سریال Game Of Thrones [ اسپویل تا آخرین اپیزود پخش شده آزاد میباشد ]

[pcgamer]

نه توی همون سریال میشد این‌طور برداشت کرد که ماجرا به مسموم کردن دنریس برمی‌گرده.
چون اولش بچه‌هه گفت چیزی نمی‌خوره. آخرش هم واریس بهش گفت برگرد آشپزخونه و دوباره امتحان کن و از این حرفا. یعنی به نظر می‌رسید واریس بهش وظیفه مسموم کردن غذا رو داده، چون دیگه مطمئن بوده امیدی به دنریس نیست و اگه زودتر از شرش خلاص بشن بهتره.
حالا شاید هم قضیه چیز دیگه‌ای هست و توی قسمت آخر متوجه میشیم.

درست میگی من چقدر خنگ‌ بازی در اوردم به ذهنمم نرسید هی میگفت خورد نخورد برای شام امتحان کن منظورش کلیسی بوده .عجب نامردی!! چه دست راستی برای خودش گذاشته بود.
الان از خانواده لنسترها فقط ایمپ مونده؟؟ یعنی نسلشون‌منقرض شد؟؟ ایمپ بیچاره تنها شد دلم سوخت با تاسف و تعجب لای جنازها قدم‌میزد. اگه باباشو نمیکشت الان دنیا جای بهتری بود .اینا که گند زدن هم‌تختو باختن هم شهرو هم خودشونو.
حالا آیرون بنکو بگووو رو سرسی سرمایه گذاری کرد دیگه برشکست شد !!! خخخخخخ
دقت کردین برن رو تو این‌ قسمت دیگه نشون نداد ! کجا بود تو این درگیری ها

 

[parham_safa]

سلام

نه توی همون سریال میشد این‌طور برداشت کرد که ماجرا به مسموم کردن دنریس برمی‌گرده.
چون اولش بچه‌هه گفت چیزی نمی‌خوره. آخرش هم واریس بهش گفت برگرد آشپزخونه و دوباره امتحان کن و از این حرفا. یعنی به نظر می‌رسید واریس بهش وظیفه مسموم کردن غذا رو داده، چون دیگه مطمئن بوده امیدی به دنریس نیست و اگه زودتر از شرش خلاص بشن بهتره.
حالا شاید هم قضیه چیز دیگه‌ای هست و توی قسمت آخر متوجه میشیم.

همونجا سراغ ملاقات ها و رفتار دنریس رو هم از دختره میگیره .
اونجا دیالوگ ها جوریه که میشه هر دو حالت رو ازشون برداشت کرد اما فکر میکنم همو ن مسموم کردن منطقی تر باشه .

 

[only sony]

دوستان زومکست سایت زومجی ببینید ، سه نفر میان در مورد این قسمت صحبت میکنن

زوم کست ویژه سریال Game of Thrones: یک قدم تا پایان، قابل قبول یا شتاب زده؟ - زومجی

 

[BucketHead]

اونجا بحث جنگ بود و پای سرباز و فرمانده دشمن در میون بود، نه مردم معمولی.
و البته اونجا برای کارش دلیل داشت. اول همه سربازهای دشمن رو جمع کرد و براشون صحبت کرد و گفت من ملکه شما هستم و تعظیم کنین. اون‌ها هم تعظیم کردن و بلایی سرشون نیومد. ولی تارلی‌ها گفتن ما یه ملکه داریم و تو عددی نیستی و از این حرفا! اون هم گفت بفرمایین کباب بشین!
با اینکه اون کارش هم جالب نبود، ولی حداقل یه دلیلی داشت و می‌دید طرف داره توی چشمش نگاه می‌کنه و شاخ‌بازی درمیاره و شاید دو روز دیگه از زندان دربره و یه کاری بکنه، برای همین منهدم‌شون کرد. خیلی فرق داره با اینکه یه بچه 2 ساله که توی کوچه قایم شده رو آتیش بزنن!


قرار بود بچه‌هه یه سمی چیزی توی غذای دنریس بریزه که مسموم بشه، ولی موفق نشد حداقل تا جایی که ما می‌دونیم. قضیه نامه‌ها هم فکر کنم به شکل کامل مشخص نشد، ولی به نظر می‌رسید داره برای جاهای مختلف وستروس نامه‌نگاری می‌کنه که ماجرای جان اسنو رو بهشون بگه و از خطرات دنریس آگاه‌شون کنه. شاید هم یه چیز دیگه بوده و من نمی‌دونم!

