فرهنگ گیمینگ|Gaming Culture

اونهایی هم که دم از باسواد بودن میزنن اکستریمیست هستن. مثلا عیان علی هرسی که کتابهاش فقط برای بوک کلابهای محافظه کارها نوشته شده. اصلا راهی هست که بدونیم این خانم روش پروسه ی FGM انجام شده؟ اگر هم انجام شده، دلیلش دین هست نه اجتماع... به هم گره نخوردن. جنسیت گرایی یک مشکل اجتماعی هست. بعد از هزاره ها پدرسالاری ما نمیتونیم بگیم بعد از 160 سال دنیا کاملا ازین رو به اون رو شده، هنوز تعصبهای اجتماعی، نه صرفا مذهبی وجود داره. و راست میگی. وقتی سکان دار حرکت فمنیسم مدرن، فمناتزیها و تامبلریناها باشن به هیچجا نمیرسیم.

چیزی که ازین تامبلریناها بدم میاد اینه که تمرکز کردن روی مشکلات کوچیک، عوض مشکلات بزرگ. این نشون میده هیچی بارشون نیست. فقط میخوان خودشون رو متفاوت نشون بدن... اعتراض به جنسیت گرایی در صنعت بازی احمقانه ست و نشون از بیسوادیشون داره. میتونم ده تا شخصیت زن توی بازیهای معروف نام ببرم. الی در The Last of Us آخرین نمونه ی یک زن قدرتمند بود. فکر نکنم هم وجودش به اعتراضات هیچکسهایی چون سارکسیان ربط داشته باشه. خیلیها برای سارکسیان ام جی اس رو علم کردن... نصف باسهاش زنن، دیگه بس نیست؟ من از جرز دیوار متنفرم برای همین 3ـش رو بازی نکردم ولی مگه این بازی که توسط یک ماچوئیست با ذهنیت یک نووجوون 13 ساله ساخته شده بود، اصلا توش جنسیت گرایی داشت؟ خیلی از بازیها از لحاظ گیم پلی زنها رو دیسکریمینیت میکنن. ولی برعکسش هم زیاده. میتونم بایوشاک اینفینیت رو اسم ببرم.

یکم عمیقتر به قضیه نگاه کنیم میبینیم اصلا جنسیت گرایی در بازیها وجود نداره یا خیلی کم هست. توی یکی از کنفرانسهاش سارکسیان مادرن وارفیر رو برای دیوونه هایی که نشسته بودن سر کلاسش علم کرد. آخه تو جنگ واقعگرا مگه زن هست؟

نمونه ی دیگه ش میرورز اج هست. اصلا همه توی این بازی زنن. نه نیودیتی وجود داره نه جنسیت گرایی.

ولی همونطور که گفتم اینور قضیه گیمیرهای وحشی و عصبانی و گیمیرگیتی داریم که به ماجرا وجهه ی بدی میدن. من با Kotaku in Action موافق نیستم. به نظرم بهتره بیخیالشون این آدما شیم. توی کردستان ایران FGM هنوز اجرا میشه، و قضیه دینی نیست، اجتماعی هم نیست، سیاسی هست. این مشکل بزرگ جنسیت گرایی در ایران هست نه حجاب، و در دنیا هم مشکلات بزرگتری هست تا فیزیک مدلهای سه بعدی.

همه‌جا extremist هست، ولی حداقل جنبشی که دهه‌ی ۶۰ راه افتاد اینقدر بد نبود. اتفاقا اون موقع نیاز بود چون شروعش بود، ولی الان که حداقل وضع نسبت به اون زمان یه ذره بهتر شده یه ذره زیادی هست.

دیگه خیلی داری کم‌لطفی می‌کنی. «MGS» که بهترین مثال برای جنسیت‌گرایی هست. تقریبا تمام شخصیت‌هاش نیمه برهنه هستن. یا مثلا لباس رزمی پوشیدن ولی زیپ لباسشون تا وسط باز هست. خب این خیلی مسخره هست، کدوم آدمی این‌طوری می‌جنگه؟ درسته کوجیما بازی‌ساز بزرگی هست، ولی این کارهاش واقعا حال به‌هم زن هست. به هر قیمتی می‌خواد هر آدمی رو به بازیش جذب کنه. البته این خودش جزئی از این فرهنگ شرقی (ژاپن و این‌ها) هست که خب واقعا خوب نیست. یه سری اعتراض دارن که شخصیت زن کم داریم، ولی مساله‌ی بزرگتر اینه که اون‌هایی هم که هستن به شکل چندش‌آوری برهنه هستن. نه برهنه‌ی معمولی، طوری که برای مردها (یا حتی جنس‌های دیگه) جذاب باشه. مثال‌های خوبی زدی ولی اگه دقت کنی می‌بینی که برعکسش بیشتر هست. با «MW» هم زیاد موافق نیستم، سربازهای زیادی زن هستن، از همون آمریکا بگیر تا پیشمرگه‌های کرد. آره اکثرا مرد هستن و جدیدا هم EA داره شخصیت‌های زن رو به بازی‌های جنگی‌اش اضافه می‌کنه، ولی به قول خودت این ایرادها خیلی مسخره یا خنده‌دار هستن. یعنی دغدغه‌ی ما اینه؟ مسائل مهم‌تری هست که اول اون‌ها باید حل بشن.

پ.ن: خواهشا یه ذره سربسته‌تر و بیشتر در رابطه با موضوع صحبت کن/کنیم که تاپیک بسته نشه. احساس می‌کنم یه ذره دیگه بحث جلوتر بره از انتخابات آمریکا و دین به مسائل دیگه‌ای برسیم که تاپیک بسته بشه (متاسفانه). :d حیفه همچین تاپیکی قفل بشه.
 
آخرین ویرایش:
یکم کلیوج برای زنهای MGS اگر مشکل باشه، مردهای بازی هم لباسهای اسپندکس میپوشن. توی 2ـش که رِیدن کلا girl bait هست. من هرچی فکر میکنم مثال بد نمیتونم بزنم. حتی GTA هم کاتالینا رو داشت که هم توی IIIـش و هم توی SA شخص مهمی بود.
 
  • Like
Reactions: ehsanservat
یکم کلیوج برای زنهای MGS اگر مشکل باشه، مردهای بازی هم لباسهای اسپندکس میپوشن. توی 2ـش که رِیدن کلا girl bait هست. من هرچی فکر میکنم مثال بد نمیتونم بزنم. حتی GTA هم کاتالینا رو داشت که هم توی IIIـش و هم توی SA شخص مهمی بود.

