فصل یک تیریون هم شخصیت چندشی داشت و به شخصه ازش بدم میومد. یه کوتوله هوسران بود که مثلا بزرگترین خواستش ش**دن از بالای دیوار بود
اواسط فصل دوم بود که کاراکتر آرکش عوض شد و دیگه تو قسمت 9 به اوج خودش رسید و کمتر کسی بود که بعد اون عاشق این بشر نشه
یادت نره همین جیمی بود که یه شمشیر والرین داد به بریان که ماموریتشو انجام بده، همین جیمی بود که میتونست ریورران رو با جنگ و خونریزی بدتر بگیره. همین جیمی بود که میتونست با سرسی بمونه و نقشه بچینن با هم واسه بعد Great War ولی تنها اومد شمال با اینکه میدونه تو شمال تقریبا از برن گرفته تا جان و آریا همه تشنه به خونش هستن. جیمی هم بعد بریده شدن دستش و از دست دادن 90% تواناییش توی مبارزه با شمشیر و همچنین مردن تایوین کاراکترش عوض شد چون تقریبا تنها چیزی که بهش افتخار میکرد و مغرور بود شمشیرش و پول باباش بود.
جان حرکت منفی انجام نداد؟ اعدام اون 4 نفر اعضای نایت واچ که با چاقو کشتنش چی بود پس؟
درسته طبق قانون باید مجازات میشدن، اما اینم در نظر بگیرید کاری که جان انجام داد و وحشی ها رو آورد جنوب دیوار خودش کلا خلاف بزرگترین قانون نایت واچ هست.
راب استارک هم دقیقا همین اشتباهو کرد و اگه یادتون باشه لرد کاراستارکو اعدام کرد، که بعدا همون کاراستارکا از ارتشش جدا شدن و مقدمات رد ودینگ فراهم شد و سر خودش و 9 هزار نفر از افرادش رفت. همچنین به عهدی که با فری ها بسته بود که با دخترشون ازدواج کنه عمل نکرد و پای حرفش وانستاد.
درسته شاید بشه این حرکاتو از لحاظ مثبت یا منفی بودن Justify کرد ولی اگه مثل من فکر کنین به این نتیجه میرسید که تو دنیای مارتین 99% کاراکترا کاملا مثبت یا کاملا منفی نیستن بلکه خاکسترین حتی خود نایت کینگ که هنوز انگیزه و هدفشو نمیدونیم.
اصلا تعریف از مثبت و منفی چیه؟ مثلا من استارک ها رو دوست دارم اونموقع Walder Fray میشه شخصیت منفی چون تو رد ودینگ به راب خیانت کرد؟ خب راب هم همونطور که گفتم به فری ها قبل ترش خیانت کرد هر چند در ابعاد خیلی خیلی کوچکتر از قتل عام یه ارتش کامل از استارک ها.
(البته واسه کارای خیلیاشونم دلیل منطقی وجود نداره مثل Joffery یا Ramsay. به قول آلفرد تو دارک نایت Some men just want to watch the world burn
)