میش بهتر و قشنگ تر بهش پرداخته بشه.
8/10
Brooklyn
فیلم خوراکه روز ولنتاین هست
ولی حالا بدون شوخی خیلی خوبه و مفهوم فیلم که بیشتر حول محور ایجاد این سوال هست، چه گزینه رو انتخاب میکنید؟ موندن در یک جای ثابت و تکرار مکررات گذشتگان اما با اینحال مطمئن و تضمین شده یا به جلو حرکت کردن و ساختن یک راه جدید و هیجان انگیز اما ریسکی و نا مطمئن؟
در حین ایجاد این سول به بهترین شکل شاهد یه داستان عاشقانه خیلی زیبا با اون لهجه های قشنگ ایرلندی و ایتالیایی هم هستیم که خودش اصلا نمک فیلم هست. بازی های خوب، لباس های خوب، فضای خوب و ... بروکلین رو یه فیلم خیلی خوب تبدیل میکنه که مطمئنا دیدنش خیلی لذت بخشه و واقعا بهترین کلمه برای توصیف فیلم هم همون لذت بخش یا دلنشین و فریبنده هست.
8/10