کاتالینا آخه؟ :d مگه اون آرت ورک رو ندیدی؟! باز الیزابت یا کلمنتاین یا الی مثال‌های خوبی هستن ولی از «GTA» مثال نزدن که خودشون بدتر از همه هستن. خب همین دیگه، من هم برای همین این‌ها رو جدی نمی‌گیرم، چون هر دو جنس داره ازشون سواستفاده می‌شه. ولی حداقل لباس ریدن زیپش تا وسط باز نیست و آدم می‌تونه باور کنه که لباسی که تنش هست راحته و برای جنگ مناسبه. الان بری سربازهای زن رو ببینی هیچ‌کدوم چنین پوششی ندارن، چون به ضرر خودشون هست و جلوی حرکتشون رو می‌گیره. از «DMC» بگیر تا «FF» و همین «MGS» تمام شخصیت‌های زن‌شون همین‌طوری لباس می‌پوشن. خب معلومه از عمد این‌ها رو برای یه عده لوزر طراحی کردن که سر وقت «لذت»شون رو ببرن. حداقلش شخصیت‌های مرد پوششون این‌طوری نیست. اگه تو واقعیت این‌طوری بود و منطقی بود یه چیزی ولی این کارها خیلی تخیلی هست و فقط برای یه مشت pervert داره انجام می‌شه، اون هم فقط برای فروش بیشتر. بدتر از همه‌ی این‌ها می‌دونی چیه؟ WWE.
 
منکه به بازیسازها برای extort کردن نوجوونها با استفاده از تبلیغات جنسی حق میدم. آخه قمار سختیه، آدم باید تمام کارتهاش رو رو کنه. از Perfect Dark و Metroid و Half-Life 2 و No One Lives Forever یادمون نره. شاید اینها بهترین شخصیتهای مونث رو داشتن.
 
منکه به بازیسازها برای extort کردن نوجوونها با استفاده از تبلیغات جنسی حق میدم. آخه قمار سختیه، آدم باید تمام کارتهاش رو رو کنه. از Perfect Dark و Metroid و Half-Life 2 و No One Lives Forever یادمون نره. شاید اینها بهترین شخصیتهای مونث رو داشتن.

از دید یه بیزینس‌من همه‌چیز مجازه، ولی ما باید تصمیم بگیریم که چه درسته و چی غلط. الان کلی کودک دارن تو چین برای ما جنس سرهم می‌کنن اون هم تو شرایط ناجور. از دید یه بیزینس‌من این بهترین روش برای پول در‌آوردن هست ولی باید ببینیم رفتار انسانی هست یا نه؟ این قضیه سواستفاده از جنس زن هم همین‌طوره. البته وقتی خود زن‌ها می‌رن تو Hooters استخدام می‌شن—از سر ناچاری یا بی‌تفاوتی—واقعا نمی‌شه انتظاری داشت. استفاده‌ی ابزاری از زن تو بازی دیگه overkill هست یه جورایی. :d مثلا «MGS» دیگه چی کم داره که بخوان چنین کاری بکنن؟ باز DoA یه چیزی. :d
 
از دید یه بیزینس‌من همه‌چیز مجازه، ولی ما باید تصمیم بگیریم که چه درسته و چی غلط. الان کلی کودک دارن تو چین برای ما جنس سرهم می‌کنن اون هم تو شرایط ناجور. از دید یه بیزینس‌من این بهترین روش برای پول در‌آوردن هست ولی باید ببینیم رفتار انسانی هست یا نه؟ این قضیه سواستفاده از جنس زن هم همین‌طوره. البته وقتی خود زن‌ها می‌رن تو Hooters استخدام می‌شن—از سر ناچاری یا بی‌تفاوتی—واقعا نمی‌شه انتظاری داشت. استفاده‌ی ابزاری از زن تو بازی دیگه overkill هست یه جورایی. :d مثلا «MGS» دیگه چی کم داره که بخوان چنین کاری بکنن؟ باز DoA یه چیزی. :d
فلسفه ی Red Light Districtـی هست دیگه... باید یک اگزهاستی برای جامعه باشه وگرنه داعش به وجود میاد از بسترش یا بدتر، GOP. به قول پرگمتیستها مسجد باید کنار میخونه باشه. در عوض الکس توی HL2 باید ایوا هم توی MGS3 باشه وگرنه اگر همه چیز پاستوریزه باشه که آدمها، آدم نمیشن.

خداییش نمیدونم Resident Evil خوبه یا بد ازین لحاظ. بازیها یک چیزی تو میونه باشن بسه.
 
من موافقم که بحث رو بیشتر بیاریم سمت بازی که آف تاپیک نشه. بیشترش تقصیر خودم بود. معذرت میخوام.

سرکسیان خودش شروع کرده شخصیت های زن خوب که توی بازی های ویدیویی هستن رو معرفی میکنه. ویدیو دومش در مورد بازی Beyond Good and Evil بود و شخصیت جید بود. توی مونتاژش هم من دختره Portal و Mirrors Edge رو دیدم. ولی از همه باحالتر اولی بود از یه بازی indie به اسم scythian. اگر ندیدین برین جوابی که amazingath*iest به اون ویدیو داده ببینین از خنده روده بر میشین :d

بنظر من Yuna برخلاف بیشتر دخترای سری FF واقعا شخصیت خوبی داره. مخصوصا هرچقدر جلوتر میریم از این شخصیت Moe حالتی در میاد و بهتر میشه. الانم وانمود میکنیم X-II اصلا وجود خارجی نداره :d

با پوریا در مورد MGS موافقم. روی مخ منم هست این موضوع.

یه موضوعی که توی گیم کلا هست اینه که هنوز اونطور که باید جدی گرفته نشده. گیم اونقدری که به سمت صنعتی شدن رفت به سمت هنری شدن نرفت. بخاطر همین نویسنده خوبی که بتونه یه شخصیت زن درست حسابی بنویسه کم هست. و بخاطر همین خیلی از بازی های به اصطلاح "هنری" یا اصلا بازی نیستن یا اگر هستن میشه pretentious بودن کارگردان رو قبل از اجرای بازی حس کرد. تک و توک بیفته که واقعا سطح بالا باشه از هر لحاظ.

