چرا بعضی یک دفعه از بازی کردن زده میشوند ؟

به نظر من ارزششو نداره آدم ساعت های نجومی از زندگیش رو بذاره برای بازی ، عمر انسان محدوده، ما افتادیم تو این دنیا و واقعا نمیدونیم چه خبره (وات د هل ایز گوینگ آن به قول فرنگیا:|) ، حالا بجای جنب و جوش و پرسش و تلاش برای فهمیدن معنی زندگی و این دنیا ، خودتون رو تو یه فضای بسته مجازی نگه میدارید و سرگرم میشید و اجازه رشد به خودتون نمیدید ، البته خودمم این مشکلو دارم اما مطمئنا از اکثر افرادی که خودشون رو گیمر خطاب میکنن کمتر وقت صرف بازی کردم ، شاید کل تایم بازی کردن از اول عمرم دو هزار ساعت بشه حداکثر ، حالا اینو به یه نفر به قول شما گیمر واقعی بگید میگه این که چیزی نیست ، اما با گذشت سال ها من فهمیدم که این یک فاجعست میدونید چرا ؟ چون تو این زمان میشد حداقل حدود دویست تا کتاب خوند ... تو همین بازیسنتر یبار یه نفر رو دیدم که هفتصد ساعت ویچر 3 بازی کرده بود ، به تاپیکش نامربوط میشد ولی واقعا میخواستم یه جمله رو ازش بپرسم :
"واقعا ارزششو داشت ؟"
دوستان جدا از خودتون سوال کنید ، و از بیرون به این سیستم ، محیط ، نمیدونم چی بهم بگم فاز گیمینگ نگاه کنید گاهی از بیرون نگاه کردن واقعا چشم آدمو باز میکنه .
مثل کسی که افتاده تو یه چاه و حالا بجای اینکه بیرون رو نگاه کنه ببینه چه خبره تو همون چاه تاریک و عمیق سرگرم یه قل دوقل بازی کردن با سنگا میشه و اصلا یادش میره که دنیای خارجی هم وجود داشته ...
البته حرف من به هیچ عنوان از اون بیانیه های ضد گیمینگ و صنعت بازیسازی نیست ، من واقعا به گیم احترام میذارم چون برخی اوقات چیزی رو به مخاطب ارائه میده که سینما یا هیچ گونه هنری نمیتونه ارائه بده ، (بر منکر ارزش آثار استاد کن لوین لعنت :D )
اما بنظرم حالت سالمش اینه که آدم فقط تست کنه بازی های جدید و ارزشمند رو نه اینکه خودش رو توشون غرق کنه .
 
آخرین ویرایش:
حرف هيچكدومتون مورد قبول نيست!
هيچ كدومتون ديگه اونقدر مشغله نداريد كه يك ساعت هم دو سه روزی یک بار وقت آزاد نداشته باشيد! مايكروسافت رو اداره نمي كنيد مظمئنا!
حالا مهم اينجاست كه اون يك ساعت رو صرف چي مي كنيد.
بعضي ها كتاب ميخونن، فيلم میبینن، بیرون میرن...
بعضی ها هم که وافعا گیمرن حداقل نیم ساعت از اون یک ساعت رو بازی میکنن! بازم میگم اونایی که واقعا گیمرن!
حالا میخواید مشکلات مسکن و تشکیل خانواده رو لیست کنید:D ولی به نظر من مهم ترین دلیلش اینه که شما گیمر واقعی نیستید!
من خودم 30 سالم نیست ولی 10-20 نفر رو قبلا تو لیست دوستان PS4 داشتم که عکس خودشون و زن و بچه گذاشته بودن رو عکس پروفایل، ولی هر روز حداقل یک ساعتی میومدن یه بازی رو انجام میدادن!
در کل به نظر من کاملا بهونه میارید و این خودتونید که گیمر نیستید و فقط یک دوره برای بیکاری بازی میکردید!
دیگه حداقلش نیم ساعت میشه بخش داستانی یک بازی رو دو سه روزی یک بار انجام داد.
کلا بحث تاپیک سر اینه که چرا وقتی بازی میکنم فرقی نمیکنه برام به TV نگاه کنم یا دیوار :D ، حال نمیده بهشون خودشم نمیتونه گول بزنه ، گفتم دیگه مقطعیه برا هر کسی تو زندگیش پیش میاد حالا اینجا اوضاع یکم بخاطر شرایط وخیمتره ، مثلا من واقعا بعضی اوقات دوس ندارم کسی رو که خیلی دوسش دارم بهم پیام یا زنگ بزنه ! ، دوس دارم تنها باشم ، بعضی اوقات با اینکه پاسخ درستی دارم نمیخوام زحمت جواب دادنشو به خودم بدم چون بی حوصله ام ، بعضی اوقات وقت بازی کردن با PS4 رو دارم ولی در حد رفتن به XMBو گشتن توی استور خلاصش میکنم ، البته اینو بگم هیچکاریم با PS4 نداشته باشم خاموش روشنش میکنم حتما ، حس خوبی داره برام :D
حالا خودت خبرنگار بودی :D ، راضیم ازت ولی بهتر میتونی این شرایطو درک کنی .
 
