نظر شما درباره سبک ترسناک

در مورد بازی‌های سبک ترسناک، شما طرفدار کدام گزینه هست


  • مجموع رای دهنده‌ها
    101

msbazicenter

کاربر سایت
سلام
یکی از موضوع‌های گفتگوی بنده با دوستان بیرون بازی‌سنتر و داخل اون،‌ بحث پیرامون بازی‌های ترسناک و المان‌های اون بوده و هست. بعد از خواندن دو مقاله‌ی دوست عزیزم،‌جناب Black Tear ( نقدی بر بازی‌های ترسناک و وقتی ترس معنای خود را از دست میدهد!) به ذهنم خطور کرد که این دغدغه‌ رو با باقی دوستان در میون بذارم.
خب همون‌طور که از اسم گفتگو‌ مشخصه،‌ محورهای گفتگو این‌ها هستند؛
- نظر شما درباره سبک وحشت (تمامی سبک‌های وحشت) چیه؟ (با نظرسنجی)
- المان‌های سبک وحشت در بازی‌ها چی هستند و سبک غربی و ژاپنی چه فرقی دارند؟ (حتی از فیلم‌ها و کتاب‌ها و کمیک‌ها و هرچیزی که می‌تونید مثال بیارید)
- وضعیت سبک وحشت رو در گذشته،حال و آینده چگونه ارزیابی می‌کنید؟
- اگه قرار باشه خودتون بازی بسازید چکار می‌کنید؟
- اگه فکر می‌کنید سبک ترسناک دچار افت شده، دلایل این افت چیه؟
- ترسناک‌ترین لحظه‌ای که روبروی مونیتور یا TV تجربه کردید کِی و به چه دلیل بوده؟
- آیا برای ترسیدن از بازی‌های ترسناک شرایط محیطی خاصی نیاز هست؟
-اگه من بخوام برترین بازی سبک ترسناک رو بسازم،‌پیشنهاد یا درخواست شما چیه؟
- القای حس ترس روی کنسول خانگی موفق‌تره یا PC و یا کنسول قابل حمل؟
- در القای حس ترس، چه عاملی در بازی بیشتر تأثیرگذار هستش؟
-...
 
آخرین ویرایش:
من سبک غربی رو بیشتر میپسندم. البته دلیل خاصی ندارم ، شاید مهمترین دلیلم این باشه که من این سبک رو با بازی هایی مثل DOOM 1&2 و heretic و hexen شروع کردم و همه ی اونا تقریبا پایه گذار و مادر سبک غربی این ژانر به حساب میان. بعد هم که نسخه ی 1 بازی QUAKE این ژانر رو توی اون سال ها یعنی اواسط دهه ی 90 منفجر کرد.
الان هم بازی هایی مثل DOOM 3 و dead space و metro و... رو خیلی بیشتر ترجیح میدم چون جو بازی هاشون خیلی نفس گیره و آدم یه لحظه هم آروم و قرار نداره.
سبک ژاپنی هم عالیه و بیشتر با حس تعلیق و بعضا احساسات ناخوشایند انسانی مثل کینه و عذاب وجدان از یه کار خاص و .... این حس رو منتقل میکنه. سبک ژاپنی البته به نظرم داستان محورتره و جو سایکوتیکش مخاطب پسندتره. ولی سلیقه ی من با همون سبک غربی بیشتر جوره:)
 
ما علاقه به شکنجه خود داریم.شدید.:d

به نظر من سبک غربی با ژاپنی فرق داره. غربی‌ها بیشتر بازی‌هاشون با ترس‌های آنی‌ جلو میره،ولی‌ شرقی‌ها بیشتر با ترس درونی سر و کار دارن. هر وقتم یکی‌ از اینا می‌خواد کار اون یکی‌ رو تقلید کنه معمولا نا موفق می‌شه.
مثلا تو بازی‌های ژاپنی حتا جاهایی‌ که هیچ دشمنی نیست انسان باز احساس نا خوشایندی داره ولی‌ تو بازی‌های غربی مثلا به اتاق‌های سیو یا هر جای دیگه که میرسه احساس خوبی‌ بهش دست میده که از دست زامبی‌ها یا هر چیز دیگیی‌ که دشمنش بود فرار کرده.
افول سبک ترس هم به نظر من به علت عامه پسند تر کردن بازی‌های ترسناک چند سال اخیر هست که از حس و حال بازی‌های اصیل ترسناک خارج شده که خود اینم برمیگرد به مسائل مالی‌.
 