سر همین قضیه ها هم میتونه باشه که جدی گرفته نمیشه. که البته نباید هم گرفته بشه چون نیست. فقط این وسط سر یه سری بازی مثل SotC یا Silent Hill 2 کلاه میره. خیلی دوست داشتم راجر ایبرت اونموقع که در مورد هنر بودن یا نبودن بازی ها نظر میداد شعور بازی کردن این سبک بازی ها رو هم داشت. نه اینکه فقط یه حرفی بدون تحقیق درست حسابی بزنه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: ehsanservat
اوکی. اینهم یک سوال جدی: چطوری پرسونا 5 رو بازی کنم؟ نه علاقه ای به کلاستری که داره برای پی اس تری میاد دارم (به فنهای Uncharted با کمال تاسف میگم که بازیتون ژنریک و بیمزه ست --- باز برگشتم به سایکل قبلیم) نه راضیم برای یک بازی یک کنسول دو میلیون تومنی بخرم.
 
من موافقم که بحث رو بیشتر بیاریم سمت بازی که آف تاپیک نشه. بیشترش تقصیر خودم بود. معذرت میخوام.

سرکسیان خودش شروع کرده شخصیت های زن خوب که توی بازی های ویدیویی هستن رو معرفی میکنه. ویدیو دومش در مورد بازی Beyond Good and Evil بود و شخصیت جید بود. توی مونتاژش هم من دختره Portal و Mirrors Edge رو دیدم. ولی از همه باحالتر اولی بود از یه بازی indie به اسم scythian. اگر ندیدین برین جوابی که amazingath*iest به اون ویدیو داده ببینین از خنده روده بر میشین :d

بنظر من Yuna برخلاف بیشتر دخترای سری FF واقعا شخصیت خوبی داره. مخصوصا هرچقدر جلوتر میریم از این شخصیت Moe حالتی در میاد و بهتر میشه. الانم وانمود میکنیم X-II اصلا وجود خارجی نداره :d

با پوریا در مورد MGS موافقم. روی مخ منم هست این موضوع.

یه موضوعی که توی گیم کلا هست اینه که هنوز اونطور که باید جدی گرفته نشده. گیم اونقدری که به سمت صنعتی شدن رفت به سمت هنری شدن نرفت. بخاطر همین نویسنده خوبی که بتونه یه شخصیت زن درست حسابی بنویسه کم هست. و بخاطر همین خیلی از بازی های به اصطلاح "هنری" یا اصلا بازی نیستن یا اگر هستن میشه pretentious بودن کارگردان رو قبل از اجرای بازی حس کرد. تک و توک بیفته که واقعا سطح بالا باشه از هر لحاظ.

سر همین قضیه ها هم میتونه باشه که جدی گرفته نمیشه. که البته نباید هم گرفته بشه چون نیست. فقط این وسط سر یه سری بازی مثل SotC یا Silent Hill 2 کلاه میره. خیلی دوست داشتم راجر ایبرت اونموقع که در مورد هنر بودن یا نبودن بازی ها نظر میداد شعور بازی کردن این سبک بازی ها رو هم داشت. نه اینکه فقط یه حرفی بدون تحقیق درست حسابی بزنه.

نه اتفاقا منظورم از تغییر دادن بحث این بود که سر همین GG بحث بشه، این‌طور که داشت پیش می‌رفت دیگه کم‌کم داشت به جاهای باریک (از نظر دوستان ارزشی البته!) می‌کشید. GG موضوع بی‌ربطی هم نیست. سارکزیان آدم جالبی نیست. فقط تو کنفرانس‌هایی که مطمئنه کسی مخالفش نیست شرکت می‌کنه، تو بحث با مخالف‌هاش وارد نمی‌شه، فقط مثال‌هایی که به سودش هستن رو انتخاب می‌کنه، بخش کامنت‌ها رو می‌بنده. یه جورایی می‌دونه که جوابی برای حرف‌های بقیه نداره، برای همین نمی‌خواد زیاد وارد قضیه بشه. تا کسی هم یه حرفی می‌زنه خودش رو قربانی نشون می‌ده و می‌گه بهم حمله کردن. حالا یه عده تهدید به مرگش کردن که باید جدی‌شون گرفت، ولی کامنت‌هایی که تو سایت‌ها نوشته می‌شه واقعا تهدید جدی نیستن. من با این نوع آدم‌ها زیاد گشتم، برخلاف ظاهرشون به شدت manipulative و selfish هستن و اگه هم به این موضوعات می‌پردازن به خاطر خودشون هست نه اصل موضوع و مشکلات زنان. حالا این سارکزیان ورژن باسواد کوئین هست. ولی چیزی که تو این مدت فهمیدم اینه که تحصیلات لزوما مساوی با شعور نیست.

کلا این بحث شخصیت‌های زن تو انیمه‌ها و بقیه فرمت‌ها جزئی از فرهنگ شرقی هست. فقط کوجیما نیست که این کار رو می‌کنه. می‌شه گفت همه‌شون یه جورایی با این‌ها بزرگ شدن. چه می‌دونم شاید کوجیما هم وادار شده که این کارها رو بکنه ولی این‌طور که من می‌بینم کلا دوست دارن این نوع حرکات رو متاسفانه. این تنها یکی از دلایلی هست که بازی‌ها جدی گرفته نمی‌شن. دلیل اصلی‌اش اینه که اکثر سازنده‌ها جدی نیستن. بیشترشون جوون هستن و با علایق متفاوت. بازی‌ساز خوب و بزرگ کم نداریم ولی اکثرا از همون دسته هستن. برای همین جدی گرفته نمی‌شن. یه عده‌ی خیلی کمی مثل تیم شفر میان از «کازابلانکا» الهام می‌گیرن. بقیه‌شون بهترین فیلم‌هایی که دیدن به همون انیمه و این‌ها خلاصه می‌شه که خب از نظر کسی مثل ایبرت که فیلم‌سازهای مورد علاقه‌اش برگمان یا فورد هستن این صنعت و سازنده‌هاش جدی گرفته نمی‌شن که خب تا حدی حق هم دارن، چون این صنعت برای نوجوون‌ها هست تا بزرگسال‌ها. بازی مهم و جدی داریم ولی تعدادشون به اندازه‌ای نیستن که بخوایم با کل صنعت جمع ببندیمشون. این‌طوری باید به ایبرت نگاه کنی. خود من هم با این که دارم کامپیوتر و بازی‌سازی می‌خونم زیاد نگاه کلی‌ام به این صنعت جدی نیست. شاید من بیام بازی جدی بسازم ولی باز هم خود صنعت زیاد جدی نیست. دیگه ته‌ته‌اش رو نگاه کنی «TLoU» و «L.A Noire» و «Alan Wake» و «BioShock» یا در بهترین حالت «TWD» رو داریم که جدی هستن. اکثرا تم‌های بچه‌گونه‌ای دارن. حالا شاید بگی انیمه‌ی جدی هم داریم ولی وقتی با فیلم‌های هم سبک مقایسه‌شون کنی واقعا جدی نیستن.