یه دلیل اینکه از بازی زده میشم گرافیک بازی هاست! شاید تعجب اور باشه ولی گرافیک بازیا خیلی رفته بالا ادم دیگه فکر نمیکنه داری بازی میکنی.. یه جورایی مثل فیلم شده... من با جی تی ای ساندریاس بیشتر حال میکردم با اینکه گرافیک کمتری داشت ولی با gta v حال نمیکنم با این همه گرافیک و جزییات!
 
دلیل اصلی خسته کننده تر شدن بازی های عصر جدیده
به غیر از تک و توک بازی هایی که هر چند وقت یه بار عرضه میشن(مثل ویچر و غیره..) بقیه واقعا اونقدر خوب نیستن که توجه ادمو جلب کنه. اونقدر دیگه حال نمیده و ادم فکر میکنه دیگه ارزش وقت گذاشتن روشو واقعا نداره
 
الان که 27 سال از عمرم گذشته و تقریبا روزی 12 ساعت درگیر کارم و همین الان دارم این متنو از محل کارم مینویسم ( جمعه عصر! ) باز هم شب ها یک ساعت تا دو ساعت به گیم و سریال اختصاص داره!!! همه جور دل مشغولی ام که بخواین دارم خیالتون راحت...
پس به نظرم فقط یه گیمر (به معنی واقعی کلمه ) تا اخر عمرش گیم میزنه و اونایی که توی یه دوره از روی بیکاری و نبود سرگرمی دیگه وارد گیم شدن توی این ماراتن یه جاهایی از ادامه باز میمونن...
 
