سریال Game Of Thrones [ اسپویل تا آخرین اپیزود پخش شده آزاد میباشد ]

  • Thread starter Thread starter Horror
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

بهترین فصل از نظر شما دوستان


  • مجموع رای دهنده‌ها
    164
  • نظرسنجی بسته شده است .
انتظار من از این سریال خیلی بیشتر بوده تا الان البته به نظر میرسه که از اپیزود های بعدی به خصوص قسمت 4 دیگه وارد جنگ بشن.
نکته مثبت این اپیزود Alys Rivers بود که ورودش رو خوب در آوردن .
ولی به شدت برا من به شخصه ضعف در نویسندگی مشخصه. هر وقت این نغمه یخ و آتش و پیشگویی نبرد بزرگ رو میشنوم میخوام بالا بیارم.
یاد کل هشت فصل گنده کردن نایت کینگ که به شکل به شدت مسخره ای تو اولین نبرد بزرگش اینور دیوار نایف شد می افتم :))

دیالوگ های رد و بدل شده بین رنیرا و آلیسنت منو یاد فصل 8 انداخت. یاد استاد جان اسنو با جمله معروف آی دونت وانت ایت رو زنده کرد.
 
آخرین ویرایش:
انتظار من از این سریال خیلی بیشتر بوده تا الان البته به نظر میرسه که از اپیزود های بعدی به خصوص قسمت 4 دیگه وارد جنگ بشن.
نکته مثبت این اپیزود Alys Rivers بود که ورودش رو خوب در آوردن .
ولی به شدت برا من به شخصه ضعف در نویسندگی مشخصه. هر وقت این نغمه یخ و آتش و پیشگویی نبرد بزرگ رو میشنوم میخوام بالا بیارم.
یاد کل هشت فصل گنده کردن نایت کینگ که به شکل به شدت مسخره ای تو اولین نبرد بزرگش اینور دیوار نایف شد می افتم :))

دیالوگ های رد و بدل شده بین رنیرا و آلیسنت منو یاد فصل 8 انداخت. یاد استاد جان اسنو با جمله معروف آی دونت وانت ایت رو زنده کرد.

ولی به نظرم GOT هرچقدر توی فصل آخر مزخرف بود و ولی در مجموع تا الان یه سر و گردن از این HOD بالاتر بود. شخصیت پردازی توی گات با توجه به تعداد بالای کارکترها واقعا عالی بود. روند اتفاقات هیجان بیشتری داشت و در مجموع خیلی جذاب تر بود.

یادش بخیر تو اوج سریال اینجا چقدر شلوغ بود و چقدر تئوری گفته میشد و بچه ها اتفاقات رو بررسی میکردن. این خاندان اژدها که لامصب هیچ حسی رو منتقل نمیکنه :D

قسمت بعد هم فکر میکنم با توجه به عنوانش یک جنگ رو شاهد باشیم.
 
ولی به نظرم GOT هرچقدر توی فصل آخر مزخرف بود و ولی در مجموع تا الان یه سر و گردن از این HOD بالاتر بود. شخصیت پردازی توی گات با توجه به تعداد بالای کارکترها واقعا عالی بود. روند اتفاقات هیجان بیشتری داشت و در مجموع خیلی جذاب تر بود.

یادش بخیر تو اوج سریال اینجا چقدر شلوغ بود و چقدر تئوری گفته میشد و بچه ها اتفاقات رو بررسی میکردن. این خاندان اژدها که لامصب هیچ حسی رو منتقل نمیکنه :D