منظورتون از Walkthrough در این تاپیک دقیقا چیه ؟
ممنون

اونی که شما نگران‌شی نیست. :d
 
آخرین ویرایش:
نه اتفاقا منظورم از تغییر دادن بحث این بود که سر همین GG بحث بشه، این‌طور که داشت پیش می‌رفت دیگه کم‌کم داشت به جاهای باریک (از نظر دوستان ارزشی البته!) می‌کشید. GG موضوع بی‌ربطی هم نیست. سارکزیان آدم جالبی نیست. فقط تو کنفرانس‌هایی که مطمئنه کسی مخالفش نیست شرکت می‌کنه، تو بحث با مخالف‌هاش وارد نمی‌شه، فقط مثال‌هایی که به سودش هستن رو انتخاب می‌کنه، بخش کامنت‌ها رو می‌بنده. یه جورایی می‌دونه که جوابی برای حرف‌های بقیه نداره، برای همین نمی‌خواد زیاد وارد قضیه بشه. تا کسی هم یه حرفی می‌زنه خودش رو قربانی نشون می‌ده و می‌گه بهم حمله کردن. حالا یه عده تهدید به مرگش کردن که باید جدی‌شون گرفت، ولی کامنت‌هایی که تو سایت‌ها نوشته می‌شه واقعا تهدید جدی نیستن. من با این نوع آدم‌ها زیاد گشتم، برخلاف ظاهرشون به شدت manipulative و selfish هستن و اگه هم به این موضوعات می‌پردازن به خاطر خودشون هست نه اصل موضوع و مشکلات زنان. حالا این سارکزیان ورژن باسواد کوئین هست. ولی چیزی که تو این مدت فهمیدم اینه که تحصیلات لزوما مساوی با شعور نیست.

منم منظورم این نبود از GG بیایم بیرون :d منظورم این بود که دیگه زیاد سیاسی اجتماعی و ... نکنیم.
حرفات رو در مورد سرکسیان کاملا قبول دارم. اونجا که در مورد تعریف کردن سرکسیان از شخصیت های زن رو گفتم هدفم بیشتر اطلاع رسانی بود چون شما داشتین در مورد شخصیت های زن خوب توی بازی ها حرف میزنین.

ولی چیزی که تو این مدت فهمیدم اینه که تحصیلات لزوما مساوی با شعور نیست.

%100 موافقم

کلا این بحث شخصیت‌های زن تو انیمه‌ها و بقیه فرمت‌ها جزئی از فرهنگ شرقی هست. فقط کوجیما نیست که این کار رو می‌کنه. می‌شه گفت همه‌شون یه جورایی با این‌ها بزرگ شدن. چه می‌دونم شاید کوجیما هم وادار شده که این کارها رو بکنه ولی این‌طور که من می‌بینم کلا دوست دارن این نوع حرکات رو متاسفانه. این تنها یکی از دلایلی هست که بازی‌ها جدی گرفته نمی‌شن. دلیل اصلی‌اش اینه که اکثر سازنده‌ها جدی نیستن. بیشترشون جوون هستن و با علایق متفاوت. بازی‌ساز خوب و بزرگ کم نداریم ولی اکثرا از همون دسته هستن. برای همین جدی گرفته نمی‌شن. یه عده‌ی خیلی کمی مثل تیم شفر میان از «کازابلانکا» الهام می‌گیرن. بقیه‌شون بهترین فیلم‌هایی که دیدن به همون انیمه و این‌ها خلاصه می‌شه که خب از نظر کسی مثل ایبرت که فیلم‌سازهای مورد علاقه‌اش برگمان یا فورد هستن این صنعت و سازنده‌هاش جدی گرفته نمی‌شن که خب تا حدی حق هم دارن، چون این صنعت برای نوجوون‌ها هست تا بزرگسال‌ها. بازی مهم و جدی داریم ولی تعدادشون به اندازه‌ای نیستن که بخوایم با کل صنعت جمع ببندیمشون. این‌طوری باید به ایبرت نگاه کنی. خود من هم با این که دارم کامپیوتر و بازی‌سازی می‌خونم زیاد نگاه کلی‌ام به این صنعت جدی نیست. شاید من بیام بازی جدی بسازم ولی باز هم خود صنعت زیاد جدی نیست. دیگه ته‌ته‌اش رو نگاه کنی «TLoU» و «L.A Noire» و «Alan Wake» و «BioShock» رو داریم که جدی هستن. اکثرا تم‌های بچه‌گونه‌ای دارن. حالا شاید بگی انیمه‌ی جدی هم داریم ولی وقتی با فیلم‌های هم سبک مقایسه‌شون کنی واقعا جدی نیستن.

توی انیمه وضع به شدت خرابه :d البته من با این حرف که اگر انیمه های جدی رو با فیلم های هم سبک مقایسه کنی جدی نیستن رو قبول ندارم کلا مدیوم عجیبیه، یهو کاری مثل Serial Experiments Lain توش هست که از نظر من دست کمی از شاهکارهای سینما نداره یا افرادی مثل Satoshi kon و شاهکارایی که ساخته. ولی از اونور تا دلت بخواد آشغال پشت آشغال. وضعتش در مورد استفاده ابزاری و ... زن از بازی ها هم بدتره.