من دیربه‌دیر کامنت می‌دم، اما این‌قدر با این پست موافقم که می‌خوام یه نظری بدم. :D من هم بعضی وقت‌ها به گذشته نگاه می‌کنم می‌گم مثلاً کاش فلان ساعتم که به تموم کردن چندین و چندباره‌ی یه بازی صرف شد، صرف یه کتاب یا فیلم خاصی می‌شد یا به‌جای دویست هزار تومن بازی می‌تونستم از فیدیبو دویست‌ تا کتاب بگیرم یا یه فیلم. اتفاقاً این دید اصلاً ضد گیم نیست، بعضی‌ جاها همین‌ها می‌تونه به درک همین بازی‌ها خیلی کمک کنه و آدم دید زیبایی‌شناسانه‌ و قشنگی به بعضی بازی‌ها پیدا کنه چه بسا لذت بیشتری هم از بعضی بازی‌ها ببره (البته به قیمت قربانی شدن و زده شدن از یه سری بازی‌ها) برای مثال، کتاب «فلسفه و فرهنگ عامه» که یه سری مجموعه مقالاته و یکی از همین سایت‌های وطنی هم ترجمه‌ش می‌کنه، یه سری مطالب درباره‌ی بازی‌ها می‌ذاره که تازه آدم متوجه اهمیت کتاب رو درک بازی‌ها/فیلم‌ها می‌شه و این باعث می‌شه تا مدیوم گیم به چیزی بیش‌ از یه «سرگرمی» یا کالای مصرفی بشه. در واقع همین سؤالاتی که پرسیدی جوابش می‌تونه تو یکی از همین بازی‌ها باشه. البته طبیعیه که این‌جور بازی‌ها حداقل تو AAAهاشون تعداد کمی دارن و چنین مخاطبی مثل شما نتونه از بازی‌های امروز خیلی لذت ببره.
منم کلاً از شروع نسل هشت میلم به گیم کم بود، به اصرار یکی وارد بازی‌های مستقل شدم و دیدم این مدیوم هنوز هم کلی پتانسیل داره و میلم کم‌کم برگشت؛ چون بازی‌های مستقل زیر فشار ناشرها نیستن و لازم نیست وارد جریان مین‌استریم بشن و دستشون برای نوآوری و خلاقیت همه‌جوره بازه و اگر هم شکست بخورن هزینه‌ی زیادی از دست نرفته گاهی. شما هم یه تست بزن شاید تأثیری داشت.

بله بازی های کم حجم و هنری مث Journey یا inside و ... واقعا نظر منم جلب میکنن کنسولم پر این بازیاس :D البته بازی ها خودشون یه گونه هنری محسوب نمیشن حالا ممکنه محتوی هنری داشته باشن کم یا زیاد ، اما بازی #هنر_هشتم نیست ، این گفته هدئو کوجیماست که خودش گردن کلفت این صنعته ، جالبه حتی رییس استودیو Tale of tales که خودش از همین مدل بازی های هنری میسازه خیلی رک میگه که بازی ها هنر نیستند و " A waste of time ":D و دلیلشو توضیح میده که چرا هنر نیستند ، مقاله کاملش رو میتونید اینجا بخونید واقعا بحث جالبیه :

Video games as an art form - Wikipedia

یا اینکه مثلا چن وقت پیش یه تاپیک دیدم تو بازیسنتر که نوشته بود بهترین داستانی که تو عمرتون از یه بازی دیدید کدوم بوده ، و اکثر مردم گفته بودند Heavy Rain ، من اونو تجربه نکرده بودم و گفتم بایوشاک اینفینیت ، بگذریم... خیلی کنجکاو شده بودم که ببینم این هوی رین چیه انقدر تعریف داستانشو میکنن، بالاخره همین چند روز پیش تونستم بگیرمش و تمومش کنم ، داستان و شخصیت پردازی این بازی واقعا خوب بود اما نه در حد شاهکار های سینما بود و نه حتی آثار درجه یک سینما ( در حوصله این تاپیک نیست وگرنه ایرادات داستانی و شخصیت پردازیش رو توضیح میدادم ) .
خلاصه کلام اینکه " بازی ها به حدی نرسیدند که بخوایم بذاریمشون کنار فیلم ، نقاشی ، رمان و ..."
شاید برسند یه روزی ، شاید با VR ...
اما امروز که ارزششون در اون حد نیست .
________________

پ.ن : عکستو عشقه :D شخصیت مورد علاقم بود راست ، بعد این سریال کلا طرفدار مککانهی شدم .
 