قسمت بعد هم فکر میکنم با توجه به عنوانش یک جنگ رو شاهد باشیم.
4 فصل اول GOT خیلی خوب شخصیت پردازی کرد و پایه داستان رو ساخت و بعدش افتاد تو سراشیبی رفت ته چاه توالت.
بزرگترین ضعفش جدای از ریدمان سر شخصیت های اصلی تو فصول آخر ماجرای نایت کینگ بود که چقدر بادش کردن .
یادمه قبل از فصل 8 یک سری مثلا لیک در اومده بود که محتواش این بود که نایت کینگ کل شمال رو میگره بعد جان و دنریس و ارتش عقب نشینی میکنن به ویل . چند مدت میگذره دنریس حامله میشه از جان برای همن بقیه مدت نبرد رو برمیگرده دراگون استون . جان هم اژدها ها رو برمیداره میره نبرد نایت کینگ :D ارتش مردگان و نایت کینگ همین جوری پیش روی میکنن. این وسط یورون گریجوی که میدونه دراگون استون بی دفاعه حمله میکنه که دنریس رو سوغاتی ببره برای سرسی . ولی قبل حمله بچه دنریس به دنیا میاد و تیریون و اون رفیق خیکی جان با زنش بچه رو میبرن شرق (پنتوس). یورون جنازه دنریس رو میبره کینگ لندینگ میگردونه تو شهر. خبر میرسه به جان برای انتقام میره پایتخت. سرسی هم کل شهر رو با وایلدفایر مین گذاری کرده:D این وسط نایت کینگ هم سر میرسه . همشون وارد شهر میشه و تو همون دراگون پیت بین جان و نایت کینگ جنگ میشه و وایلدفایر هم میترکه و همه شهر میره هوا همه میمیرن.
جدا از این که این سناریو هم خیلی هندی میشد ولی قطعا از اونی که دیدیم بهتر در میامد.
خاندان اژدها هم قشنگ ریدن توش.
رنیرا و آلیسنت تو کتاب قدرت طلب به تمام معنا هستن. اصلا این داستان های مسخره ویسریس داشت میمیرد وز وز کرد تاج رو بده اگان :D نبود . خیلی مسخره بود این سناریو صحبت های قبل مرگ ویسریس.
از اون بدتر صحبت های این قسمت بین رنیرا و آلیسنت . یعنی به تمام معنا Cringe خالص بود. سطح نویسندگی یک چیزی فرا تر از فاجعه بود.
آلیسنت حتی تو کتاب سعی داشته با جهریس که پیرمرد بوده هم بخوابه که بتونه خودش ور بچپونه توی رده خاندان سلطنتی اینجا قدیس ازش در آوردن.
کریستون کول رو در حد پسر ها که جواب رد از دوست دخترشون میشنون میرن تو فاز خود تخریبی ، پائین آوردنش. طرف یکی از بهترین کینگز گارد های تاریخه. دیمون رو تو نبرد رو در رو تو مسابقه شکست میده (برعکس سریال که از پشت به دیمون حمله میکنه) اون رفیق گی لینور رو تو نبرد شکستش میده که بعدا از جراحت میمیره (اینجا تو سریال مثل دیوانه ها وسط عروسی میگره صورت طرف رو میاره پائین اونوقت میذارن به راحتی بره انگار نه انگار بعدش هم همه فراموش میکنن ) اون یارو استرانگ رو هم تو نبرد مشت و مالش میده (تو سریال برعکسه) . اصلا عنوان کینگ میکر که روی کریستون گذاشت دلیل داره چون میره اگان رو قانع میکنه که بشینه روی تخت.
14 قسمت گذشته اما مهمترین و تاثیر گذارترین اگر نگم سگ جون ترین دراگون داستان که معروف بود به زیباترین اژدهای تاریخ، سانفایر اژدهای اگان هنوز نشون داده نشده.
بهترین زمان براش همون قسمت 9 بود وسط مراسم تاجگذاری که اون مسخره بازی رنیس با اژدهاش یک دفعه مثل گودزیلا از زیر زمین میاد بیرون رو شاهد بودیم. کلا اون قسمت رو از روی شرک اسکی رفتن(یعنی دیگه ببین سطح نویسندگی در چه حدیه که شرک میشه مرجع نه کتاب)
به طور کلی از نظر شخصیت پردازی دیالوگ روایت داستانی اصلا در حد فصول اول GOT که نیست هیچ در حد استاندارد های HBO هم نیست بیشتر شبیه این سریال تینیجری های CW هست.
 