بجز جدی نگرفتن یه مشکل بازی ها اینه که یه بازی اصلا و ابدا احتیاج نداره که هنری باشه که بازی خوبی حساب بشه. Super Mario Galaxy 2 یکی بهترین بازی هاییه که من توی عمرم بازی کردم. آیا ارزش هنری خاصی داره ؟ نه. ولی به شدت سرگرم کنندست. راستش من خودم بین این موضوع موندم که آیا دوست دارم بازی هنری باشه یا صرفا سرگرم کننده باشه. البته میتونه جفتش باشه مثل Shadow of Colossus ولی یه بازی مثل ماریو رو نمیدونم چجوری میشه هنریش هم کرد. من شاید حرف ایبرت رو تا حدودی قبول داشته باشم ولی خودش تا حدودی روی هوا یه چیزی گفت و از مقاله ای که داده بود بیرون معلوم بود درک کاملی نداره. کسی هم که توی اون بحث داشت از کیس بازی ها دفاع می کرد خیلی ناشیانه این کار رو کرده بود.
Serial Experiments Lain و کارای Satoshi Kon رو حتما یه نگاه بنداز. Tenshi no Tamago هم از لحاظ بصری کار خیلی خوبیه. همین یه تیکه از ویکیپدیا رو در مورد Serial Experiments Lain بخون فکر کنم نظرت رو جلب کنه:
Serial Experiments Lain is an avant-garde anime influenced by themes such as reality, identity, and communication.[SUP][1][/SUP] The series focuses on Lain Iwakura, an adolescent girl living in suburban Japan, and her introduction to the Wired, a global communications network similar to the Internet. Lain lives with her middle-class family, which consists of her inexpressive older sister Mika, her emotionally distant mother, and her computer-obsessed father. Lain herself is somewhat awkward, introverted, and socially isolated from most of her school peers, but the status-quo of her life becomes upturned by a series of bizarre incidents which start to take place after she learns that girls from her school have received an e-mail from Chisa Yomoda, a schoolmate who had committed suicide. When Lain receives the message herself at home, Chisa tells her (apparently in real time) that she is not dead, but has merely "abandoned her physical body and flesh", and is alive deep within the virtual reality-world of the Wired itself where she has found the almighty and divine God. From this point, Lain is caught up in a series of cryptic and surreal events that see her delving deeper into the mystery of the network in a narrative that explores themes of consciousness, perception, and the nature of reality.
The series demonstrates influences embracing philosophy, computer history, cyberpunk literature, and conspiracy theory, and it was made the subject of several academic articles.[/QUOTE
 
@Esmralda

آهان پس منظورت رو درست گرفتم. اولش فکر کردم منظورت همین بود. :d می‌دونم موضعت رو در رابطه با سارکزیان، پست‌هات رو خوندم. به طور کلی خواستم تشریحش کنم این موجود رو. :d کلا آدمی که شعور نداشته باشه هر چی بیشتر باسواد باشه بی‌شعورتره. :d

درست می‌گی. دقیقا همین حرف رو می‌شه در رابطه با فیلم زد. یه چیزی که همه فراموش می‌کنن اینه که تو همه‌ی این‌ها سرگرمی حرف اول رو می‌زنه. حتی همون برگمان یا کوبریک که فیلم می‌سازن اول از همه به سرگرمی می‌پردازن، بعد به هنر. حتی همون زمان که شکسپیر نمایشنامه می‌نوشت باز هم برای مردم بود که سرگرم بشن. یه عده هیپستر متاسفانه این رو فراموش کردن. بازی که اصلا باید سرگرم‌کننده باشه. اتفاقا تو یه کلاسی که در رابطه با همین موضوع بحث بالا گرفت که آیا بازی باید سرگرم‌کننده باشه یا نه. یه عده که معلوم بود از این بچه‌های tumblr هستن (از شال و کلاهی که تو دمای ۳۰ درجه و اون هم تو کلاس گذاشته بودن معلوم بود) گفتن بازی حتما نباید سرگرم‌کننده باشه. :d یعنی من اون لحظه می‌خواستم پاشم از کلاس برم بیرون. :d اگه بحث در رابطه با قانع کردن طرف بود دقیقا می‌دونستم چی بگم که قانع بشه چون باهاشون خوب آشنایی دارم، ولی چه اون کلاس و چه این‌جا مهم تبادل نظر هست و حتما لازم نیست همه یه چیزی رو قبول کنیم. خواستم بپرسم که هنر رو چی معنی می‌کنی؟ هنر تو مدیوم بازی یعنی چی؟

من سال اول دانشگاه که اولین کلاس برنامه‌نویسی‌ام رو داشتم استادم برگشت گفت که کد نوشتن هنر هست. من اون موقع حرفش رو نگرفتم و تو دلم مسخره‌ای کردم، ولی الان که خودم تجربه‌ام بالاتر رفته می‌بینم که زیاد حرف بدی نزده. هر چند هنوز قبول نکردم که کد نوشتن هنر هست، ولی تونستم یه نیمچه نگاهی بهش داشته باشم. برای همین شاید از نظر یه برنامه‌نویس همین گیم‌پلی اعتیاد‌آور ماریو هنر باشه. شاید از نظر تو نباشه. هر کسی هنر رو یه طور معنی می‌کنه. مثلا من نقاشی‌های Jackson Pollock رو به هیچ وجه نمی‌تونم هنر حساب کنم، ولی یکی دیگه ممکنه این رو ببینه و ازش تعریف کنه. یه ویدئو تو یوتیوب بود که استاده از apron نقاشی‌اش که رنگی شده بود عکس گرفته بود و به دانش‌آموزهاش نشون داده بود و گفته بود یه صفحه در رابطه‌اش نقد بنویسید و این که چرا این اثر خوب هست. باورت نمی‌شه اکثرشون ازش به عنوان شاهکار یاد کردن و در رابطه با «رنگ‌های پخش شده روی پس‌زمینه» صحبت کردن، در صورتی که این رنگ‌ها موقع نقاشی روش ریخته شده بود. :d اینه که هنر رو در حال حاضر چیزیه که مردم می‌گن هنره، یا هر چیزی که trend می‌شه. اینه که اگه تو ماریو رو هنر نمی‌دونی، به همون دلیل ایبرت بازی‌ها رو هنر نمی‌دونه. کلا بحث پیچیده‌ای هست. :d

به اون نوشته هم در فرصت مناسب نگاه می‌کنم، ممنون.
 
آخرین ویرایش:
آهان پس منظورت رو درست گرفتم. اولش فکر کردم منظورت همین بود. :d می‌دونم موضعت رو در رابطه با سارکزیان، پست‌هات رو خوندم. به طور کلی خواستم تشریحش کنم این موجود رو. :d کلا آدمی که شعور نداشته باشه هر چی بیشتر باسواد باشه بی‌شعورتره. :d