من بیشتر سبک ژاپنی رو می پسندم از اونجایی که اون نوع ترس بیشتر با روح و روانت بازی می کنه و حتی زمانیکه که pc یا کنسول خاموشه تو باز هم توی همون جو وحشت قرار می گیری با حرف دوست بالایی هم موافقم معمولا تو بازیهایی که ب سبک جی هرور ساخته شدن حتی جایی هم که دشمن نیست باز هم احساس خطر می کنی نمونه ش fatal frame این نوع سبک تاثیر عمیقی داره ! سری سایلنت هیل هم با اینکه با داستان و اسمهای غربی ساخته شده ولی سبکش سبک جی هرور هست
تو نسل جدید بازیها سبک جی هرور کم پیدا میشه دلیلش رو جدی نمی دونم تمام بازیها و حتی فیلمها هم کم کم دارن به سبک وست هرور روی میارن که واقعا جای تاسف داره واسه افرادی مثله ما (که دوست دارن شکنجه ی روحی بشن):d
 
منم واقعا با devil girl موافقم
دیگه ترسی که تو بازیهای قدیمی وجود داشت دیگه نیست
جوی که آدم نفسش بند بیاد رو خیلی کم دیدم جدیدا ... مگه با موسیقی ترس آدمو میخ کوب کنن همین
 
خوب به نظرم تعداد بازی هایی که هر سال در سبک ترسناک میاد زیاد نیست.اگه صحبت فقط در بازی ها باشه میشه گفت در چند سال اخیر سری بازیهای dead spas1-2 وحشت بسیار رو در بازیباز منتقل کرده ولی بازیهایی هستن که ترسناک نامیده میشون ولی در اصل ترسناک نیستن و توهم زا هستن مثل بازیهای الن ویک و هم سبکاش که شاید هم زیاد نباشن...بازیهایی هم هستن که صرفا فقط و فقط ترسناک هستن و بدون داشتن گیم پلی و گرافیک خوب صرفا فقط برای ترسوندن ساخته شدن مثل بازی alience vs predator و بازی هایی هم هستن که واقعا کمی کاستی ای ندارن در این زمینه مثل سری رزیدنت ایول که از شماره ۴ به بعد کمی تغییر کرد سبکش
در کل بازی ترسناک فقط و فقط نباید ترسناک باشه باید یه ریزه کاری هایی داشته باشه.....و به نظر من دد اسپیس از همه بهتر کار کرد..و اگه تو فیلم ها بخواهیم بگیم predator ترسناک ترین فیلم بود که تا حالا دیده بودم
 
من بیشتر سبک ژاپنی رو می پسندم از اونجایی که اون نوع ترس بیشتر با روح و روانت بازی می کنه و حتی زمانیکه که pc یا کنسول خاموشه تو باز هم توی همون جو وحشت قرار می گیری با حرف دوست بالایی هم موافقم معمولا تو بازیهایی که ب سبک جی هرور ساخته شدن حتی جایی هم که دشمن نیست باز هم احساس خطر می کنی نمونه ش fatal frame این نوع سبک تاثیر عمیقی داره ! سری سایلنت هیل هم با اینکه با داستان و اسمهای غربی ساخته شده ولی سبکش سبک جی هرور هست
تو نسل جدید بازیها سبک جی هرور کم پیدا میشه دلیلش رو جدی نمی دونم تمام بازیها و حتی فیلمها هم کم کم دارن به سبک وست هرور روی میارن که واقعا جای تاسف داره واسه افرادی مثله ما (که دوست دارن شکنجه ی روحی بشن):d
منم با نظر این دوست گرامی موافقم.
اگرم شرایط محیطی محیا نباشه از همون سبک ژاپنی هم نمیشه لذت برد و ترس رو حس کرد. شاید جاش اینجا نباشه، من بشخصه سالها پیش بدلیل داشتن همون شرایط خاص( مثلا نبودن کسی تا چند کیلومتر. تاریکی مطلق. سکوت و .....) با توجه به اینکه دونفر هم بودیم ترس لذت بخشی رو تجربه کردم. سبک غربی کار تأثیر گذاری انجام نمیده. به نظرم فقط شوتر هستند
 