بنظرم همه چی بستگی به دید و حال آدم داره،پدر بنده متولد سال ۱۳۴۱ هستش،هرسال خودش پول فیفارو میده که لانچ بگیرم،از هفت روز هفته هم راحت شیش روز بازی می‌کنه گاهی اوقات دوساعت پشت سرهم،ی موضوع دیگه هم بازیاست،دیگه شرکتا دزد شدن و اون خلاقیت گذشترو ندارن

Sent from my MI 5s Plus using Tapatalk
 
البته لزوماً منظورم از این‌که گفتم بازی‌ها می‌تونن فراتر از سرگرمی باشن، این نیست که «هنر» هم هستن. من هم به دیده‌ی شک نگاه می‌کنم به مسئله‌ی هنر بودن یا نبودن بازی‌ها و به نظرم تو این موضوع دچار کج‌فهمی شدیم؛ یعنی فکر می‌کنیم هر بازی یکم گرافیکش سیل‌شید‌مانند باشه و خشن نباشه پس حد اعلای هنره یا هر بازی آشنایی‌زدایی کرده پس هنریه. باید لغات رو از هم تفکیک کنیم. آشنایی‌زدایی، نوآوری و فراتر از سرگرمی یه چیزه، هنر هم یه چیز دیگه. لئو تولستوی تو کتاب «هنر چیست؟»‌ یه جمله داره درباره‌ی همین موضوع: «درباره‌ی آثار هنری به چنین ادعایی خو گرفته‌ایم که بسیار خوبند، ولی فهمیدن‌شان مشکل است. اثر را می‌آفرینیم و خود آن را می‌فهمیم، اگر کسی آن را نفهمد، بدا به حال او».

اون گفته هیدئو کوجیما هم که بعد از اون مقاله‌ی جنجالی راجر ایبرت بود که می‌گفت بازی‌ها هنر نیستن و بعد هم ژورنالیست‌های گیم سریع رفتن سراغ کوجیما نظرش رو بپرسن که اون هم دوباره هیزم ریخت رو آتیش و گفت هنر نیستن. ولی باید توجه کنیم که هنر یه مسئله‌ی انتزاعیه. هنر «مطلق» نیست، هنر «نسبی» هست و برداشت‌ها از اون متفاوته. هر تئوریسینی تو طول تاریخ درباره‌ی هنر نظریات متفاوتی داده و کوجیما فقط یه کوچیکشونه. من اگه بخوام از نظریات بریس گات استفاده کنم، گیم تمامی شرایط هنر بودن رو داره. ولی می‌تونم پیرو یه نظریه‌ی دیگه‌ای هم اثبات کنم گیم هنر نیست؛ همون نظریه‌ای که می‌گه تو هنر باید یه نفر دخیل باشه و اگه چندین نفر و گروه توش مشارکت داشته باشن کار دیگه هنری نیست؛ مثل نظر ژان لوک گدار درباره‌ی سینما. تولستوی دوباره می‌گه: «هنر نه‌تنها چیزی نیست که روشن و مستدل تعریف شده باشد، بلکه از جانب دلدادگان خویش هم چنان ضد و نقیض تفهم شده است که به‌مشکل بتوان گفت در حقیقت مقصود از هنر، مخصوصاً هدف از هنر خوب و مفید و هنری که به‌نام وی بتوان قربانی‌های کنونی را داد، دقیقاً چیست؟»

البته قصد جسارت ندارم رفیق ولی این‌که شما بگی چون رئیس استودیوی Tale of Tales گفته بازی‌ها هنر نیستن پس هنر نیستن، نمونه‌ی بارز مغلطه‌ی «توسل به مرجعیت» هست که یه مغلطه‌ی پرکاربرد بین مردمه (شاید منظور شما رو دقیق متوجه نشدم)؛ یعنی شخص استقلال فکری رو از خودش می‌گیره و می‌گه چون فلانی گفته پس حرفش درسته. با احترام من حرف اون شخص رو دلیلی بر این‌که بازی‌ها «هنر هستن/نیستن» نمی‌دونم. حتی حرف تولستوی که من ازش نقل‌قول اوردم هم نمی‌تونم بگم درسته یا نه؛ هرچند اگه بخوام نظریات تولستوی رو بگیم، گیم رو دوباره می‌تونیم هنر بدونیم.

