یکی از بهترین نقدا و تحلیل هایی که خوندم این بود احتمال اینکه نایت کینگ بعدی برن باشه زیاده . امکان نداره انقدر سطحی از داستان نایت کینگ بگذرن بالاخره 8 فصله میگن وینتر ایز کامینگفکر کنم جزو معدود افرادی باشم که با کشته شدن نایت کینگ توسط آریا مشکلی نداشتم. البته با این قضیه مشکل دارم که سه اپیزود باقی مونده رو باید با سرسی سر کنیم، ولی نحوه مردن نایت کینگ به نظرم مشکلی نداشت.
همچین شخصیتی که یه لشکر ۵۰۰ میلیونی مُرده و وایتواکر دور خودش داره رو نمیشد توی مبارزه مستقیم شکست داد. چون هم قدرت خودش بالاست و هم یه کافیه یه لحظه دستش رو ببره بالا و به درگاه الهی دعا کنه تا از صد طرف بریزن سر کسی که میخواد باهاش بجنگه. اژدهای بدبخت هم که توی کشتن ایشون ناکام موند و تبدیل به شلغم شد. میمونه چند تا راه دیگه، مثل پرتاب تیر از دور که نسبت به نحوه مرگ فعلی هم لوستر میشد.
کسی نایت کینگ رو کشت که از همون کودکی روحیه بالایی برای مبارزه داشت و توی فصل اول مربی مخصوص مبارزه داشت با اینکه دختر بود. بعدش خونوادهش جلوی چشمش منهدم شدن و رفت سراغ آموزش دیدن زیر نظر یکی از خفنترین کاراکترهای سریال. کلی تحقیر شد، کور شد، به فنا رفت و تا مرگ فاصلهای نداشت، ولی موفق شد با سعی و تلاش به جایی برسه که کسی مثل جاکن هاگار رو به زانو دربیاره و تسلیم کنه.
حتی توی همین اپیزود هم شخصیتپردازی بهتری نسبت به خیلیها داشت و اواسط اپیزود به عنوان یه دختر جوون احساس ترسش رو کامل دیدیم و کمکم داشت تسلیم میشد، تا اینکه اون یارو شمشیر آتیشی جونش رو به خاطرش فدا کرد و بعد هم خانوم قرمزی ملاقاتش کرد و از پیشگویی گفت و دوباره روحیه گرفت؛ روحیهای که باعث شد برای نجات جون داداشش بزنه به قلب خطر و البته برای این کار هم مهارت بالایی داشت و قبلا دیده بودیم که چقدر توی مخفیکاری حرفهای هست و سم فیشر و اسنیک رو میذاره تو جیبش! نایت کینگ دقیقا نیاز به همچین قاتلی داشت که هم سریع باشه و هم قدرت زیادی توی مخفی کاری داشته باشه و البته باهوش هم باشه، یعنی همون چیزی که توی صحنه آخر دیدیم و وقتی استاد آریا رو بلند کرد، آریا سلاح رو از دستش انداخت و با اون یکی دست کار رو تموم کرد.
همونطور که قبلا هم گفتم، با مردن نایت کینگ به فاصله سه اپیزود تا پایان سریال، اون هم بدون مشخص شدن اهدافش مشکل داشتم و همینطور ضد ضربه بودن شخصیت های اصلی، ولی نحوه مرگ نایت کینگ به نظرم مشکل خاصی نداشت. حالا هرچند هزار سال هم که تو راه بوده، بالاخره باید یه جوری کشته میشد و اتفاقا این نوع مرگ سورپرایز جالبی بود نسبت به حالت کلیشهای که جان اسنو بیاد جلوش نعره بزنه و هر دو نفر شمشیرها رو بگیرن سمت همدیگه و بعد از اینکه جان به سبک فیلمهای ورزشی و نبردهای کلیشهای کلی کتک خورد، نور امید و عشق بر قلبش بتابه و یا علی بگه و بلند بشه و سر نایت کینگ رو قطع کنه!
بازیگر نقش نایت کینگ هم توییت کرد که ....
اندکی فکر و صبر وینتر ایز نات هیر یت