ممنون از آقا مسعود عزیز بابت ایجاد این تاپیک.
خوب در ادامه نظرات کامل دوستان عرض می‌کنم که با گذشت زمان سلایق هم به کلی تغییر کرده، و جامعه گیمر امروزی بیشتر بازی‌هایی رو می‌پسندند که تعامل راحت‌تر و ساده تری با اون برقرار کنند.(از جمله بازی‌ها سبک شوتر) پس اگر می‌بینیم که بازی‌های سبک شوتر طرفدارهای بیشتری داره به همین دلیل هست. شیوه بازی سازی سبک غربی، پاسخگوی این جماعت از گیمرها هست.

ارکان اصلی یک بازی سبک وحشت ساخته استودیوهای غربی: مبارزات سخت و نفس گیر، صداگذاری کار شده و طبیعی ، طراحی محیط‌های نامعمول و نامنظم، تاریکی بیش از اندازه و به واسطه این مورد شکه کردن‌های ناگهانی هستند.
سبک بازی سازی ژاپنی علاوه بر بهره گیری از موارد بالا از عناصری مثل روایت داستان مجهول، سؤال برانگیز و فرا منطقی و مطرح کردن مسائل اعتقادی و برخورد خیر و شر در قالب یک داستان ، موسیقی‌های روانشناسانه، شخصیت پردازی حرفه‌ای، توجه به ترکیب رنگ‌ها در محیط و ... استفاده می‌کند. می‌بینید که سبک بازی سازی ژاپنی بسیار غنی تر از غربی است، البته این نوع از بازی‌ها به دلیل خاص بودن و تأکید زیاد بر داستان پیچیده، مخاطب‌های خاصی داره. پس بدیهی هست این روزها که فروش خوب یک IP یکی از موارد موفقیتش محسوب میشه، سازنده‌ها توجه بیشتری به بازار فروش و سلیقه عمومی بکنند، برای همین شاهد از بین رفتن سبک بازی سازی شرقی هستیم.
البته این موضوع( تفاوت در ساخت ) در مورد فیلم‌های سینمایی هم صدق میکنه. شما درون مایه دو فیلم ترسناک Grudge(سبک شرقی) و SAW(سبک غربی) رو باهم مقایسه کنید. Grudge بر پایه یک داستان فراذهنی و پیچیده و در عین حال نامطلوب هست. ترس در این نوع فیلم از طریق داستان پردازی موفق القا میشه، و این دقیقاً همان ترس از ناشناخته‌هاست.ترسی که آنی و لحظه‌ای نیست و شاید همواره در کنار شما باشه! البته فضا سازی مناسب هم از ارکان اصلی فیلم‌های شرقی هست.در صورتی که فیلم SAW بر روی داستان پردازی تأکید چندانی نداره، حتی اگر خط داستانی ضعیفی رو هم در این نوع از فیلم‌ها مشاهده کنیم بهانه‌ای برای جذاب تر شدن فیلم هست. ترس در این نوع فیلم‌ها فقط به واسطه اعمال غیر انسانی و غیر قابل تحمل، شوکه کردن‌های نامعقول و ایجاد فضای استرس زا و نامطلوب ارائه میشه، و با این موارد هیجان مخاطب چندین برابر میشه.

در کل باید قبول کنیم که تعاریف این سبک( بقا و وحشت) عوض شده، شاید حتی اگر یک عنوان ناب با مشخصات ذکر شده هم در این نسل تولید بشه، مورد استقبال چندانی قرار نگیره( نمونه بارز این موضوع، استقبال بسیار کم از بازی زیبای SIREN: NEW TRANSLASION هست).
 