آخر نتیجه چی می‌شه؟ هر کس برداشت خودش رو داره از این مسئله‌ی هنری بودن یا نبودن بازی‌ها. من سعی می‌کنم تو این زمینه «منطق موزاییکی» رو رعایت کنم و همه نظریات رو کنار هم بچینم بعد تصمیم بگیرم. ولی مدیوم گیم هنر باشه یا نباشه، آخر که چی؟ بازی‌ها هنر هم نباشن می‌تونن کاملاً سرگرم‌کننده باشن و آدم رو پای خودشون نگه دارن و فکر نمی‌کنم اگه یه روزی مثلاً بیان رسماً گیم رو جزو هنرها به حساب بیارن، شوق از دست رفته نسبت به گیم دوباره برگرده.



دست رو موضوع سختی گذاشتی که از حوصله این تاپیک خارجه و بخوایم بحث کنیم همه‌ش می‌شه آف‌تاپیک و باید در پرده سخن گفت :D ولی یه جورهایی موافقم با این قضیه. مدیوم گیم هنوز به ادبیات و سینما توسل می‌کنه تا بتونه خودش رو تعریف کنه و این باعث می‌شه تا با مدیوم مستقلی طرف نباشیم؛ هرچند بازی‌‌های تک و توکی هستن که نشون دادن می‌شه گیم رو مستقل از بقیه‌ی مدیوم‌ها دید و هم‌سطح رمان و فیلم‌ها قرار داد. منتهی همون‌طور که گفتم تعدادشون کمه و تا زمانی که «بازی سینمایی» هنوز یه صفت مثبت تلقی می‌شه همین آش و همین کاسه‌ست. البته قضیه می‌گم خیلی طولانی‌تره و خلاصه گفتم چون ممکنه خیلی به این تاپیک ارتباط نداشته باشه و دوستان ما رو به‌خاطر این‌که گیم رو بالاتر از بقیه‌ی مدیوم‌ها ندونیم ترور کننx_x

راجع به قضیه رییس tale of tales یه سو تفاهم پیش اومد ، من گفتم هنر نیستن چون دلیلی که آورده بود بنظرم منطقی بود ، نه این که چون خود عبارت " بازی هنر نیست " رو بکار برده من قبول کنم ، دلیلشو بهتر بود تو همون پست مینوشتم که شفاف سازی بشه ولی حوصلم نبود ترجمه کنم :D
دلیلش اینه :
Michael Samyn and Auriea Harvey (founding members of indie studio Tale of Tales), argued in no uncertain terms that games "are not art" and that they are by and large "a waste of time." Central to Tale of Tales' distinction between games and art is the purposive nature of games as opposed to art: Whereas humans possess a biological need that is only satisfied by play, argues Samyn, and as play has manifested itself in the form of games, games represent nothing more than a physiological necessity. Art, on the other hand, is not created out of a physical need but rather it represents a search for higher purposes. Thus the fact that a game acts to fulfill the physical needs of the player is sufficient, according to Samyn, to disqualify it as art.

و یک چیزی رو تاکید کنم بنظرم Vr شروع یک انقلابه خودش ، بدون شک اگه یه روز ببینیم که بازی هنر هشتم محسوب شده بخاطر VR بوده ، ما داریم با زدن چن تا دکمه کاراکتر رو کنترل میکنیم ، این فقط گول زدن مغزه ، با VR ما واقعا "نقش بازی میکنیم" و این میتونه هنر باشه . ( البته مسلما نه بازی های vr الان که باز با چن تا دکمه هستن ) .
 