قضیه همین بود و تو نامه اول که داره مینویسه از شاه حقیقی و وارث و تاج و تخت داشت مینوشت منتها فریم طوری بود که فقط این جمله خونده میشد و اسم جان اسنو مشخص نبود.

بازم خوبه یادی کنیم از رابرت براتیون که از ذات واقعی این دختر کوچولو خبر داشت.
رویایی هاند و مانتن هم اوج این قسمت بود و همینطور مرگ خنده دار کایبرن !

 

[hosein_fisher]

با این دلایلی که دوستان اشاره میکنند و چیزی که سریال نشون داد سانسا خیلی دلایل بهتری برای دیوانه شدن داشت.

 

[Scαrface]

در مورد همه صحبت شد الی کایبرن ... انقدر مرموز و کلا یه جوری بود من همش فکر میکردم این آدم خوبیه یا نقشه کشیده یا یه کاری میکنه ... در عرض 5 ثانیه کتلت شد .

 

[voldmort]

​

 

[Albis]

در مورد همه صحبت شد الی کایبرن ... انقدر مرموز و کلا یه جوری بود من همش فکر میکردم این آدم خوبیه یا نقشه کشیده یا یه کاری میکنه ... در عرض 5 ثانیه کتلت شد .

اتفاقا به نظرم صحنه جالبی بود.
اینو نشون داد با اینکه مانتین یبار عملا مرده، توسط Qyburn زامبیفای شده و به خدمت اون و سرسی در اومده و به اصطلاح Frankenstein's Monster شده، اما وقتی برادرشو میبینه که تنفر خاصی از بچگی نسبت بهش داشته میتونه از دستور همین Qyburn پیروی نکنه و به راحتی بزنه سوسکش کنه
یجورایی میخواست بگه نفرت بین این دو تا براشون از همه چی مهم تره. حتی ترس سندور از آتیش

 

[Dinosaur]

در مورد همه صحبت شد الی کایبرن ... انقدر مرموز و کلا یه جوری بود من همش فکر میکردم این آدم خوبیه یا نقشه کشیده یا یه کاری میکنه ... در عرض 5 ثانیه کتلت شد .

بنده خدا خیلی مظلومانه مُرد! کاراکتر جالبی داشت و از یه طرف حرص من رو درمی‌آورد و از طرف دیگه صحنه‌های مربوط بهش رو دوست داشتم.
بیچاره خیلی هم تلاش کرد سرسی رو نجات بده، ولی دیگه حریف نویسنده‌های سریال نشد و خبر نداشت اسکورپیون‌های جدیدی که تولید کرده بود اون‌طوری نیمرو می‌شن!

 

[Farh@d]

فاجعه تا این حد است!!

 

[Silent Storm]

نویسنده های زومجی جوری لفظ گاتیسم برداشتن انگار دستیار اول مارتین بودن...!!!!

 

[BatmanGame]

نویسنده های زومجی جوری لفظ گاتیسم برداشتن انگار دستیار اول مارتین بودن...!!!!

دقیقا ، چهارتا بچه چنان حس گرفتن هر کی ندونه میگه اینا از عوامل اصلی hbo بودن

 

[Evil]

واقعا مانتین عجب چیزی بود

 

[Evil]

تو یکی از تیزرهایی که از فصل هشتم پخش شده بوده نشون داد که آریا، سانسا و جان ایستادن و با تعجب دارن به مجسمه خودشون نگاه میکنن



البته درسته تیزرهایی که پخش شده عملا فقط برای هایپ بیننده ها بوده و چیز خاصی نیستند ولی برام سوال شده که ممکنه در آخرین اپیزود شاهد یک plot twist باشیم چیزی شبیه به هودور؟ یعنی مثلا آینده رفته تو گذشته یا گذشته رفته تو آینده.. از این جور چیزا...

 

[BitsandBytes]

جوری همه از این قسمت بد میگفتن رغبت نمیکردم بیبینمش،حتی جوری شده بود میخواستم سریالو در دو قسمت آخر دراپ کنم
اما امشب خودمو راضی کردم و بالاخره قسمت 5 دیدم.و باید بگم به نظر من بهترین قسمت فصل 8 همین قسمت 5 بوده تا الان.