  • Like
Reactions: uriel
ممنون از آقا مسعود عزیز بابت ایجاد این تاپیک.
خوب در ادامه نظرات کامل دوستان عرض می‌کنم که با گذشت زمان سلایق هم به کلی تغییر کرده، و جامعه گیمر امروزی بیشتر بازی‌هایی رو می‌پسندند که تعامل راحت‌تر و ساده تری با اون برقرار کنند.(از جمله بازی‌ها سبک شوتر) پس اگر می‌بینیم که بازی‌های سبک شوتر طرفدارهای بیشتری داره به همین دلیل هست. شیوه بازی سازی سبک غربی، پاسخگوی این جماعت از گیمرها هست.

ارکان اصلی یک بازی سبک وحشت ساخته استودیوهای غربی: مبارزات سخت و نفس گیر، صداگذاری کار شده و طبیعی ، طراحی محیط‌های نامعمول و نامنظم، تاریکی بیش از اندازه و به واسطه این مورد شکه کردن‌های ناگهانی هستند.
سبک بازی سازی ژاپنی علاوه بر بهره گیری از موارد بالا از عناصری مثل روایت داستان مجهول، سؤال برانگیز و فرا منطقی و مطرح کردن مسائل اعتقادی و برخورد خیر و شر در قالب یک داستان ، موسیقی‌های روانشناسانه، شخصیت پردازی حرفه‌ای، توجه به ترکیب رنگ‌ها در محیط و ... استفاده می‌کند. می‌بینید که سبک بازی سازی ژاپنی بسیار غنی تر از غربی است، البته این نوع از بازی‌ها به دلیل خاص بودن و تأکید زیاد بر داستان پیچیده، مخاطب‌های خاصی داره. پس بدیهی هست این روزها که فروش خوب یک IP یکی از موارد موفقیتش محسوب میشه، سازنده‌ها توجه بیشتری به بازار فروش و سلیقه عمومی بکنند، برای همین شاهد از بین رفتن سبک بازی سازی شرقی هستیم.
البته این موضوع( تفاوت در ساخت ) در مورد فیلم‌های سینمایی هم صدق میکنه. شما درون مایه دو فیلم ترسناک Grudge(سبک شرقی) و SAW(سبک غربی) رو باهم مقایسه کنید. Grudge بر پایه یک داستان فراذهنی و پیچیده و در عین حال نامطلوب هست. ترس در این نوع فیلم از طریق داستان پردازی موفق القا میشه، و این دقیقاً همان ترس از ناشناخته‌هاست.ترسی که آنی و لحظه‌ای نیست و شاید همواره در کنار شما باشه! البته فضا سازی مناسب هم از ارکان اصلی فیلم‌های شرقی هست.در صورتی که فیلم SAW بر روی داستان پردازی تأکید چندانی نداره، حتی اگر خط داستانی ضعیفی رو هم در این نوع از فیلم‌ها مشاهده کنیم بهانه‌ای برای جذاب تر شدن فیلم هست. ترس در این نوع فیلم‌ها فقط به واسطه اعمال غیر انسانی و غیر قابل تحمل، شوکه کردن‌های نامعقول و ایجاد فضای استرس زا و نامطلوب ارائه میشه، و با این موارد هیجان مخاطب چندین برابر میشه.

در کل باید قبول کنیم که تعاریف این سبک( بقا و وحشت) عوض شده، شاید حتی اگر یک عنوان ناب با مشخصات ذکر شده هم در این نسل تولید بشه، مورد استقبال چندانی قرار نگیره( نمونه بارز این موضوع، استقبال بسیار کم از بازی زیبای SIREN: NEW TRANSLASION هست).
حرف های شما رو کاملا قبول دارم و توی پست قبلیم هم گفتم که سبک ژاپنی از غنای داستانیه بیشتری بهره میبره. ولی از نظر من نمیشه برتری رو به یکی از اون ها اختصاص داد. از نظر من ساخت اتمسفر بازی های سبک ژاپنی بر پایه ی تعلیق و سردر گمی بازی باز درون بازی هستش یعنی ترس رو در ذهنیت بازی باز با قرار دادن اون در یه محیط نا مفهوم و غیر عادی بوجود میارن. ولی توی سبک غربی اگرچه داستان بازی در القای این نوع حس ضعیف تر از عناوین شرقی عمل میکنه ولی برخی بازی ها هستن که بعضا آنچنان محیط رو پرداخت میکنن که براحتی بازیباز خودش رو جزوی از اون محیط حس میکنه البته از نظر من سبک بازی و نوع روایت و دید بازیباز خیلی در این دو سبک موثره به طور مثال من فکر میکنم سازندگان سبک غربی برای پوشش ضعف داستانی سبک بازی رو از سوم شخص به اول شخص تغییر دادن تا به بازیکن القا بشه که در اون جو قرار گرفته نظیر همون DOOM 3 و یا METRO . البته بازی هایی هم هستن که کاملا از سبک غربی الهام گرفتن و دارای داستان پر مایه ای نیز هستن مثل clive barkers jericho که بیان کننده ی افسانه ای موحش هست و داستانی بسیار زیبا داره. از طرفی ترس با شک های آنی و احساس مداوم خطر در محیط هم از نظر من برای ایجاد حس ترس اشکالی نداره. پس میشه گفت در هر دو از المان هایی برای ترس استفاده میشه ولی رویکرد غرب با شرق در این زمینه متفاوته که به طبع سلیقه های متفاوتی رو نیز جذب خودش میکنه.
 