  • Like
Reactions: .::Snake::.
به نظر من ارزششو نداره آدم ساعت های نجومی از زندگیش رو بذاره برای بازی ، عمر انسان محدوده، ما افتادیم تو این دنیا و واقعا نمیدونیم چه خبره (وات د هل ایز گوینگ آن به قول فرنگیا:|) ، حالا بجای جنب و جوش و پرسش و تلاش برای فهمیدن معنی زندگی و این دنیا ، خودتون رو تو یه فضای بسته مجازی نگه میدارید و سرگرم میشید و اجازه رشد به خودتون نمیدید ، البته خودمم این مشکلو دارم اما مطمئنا از اکثر افرادی که خودشون رو گیمر خطاب میکنن کمتر وقت صرف بازی کردم ، شاید کل تایم بازی کردن از اول عمرم دو هزار ساعت بشه حداکثر ، حالا اینو به یه نفر به قول شما گیمر واقعی بگید میگه این که چیزی نیست ، اما با گذشت سال ها من فهمیدم که این یک فاجعست میدونید چرا ؟ چون تو این زمان میشد حداقل حدود دویست تا کتاب خوند ... تو همین بازیسنتر یبار یه نفر رو دیدم که هفتصد ساعت ویچر 3 بازی کرده بود ، به تاپیکش نامربوط میشد ولی واقعا میخواستم یه جمله رو ازش بپرسم :
"واقعا ارزششو داشت ؟"
دوستان جدا از خودتون سوال کنید ، و از بیرون به این سیستم ، محیط ، نمیدونم چی بهم بگم فاز گیمینگ نگاه کنید گاهی از بیرون نگاه کردن واقعا چشم آدمو باز میکنه .
مثل کسی که افتاده تو یه چاه و حالا بجای اینکه بیرون رو نگاه کنه ببینه چه خبره تو همون چاه تاریک و عمیق سرگرم یه قل دوقل بازی کردن با سنگا میشه و اصلا یادش میره که دنیای خارجی هم وجود داشته ...
البته حرف من به هیچ عنوان از اون بیانیه های ضد گیمینگ و صنعت بازیسازی نیست ، من واقعا به گیم احترام میذارم چون برخی اوقات چیزی رو به مخاطب ارائه میده که سینما یا هیچ گونه هنری نمیتونه ارائه بده ، (بر منکر ارزش آثار استاد کن لوین لعنت :D )
اما بنظرم حالت سالمش اینه که آدم فقط تست کنه بازی های جدید و ارزشمند رو نه اینکه خودش رو توشون غرق کنه .


میدونی وقتی داشتم متنت رو میخوندم به چی فکر میکردم وقتی کمتر از هرار کیلومتر انطرف تر از مرزهامون سر بچه های ده ساله رو میبرن و گوشت تنشون رو به خرد مادرشون میدهند چرا یکی باید عمر و وقتش رو تلف کنه بذاره پای اینکه دویست تا کتاب بخونه که بخواد معنای و مفهوم زندگی رو بفهمه؟ و کمی بیشتر فکر کردم به این نتیجه رسیدم چرا یک انسان باید بره در جنگی قبیله ای جونش رو فدا کنه در حالی که میتونه بره عمرش رو صرف نیازهای علمی کنه و برای بحران جهانی مثل اب تلاش کنه و همینطور چرخه های مختلف از اعمال ارشد به کتاب، سینما، بازی و یا گشت گذار با دوستان و هزاران تفریح و سرگرمی دیگه...

در کل چیزی که مطرح کردی خیلی بحث گسترده ایی میشه و از اونجایی که تمام ادم ها نیازهای روحی و روانی شون مشابه نیست نمیشه اصلا فکتی صادر کرد. بعضی ها واقعا نیاز دارند بخش زیادی از روز و هفته خودشون رو وقت سرگرمی و تفریح کنند در حالی که اگر اینکار رو نکنند دچار مشکلات روحی حادی میشند مثل افسردگی و ...
 
