در اوایل قرن بیست و یکم زمانی که کنسول ۲ Playstaition چشمان خودش را برای یک رقابت باز کرد ، کپکام هم تصمیم گرفت مثل همیشه بازی های اسطوره ای خودش را بر روی این کنسول ادامه دهد. اما این تنها پروژه کپکام نبود بلکه این کمپانی با امضای قراردادی با شرکت نینتندو، سری Resident Evil را به دارندگان کنسول Nintendo GameCube تقدیم کرد. این میتوانست شوک بزرگی برای طرفداران سونی باشد. اما کپکام به یار قدیمی خود وفا دار ماند و چندین عنوان جدید برای این کنسول در نظر گرفت که در راس آنها بازی های Devil May cry وOnimusha قرار داشتند.
در سال ۲۰۰۱ کاپکم اولین شماره از سری بازیهای اونیموشا با نام Warlords را بر روی کنسول ps2 عرضه کرد. شاید این کار کپکام تا حدودی عجیب به نظر میرسید چرا که تا آن زمان کپکام بیشتر در سبک ترسناک Horror-Surival کار می‌کرد (مانند Resident Evil، Dino crisis و ) clock tower و ساخت یک بازی در سبک اکشن ماجراجویی جای تعجب داشت. این شماره در مورد یک سامورایی به نام Hidemitsu Samanouske Akechi بود که قصد داشت پرنسس دزدیده شده را به خانه بازگرداند اما در طول راه متوجه می‌شود که هیولاهایی به نام Genma را در پیش روی خود دارد.
در ادامه او توسط قدرتی عجیب به نام Oni دارای توان کافی برای دست یابی به هدف خود می‌شود و یک شیء به نام gauntlet بر دست او بسته می‌شود و به کمک آن به قدرتهای جادویی دست میابد و در سرانجام تبدیل به ک Onimusha می‌شود . Onimusha یک کلمه ژاپنی است به معنی جنگجوی تاریکی. Oni
تاریکی و :Mushaجنجگو . در کل به معنای جنگجوی تاریکی است که بر علیه نور میجنگد. در ادامه سامانوسکه پی میبرد که شخصی به نام nbonoga oda در پشت پرده این نقشه‌ها قرار دارد . در سال ۲۰۰۲ شماره اول با تغییراتی برای کنسول ماکروسافت یعنی Xbox وارد بازار شد اما با نام .Genma Onimusha اواخر سال ۲۰۰۲ که بود که دومین شماره رسمی از این بازی بانام s Destinyپ:Samurai۲ Onimusha دوباره بر روی کنسول ps2 منتشر شد . در نسخه جدید، نوبوناگا دوباره فعالیتهای پلید خود را از سر گرفته بود . در ابتدا بازی صحنه ای نمایش داده میشد که هیولاهای گنما به ک دهکده حمله کرده اند . همه توقع داشتند که دوباره سامانوسکه رو ملاقات کنند اما شخصیت این شماره Jubei Yagyu بود . یک سامورایی که مانند سامانوسکه با نوبوناگا جنگید و او را برای مدتی متوقف کرد. اما شکست او هنوز کامل نشده بود . شاید یکی از عوامل محبوبیت این شماره مخصوصا در کشور ژاپن استفاده از چهره کی از بازیگران معروف برای طراحی Jubei بود. در بعضی از قسمتهای این نسخه شما شخصی را به عنوان هم تیمی در کنار خود داشتید . در سال ۲۰۰۳ یک شماره با نام Onimusha Tactics برای کنسول دستی Game Boy روانه بازار شد . این شماره در سبک RPG Strategy قرار داشت . داستان بازهم در مورد رییس بزرگ نوبونگا بود که این بار کاراکتری به نام Onimaru برای سرنوشت انسانهای میجنگید . اما نسخه اصلی به شمار نمیامد.