دوست خوبم Uriel عزیز، حرف‌های شما رو صد در صد قبول دارم، و این موضوع هم واضحه که بعضی از بازی‌های سبک غربی بسیار خوش ساخت هستند و البته به عنوان یک الگوی موفق برای ساخت بازی شناخته میشند، ولی در نظر بگیرید این عناوین برای همیشه در ذهن مخاطب نمی‌مونند.
ماندگاری بازی‌های سبک شرقی از طرح داستان غنی، گسترده( قابلیت گسترش دارند) و در بعضی از موارد نامحدود ریشه میگیره، ولی آیا واقعاً یک بازی مثل DOOM ، و یا حتی DEAD SPACE بعد از ساخت شدن چندین شماره دچار کلیشه و تکرار نمی‌شه؟ ماندگاری این بازی‌ها در ذهن مخاطب بسیار کوتاه هست چون ذهن مخاطب را درگیر داستان پیچیده و پر رمز و راز نکرده اند. این بازی‌ها محدود و غیر قابل گسترش هستند.در برابر اینها، شما دو سری Resident Evil و silent hill رو در نظر بگیرید. این بازی‌ها به واسطه نامحدود بودن و ظرفیت بالا در طراحی داستان، ماندگاری بسیار زیادی در ذهن مخاطب دارند. مثلاً طرفداران سری بازی سایلنت هیل به قدری با دقت این بازی رو انجام دادند که تک تک صحنه‌های بازی رو در ذهنشون دارند.(به واسطه داستان بازی). چون همه عناصر موجود در این بازی فلسفه وجودی خاصی دارند. ولی پس از مدتی بسیاری از مراحل یک بازی شوتر غربی از یاد گیمر خواهد رفت، چون ارتباط قوی‌ای با بازی و محیط برقرار نکرده‌.
به هر حال بنده این دو سبک رو در یک حد نمیدونم و صد در صد به برتر بودن سبک شرقی اطمینان دارم.
 
سلام دوستان
من خودم سبک ترسناک ژاپنی رو تو ترس قبول دارم .

اصلا ساختار بازی طوری میشه و سازندگان کاری میکنن که بعد از نیم ساعت بازی کردن از لحاظ روحی داغون بشی .

مثلا تو شماره 3 سایلنت هیل تو مترو که تنها بودیم یه جا یه تیکه روزنامه بود رو زمین که تقریبا هم داخل روند اصلی بازی نبود - که تو یه قسمتش درباره ارواح نوشته بود - گفته بود بعضی وقتها که بعضی آدما دچار یه مرگ سریع میشن روحشون تو اون محل باقی میمونه ...(که تو اون وضعیت اولین چیزی که به ذهن آدم خطور میکنه اینه که مثلا یکی پرت بشه زیر قطار و بمیره ...) حالا ما اینو خوندیم و یه مترو تاریک جلومون که تا یه متری جلومون رو به زور میدیدیم و تنهای تنها ... از لحاظ روانی آدم نابود میشه ... جرات نمیکردم برگردم یا بچرخم نور چراغ قوم محیط رو روشن کنه ... نکنه یه وقت یه چیزی اونجا باشه ...
یا مثلا اتاق مانکن تو شماره 3 سایلنت هیل ... وای من اصلا داغون شدم اون صحنه ... اصلا نفهمیدم چی شد ... گیج بودم ... صدای جیغ هنوز تو گوشم بود ... از سایه خودم هم میترسیدم ...