4 فصل اول GOT خیلی خوب شخصیت پردازی کرد و پایه داستان رو ساخت و بعدش افتاد تو سراشیبی رفت ته چاه توالت.
بزرگترین ضعفش جدای از ریدمان سر شخصیت های اصلی تو فصول آخر ماجرای نایت کینگ بود که چقدر بادش کردن .
یادمه قبل از فصل 8 یک سری مثلا لیک در اومده بود که محتواش این بود که نایت کینگ کل شمال رو میگره بعد جان و دنریس و ارتش عقب نشینی میکنن به ویل . چند مدت میگذره دنریس حامله میشه از جان برای همن بقیه مدت نبرد رو برمیگرده دراگون استون . جان هم اژدها ها رو برمیداره میره نبرد نایت کینگ :D ارتش مردگان و نایت کینگ همین جوری پیش روی میکنن. این وسط یورون گریجوی که میدونه دراگون استون بی دفاعه حمله میکنه که دنریس رو سوغاتی ببره برای سرسی . ولی قبل حمله بچه دنریس به دنیا میاد و تیریون و اون رفیق خیکی جان با زنش بچه رو میبرن شرق (پنتوس). یورون جنازه دنریس رو میبره کینگ لندینگ میگردونه تو شهر. خبر میرسه به جان برای انتقام میره پایتخت. سرسی هم کل شهر رو با وایلدفایر مین گذاری کرده:D این وسط نایت کینگ هم سر میرسه . همشون وارد شهر میشه و تو همون دراگون پیت بین جان و نایت کینگ جنگ میشه و وایلدفایر هم میترکه و همه شهر میره هوا همه میمیرن.
جدا از این که این سناریو هم خیلی هندی میشد ولی قطعا از اونی که دیدیم بهتر در میامد.
حتی فن تئوری هایی هم که بعضیا میگفتن خیلی بهتر از اون پایان اصلی سریال بود. یادمه یه جا یکی از فن ها پایان زیبایی براش نوشته بود. اینطور که نایت کینگ شمال رو فتح میکرد و بعد حمله میکرد کینگز لندینگ که دهن سرسی رو سرویس کنه :D خلاصه داستان به جایی میرسه که ملیساندرا میاد به جان میگه تنها راهی که بتونی نایت کینگ رو شکست بدی شمشیر لایت برینگر هست که برای به دست آوردنش هم باید هزینه بدی و با شمشیر بزنی دنریس رو بکشی تا اون آتش درونش توسط شمشیر بلعیده بشه و تبدیل بشه "لایت برینگر" که این اتفاق در لحظه های اول توسط جان رد میشه ولی وقتی میبینه کار بجای باریک کشیده میشه و تقریبا همه چیز داشت نابود میشد خود دنریس میاد به جان التماس میکنه که منو بکش . داستان اینجا دراماتیک میشه و اشک ها جاری و دنریس کشته میشه و جان هم با شمشیر خفن میزنه دهن نایت کینگ رو سرویس میکنه :D

یعنی حداقل باید یک فصل رو میذاشتن برای این موضوع و پراختن به کارکتر نایت کینگ و بعد زمینه چینی میکردن برای شکستش. نه اینکه فرتی تو یه قسمت نابود بشه :D

خاندان اژدها هم قشنگ ریدن توش.
رنیرا و آلیسنت تو کتاب قدرت طلب به تمام معنا هستن. اصلا این داستان های مسخره ویسریس داشت میمیرد وز وز کرد تاج رو بده اگان :D نبود . خیلی مسخره بود این سناریو صحبت های قبل مرگ ویسریس.
از اون بدتر صحبت های این قسمت بین رنیرا و آلیسنت . یعنی به تمام معنا Cringe خالص بود. سطح نویسندگی یک چیزی فرا تر از فاجعه بود.
آلیسنت حتی تو کتاب سعی داشته با جهریس که پیرمرد بوده هم بخوابه که بتونه خودش ور بچپونه توی رده خاندان سلطنتی اینجا قدیس ازش در آوردن.
کریستون کول رو در حد پسر ها که جواب رد از دوست دخترشون میشنون میرن تو فاز خود تخریبی ، پائین آوردنش. طرف یکی از بهترین کینگز گارد های تاریخه. دیمون رو تو نبرد رو در رو تو مسابقه شکست میده (برعکس سریال که از پشت به دیمون حمله میکنه) اون رفیق گی لینور رو تو نبرد شکستش میده که بعدا از جراحت میمیره (اینجا تو سریال مثل دیوانه ها وسط عروسی میگره صورت طرف رو میاره پائین اونوقت میذارن به راحتی بره انگار نه انگار بعدش هم همه فراموش میکنن ) اون یارو استرانگ رو هم تو نبرد مشت و مالش میده (تو سریال برعکسه) . اصلا عنوان کینگ میکر که روی کریستون گذاشت دلیل داره چون میره اگان رو قانع میکنه که بشینه روی تخت.
14 قسمت گذشته اما مهمترین و تاثیر گذارترین اگر نگم سگ جون ترین دراگون داستان که معروف بود به زیباترین اژدهای تاریخ، سانفایر اژدهای اگان هنوز نشون داده نشده.
بهترین زمان براش همون قسمت 9 بود وسط مراسم تاجگذاری که اون مسخره بازی رنیس با اژدهاش یک دفعه مثل گودزیلا از زیر زمین میاد بیرون رو شاهد بودیم. کلا اون قسمت رو از روی شرک اسکی رفتن(یعنی دیگه ببین سطح نویسندگی در چه حدیه که شرک میشه مرجع نه کتاب)
به طور کلی از نظر شخصیت پردازی دیالوگ روایت داستانی اصلا در حد فصول اول GOT که نیست هیچ در حد استاندارد های HBO هم نیست بیشتر شبیه این سریال تینیجری های CW هست.