درست می‌گی. دقیقا همین حرف رو می‌شه در رابطه با فیلم زد. یه چیزی که همه فراموش می‌کنن اینه که تو همه‌ی این‌ها سرگرمی حرف اول رو می‌زنه. حتی همون برگمان یا کوبریک که فیلم می‌سازن اول از همه به سرگرمی می‌پردازن، بعد به هنر. حتی همون زمان که شکسپیر نمایشنامه می‌نوشت باز هم برای مردم بود که سرگرم بشن. یه عده هیپستر متاسفانه این رو فراموش کردن. بازی که اصلا باید سرگرم‌کننده باشه. اتفاقا تو یه کلاسی که در رابطه با همین موضوع بحث بالا گرفت که آیا بازی باید سرگرم‌کننده باشه یا نه. یه عده که معلوم بود از این بچه‌های tumblr هستن (از شال و کلاهی که تو دمای ۳۰ درجه و اون هم تو کلاس گذاشته بودن معلوم بود) گفتن بازی حتما نباید سرگرم‌کننده باشه. :d یعنی من اون لحظه می‌خواستم پاشم از کلاس برم بیرون. :d اگه بحث در رابطه با قانع کردن طرف بود دقیقا می‌دونستم چی بگم که قانع بشه چون باهاشون خوب آشنایی دارم، ولی چه اون کلاس و چه این‌جا مهم تبادل نظر هست و حتما لازم نیست همه یه چیزی رو قبول کنیم. خواستم بپرسم که هنر رو چی معنی می‌کنی؟ هنر تو مدیوم بازی یعنی چی؟

من تا حالا هر اثر هنری خوبی رو که تجربه کردم برام سرگرم کننده بوده. همین کوبریک رو بعد از چندبار نگاه کردن فیلماش هنوز هم راحت میتونم بشینم نگاه کنم بدون اینکه خسته بشم.
کاملا نمیتونم هنر رو تعریف کنم. شاید بتونم بگم بیان احساسات و یا ایده به صورت خلافانه از طریق یک مدیوم هنری. ولی فکر کنم این تعریف خیلی جاها به مشکل بر بخوره.
اینایی که میگن بازی حتما نباید سرگرم کننده باشه رو من احساس میکنم بخاطر اعتماد بنفس کمه. :d خودشون نمی تونن یه بازی درست حسابی درست کنن الکی فیگور میگیرن :d
حالا اگر یه بازی بخواد هنر باشه بنظر من باید احساست و ایده های خودش رو از طریق گیم پلی به مخاطب انتقال بده. اگر قرار باشه صد تا کاتسین نشون بده و فقط توی کاتسین ها بخواد شبیه یه فیلم چیزی انتقال بده نتیجه اش بیشتر شبیه یه فیلمه که بعضی مواقع میشه اون رو بازی کرد تا یه بازی خالص. مثلا همین SotC احساس تنهایی توی اینور اونور رفتن هم حس میشه. نه بخاطر اینکه شخصیت تنهاست چون کلا بازی اینطوری طراحی شده. آدم واقعا به اسب خودش وابسته میشه توی اون بازی. همچنین حس مرموز بودنش باعث میشه آدم نا خوداگاه شروع به توجیه کردن یه سری موضوعات بشه و بدون اینکه بفهمه شروع کنه به نوعی خودش بازی رو نقد و توجیه کنه.

در کل بازی ها سعی کنن کمتر سینمایی باشن بنظرم بهتره. سینما خودش یه مدیوم قویه و احتیاجی نیست یه مدیوم دیگه بخواد مشابهش رفتار کنه. بازی ها هم اگر روی نقات (نقاط؟) قوت خودشون مانور بدن نتیجه بهتر و اوریجینال تری می گیرن.

من سال اول دانشگاه که اولین کلاس برنامه‌نویسی‌ام رو داشتم استادم برگشت گفت که کد نوشتن هنر هست. من اون موقع حرفش رو نگرفتم و تو دلم مسخره‌ای کردم، ولی الان که خودم تجربه‌ام بالاتر رفته می‌بینم که زیاد حرف بدی نزده. هر چند هنوز قبول نکردم که کد نوشتن هنر هست، ولی تونستم یه نیمچه نگاهی بهش داشته باشم. برای همین شاید از نظر یه برنامه‌نویس همین گیم‌پلی اعتیاد‌آور ماریو هنر باشه. شاید از نظر تو نباشه. هر کسی هنر رو یه طور معنی می‌کنه. مثلا من نقاشی‌های Jackson Pollock رو به هیچ وجه نمی‌تونم هنر حساب کنم، ولی یکی دیگه ممکنه این رو ببینه و ازش تعریف کنه. یه ویدئو تو یوتیوب بود که استاده از apron نقاشی‌اش که رنگی شده بود عکس گرفته بود و به دانش‌آموزهاش نشون داده بود و گفته بود یه صفحه در رابطه‌اش نقد بنویسید و این که چرا این اثر خوب هست. باورت نمی‌شه اکثرشون ازش به عنوان شاهکار یاد کردن و در رابطه با «رنگ‌های پخش شده روی پس‌زمینه» صحبت کردن، در صورتی که این رنگ‌ها موقع نقاشی روش ریخته شده بود. :d اینه که هنر رو در حال حاضر چیزیه که مردم می‌گن هنره، یا هر چیزی که trend می‌شه. اینه که اگه تو ماریو رو هنر نمی‌دونی، به همون دلیل ایبرت بازی‌ها رو هنر نمی‌دونه. کلا بحث پیچیده‌ای هست. :d

کد نویسی رو نمیدونم میتونم هنر حساب کنم یا نه. شاید بتونم بگم بعضی از کدها هنرن. مثلا این Deep Dream که چندوقت پیش Google داد رو چون من سررشته ندارم اصلا نمیدونم چجوری ساختن ولی احساس میکنم imagination خیلی بالا و ذوق هنری زیادی میخواسته نوشتن همچین چیزی. کلا یه فازی همه گرفتن که دوست دارن بیشتر کارها رو هنر حساب کنن :d شاید فکر میکنن هنر بودن ارزش کار رو میبره بالا ولی به اعتقاد من چون یه چیزی هنره دلیل بر خوب بودنش نیست. بخوایم تکنیکال حساب کنیم خوانندگی هنره، جاستین بیبر خوانندست، پس جاستین هنرمنده. در حالی که سوت زدن من هم میتونه یه اثر هنری مینیمال محسوب بشه :d منظورم اینه که هنر بودن به خودی خود ارزشی نداره. همین الان هم بگیم تمامی بازی ها از Call of Duty تا آشغالترین بازی های موبایل همه هنرن تاثیری روی مشکلاتی که بازی ها دارن نمیزاره.