در ماه مارس ۲۰۰۴ یک نسخه فرعی دیگر به نام Onimusha Blade Warriors برای کنسول ps2 عرضه شد که در سبک مبارزه ای سه بعدی قرار گرفت . دراین نسخه شما قادر بودید با شخصیت‌هایی که در شماره های قبلی حضور داشتند به مبارزه بپردازید . همچنین میتوانستید یک مبارزه چهار نفره را تجربه کنید. در کل ۱۲ کاراکتر در این بازی گنجانده شده بود که دو شخصیت اصلی یعنی سامانوسکه و جوبی و... هم جزو آنها بودند. اما در ماه اوریل ۲۰۰۴ بازی s SiegeپDemon ۳ Onimusha بر روی کنسول قبلی خود ظاهر شد . در این شماره که با یک دموی دیدنی آغاز میشد سامانوسکه دوباره ظاهر شد تا این بار برای همیشه نوبونگا را به اعماق جهنم بفرستد . اما در این شماره مانند قبل از چهره یک شخصیت معروف استفاده شد. بازیگر مراکشی الاصل سینمای فرانسه یعنی . Jean Reno او در بازی با نام Jaques Blank در فرانسه مدرن زندگی می‌کرده اما سامانوسکه و او در زمان همدیگر جابجا میشوند و دوباره با نوبوناگا و هویولاهای گنما میجنگد اما این دفعه در پایان بازی با کمک فرشته کوچک Ako نوبوناگا برای همیشه از بین میرود و سه گانه اونیموشا همینجا به پایان میرسد. در حالی که انتظار میرفت با پایان یافتن سه‌گانه این بازی به خواب فرو رود، کپکام اعلام کرد که در حال ساخت چهارمین شماره از این سری است. اگر به عقل قضاوت می‌کردیم باید کپکام خط داستانی جدیدی برای بازی طراحی می‌کرد.
اما مثل همیشه داستان فوق العاده و پر جزییات اونیموشا خود را نشان داد. داستان دیگر در مورد سامانوسکه و نوبوناگا نیست بلکه داستان ۱۵ سال بعد از شکست نوبوناگا و گنما میباشد. کشور ژاپن توسط Hideyishi Toyotomi یعنی شاگرد نوبونگا اداره می‌شود و دوباره ارامش را به چشمان خود مشاهده کرد است اما در ۲۹ جولای ۱۵۹۶ با ظاهر شدن Omen star ژاپن دوباره ندای دشمنان را میشنود هیدیوشی به کباره دچار تغییر می‌شود و دوباره هرج و مرج و اشوب سراسر ژاپن را فرا میگیرد و بعد ازمدتی مردم به هیولاهای گنما تبدیل میشوند. در ابتدای بازی شخصی به نام Tenkai Kinobno با Mitsunari Ishida در حال رزم هست اما تنکای از بالای ساختمانهای سر به فلک کشیده به پایین پرتاب می‌شود و یک پسر جوان به نام Soki بازی را شروع می‌کند و در شهر با هیولاها میجنگد. اما داستان اصلی در دو سال بعد از آن ماجرا یعنی در سال ۱۵۹۸ شروع می‌شود. سوکی و دوست با مزه او Minokichi در حال طرح ریزی برای از بین بردن Cherry trees هستند. (لازم به ذکر هست که درختان Cherry نوعی درخت هستند که از روح انسانها بوجود امده است و منبعی برای تبدیل انسانها به هیولا های گنما است.) اما در این راه دوست ما با Jubei Yagyu اشنا می‌شود. (او یک دختر نوجوان است و نمیتواند همان جوبی شماره دوم باشد.) جوبی هم که برای از بین بردن سوکی امده سرانجام با اتفاقاتی که میافتد میبینید که سوکی هم میتواند مانند اونی‌ها دیگر هیولاهای گنما را نابود می‌کند و میفهمد که حق با سوکی است و راضی می‌شود که با او همراه شود. شخصیت‌های .Ohatsu ,robertoTenkai هم در ادامه به بازی اضافه میشوند.
● معرفی شخصتیها
▪ Soki Oni of the Ash
او شخصیت اصلی بازی است که بر علیه پدر خوانده خود یعنی هیدیوشی قیام کرده و با نپذیرفتن پیشنهاد وی به دشمنی با او برخواسته است. اسم اصلی او Hideyasu Yoki است اما نام Soki را بر خود برگزیده. او شخصیتی است که امید انسانها به اوست و در میان بازی به ک اونیموشا تبدیل می‌شود. او اخرین امید بشر است تا بتواند انسانیت را زنده نگه دارد.
:Jubei Yagyu او نوه Jubei Yagyu هست همان شخصیتی که در شماره دوم با او بازی می‌کردیم و برای ادامه راه پدربزرگ خود و دفاع از حقوق دهکده خود پا به پای سوکی میجنگد. در این راه دشمن اصلی او عمویش یعنی Munenori Yagyu است. او با سبک مبارزه ای قبیله خود میجنگد و با پدر بزرگ خود عهد کرده که بر علیه نور های شیطانی و گنما بجنگد.