کلا بازیهای سبک جی هارر رو من 2 ساعت بیشتر پشت هم بازی کنم مشکل روانی پیدا میکنم ! و افسردگی هاد پیدا میکنم !

ولی با ترس های غربی من زیاد نمیترسم و به نظر اونقدر ترسناک نیست مثلا DEAD SPACE دیگه آخر ترس این بود که برگردی ببینی یکی پشت سرته که این یه شوک به آدم میداد ولی آدم فراموش میکرد ... یا بازیهایی مثل مترو که واقعا اصلا یه جاش هم نترسیدم ...
 
دوست خوبم Uriel عزیز، حرف‌های شما رو صد در صد قبول دارم، و این موضوع هم واضحه که بعضی از بازی‌های سبک غربی بسیار خوش ساخت هستند و البته به عنوان یک الگوی موفق برای ساخت بازی شناخته میشند، ولی در نظر بگیرید این عناوین برای همیشه در ذهن مخاطب نمی‌مونند.
ماندگاری بازی‌های سبک شرقی از طرح داستان غنی، گسترده( قابلیت گسترش دارند) و در بعضی از موارد نامحدود ریشه میگیره، ولی آیا واقعاً یک بازی مثل DOOM ، و یا حتی DEAD SPACE بعد از ساخت شدن چندین شماره دچار کلیشه و تکرار نمی‌شه؟ ماندگاری این بازی‌ها در ذهن مخاطب بسیار کوتاه هست چون ذهن مخاطب را درگیر داستان پیچیده و پر رمز و راز نکرده اند. این بازی‌ها محدود و غیر قابل گسترش هستند.در برابر اینها، شما دو سری Resident Evil و silent hill رو در نظر بگیرید. این بازی‌ها به واسطه نامحدود بودن و ظرفیت بالا در طراحی داستان، ماندگاری بسیار زیادی در ذهن مخاطب دارند. مثلاً طرفداران سری بازی سایلنت هیل به قدری با دقت این بازی رو انجام دادند که تک تک صحنه‌های بازی رو در ذهنشون دارند.(به واسطه داستان بازی). چون همه عناصر موجود در این بازی فلسفه وجودی خاصی دارند. ولی پس از مدتی بسیاری از مراحل یک بازی شوتر غربی از یاد گیمر خواهد رفت، چون ارتباط قوی‌ای با بازی و محیط برقرار نکرده‌.
به هر حال بنده این دو سبک رو در یک حد نمیدونم و صد در صد به برتر بودن سبک شرقی اطمینان دارم.
صد البته بازی ای که غنای داستانی بیشتری داره ماندگارتر هست و کسی که بخواد غیر از این بگه مطمئنن میخواد جانبدارانه بحث کنه. ولی سوال من اینجاست آیا عناوینی مثل resident evil هم با وجود داستان زیبا دچار کلیشه نشدند؟ یا حتی silent hill ؟ از دید من این بازی ها هم تا حدودی به ورطه ی تکرار افتادند ولی من منظورم از اون صحبت ها چیز دیگه ای بود. ببینید ترس شرقی و غربی در صنعت گیم یک تفاوت عمده دارند از دید من ترس غربی ترس در لحظه هست. به عنوان مثال صحنه ای رو توی بازی DOOM 3خاطرم هست که بعد از ورود به اتاقی برق ها کاملا قطع میشد و تنها منبع نوری نماد طالع نحس بود که هر چند ثانیه با نور نارنجی رنگ محدود اتاق رو روشن میکرد، توی اون لحظه و با وجود صدا گذاری قدرتمند و افکت زیبایی که واسه ی اون قسمت خلق شده بود بازیباز و اصلا شخصا خودم جرات حتی یک قدم فراتر رو نداشتم و نمیدونستم با چه چیزی میخوام روبرو بشم. این یعنی هدف سازنده، یعنی همون چیزی که بازیه این ژانر میخواد اونو یدک بکشه که همون ترس هست و واقعا نمیشه منکرش شد. از طرفی ترس شرقی رو میتونم لقب بمب ساعتی رو بهش بدم یعنی ممکنه در لحظه اونقدر درگیر نشی ولی بعد از چند ساعت حین بازی یا حتی پس از بازی تو رو به چالش بکشه و ذهنت رو درگیر کنه و تازه متوجه موحش بودن و اوج بعد روانیه قضیه بشی که دقیقا هدف بازیساز این ژانر هست و این هم یعنی موفقیت برای بازی ای که نام ترس و horror رو یدک میکشه. پس هر دو از نظر من دارای یک ارزش هستند و تنها چیزی که اونارو متمایز کرده تفاوت در سلیقه ی گیمرها و نوع نگرششون به ترس هست. البته این ژانر از نظر من یکی از ژانر هایی هست که اگه بازیساز ها خلاق باشند کمتر به ورطه ی تکرار میفته و اگه بشه بازی ای ساخت که میزان آلام و رنج رو خود بازیباز حس کنه به نقطه ی اوجش خواهد رسید. البته نمونه هایی هست که با بهره گیری از دو سبک غربی و شرقی تجربه ای رو خلق کردند که جاویدان مونده نظیر بازی fear 1 که تقریبا داستانش ملهم از داستان های شرقی و سبکش ملهم از سبک غربی هستش که به خوبی تلفیق شدند. و اثر پذیریه خوبی توی بازیباز ایجاد کرد. نکته ی آخر اینکه این ژانر به طور موازی در غرب و شرق رشد کرد در غرب با ظهور بازی هایی مثل DOOM , HEXEN , HERETIC , QUAKE و..... و در شرق بازی هایی نظیر RESIDENT EVIL , SILENT HILL, ALON IN THE DARK ,.....و هر دو در پیشبرد و گرویدن مخاطب به این ژانر نقش بسزایی داشتند. و از دید من نکته ی مهم اینجاست که با کدوم یکی این ژانر رو شروع کرده باشی، چون اساسا سلیقه ای که شکل بگیره کم کم با تکرار به عقیده تبدیل میشه و از اینروست که این دو مخاطبین خاص خودشونو دارند. و هر دو از دید من یکسان و موفق و جلو برنده ی این سبک از بازی ها بودند.
 