خاندان اژدها کتابش رو نخوندم ولی واقعا منتظر یه جنگ بزرگ توش هستم که هنوز خبری نشده. با توجه به اینکه سه فصل هست قاعدتا باید روند اتفاقات سریع باشه.
 
والا من که با این فصل مثل فصل اول حال کردم تا الان. دقیقا یادآور اوج GOT خدابیامرزه. حالا این فصل یکم روندش کندتره ولی بازم بنظرم نکات مثبت زیادی داره. دیگه خود مارتین هم بالاسر سریاله و از این بابت مشکلات GOT رو نداره. بنظرم تک تک کارکترها و اتفاقات منطقی و پرجزئیاته. ولی مشکلش اینه یکم کنده.
 
آخرین ویرایش:
واقعا حوصله سر بره این سریال. سریال مثلا هدفش این بوده که تماشاچی ها طرف یکی از ساید هارو بگیرن ولی مسئله اینجاست کل سرنوشت این آدما به هیچ جای کسی نیست از بس که گند زدن با این مدل روایتشون.
 
آخرین ویرایش:
من زیاد بدم نمیاد از این سریال. با اینکه در حد Game of Thrones نیست، ولی هنوز کم و بیش دیدنیه. ولی دو تا مشکل عمده باهاش دارم:
۱. شخصیت‌های جذاب زیادی نداره. توی Game of Thrones حتی بی‌شرف‌ترین شخصیت‌ها هم یه جذابیت خاصی داشتن. :D مثلاً من حالم از سرسی به هم می‌خورد (می‌دونم که کلی طرفدار داشت!) ولی برام شخصیت جالبی بود. یا همون جافری گوساله یه جوری بود که در کنار عصبانی کردن آدم، برام اهمیت داشت که ببینم ماجراهاش به کجا می‌رسه.
ولی اینجا به جز ۲،۳ تا شخصیت، بقیه حداقل برای من جذابیت و نکته خاصی ندارن. مثلاً لیتل فینگر خدای کثافت‌کاری بود، ولی در عین حال خوشم می‌اومد وقتی دسیسه‌هاش رو می‌دیدم. ولی این رفیق معلول‌مون که یه جورایی شبیه لیتل فینگره، فقط اعصابم رو خرد می‌کنه و حالم ازش به هم می‌خوره. توی فصل اول بد نبود، ولی دیگه این حالت‌هایی که می‌گیره خیلی تکراری شده و اذیتم می‌کنه. یا کریستن کول که واقعاً با اعصاب و روان آدم بازی می‌کنه و دو تا خانم اصلی هم حداقل تا اینجای کار خیلی لج‌درآر هستن و حال نمی‌کنم باهاشون.
جزو معدود شخصیت‌های جالب برای من، یکی دیمن تارگرین هست که هم شخصیت‌پردازی جالبی داره و هم مت اسمیت تونسته خوب اجراش کنه و یکی هم ایموند تارگرین که ایشون هم شخصیت‌پردازی متفاوت و بازیگر جالب و مرموزی داره. اتو های‌تاور هم با اینکه از خود نقشش بدم میاد، ولی یه جورایی یادآور شخصیت‌های بدذات Game of Thrones هست که آدم با وجود منفی بودن‌شون، حال می‌کرد باهاشون.
۲. نزدیک شدن به خونواده پادشاه خیلی ساده و مسخره هست و انگار امنیت در حد بازار شوشه! :D یه بار که دو نفر خیلی شیک رفتن و بچه بدبخت رو سلاخی کردن. یه بار دیگه هم رنیرا به سبک Assassin's Creed رفت توی معبد و خیلی شاد و خندان نشست کنار آلیسنت! :| یعنی با این وضعیتی که من دارم می‌بینم، جزو معجزات الهی هست که تا حالا این خونواده زنده موندن و تک‌تک افرادشون منهدم نشدن!
 
من حقیقتش از سریال خیلی لذت میبرم نه کتابو خوندم نه هیچی ولی از حق نگذریم کیفیت سریال خیلی خوب بوده تا اینجا مخصوصا اسم قسمت بعدی نوید یه جنگ خفنو میده بنظرم یکم داره در حقش سختگیری میشه وگرنه سریال خوبیه پیشنهاد من البته اگر دوست دارین نقد های
فیلمزی/رضا حاج محمدی
رو ببنید قشنگ دسر بعد از غذای اصلی مخصوصا برای کسی که کتابو نخوندن.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or