من خودم ماه هاست خیلی خیلی کم پیش میاد بشینم پای بازی
مگه این که میازاکی یه بازی بده ، یا چمیدونم یه چیز در حد Injustice بیاد 8 9 ساعت برمش
لست 2 مثلا بیاد
بازیای آنلاین محور زیاد بهم فاز نمیدن با این که قبلا همش کانتر میزدم . یهو میام به خودم میگم خب تو لول 50 شدی تو COD بعدش چی؟ : ))) اما وقتی بلادبرن تموم میکنم حس میکنم یه چیز جدیدی بهم اضافه شده . یه تجربه یه چیز جالب
مثلا شده بعد ماه ها میرم INSIDE رو میخرم با عشق بازی میکنم پایان مخفی هم میجوم : دی
 
و یک خروار سایت ها و فروم های مختلف اومد که ملت راجع به این قضیه بحث میکردن... این شد که فهمیدم تنها نیستم و یک کنجکاوی تو ذهنم بوجود اومد ، واقعا چرا این اتفاق میوفته ، یک دفعه بازی ها در نطرتون پایین میاد و دیگه اصلا جذاب نیستن ... دلیل روانشناختیش چیه بنظرتون ؟ هرچی به ذهنتون میرسه اینجا بگید ، خودم رشته روانشناسی ام و برام جالبه نظر های مختلف رو راجع به این قضیه بشنوم ...
به نظر من دلیلش اینه که شما خودت از بازی دل کندی ولی ضمیر ناخوداگاهت خیر! هنوز ناخوداگاهت از بازی دل نکنده و به خاطر همین خیلیامون با اینکه دیگه از بازی لذت نمیبریم ولی دوس داریم گهگداری بریم سمتش.
به طور مثال یه رابطه که بعد مدتها تموم میشه،شما واقعاً میبُری از اون رابطه ولی ضمیر ناخوداگاه تو هنوز تو اون رابطه مونده،برای همین بعضی وقتها بعد از ماه ها آدم فیلش یاد هندوستان میکنه ولی هرگز دیگه اون لذت سابق رو نمیبری چون خودت واقعاً اون وضعیت رو ترک کردی ولی ضمیر ناخوداگاهت هنوز دوس داره تو اون وضعیت خودش رو ببینه.تموم شدن کامل یک چیز زمان میبره.
 
آخرین ویرایش:
والا من که سنم هم بالا نیست و تازه دو ماه دیگه 21 ساله میشم، ولی الان یک پنجم دوره نوجوانی (طرفای 15-16 سالگیم) هم بازی نمیکنم:D مشکل وقت ندارم، ینی به اندازه اون موقع وقتم آزاد نیست ولی در کل روزایی که سر کار نمیرم راحت 5 ساعت وقت آزاد دارم. اما الان کلا با بازی کردن خیلی کمتر از قبل حال میکنم، و حس میکنم مشکل عمده از خود بازیاست که خیلی تکراری شدن. ترجیح میدم وقت آزادمو موزیک گوش بدم، فیلم و سریال ببینم، تو فضای مجازی بچرخم و با رفیقام برم بیرون.
برعکس قبلا گیم به اولویت خیلی پایینی تبدیل شده برام، ولی خب من ولش نمیکنم میخوام هرطور شده حداقل ماهی یه بازی بکنم:D هرچقدر هم که لذت نبرم، از بچگی بخش مهمی از زندگیم بوده و دلم نمیاد بیخیالش بشم.
به نظر من مشغله کاری نمیتونه تنها دلیلش باشه
خود من چند وقتی هستش که کلی تایم آزاد دارم. بیشتر بازی های روز هم مجانی دانلود کردم و تو سیستم هست :D ولی حداکثر 1 ساعت می تونم تحملشون کنم.
به نظرم بازی ها حداقل واسه من تکراری شدن. یه زمانی بود تریلر e3 یه بازی رو می دیدم برایش لحظه شماری می کردم. ولی امسال اصلا حوصلم نگرفت تریلر هارو نگاه کنم.
شاید سالی یه بازی مثل ویچر یا Tlou بیاد که تا آخر برم. به نظرم دوران گیمر بودنم با ویچر 3 تموم شد.

الان تا حدودی فیلم دیدن سرگرمم می کنه ولی بیشتر ترجیح میدم بیرون ول بچرخم تا پشت pc بشینم.
شرایط منم همینطوریه:دی بیرون رفتن و بودن تو اجتماع با بقیه رو ترجیح میدم.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or