  • Like
Reactions: Heart Broken
خیلی جالبه در نظر سنجی من فقط تا این زمان گزینه آخر را زدم.
به نظر من بازی ترسناک بی معنی هست و حتی بازی های خیلی خواص مثل الن ویک یا رزیدنت اویل را من اصلا بازی نکردم.
کلا هر بازی ای که حس ترس بده را دوست ندارم و بازی نمیکنم و بیشتر به سمت بازی های شاد و با محیطی روشن میرم.تازه اگه توی بازی شب باشه هم دوست ندارم :d
 
  • Like
Reactions: msbazicenter
سلام
خیلی جالبه در نظر سنجی من فقط تا این زمان گزینه آخر را زدم.
به نظر من بازی ترسناک بی معنی هست و حتی بازی های خیلی خواص مثل الن ویک یا رزیدنت اویل را من اصلا بازی نکردم.
کلا هر بازی ای که حس ترس بده را دوست ندارم و بازی نمیکنم و بیشتر به سمت بازی های شاد و با محیطی روشن میرم.تازه اگه توی بازی شب باشه هم دوست ندارم :d
من به نظر شما احترام می‌گذارم به این دلیل که تو جایی رای مخالف دادی که تنها هستی و احتمالاً‌ همینطور هم باقی می‌مونه.
اما در مورد باقی دوستان. لذت می‌برم ضمن رعایت احترام، نکات خوبی رو بیان کردید. تا اینجا بنده یه چیزی دستگیرم شد اونم اینکه هر دو سبک عناوینی بزرگ و طرفدارانی مطلع دارند. ولی هر وقت هر کدوم از حیطه‌ی خودشون خارج و وارد قلمروی دیگری شدن،‌ (حداقل نزد طرفدارای اصلی‌شون) شکست خوردند.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or