اون ویدیو رو که میگی دیدم ولی قبولش ندارم. کلا این بحث که میگن هنر مدرن در حد گذشته نیست و استعداد نمیخواد و ... رو نمیتونم قبول کنم. حالا من توی نقاشی سررشته ندارم ولی توی موسیقی هم این موضوع زیاد میاد وسط و مثلا آهنگسازهای امروزی با بتهوون و ... مقایسه میشن. خیلی ها فکر میکنن چون موسیقی قرن بیستم شبیه یه سری نت random بنظر میرسه پس هیچ هنری پشتش نیست در حالی که اتفاقا خیلی هنر پشتش هست. من در مورد Pollock نظری ندارم ولی اولین باری که ویدیو رو دیدم هم با خودم گفتم طرف عجب شاگردایی داره که نقاشی Pollock رو از اون پیش بنده نتونستن تشخیص بدن. من که چیزی حالیم نیست تونستم تشخیص بدم :d
البته قبول دارم این وسط کلی روشنفکر نما هستن که این کارا رو میبینن و فکر میکنن هنر کلا همینه و چهراتا چیز سر هم میکنن و میگن ما هم هنرمندیم. که به فرض هم هنرمند باشن هنرمند ناشی حساب میشن :d مثلا من چشمه مارسل دوشان رو فقط بخاطر بحثی که راه انداخت میتونم هنر حساب کنم ولی بعد از اون کلی به اصطلاح هنرمند اومدن هرکی یه چیزی ورداشت گذاشت توی گالری گفت اینم هنره ! چند وقت پیش یه خبر خوندم در مورد یه گالری که دست کش یه نفر اونجا افتاده بود رو زمین همه فکر کرده بودن که اونم اثر هنریه و کاری به کارش نداشتن :d با خودم فکر کردم توی بازی ها هم ما داریم از این نمونه ها که چیزی که طرف ساخته رو نمیشه اصلا بازی حساب کرد ولی چون توی استیم قسمت بازیهاست کسی چیزی نمیگه.
 
من تا حالا هر اثر هنری خوبی رو که تجربه کردم برام سرگرم کننده بوده. همین کوبریک رو بعد از چندبار نگاه کردن فیلماش هنوز هم راحت میتونم بشینم نگاه کنم بدون اینکه خسته بشم.
کاملا نمیتونم هنر رو تعریف کنم. شاید بتونم بگم بیان احساسات و یا ایده به صورت خلافانه از طریق یک مدیوم هنری. ولی فکر کنم این تعریف خیلی جاها به مشکل بر بخوره.
اینایی که میگن بازی حتما نباید سرگرم کننده باشه رو من احساس میکنم بخاطر اعتماد بنفس کمه. :d خودشون نمی تونن یه بازی درست حسابی درست کنن الکی فیگور میگیرن :d
حالا اگر یه بازی بخواد هنر باشه بنظر من باید احساست و ایده های خودش رو از طریق گیم پلی به مخاطب انتقال بده. اگر قرار باشه صد تا کاتسین نشون بده و فقط توی کاتسین ها بخواد شبیه یه فیلم چیزی انتقال بده نتیجه اش بیشتر شبیه یه فیلمه که بعضی مواقع میشه اون رو بازی کرد تا یه بازی خالص. مثلا همین SotC احساس تنهایی توی اینور اونور رفتن هم حس میشه. نه بخاطر اینکه شخصیت تنهاست چون کلا بازی اینطوری طراحی شده. آدم واقعا به اسب خودش وابسته میشه توی اون بازی. همچنین حس مرموز بودنش باعث میشه آدم نا خوداگاه شروع به توجیه کردن یه سری موضوعات بشه و بدون اینکه بفهمه شروع کنه به نوعی خودش بازی رو نقد و توجیه کنه.

در کل بازی ها سعی کنن کمتر سینمایی باشن بنظرم بهتره. سینما خودش یه مدیوم قویه و احتیاجی نیست یه مدیوم دیگه بخواد مشابهش رفتار کنه. بازی ها هم اگر روی نقات (نقاط؟) قوت خودشون مانور بدن نتیجه بهتر و اوریجینال تری می گیرن.

مشکل دقیقا همین‌جاست. به تعریفی که خودت از هنر کردی دقت کن: «بیان احساسات و یا ایده به صورت خلافانه از طریق یک مدیوم هنری». از «مدیوم هنری» استفاده کردی که خب این واقعا معنی نداره. اول باید هنر رو معنی کنی بعد بری سراغ مدیوم. بعد ما اصلا مدیوم هنری نداریم. :d این‌هایی که گفتن بازی حتما نباید سرگرم‌کننده باشه سازنده نبودن، دانش‌آموز ۲۱-۲۲ ساله بودن که تجربه‌ای ندارن. من نمی‌دونم چطور به مغزشون خطور کرده که بازی نباید سرگرم‌کننده باشه. اصلا همین شعر و شاعری هم که همه یه مدت می‌رن توش گیر می‌کنن رو اگه بحث تکنیکی و آنالیز رو جدا کنی، خود شعر برای سرگرم شدن هست. اصلا هنری که سرگرم نکنه هنر مرده هست. صحبت من هم همینه، گیم‌پلی باید تو بازی باشه، این‌ها داشتن گیم‌پلی رو هم از بازی حذف می‌کردن. اصلا همین گیم خودش از «play» میاد، از بازی که بدون قوانینه و فقط برای تفریح هست. بعد که بهش قانون اضافه کنی و magic circle تشکیل بشه می‌شه «game». جالبه این همه ما سر بازی بحث می‌کنیم هنوز سر مفهوم «play» موندیم. خیلی‌ها مثل Huzinga قبل از این که بازی‌های دیجیتالی ساخته بشن سعی کردن معنی «play» رو بفهمن، ولی هنوز به هیچ نتیجه‌ای نرسیدن. تو کلاس یه قسمت از کتابش («Homo Ludens») رو باید می‌خوندیم و تفسیر می‌کردیم. وقتی با حرف‌های بازی‌سازهای الان مقایسه می‌کنی متوجه می‌شی که از این نظر هیچ پیشرفتی نکردیم. برای همینه که تو بحث «هنر در بازی» هم نمی‌تونیم به نتیجه‌ای برسیم چون هنوز تو معنای بازی کردن موندیم. ولی یه نکته‌ای که باهات موافقم اینه که همون هنر باید تو گیم‌پلی باشه. گیم‌پلی حتما نباید تو راه رفتن و این‌ها خلاصه بشه، هر راهی که بتونه بازیکن رو به دنیای بازی وصل کنه و بهش انتخاب بده می‌شه گیم‌پلی.