▪ Tenkai Kinobono
او یک راهبه است که در معبد Meit زندگی می‌کند با شخصی که بیشتر شبیه ک دختر بچه است به نام .Arinاین معبد توسط قدرتهای قوی Oni محافظت می‌شود. او دارای Oni Gauntlet است اما چگونه ان را بدست اورده بماند. او بسیار شبیه سامانوسکه است. حتی کسی که به جای او صحبت کرده همان گوینده ای است که به جای سامانوسکه صحبت می‌کرده. در بازی نشانه هایی وجود که میتواند ثابت کند که او همان سامانوسکه است(که اشاره به انها در نقد نمیگنجد) اما هنوز به طور قطعی ثابت نشده. او برای سرنگون کردن گنما به سوکی کمک بزرگی می‌کند به گفته خودش او در جنگ قبلی هم حضور داشته و نکات مبهم را در بازی برای بازیکن‌ها و سوکی واضح می‌کند. شاید او را بتوان منبع اصلی اطلاعات دانست.
▪ Ohatsu
او همبازی سوکی در بچگی بوده است و شاید بتوان گفت یک رابطه عاشقانه با سوکی داشته است. او در ابتدا با هیدیوشی برای هدف وی تلاش می‌کردند اما بعد از اینکه سوکی نقش های پلید هیدیوشی را برای او اشکار میسازد با سوکی تلاش دوباره ای را اغاز می‌کند. او در این راه برای نجات خواهر خود یعنی Yori مبارزه می‌کند. در ضمن او خواهر زاده نوبوناگا است.
▪ Robeto Frois
پسر دو رگه اسپانیایی و ژاپنی که در بچگی پس از دست دادن والدین خود در کنار دکتر Luis Frois به کار مشغول بود و توسط آزمایشهای لوییس دارای مشت های آهنی می‌شود که هیچ چیزی در برابر آن نمیتواند مقاومت کند. او تنها کسی است که میتواند توسط مشت های خود دو منبع انرزی گروه تویوتومی Dark stone را نابود کند.او میخواهد لوییس را بکشد اما چرا؟ در بازی هر شخصیت منفی توسط حشره های گنما الوده شده اند و روح پاک خود را از دست داده اند. مثلا هیدیوشی همیشه ژاپن را در ارامش نگه داشته اما چرا هرج و مرج آن را فرا گرفته. لوییس هم توسط این حشرات الوده شده و به ازمایشهای گنما کمک می‌کند برای همین مورد نفرت روبرتو قرار گرفته است.
هیدیوشی برای احظار کردن Omen star بر روی زمین به درختان Cherry نیاز دارد اما قهرمانهای ما جلوی این کار را باید بگیرند اگر Omen star ظاهر شود خدای نور Fortinbrass جهان را زیر سلطه خود قرار میدهد.که این میتواند انسانیت را تهدید کند که شاید آن را به پایان خود نزدیک کند.
داستان بازی به حد کافی جالب و قوی است و پر از جزییاتی است که هر بازیکنی را برای ادامه آن تشویق می‌کند. تا همینجا کافی است. یکی از صفاتی که داستان را پر محتوا کرده است شخصیت پردازی است که به مراتب پر رنگ تر از شماره های قبل کار شده. در بین هر مرحله ا بهتر بگوییم Chapter شما در مخفی گاه خود قرار میگیرید که در اینجا می‌توانید با صحبت با هر کاراکتر و انتخاب گزینه هایی که از قبل تعریف شده است مکالمه کوتاهی ببینید که این کمک بزرگی به شخصیت پردازی کرده. در ضمن بازی دارای Cutscense های بیشتری شده است که اغلب بصورت Time- Real هستند و که با کیفیت نسبتا مناسبی نمایش داده میشوند.
در کل در این گونه بازیها یعنی بازیهایی که کنترل یک شخصیت بر عهده خود بازی است هیچوقت هوش مصنوعی بالایی دیده نشده اما اونیموشا را میتوان از این قاعده مستثنا ۶ درجه است که باید ۳ تای آنها را باز کنید جایزه ای به شما داده می‌شود.
این سادگی بازی ها روی ما هم تاثیر گذاشته 
Google