اون ویدیو رو که میگی دیدم ولی قبولش ندارم. کلا این بحث که میگن هنر مدرن در حد گذشته نیست و استعداد نمیخواد و ... رو نمیتونم قبول کنم. حالا من توی نقاشی سررشته ندارم ولی توی موسیقی هم این موضوع زیاد میاد وسط و مثلا آهنگسازهای امروزی با بتهوون و ... مقایسه میشن. خیلی ها فکر میکنن چون موسیقی قرن بیستم شبیه یه سری نت random بنظر میرسه پس هیچ هنری پشتش نیست در حالی که اتفاقا خیلی هنر پشتش هست. من در مورد Pollock نظری ندارم ولی اولین باری که ویدیو رو دیدم هم با خودم گفتم طرف عجب شاگردایی داره که نقاشی Pollock رو از اون پیش بنده نتونستن تشخیص بدن. من که چیزی حالیم نیست تونستم تشخیص بدم :d
البته قبول دارم این وسط کلی روشنفکر نما هستن که این کارا رو میبینن و فکر میکنن هنر کلا همینه و چهراتا چیز سر هم میکنن و میگن ما هم هنرمندیم. که به فرض هم هنرمند باشن هنرمند ناشی حساب میشن :d مثلا من چشمه مارسل دوشان رو فقط بخاطر بحثی که راه انداخت میتونم هنر حساب کنم ولی بعد از اون کلی به اصطلاح هنرمند اومدن هرکی یه چیزی ورداشت گذاشت توی گالری گفت اینم هنره ! چند وقت پیش یه خبر خوندم در مورد یه گالری که دست کش یه نفر اونجا افتاده بود رو زمین همه فکر کرده بودن که اونم اثر هنریه و کاری به کارش نداشتن :d با خودم فکر کردم توی بازی ها هم ما داریم از این نمونه ها که چیزی که طرف ساخته رو نمیشه اصلا بازی حساب کرد ولی چون توی استیم قسمت بازیهاست کسی چیزی نمیگه.

قبول کن که پست‌مدرنیسم واقعا چیز جالبی نیست. :d استارتش هم از همون موج نوی فرانسه زده شد که هر کی دوربین دست گرفت شد فیلم‌ساز. :d حالا اون موقع چندتا فیلم درست و حسابی ساخته شد، ولی الان هیچی. خیلی‌ها نمی‌دونن که هنر در بعضی موارد حتی از علوم هم سخت‌تره. نیاز به دانش داره، اگه این‌طوریه که خب نقاشی‌های یه بچه ۲ ساله هم هنر هست. تو چون اون ویدئو رو دیدی فکر می‌کنی می‌تونی تشخیص بدی، ولی واقعا نمی‌تونی. چون خود Pollock هم همین‌طوری نقاشی می‌کشیده. :d کلا بعد از مدرن همه چیز به سمت مینیمالیزم پیش رفت. به نظر من کسایی که این راه رو رفتن پشتکار و دانش بقیه رو نداشتن، برای این که زیاد تلاش کنن هر کاری که کردن رو اسمش رو گذاشتن هنر. من گالری یا نمایشگاه‌های ونکوور رو که می‌رم می‌بینم واقعا خنده‌ام می‌گیره از این همه سادگی. طرف ۲ تا خط می‌کشه، اسمش رو می‌ذاره statement. خوب من هم می‌تونم همین کار رو بکنم. خوبی هنر اینه که اثر هر کسی متفاوته. این‌ها کاری که می‌کنن به شدت generic هست. همون قضیه‌ی دستکش هم که گفتی حرف من رو ثابت می‌کنه. لوور رو که دیدم واقعا لذت بردم، چون برای اثرها زحمت کشیده شده بود. نه مثل الان که یه مکعب درست می‌کنن، رنگش می‌کنن می‌ذارن تو یه مکانی اسمش رو می‌ذارن نمایشگاه هنری. بعد جالبه دقیقا این بحث آنالیز و برداشت‌های الکی از همین‌جا شروع شد. دیگه دو تا خط صاف کشیدن که آنالیز نمی‌خواد. دقیقا شده عین اون قضیه‌ی apron استاده. بهشون بگی این اثر مال کیه همین‌طوری شروع می‌کنن به برداشت کردن. این خیلی خنده‌داره. اثر رو باید هنرمند توضیح بده نه این که چون هیچ محتوایی نداری از رو تنبلی بذاری به عهده‌ی مخاطب. البته همه‌شون این‌طوری نیستن، ولی اکثرا این‌طورین. البته مینیمالیزم برای طراحی وب‌سایت، UX و چیدمان خونه واقعا مناسبه. خیلی از جوون‌های امروزی (مثل من :d) دیگه مثل سابق به تجملات و این‌ها اهمیت نمی‌دن و خونه‌هاشون رو که ببینی معمولا به جز وسایل مورد نیاز چیز اضافی ندارن (البته نه جوون‌های ایرانی). این یه مورد می‌شه گفت مثبته، ولی این که هنر داره به سمت ساده‌تر شدن می‌ره به نظر من دلیلش اینه که مردم طرز فکرشون داره ساده‌تر می‌شه. به اون عده از professionalها کار ندارم که دارن هر سال پیشرفت می‌کنن، بیشتر سر و کارم با اونایی هست که این جنبش رو دارن جلو می‌برن.

تو همین بازی هم همون‌طور که گفتی کم سوژه نداریم. از JB مثال زدی و گفتی هنر نیست. البته این که صنعت موسیقی استاد استفاده از جوون‌ها برای ساخت موزیک‌های generic هست بزرگترین دلیلیه که الان کسایی مثل JB و OD مشهور شدن. ولی شاید از نظر یه دختر ۱۲ ساله آهنگ‌های JB هنر باشه. شاید من و تو حساب نکنیم ولی این عده که تعدادشون هم کم نیست حساب کنن. همین جنبش‌ها هستن که مشخص می‌کنن چی هنره و چی نیست. مگه سه چهار تا خط‌خطی رنگی چقدر سخته که اینقدر نقاشی‌ها با قیمت‌های نجومی به فروش می‌رن؟ بدبخت یکی مثل میکل‌آنز پدرش در میومد تا سنگ رو تراش بده. الان خیلی‌ها صرفا به خاطر اسم‌شون یه سنگ رو همین‌طوری دست نخورده بذارن تو نمایشگاه‌شون سرشون دعوا می‌شه، یا بازم یه عده پیدا می‌شن و با هم در رابطه با مفاهیم عمیقی که پشت این سنگ نهفته است بحث می‌کنن. :d ولی تو بازی نمی‌شه گیم‌پلی رو نادیده گرفت. مثل این می‌مونه که تو فیلم داستان رو نادیده بگیریم. نمی‌شه که. :d
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or